مَقَرّه یا گیره چینی پایه عایقی است که در دکلهای انتقال برق در محل اتصال کابلهای برق با دکل بکار میرود.
در خطوط انتقال نیرو لازم است هادیهای تحت ولتاژ به نحوی از برجها ایزوله شوند و برای این کار از مقرهها استفاده میشود. این مقرهها دو وظیفه عمده دارند:
برخی مواد همچون شیشه، کاغذ یا پلی تترافلوئورواتیلن(ماده ای بسپاری است که کمترین ضریب اصطکاک را در بین کل مواد دارد و به همین دلیل در ساخت ظروف نچسب بکار میرود.این ماده بسیار اتفاقی در حین تلاش شخصی برای ساخت مواد خنک کننده CFC کشف شد.)عایقهای الکتریکی بسیار خوبی هستند. با وجود اینکه مواد دیگر ممکن است مقاومت الکتریکی پایینتری داشته باشند، مواد بسیار دیگری هم هستند که برای عایقبندی سیمکشی برق و کابلها به اندازه کافی مناسبند. از جمله بسپارهایلاستیکمانند و بیشتر پلاستیکها. اینگونه مواد میتوانند به عنوان عایقهایی کاربردی و ایمن برای ولتاژهای پایین یا متوسط (صدها یا حتی هزاران ولت) بکار روند.
جنس مقرهها و طراحی شکل آنها
متداولترین جنس مقرههای مورد استفاده در صنعت برق عبارتند از:
این مقرهها از ترکیبات آلکالین و سیلیکات آلومینیوم ساخته شدهاست. جهت بالا بردن استقامت مکانیکی چینی به آن اکسید آلومینیوم اضافه میکنند. مقرههای چینی هم به صورت بشقابی و هم به صورت یکپارچه ساخته میشوند.
از شیشه نیز در ساخت مقرهها استفاده میشود ولی به دلیل پایین بودن استقامت مکانیکی شیشه لازمست به طریقی آن را تقویت نمود. یک روش، سرد کردن سریع شیشه پس از شکل دادن آن میباشد که با این روش سطح خارجی مقره سخت شده، موجب افزایش استقامت مکانیکی آن میشود. اشکال این نوع مقرهها این است که در مقابل ضربات مستقیم شکننده میباشد و با کوچکترین ضربه مستقیم، مقره کاملاً خرد میشود.
این مقرهها از جنس پلاستیک و از ترکیبات شیمیائی اتیلن، پروپیلن و رزین میباشد. مزیت این مقرهها در دفع خوب آب میباشد زیرا پلاستیک این مزیت را دارد که قطرات آب روی سطح آن جاری نمیشود تا با قطرات دیگر ترکیب شده مسیری را برای هدایت قوس فراهم کند. در صورتی که در مقرههای چینی و شیشهای آب به راحتی روی سطح مقره جاری میشود.
مقدمه
جنس مقرهها و طراحی شکل آنها
انواع مختلف مقرهها
آرایش مقرهها در زنجیره
عوامل تخریب مقره ها در ایران
عوامل تاثیرگذار در شکست مکانیکی
دلایل شکست عایقی
کامپوزیت ها
اجزای اصلی مقره های کامپوزیتی
آلودگی و خاصیت هیدروفوبیسیته
مقره های پرسلانی در مقایسه با مقره های کامپوزیتی
محدودیت ها و مشکلات مقر ههای کامپوزیتی
شامل 34 صفحه فایل word
دانلود تحقیق آماده با موضوع نقاشی و لعاب روی سفال با الهام از نقوش مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی (دوره صفوی ) که شامل 25 صفحه میباشد:
نوع فایل : Word
دانلود گزارش کار اموزی رشته مدیریت شرکت سهامی لعاب ایران (آبسال) با فرمت ورد و قابل ویرایش تعداد صفحات 70
دانلود کارآموزی اماده
این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد
مقدمه:
صنعت لوازم خانگی یکی از بزرگترین و پرقدمت ترین زیرشاخه ترین صنایع میباشد. این صنعت با پیدایش زندگی شهرنشینی بوجود آمد و با رشد و توسعه شهرها و فرهنگ شهر نشینی نیز توسعه یافت. به عبارت دیگر این صنعت مانند اکثر صنایع در رفاه و آسایش و همچنین بهتر زیستن بشر به طور مستقیم نقش دارد.در ایران نیز صنعت لوازم خانگی بعد از گذشت چندین سال از ورود این محصولات به کشورمان، به صورت کارخانه های مونتاژ بوجود آمد. با سعی و تلاش چندین ساله این شرکتها به خودکفایی رسیدند و به تولید زیر مونتاژها پرداختند تا امروز که اکثر شرکتهای تولید لوازم خانگی در کشورمان کوچک و کسب تجربه و دانش فنی لازم پا به عرصه تولید لوازم خانگی گذاشتند. از جمله این شرکت ها شرکت آبسال است که در سال 1335 با نام «شرکت سهامی لعاب ایران» تاسیس گردید و شروع به تولید محصولات لعابی نظیر بشقاب و کاسه و قوری لعابی نمود. تولید این محصولات تا سال 1343 ادامه یافت و به دنبال طرح توسعه کارخانه و تغییر ساخت تولید ظروف آشپزخانه، از این سال به بعد با تولید اجاق گاز رومیزی و سپس اجاز گاز فردار در زمینه لوازم خانگی به رقابت با دیگر شرکتهای داخلی تولید کننده پرداخت. پس از آن اضافه شدن ظرفیت تولید و اجرا طرحهای توسعه، هر ساله بر تنوع محصولات کارخانه افزوده شد و با تولید محصولاتی نظیر بخاری گاز سوز، آبگرمکنهای گازی، اجاق گاز ، کولر آبی و بخاری های نفتی دودکش دار و تشعشتی مادون قرمز و درسالهای اخیر با تولید ماشینهای لباسشویی و کولر پرتابل تمام پلاستیکی در زمره بهترین و معتبرترین شرکتهای تولیدی لوازم خانگی ایران قرار گرفت.به دنبال موفقیتهای چشم گیر شرکت درزمینه تولید محصولات خانگی که بسیاری از آنها به دریافت مهر استاندارد نیز نائل آمدند و همچنین افزایش سرمایه وتولید در سال 1345 به «شرکت انیورسال (سهامی خاص) » تغییر نام داد که د رسال 1355 به «شرکت انیورسال (سهامی عام)» و در سال 1362 به نام فعلی یعنی «شرکت آبسال (سهامی عام)» تغییر نام یافت.
از آنجایی که سفال دوران صفویه کمتر بررسی شده اند لازم است که از زوایای مختلف این سفالها مورد بررسی قرارگیرند که از جمله می توان به نقوش و تناسب های رنگ اشاره کرد.آنچه که ساخته شده است در واقع برگرفته از نقوش و تناسب های رنگی سفالینه های دوران صفوی است که هدف این کار شناسایی و باز آفرینی ترکیب های زیبایی شناختی آن دوران است . نقش یکی از ظروف برگرفته از سنگ مزار محرابی مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی و دیگری بخشی از تزئینات نورگیر قندیلخانه از این مجموعه می باشد.
تاریخچه سفال و لعاب در دوره صفوی
ظروف کوباچی
ظروف ایزنیک
ظروف زمینه سفید ( گامبرون )
ظروف سفید و آبی اواخر دوره صفویه
سفالینه سلادن
ظروف سفالین نقاشی شده براق :
شامل 24 صفحه فایل word
مقدمه
رنگ آمیزی در میان مردم فلات ایران سابقه ای دراز دارد. اگر اینک زمان شروع آن را (در گذشتهی دور) ندانیم و نتوانیم نخستین جماعتی از این فلات را که بکار رنگ آمیزی پرداخته اند بشناسیم. باری به این می توانیم توجه داشته باشیم که «گل اخرا»ی سرخ و زردی که در باستان که در باستان بکار تهیهی ظروف سفالین می رفته، و یا گل تیرهای که از آن ظرف سفالی یکپارچه سیاه می ساخته اند چشم جماعات اولیه را با ظروف یکپارچه رنگین طبیعی آشنا کرده بوده است.
خاصه که با استفاده از آتش، ظروف گلی پخته به صورت سفال در می آمده و در مجاورت درجات مختلف حرارت آفتاب و آتش، کم رنگ و پررنگ می شده است و رنگ آمیزی نویی در برابر چشمان مردم قرار می گرفته و الهام بخش سلیقه ها می گردیده است.
شاید برخورد به گیاهانی که دارای مواد و مایعات رنگین بوده اند، یکی از وسائل رنگ آمیزی پاره ای از لوازم زندگانی (چون رنگین کردن بافته های اولیه) بوده باشد.
برخورد به خاک های معدنی «گچ و آهک» و همچنین گل اخرا قرمز که با آنها دیوار کومه ها را می آلودند، و آنها را سفید یا قرمز مینمودند، شاید که شروع رنگ آمیزی ای بوده باشد که دیرتر زمینهی وسیعی یافته است.
چند زمان طول کشیده تا توفیقی در این راه حاصل شده معلوم نیست زیرا برخورد تصادفی به مادهی رنگین گیاهی یا معدنی و دانستن اینکه عصارهی گیاه «اوسکوتی» زرد لیمویی خوشرنگ به دست می دهد یا از برگ درخت «کول» رنگ مشکی روشن و از پوست تنهی درخت گردو، رنگ مشکلی خوشرنگ به دست می آید، یا گیاهانی که بر سر خود قرمز دانه دارند و رنگ قرمز آنها در مجاورت هوا و آفتاب تیره می شود، و یا برخورد به سنگ منگنز و دریافت خاصیت رنگین آن که مخلوطش با آب و رسیدن گرما به آن، رنگ تیره ای به دست می دهد، قاعدتاً با دنیای آنروز وقت زیادی برای تجربه اندوختن لازم داشته است.
در فلات ایران، همهی ظروف سفالین مکشوفه از نقاط باستانی (که دارای نقوش تیره هستند) با کمک سنگ منگنز منقش و مزین شده اند.
نقش بندی بر روی ظروف سفالین هنوز در بلوچستان معمول است و کوزه گران روستای «کلپورکان» از همین سنگ منگنز استفاده میکنند. تماس دائم با طبیعت اطراف و مدافعه بر روی مواد و امکاناتی که در حوالی محل سکنای جماعات بدوی وجود داشته، آدمی را برای توجه به خاصیت مواد، کنجکاو می کرده است.
برخورد آنان به براده های فلزات (که احیاناً در دسترس آنان بوده) چون مس، قلع و سرب، یا «کوبالت» (سنگ لاجورد) و سنگ چخماق و گوگرد، و اندیشمندی در اینکه براده ها را می توان با سنگ به صورت نرمی سائید و آنها را خمیر مایه کرده بکار برد، شاید برداشتهایی اولیه برای تهیه رنگ های لعابی باشد که در هزارهی سوم پیش از میلاد در ایران زمین به ثمر رسیده است.
زنگار مس، رنگ سبز فیروزه ای میداده، سنگ چخماق و سرب، رنگی در زمینهی زرد ایجاد می کرده، سرب و منگنز و سنگ چخماق، رنگی قهوه ای ساخته است. این گیاه «اوشنان» که گیاه سرزمین های شورهزار و کویری است و به «زاج سیاه» یا سود معروف است از چه زمانی در کار لعاب سازی برای ظروف سفالی بکار گرفته شده است، معلوم نیست.
ظروف لعابی رنگین
در شروع به لعابکاری، و در مراحل ابتدائی گرچه قشری از لعاب روی سفال ها را می پوشانده است ولی بدیهی است که آشنایی به مراتب کم رنگی و پر رنگی رنگ های لعابی یا نتیجهی ترکیب آنها (به کمک رنگ های معدنی) به تدریج و در طی زمانهها دست داده است و بعلاوه، توجه به میزان حرارت لازم، خود عملی است که در گذشته معیاری نداشت و لعابکاری روی تجزیهی شخصی به آن توجه یافته و چه بسا که حرارت اندکی بیش از حد لزوم، سبب پر رنگ شدن، یا حرارت کمتری باعث خامی رنگ می شده است. بنابراین، رنگ های لعابی در آن زمان برحسب میزان تابش آتشی که اغلب، اختیار آن از عهده خارج می شد به دست می آمد و فقط توجه و مهارت لعابکار میتوانست تا حدی از روی پیشبینیهای به دست آمده از تجربه، رنگهای لعابی نزدیک به دلخوه را باعث شود.
بنابراین، می توان دریافت چه بسا که با در نظر داشتن نسبت اختلاط رنگ ها، بر اثر غفلت از میزان تابش آتش و توجه نداشتن به افزایش و یا کاهش هیمههای کوره، نتیجهی کار، رضایت بخش نمیشده و چه بسا که بر حسب تصادف، رنگ های لعابی از کار، خوب در می آمده است.
علاوه بر پاره سفال هایی که در کشور ما یافت شده است می توان به پاره سفال های یافت شده در چین که توسط کوره ی Qionglai پخت شده اند اشاره کرد. (3)
مطالعة لعاب مات فاز جدای چین باستان از کورهQionglai
1-3 ترکیبات شیمیایی و ویژگی های پاره سفال ها . همانطور که در جدول 1 پیداست لعاب ها منتسب به لعاب های سیلیکات – اکسید منیزیم – کلسیا هستند که حجم اکسید منیزیم و کلسیای آنها بطور غیرمعمولی بالاست .
تنوع رنگ بدنه و رنگ لعاب به شرایط افت و غیر اشتعال (مثلاً دمای اشتعال، زمان و اتمسفر موجود در کوره های اژدهایی با چوب بعنوان سوخت )مرتبط می شود. بطور کلی برای یون های آهن Labile یک تعادل کاهش – اکسیداسیون وجود دارد که توسط موقعیت ذوب لعاب و اتمسفر یا جو کوره تعیین شده است.
2-3- ویژگی های فیزیکی اجسام : این اجسام یا بدنه ها کاملاً نفوذپذیر هستند، ذرات کوراتز سفید در آنها بدام افتاده و سطوح شکستگی آن زبر است و سفال های سنگی کدر مانند نمایانگر اشتعال با مقادیر مختلف می باشد. جذب آب ،نفوذپذیری و چگالی تودةآنها در جدول 2 آمده است.
3-3- زیر ساختار لعاب ها و دلیل جدایی فاز یا مرحلةمایع – مایع: الگوی XRD ی لعاب Q6 (شکل 1) بیانگر حضور کریستال کوارتز حل نشده (به میزان اندک در لعاب می باشد و بخش اعظم لعاب یک فاز ناریخت یا غیرمتبلور است .
هر دو (شکل 3 و 1)بیانگر آنند که لعاب ها از یک ساختار مرحله جدای قطره ای بسیار ریز متفرق می باشند که در آن قطر معادل قطرات بین 0.1-0.4mm میباشد در ساختار غیرآمیختنی مایع – مایع قطرات مجزا از SiO2 غنی هستند و سرچشمه یا ماتریکس آن از Ca,Mg, P, Ti, Fe غنی میباشد (شکل 3)نمودارهای SAD این قطرات و ماتریکس ها بیانگر رنگها متفرق منتسب با مرحله های ناریخت یا نامتبلور می باشند (شکل 3) بر اساس ایده های کریستالو شیمی غیر آمیختنی مایع – مایع از رقابت میان کاتیون هایی سرچشمه می گیرد که سعی دارند یکدیگر را احاطه کنند بطوریکه کمترین ساختار اکسیژه انرژی وجود داشته باشد / منوط به محدودیت های مربوط به تمایل سیلیکا برای شبکه سازی)هر چقدر تفاوت نیروی یون میان یون سیلیکون با یک یون اکسیژن و یون متعادل کننده با یک یون اکسیژن بیشتر باشد، تمایل برای عدم آمیزش بیشتر می شود.
سیستم SiO2-CaO شامل یک فضای ثابت غیر آمیختنی میان مایع ها می باشد که در دمای 1700 درجه دارای حدود 70, 97 mol./SiO2 می باشد. اضافه کردن Al2O3 برای جداسازی مرحلةمایع مایع دمای عدم آمیزش و مخلوط را کاهش می دهد، چرا که بخش مربوطه به عدم آمیزش به زمینة ternay گسترش می یابد.
که می تواند اهمیت قابل توجهی داشته باشد. بنابراین جداسازی فاز یا مرحله در لعاب های این کار، ابتدا باید با تمایل قوی برای عدم آمیزش میان SiO2, RO (CaO-MgO) مورد بررسی قرار گیرد. با در نظر گرفتن پولاریزش یا دوگانگی اتم های اکسیژن غیرمتصل در مقایسه با اتم های متصل تغییر دهنده های دیگری چون یون های آهن و تیتانیوم و فسفری موجود در فاز، از اکسیدهای CaO, MgO با مقادیر قابل توجهی اتم های اکسیژن غیرمتصل غنی هستند که در نتیجه جداسازی فاز یا مرحله ارضاءمی شود . Al2O3 بعنوان عامل متجانس کننده در چنین سیستم هایی (که خاصیت قلیایی کمی دارند) عمل می کند که می تواند دمای عدم آمیزش را به کمتر از دمای مایع کاهش دهد و در نتیجه از ایجاد ساختار ریز فاز جدایی که در معرض تخریب مشخصه های لعاب قرار دارد ، جلوگیری کند. پس از ملحق کردن R2O به K2O و RO به CaO و نادیده گرفتن مقادیر اندک Fe2O3, TiO2, P2O5 ترکیبات لعاب با سیستم کواتر ناری K2O-CaO-Al2O3-SiO2 (که دارای میزان جداسازی قابل توجهی ست [3] و در آن جداسازی فاز مایع – مایع با اضافه کردن آلومینا و قلیا به حداکثر می رسد) مرتبط می باشد . همانطور که در شکل 4 پیداست ، شش ترکیب لعاب به سمت چپ مرز عدم آمیزش 1200 درجةسانتیگراد کاملاً نزدیک هستند. بخش عدم آمیزش مایع – مایع باید در کمتر از 1200 درجه گسترش یابد. بنابراین ما می توانیم اینطور نتیجه گیری کنید که لعاب ها برای ساختار فاز جدا ویژگی ترمودینامیک به بار می آورند. ترکیب شیمیایی و تاریخ گرمایی هر دو فاکتورهای کلیدی شکل گیری جداسازی فاز درچرخة cooling می باشند. کورةاژدهای هیل کلایمینگ دراز (که به کرات مورد استفاده قرار می گیرد در جنوب چین) نیازهای میزان خنک کنندگی اندک که برای جداسازی فاز ضروری ست را ارضاء می کند.