پایان نامه فرآیندهای حالت ناپایدار و انبوه 166 ص - فایل بصورت word میباشد
هنگامی که از ورزش سخن به میان می آید مفاهیم مشخصی در اذهان مردم تداعی می شود که مهمترین آنها شکل رقابت ورزشی است ؛ خواه مسابقه ای باشد در زمین بازی یا در استخر و یا در پیست مسابقه ، به طوری که هدف اصلی در ورای همه اینها رقابت و کشمکش برای رسیدن به نقطه برتر و بالاتر و شایسته تر باشد ؛ چه ، رقابت ورزشی اصولاً به هدف یک رشته ارزشها و کارکرد های اجتماعی صورت می گرفته که همواره فلسفه ورزش و رویکردهای اجتماعی آن را شکل می بخشیده است . کشمکش اجتماعی از فرآیندهای اجتماعی انسان و بیانگر یکی از گونه های تعامل اجتماعی است که از ارتباط یا تماس مردم با یکدیگر کار کنند این امر به همکاری و توافق با سازگاری می انجامد و هرگاه با یکدیگر به رقابت برخیزند و میان آنان کشمکش به وجود آید این به تعارض تبدیل می شود .
موفقیت نظام اجتماعی و ثبات یافتن آن در جامعه به توازن و تعادلی که میان نیروهای همکاری و توافق از یک سو و نیروهای تعارض و کشمکش از سوی دیگر پدید می آید بستگی دارد .
حقیقت آن است که این هر دو فرآیند در واقعیت زندگی روزمره جامعه ملازم یکدیگرند . فیلسوف انگلیسی ، هابز (Hobbes) در تاکید بر اصل کشمکش تا آن جا پیش رفته که آن را قانون اساسی زندگی به شمار آورده است . کانت (Kant) نیز آن را نیروی پیش برنده تکامل تاریخ دانسته است .
تمدن انسان به مشخص شدن رویکرد هر یک از این دو پدیده و میزان قدرت و وضوح آنها کمک کرده است .
ورزش و کشمکش اجتماعی
ورزش و ارزشهای آن به این دلیل که مؤلفه ای فرهنگی – اجتماعی است ، با کاستن از از حد وشدت کشمکش و رقابت اجتماعی ، نقش های ارزنده ای در تحقق بخشیدن به توازن اجتماعی در اختیار بشریت نهاده است .
بی گمان ، ورزش در ایفای این نقش بسیار موفق بوده است تا جایی که یکی از مفاهیم گره خورده به آن ، یعنی مفهوم روح ورزشی (sportmanship) ، یکی از ارزشهایی شده است که مردم به آن اشتیاق نشان می دهند .
ورزش ضوابط خاصی را پدید آورده است ، و پدید می آورد که بسادگی می توان ، از رهگذر فرآیند ها و سازو کارهای رقابت و از طریق فراروی نهادن شیوه هایی برای رقابت که از سوی ارزشهای اجتماعی از قبیل شرافتمندی ، فضیلت ، فداکاری ، ایثار ، از خود گذشتگی و تعاون مورد پذیرش قرار گیرد ، آنها را به عرصه رفتارهای عمومی انسان نیز منتقل کرد .
پرخاشگری از موضوعات اساسی در روانشناسی ورزش است و تحقیقات و مطالعات در این موضوع بر محور این پرسش بحث انگیز می چرخد :
آیا فعالیت های ورزشی زمینه و روزانه ای برای تخلیه احساسات پرخاشگرانه به وجود می آورد ؟
تا کنون تحقیقات با این پرسش پاسخ قاطعی نداده اند ؛ زیرا نتایج برخی پژوهشها حاکی از آن است که ورزش باعث کاهش و فروکش کردن پرخاشگری می شود ، و پاره ای دیگر می گویند ورزش سبب افزایش و شعله ور شدن پرخاشگری می گردد ، اما بعضی ناظران معتقدند که علت نرسیدن به نتیجه ای قطعی در این زمینه به رعایت نکردن دقیق ساختمان معیارها یا به ناقص بودن روش تحقیق دنبال شده بر می گردد . علت دیگری هم می تواند در کار باشد و آن این که ورزش واژه ای بسیار انعطاف پذیر است و شمار انبوهی از فعالیت هایی را در بر می گیرد که بسادگی تمام می توان واژه «ورزش» را در بر آنها اطلاق کرد !
شامل 15 صفحه فایل word
مقدمه
تا کنون مطالعات زیادی روی نحوه رشد جمعیت و احتمال انقراض در فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون استاندارد انجام شده است. در حالت دوجنسی (که مدل مناسبی برای جامعة انسانی است) تعمیم این قضایا لازم به نظر می رسد. زمانی که ما چگونگی رشد جمعیت را بدانیم، می توانیم زمان انقراض رفتار مجانبی رشد جامعه را بررسی کنیم و مدل مناسبی برای آن بدست آوریم.
فرآیندهای شاخه ای گالتون-واتسون دو جنسی اولین بار توسط دالی در سال 1968 و پس از آن توسط آسمونس در سال 1980 تعریف و بررسی شد. دالی نشان داد که فرآیند شاخه ای گالتون- واتسون دو جنسی یک زنجیر مارکوف با ماتریس احتمال تغییر وضعیت یک مرحله ای با فضای حالت صحیح و نامنفی است.
در نظریه فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون استاندارد می دانیم که فرآیند با احتمال 1 منقرض می شود اگر و فقط اگر میانگین تولید مثل برای هر فرد دلخواه کمتر از 1 باشد.
حال ما می خواهیم بدانیم «آیا قوانین متشابهی برای احتمالات انقراض در فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دو جنسی وجود دارد؟»
در سال 1968 دالی یک شرط لازم و کافی برای احتمال انقراض 1 برای فرآیندهای با توابع خانوادة خاص به دست آورد.
هدف از این تحقیق معرفی فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دوجنسی و فرآیند زوجهای هم خانواده و بیان ویژگی های آنها و مقایسه احتمالات انقراض در چنین فرآیندهایی است ابتدا شروط انقراض در فرآیندهای شاخه ای گالتون- واتسون دوجنسی را بررسی می کنیم سپس قوانین کلی انقراض و در نهایت گشتاورهای فرآیند و برخی خواص آنها را مورد بررسی قرار می دهیم.
شامل 54 صفحه فایل word
مقدمه و کلیات :
فرآیندهای جوشکاری مقاومتی با فرآیندهای قبلی تفاوت کلی دارد .اتصال دو سطح توسط حرارت و فشار توأماً انجام می گیرد .فلزات به دلیل مقاومت الکتریکی در اثر عبور جریان الکتریکی گرم شده و حتی به حالت مذاب نیز می رسند که طبق قانون ژول حرارت حاصل با رابطه زیر تعیین می شود .Q=KRI2t
=I شدت جریان( آمپر) ، R مقاومت( اهم)، t زمان( ثانیه) وQ ،حرارت (ژول ).
فرآیندهای قوس الکتریکی حرارت در روی کار بوسیله هدایت و تشعشع توزیع می شود اما در فرآیندهای جوشکاری مقاومتی حرارت در عرض داخلی و سطح مشترک دو ورق در موضع اتصال در اثر عبور جریان الکتریکی تولید و منتشر می شود . جریان الکتریکی مذکور از طریق الکترودها و تماس آنها به سطح کار منتقل و یا از طریق ایجاد حوزه مغناطیسی احاطه شده در اطراف کا به قطعه القاء می شود . هر چند هر دو روش بر اساس حرارت مقاومتی پایه گذاری شده است اما معمولاً نوع اول فرآیند جوشکاری مقاومتی و دومی به فرآیند جوشکاری القائی نیز مرسوم شده است .
فاکتورهای شدت جریان و زمان از طریق دستگاه جوش قابل کنترل هستند ، اما مقاومت الکتریکی به عوامل مختلف بستگی دارد از جمله : جنس و ضخامت قطعه کار ، فشار بین الکترودها ، اندازه و فرم و جنس الکترودها و چگونگی سطح کار یعنی صافی و تمیزی آن .
.مقاومت 3 مقاومت تماس بین دو ورق مهمترین قسمت است. فلزات دارای مقاومت الکتریکی کم بوده بالنتیجه مقاومتهای 1و3و5 اهمیت بیشتری پیدا می کنند . مقاومتهای 2و4 بستگی به ضریب مقاومت الکتریکی و درجه حرارت قطعه کار دارد .مقاومتهای 1 و 5 ناخواسته بوده و باید حتی المقدور آنرا کاهش داد . تمیزی سطح کار و الکترود و نیروی فشاری وارد بر الکترود عوامل تقلیل دهنده این مقاومتها (1و5) می باشند .
از نظر اقتصادی لازم است که فاکتور زمان حتی المقدور کاهش یابد . که در نتیجه جریان الکتریکی لحظه ای بالا در حدود 10000 – 3000 آمپر با ولتاژ 10 – 5/0 ولت مورد نیاز است . انواع مختلف روش های جوشکاری مقاومتی به روش ایجاد مقاومت موضعی بالا و تمرکز حرارت در نقطه مورد نظر ارتباط دارد ، ولی به هر حال تماس فیزیکی بین الکترودهای ناقل جریان الکتریکی و قسمت هایی که باید متصل شوند نیز مورد نیاز است . بطور کلی فرآیندهای جوشکاری مقاومتی یکی از بهترین روش ها برای اتصالات سری است .
دستگاههای جوشکاری مقاومتی شامل دو واحد کلی است : واحد الکتریکی (حرارتی) واحد فشاری(مکانیکی) . اولی باعث بالا بردن درجه حرارت موضع مورد جوش و دومی سبب ایجاد فشار لازم برای اتصال دو قطعه لب رویهم در محل جوش است .
مقدمه: روابط فصل های قبل فقط در حالت پایدار به کار می روند که در آن جریان گرما و دمای منبع با زمان ثابت بودند. فرآیندهای حالت ناپایدار آنهایی هستند که در آنها جریان گرما، دما و یا هر دو در یک نقطة ثابت با زمان تغییر می کنند. فرآیندهای انتقال حرارت batch فرآیندهای حالت ناپایدار نمونه ای هستند که در آنها تغییرات حرارت ناپیوسته ای رخ می دهند همراه با مقادیر خاصی از ماده در هنگام گرم کردن مقدار داده شده ای از مایع در یک تانک یا در هنگامی که یک کورة سرد به کار افتاده است.
همچنین مسائل رایج دیگری نیز وجود دارند که مثلاً شامل می شوند بر نرخی که حرارت از میان یک ماده به روشی رسانایی انتقال می یابد در حالی که دمای منبع گرما تغییر می کند. تغییرات متناوب روزانة حرارت خورشید بر اشیاء مختلف یا سرد کردن فولاد در یک حمام روغن نمونه راههایی از فرآیند اخیر هستند. سایر تجهیزاتی که بر اساس روی خصوصیات حالتی ناپایدار ساخته شده اند شامل کوره های دوباره به وجود آورنده(اصلاحی) که در صنعت فولاد استفاده می شوند، گرم کنندة دانه ای(ریگی) و تجهیزاتی که در فرآیندهای بکار گیرندة کاتالیست دمای ثابت یا متغیر به کار می روند هستند.
در فرآیندهای batch برای گرم کردن مایعات نیازمندیهای زمانی برای انتقال حرارت معمولاً می توانند بوسیلة افزایش چرخة سیال batch واسطة انتقال حرارت و یا در اصلاح شوند.
دلایل به کار گرفتن یک فرآیند batch به جای به کارگیری دیگ عملیات انتقال حرارت پیوسته بوسیلة عوامل زیادی دیکته می شوند:
بعضی از دلایل رایج عبارتند از 1) مایعی که مورد فرآیند قرار می گیرد به صورت پیوسته در دسترس نیست 2) واسط گرم کردن یا سرد کردن به طور پیوسته در دسترس نیست 3)نیازمندیهای زمان واکنش یا زمان عملکرد متوقف شدن را ضروری می سازد 4) مسائل اقتصادی مربوط به مورد فرآیند قرار دادن متناوب یک batch وسیع ذخیره یک جریان کوچک پیوسته را توجیه می کند 5)تمیز کردن و یا دوباره راهاندازی کردن یک بخش برای دورة کاری است و 6)عملکرد سادة بیشتر فرآیندهای batch سودمند و خوب است.
به منظور مطالعه کردن منظم و با قاعدة رایج ترین کابردهای فرآیندهای انتقال حرارت حالت ناپایدار و batch ترجیح داده می شود که فرآیندها را به دسته های Ca مایع (سیال) گرما دهنده یا خنک کننده و b) جامد خنک کننده یا گرم کننده تقسیم کنیم.
رایج ترین نمونه ها در ذیل آورده شده اند:
1)مایعات سرد کننده و گرم کننده
a) batchهای مایع b)تقطیر batch
2)جامدات خنک کننده یا گرم کننده
a)دمای واسط ثابت b)دمای متغیر دوره ای c)دوباره تولید کننده ها
d)مواد دانه ای در بسته ها
مایعات سرد کننده و گرم کننده
1)batch دمای مایع
مقدمه
بومی، مولر و ناگل رابطه ای برای زمان مورد نیاز را برای گرم کردن یک batch تکان داده شده بوسیلة غوطه ورسازی یک کویل گرم کننده بدست آورده اند که برای زمان که اختلاف دما معادل LMTD (اختلاف دمای میانی لگاریتمی) برای جریان روبه رو داده شده.
فیشر محاسبات batch را گسترش داده است برای شامل شدن یک جدول خارجی جریان مقابل، چادوک و سادرنر batchهای تکان داده شده را مورد بررسی قرار داده اند که با مبدل های خارجی جریان مقابل همراه با اضافه سازی پیوستة مایع به تانک گرم شده اند همچنین به میزان حرارت در این راه حل پرداخته اند.
بعضی از روابطی که به دنبال می آیند برای کویل ها در تانک ها و محفظه های پوشانده شده به کار می روند. اگرچه روش بدست آوردن ضرائب انتقال حرارت برای این اجزاء تا شکل 20 به تعویق انداخته شده است.
تشخیص دادن حضور یا عدم حضور تکان در یک مایع batch همیشه امکانپذیر نیست. گرچه دو مقدمة فوق منجر به نیازمندیهای متفاوتی برای نائل شدن به یک تغییر دمای batch در یک دورة زمانی داده شده می شوند.
زمانی که یک محرک مکانیکی در یک تانک یا محفظه همانند شکل 1.18 نصب میشود نیازی به این پرسش که سیال تانک تکان داده شده نیست.