کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق و بررسی در مورد کنترل جمعیت و عقیم سازى

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد کنترل جمعیت و عقیم سازى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

کنترل جمعیت و عقیم سازى

 بخش اول

سید محسن خرازى

فصل نخست

تولید مثل و فرزند متعدد داشتن بدون در نظر گرفتن موانع دیگر،پسندیده است. براى اثبات مطلوبیت آن، چند دسته از روایات، قابل استناد است:

دسته اول: روایاتى که دلالت دارند هنگام ازدواج زنى را انتخاب کنید که فرزندزیادمى آورد:

صحیحه محمد بن مسلم عن ابى جعفر(ع) قال: قال رسول اللّه(ص): تزوجوا بکرا ولودا ولاتزوجوا حسناء جمیله عاقرا: فانى اباهى بکم الامم یوم القیامه((10))

امام باقر(ع) از قول رسول خدا(ص) فرمود: با دختر باکره اى که فرزند زیادمى آورد،ازدواج کنید و با زن نازاى زیبا ازدواج نکنید زیرا من به فزونى جمعیت شما در روز قیامت، برامت ها، مباهات مى کنم.

روشن است که تشویق به ازدواج با ولود و بیان علتى که براى آن ذکر نموده(مباهات به فزونى جمعیت) دلالت برمطلوبیت فرزند زیاد دارد.

صحیحه عبداللّه بن سنان عن ابى عبداللّه(ع) قال: جاء رجل الى رسول اللّه(ص) فقال: یا نبى اللّه! ان لى ابنه عم قد رضیت جمالها و حسنها و دینها ولکنها عاقر. فقال( ص):لاتزوجها ان یوسف بن یعقوب لقى اخاه فقال: یا اخى! کیف استطعت ان تتزوج النساءبعدى؟ فقال: ان ابى امرنى وقال: ان استطعت ان تکون لک ذریه تثقل الارض بالتسبیح فافعل. قال(ع): فجاء رجل من الغد الى النبى(ص) فقال له مثل ذلک،فقال له: تزوج سکولاآء ولودا فانى مکاثر بکم الامم یوم القیامه. قال: فقلت لابى عبداللّه: ما السوآء؟ قال القبیحه، ((11))

امام صادق(ع) فرمود: مردى نزد حضرت رسول(ص) آمد و گفت: اى پیامبر خدا!دختر عمویى دارم که زیبایى و حسن و دین او را مى پسندم ولى نازا است،پیامبر(ص) فرمود: با او ازدواج نکن زیرا حضرت یوسف در دیدار با برادرش پرسید:چگونه پس از من توانستى با زنان ازدواج کنى؟ پاسخ داد: پدرم به من فرمان داد و گفت:اگر مى توانى فرزندانى پدید آورى که زمین را آکنده از تسبیح کنند، ازدواج کن. امام فرمود:فرداى آن روز مردى نزد پیامبر آمد و همان پرسش را نمود، پیامبر فرمود: با زن سواء که فرزند زیاد مى آورد، ازدواج کن زیرا من در روز قیامت به فراوانى مسلمانان برسایر امت ها تفاخر مى کنم. راوى مى گوید سوال کردم: سوآء چیست؟ امام فرمود: زن زشت منظر.

این حدیث از جوانب مختلف برمطلوبیت فراوانى اولاد دلالت مى کند:

الف) تشویق به ازدواج با ولود.

ب) محبوب بودن سنگینى زمین به وسیله تسبیح کنندگان.

ج) تعلیل به تفاخر برامت ها در روز قیامت،به انبوه جمعیت مسلمانان.

دسته دوم: روایاتى که به خاطر محبوب بودن آوردن فرزند فراوان، به ازدواج تشویق مى کنند:

صحیحه ابن رئاب عن محمد بن مسلم او غیره عن ابى عبداللّه(ع) قال: قال رسول اللّه( ص): تزوجوا فانى مکاثر((12)) بکم الامم غدا فى القیامه حتى ان السقط لیجى ءمحبنطیا على باب الجنه، فیقال له: ادخل الجنه. فیقول: لا حتى یدخل ابواى قبلى ((13))

امام صادق(ع) از پیامبرخدا(ص) نقل مى کند: ازدواج نمایید زیرا من در فرداى قیامت به فزونى شما بر امت ها ا فتخار مى کنم تا جایى که فرزند سقط شده با انتظار و ناراحتى بر دربهشت مى آید، به او گفته مى شود: وارد بهشت شو. در پاسخ گوید: خیر وارد بهشت نمى شوم مگر این که پدر و مادرم پیش از من وارد شوند.

شیخ صدوق درمعانى الاخبار درمعناى واژه محبنطیا از ابوعبیده نقل کرده:

المحبنطى بدون همزه یعنى کسى که به خاطر دیر شدن، منتظر و ناراحت است والمحبنطىء با همزه یعنى کسى که شکم بزرگ و فراخ دارد. ((14))

این روایت که در روایت بعدى نیز آمده است دلالت بر مطلوبیت ازدیاد فرزند دارد.

روایتى که درکتاب خصال در حدیث چهارصد گانه از امام على(ع) آمده است:

تزوجوا فان رسول اللّه کثیرا ما کان یقول: من کان یحب ان یتبع سنتى فلیتزوج. فان من سنتى التزویج و اطلبوا الولد فانى اکاثر بکم الامم غدا ((15))

ازدواج کنید زیرا پیامبر بارها فرمود: کسى که دوستدار پیروى از سنت من است، بایدازدواج کند. همانا ازدواج جزء سنت من است و در طلب فرزند باشید زیرا من در فرداى قیامت به فزونى جمعیت شما بر امت ها تفاخر مى کنم.

اطلاق اطلبوا الولد محبوبیت زیاد نمودن فرزند رادر بر مى گیرد. به علاوه علتى که در ذیل روایت بیان شده نیز برمطلوبیت آن دلالت دارد.

دسته سوم: روایاتى که برمطلوب بودن افزودن برتعداد فرزندان دلالت مى کند:

عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن القاسم بن یحیى عن جده الحسن بن راشدعن محمد بن مسلم عن ابى عبداللّه(ع) قال: قال رسولاللّه(ص): اکثروا الولد اکاثر بکم الامم غدا ((16))

امام صادق(ع) از پیامبر(ص) نقل فرمود: برتعداد فرزندان بیفزایید زیرا من در روز قیامت به فزونى شما بر امت ها تفاخر مى کنم.

عن عده من اصحابنا عن احمد بن محمد عن عثمان بن عیسى عن ابن مسکان عن بعض اصحابه انه قال: قال على بن الحسین(ع): من سعاده الرجل ان یکون له ولدیستعین بهم ((17))

امام سجاد(ع) فرمود: از سعادت مرد داشتن فرزندانى است که از آنها یارى جوید.

عن عده من اصحابنا احمد بن محمد بن خالد عن بکر بن صالح قال: کتبت الى ابى الحسن(ع): انى اجتنبت طلب الولد منذ خمس سنین وذلک ان اهلى کرهت ذلک وقالت: انه یشتد على تربیتهم لقله الشى ء فماترى؟ فکتب(ع) الى: اطلب الولد فان اللّه یرزقهم ((18))

از امام کاظم(ع) درنامه اى پرسیدم:پنج سال است که از بچه دار شدن اجتناب مى کنم زیرا همسرم از این کار ناخشنود است و مى گوید: براى من تربیت و نگه دارى فرزند با کمبود مالى مشکل است. شما چه مى فرمایید؟ امام در پاسخ نوشت: در پى فرزنددار شدن باش زیرا روزى او را خدا مى دهد.

این روایت به خاطر جهالتبکربن صالح ضعیف است.

دسته چهارم: روایاتى که عزل را ناپسند مى شمارد:

صحیحه محمد بن مسلم عن احدهما(ع): انه سئل عن العزل. فقال: اما الامه فلاباس واماالحره فانى اکره ذلک الا ان یشترط علیها حین یتزوجها ((19))

از امام باقر(ع) یا امام صادق(ع) درباره حکم عزل پرسیدند، فرمود: اما با کنیز اشکال ندارد.ولى نسبت به زن آزاد این کار را ناپسند مى دانم مگر هنگام ازدواج،باوى شرط شود.

از این حدیث به دست مى آید که انزال باید در رحم زن باشد و لازمه آن باردارى و ازدیادنسل است. مگر گفته شود: احتمال دارد روایت درمقام بیان این نکته نباشد بلکه مى خواهدبگوید:

کراهت عزل براى رعایت حقوق زن درمجامعت است، که در تایید آن مى توان به این مطلب تمسک جست که کراهت عزل با شرط هنگام عقد، برداشته مى شود.

اگر قائل شویم که از جمله حقوق زن، افزودن برتعداد فرزند است، درنهایت، کراهت عزل دلالت بر مطلوبیت ازدیاد فرزند دارد.

همچنین روایات دیگرى درکتب شیعه و سنى، مطلوبیت فزونى فرزند رامى رساند.

اشکال: احادیث دیگرى داریم که با روایات قبلى تنافى دارد، به این مضمون که کمى عیال یکى از اسباب دو راحتى دنیا است:

فى الخصال عن ابیه عن سعد عن الیقطینى عن القاسم بن یحیى عن جده الحسن بن راشد عن ابى بصیر و محمد بن مسلم عن ابى عبداللّه(ع) قال: حدثنى عن جدى عن آبائه(ع): ان امیر المومنین علم اصحابه فى مجلس واحد اربعمائه باب مما یصلح للمسلم فى دینه ودنیاه الى ان قال: قله العیال احد الیسارین((20))

امام صادق(ع) فرمود: پدرم از جدم و او از پدرانش روایت کرده: امیرالمومنین(ع)دریک مجلس چهارصد مورد از مواردى که به صلاح دین و دنیاى مسلمان است،به آنها تعلیم دادتا این که فرمود: کمى عیال از اسباب راحتى است.

قاسم بن یحیى درسند، مجهول است.فى قرب الاسناد عن ابن طریف عن ابن علوان عن الصادق عن ابیه(ع) قال: قال رسول اللّه(ص) :قله العیال احد الیسارین ((21)) امام باقر(ع) از پیامبرخدا(ص) نقل کردندکه فرمود: کمى عیال از اسباب راحتى است.

ابن طریف و ابن علوان هردو مجهول هستند.عن على بن احمد بن موسى عن محمد بن هارون الصوفى عن عبیداللّه موسى الرویانى عن عبدالعظیم بن عبداللّه الحسنى عن ابى جعفر الثانى عن ابائه عن امیر المومنین(ع) قال:قله ا لعیال احد الیسارین((22))

امام جواد(ع) از پدرانش نقل نمود که حضرت على(ع) فرمود: کمى عیال از اسباب راحتى است.

محمد بن هارون الصوفى و عبیداللّه موسى الرویانى هردو مجهول هستند.

این روایات کمى عیال را تشویق مى کنند. پس با روایات گذشته که تشویق به زیادنمودن فرزند مى نمایند، منافات دارند. گذشته ازاین که در ابتداى حدیث اول، ذکر شده که امام (ع) چهارصد مورد از موارد صلاح دین و دنیاى مسلمان را به اصحابش تعلیم داد.

جواب:  ا لف) این روایات از نظر سند ضعیفند و نمى توانند با روایاتى که برمحبوبیت ازدیادفرزند دلالت مى کنند، معارضه کنند.

ب) واژه عیال مطلق است و شامل همسر و فرزندان مى شود.

پس این روایات به روایاتى که دلالت برمحبوبیت ازدیاد فرزند مى کنند، مقید مى شوند.

ج) آنچه ازاین روایات استفاده مى شود، تشویق به کم نمودن اهل و عیال نیست بلکه راهنمایى به این نکته است که زیادى عیال سخت و مشکل زا است و این مضمون با مستحب بودن ازدیاد اولاد و تلاش براى خانواده و تحمل مشکلات تنافى ندارد.

همانند این که بخشیدن آنچه نزد انسان محبوب است و یا ایثار مال، با ضیق معیشت،مشکل و سخت است با این حال، انفاق مستحب و پسندیده مى باشد.

خلاصه، تحمل مشکلات درراه تحصیل نفقه عیال پسندیده است مثل بیان امام(ع):

الکاد على عیاله من حل، کالمجاهد فى سبیل اللّه ((23))

کسى که از راه حلال براى امرار معاش زن و فرزند، تلاش مى کند، همانند مجاهد راه خدااست.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد کنترل جمعیت و عقیم سازى

تحقیق جرم عقیم و جرم محال (جرم ناقص)

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق جرم عقیم و جرم محال (جرم ناقص) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق جرم عقیم و جرم محال (جرم ناقص)


تحقیق جرم عقیم و جرم محال (جرم ناقص)

 

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:12

 فهرست مطالب:

مقدمه   ۱
تعریف جرم:   ۲
جرم مطلق:   ۲
جرم مقید:   ۲
مراحل پیدایش جرم:   ۲
اقدامات مجرمانه بی بهره (جرم محال – جرم عقیم)   ۵
جرم محال   ۵
جرم عقیم   ۶
مجازات جرم حال و جرم عقیم   ۷
منابع   ۹

 

مقدمه:

تحقیق ذیل بررسی جرم عقیم در زمینه ی حقوق کشورها می باشد.

در این تحقیق برای بررسی و تعریف دقیق جرم عقیم به تعریف یک سری از عوامل پرداختیم که هم چون حلقه های زنجیروار وابسته به هم هستند. از این جمله‌اند:

شروع به جرم، جرم محال و…

البته لازم به ذکر است که جرم عقیم در ایران به خوبی موردتجزیه و تحلیل قرار نگرفته و هنوز جای بحث و تأمل در آن باقی است و عدم تناسب مجازات مدنظر قرار گرفته است با آن که به خوبی حاکی از این نکته می باشد همین عامل یکی از اصیل ترین اهداف انتخاب این عنوان از تحقیق شد تا اذهان کنجکاو در این رابطه به تکاپو بیفتد.

 تعریف جرم:

در اصطلاح حقوق جزا جرم به عمل یا ترک عملی گفته می‌شود که قانون را جرم شناخته و برای آن کیفری معین ساخته است.

جرم مطلق:

بعضی از جرایم قطع نظر از نتیجه‌ی زیان بار احتمالی آنها کامل بشمار می‌آید این جرایم را اصطلاحاً جرم مطلق می‌نامند. مانند: ساختن شبیه سکه‌های طلا یا پول رایج کشور که جرمی مطلق است.

جرم مقید:

در برابر جرم مطلق جرم مقید قرار گرفته است.

مراحل پیدایش جرم:

در حقوق جزای عرفی برای پیدایش جرم از چهار مرحله نام برده اند:

از زمانیکه مجرم نیت ارتکاب جرم رادر سر می پروراند تا وقتی که عنصر مادی جرم تحقق می‌یابد. مجرم چهار مرحله را پشت سر گذاشته است که این چهار مرحله عبارتند از:

  • مرحله ی نیت و قصد ارتکاب جرم یا تصمیم گیری
  • مرحله ی آماده کردن ابزار و وسایل برای ارتکاب جرم
  • مرحله ی آغاز کردن وشروع به جرم
  • مرحله ی اجرای کامل جرم و آن هنگامی است که عنصر مادی جرم تحقق خارجی پیدا کرده است.

در موردمرحله ی چهارم هیچ بحثی وجود ندارد زیرا این در این مرحله وقوع جرم محرز صد در صد است و مجرم مستوجب مجازایت است که باری آن جرم مقرر گردیده است.

در مرحله ی اول (قصد ارتکاب جرم) چون سوء نیت و قصد مجرمانه تجلی خارجی پیدا نکرده و در خور کیفر نیست و در نتیجه مجازاتی ندارد زیرا همان گونه که گفته شد یکی از عناصر تشکیل دهنده ی جرم، عنصر مادی آن است که در مرحله تصمیم گیری و قصد ارتکاب بعلت نبودن آن جرم تحقق نیافته است این مطالب در همه ی مذاهب اسامی هست که، قصد ارتکاب جرم جرم نیست و این در صورتی است که در جوامع بشری تا این اواخر به این قاعده پای بند نبوده اند بطوریکه منتسکیو در کتاب روح القوانین خود می‌گوید. کسی برای دیگری نقل می کند که در خواب دیده است که اقدام به کشتن دو سیراکوس کرده است و به جرم همین خواب وبر پایه ی این استدلال که اگر روز چنین فکری نکرده بود شب آن را خواب نمی دید و او را محکوم به مرگ کردند.

در مرحله ی دوم (تهدید ابزاراز جرم) تهیه ی ابزار و اعمال مقدماتی از این دست، اگر از نظر قوانین جزایی خود فی الذات جرمی نباشد بعنوان عمل مقدماتی صرف قابل مجازات نخواهد بود.

مرحله ی سوم شروع به جرم است که بعلت عوامل خارجی به انجام نمی‌رسد. شروع جرم متناسب با جرمی که قصد انجام آن را داشته ولی به دلیل عوامل خارجی به طور کامل بوقوع نپیوسته است ؛ دارای مجازات می‌باشد.

برای اینکه شروع به جرم تحقق پیدا کندسه شرط باید وجود داشته باشد:

1)‌مجرد قصد جرم یا حتی آماده ساختن ابزار جرم و انجام کارهای مقدماتی که هنوز با اصل جرم فاصله دارد شروع به جرم محسوب نمی‌شود و کیفر شروع به جرم را نخواهد داشت. مثلاً : مجرد قصد کشتن کسی را داشتن و حتی خریدن آلت قتاله برای این منظور و رفتن بسوی خانه‌ی کسی که مقصود کشتن اوست به هیچ یک شروع به جرم گفته نمی‌شودودارای هیچ مجازاتی نمی باشد اما وقتی کسی به قصد کشتن با کسی گلاویز شود و به او حمله کند از دو حالت بیرون نیست: یا طرف را می کشد که در این صورت خود جرم وقوع پیدا کرده یا این نتیجه به دلیل وجود عاملی خراجی (مثلاً رسیدن پلیس)

2) تحقق نیافتن خود جرم بدلیل عوامل خارجی باشد. مثلاً : پلیس سربر سر و او را از انجام جرم باز دارد و یا اینکه صاحب خانه بیدار شده و سارق را از بردن اموال مسروقه جلوگیری کند.

3) تحقق نیافتن جرم معلول منصرف شدن خود او نباشد و اراده‌ی اومد خلیتی در انصراف اواز ارتکاب جرم نداشته باشد.


دانلود با لینک مستقیم

کار تحقیقی عقیم شدن قرارداد در حقوق تجارت بین الملل

اختصاصی از کوشا فایل کار تحقیقی عقیم شدن قرارداد در حقوق تجارت بین الملل دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

کار تحقیقی عقیم شدن قرارداد در حقوق تجارت بین الملل


کار تحقیقی عقیم شدن قرارداد در حقوق تجارت بین الملل

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:35

 فهرست مطالب:
مقدمه  ..........................................................................................................................................1
فصل اول- مبانی و کلیات  ............................................................................................................3
        مبحث اول- معنای حقوقی عقیم شدن قرارداد........................................................................3
       مبحث دوم- واجد مراتب بودن عقیم شدن قرارداد...................................................................6
       مبحث سوم- عقیم شدن ناشی از تاخیر در رسیدگی.................................................................9
      مبحث چهارم- عقیم شدن خود ا نگیخته..................................................................................10
 
فصل دوم- شرایط عقیم شدن قرارداد.............................................................................................11
     مبحث اول- زوال موضوع قرارداد.............................................................................................11
     مبحث دوم- عدم مشروعیت.................................................................................................... 14
                گفتار اول- وقوع جنگ.............................................................................................14
                گفتار دوم- ممنوعیتهای صادرات و واردات..................................................................15
                گفتار سوم- ممنوعیتهای دولتی ناظر به شرکتهای تجارتی دولتی.................................... 16
      مبحث سوم- بنیادی در اوضاع و احوال....................................................................................18
      مبحث چهارم- مجوز ها و سهمیه بندی های صادرات و واردات...............................................19
      مبحث پنجم – سهمیه بندی اجرای تعهد................................................................................... 21
     مبحث ششم- عقیم شدن جزئی.................................................................................................23
    مبحث هفتم- اعتصاب...............................................................................................................24
 
فصل سوم-آثار عقیم شدن قرارداد.................................................................................................26
    مبحث اول- تاثیر عام.................................................................................................................26
             گفتار اول-سقوط تعهد و انحلال قرارداد..............................................................................  26
گفتار دوم – تعلیق قرارداد................................................................................................27
     مبحث دوم- قیود قوه ی قاهره..................................................................................................28
            گفتار اول- انواع مختلف قید های قوه ی قاهره................................................................... 29
            گفتار دوم-قیود قوه ی قاهره بیش از حد مبهم....................................................................30
            گفتار سوم- قیود قوه ی قاهره ای که بر اثر وقایع ملغی شده اند............................................ 31
      
نتیجه.............................................................................................................................................32

 

مقدمه:

در عالم حقوق زمانی که قراردادی بین دو طرف منعقد می شود مفاد آن تا زمانی که پایه های قرارداد پابرجاست طرفین را ملزم می نماید به عبارت دیگر قرارداد تا زمانی که برهم نخورده است لازم الاجراست . این اصلی است که چه در حقوق داخلی وچه در حقوق فراملی پذیرفته شده است البته بر مبنای همان قاعده ی سنتی که می گوید «ما من عام و قدخص» هیچ اصلی نیست که استثنایی نداشته باشد اصل مذکور نیز از این قاعده استثنا نیست بدین بیان که گاهی ممکن است قراردادی بسته شود و طرفین را ملزم سازد اما در اثنای کار عاملی موجب شود که قرارداد اثر خود را از دست بدهد از این استثنائات هم در حقوق داخلی و هم در حقوق فراملی به چشم می خورد بحثی که در حقوق تجارت بین المللی از آن به عنوان عظیم شدن قرارداد یاد می شود یکی از این استثنائات و موارد خاص است گاهی ممکن است آن اهداف تجاری که هنگام عقد قرارداد بوده بدون وقوع تقصیری از جانب آنان و به سبب اوضاع و احوال غیر منتظره منتهی گردد وضعیتی که در هنگام انعقاد قرارداد موجود بوده است ممکن است بعدها آن چنان کاملاً دگرگون شود که طرفین قرارداد به عنوان افراد عاقل اگر می دانستند چه پیش خواهد آمد یا قرارداد را منعقد نمی کردند یا اینکه آن را به نحو دیگری منعقد می کردند تمامی سیستمهای حقوقی به چنین وضعیتی توجه دارند و در اوضاع و احوال معینی عذر عدم اجرای تعهدات را می پذیرند اما در سیستمهای مختلف حقوقی شرایط پذیرش چنین دفاعی فرق می کند. حقوق انگلیس دکترین عقیم شدن قرارداد را توسعه داده است ؛ مجموعه مقررات یکنواخت ایالات متحده عذر عملی نبودن تجاری را پذیرفته است. حقوق فرانسه این موضوع را در مورد قوه قاهر می پذیرد. حقوق آلمان نظریه فروپاشی بنیان معامله را به کار می گیرد در حقوق ایران نیز در مورد خارجی، ناگهانی و غیر قابل پیش بینی بودن این امر را مورد قبول قرار داده است. دکترین عقیم شدن تجاری در معاملات تجاری بین المللی اهمیت بسیار دارد در این تحقیق سعی شده است موضوع عقیم شدن قرارداد تحت سه عنوان مبانی و کلیات، شرایطی که به موجب آن قرارداد عقیم می شود و تاثیر کاربرد آن که هر یک شامل چند گفتار جزئی تر نیز می شوند مورد بررسی قرار دهیم.

فصل اول – مبانی و کلیات

مبحث نخست: معنای حقوقی عقیم شدن قرارداد

عقیم شدن قرارداد در جایی محقق می شود که متعاقب انعقاد قرارداد یک وضعیت اساساً متفاوت به نحو غیر منتظره ای رخ داده باشد البته هر نوع تغییر وضعیت غیر منتظره ای به چنین امری نمی انجامد بلکه چنین تحول غیر متصوری باید اجرای قرارداد را مشکلتر و پرهزینه تر از چیزی کند که طرفین هنگام انعقاد قرارداد در نظر داشته اند. این وقایع فقط هنگامی عوامل برای عقیم شدن قرارداد فروش صادراتی محسوب می شوند که آن قدر اهمیت داشته باشند که وضعیتی اساساً متفاوت را به وجود آوردند و منجر به عقیم شدن قرارداد مذبور گردند.[1]

لردرادکلیف[2] می گوید:«… عقیم شدن قرارداد زمانی منجر به وقوع می پیوندد که قانون تشخیص دهد بدون تقصیر هر یک از طرفین اجرای تعهد قراردادی غیر عملی گشته است زیرا اوضاع و احوالی که در آن اجرای قرارداد مطالبه می شود آن قرارداد را اساساً متفاوت با آن امری تبدیل می کندکه به موجب آن اجرایش بر عهده گرفته شده است یعنی قاعده: این آن چیزی نیست که من قول انجام آن را داده بودم.»
 

 


دانلود با لینک مستقیم