کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

دانلود مقاله و تحقیق درباره فرق شیطان و ابلیس

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق درباره فرق شیطان و ابلیس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 32

 

فرق شیطان و ابلیس:

بر اساس آیات قرآن کریم،‌ ابلیس یکی از جنیان بوده که بر اثر کثرت عبادت، جزء ملائک قرار گرفت اما بعد از خلقت آدم، چون دستور خداوند‌ را عصیان کرد و بر آدم سجده نکرد، از درگاه الاهی رانده شد. اما شیطان به هر موجود طغیانگر و مخالفی گویند خواه از انسان ها باشد یا از جن و یا از حیوانات. و ابلیس را از آن جهت شیطان می نامند که طغیان نموده و دستور الاهی را مخالفت کرد. پس شیطان اسمی عام است،‌ که شامل ابلیس و غیر او می شود.

یا ایها الذین آمنوا لاتتبعوا خطوات الشیطانای کسانی که ایمان آورده اید پای در جای پای شیطان مگذارید.«با گامهای شیطان»  

برای هر انسان آرمان طلبی که در زندگی هدفی را در پیش دارد، آشنایی با مشکلات و موانع مسیر، یکی از ضروری ترین مسائلی است که باید مورد توجه قرار گیرد. همچنین برای شیعه ای که طریق سعادت و رستگاری را با رهبری و استعانت از مولایش امام عصر(ع) می پیماید، چنین شناختی لازم به نظر میرسد. 

یکی از مهمترین موانع طریق صلاح و هدایت شیطان است. لذا شیطان شناسی از وظایف اساسی شیعه بوده و در منابع اسلامی به تفضیل به آن پرداخته شده است. از نظر اسلام این نکته مهمی است که فرد دشمن آشکار خود یعنی شیطان را به حد کافی شناخته و راههای مبارزه با آن را بیاموزد و به کار گیرد تا سرانجام با استعانت از ولی معصوم زمان و توکل بر خداوند موانع را پشت سر گذاشته و به فلاح و رستگاری دست یابد.لذا در این مقاله کوتاه موضوع شیطان شناسی را در دو مبحث جداگانه مورد بررسی قرار داده ایم در بخش اول به یاری خداوند واژه شناسی و نیز سیری در آیات و روایات مرتبط با شیطان ارائه شده و در بخش دوم به جنبه های کاربردی مسئله پرداخته و شیطان را در حوزه زندگی روزمره انسانها مورد بحث قرار می دهیم.در همین جا از دوستان عزیز تقاضا می کنیم چنانچه به مطلب ناگفته یا تذکر لازمی برخوردند با ارائه مطالب خود در اصلاح و تکمیل بحث بکوشند.برخی از واژه هایی که در مبحث شیطان شناسی کاربرد دارند عبارتند از:شیطان، ابلیس، خناس، وسواس، خطوات.در کتاب شریف قاموس قرآن تالیف سید علی اکبر قریشی شرح جالبی در زمینه هریک از این واژه ها نگاشته شده است از جمله:شیطان:به معنی متمرد و دور شده است این کلمه به صورت مفرد هفتاد بار و به صورت جمع هجده بار در قرآن آمده است. به عقیده برخی از لغت شناسان شیطان از «شطن» به معنی «دور شدن» و به عقیده گروهی دیگر از «شاط» به معنی «هلاک شده و شدت غضب گرفته شده» است. مولف محترم معتقد است که شیطان به معنی روح شریر و دورمانده از رحمت خدا «وصف» است نه «اسم».ابلیس:مراد از این کلمه در قرآن مجید، موجودی است زنده، با شعور، مکلف، نامرئی، فریبکار... که از امر خدا سرپیچی کرد و رانده شد و مستحق عذاب و لعن گردید. اهل لغت راجع به این که این واژه عربی و قابل صرف شدن است یا خیر، اختلاف نظر دارند. این کلمه یازده بار در قرآن بکار رفته است.ریشه لغوی ابلیس، بلس، ابلاس به معنی یأس و نا امیدی می باشد. راغب گوید ابلاس اندوهی است که از شدت سختی ناشی می شود و نیز احتمال داده اند بواسطه مأیوس شدن از رحمت خدا به شیطان، ابلیس هم گفته اند.خناس:از ریشه خنس به معنی کنار رفتن، واپس ماندن، پنهان شدن آمده و شیطان را به این جهت خناس می گویند که هنگام یاد خدا کنار می رود و پنهان می گردد. در قرآن کریم -در آیه قل اعوذ برب الناس، من شر الوسواس الخناس- خناس به معنی بسیار نهان و صفتی برای وسوسه آمده است.وسواس:وسوسه به معنی حدیث نفس و کلامی که در باطن گفته می شود خواه از شیطان خواه از خود انسان می باشد از مجمع نقل شده وسوسه با صدای آهسته به سوی چیزی خواندن است وسوسه افکار باطلی که منشاء کار حرام بوده و گاه از طرف جن و شیاطین و گاه از جانب مردم به افراد القاء می شود و فقط در صورت پناه بردن به خدا از شر آن می توان مصون ماند.خطوات:جمع خطوه به معنی فاصله میان دوپا هنگام راه رفتن و خطوه به معنی «یکدفعه گام برداشتن» است. تابع شدن به خطوات شیطان پیروی از او و پا گذاشتن در جای پای اوست و مراد تبعیت از وساوس و دغدغه های او می باشد. این واژه در قرآن کریم پنج بار تکرار شده است.شیطان کیست و از چه جنسی می باشد؟بنابر روایات نام اصلی شیطان «حارث» یا «عزازیل» بوده است و چون از رحمت خدا نا امید شد به او «ابلیس» گفتند و همانطور که در قرآن کریم نیز آمده شیطان از نوع جن بوده است. (او از جن بود و فرمان پروردگارش را نافرمانی نمود) سوره کهف،آیه ۵۰چرا خداوند چنین موجود اغواگری را آفرید و به او اجازه داد بندگانش را گمراه سازد؟خداوند ابلیس را نیز همچون دیگر مخلوقات مختار خود از روی لطف آفرید و به او اجازه داد از نعمت حیات بهره مند شده و در مسیر تکامل و تعالی قرار گیرد. لیکن او از اختیار خود استفاده نادرست نموده و آن را در جهت طغیان و نافرمانی از دستورات خداوند به کار گرفت و در این صفت با بسیاری از انسانها مانند فرعون و هامون و بنی امیه و... مشابهت پیدا کرد.در منابع اسلامی راجع به زندگی ابلیس چنین آمده که او سالیان دراز در صف ملائکه و همراه با آنان مشغول عبادت خدا بوده و مقامات بالایی را نیز کسب کرده بود لیکن سرانجام روزی نوبت به امتحان رسید، در کتاب قاموس قرآن از سوره اعراف نقل می کند که خداوند فرمود:ای بشر ما شما را اندازه گرفته و صورت دادیم. سپس به ملائکه گفتیم به آدم سجده کنید. ملائکه سجده کردند مگر ابلیس که از ساجدان نبود. خداوند پرسید: ای ابلیس چه مانع شد تو را که سجده نکردی گفت من از او بهترم که مرا از آتش مخصوص آفریده ای ولی او را از گل مخصوص.خداوند فرمود: از آنجا فرو شو تو را نرسد که در اینجا بزرگی کنی برون شو که تو از حقیران هستی. گفت: مرا تا روزی که از تو زنده می شوند مهلت بده. فرمود: تو از مهلت داده شدگانی. او گفت: پروردگارا در قبال این که مرا به فساد انداختی برای کمین آنها در راه راست تو خواهم نشست سپس از جلو و پشت سرشان و از راست و چپ بسوی آنها خواهم آمد طوری که بیشتر آنها را بنده شکرگزار نخواهی یافت.این نکته نیز در روایات آمده که خداوند از این جهت ملائکه را به سجده آدم امر


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله و تحقیق درباره فرق شیطان و ابلیس

پاورپوینت درباره نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی

اختصاصی از کوشا فایل پاورپوینت درباره نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی


پاورپوینت درباره نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی

فرمت فایل :power point( قابل ویرایش) تعداد اسلاید: 38 اسلاید

 

 

 

 

 

این پاورپوینت فقط شامل عکس هایی از فرق شیطان پرستی است.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره نگاهی اجمالی به فرق شیطان پرستی

تحقیق در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت


تحقیق در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 79

 

مـن بـرخـلاف بـسـیـارى از افـراد، از تـشـکـیـکـات و ایـجـاد شـبـهـه هـایـى کـه در مـسایل اسلامى مى شود ـ با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم ـ به هیچ وجه ناراحت نـمـى شـوم . بـلکه در ته دلم خوشحال مى شوم . زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مـشـاهـده کـرده ام کـه ایـن آئیـن مـقـدس آسمانى در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده ، با نیرومندى و سرفرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است .
خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى کند، شک ، مقدمه یقین ، و تـردیـد، پـلکـان تـحـقـیـق اسـت . در رسـاله زنـده بـیـدار از رسـاله مـیـزان العمل غزالى نقل مى کند که :
(...گـفـتـار مـا را فـائده ایـن بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى افـکـنـد. زیـرا شـک پـایـه تـحـقـیـق اسـت و کـسـى کـه شـک نـمـى کـنـد درسـت تاءمل نمى کند. و هر که درست ننگرد خوب نمى بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى برد).
بـگـذاریـد بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند، تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.
یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى ـ که مذهب رسمى کشور ماست ـ این است که ازدواج به دو نحو مى تواند صورت بگیرد: دائم و موقت :
ازدواج مـوقـت و دائم در پـاره اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز مى کند یکى این است که زن و مرد تصمیم مى گیرند بـه طـور مـوقـت بـا هـم ازدواج کـنـنـد و پـس از پـایـان مـدت ، اگـر مـایـل بـودنـد تـمـدیـد کـنـنـد تـمـدیـد مـى کـنـنـد و اگـر مایل نبودند از هم جدا مى شوند.
دیـگـر ایـنـکـه از لحاظ شرایط، آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى بندند. مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لبـاس و مـسـکـن و احـتـیـاجـات دیـگـر زن از قـبـیل دارو و طبیب بشود، ولى در ازدواج موقت بـسـتـگـى دارد بـه قـرارداد آزادى کـه میان طرفین منعقد مى گردد. ممکن است مرد نخواهد یا نـتـوانـد مـتـحـمـل ایـن مـخـارج بـشـود، یـا زن نـخـواهـد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حـدود مـصـالح خـانـواده اطاعت کند. اما در ازدواج موقت بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى گردد.
در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى برند. اما در ازدواج موقت چنین نیست . پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحـاظ حـدود و قـیود (آزاد) است ، یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است . حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى دهد.
در ازدواج دائم ، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه دار شدن و تـولیـد نـسـل جـلوگـیرى کنند، ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است .
اثـرى کـه از ایـن ازدواج تـولیـد مـى شود یعنى فرزندى که بوجود مى آید با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.
مـهـر، هـم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این تفاوت که در ازدواج موقت ، عـدم ذکـر مـهـر مـوجـب بـطـلان عـقـد اسـت و در ازدواج دائم ، عـقـد باطل نیست . مهرالمثل تعیین مى شود.
هـمـان طـورى کـه در عـقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج بر زوجه حـرام و مـحـرم مـى گـردنـد در عـقد منقطع نیز چنین است و همان طورى که خواستگارى کردن زوجـه دائم بـر دیـگـران حـرام اسـت ، خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است ، هـمـان طـورى کـه زناى با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدى مى شود، زناى با زوجه موقت نـیـز مـوجب حرمت ابدى مى شود. همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد، زوجـه مـوقـت نـیـز بـعـد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد. با این تـفـاوت کـه عـده زن دائم سـه نـوبـت عـادت مـاهـانـه اسـت و عـده زن غـیر دائم دو نوبت یا چـهـل و پـنـج روز. در ازدواج دائم جـمـع مـیان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روا نیست
.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فرق میان ازدواج دائم و موقت

تحقیق فرق میان قورباغه و وزغ

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق فرق میان قورباغه و وزغ دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق فرق میان قورباغه و وزغ


تحقیق فرق میان قورباغه و وزغ

فایل : word

قابل ویرایش

تعداد صفحه : 6

به همراه تصاویر ناب و زیبا

 

 

فرق میان قورباغه و وزغ

 

بسیاری نمی دانند که آیا میان قورباغه و وزغ تفاوتی وجود دارد یا نه؟ گرچه هردو دوزیست و خونسرد هستند ولی تفاوتهایی با هم دارند.قورباغه اندامی صاف،لیز و کشیده دارد واز وزغ خوشنماتر است اما وزغ خپله و دارای پوستی خشک و زگیل وار می باشد.بیشتر قورباغه ها دندان دارند ولی در بیشتر وزغها هیچ دندانی دیده نمیشود .وزغ و قورباغه هردو عمر طولانی دارند وگاهی به ۳۰ تا ۴۰ سال هم می رسد.وزغ از قورباغه کمتر تخم می گذارد با این وصف در ظرف یک سال بین ۴۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰ تخم می گذارد. یک استثنا در مورد قورباغه گاوی وجود دارد که در هر فصل ۱۸۰۰۰ تا ۲۰۰۰۰ تخم می گذارد.در برخی از انواع وزغها نر نقش مهمتری در بیرون آمدن نوزاد از بازی میکند.مثلا در اروپا دیده شده که وزغ نر زنجیره های دراز تخمها را به دور پای خود بسته،آنقدر در سوراخی توی زمین می آرمد تا نوزادها آماده بیرون آمدن از تخم شوند.در آمریکای جنوبی وزغی زیست میکند که شکل عجیبی دارد،این وزغ حفره هایی در پشت خود دارد که تخمهایش در درون آنها رشد میکنند.در این حفره ها مایعی ریخته شده وبا پوست هم رویشان پوشانده شده.نوزادان وزغ آنقدر در همین حفره ها باقی می مانند تا لحظه ای که شکل وزغ کاملی به خود بگیرند . وزغهایی که در مناطق معتدل زندگی میکنند معمولا قهوه ای یا زیتونی هستند ولی وزغهای مناطق گرمسیری غالبا به رنگهای روشن هستند. نوزادان قورباغه و وزغ سه تا چهار ماه طول میکشد تا دم و آبششهای خود را از دست بدهند وحدود یک سال طول میکشد تا تبدیل به یک قورباغه یا وزغ کامل شوند.

 


دانلود با لینک مستقیم

دانلود مقاله و تحقیق حقوق - فرق میان ازدواج دائم و موقت

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله و تحقیق حقوق - فرق میان ازدواج دائم و موقت دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله و تحقیق حقوق - فرق میان ازدواج دائم و موقت


دانلود مقاله و تحقیق حقوق - فرق میان ازدواج دائم و موقت

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:67

فهرست مطالب:

فرق میان ازدواج دائم و موقت
    زندگى امروز و ازدواج موقت
    جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسى
    ازدواج آزمایشى
    راسل و نظریه ازدواج موقت
    نکاح منقطع و تعدد زوجات
    سرنوشت فرزندان در ازدواج موقت
    انتقادات
    علل اجتماعى حرمسراسازى
    آیا تشریع ازدواج موقت براى تاءمین هوسرانى است
    منع خلیفه از ازدواج موقت
    حدیثى از على علیه السلام
    شرایط عقد موقت
    رابطه ازدواج موقت با ایدز
    آیا ارتباط ناسالم که مساوی است با هزاران گرفتاری
    ازدواج موقت و احساس رضایت
    اسلام و احکام عمل نشده
    اسلام و رابطه جنسی
    طریقه خواندن صیغه ازدواج موقت
    ازدواج موقت چیست
    احکام شرعی ازدواج موقت (صیغه
    براساس فتوای آیت الله سیستانی
    مسائل متفرقه ازدواج موقت - دستور خواندن عقد موقت

 

چکیده:

فرق میان ازدواج دائم و موقت:
-مـن بـرخـلاف بـسـیـارى از افـراد، از تـشـکـیـکـات و ایـجـاد شـبـهـه هـایـى کـه در مـسایل اسلامى مى شود ـ با همه علاقه و اعتقادى که به این دین دارم ـ به هیچ وجه ناراحت نـمـى شـوم . بـلکه در ته دلم خوشحال مى شوم . زیرا معتقدم و در عمر خود به تجربه مـشـاهـده کـرده ام کـه ایـن آئیـن مـقـدس آسمانى در هر جبهه از جبهه ها که بیشتر مورد حمله و تعرض واقع شده ، با نیرومندى و سرفرازى و جلوه و رونق بیشترى آشکار شده است .
خاصیت حقیقت همین است که شک و تشکیک به روشن شدن آن کمک مى کند، شک ، مقدمه یقین ، و تـردیـد، پـلکـان تـحـقـیـق اسـت . در رسـاله زنـده بـیـدار از رسـاله مـیـزان العمل غزالى نقل مى کند که :
(...گـفـتـار مـا را فـائده ایـن بس باشد که تو را در عقاید کهنه و موروثى به شک مى افـکـنـد. زیـرا شـک پـایـه تـحـقـیـق اسـت و کـسـى کـه شـک نـمـى کـنـد درسـت تاءمل نمى کند. و هر که درست ننگرد خوب نمى بیند و چنین کسى در کورى و حیرانى بسر مى برد).
بـگـذاریـد بگویند و بنویسند و سمینار بدهند و ایراد بگیرند، تا آنکه بدون آنکه خود بخواهند وسیله روشن شدن حقایق اسلامى گردند.
یکى از قوانین درخشان اسلام از دیدگاه مذهب جعفرى ـ که مذهب رسمى کشور ماست ـ این است که ازدواج به دو نحو مى تواند صورت بگیرد: دائم و موقت :
ازدواج مـوقـت و دائم در پـاره اى از آثار با هم یکى هستند و در قسمتى اختلاف دارند. آنچه در درجه اول ، این دو را از هم متمایز مى کند یکى این است که زن و مرد تصمیم مى گیرند بـه طـور مـوقـت بـا هـم ازدواج کـنـنـد و پـس از پـایـان مـدت ، اگـر مـایـل بـودنـد تـمـدیـد کـنـنـد تـمـدیـد مـى کـنـنـد و اگـر مایل نبودند از هم جدا مى شوند.
دیـگـر ایـنـکـه از لحاظ شرایط، آزادى بیشترى دارند که به طور دلخواه به هر نحو که بخواهند پیمان مى بندند. مثلا در ازدواج دائم خواه ناخواه مرد باید عهده دار مخارج روزانه و لبـاس و مـسـکـن و احـتـیـاجـات دیـگـر زن از قـبـیل دارو و طبیب بشود، ولى در ازدواج موقت بـسـتـگـى دارد بـه قـرارداد آزادى کـه میان طرفین منعقد مى گردد. ممکن است مرد نخواهد یا نـتـوانـد مـتـحـمـل ایـن مـخـارج بـشـود، یـا زن نـخـواهـد از پول مرد استفاده کند.
در ازدواج دائم ، زن خواه ناخواه باید مرد را به عنوان رئیس خانواده بپذیرد و امر او را در حـدود مـصـالح خـانـواده اطاعت کند. اما در ازدواج موقت بسته به قراردادى است که میان آنها منعقد مى گردد.
در ازدواج دائم ، زن و شوهر خواه ناخواه از یکدیگر ارث مى برند. اما در ازدواج موقت چنین نیست . پس تفاوت اصلى و جوهرى ازدواج موقت با ازدواج دائم در این است که ازدواج موقت از لحـاظ حـدود و قـیود (آزاد) است ، یعنى وابسته به اراده و قرارداد طرفین است . حتى موقت بودن آن نیز در حقیقت نوعى آزادى به طرفین مى بخشد و زمان را در اختیار آنها قرار مى دهد.
در ازدواج دائم ، هیچ کدام از زوجین بدون جلب رضایت دیگرى حق ندارند از بچه دار شدن و تـولیـد نـسـل جـلوگـیرى کنند، ولى در ازدواج موقت جلب رضایت طرف دیگر ضرورت ندارد. در حقیقت این نیز نوعى آزادى دیگر است که به زوجین داده شده است .
اثـرى کـه از ایـن ازدواج تـولیـد مـى شود یعنى فرزندى که بوجود مى آید با فرزند ناشى از ازدواج دائم هیچ گونه تفاوتى ندارد.
مـهـر، هـم در ازدواج دائم لازم است و هم در ازدواج موقت . با این تفاوت که در ازدواج موقت ، عـدم ذکـر مـهـر مـوجـب بـطـلان عـقـد اسـت و در ازدواج دائم ، عـقـد باطل نیست . مهرالمثل تعیین مى شود.
هـمـان طـورى کـه در عـقد دائم ، مادر و دختر زوجه بر زوج ، و پدر و پسر زوج بر زوجه حـرام و مـحـرم مـى گـردنـد در عـقد منقطع نیز چنین است و همان طورى که خواستگارى کردن زوجـه دائم بـر دیـگـران حـرام اسـت ، خواستگارى زوجه موقت نیز بر دیگران حرام است ، هـمـان طـورى کـه زناى با زوجه دائم غیر، موجب حرمت ابدى مى شود، زناى با زوجه موقت نـیـز مـوجب حرمت ابدى مى شود. همانطور که زوجه دائم بعد از طلاق باید مدتى عده نگه دارد، زوجـه مـوقـت نـیـز بـعـد از تمام شدن مدت یا بخشیدن آن باید عده نگه دارد. با این تـفـاوت کـه عـده زن دائم سـه نـوبـت عـادت مـاهـانـه اسـت و عـده زن غـیر دائم دو نوبت یا چـهـل و پـنـج روز. در ازدواج دائم جـمـع مـیان دو خواهر جایز نیست ، در ازدواج موقت نیز روا نیست .
ایـن اسـت آن چـیـزى کـه بـه نام ازواج موقت یا نکاح منقطع در فقه شیعه آمده است و قانون مدنى ما نیز عین آن را بیان کرده است .
بـدیـهـى اسـت که ما طرفدار این قانون با این خصوصیات هستیم ، و اما اینکه مردم ما به نـام ایـن قـانـون سـوء اسـتـفـاده هـایـى کرده و مى کنند، ربطى به قانون ندارد. لغو این قـانـون ، جـلوى آن سـوء اسـتـفـاده هـا را نـمـى گـیـرد بـلکـه شکل آنها را عوض مى کند. بعلاوه صدها مفاسدى که از خود لغو قانون برمى خیزد.
مـا نـبـایـد آنـجـا کـه انـسـانـهـا را بـایـد اصـلاح و آگـاه کـنـیـم بـه دلیل عدم عرضه و لیاقت در اصلاح انسانها مرتبا بجان مواد قانونى بیفتیم ، انسانها را تبرئه کنیم و قوانین را مسئول بدانیم .
اکـنـون بـبـیـنـیـم بـا بودن ازدواج دائم ، چه ضرورتى هست که . قانونى به نام قانون ازدواج مـوقـت بـوده بـاشـد، آیـا ازدواج مـوقـت ـ بـه قـول نویسندگان (زن روز) با حیثیت انسانى زن و با روح اعلامیه حقوق بشر منافات دارد؟ آیـا ازدواج مـوقـت اگـر هم لازم بوده است در دوران کهن لازم بوده است . اما زندگى و شرایط و اقتضاى زمان حاضر با آن موافقت ندارد؟
ما این مطلب را تحت دو عنوان بررسى مى کنیم :
الف . زندگى امروز و ازدواج موقت .
ب . مفاسد و معایب ازدواج موقت .
زندگى امروز و ازدواج موقت
چنانکه قبلا دانستیم ، ازدواج دائم مسؤ ولیت و تکلیف بیشترى براى زوجین تولید مى کند، بـه هـمـیـن دلیـل پـسـر یـا دخـتـرى نـمـى تـوان یـافـت کـه از اول بـلوغ طـبـیـعـى کـه تـحت فشار غریزه قرار مى گیرد آماده ازدواج دائم باشد. خاصیت عـصـر جـدیـد ایـن اسـت کـه فـاصـله بـلوغ طـبـیـعـى را بـا بـلوغ اجـتـمـاعـى و قـدرت تـشـکـیـل عـائله زیـادتـر کـرده اسـت . اگـر در دوران سـاده قـدیـم یـک پـسربچه در سنین اوایل بلوغ طبیعى از عهده شغلى که تا آخر عمر به عهده او گذاشته مى شد برمى آمد، در دوران جـدیـد ابـدا امـکـان پـذیـر نـیـسـت . یـک پـسـر مـوفـق در دوران تـحـصـیـل کـه دبـسـتـان و دبـیـرستان و دانشگاه را بدون تاءخیر و رد شدن در امتحان آخر سـال و یـا در کـنـکـور دانـشـگـاه گـذرانـده بـاشـد در 25 سـالگـى فـارغ التـحـصـیـل مـى گـردد و از ایـن بـه بـعد مى تواند درآمدى داشته باشد. قطعا سه چهار سـال هم طول مى کشد تا بتواند سر و سامان مختصرى براى خود تهیه کند و آماده ازدواج دائم گـردد. هـمـچـنـیـن اسـت یـک دخـتـر مـوفـق کـه دوران تحصیل را مى خواهد طى کند.
جوان امروز و دوره بلوغ و بحران جنسى
شـمـا اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسى او به اوج خود رسیده است ، تـکـلیـف بـه ازدواج بـکـنـیـد بـه شـمـا مـى خـنـدنـد. هـمـچـنـیـن اسـت یـک دخـتـر مـحـصـل شـانـزده ساله . عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مـسـؤ ولیـت یـک زنـدگـى را ـ کـه وظـایـف زیادى براى آنها نسبت به یکدیگر و نسبت به فرزندان آینده شان ایجاد مى کند ـ بپذیرند.
کدامیک ؟ رهبانیت موقت یا کمونیسم جنسى یا ازدواج موقت ؟
از شـمـا مـى پـرسـم ، آیـا بـا ایـن حـال ، با طبیعت و غریزه چه رفتارى بکنیم ؟ آیا طبیعت حـاضـر اسـت بـه خـاطر اینکه وضع زندگى ما در دنیاى امروز اجازه نمى دهد که در سنین شـانـزده سالگى و هجده سالگى ازدواج کنیم ، دوران بلوغ را به تاءخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشده ایم ، غریزه جنسى از سر ما دست بردارد؟
آیـا جـوانـان حـاضرند یک دوره (رهبانیت موقت ) را طى کنند و خود را سخت تحت فشار و ریـاضـت قـرار دهـنـد تـا زمانى که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟ فرضا جوانى حاضر گـردد. رهـبـانـیـت مـوقت را بپذیرد آیا طبیعت حاضر است از ایجاد عوارض روانى سهمگین و خطرناکى که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسى پیدا مى شود و روانکاوى امروز از روى آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟
دو راه بـیـشـتـر بـاقـى نـمـى مـانـد، یـا ایـنـکـه جـوانـان را بـه حال خود رها کنیم و به روى خود نیاوریم . به یک پسر بچه اجازه دهیم از صدها دختر کام بـرگـیـرد، و بـه یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بـار سـقـط جـنـیـن کـنـد. یـعـنى عملا کمونیسم جنسى را بپذیریم . و چون به پسر و دختر (مـتـسـاویا) اجازه داده ایم ، روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کرده ایم ، زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیارى از کوته فکران این است که زن و مرد اگر بناست به جـهـنـم دره هـم سـقـوط کـنـنـد دوش بـه دوش یـکـدیـگـر و بـازو بـه بـازوى هم و بالاخره (متساویا) سقوط کنند.
آیـا ایـن چـنـیـن پـسـران و دخـتـرانـى بـا چـنـیـن روابـط فـراوان و بـى حـدى در دوران تحصیل پس از ازدواج دائم ، مرد زندگى و زن خانواده خواهند بود؟
راه دوم ، ازدواج مـوقـت و آزاد اسـت . ازدواج مـوقـت در درجـه اول زن را محدود مى کند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد، بدیهى است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست . وقتى که هر زنى به مرد معینى اختصاص پیدا کـنـد قـهـرا هـر مـردى هـم بـه زن مـعـیـنى اختصاص پیدا مى کند، مگر آنکه از یک طرف عدد بیشترى باشند. بدین ترتیب پسر و دختر تحصیل خود را مى گذرانند بدون آنکه رهبانیت مـوقـت و عـوارض آن را تـحـمـل کـرده بـاشـند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسى افتاده باشند.
ازدواج آزمایشى
این ضرورت ، اختصاص به ایام تحصیل ندارد، در شرایط دیگر نیز پیش مى آید. اصولا مـمـکـن اسـت زن و مردى که خیال دارند با هم به طور دائم ازدواج کنند و نتوانسته اند نسبت بـه یـکـدیـگـر اطـمـینان کامل پیدا کنند به عنوان ازدواج آزمایشى براى مدت موقتى با هم ازدواج کـنـنـد. اگر اطمینان کامل به یکدیگر پیدا کردند ادامه مى دهند و اگر نه از هم جدا مى شوند.
مـن از شـمـا مـى پـرسـم : ایـنـکـه اروپـایـیـان وجـود یـک عـده از زنـان بـدکـار را در مـحـل مـعین از هر شهرى تحت نظر و مراقبت دولت لازم و ضرورى مى دانند براى چیست ؟ آیا جز این است که وجود مردان مجردى را که قادر به ازدواج دائم نیستند خطر بزرگى براى خانواده ها به حساب مى آورند؟
راسل و نظریه ازدواج موقت
برتراند راسل فیلسوف معروف انگلیسى در کتاب زناشویى و اخلاق مى گوید:
(... در واقـع اگـر درسـت بـیـنـدیـشـیـم ، پـى مـى بـریـم کـه فواحش ، معصومیت کانون خـانـوادگـى و پـاکـى زنـان و دخـتـران ما را حفظ مى کنند. هنگامى که این عقیده را لکى در بـحـبوحه عصر ویکتوریا ابراز کرد اخلاقیون سخت آزرده شدند، بى آنکه خود علت آن را بـدانـنـد. امـا هـرگـز نـتـوانـسـتـنـد خـطـاى عـقـیـده لکـى را بـه ثـبـوت رسـانـنـد. زبـان حال اخلاقیون مزبور با تمام منطقشان این است که (اگر مردم از تعلیمات ما پیروى مى کردند دیگر فحشاء وجود نمى داشت ) اما ایشان به خوبى مى دانند که کسى توجه به حرفشان نمى کند.)
ایـن است فرمول فرنگى چاره جویى خطر مردان و زنانى که قادر به ازدواج دائم نیستند و آن بـود فـورمـولى کـه اسـلام پـیـشـنـهـاد کـرده اسـت . آیـا اگـر ایـن فرمول فرنگى به کار بسته شود و گروهى زن بدبخت به ایفاى این وظیفه اجتماعى ! اخـتـصـاص داده شـونـد آن وقـت زن بـه مـقـام واقـعى و حیثیت انسانى خود رسیده است و روح اعلامیه حقوق بشر شاد شده است ؟
برتراند راسل رسما در کتاب خود فصلى تحت عنوان ازدواج تجربى باز کرده است . وى مى گوید:
(قـاضـى لیـنـدزى ، کـه سـالیان متمادى ماءمور دادگاه دنور بوده و در این مقام فرصت مـشاهده حقایق زیادى داشته پیشنهاد مى کند که ترتیبى به نام (ازدواج رفاقتى ) داده شـود. متاءسفانه پست رسمى خود را (در امریکا) از دست داد. زیرا مشاهده شد که او بیش از ایـجـاد حـس گـنـاهـکـارى در فـکـر سـعـادت جـوانـان اسـت . بـراى عـزل او کـاتـولیـکـهـا و فـرقـه ضـد سـیـاه پـوسـتـان از بذل مساعى خوددارى نکردند.
پـیـشنهاد ازدواج رفاقتى را یک محافظه کار خردمند کرده است و منظور از آن ایجاد ثباتى در روابـط جـنـسـى اسـت . لیـنـدزى مـتـوجـه شـده کـه اشـکـال اسـاسـى در ازدواج ، فـقـدان پـول اسـت . ضـرورت پول فقط از لحاظ اطفال احتمالى نیست ، بلکه از این لحاظ است که تامین معیشت از جانب زن بـرازنـده نـیـسـت . و بـه ایـن ترتیب نتیجه مى گیرد که جوانان باید مبادرت به ازدواج رفـاقـتـى کـنند که از سه لحاظ با ازدواج عادى متفاوت است : اولا منظور از ازدواج تولید نـسـل نـخواهد بود. ثانیا مادام که زن جوان فرزندى نیاورده و حامله نشده طلاق با رضایت طرفین میسر خواهد بود. ثالثا زن در صورت طلاق مستحق کمک خرجى براى خوراک خواهد بـود... مـن هـیـچ تردیدى در موثر بودن پیشنهادات لیندزى ندارم و اگر قانون آن را مى پذیرفت تاءثیر زیادى در بهبود اخلاق مى کرد).
آنچه لیندزى و راسل آن را (ازدواج رفاقتى ) مى نامند گرچه با ازدواج موقت اسلامى انـدک فـرقـى دارد، امـا حـکـایـت مـى کـنـد کـه مـتـفـکـرانـى مـانـنـد لیـنـدزى و راسـل بـه ایـن نـکـتـه پـى بـرده اند که تنها ازدواج دائم و عادى وافى به همه احتیاجات اجتماع نیست .
مـشـخـصـات قـانـون ازدواج مـوقت و ضرورت وجود آن و عدم کفایت ازدواج دائم به تنهایى براى رفع احتیاجات بشرى بالاخص در عصر حاضر مورد بررسى قرار گرفت . اکنون مـى خـواهیم به اصطلاح آن طرف سکه را مطالعه کنیم . ببینیم ازدواج موقت چه زیانهایى ممکن است در برداشته باشد. مقدمتا مى خواهم مطلبى را تذکر دهم :
در میان تمام موضوعات و مسائل و زمینه هاى اظهار نظر که براى بشر وجود داشته و دارد هـیـچ مـوضـوع و زمـیـنـه اى بـه انـدازه بحث در تاریخ علوم و عقاید و سنن و رسوم و آداب بـشـرى گـنـگ و پـیـچـیـده نـیـسـت . و بـه هـمـیـن جـهت در هیچ موضوعى بشر به اندازه این مـوضـوعـات ، یـاوه نـبـافـتـه اسـت و اتفاقا در هیچ موضوعى هم به اندازه این موضوعات شهوت اظهار نظر نداشته است .
از بـاب مـثـال اگـر کـسـى اطـلاعـاتى در فلسفه و عرفان و تصوف و کلام اسلام داشته بـاشـد و آنـگـاه پـاره اى از نـوشـتـه هاى امروز را ـ که غالبا اقتباس از خارجیها و یا عین گـفـتـه هـاى آنـهـاسـت ـ خـوانـده بـاشـد مـى فـهـمـد کـه مـن چـه مـى گـویـم . مـثـل ایـن اسـت کـه مـسـتـشـرقـیـن و اتـبـاع و اذنـابـشـان ، بـراى اظـهـار نظر در این گونه مـسـائل هـمـه چـیـز را لازم مـى دانـنـد مـگـر ایـنـکـه خـود آن مسائل را عمیقا بفهمند و بشناسند.


دانلود با لینک مستقیم