اختصاصی از کوشا فایل
دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .
فرمت:word(قابل ویرایش)
مقدمه:
سرزمین پهناور ایران پیوسته خواستگاه خلق هنرهای ناب،اصیل و معنوی در عین حال متناسب با زندگی مردم و آداب و رسوم جوامع و اقوام خود بوده است.
قلمزنی و کاربرد فلزات طبق مستندات تاریخی موجود و مسبوق به بیش از هزار سال قبل از میلاد می باشد.آثار بجا مانده در هردوره و اعصار گوناگون خود نمایانگر حرکتی متداوم و لاینقطعی است که علاوه بر نمادهای عینی و مادی که در قالب ظروف،جام ها و…قلمزده شده به وجود آمده نماینگر فضای روح بخش و معنوی است که ریشه در باورها و اعتقادات حاکم بر دورۀ خود داشته است و نهایتا موجب بروز پدیده های قدسی و یا هنرهای معنوی و مبدأگرا گردیده است.قلمزنی و هنرهای دیگر از این دست تنها فعالیت انسان مسلط و یا صنعتگر و ابزارساز در به کار بردن قلم و چکش بر روی قطعه یا ظرف فلزی نیست بلکه بر گرفته از شوق و دیگر وجوح تمایز انسانی در بکارگیری تعمق و تعمل وی می باشد. انسانی باهوش و زیرک که با جوهرذکاوت دست به مکاشفه ای عمیق در طبیعت و مخلوقات می زند و به تکاپویی بر می خیزد که موجب بروز و تبلور حرکتی انفعالی خودآگاه به نام خلق اثر هنری که آمیخته ای از شعف ناخودآگاه فطری در بطن و ابزار و ادوات و مواد و مصالح در جهان مادی است می گردد.
هنر قلمزنی عبارت است از تزئین و کندن نقوش بر روی اشیا فلزی به ویژه مس،طلا،برنج و یل به عبارت دیگر ایجاد خطوط و نقوش به وسیلۀ قلم با ضربۀ چکش بر روی اجسام فلزی. مس به سبب نرمی و شکل پذیری که دارد،در هنر قلمزنی متداول تر از سایر فلزان است.از سوی دیگر به اعتقاد باستان شناسان و مورخان هنر،مس،نخستین فلزی است که در هنر فلز کاری و قلمزنی مورد توجه انسان قرار گرفت.هنر قلمزنی یکی از رشنه های هنرهای سنتی ایران است که می توان ن رآ در دسته بندی،در ردۀ هنرهای صناعی و در گروه فلزکاری قرار داد.قلمزنی هنری والا و ارزشمند در فرهنگ سنتی و هنرهی معنوی ایرانیان است و از جایگاه ویژه ای برخوردار است،که به کمک ذوق و اندیشه هنرمند ایرانی با تأثیر از آداب،سنن،فرهنگ و مذهب،در بیان آرا و عقاید ایرانیان به زیباترین شئ فلزی نقش بسته و در درازنای تاریخ رویدادها و تحولات گوناگون پشته سر گذاشته و ماندگاری آن را به نسل های بعد منتقل کرده است.
هنر قلمزنی روی فلز از آن رو بیشتر مورد توجه هنرمندان است که از دوام و بقای بیشتری نسبت به سایر اشیا برخوردار است. نقش مایهها و نمادهای نقوش در ادوار تاریخی و فرهنگی گوناگون بر اساس دگرگونی های عقیدتی و فرهنگی متفاوت اند و تحت تاثیر و تاثیرات شرایط اجتماعی تغییر می کند و سیر تحول را به دنبال خود دارند.
پیشینه هنر قلمزنی در ایران
پیشینه قلمزنی به زمان سکاها یا سیتها نسبت داده میشود که نژاد آریایی داشتند دوره پیش از تاریخ
پیشینه این هنر در ایران، تاریخ روشنی ندارد و از اثر مستندی که بیانگر نخستین مکان یا نخستین شیء باشد که بر روی آن قلمزنی، چکش کاری و یا حکاکی شدهاست، اطلاع دقیقی در دست نیست.کاربرد فلز، به ویژه مس در ایران و خاور نزدیک به چند هزار سال پیش از میلاد میرسد (لک پور، ۱۳۷۵، ص۷).
در اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد هنر و صنعت فلزکاری در نقاط گوناگون ایران به ویژه در شمال و شمال غرب و حاشیه جنوبی دریای مازندران شکوفایی داشتهاست. از آثار مهم به دست آمده در این دوره جام طلای حسنلو است که در۱۳۳۵ ه.ش کشف شد و دارای نقوش برجسته چون خدایان سوار بر گردونه یا ارابه است.
در هزاره اول پیش از میلاد فلزکاری و قلمزنی در ایران از رونق و اعتبار ویژهای برخوردار بودهاست و آثار با ارزشی از آن دوران بر جای مانده که از جمله آنها جامهای طلای مارلیک است.
هنر قلمزنی در دوره اسلامی
در قرون اولیه اسلامی، اعراب که مسلّماً خود هنری نداشتند، هنر قلمزنی دوره ساسانی را مورد تقلید قرار داده و در سدههای بعد در اثر علاقهٔ هنرمندان ایرانی به مذهب و گرایش آنان به اسلام، با تأثیرپذیری از آرا و عقاید اسلام، در خلق آثار فلزی پیدا کردند و کم کم نقوش بی نظیر و طرحهای بومی و اسطورهای ایرانی جای خود را به خطوط کوفی و آیات و احادیث داد. در دورهٔ سامانیان هنر قلمزنی در اثر تبادلات تجاری به سایر ممالک اسلامی راه یافت. اشیای قلمزنی شده دوران دیلمیان در موزههای ایران از جمله آثار معروف این دورهاست. از سدههای اولیه تا قرون سوم و چهارم قمری اشیای فلزی در ایران به سبک زمان ساسانی ساخته میشد. مکتب قلمزنی خراسان در سدهٔ چهارم قمری شکل گرفت و در دورهٔ سلجوقی به اوج کمال خود رسید.
هنر قلمزنی در دورهٔ سلجوقی
سلجوقیان در اوایل سدهٔ پنجم قمری (۴۲۹) از ترکستان به ماوراءالنّهر آمدند و سکونت گزیدند و سپس خراسان را متصرّف شدند. با علاقهای که حکام سلجوقی به هنر داشتند، هنر قلمزنی همچون سایر رشتههای هنری حمایت شد و گسترش چشم گیری یافت.
ایجاد نقوش گیست باف شامل نوارهایی در تزیینات ظروف به شیوه و سبک بسیار زیبا متداول شد. در این دوران ترصیع فلزات به صورت مفتولهای طلا، مس و نقره و یا ترصیع ظروف مفرغی با مفتول مس رایج شد. از کارهای بسیار زیبا در این دوره مشبک کاری روی فلز است.
هنر قلمزنی خراسان که در قرن پنجم و ششم قمری، همزمان با حکومت سلجوقی در شرق به ویژه خراسان و ماوراءالنّهر رواج یافته بود، پس از حملخ مغول به دلیل ویران شدن بسیاری از مراکز هنری این منطقه و مهاجرت هنرمندان به غرب و میان رودان، در آن نواحی تداوم یافت. هنر فلزکاری خراسان از شرق شروع شد و در غرب رشد و گسترش یافت (روح فر، ۱۳۷۸، ص۸۰).
هنر قلمزنی
هنرهای سنتی ایران ، هنرهای اصیل مردمی هستند . هنرهایی که از فطرت پاک مردم نشأت می گیرند.این هنرها از دیرباز در تمامی شئون زندگی مردم رسوخ کرده و به صورت جزئی تفکیک ناپذیر درآمدهاند. رحل قرآن ، منبر مسجد ،تنگ گلاب و فرشی که به عنوان زیرانداز به کار می رود، همه و همه نشان از پیوند همیشگی هنر و آیین ،آداب و زندگی مردم دارد.
طوفان حوادث دوران ،نتوانسته صخره پر صلابت هنر ایران را فرسایش و تغییر دهد.
هنر گذشته ایران ، بسان صدفی است که موج بلند و شکوفای اسلام ،آن را صیقل داده وبه گوهری ناب تبدیل کرده و به ساحل سرزمینهای مختلف افکنده است . شاید اغراق نباشد اگر بگوییم ،بررسی و شناخت هنرهای سنتی ایران ، مقدمهای بر شناخت هنر جهان می باشد .
این هنرها، ازگذشته دور تاکنون ، بدون تغییرات زیاد، باقی ماندهاند و اگر به آنها توجه نشود رفته رفته به بوته فراموشی سپرده خواهند شد. از اینرو ، سعی بر آن بوده ، تا گامی هر چند لرزان در جهت شناساندن هنرهای سنتی ایران ونحوه اجرای آنها برداشته شود.
سابقه تاریخی قلمزنی هنر قلمزنی سابقهای بس طولانی و تاریخی دارد. دلیل این ادعا؛اشیایی است که مربوط به هزاران سال پیش می باشند . پایداری فلز در شرایط مختلف باعث حفظ مدارک پیشینه قلمزنی شده است .
سابقه تاریخی این هنر به «سیت »ها یا «سکا»ها باز میگردد.سیتها در حدود پنج تا هفت هزار سال پیش در قفقاز یا جنوب روسیه فعلی زندگی میکردهاند .آنها به احتمال زیاد از نژاد آریایی بودهاند .این قوم در هنر قلمزنی به بالاترین درجه از پیشرفت و ابداع رسیده بود.مواد و مصالحی که آنان بکار میبردند عمدتا”از طلا، نقره و برنز تشکیل می شد. درمیان شاهکارهای سیتها میتوان از طرحی نام برد که نشان دهنده دقت و ظرافت در کار آنهاست و آن پرداخت تصاویر شخصی میباشد که با انبر مشغول کشیدن دندان پیرمردی است .در خطوط چهره پیرمرد حالت درد بخوبی نمایان است.شگفت آنکه این طرح قلمزنی بر روی سطحی به اندازه یک بند انگشت اجراشده است .ازنمونه بارز دیگری نیز می توان نام برد که عبارت است از سینه ریزی که روی سطح هر سکه آن ،یک صحنه از زندگی ،به معنای دقیق نقش شده ،مثلا”زنی که مشغول دوشیدن گوسفنداست.
بطور کلی آنها با فرو بردن و برجسته کردن سطح فلزات حالات آدمی رانشان می دادند .
ازدیگر نمونههای تاریخی قلمزنی باید از برنزهای لرستان نام برد که متعلق به سه هزارسال پیش هستند واز لحاظ کیفیت رقیبی جدی برای سیتها محسوب می شوند. به عنوان نمونه می توان برنزی رامثال زد که به شکل دو مرغابی نزدیک به هم گردنهایشان دریکدیگر پیچیده شده ،قلمزنی کردهاند. از این شی به عنوان سر تبر استفاده میکردهاند.
بعد از این دو طایفه به هخامنشیان و ساسانیان میرسیم ،تکنیک کارایشان همانند سیتهاست ،بااین تفاوت که کیفیت کار آنان به پای سیتها نمی رسد.
ساسانیان بیشتر صحنههای زندگی بزمی و رزمی اشراف را قملزنی کردهاند .در قلمزنیهای این دوره ،بر صورت اشخاص خندهای تصنعی میبینیم .متأسفانه در موزههای ایران از هنر سیتها نمونهای وجود ندارد.تعدادی از اشیاء قلمزنی ساسانیان در موزه «ارمیتاژ» شهر لنینگراد روسیه موجود است که عبارتنداز ظروف گوناگون ،جام وغرابه ها. بعد از ساسانیان تا اوایل دوره سلجوقی اثر فلزکاری شاخصی بدست نیامده است.
در دوره سلجوقی ، ساختن اشیاء مسی و مفرغی که روی آن رابه وسیله قلمزنی تزیین مینمودهاند ، بسیار متداول گشت . هنر قلمزنی سلجوقیان پیشرفته است ، اما فرورفتگی و برجسته کاری ندارد. سطوح کار صاف است و بر روی آن تنها خراش یا خط ایجاد کردهاند. از این دوره ، ظروف گوناگون و پایه شمعدانها ، دیگها، هاونها و دیگر اشیاء مسی به جای مانده است . یکی از تزیینات عمده این ظروف را خط کوفی تشکیل می دهد.
روش کار قلمزنان دوره سلجوقی هنوز هم در کارگاههای قلمزنی اصفهان و شیراز رواج دارد. در دورههای بعد همچنان هنرقلمزنی وساختن اشیاءفلزی مرسوم بود و از دوره تسلط مغولها و تیموریان آثار فلزی بسیار ظریفی به جای مانده است .
این هنر در دوره صفویه وارد مرحله جدیدی می شود ؛ بدین معنی که طرح مینیاتورهای این زمان ،تأثیر شگفتی روی هنر قلمزنی و نقش اشیاء فلزی میگذارد. از این دوره ، پایه شمعدانها و مخصوصا” اسطرلابهای قلمزده نفیسی باقی ماندهاست .
درعصر صفویه تکنیک اوج می گیرد ،اما روش به همان صورت دوره سلجوقیان باقی می ماند.تکنیک ایشان دیگر قدیمی نیست و طرح کارها دگرگون میشود ولی به دلیل قدمت سلجوقیان ،کار آنها از ارزش بیشتری برخوردار است .
بعداز صفویه و گذران چند حکومت کوچک و ناپایدار، به عهد قاجار میرسیم .دراین دوره ،آثار قلمزده بسیاری برای اماکن مقدسه ،مقابر و زیارتگاهها تهیه شده که در نوع خود دارای ارزش است .
تکنیکها
حال لازم است اشارهای به تکنیک بعضی از دوران هنر قلمزنی داشته باشیم .
در زمان سیتها امر مهم این بوده است که کار کاملا”یک پارچه باشد. فرق عمده میان تکنیک ساسانیان و سیتهااین است که در هنر ساسانیان فقط فرورفتگی و برجسته کاری نمایان است و صور و خطوط ،آن حالت دقیق راندارند ،حال آنکه در هنر سیتها حتی حالت صورت و چهره کاملا” دقیق است .
در تکنیک سلجوقیان به طرحهای متنوعی برمیخوریم و به تبع آن ، شیار و خراش زیاد است . هنرمندان فلزکار سلجوقی گاه چند فلز مختلف رادر هم جا گذاری میکردهاند که به آن «ترصیع » می گویند و گاه تصاویری از مینیاتور را با قلمزنی ایجاد میکردهاند .البته در دوره ساسانیان هم ،هنرمند دو یا چند فلز را باهم به کار میبرده است ،اما پیدایش شیوه در دوره صفویان به اوج می رسد.
درتکنیک صفویان از طرحهای قالی نظیر ختائی ،اسلیمی ولچک ترنج نیز استفاده به عمل آمده است . همچنین از روش میناکاری و مشبک سازی فلز بهره می گرفتند.
به سمت جنوب شرقی شهر حرکت می کنم.از کوچه و پس کوچه های قدیمی و باریک و گاها در هم می گذرم، ابتدا از شکوفه و بعد به باغچه بیدی میرسم، و انتهای آن را دست راست میگیرم و میروم تا به میدان سرآسیاب دولاب میرسم . کمی سر در گم به دنبال آدرس، وارد خیابان جوادیه میشوم و به دنبال پاساژ جوادیه . خوشحال و پر اضطراب . نمی دانستم با چه کسی قرار است ملاقات کنم. یعنی می دانستم ، اما خیلی کم. اطرافیان همگی نظر مشترکی نسبت به او داشتندهم او را مردی صاحب روح بزرگ میدانستند.