کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

اختصاصی از کوشا فایل مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب


مقاله  ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

این محصول در قالب ورد و قابل ویرایش در 123 صفحه می باشد.

فهرست مطالب

مقدمه ۱
فصل اول؛ واژه شناسی سکولاریزم وسکولاریزاسیون
۱- ریشه لغوی ۶
۲- معادل‌های واژه سکولار ۶
۳- معادل‌های فارسی ۸
۳-۱ ؛ سکولاریزم ۸
۳-۲ ؛ سکولاریزاسیون ۹
۳-۳ ؛ سکولار ۹
۴- تفاوت سکولاریزم وسکولاریزاسیون ۱۰
۵- تطورتاریخی اصطلاح سکولاریزم وسکولاریزاسیون ۱۲
فصل دوم:تطورتاریخی شکل‌گیری مفهوم سکولاریزاسیون دراندیشه مسیحی ـ غربی
۱- مقدمه ۲۰
۲- ازمسیح(ع)تامسیحیت ۲۲
۳- ازدنیوی شدن مسیحیت تا سکولاریزاسیون جامعه مسیحی ۲۶
۳-۱- دنیوی شدن مسیحیت ۲۶
۳-۱-۱- تحریرکتاب مقدس ۳۱
۳-۱-۲- شکل‌گیری کلیسا ۳۴
۳-۲- سکولاریزاسیون جامعه مسیحی ۳۸
۳-۲-۱- جوهرمستعدمسیحیت ۳۹
۳-۲-۲- سرگذشت تاریخی مسیحیت ۴۰
۳- منشأ نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی ۴۱
۳-۱- قدرت دولت،قدرت کلیسا ۴۱
۳-۲- برتری کلیسابرحکومت ۴۳
۳-۳- دواعی برتری کلیسا بر حکومت ۴۴
۴- طرح نظریه حکومت سکولار در زمینه انجیلی ـ مسیحی ۴۵
۴-۱- نظریه سنت توماس آکویناس درطرح حکومت سکولار ۴۶
۵- تلاش برای گذرازاندیشه نظام الهی ـ بشری،به اندیشه نظام بشری ۴۸
۶- گسترش فرهنگ مسیحی ، گامی به سوی رنسانس ۵۲
فصل سوم: نگاه رنسانس دربارة انسان
۱- ویژگی عمومی رنسانس ۵۶
۲- نگاه رنسانس دربارةانسان ۵۹
۲-۱- مدخل ۵۹
۲-۲- ریشه لغوی ومعنایی اومانیسم ۶۲
۳- زمینه انجیلی انسنان گرایی رنسانس ۶۵
۳-۱- سنت یهودی ۶۵
۳-۲- سنت کلاسیک ۶۸
۳-۳- سنت انجیلی ۷۰
۴- تأثیر تفکر افلاطونی بر نگاه رنسانس درباره انسان ۷۳
۵- نتیجه بحث ۷۸
فصل چهارم:مروری برروندسکولاریزاسیون درنهضت اصلاح دین
۱- کلیات ۸۲
۲- مؤلفه‌های فرهنگ سکولاردراندیشه اصلاح دین ۸۹
۲-۱- نگرش مثبت به دنیا ۸۹
۲-۱-۱- تأکیدجدیدبرآموزةآفرینش ونجات ۹۰
۲-۱-۲- احیای اندیشه دعوت دنیوی ازفردمسیحی ۹۱
۲-۲- اخلاق کاردرآئین پروتستان ۹۳
۲-۳- ریشه‌های سرمایه‌داری ۹۵
۳- نتیجه بحث ۹۷
فصل پنجم : تأثیر عصر روشنگری بر بینش سکولار
۱- مقدمه ۱۰۰
۲- تأثیر اندیشة عصر روشنگری بر بینش سکولار ۱۰۳
۳- مؤلفه های مهم فرهنگ سکولار در عصر روشنگری ۱۰۵
۳-۱- دئیسم ۱۰۵
۳-۲- نظریة پیشرفت ۱۰۹
۴- نتیجة بحث ۱۱۳
خلاصه و نتیجه گیری ۱۱۵
منابع و مآخذ
منابع فارسی ۱۲۰
منابع لاتین ۱۲۴

مقدمه

تحقیق حاضر به بررسی ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب پرداخته است. البته سکولاریزم را به دلیل کثیر الاضلاع بودن ، می توان از ابعاد مختلفی تحلیل و بررسی کرد . سکولاریزم دارای جنبه ها و ابعاد مختلفی است، جنبه معرفتی که در نفی عوامل بیرون از پدیده های طبیعی یا تاریخی و در تأکید بر تحول بی وقفه تاریخ تبلور می یابد و جنبه نهایی که در تلقی نهاد دین به عنوان نهاد خصوصی بروز می یابد و جنبه سیاسی که در جدایی دین از سیاست نمود پیدا می کند. بدیهی است که هر کدام از این جنبه ها دارای اشکال و مناسباتی با واقعیتهای تاریخی پیرامون آن می باشند. در تمامی تعاریفی که از سکولاریزم می شود یک عنصر که تقریباً می توان گفت فرعی ترین عنصر سکولاریزم است ، به نحو مشترک یافت می شود. این عنصر عبارت است از جدایی دین از دولت یا به تعبیر خود غربی ها جدایی church از state . جدایی دین از دولت که به منزله سمبل سکولاریزم گرفته می شود، البته یکی از نتایج فرعی سکولاریزم است اما چون ملموس ترین، بارزترین و آشکارترین نتیجة آن است، نوعاً بر آن انگشت نهاده می شود. اما توقف کردن بر این عنصر و خاتمه دادن امر به اینجا البته گمراه کننده است. باید قدری به عقب برگشت و ریشه های تاریخی و فلسفی سکولاریزم را دید چون بدون این کار نمی توان فهمید که در تاریخ مدرن غرب چه اتفاق عظیمی افتاده است.

در تحقیق کنونی تمام سعی و تلاش بر این است که فرهنگ سکولاریزم جدید از منظر مسیحیت تبیین گردد. اینکه مسیحیت بستر ایجاد فرهنگ سکولار جدید غرب بوده است یا نه ، ادعایی است که نیازمند تحقیق بسیار جدی است که قطعاً تبیین و توجیه آن فراتر از یک تحقیق مقدماتی و جانبی است که قصد نگارنده نیز از چنین تحقیقی صرفاً بیان تمهیدی است که در این زمینه صورت گرفته است.

از این رو در راستای انجام تحقیق سعی شده است که به پدیده سکولاریزم و فرهنگ سکولار صرفاً در چارچوب فرهنگ مسیحی پرداخته شود. بدیهی است که فرهنگ مسیحی نیز حوزه یا حیطه خاصی را در بر نمی گیرد بلکه باید در فرایند تاریخی به آن نگریسته شود. در هر دوره ای از تاریخ غرب، این فرهنگ مسیحی است که به حیات خود ادامه می دهد و در هر دوره ای به شکل جدیدی ظاهر می شود لذا به این سبب است که می توان از فرهنگ سکولار در بستر فرهنگ مسیحی سخن گفت.

در این روند با دو دسته از عوامل ظهور و رشد مواجه ایم ، یک دسته عوامل درونی است که در فرهنگ مسیحی قرون وسطی به منزله زمینه ای مستعد ، سکولاریزم را در خود بارور ساخته است و یک دسته عوامل بیرونی ، که همان شرایط فرهنگی ـ سیاسی خاص یعنی رنسانس ، نهضت اصلاح دین و عصر روشنگری است که در باروری فرهنگ سکولار موثر بوده اند .

هدف از انجام چنین مطالعه ای ، بررسی این مسأله است که مبانی فرهنگ جدید سکولار درکجاست و فرهنگ مسیحی تا چه اندازه درآن تاثیر داشته است ؟ و اگر تاثیر داشته ، روند این تاثیر چگونه بوده است ؟ کاری که در این زمینه صورت گرفت عمدتا بر اساس یک کتاب مهم انگلیسی تحت عنوان «مبانی دینی فرهنگ سکولار جدید  «Biblical Origin of Modern Secular Calture » بوده است . نویسنده این کتاب ، پروفسور ویلیس . بی . گلوورWillis. B. Glover استاد تاریخ فلسفه در دانشگاه مرسر[۱]است وی بحران کنونی جهان غرب را بحران هویت و عدم اعتماد و ایمان و بی اعتقادی به ارزشهای انسانی می داند . هدف وی از نوشتن چنین کتابی ، حل تناقضاتی است که بین شعبات مسیحی و الحادی در سنت عمومی غرب وجود دارد . در این فرایند ، او تاکید می کند که تداوم تاریخی اومانیسم مدرن با ایمان مسیحی در کار است . وی در مباحث این کتاب بررسی می کند که نفوذ مذهب در آنچه که گهگاهی اومانیسم مدرن سکولار نامیده می شود ، نادیده گرفته شده است .لذا با بررسی نمودن اعصار مختلف تاریخ غرب ، سعی می کند که رابطه اومانیسم و مسیحیت را تبیین کند .

در تحقیق حاضر نیز با الهام گرفتن از مباحث کتاب فوق که در تبیین ریشه های سنتی دینی فرهنگ سکولار در اعصار مختلف تاریخ غرب است ، سعی شده است که این مساله از منظر مسیحی ـ غربی بررسی شود . در راستای انجام مطالعه و تحقیق ، موانع و محدودیتهایی نیز وجود داشته است. زیرا از آنجائی که تحقیق کنونی، سکولاریزم را در فرهنگ مسیحی – غربی توصیف نموده منابعی که در این زمینه  وجود داشته است بصورتی مدون و قابل توجه باشند، در دسترس نبوده است. اگر هم بوده، تنها به برخی از وجوه آن پرداخته است. خصوصا فقدان چنین منابعی به زبان فارسی ، محدودیتهای زیادی را در برداشته است  . کارهایی که در زمینه فرهنگ سکولار به زبان فارسی صورت گرفته تنها به برخی از جنبه ها ، نظیر تاثیر فرهنگ سکولار در اندیشه ایرانی و یا تاثیر این فرهنگ در جهان اسلام پرداخته است . لذا چنین منابعی برای تحقیق کنونی چندان موثر نیفتاد .

روشی که نگارنده در رساله کنونی از آن استفاده کرده ، روش توصیفی ـ تحلیلی است . بدین صورت که با توصیف زمنیه های فرهنگ مسیحی در ادوار مختلف به تبیین و تحلیل فرهنگ سکولار در این ادوار تاریخی پرداخته شده است . در روش گرد آوری اطلاعات نیز ، از روش کتابخانه ای طی مراحل فیش برداری ، استفاده گردید .

تعریف اصطلاحات مهم

۱- سکولار، سکولاریزم و سکولاریزاسیون (secular, secularism, secularization):

سکولار به کسی می گویند که علاقه و گرایشی به امور معنوی و مذهبی ندارد و نهاد سکولار، نهادی است که بدون ملاحظه نسبت به هر گونه اندیشه دینی و مذهبی، تمام توجه خود را مصروف اهداف این جهانی و دنیوی می کند. در مورد دو اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون نیز در فصل اول توضیحات لازم ارائه شده است.

۲- فرهنگ مسیحی : (christian calture)

مقصود از فرهنگ مسیحی، فرهنگی است که در بستر آیین مسیحیت شکوفا شده و در بستر مفسران آن رشد و توسعه یافت. این فرهنگ که با تحول مسیحیت نیز متحول گشت، افزون بر هزارسال بر غرب چیرگی داشت و هرگز مفادی واحد ارائه نکرد و افت و خیزهایی داشت که گزارش تفصیلی آن در حوصله این نوشتار نیست.

۳- کتاب مقدس: (the bible)

کتاب مقدس، عنوان مجموعه ای از نوشته های کوچک و بزرگ است که مسیحیان همه و یهودیان بخشی از آن را کتاب مقدس خود می دانند. عنوان معروف این مجموعه در زبان انگلیسی و بیش تر زبان های اروپایی، بایبل (bible) و یا کلمه های هم خانواده آن است که از واژه یونانی biblia به معنای «کتاب ها» گرفته شده است.

 

4- رنسانس : (renassnance)

مقصود از رنسانس یا عصر نوزایی، عصری است که مربوط به سده های چهارده، پانزده و شانزده میلادی است. در این عصر، آرمان انسان، بازگشت به دوران طلایی فرهنگ یونان و روم باستان و احیای فرهنگ کلاسیک آن اعصار می باشد.

 

۵- اومانیسم : (humanism)

مقصود از اومانیسم ، مکتب اصالت بشر یا انسانگرایی است که طبق آن اندیشه خدامحوری به اندیشه انسان محوری تبدیل می شود و طبق آن انسان می کوشد که خود معنای زندگی اش را بفهمد.

۶- آیین کاتولیک: (doctrin of catholic)

مقصود آیینی است که در تمام دوران قرون وسطی، کلیسا طبق آن بر آداب و اعمال دینی مردم اعمال نفوذ می نمود. در آئین کاتولیک ، مرجعیت نهایی ، پاپ و کلیسا است.

۷- آئین پروتستان : (doctrin of protestant)

آئین پروتستان چنانکه از واژه پروتستان ( = معترض ) بر می آید ، درباره برخی از اصول و آموزه های اساسی الهیات مسیحی از جمله آموزه بخشایش گناهان ، پذیرش توبه ، دکترین تمایز و برتری روحانیون کلیسا، آموزة دو شمشیر و … با آئین کاتولیک اختلاف دارد. و بطور کلی نسبت به اعمال کلیسای کاتولیک معترض می باشد. این آئین به عنوان یک جنبش دینی در درون مسیحیت ظهور کرد و به آیینی جدید تبدیل شد.


 


[۱] -Mercer

 

1- ریشه لغوی

واژه سکولار secular برگرفته از اصطلاح لاتینی saeculum یا saecularum (به معنی قرن و سده و همینطور به معنای نسلی از انسانها) می‌باشد. از این واژه تعبیر به زمان حاضر و اتفاقات این جهان در مقابل ابدیت و جهان دیگر شده است. تعبیر عام تر از این مفهوم به هر چیز متعلق به این جهان اشارت دارد[۱].

۲- معادل های واژه سکولار

مشکل تعدد اصطلاحات و لغات بکار رفته در برابر یک واژه خاص از زبانهای اروپایی و عدم تلاش جدی از سوی لغت شناسان و اصحاب فن برای حصول نوعی اجماع و توافق در انتخاب و ترویج مناسب ترین معادل برای آن، اختصاص به واژه مورد نظر ندارد، بلکه دامن اغلب اصطلاحات فنی و مفاهیم رایج در حوزه های علوم انسانی را فرا گرفته است. در خصوص اصطلاح سکولار، در زبانهای اروپایی بنا به تحققهای تاریخی متفاوت این مفهوم، اصطلاحات مختلفی شکل گرفته است. معروفترین اصطلاحی که بویژه در کشورهای پروتستان رواج یافته،‌ واژه “secularism” می‌باشد که به لحاظ ریشه ای برگرفته از همان اصطلاح لاتینی saeculum است. در کشورهای کاتولیک برای این اصطلاح ، معادل “laicite” [۲] بکار می‌رود. این واژه از ریشه یونانی “laos” (به معنای مردم) و laikos به معنای عامه مردم در برابر طبقه کاهنان و روحانیان ، اشتقاق یافته است.

دو اصطلاح “سکولار” و “لائیک”[۳] ، چه در زبان فارسی و چه در زبانهای اروپایی، در بسیاری از موارد به صورت مترادف به کار برده می‌شوند. هر چند که اصطلاح سکولار اعم از لائیک می‌باشد و برای آن معنایی وسیع تر از لائیک در نظر می‌گیرند.

برخی نیز در مقایسه با واژه لاتینی “saecularis” ، اصطلاح آلمانی “weltlich” به معنای “دنیوی” یا “این جهانی” را معادلی برای اصطلاح secular و همینطور اصطلاح “vewltichen” به معنای “دنیوی شدن” یا این “جهانی شدن” را معادلی برای اصطلاح “secularization” قرار دادند[۴].

در فرهنگ زبان و ادبیات عرب، سکولاریزم به “علمانیت” ترجمه شده است. البته باید خاطرنشان نمود که علی رغم قطعیتی که در زبان عربی در مورد علمانیت به عنوان معادل سکولاریزم – و نیز علمنه در برابر سکولاریزاسیون [۵] وجود دارد،‌اما در این میان دو ابهام جدی در کار است که هنوز راه حل قطعی و مورد اتفاقی نیافته است:‌

– برای نخستین بار چه کسی این اصطلاح را در فرهنگ و ادبیات عرب وارد ساخت؟

– و نیز منشأ اشتقاق این واژه چیست؟

پاسخ به دو ابهام فوق، مورد بررسی این نوشته نمی‌باشد، زیرا زبان شناسان و علمای عرب پاسخهای متعدد و گوناگونی در این باره ارائه نمودند و به یک راه حل قطعی و مسلم دست نیافتند. این مطلب که آیا علمانیت از علم برگرفته شده و به نوعی معنای scientism در آن، تضمین شده است ، یا اینکه از عالم برگرفته شده و با حذف الف به علمانیت تبدیل شده است ، میان زبان شناسان عرب به توافقی کلی دست نیافته است.

از اینرو در ادبیات عرب، مبدأ و منشأ این واژه نیز مانند بسیاری از اصطلاحات دیگر همچنان نامعلوم می‌ماند[۶].

بنا به عقیدة برایان ویلسون[۷] ، براساس وجوه کارکردی اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون،‌تعابیر دیگری نیز می‌توان از آنان داشت. وی می‌گوید، «تعابیر دیگر و کمابیش محدودتری که به برخی از تحولات سکولاریزم و فرایند سکولاریزاسیون اشاره دارند، عبارتند از :‌تقدس زدایی[۸]، غیر روحانی کردن[۹] و مسیحیت زدایی[۱۰]».

خصوصی شدن دین[۱۱] ،‌به حاشیه رانده شدن دین، تبدیل شدن دین به نوعی فعالیت و سرگرمی‌اوقات فراغت نیز از مفاهیمی‌هستند که گاه از سوی جامعه شناسان دین به عنوان معادلهایی برای این اصطلاح، ارائه شده اند[۱۲].

۳- معادل های فارسی

در مورد برابر نهادة فارسی سکولاریزم ، قطعیتی وجود ندارد و همچنان نویسندگان و اندیشمندان ایرانی برای رساندن این مفهوم از تعابیر متعددی استفاده می‌کنند. به اختصار به چند نمونه از این تعابیر اشاره می‌کنیم.

۱-۳- سکولاریزم

دنیاپرستی و اعتقاد به اصالت امور دنیوی،‌غیر دین گرایی، نادینی گری، دنیویت ، نادینی،‌دین زدایی، این دنیایی و غیرمذهبی،‌دنیاگرایی،‌گیتیانه [۱۳] (در برابر مینوی یا اخروی).

برخی نیز ترجمه “این جهانی” را برای اصطلاح سکولاریزم بکار می‌برند[۱۴]. و همینطور در نظر برخی دیگر از نظریه پردازان ،‌ “علمی‌بودن” یا “علمی‌گروی” ، دقیق ترین ترجمة سکولاریزم است[۱۵].

 

۲-۳- سکولاریزاسیون

رایج ترین معادل فارسی واژه سکولاریزاسیون جداانگاری دین و دنیا[۱۶] است. اما در تعابیر دیگر، این اصطلاح نیز به صورتهای مختلف ترجمه شده است از آن جمله، غیردینی کردن، دنیوی سازی نامقدس شدن[۱۷]، از قید کشیشی یا رهبانیت جدا شدن، دنیاپرست شدن، مادی شدن[۱۸] ، دنیوی کردن و عرفی شدن[۱۹] ،‌ که وجه مشترک همة آنها قداست و دین زدایی است.

در میان اصطلاحات فوق، آنهایی که در آن از پسوند “سازی” و “کردن” استفاده شده است به دلیل متعدی بودن این قبیل افعال، وجود نوعی اراده و تصمیم برای دنیوی کردن یا ساختن را به ذهن متبادر می‌سازند که بنظر می‌رسد با مفهوم اصلی این واژه مغایرت داشته باشد. ظاهراً مناسب ترین معادل برای لغاتی که در انگلیسی به tion ختم می‌شوند، به کارگیری پسوند “شدن” است، چرا که این فعل (شدن – becoming ) ، بیانگر یک تغییر و تحول فراارادی با همان مضمونی است که در این اصطلاح منظور نظر است.

در یک مقایسه کلی از میان معادل های پیشنهادی به درستی نمی توان معادل خاصی را انتخاب نمود چرا که هر کدام از این معادل ها معنای خاصی را به ذهن متبادر می کند که در بردارندة همه معانی نهفته در اندیشه سکولار نیست. لذا در تحقیق حاضر، از همان اصطلاح سکولاریزم و سکولاریزاسیون استفاده می گردد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله ریشه های مسیحی فرهنگ سکولار جدید غرب

مقاله درباره قرآن و فرهنگ زمانه رشته معارف اسلامی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درباره قرآن و فرهنگ زمانه رشته معارف اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 34

 

موضوع تحقیق:

قرآن و فرهنگ زمانه

فهرست مطالب

عنوان:

دلایل این دستگاه

الف- بررسی دلایل

ب- بررسی واژه فرهنگ

ج- بررسی نمونه ها ومثال ها

دیدگاه دوم: قبول عناصرمثبت فرهنگی وطردعناصرمنفی

الف- مثال ها ونمونه ها

جمع بندی

نتیجه گیری

منابع

مقدمه

قرآن کریم آخرین پیام آسمانى است که بر بشریت نازل گشته و در محیطى بر انسان‏ها فرود آمده که آن‏ها سرگشته و حیران در وادى جهل و تعصب و فرهنگشان آمیخته‏اى از عناصر صحیح و غیر صحیح بوده است؛ چرا که از طرفى، اعراب جزیرة العرب وارثان حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام) و دین حنیف بودند و بنابراین، عناصر فرهنگى الهى و مفیدى مثل حج داشتند. اما از طرف دیگر، در طول اعصار متمادى و با دورى از انبیاى الهى (علیهم السلام) به تدریج، خرافات و عناصر باطل در فرهنگ آنان رسوخ کرده بود.

در این نوشتار، رابطه قرآن با فرهنگ آن زمان عرب مورد بررسى قرار مى‏گیرد و در این راستا، به دو دیدگاه مهم در مورد این مطلب اشاره مى‏شود:

اول: تاثیرپذیرى کامل قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول؛

دوم: قبول عناصر مثبت فرهنگ و طرد عناصر منفى آن.

دیدگاه اول: تاثیرپذیرى کامل قرآن کریم از فرهنگ عصر نزول

از سخنان برخى نویسندگان و خاورشناسان (مستشرقان) این‏گونه بر مى‏آید که قرآن کاملا تسلیم فرهنگ عصر نزول - یعنى، صدر اسلام - بوده و به عبارت دیگر، قرآن فرهنگ زمان خویش را - که همان فرهنگ جاهلى عرب و آمیخته با خرافات ضد علمى بوده - پذیرا شده و خدا آن‏ها را در متن قرآن وارد کرده است. این تا حدودى شبیه نظریه‏اى است که در زمینه تاثیر فرهنگ زمانه در نویسندگان تورات و انجیل گفته شده است. [1] البته در مورد قرآن، برخى از نویسندگان این دیدگاه را کاملا پذیرفته [2] و برخى دیگر با ذکر مثال‏هایى، تاثیرپذیرى را به‏طور گسترده طرح کرده و با احتیاط از آن سخن‏گفته‏اند. [3]

مثال‏ها و نمونه‏ها

1- فرهنگ بازرگانى حاکم بر عربستان قرن هفتم میلادى: این فرهنگ در قرآن کریم نیز بازتاب یافته و الفاظ و مفاهیم کلیدى آن نظیر ربح، ضرر، تجارت، بیع، شرا، اشترا، کنز، وزن، ترازو و... از قرآن کریم سر بر آورده است. [4]

2- آرزواندیشى پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله) و مردم: برخى (از مستشرقان) که به مکتب روان‏شناسى فروید نیز اعتقاد دارند، تصویر بهشت و نعمت‏هاى آن از آب روان، درختان سبز و خرم و سایه‏هاى آن‏ها و بوستان‏هاى پر از میوه‏هایى هم‏چون خرما، انگور و انار را حاکى از «آرزو اندیشى» (wishful thinking) مردم آن روزگار و - العیاذب الله - شخص رسول - الله(صلّى اللّه علیه و آله) مى‏دانند. [5]

3- شان نزول‏ها: پدیده‏اى که حاکى از راه یافتن بخشى از زندگى و فرهنگ مردم معاصر با نزول قرآن در قرآن کریم است مساله اسباب نزول یا شان نزول است که مثال‏هاى متعددى دارد. قریب دویست آیه در قرآن کریم شان نزول دارد. این پدیده‏ها و رویدادها و یا حتى سؤال‏ها و جنگ‏ها و توطئه دشمنان و حتى نذر حضرت على (علیه السلام) و حضرت فاطمه (علیها


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره قرآن و فرهنگ زمانه رشته معارف اسلامی

مقاله درباره مسجد دژ مستحکم فرهنگ اسلام است

اختصاصی از کوشا فایل مقاله درباره مسجد دژ مستحکم فرهنگ اسلام است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

مسجد دژ مستحکم فرهنگ اسلام استگروه شهرستانها: رئیس اداره تبلیغات اسلامی ممسنی گفت: مسجد نماد سنگر فرهنگی اسلام است و دژ مستحکم فرهنگ اسلام در برابر هجوم فرهنگهای غربی و بیگانه است.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی فارس نما، حجت الاسلام سید مهدی یعقوبی که پس از نماز مغرب و عشاء شب گذشته به منظور دیدار با نمازگزاران مسجد صاحب الزمان(عج) محله دو راهی شهرستان ممسنی در این مسجد سخن می گفت افزود: اغلب آموخته های دینی ما محصول جلسات مسجد است و لذا امام خمینی (ره) فرمود: "مساجد سنگر است سنگرها را حفظ کنید."وی اظهار داشت: بر همین اساس پس از اقامه نماز جماعت برنامه های آموزشی فرهنگی از اهم فعالیتهای مساجد است.حجت الاسلام یعقوبی در پایان سخنان خود از تلاش دست اندرکاران و نمازگزاران بویژه جوانان و نوجوانان مسجد صاحب الزمان که یکی ازمساجد فعال و پررونق شهر نورآباد است، تشکر نمود.رئیس اداره تبلیغات اسلامی ممسنی در مراسم روح بخش دعای توسل که در پایان مراسم برگزار شد شرکت کرد.

به دلیل ماهیت سیاسی دین اسلام، مسجد به عنوان کانون و محور فعالیت‌های دینی، سیاسی و اجتماعی، نقش مهمی در تاریخ پر فراز و نشیب اسلام داشته است. این نقش به ویژه در تشیع به علت سرنوشت ویژه و تاریخ پرحادثه‌ی آن و درگیری‌های فراوان آن با نظام‌های حاکم، از اهمیت بیشتری برخوردار است. مسجد، محل و پایگاهی برای عناصر ناراضی و انقلابی و مقری برای تجهیز و بسیج امکانات علیه حکام و امرای ظالم بوده است. سیر جنبش‌های سیاسی معاصر و نیز حرکت‌های انقلابی در قرون گذشته، نشان‌دهنده‌ی این واقعیت است که مسجد جایگاه بروز رفتارهای سیاسی مسلمین بوده است؛ این رفتارها در آغاز در چارچوب دعوت تعاون اسلامی آغاز می‌شد، ولی به دلیل نبودن مجراها و نهادهایی برای ظهور دغدغه‌ها و تمایلات سیاسی ،‌خود مسجد به نوعی پایگاه سیاسی تبدیل می‌گردید. بطور کلی، مسجد نماد فعالیت فکری، ‌معنوی، مذهبی و سیاسی و عمدتاً پایگاهی برای درخواست مشارکت سیاسی یا براندازی حکومت است. به همین دلیل است که دولت‌های استبدادی در جوامع اسلامی بیشترین واهمه را از مساجد داشته و دارند؛ زیرا این مراکز می‌توانند نیروهای بالقوه‌ی سیاسی را در خود متمرکز کنند. یکی از نهادهایی که در کنار مسجد و از طریق آن، رفتارهای سیاسی مردم سازماندهی و هدایت می‌شود، منبر است. منبر نخست به عنوان وسیله‌ی ارتباطی میان امت و رهبرانش و سپس به دنبال جدایی فزاینده‌ی منبر از حکومت به صورت مستقل، اما قدرتمند و سیاسی که هیچ‌گاه فرصت در افتادن با قدرت‌های مستقر را از دست نمی‌داد، خدمت و عمل می‌کرد و رهبران و وعاظ انقلابی از منبر، همچون کانالی برای بیداری مردم و انتشار نظریات ضدنظام و مرام حکومت و برانگیختن توده‌های مردم سود می‌جستند. 1 استاد مرتضی مطهری با آگاهی کامل به نقش تاریخی مساجد و منابر و پتانسیل نهفته در آن، از علمای نادری است که با داشتن تحصیلات و سوادی تحسین برانگیز، در پیشبرد اهداف نهضت، حداکثر استفاده را از منبر برد.بر این اساس، در دهه‌ی 50 مسجد و منبر از مهم‌ترین پایگاه‌های مبارزاتی استاد بود. ایشان در نیمه‌ی اول این دهه با افزودن بر سخنرانی‌های خود، در مساجد مختلفی به روشنگری پرداختند و طوری هدفمند و مطابق با نیاز نهضت پیش رفت که رژیم فقط چهار سال توانست سخنرانی‌های وی را تحمل کند و پس از آن ایشان را ممنوع‌المنبر ساخت

احیای تمدن اسلامی

حجت‌الاسلام احمد مبلغی با اشاره به نام‌گذاری امسال به نام اتحاد ملی و انسجام اسلامی از سوی مقام معظم رهبری گفت: با توجه به ضرورت احیای تمدن اسلامی بدست مسلمانان، عالمان و دانشمندان اسلامی لازم است که شیعه و سنی در کنار یکدیگر این تمدن را پی‌ریزی نمایند. وی، برگزاری همایش‌ها و نشست‌های علمی، دیدار از کشورهای اسلامی و تبادل اندیشه میان عالمان و اندیشمندان را جهت رسیدن به وحدت اسلامی مؤثر عنوان کرد. مفتی اعظم استرالیا هم طی سخنانی اظهار داشت: در طول تاریخ تعصب‌های غلط و آمیخته با سیاست، سبب پدید آمدن برخی افکار و انحرافات نادرست میان فرق اسلامی شدند. وی افزود: مسلمانان همگی پیرو سنت پیامبر(ص) و دوستدار اهل‌بیت(ع) هستند و این موهبت‌های الهی باید سبب وحدت روز افزون جهان اسلام باشند. در این دیدار که دکتر محمد السید علی الدسوقی نویسنده مصری، دکتر ابراهیم العاتی، رئیس دانشگاه اسلامی لندن، ادریس هانی استاد دانشگاه‌های مراکش و شیخ احمد بن عامل الغفری و واصف احمد فاضل لنکرانی کابلی استاد دانشگاه‌های عربستان نیز حضور داشتند، ضرورت آشنایی با اندیشه‌های فرق اسلامی، احترام به آزاداندیشی‌های مذاهب اسلامی، شناخت توطئه‌ دشمنان علیه اسلام، تکیه بر اشتراکات بر مبنای اصول اسلامی و بهره‌گیری از میراث اسلامی مورد تأکید قرار گرفت. /02

      خبرنگار: 313

همایش بین المللی دین و رسانه در دانشگاه تهران

همایش بین المللی دین و رسانه با هدف شناخت رابطه منطقی و تأثیرگذار دین و رسانه، در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران آغاز شد. به گزارش خبرگزاری مهر، بسط و گسترش دانش نظری و کاربردی درباره رسانه دینی و تعمیق معارف در مورد دو موضوع دین و رسانه، شناخت رابطه دین و رسانه، آسیب شناسی وضعیت رسانه‌ها ‌در ایران و جهان و ارائه راهکارهای بهبود وضعیت دین در رسانه از جمله اهداف پیش بینی شده برای همایش فوق است. دین، رسانه و جهانی شدن ـ باز مقدس سازی فرهنگ معاصر ـ افول سکولاریسم و رسانه ـ رسانه ای کردن دین ـ دین، رسانه و حوزه عمومی و رسانه و هویت ملی، محورهای کلی همایش بین المللی دین و رسانه است.

در راستای تحقق اهداف فوق و با محوریت موضوعاتی که طرح شد، نشستهای متعددی طی روزهای همایش برگزار خواهد شد که در آنها مباحث مختلف مرتبط با دین و رسانه طرح و مورد بررسی قرار می‏گیرند.

همایش بین المللی دین و رسانه

انگارانه معتقدند که رسانه، تنها وسیله برای انتقال پیام است. بررسی رابطه دین و رسانه، جدای از بعد آکادمیک آن، که یکی از دغدغه های علوم اجتماعی است، برای رسانه نیز حائز اهمیت بسیار است. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، که تلاش دارد تا یک رسانه دینی در معنای عام آن باشد، نیازمند کالبد شکافی و آسیب شناسی این رابطه است. این موضوع بویژه برای رادیو که صاحب دو شبکه دینی خاص، یعنی رادیو معارف و رادیو قرآن است،ضرورت بیشتری دارد. این ضرورت ها، زمینه ساز برپایی "همایش بین المللی دین و رسانه" شد. این همایش با مروری بر مطالعات و نظریه های مربوط به رسانه ها، و ابعاد مختلف دین با هدف بررسی مسائل این رابطه متقابل و همچنین به منظور بسط و گسترش دانش نظری و کاربردی درباره رسانه دینی، تعمیق معارف پیرامون دو موضوع دین و رسانه و شناخت رابطه آن دو، آسیب شناسی وضعیت رسانه ها در ایران و جهان در موضوع دین، و ارائه راهکار برای بهبود وضعیت دین در رسانه برگزار شده است.هر کدام از مقاله های کتاب حاضر، از تاثیر و تاثر متقابل دین و رسانه سخن گفته اند و هر یک بعدی از دین و یا ویژگی خاصی از رسانه را مورد بررسی قرار داده اند. 

کریستین پرایس” در کتاب تاریخ هنر اسلامی درباره‌ی آغاز هنر اسلامی چنین می‌نویسند: “داستان هنر اسلامی با چکاچک شمشیر و آوای سم ستوران در بیابان‌ها و بانگ پیروزی الله اکبر آغاز می‌شود“ کلمات پایانی سخن پرایس، در واقع بیان حقیقت و باطن هنر اسلامی (الله اکبر) ...

  فرق است در آب خضر که ظلمات جای اوست // تا آب ما که منبعش الله اکبر است


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره مسجد دژ مستحکم فرهنگ اسلام است

تحقیق درباره تفاوت بین تمدن و تکنولوژی و فرهنگ

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره تفاوت بین تمدن و تکنولوژی و فرهنگ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

تفاوت بین تمدن و تکنولوژی و فرهنگ

هرسکویتس در تعریف تمدن می نویسد ((تمدن عبارت است از مجموعه ی دانشها ،هنرها ،فنون ،آداب و رسوم تاسیسات نهادهای اجتماعی که در پرتو ابداعات و اختراعات و فعالیتهای افراد و گروههای انسانی طی قرون و اعصار گذشته توسعه و تکامل یافته و در تمتم قسمتهای یک جامعه و یا چند جامعه که با هم ارتباط دارند رایج است مثل تمدن مصر تمدن ایران و هر کدام دارای ویژگیهایی است که به عوامل جغرافیایی ،تاریخی و تکنیکی خاص بستگی دارد.)) (روح الامینی ،1377،ص49)

مارسل موس : تمدن مجموعه ای است به قدر کافی بزرگ از پدیده های شهر نشینی به قدر کافی متنوع و به قدر کافی با اهمیت از نظر کمی و کیفی و معمولا بین چند جامعه مشترک است. (روح الامینی ،1377،صص49-50)

ویل دورانت اندیشه هاو فعالیت های فرهنگی جوامع را وقتی در شمار تمدن به حساب می آورد که شهرنشینی تکامل یافته باشد.وی تمدن را عبارت از نظم اجتماعی می داند که در اثر وجود آن خلاقیت فرهنگی امکان پذیر می شود و جریان پیدا می کند .وی همچنین تمدن را تابع عواملی چند می داند که یا سبب تسریع در حرکت آن می شود و یا آن را از سیر و حرکتی که در پیش دارد باز می دارد و این عوامل به نظر او عبارتند از شرایط معرفه الارضی ،جغرافیایی ،اقتصادی ،زیستی ،روانی ،نظم سیاسی وحدت زبانی و قانون اخلاقی. (روح الامینی ،1377،ص50)

با توجه به تعاریف فوق می توان گفت که هر تمدنی  با یک یا چند اندیشه اساسی شکل می گیرد.ممکن است علت شکوفایی تمدنی در عرصه اقتصاد باشد. مثلا تمدن اروپا . تمدن بیشتر به جنبه های مادی و تکنولوژی زندگی انسانها اشاره دارد.که فراتر از قومیت هاست.میراث انسانها در طول تاریخ بشر می باشد.

افرادی مثل ویل دورانت شهرنشینی را لازمه ی  تمدن دانسته اند.با رجوع به تقسیم کار دورکیم  شاید به این علت که در شهر به دلیل تراکم جمعیت و افزایش نیازها تقسیم کار پیچیده می شود این تقسیم کار در تمام نهادهای بشری مثل اقتصادی ، سیاسی،اجتماعی  اتفاق می افتد.و در این حال با راه یافتن تکنولوژی به آن و شکل گیری ابداعات و اختراعات تمدن بروز می کند. عناصر تمدن می تواند نیازهای مادی ساکنانش را برآورده کند.

تمدن، هویت هر جامعه و از نشانه‌های بارز فرهنگ آن است. شناخت تمدن هر جامعه کمک می‌نماید تا نسبت به جهان بینی و دیدگاه آن جامعه نسبت به زندگی پی‌ برد.

 تمدن ها پدیده هایی پویا هستند که انشعاب می یابند در هم ادغام می شوند .و سر انجام افول می کنند.

تعریف فرهنگ Culture ))

در بین تمامی موجودات زنده انسان تنها موجودی است که دارای فرهنگ است.چون متفکر و ناطق است.

فرهنگ بنا بر دیدگاههای مختلف ، تعاریف گوناگونی دارد..با وجود نقاط مشترک در تعاریف اما باز هم هرکدام از آنها جنبه ای از زندگی انسان را در نظر گرفته اند که برای فرد دیگر آن ممکن است فرهنگ نباشد.

فرهنگ را بیشتر جنبه های معنوی انسان و جامعه و تمدن را به جنبه های مادی اطلاق می کنند.به عبارتی فرهنگ درماست و تمدن درابزار ماست.(رادمنش،1370،ص17)

رالف لینتون فرهنگ را ترکیبی از رفتار مکاتب می داند که به وسیله اعضای جامعه معینی از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود و در میان افراد یک  جامعه مشترک است.(طباطبایی، 1385،ص1)

هرسکویتس می گوید فرهنگ بنایی است بین تمامی باورها رفتارها واکنشها ارزشها و مقاصدی که شیوه زندگی هر ملا را مشخص می کند و از هر آنچه یک ملت دارد از آنچه می کند و هر آنچه می اندیشد.

با توجه به تعاریف فوق فرهنگ را محصول معنوی  مشترک جامعه انسانی می دانند که شامل آداب و رسوم ،رفتارها و عقاید می باشد .و می تواند علت تمایز یک جامعه با جوامع اطرافش شود.فرهنگ می تواند با تعریف دورکیم از واقعیت اجتماعی همخوانی داشته باشد. چون فرهنگ پدیده ای  فرافردی است که با از بین رفتن یک انسان از بین نمی رود بلکه به نسل بعدی منتقل می شود.

تمدن  از دیدگاه مکاتب انسانشناسی

مکتب تطور گرایی

نظریه پردازان تطورگرایی تمدن را معادل فرهنگ دانسته و  در تعریف فرهنگ  بین آنهانقاط مشترک  وجود دارد.همه آنها فرهنگ را مجموعه ای  از عقاید ،آداب و رسوم و...می دانند.به طور کل جنبه معنوی برای فرهنگ در نظر می گیرند.و آن را چیزی می دانند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود.  

َلینتون از اشاعه گراهاست و در مورد تمدن می گوید هر  تمدنی  خود را به یک بعد خاص مثل بعد فنی ،هنری ،معماری...متمایل کرده و در آن بعد به جلو رفته است. و معتقد است تمدنها همیشه رو به جلو نیستند.  

مقایسه فرهنگ و تمدن

1-تمام جوامع دارای تمدن نیستند اما هیچ جامعه ای را نمی توان یافت که دارای فرهنگ نباشد.

2- بعضی از صاحب نظران در تعریف تمدن فرهنگ را لحاظ کرده اند.و فرهنگ را مبنای تمدن دانسته اند.مثلا رضا داوودی از متفکران ایران می گوید :تمدن صورت خاص زندگی مردم بر مبنای فرهنگ و تفکر است.به عبارت دیگر تمدن مجموعه ی آداب و رسوم و سنن و رفتار و کردار و فنون و صنایعی است که با تعلق به اصول و مبانی است ،نه آنکه بسط و تحول تمدن به خودی خود بتواند موجب تفکر تازه باشد.(  منصورنژاد ،1381،ص18 )

و یا کسی مثل اشپنگلر معتقد است که تمدن در بستر زمان شکل می گیرد.

3- بعضی تمدن و فرهنگ را معادل هم می دانند.و تعریف یکسانی از هر دو ارائه داده اند.مثل تایلر که فرهنگ و تمدن را همه ی میراثهای نوع بشری می داند.

4-تمدن و فرهنگ هر دو تحت شرایط محیط جغرافیای شکل می گیرند.مثلا درمصر رود نیل یک عامل مهم در بروز تمدن بود. مراسم  برف چال( زن شاهی )در آب اسک آمل زمانی که برف کوه در اردیبهشت در حال آب شدن است انجام می شود.

5-بعضی ها مثل دکتر شریعتی فرق بین تمدن و فرهنگ را این طور گفتند: تمدن مجموعه ی اندوخته ها ،ساخته های معنوی و مادی در طول تاریخ انسان و فرهنگ عبارت است از مجموعه ساخته ها و اندوخته های مادی و معنوی یک قوم یا نژاد خاص در طول تاریخ.

شریعتی   به نظر می رسد محدوده  جغرافیایی را علت تفاوت  تمدن و فرهنگ می داند.مثلا تمدن ایرانی که شامل نژادها و قومیت های مختلفی همچون لر ،کرد ،فارس... می باشد که دارای فرهنگهای مختلف و متفاوت از هم هستند اما تنها یک قوم در متمدن شدن ایران نقش نداشت بلکه همه باهم در به اوج رسیدن و متمدن شدن ایران نقش داشتند .

منابع

رادمنش،عزت الله،سبکهای تاریخی و نظریه های نژادی ،انتشارات کویر ،1370

روح الامینی،محمود،زمینه ی فرهنگ شناسی ، انتشارات مهدی ،1377


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تفاوت بین تمدن و تکنولوژی و فرهنگ

تاریخ و فرهنگ ایران

اختصاصی از کوشا فایل تاریخ و فرهنگ ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 35

 

تاریخ تمدن ایران

به وسیله آشنایی با تاریخ گذشته می توان حال را بهتر شناخت و آینده را نیکوتر ساخت. سرزمین کهن ایران که از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود بارور ساخته است سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است.

ملتی که تاریخ خود را نشناسد لاجرم محکوم به تکرار آن است. بسیاری از گذشتگان این سرزمین هرکدام سعی در ساختن بنای فرهنگ و تمدن آن داشته اند و اگر ضعف و خطایی از آنها سرزده است باید مورد عبرت ما واقع شود تا از تکرار چنین اشتباهاتی جلوگیری کنیم. در واقع به وسیله آشنایی با تاریخ گذشته می توان حال را بهتر شناخت و آینده را نیکوتر ساخت. سرزمین کهن ایران که از هزاران سال پیش نهال فرهنگ و تمدن را در خود بارور ساخته است سهم بسزایی در رشد و تحول انسان داشته است. سرزمینی که زرتشت، فردوسی، ابن سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، ذکریای رازی، ابوریحان بیرونی، سعدی، حافظ، امیرکبیر و... از آن برخاسته اند و هرکدام دانش و معرفت را به بشریت ارزانی داشته‌اند.

تاریخ تمدن بیانگر نقش ارزنده ایرانیان در علوم وفنون است. این سرزمین نه فقط جنگاوران وجهانگیران را در خود جای داده است، بلکه اندیشه ورزان و خردمندانی بس بزرگ از آن برخاسته اند. سرزمینی با مردمانی که یکتاپرستی را ازهزاران سال پیش آموخته اند، راستگویی و درستکاری رسم دیرینه شان و همواره «گفتار نیک، کردار نیک، پندار نیک » راهنمای آنان بوده است و برای رسیدن به این هدف ناگزیر از ریشه کن کردن زشتی و آلودگی بودند; چرا که در محیطی که جولانگاه فقر، فساد ودروغگویی باشد، مجال برای عمل کردن به چنین دستورالعمل الهی وجود نخواهد داشت.

ایجاد فضای امن و آرام میسر نمی گردد، مگر آن که به علم و دانایی میدان داده شود و این گونه بود که از هزاران سال پیش نیاکان ما قدم در راه کسب علم و دانش نهادند و بدین ترتیب ایران تبدیل به مکانی برای برخورد علوم وفنون در دنیای باستان شد. پس از آن که حکومتهای عظیم و قدرتمند تشکیل شدند، می بایست توجه بیشتری به فرهنگ، علم و ادب می شد و در این راه، ایرانی آن قدر گشاده دل و آزاد اندیش بود تا تفکرات متفاوت و حتی متناقض را در خود جای دهد، در طول قرنها حافظ فرهنگ و تمدنهای مختلف و خود نیز پایه ریز فرهنگ والایی بود که نه تنها بر فرهنگ و تمدن عظیم اسلامی نفوذ و تاثیر ویژه ای داشت بلکه بر ملل و اقوام دیگر نیز اثرات پاینده و ارزنده ای باقی گذاشته است.

هنر عمده ایران همواره کسب علم و دستاوردهای فرهنگهای دیگر ملل و در عین حال ارایه خلاقیتها ودستاوردهای خود بوده است. از زمان تشکیل حکومت مادها، که آریایی نژاد بودند، تا کنون صدهاحکومت و حاکم به قدرت رسیدند و منقرض شدند.در این میان فرهنگ ایران بر سایر فرهنگ ها اثر گذاشت و از آن ها تاثیر پذیرفت اما هیچ گاه از صحنه تاریخ محو نشد. فرهنگ و تمدن ساسانی که میراث دوران اشکانی و از سوی دیگر مادها، هخامنشیان و سلوکیان بود، مقداری از فرهنگ سرزمینهایی چون یونان، چین، هند، ارامنه، روم و... را در خود داشت. فرهنگ دوران ساسانیان حتی بعد از ورود اعراب به ایران نیز ادامه یافت.

در دوره ساسانیان علاوه بر فتح سرزمینها وجنگهای پی در پی، علوم مختلف رشد چشمگیری یافتند، در حقیقت فرهنگ و تمدن ایرانی در آن دوران سرآمد تواناترین ملل در آسیا بود. شناخت هر چه بهتر هر کشوری باعث ارایه نظریات و تحلیلهای دقیق تر راجع به فرهنگ و تاریخ آن کشور خواهد شد و در این میان پادشاهان ساسانی از اردشیر بابکان و شاپور به بعد وسایل آشنایی ایرانیان را با علوم مختلف مهیا می کردند. در دوره ساسانیان کتب پهلوی و یونانی در کتابخانه ها و یا آتشکده ها وجود داشت. سخن از سلسله ساسانی باقدمت بیش از چهار صد سال مبحثی نیست که با چندسطر و صفحه بتوان آن را خلاصه کرد اما تنها به گوشه ای از تلاش ایرانیان در این دوران، که همانا تاسیس یکی از عمده ترین مراکز علمی جهان باستان است، می توان اشاره مختصر کرد.

همان طور که در تاریخ ثبت است، سلسله ساسانیان توسط اردشیر بابکان تاسیس شد، اما پس ازچند سال توسط اعراب مسلمان که ندای وحی را درسرزمین عربستان شنیده بودند، منقرض شد و بدین ترتیب ایران وارد دورانی نو و متفاوت از گذشته شد.در تمام دوران ساسانی حاکمان مختلف به کشورگشایی و جنگها پرداختند.

عمده ترین رقبای ایران درآن دوران روم بود. یکی از علل درگیری ایران و روم علاوه بر جاه طلبی، مسئله ارمنستان بود. حتی در یکی از این جنگها امپراطور روم به نام والریانوس توسط شاپور اسیر شد و این خود باعث اعتبار و عظمت خاندان ساسانی گشت. در این زمان علاوه برجنگ های پی درپی، آیین ها و ادیان مختلفی هم توسطبانیان و پیروان آنها اشاعه یافت همچون مانی، مزدک، بودا، مسیحیت و... اما دین رسمی ایرانیان زرتشت بود. یکی از پادشاهان معروف ساسانیان شاپور دوم؛ معروف به ذوالاکتاف بود. می گویند وی شانه های اسیران را برای عبرت دیگران سوراخ می کرد و ازشانه هایشان طناب می گذرانید و آنان را به بیگاری می گرفت، به همین دلیل نزد ایرانیان به ذوالاکتاف (صاحب شانه‌ها) معروف شده است.

در زمان همین پادشاه، اوستا در ۲۱ نسگ (کتاب) تدوین و شهرهای مختلفی تاسیس شد. نام یکی از این شهرها جندی شاپور یا گندی شاپور بود که بسیاری ازتاریخ نویسان نام «به از اندیو شاپور» را به آن نسبت داده اند. این شهر در جنوب غربی ایران در خوزستان و نزدیک شوشتر واقع شده بود.اکثر محققین دوره تاریخی ساسانیان را مبتکراصول شهرسازی و معماری می دانند; چرا که شهرهای زیادی در این دوران ساخته شد.

جندی شاپور در زمان شاپور اردوگاه اسرای رومی بوده است. حتی بسیاری از مورخین اعدام مانی را درگندی شاپور ثبت کرده اند. یعقوب لیث صفاری نیز براثر بیماری در این شهر درگذشت. در زمان ساسانیان تجارت رونق بسیاری داشت ایران واسط تجارت بین شرق و غرب بود. پارچه های ابریشمی حریر درکارگاههای شوشتر و جندی شاپور بافته می شد. ساسانیان در آغاز به سه خط یونانی، اشکانی و ساسانی می نوشتند. خط رایج ساسانی، به فرس میانه یا پهلوی ساسانی معروف است که خواندن و نوشتن با آن بسیار مشکل بود. این خط قرابت زیادی با خطرایج زمان اشکانی داشت، به همین دلیل آن را پهلوی اشکانی گفته اند که هر دو خط دارای یک ریشه است. زبان دوران ساسانیان پهلوی (فارسی میانه) بود که درواقع پدر فارسی کنونی است. سازمان اجتماعی ایرانیان از زمان ساسانیان منظم شد. توجه و علاقه به علم، به خصوص در اواخر دوره ساسانی باعث تالیف و ترجمه کتب مختلفی از زبانهای یونانی، سانسکریت، چینی و غیره شد.

خسرو اول که لقبش انوشیروان (روح جاویدان) بود، در سال ۵۳۱ بر تخت نشست. وزارت انوشیروان برعهده بزرگمهر بود که به دانایی و کیاست شهرت داشت. انوشیروان علاوه بر ایران نزد اعراب و حتی بیزانس به عنوان حکمران حکیم شهرت داشت. عصروی دوران درخشان و متحول فرهنگ ایران باستان است. انوشیروان ایران را به چهار بخش (پازگوس) تقسیم کرد، اموال و املاک بزرگان به آنان باز گردانده شد، اخذ مالیات اصلاح شد و حتی هزینه عروسی بسیاری از جوانان فراهم شد و نکته ای که مورد نظراین مقاله است، این است که دانشگاه جندی شاپور که در نوع خود از مهمترین مراکز علمی دنیای کهن بود در این دوران.


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ و فرهنگ ایران