شاهنامهٔ بایسنقری، نسخهٔ کهن نگارهدار شاهنامه فردوسی از سدهٔ نهم هجری است که از دید کتابآرایی و ارزشهای هنری از اهمیت فراوانی برخوردار است. این کتاب ارزشمند و نفیس، ۲۲ نگارگری به سبک هرات دارد و در سال ۸۳۳ قمری (۸۰۹ خورشیدی) به سفارش شاهزاده بایسنقر میرزا (فرزند شاهرخ و نوهٔ تیمور گورکانی) تهیه شدهاست. این اثر که در کتابخانه کاخ موزه گلستان نگهداری میشود در سال ۱۳۸۶ در برنامه حافظه جهانی یونسکو به عنوانی نشانی از سوی ایران ثبت شد.
«شاهنامه بایسنقری» در میان شاهنامههای مصور و آراسته موجود در کتابخانهها و موزههای جهان از نامورترین و شناختهشدهترین نسخههاست. چند ویژگی این کتاب را نسبت به نسخههای مشهوری چون «شاهنامه دموت» و «شاهنامه شاه طهماسبی» که قبل و پس از آن پدید آمدهاند، برتری میبخشد:
نخستین و برترین امتیاز این نسخه آن است که بر خلاف دو نسخه یادشده، قربانی مالکان آن نشده تا شیرازه آنها را از هم بگسلند و برگهای آن را در گوشه و کنار جهان پراکنده کنند.
بهجز چند افتادگی در متن این نسخه، «شاهنامه بایسنقری» نسخهای کامل و دست نخورده در میان شاهنامههای نامی و رده نخست به شمار میآید.
امتیاز دیگر این نسخه به خاطر نفاست، زیبایی و آراستگی آن است که در نوع خود کممانند است. نگارگری، تذهیب، تجلید و دیگر آرایههای کتاب با مهارتی ویژه انجام شده است. با این حال در خوشنویسی این نسخه ضعفی به نظر میآید، که آن هم به خاطر همزمانی کتابت آن با آغاز شکلگیری قلم نستعلیق است. که البته خود این امر بر اهمیت این کتاب در گسترش قلم نستعلیق به عنوان یک خط مطرح و قابل رقابت با قلمهای ششگانه قدیمی موثر بود.
سومین امتیاز این کتاب مقدمهای است که برای نخستین بار بر شاهنامه افزوده شده است. آنسان که پیداست به دستور بایسنقر میرزا، که باید او را هنر دوستترین شاهزاده تیموری به شمار آورد، دستنویسهای انبوهی از شاهنامه گردآوری شد و مقدمهای مفصل با تلفیق مقدمههای پیشین و نسخههای دیگر همزمان، برای این شاهنامه نوشته شد. اگرچه این مقدمه از دید درستی مطالب تاریخی و متن خود شاهنامه و به خاطر افزودن اشعار الحاقی نقاط ضعفی دارد، ولی از آنجا که گردآوری آن مایه رواج بیشتر شاهنامه نه تنها در ایران بلکه در سراسر جهان شده، کوشش گردآورندگان آن ستایشانگیز است.
محل نگهداری:
«شاهنامه بایسنقری» به شماره ۷۱۶ در کتابخانه کاخ موزه گلستان ثبت شده و در سال ۱۳۵۰ خورشیدی به گونه چاپ لوحی در تهران منتشر شده است. برپایه شواهد موجود، نسخه کنونی «شاهنامه بایسنقری» را امیرنظام گروسی، از رجال ایرانی (۱۲۳۷ - ۱۳۱۷ ه.ق) به کتابخانه هدیه کرده است. و این شاهنامه بیش از ۱۱۰ سال است که در کتابخانه کاخ موزه گلستان نگهداری میشود. این نسخه باارزش و نفیس در برخی از نمایشگاههای مهم جهانی نمایش داده شده است.
مشخصات:
«شاهنامه بایسنقری» به قطع رحلی است و ۷۰۰ صفحه دارد.
هر صفحه دربرگیرنده ۳۱ سطر و هر سطر ۳ بیت به قلم نستعلیق و با کتابت خفی جعفر بایسنقری است.
این نسخه نفیس در سال ۸۳۳ ه.ق./۸۰۹ خورشیدی روی کاغذ خانبالغ نخودی کتابت شده است.
«شاهنامه بایسنقری» با یک شمسه مُذهّب عالی، در بر گیرنده کتیبهای به قلم رقاع بر زمینه زرین، دربرگیرنده نام و القاب بایسنقر میرزا آغاز میشود.
صفحههای دوم و سوم نسخه دربرگیرنده تصویر شکارگاه است و در این دو صفحه مذهب به نقش دو ترنج، نام و القاب آن شاهزاده دیده میشود.
همچنین دو صفحه آغاز متن شاهنامه با حاشیههای مذهّب و مرصّع آراسته شده و میان سطرهای آن زر اندازی شده است.
نسخه «شاهنامه بایسنقری» با ۲۲ تصویر مینیاتور آبرنگی آراسته شده است.
جلد این نسخه، چرمیِ ضربیِ زر پوش با دو حاشیه روغنی در بیرون و سوخت مُعرقِ زرین بر زمینه لاجوردی در داخل است.
شهرت جهانی
این شاهنامه به سبب اینکه در لندن، سن پترزبورگ، پاریس و رم به نمایش درآمده و مینیاتورهای آن بهوسیله یونسکو در سری کتابهای دنیای هنر در جلد مربوط به ایران چاپ شده در غرب بسیار نامی است. ۲۲ تابلوی نگارگری شاهنامه بایسنقری همه سالم هستند و در سال ۸۰۹ خورشیدی به خط جعفر تبریزی معروف به جعفر بایسنقری کتابت شده و به بایسنقر میرزا اهدا شده است. نسخه کنونی «شاهنامه بایسنقری» خرداد ۱۳۸۶ در حافظه جهانی به ثبت رسیده است. در سال ۱۳۸۷ این نشان به طور رسمی از طرف کمیته ملی حافظه جهانی یونسکو بهکاخ موزه گلستان اهدا شد.
فایلی که در اینجا برای دانلود قرار دادهایم نسخه برگردان شاهنامه نفیس بایسنقری است، این نسخه برگردان از روی نسخه بایسنغری شاهنامه فردوسی در سال 50 شمسی چاپ شده است.
تصاویری از صفحات این نسخه ارزشمند:
برای مشاهده تصویر در سایز بزرگ روی آن کلیک کنید!
بخشهایی دیگر از این نسخه نفیس:
می لعل پیش آور ای هاشمی زخمی که هرگز نگیرد کمی
سخن از پیوند ایران و اسلام و نمادها و نشانه های این پیوند مبارک و تاریخ ساز است. محققان ثابت کرده اند که ایرانی جماعت، نه از روی ترس از شمشیر تازیان و مقولاتی از این دست، بلکه آزادانه و آگاهانه، اسلام را برگزید و به انگیزه تخلص از ستم سیاسی و تبعیض طبقاتی رژیم ساسانی، به اصول و احکام نجاتبخش این دین (معنویت الهی، کرامت انسانی و عدالت اجتماعی) دل بست و خستو شد. شاهدد روشن این امر آن است که در صف انبوه دانشوران و سیاستگران و عارفان دوران تمدن اسلامی، بیشترینه چهره های شاخص و نام آشنا، ایرانی اند و پهنه تاریخ 14 قرنه اسلامی، گویی تفسیر این کلام مشهور نبوی صلی الله علیه و آله است که فرمود:
ـ اگر «علم» (و در روایتی: «ایمان») بر ستاره پروین آویخته باشد، مردانی از ایران بدان چنگ خواهند زد.
ایرانی مسلمان، همچنین بتدریج از بین تمامی فرقه ها و نحله های اسلامی، مذهب خاندان پیامبر علیهم السلام یعنی تشیع را برگزید که به جای تحمیل حاکمیت نژاد عرب بر دیگر ملل، اصل تقوا و شایستگی علمی و عملی را معیار کرامت فردی و اجتماعی می شناخت و با تمسک به این مذهب، صف خویش را از خلیفگان اموی و عباسی جدا ساخت و چه هزینه ها نیز بابت این انتخاب و پایداری بر سر آن نپرداخت. استاد شهید مطهری، بدرستی علت گرایش ایرانیان به اسلام را همان علت گرایش آنان به تشیع می داند: تکاپوی دستیابی به گوهر معنویت و عدالت قرآنی که بساط خلفا از آن خالی بود و تنها در خانه گلین علی و فاطمه و فرزندان آنان علیهم السلام یافت می شد و بس!
فردوسی در طبران طوس به سال 329 هجری بدنیا آمد. پدرش از دهقانان طوس بود و در آن ولایت مکنتی داشت. از احوال او در عهد کودکی و جوانی اطلاع درستی نداریم؛ اینقدر معلوم است که در جوانی از برکت درآمد املاک پدر بکسی محتاج نبوده است؛ اما اندک اندک آن اموال را از دست داده و به تهیدستی افتاده است. همانطور که گفته شد وی دوران کودکی و جوانی را در خانواده ای که همه دهقان و ایرانی پاک نژاد بودند؛ در فضایی سرسبز و آرام به تحصیل علم و ادب گذراند. علاقه او به داستان های کهن باعث می شد تا گهگاه طبع خود را در سرودن تاریخ ایران قدیم آزمایش کند اما در آن زمان هیچ کس باور نمی کرد که این سروده های پراکنده ادامه یابد و به یک اثر عظیم حماسی به نام «شاهنامه» تبدیل شود.
شاهنامه سرایی
در عهد سامانیان در قرن چهارهم هجری، جمع آوری و تألیف سرگذشت پادشاهان قدیم ایران رونق به سزایی یافت. این کتاب ها که به شاهنامه معروف بودند به نثر نوشته شده بود و پیش از آن که از میان بروند، منبع و مأخذ برخی از کتاب های منثور و منظوم تاریخی در زبان فارسی و عربی قرار گرفت. جامع ترین آنها شاهنامه منثور ابومنصوری نام داشت که به فرمان «ابومنصور محمدبن عبدالرزاق» حاکم طوس، در حدود سال 346ه.ق به دست جمعی از مورخان و نویسندگان جمع آوری و تدوین گردید. این کتاب، مأخد مهم فردوسی در نظم شاهنامه است
فهرست مطالب
زن در اثرات حماسی "شاهنامه فردوسی ". 11
زنان دربارى و وابسته به دربار. 13
اشتباه منتقدان به دیدگاه فردوسی در مورد زنان. 14
جایگاه و نقش اجتماعی زنان در شاهنامه ی فردوسی.. 21
جایگاه کلی زن در شاهنامه ی فردوسی : 33
بعضی از داستان ها و ننقش آفرینی های زنان در شاهنامه فردوسی.. 36
زن ستیزی در شاهنامه بنام فردوسی: 55
تحقیق رشته ادبیات فارسی با عنوان" بررسی جایگاه و نقش اجتماعی زن در شاهنامه فردوسی : به صورت فایل ورد (60 صفحه) و قابل ویرایش می باشد.
دارای چکیده و فهرست مطالب می باشد.
جهت استفاده دانشجویان و دبیران عزیز رشته ادبیات
چکیده
هدف از تحقیق حاضر بررسی جایگاه و نقش اجتماعی زن در شاهنامه فردوسی می باشد. در شاهنامه فردوسی نام 300 زن آمده که از میان آن ها تنها سودابه چهره ی پلید و ناشایستی دارد. اوج مذمت فردوسی در باره ی زنان پس از مرگ سیاوش و از زبان جهان پهلوان رستم که سودابه را مسئول مرگ او می داند بیان می شود:
زن و اژدها هر دو در خاک به جهان پاک از این هردو ناپاک به
در افسانه های آفرینش ایرانی تنها به یک زن اهریمنی بر می خوریم به نام جهی که با بوسه ای که بر پیشانی اهریمن می زند، او را از خواب 3000 ساله بیدار می کند تا به جنگ با اهورا مزدا بپردازد.( بهار، مزداپور: 95) می توان او را نیای رفتاری و اخلاقی خوی اهریمنی و انتقام جوی سودابه دانست. سودابه تا آنجا کینه ی سیاوش را به دل می گیرد که سبب ساز مرگ غم انگیز آرمانی ترین و مقدس ترین شخصیت شاهنامه می شود و جنگی پایدار میان دو سرزمین ایران و توران نیز ره آورد این کینه توزی زنانه و دسیسه و بد خواهی مردانه گرسیوز است. البته 2 زن دیگر در شاهنامه هستند که مورد نکوهش قرار گرفته اند : شیرین و گردویه که چهره ی آنها به اندازه ی سودابه منفی نیست.
در تاریخ ادبیات نام 3 زن دیده می شود که به گونه ای دل به پسر خوانده ی خود می بندند. یکی سودابه ی شاهنامه، یکی زلیخا همسر دومین مقام سیاسی مصر که دل به یوسف پیامبر فرزند خوانده ی خود می بندد و دیگر فدر که عاشق هیپولیت پسر تزه (ناپسری )می شود. فدر تراژدی راسین نمایشنامهنویس قرن هفدهم فرانسه است که در سال 1677 به رشتة تحریر درآمد. این حکایت در یونان قدیم رخ میدهد و ماجرای عشق فدر، همسر تزه امپراتور یونان، به پسرخواندهاش هیپولیت است.)
واژگان کلیدی: شاهنامه ، فردوسی ، زن ، موقعیت اجتماعی، جنسیت، عشق، سودابه
شاهنامه فردوسی که در حدود پنجاه هزار بیت دارد، شامل قسمتهای اساطیری و داستانهای تاریخی و ملی است. این اثر جاویدان بر اثر نفوذ شدیدی که میان طبقات مختلف ایرانیان یافت در همه ادوار تاریخی مورد توجه بود، چنانکه همه شاعران حماسه سرای ایرانی تا عهد اخیر تحت تاثیر آن بوده اند، بدین ترتیب فردوسی را زنده کننده مجدد و بزرگی دیرین ملت ایران و نگاهدارنده زبان، فرهنگ و ادبیات و هنر ایرانی و برگزیدة جاویدان اتحاد ملی ایران باید دانست.[1]
فردوسی حدود چهار هزار بیت درباره پادشاهی انوشیروان سروده است که در اینجا به بررسی اشعار وی پرداخته میشود:
[1] حقیقت ، عبدالرفیع، فرهنگ شاعران زبان پارسی، 1368 ، ص 431.
بر تخت نشستن انوشیروان و اندرز او به ایرانیان:
شاهنامه فردوسی
رسیدن منذر نزد انوشیروان و دادخواهی او از بیداد قیصر روم:
انوشزاد و شورش او
خواب دیدن انوشیروان وتعبیر آن بوسیله بزرگمهر
سگالش کردن خاقان چین
فرستادن شطرنج به ایران :
لشکر کشیدن کسری به روم و سرگذشت کفشگر با انوشیروان:
پند نامة انوشیروان به هرمزد پسر خویش :
پادشاهی خسرو انوشیروان به روایت مورخان اسلامی
1- دینوری
2- حمزه اصفهانی
3- گردیزی:
4- کامل ابن اثیر
5- ابن خلدون
6- مسعودی
کتابنامه :
Abstract:
شامل 68 صفحه فایل word