کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

روز قامت

اختصاصی از کوشا فایل روز قامت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

بررسی، تجسم اعمال در روزقیامت

اخلاق و تربیت اسلامی

استاد سرداری

محمد اکبریان

خرداد 1387

آیا تجسم اعمال در قیامت از نظر علمی ثابت می شود و اینکه انسانها به صورت حیوانها ظاهر می شوند ؟قیامت روز ظاهر شدن سیرت هاست (یوم تبلی السرائر) و صورت هر کس در قیامت متناسب با سیرت و باطن حقیقی او و اعمالی است که در دنیاانجام داده است . بنابراین انسان های آلوده به گناه و فساد به صورت حیوانات و شیاطین محشور می گردند و تنها اهل ایمان و عمل صالح صورت حقیقی انسانی و سیمای نورانی و زیبا دارند. از نظرسنی نیز قیافه هاتابع همان مساله است.متون دینی دلالت برآن دارند که زمین پیش از قیامت مانند جنین انسان هاست و بدن ها درآن شکل گرفته و در هنگامه قیامت آنها را از خود بیرون می راند; یعنی انسان ها تولدی جدید یافته و به زودی رشد می کنند. کفار و اهل معاصی و مفاسد از شدت هراس آن روز به سرعت پیر و سالخورده می گردند: »یوما یجعل الولدان شیبا« (مزمل آیه 17) ولی مؤمنان وصالحان برای همیشه جوان و خوش سیما باقی مانده و با زیباترین صورت ها وارد بهشت می گردند. »وقاناالله من شرذلک الیوم «.برای آگاهی بیشتر ر.ک : 1-گذشته و آینده جهان ، بی آزار شیرازی2-معاد، مکارم شیرازی 3- معاد شناسی، علامه طهرانیپاداش و مجازات آخرت، تجسم یافتن عمل انسان است. نعیم و عذاب آنجا، همین اعمال نیک و بد است که وقتى پرده کنار رود، تجسم و تمثل پیدا مى‏کند. تلاوت قرآن صورتى زیبا پیدا مى‏یابد و در کنار انسان قرار مى‏گیرد. غیبت و رنجانیدن مردم به صورت خورش سگان، جهنم در مى‏آید و...به عبارت دیگر اعمال ما صورتى، مُلکى دارد که فانى و موقت است و آن همان است که در این جهان، به صورت سخن یا عملى دیگر ظاهر مى‏شود و صورت و وجهه‏اى ملکوتى دارد که پس از صدور از ما، هرگز فانى نمى‏شود و از توابع و لوازم و فرزندان جدا ناشدنى ما است.اعمال ما از وجهه ملکوتى و چهره غیبى باقى است و روزى، ما به آن اعمال خواهیم رسید و آنها را با همان وجهه و چهره مشاهده خواهیم کرد. اگر زیبا و لذت‏بخش است، نعیم ما خواهد بود و اگر زشت و کریه است، آتش و جحیم ما خواهد بود.در حدیث است: که زنى براى مسأله‏اى به حضور رسول اکرم(ص) مشرف شد. وى کوتاه قد بود، پس از رفتنش عایشه کوتاه قدى وى را با دست خویش تقلید کرد. رسول اکرم(ص) به وى فرمود: خلال کن، عایشه گفت: مگر چیزى خوردم یا رسول اللّه؟ حضرت فرمود: خلال کن. عایشه خلال کرد و پاره گوشتى از دهانش افتاد. در حقیقت حضرت با تصرف ملکوتى، واقعیت ملکوتى و اخروى غیبت را در همین جهان به عایشه ارائه فرمود. (بحار الانوار، ج 15، ص 188.)قرآن کریم درباره غیبت مى‏فرماید: (و لا یغتب بعضکم بعضاً، أیحب أحدکم أن یأکل لحم اخیه میتاً فکرهتموه»؛ «مسلمانان از یکدیگر غیبت نکنند، آیا کسى دوست مى‏دارد که گوشت برادر خویش را در وقتى که مرده است،بخورد؟ نه، از این کار تنفر دارید». آیات ذیل تصریح بر تجسم اعمال دارد: «یومئذ یصدر الناس اشتاتاً لیروا اعمالهم فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره ومن یعمل مثقال ذرة شراً یره؛ در آن روز مردم به صورت گروه‏هاى مختلف از قبرها خارج مى‏شوند تا اعمالشان به آنها نشان داده شود پس هر کس به اندازه سنگینى ذره‏اى کار خیر انجام داده آن را مى‏بیند و هر کس به اندازه ذره‏اى کار بد کرده آن را مى‏بیند» (زلزال (99)، آیه 6-8.)غیر از این، آیات متعدد دیگرى نیز بر تجسم اعمال اشاره دارند. (بقره (2)، آیه 272؛ کهف (18)، آیه 49؛ آل عمران (3)، آیه 30 و 180؛ زمر (39)، آیه 47 و 70؛ تکویر (81)، آیات 12 - 14.)


دانلود با لینک مستقیم


روز قامت

دانلود مقاله کامل درباره ناصر خسرو

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله کامل درباره ناصر خسرو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

با قامت فرتوتی و با قوت برنا

ای قبه‌ی گردنده‌ی بی‌روزن خضرا

ای مادر ما چونکه همی کین کشی از ما؟

فرزند توایم ای فلک، ای مادر بدمهر

پاکیزه خرد نیست نه این جوهر گویا

فرزند تو این تیره تن خامش خاکی است

تو مادر این خانه‌ی این گوهر والا

تن خانه‌ی این گوهر والای شریف است

مفرد بروم، خانه سپارم به تو فردا

چون کار خود امروز در این خانه بسازم

زیبا نشود گرچه بپوشیش به دیبا

زندان تو آمد پسرا این تن و، زندان

هرگز نشود ای پسر از دیبا زیبا

دیبای سخن پوش به جان بر، که تو را جان

بر ما که نبیندش مگر خاطر بینا؟

این بند نبینی که خداوند نهاده‌است

در بند مکن خیره طلب ملکت دارا

در بند مدارا کن و دربند میان را

بهتر بسی از ملکت دارا به مدارا

گر تو به مدارا کنی آهنگ بیابی

بر آرزوی خویش مگر مرد شکیبا

به شکیب ازیرا که همی دست نیابد

پیش آر ز فرقان سخن آدم و حوا

ورت آرزوی لذت حسی بشتابد

کس را مگر از روی مکافات مساوا

آزار مگیر از کس و بر خیره میازار

نه نیز به یکباره زبون باش چو خرما

پر کینه مباش از همگان دایم چون خار

وز بوی چنان سوخته شد عود مطرا

کز گند فتاده است به چاه اندر سرگین

بر راه خرد رو، نه مگس باش نه عنقا

با هر کس منشین و مبر از همگان نیز

تنها به صد بار چو با نادان همتا

چون یار موافق نبود تنها بهتر

بهتر ز ثریاست که هفت است ثریا

خورشید که تنهاست ازان نیست برو ننگ

با دهر مدارا کن و با خلق مواسا

از بیشی و کمی جهان تنگ مکن دل

سرما ز پس گرما سرا پس ضرا

احوال جهان گذرنده گذرنده است

بشنو سخن خوب و مکن کار به صفرا

ناجسته به آن چیز که او با تو نماند

چه زیر کریجی و چه در خانه‌ی خضرا

در خاک چه زر ماند و چه سنگ و، تو را گور

بنگر که نمانده است نه غمدان و نه صنعا

با آنکه برآورد به صنعا در غمدان

هشیار و خردمند نجسته است همانا

دیوی است جهان صعب و فریبنده مر او را

چون مست مرو بر اثر او به تمنا

گر هیچ خرد داری و هشیاری و بیدار

زنهار که تیره نکنی جان مصفا

آبی است جهان تیره و بس ژرف، بدو در

از راه سخن بر شود از چاه به جوزا

جانت به سخن پاک شود زانکه خردمند

فخر آنکه نماند از پس او ناقه‌ی عضبا

فخرت به سخن باید ازیرا که بدو کرد

مرده به سخن زنده همی کرد مسیحا

زنده به سخن باید گشتنت ازیراک

در عالم کس بی سخن پیدا، پیدا

پیدا به سخن باید ماندن که نمانده‌است

ناگفته سخن به بود از گفته‌ی رسوا

آن به که نگوئی چو ندانی سخن ایراک

بیهوده مگو، چوب مپرتاب ز پهنا

چون تیر سخن راست کن آنگاه بگویش

والا به سخن گردد مردم نه به بالا

نیکو به سخن شو نه بدین صورت ازیراک

هرچند فزون کرد سپیدار درازا

بادام به از بید و سپیدار به بار است

پیدا به سخن گردد بیدار ز شیدا

بیدار چو شیداست به دیدار، ولیکن

پر گوهر با قیمت و پر لل لالا

دریای سخن‌ها سخن خوب خدای است

تاویل چو للست سوی مردم دانا

شور است چو دریا به مثل صورت تنزیل

غواص طلب کن، چه دوی بر لب دریا؟

اندر بن دریاست همه گوهر و لل

چندین گهر و للوء، دارنده‌ی دنیا؟

اندر بن شوراب ز بهر چه نهاده است

«تاویل به دانا ده و تنزیل به غوغا»

از بهر پیمبر که بدین صنع ورا گفت:

زیرا که ندیده است ز تو جز که معادا

غواص تو را جز گل و شورابه نداده‌است

خرسند مشو همچو خر از قول به آوا

معنی طلب از ظاهر تنزیل چو مردم

مسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدا

قندیل فروزی به شب قدر به مسجد

بیرون نبرد از دل بر جهل تو ظلما

قندیل میفروز بیاموز که قندیل

برخوانی در چاه به شب خط معما

در زهد نه‌ای بینا لیکن به طمع در

ممن ز تو ناایمن و ترسان ز تو ترسا

گر مار نه‌ای دایم از بهر چرایند

زیرا که نشد وقف تو این کره‌ی غبرا

مخرام و مشو خرم از اقبال زمانه

و آشفته بسی گشت بدو کار مهیا

آسیمه بسی کرد فلک بی‌خردان را

بگذاشت همه پاک و بشد خود تن تنها

دارا که هزاران خدم و خیل و حشم داشت

زو خلق رها هیچ نه مولی و نه مولا

بازی است رباینده زمانه که نیابند

خلق از حکم عدل نه ملجا و نه منجا

روزی است از آن پس که در آن روز نیابد

هم ظالم و هم عادل بی‌هیچ محابا

آن روز بیابند همه خلق مکافات

پیش شهدا دست من و دامن زهرا

آن روز در آن هول و فزع بر سر آن جمع

بدهد به تمام ایزد دادار تعالی


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره ناصر خسرو