مقدمه
علم مدیریت که در اثر گردهمایی به جای زندگی فردی در تکامل زیست محیطی بشر شکل گرفته با توسعه سازمانها پیچیدهتر شد به طوری که با افزایش روزافزون سازمانهای مختلف در قرن بیستم، مدیریت به عنوان یک پدیده تعیینکننده در سرنوشت کشورها و سازمانها مطرح گردید. این علم از زمانی که انسان دریافت که به تنهایی توانایی انجام کارها به نحو مورد نظر را ندارد شروع و در این قرن فقط متحول گردید ولی همین تحول از دید کشورها و سازمانهای مختلف به ویژه در دهههای اخیر با روشهای گوناگون انجام گرفته و عملکردهای متفاوتی را نیز در برداشته است. این تحول در جایی عملکرد مثبتی را باعث گردیده که با انتخاب و به کارگیری روش صحیح مدیریت زمینه استفاه از تمامی امکانات مادی و انسانی در آن فراهم شده. از استعدادها، توانها، ضمن شکوفا شدن بهرهگیری مورد نظر نیز حاصل شده و در این حالت بوده که از عوامل تولید نظیر نیروی انسانی، سرمایه، تکنولوژی و کار و استفاده کارآ و اثربخش گردیده و بین متغیرهای ساختار اداری، منابع مالی، تخصص نیروی انسانی همبستگی لازم مشاهده شده است و در جایی نیز با این تحول انجام پذیرفته و یا در جهت خلاف نوع اول بوده است به عبارت دیگر درست اندیشیدن و مدیریت صحیح کلید پیشرفت در کشورها و سازمانهایی بوده است که توانستهاند از منابع موجود به نحو مورد نظر استفاده و به هدفهای از پیش تعیینشده خود دست یابند. در راستای تحولهای یاد شده سازمانها در پی روشهای مدیریتی جدیدتر و مؤثرتری بودهاند. مدیران این سازمانها در صدر تجدیدنظر در هدفها استراتژیها ـ ساختار و فرهنگ سازماندهی خود شدهاند. آنها سعی کردهاند به نیروی انسانی بیش از پیش اهمیت دهند و تلاشهایی که در زمینههای یاد شده در حال انجام است نشانگر این نکفته بوده که این تلاشها به سوی هر چه بیشتر حرفهای کردن مدیریت پیش رود. با نگاهی به سابقه و تاریخ زندگی بشر از ابتدای پیدایش او درمییابیم که مدیریت به مفهوم کلی سابقهای برابر با زندگی اجتماعی انسان دارد پدیدهای نوظهور نیست و گرچه دانش مدیریت در قرن بیستم اهمیت بیشتری پیدا کرده ولی مروری بر تاریخچه آن نشانگر آن است که این پدیده از همان ابتدا به نوعی وجود داشته و با تکامل زیست انسان فقط متحول گردیده است. اولین کاربرد علم و مدیریت توسط انسان غارنشین و به صورت کار توسط و از طریق دیگران با رعایت اصل تقسیم کار در زمانی که انسان برای محافظت از خود با جابجایی سنگی در مقابل غار خود در زمان ورود و خروج از غار و اطاعت از فردی به نام سرکرده آن را انجام میداد پدیدار گشت. با گسترش زندگی اجتماعی و روی آوردن به زندگی قبیلهای، رهبری سنتی به وجود آمد که انجام وظیفههای مختلف مدیریت در اداره این قبیلهها توسط رئیس قبیله شکل میگرفت با گسترش این نوع زندگی و برنامهای برای تصرف سرزمینهای دیگر، سازماندهی افراد برای این کار کنترل و نظارت در قالب به کار گماردن افراد و همچنین دریافت باج و خراج، مدیریت نظامی شکل گرفته و با گسترش آن مدیریت سیاسی نیز در قالب آن به وجود آمد که قرون باستانی را در برگرفته و تا قبل از قرون وسطی به عنوان تنها روش مدیریت آن جوامع مطرح گردید. با به قدرت رسیدن مذهبیون در اروپا در قرون وسطی و تا قبل از دوره رنسانس، انجام وظایف مدیریت توسط مذهبیون در اروپا مطرح گردیده و اداره آن جوامع به صورت مدیریت مذهبی اعمال میگردید. با شروع رنسانس و انقلاب صنعتی ار اروپا تحول در صنایع و تغییر ماهیت سازمانی آن جوامع از حالت فئودالیته و کشاورزی به صورت صنعتی و عدم کاربرد اداره سازمانها از طریق سنتی باعث پیدایش نظریههای جدیدی در سال 1911 توسط دانشمندی به نام فردریک وینسلوتیلور در قالب مدیریت علمی گردید که تاکنون نیز ادامه دارد.
اصول مدیریت علمی
1- کشف روش علمی برای انجام هر علمی به جای روش غیرعلمی 2- انتخاب کارکنان با استفاده از روشهای علمی برای انجام هر کار و آموزش آنها برای انجام وظیفههای تعیینشده به جای اینکه خودکاری را انتخاب نموده و در آن آموزش ببیند. 3- همکاری صمیمانه کارکنان و مدیران به منظور اطمینان بر اینکه نتایج کارشان با اصول و موازین علم مورد نظر هماهنگ میباشد. 4- تقسیم تقریباً مساوی و منطقی کار بین مدیران و کارکنان به جای اینکه برخلاف گذشته تمامی کار و مسئولیت به عهده کارکنان بود و مدیران فقط بخشی از کار را که بهتر از دیگران انجام میدادند قبول میکردند. مکانیزم یا روشهای اجرایی اصول مدیریت 1- بررسی و اندازهگیری زمان دقیق هر جزء کار و تعیین نحوه انجام آن. 2- تخصصی کردن کارها در سازمان و ایجاد سرپرستیهای جداگانه 3- استاندارد کردن کلیه ابزار و وسایل کار و تعیین بهترین شیوه استفاده از آن 4- تهیه شرح وظایف هر یک از کارکنان 5- تنظیم سیستم پرداخت حقوق و دستمزد متناسب با کیفیت کارکنان به نظر تیلور ازدیاد تولید فقط در اثر فعالیت بیشتر کارکنان صورت نمیگیرد و عواملی از قبیل تجزیه و تحلیل کار، ساده کردن و حذف عملیات بیمورد و همچنین بررسی حرکات و زمان صرف شده در انجام کار نیز در ازدیاد تولید تأثیر به سزایی دارد. به عقیده وی زمانی که افراد دقیقاً متناسب با شرح وظیفههای انتخاب شده آموزش داده شده به آنها کاری داده شود که به بهترین نحو بتوانند انجام دهند کارآیی سازمان بالا رفته سود بیشتری نصیب کارگران و کارفرمایان گشته و تضاد منافع بین آنها و بحرانهای کارگری از بین رفته و یا به حداقل میرسد. تیلور تأکید زیادی بر اصل استاندارد کردن کار، وسیله کار و زمان انجام کار داشته و از طریق پاداش بر مبنای عملکرتد سعی بر آن دارد که سازمان را به صورت ماشینی کارآمد درآورد تا حداکثر کارایی با حداقل مصرف هزینه، زمان و نیروی کار عاید سازمان گردد. او اخراج کارگر را به صورت عدم نیاز و همچنین کوتاهی وظیفه از اصول مدیریت میداند. مدیریت چیست؟ کلمه مدیریت تصوری از گروهی از افراد در یک سازمان را به وجود میآورد. از این نظر در نوع و اعضاء سازمانی مشاهده میشوند. مدیران و گروههای دیگر، گروه دوم در زمره واحدهای غیر مدیریتی قرار دارند. مدیریت به معنای گروهی از اعضاء سازمان است که مسئولیت پستهای اجتماعی برای اینکه یک سازمان به هدف خود برسد را به عهده میگیرد. یکی از قدیمیترین تعریفهایی که از مدیریت شده است آن را هنر انجام کار توسط و از طریق دیگران مطرح نموده است. مری پارکرفولت بیکی از پیشگامان علم مدیریت، آن را به عنوان فعالیتی در جهت هماهنگ نمودن مردم، کار سیستم در جهت رسیدن به هدف سازمان تعریف نموده است. هدایت تلاشهای کارکنان، ایجاد انگیزه در آنان، کنترل فعالیتها و اصلاح و تغییر رفتار آنها در جهت رسیدن به هدف سازمان را مدیریت گویند. به طور کلی مدیریت میتواند مرحلهای از برنامهریزی سازماندهی، رهبری و کنترل منابع سازمانی در جهت رسیدن به هدفهای سازمانی تعریف گردد. کاربرد مهارتهای سهگانه مدیریت مهارت فنی: این مهارت در ردههای پایین سازمان اهمیت بیشتری دارد و به بالا رفتن مقام مدیر در سلسله مراتب سازمانی و دور شدن علمی او از کارهای فنی نیاز به این مهارت کمتر احساس گردیده و در مقابل نیاز به مهارتهای دیگر بیشتر احساس میگردد. به طوری که در سطح عالی سازمان مدیران ممکن است با حداقل آگاهی از مهارتهای فنی و با اتکا به مهارتهای دیگر بتوان وظایف خود را به نحو مؤثرتری انجام دهند. مهارت انسانی: به مفهوم قابلیت کار کردن با دیگران در هر سطحی دارای اهمیت بسیار است ولی کاربرد این مهارت در ردهی مدیرانی است که تماس مستقیم بین آنها و زیردستان زیاد باشد این گونه تماسها معمولاً در سطح مدیران میانی بیشتر دیده میشود. در ردههای بالاتر سلسله مراتب سازمانی تعداد این گونه تماسها رو به کاهش گذارده نیاز به این مهارت نسبی شده و نیاز به مهارت ادراکی بیشتری احساس میگردد. مهارت ادراکی: در سطح مدیران عالی سازمان کاربرد بیشتری داشته و به طور کلی مهمترین قابلیت یک مدیر محسوب میگردد. این مهارت در پستهای حساس و پرمسئولیتی که ماهیت سازمان بر شناخت عوامل محیطی استوار است جنبه حساستری پیدا میکند. سازمان سازمانها یا تشکیلات اداره امور تودههای انسانی از دیرباز نقش بسیار مهمی در زندگی اجتماعی بشر به عهده داشتهاند و گرچه این نقش در طول تاریخ زندگی او همواره تعیینکننده بوده است ولی اهمیت آن بیشتر از انقلاب صنعتی و پیدایش سازمانهای بزرگ صنعتی، بازرگانی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی که بر اثر تغییر ساختار اقتصادی آن زمان از کشاورزی یا فئودالیته ساختار صنعتی روی داده جلوهگر شد هر یک از سازمانهای یاد شده هدفها و کارکردهایی دارند که بدان وسیله نیازهای آنان را برطرف مینماید و با توجه به اینکه دوام هر سازمان بستگی مستقیم به کاربرد آن دارد انتخاب صحیح این تشکیلات نفش بسیار ارزندهای میتواند داشته باشد.
فرمت ورد تعداد صفحات 47
این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 130 صفحه می باشد .
مقدمه
علم مدیریت که در اثر گردهمایی به جای زندگی فردی در تکامل زیست محیطی بشر شکل گرفته با توسعه سازمانها پیچیدهتر شد به طوری که با افزایش روزافزون سازمانهای مختلف در قرن بیستم، مدیریت به عنوان یک پدیده تعیینکننده در سرنوشت کشورها و سازمانها مطرح گردید. این علم از زمانی که انسان دریافت که به تنهایی توانایی انجام کارها به نحو مورد نظر را ندارد شروع و در این قرن فقط متحول گردید ولی همین تحول از دید کشورها و سازمانهای مختلف به ویژه در دهههای اخیر با روشهای گوناگون انجام گرفته و عملکردهای متفاوتی را نیز در برداشته است. این تحول در جایی عملکرد مثبتی را باعث گردیده که با انتخاب و به کارگیری روش صحیح مدیریت زمینه استفاه از تمامی امکانات مادی و انسانی در آن فراهم شده. از استعدادها، توانها، ضمن شکوفا شدن بهرهگیری مورد نظر نیز حاصل شده و در این حالت بوده که از عوامل تولید نظیر نیروی انسانی، سرمایه، تکنولوژی و کار و استفاده کارآ و اثربخش گردیده و بین متغیرهای ساختار اداری، منابع مالی، تخصص نیروی انسانی همبستگی لازم مشاهده شده است و در جایی نیز با این تحول انجام پذیرفته و یا در جهت خلاف نوع اول بوده است به عبارت دیگر درست اندیشیدن و مدیریت صحیح کلید پیشرفت در کشورها و سازمانهایی بوده است که توانستهاند از منابع موجود به نحو مورد نظر استفاده و به هدفهای از پیش تعیینشده خود دست یابند.
در راستای تحولهای یاد شده سازمانها در پی روشهای مدیریتی جدیدتر و مؤثرتری بودهاند. مدیران این سازمانها در صدر تجدیدنظر در هدفها استراتژیها ـ ساختار و فرهنگ سازماندهی خود شدهاند. آنها سعی کردهاند به نیروی انسانی بیش از پیش اهمیت دهند و تلاشهایی که در زمینههای یاد شده در حال انجام است نشانگر این نکفته بوده که این تلاشها به سوی هر چه بیشتر حرفهای کردن مدیریت پیش رود.
با نگاهی به سابقه و تاریخ زندگی بشر از ابتدای پیدایش او درمییابیم که مدیریت به مفهوم کلی سابقهای برابر با زندگی اجتماعی انسان دارد پدیدهای نوظهور نیست و گرچه دانش مدیریت در قرن بیستم اهمیت بیشتری پیدا کرده ولی مروری بر تاریخچه آن نشانگر آن است که این پدیده از همان ابتدا به نوعی وجود داشته و با تکامل زیست انسان فقط متحول گردیده است.
اولین کاربرد علم و مدیریت توسط انسان غارنشین و به صورت کار توسط و از طریق دیگران با رعایت اصل تقسیم کار در زمانی که انسان برای محافظت از خود با جابجایی سنگی در مقابل غار خود در زمان ورود و خروج از غار و اطاعت از فردی به نام سرکرده آن را انجام میداد پدیدار گشت. با گسترش زندگی اجتماعی و روی آوردن به زندگی قبیلهای، رهبری سنتی به وجود آمد که انجام وظیفههای مختلف مدیریت در اداره این قبیلهها توسط رئیس قبیله شکل میگرفت با گسترش این نوع زندگی و برنامهای برای تصرف سرزمینهای دیگر، سازماندهی افراد برای این کار کنترل و نظارت در قالب به کار گماردن افراد و همچنین دریافت باج و خراج، مدیریت نظامی شکل گرفته و با گسترش آن مدیریت سیاسی نیز در قالب آن به وجود آمد که قرون باستانی را در برگرفته و تا قبل از قرون وسطی به عنوان تنها روش مدیریت آن جوامع مطرح گردید. با به قدرت رسیدن مذهبیون در اروپا در قرون وسطی و تا قبل از دوره رنسانس، انجام وظایف مدیریت توسط مذهبیون در اروپا مطرح گردیده و اداره آن جوامع به صورت مدیریت مذهبی اعمال میگردید. با شروع رنسانس و انقلاب صنعتی ار اروپا تحول در صنایع و تغییر ماهیت سازمانی آن جوامع از حالت فئودالیته و کشاورزی به صورت صنعتی و عدم کاربرد اداره سازمانها از طریق سنتی باعث پیدایش نظریههای جدیدی در سال 1911 توسط دانشمندی به نام فردریک وینسلوتیلور در قالب مدیریت علمی گردید که تاکنون نیز ادامه دارد.
نارساییهای موجود در این مدیریت سرآغاز مطالعاتی توسط التون مایر در دهه 1930 گردید که منجر به پیدایش مکتب روابط انسانی گردید در پی نظریه مایو نظریههای دیگری توسط کیلرت و کریس آرگرس مطرح شد که به نام مکتب انسانگرایی صنعتی شناخته شد. پس از جنگ جهانی دوم و پیشرفتهایی که در زمینه تکنولوژی، ارتباط، محاسبههای الکترونیکی به وجود آمد امکان بهرهبرداری از تکنیکهای کمی در طراحی مدلهای تصمیمگیری مدیریت و استفاده از ریاضیات کاربردی برای حل مسائل مدیریت فراهم کردید و حل نارساییهای مدیریت از این طریق عملی گردید و به دنبال آن مکتبی مبتنی بر تئوری سیستمها پا به عرصه وجود گذاشت که مدیریت را براساس تجزیه و تحلیل سیستمها و روشها اعمال مینماید.
فهرست مطالب
مقدمه
مکانیزم یا روشهای اجرایی اصول مدیریت
مدیریست چیست
سازمان
ویژگیهای سیستم
ویژگیهای اساسی آموزش پودمانی
آموزش الکترونیک
ضرورت ارزشیابی
اهداف ارزشیابی
اصول ارزشیابی جامع و فراگیر
اهداف ارزشیابی
اصول ارزشیابی از اثربخشی آموزشی
تعریف مکاتبات اداری
اصول تهیه گزارشهای مورد نیاز آموزشگاه
مهارتهای ارتباطی
روشهای آموزش مهارتهای ارتباطی
روانشناسی عمومی و جامعهشناسی
ارتباطگیری موثر و موانع ارتباطی با دیگران
موانع ارتباطی رایج
نظارت بر امور مالی آموزشگاه
تهیه محتوای مربوط به خلاقیت و نوآوریهای مدیر
منابع و مأخذ
یکی از خرده سیستم های جامعه که خود توسعه آفرین و موتور محرکه همه ابعاد توسعه است، آموزش و پرورش می باشد. فرآیند توسعه، تغییر و تحول در همه نهاد اجتماعی ، به ویژه آموزش و پرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر است. همانگونه که فیلیپ کومبز ، میگوید: « ریشه ی اصلی همه مشکلات و بحران های تعلیم و تربیت در مدیریت آموزشی است» اگر مدیریت آموزشی اصلاح گردد و تغییر و تحول اساسی در آن ایجاد شود مسائل و مشکلات دیگر نظام آموزشی نیز اصلاح خواهد شد .
یکی از راه های تغییر و تحول در مدیریت آموزشی و اصللاح آن به کارگیری سبک مدیریت مشارکتی است.
آموزش و پرورش بنا به رسالت خود فرهنگ ساز مشارکت می باشد اما با توجه به اهمیت مشارکت و شیوهی مدیریت مشارکتی؛ این تغییر و تحول را باید اول از درون خود نهاد تعلیم و تربیت آغاز کرد و بعد به دیگر نهادهای جامعه ترویج داد .( ابراهیمی ، 83)
در شرایط متغیر و متحول، امروزی تنها ادامه راه گذشته براساس تجربه های گذشته کافی نخواهد بود و دوام و حیات سازمان بر فکر و عقیده تازه و خلاق نیاز خواهد داشت. در واقع قوه خلاق موجود در یک سازمان، یکی از با ارزش ترین سرمایه های آن سازمان است که توسط مدیریت سازمان بارور می شود. اولین و مهمترین الزامات برای ترویج خلاقیت و نوآوری در سازمان تعهد و عزم راسخ مدیریت سازمان است.
علاقه و رغبت معلمان و دانش آموزان در آزمایش و به کار گیری روش ها و فنون تازه و انجام فعالیتهای خلاقانه بستگی زیادی با سبک ها و روش های مدیریتی دارد.
به رغم اکثر صاحب نظران علم مدیریت، سبک مدیریت مشارکتی مناسب ترین سبک برای رشد و شکوفایی خلاقیت در مدرسه است .( سام خانیان ، 87 )
بیان مسأله
مدیریت مشارکتی به عنوان وسیله برای انسان کردن کار و برانگیختگی بیشتر کار کنان، تقریباً در هر سازمانی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. مدیریت مشارکتی با توان بالقوه خود برای حل تناقضات سازمانی، مسائل به طور گروهی، هدف گزینی، برقراری ارتباط اثر بخش، بهبود روابط میان گروهی و ارزشیابی به وسیله همکاران، توجه فزآیندهای را به خود جلب کرده است.
مشارکت؛ ارزش های انسانی را در سازمان نگهبانی میکند. زیرا نیازهای کارکنان برای ایمنی، مناسبات اجتماعی، احترام و خودشکوفایی را پاسخ می گوید. ( دوستار محمد، 1380)
امروز شعار« نابودی درانتشار شماست مگر اینکه خلاق و نوآور باشید.» در پیش روی مدیران همه سازمان ها قرار دارد.
سازمانهای آموزشی نیز همچون سایر سازمان ها برای ادامه حیات خود در محیط متغیر و متحول کنونی ضروری است که سنتها و عادتهای منسوخ گذشته را کنار بگذارند ودر پیخلاقیت، نوآوری مستمر برای توسعه پایدار و دوام حیات خود باشند.
نقش مدیران به عنوان کسانی که بستر مناسب را در جهت بروز خلاقیت در سازمان ها فراهم میآورند انکارناپذیر است. بنابراین بررسی رابطه ی بین سبک مدیریت مدیر و خلاقیت دبیران در مدارس امری اجتناب ناپذیر است. ( مهدی فیضی، 1386)
با توجه به مطالب فوق در این تحقیق به بررسی رابطه ی بین مدیریت مشارکتی و خلاقیت دبیران پرداخته می شود.
ضرورت و اهمیت پژوهش
اندیشه ی کشانیدن گروه به کارگروهی گام مهمی در پرورش گروه به صورت یک واحد موفق می باشد. اگر مدیران کارکنان را برای مشارکت در تصمیم گیری ها قابل ندانند؛ از سویی کارکنان برای مشارکت از خود شور و شوق نشان نخواهند داد و از سویی دیگر مدیران سازمان از کمک های فکری و مشورت های کارکنان محروم خواهند ماند. در نتیجه به جای اینکه کار کنان با سازمان خود « اتصال عاطفی» داشته باشند به طور ذهنی از سازمان خود قطع رابطه میکنند و «گسیختگی عاطفی» در بین سازمان و افراد ایجاد می شود. ( دوستار محمد، 1380)
رهبری مبتنی بر مشارکت، همراه با آغاز دوره کلاسیک نوین عمومیت یافت. این نگرش به دنبال ایجاد هماهنگی در میان کارگزاران، در جهت دست یابی به اهداف سازمان از طریق فراهم آوردن زمینه های مشارکت در تصمیم گیری مورد توجه قرار گرفت.
اعتقاد بر این است که زمانی که کارکنان با هم در فرایند تصمیم گیری نقشی داشته باشند از تصمیمات اتخاذ شده، حمایت نموده و در نتیجه کارایی خودشان را افزایش میدهند. ارتباطات در مدیرات مشارکتی؛ چند جانبه است، همانطور که بین کار کنان، تبادل نظر انجام می شود بین رهبر و کارکنان نیز صورت میگیرد. مشارکت در تصمیم گیری به مزایای منجر می شود که از آنها به عنوان تحکیم روابط مدیر با کارکنان، ارتقای روحیه و رضایتمندی شغلی و کاهش وابستگی به رهبری را یاد می کنیم. ( ابراهیمی، 1380)
خلاء و شکاف میان عصر سنگ تا عصر فضا را خلاقیت و ابتکار پر کرده است. انسان در طول تاریخ زندگی خود همواره مدیون و مرهون ابداع و نوآوری خود بوده است. در عصر انفجار اطلاعات و توسعه سریع فناوری پرداختن به فرآیند خلاقیت و ارائه راهکارهای عملی برای رشد و آموزش آن امری ضروری است و اجتناب ناپذیر برای ادامه ی حیات یک جامعه است. هر چند خلاقیت بالقوه در انسان به ودیعه نهاده شده است. اما ظهور آن مستلزم پرورش و به کارگیری آن است . تورنس معتقد است. « انسان برای بقاء نیازمند است که قدرت خلاقیت را پرروش و مورد استفاده قرار دهد.»
گسترش و سرعت تغییر ات در سراسر دنیا باعث شده است که خلاقیت بیش از پیش اهمیت یابد، کشورها فقط با ابتکار و نوآوری می تواند خود را با شرایط جدید وفق داده و همگام با دگرگونی ها به پیش روند. بدیهی است که در دنیای پیچیده کنونی، سازمان هایی در رقابت با سایرین موفق تر اند که بتوانند از فرصت های پیش رو به بهترین نحو استفاده کنند و این امر جز با افزایش خلاقیت و نوآوری امکان پذیر نیست. ( فیضی 1386)
هدف از این پژوهش ، بررسی رابطه ی مدیریت مشار کتی و خلاقیت دبیران می باشد به این امید که نتایج این پژوهش بتواند تأثیر این سبک مدیریتی را بر خلاقیت بسنجد و فرهنگ مشارکت را در سازمان آموزش و پرورش و دیگر نهادهای جامعه گسترش دهد.
تعاریف متغیرها
متغیر مستقل : در پژوهش جاری« سبک مدیریت مشار کتی» متغیر مستقل می باشد.
متغیر وابسته : در این پژوهش « خلاقیت دبیران» متغیر واب سته می باشد.
تعاریف نظری
مدیریت: فعالیتی در جهت هماهنگ نمودن مردم،کار و سیستم در جهت رسیدن به هدف سازمان. ( ابراهیمی، 1383)
مشارکت : درگیری ذهنی و فکری در موقعیت گروهی است به نحوی که وی را در رسیدن به اهداف گروهی ترغیب و مسئول می ستازد. ( صادقی فرد و سید نقوی)
خلاقیت: توانایی ترکیب اندیشه ها و نظرات در یک روش منحصر به فرد یا ایجاد پیوستگی بین آنها می باشد. ( ابراهیمی، 1383)
اهداف پژوهش
با توجه به اینکه شیوه مدیریتی مطلوب می تواند موجب بهبود بخشیدن به کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش شود و تحولی در کیفیت و کمیت آموزش و پرورش به وجود آورد و اهمیتی که مدیریت مشارکتی در دنیای امروز دارد هدف از این پژوهش به بخش هدف های کلی و هدف های جزئی تقسیم می شود:
هدف کلی : بررسی رابطه ی مدیریت مشارکتی با خلاقیت دبیران
هدف جزئی
با جمع آوری و تجزیه و تحلیل نظرات دبیران دبیرستان های پسرانه و دختران شهرستان کازرون ؛ رسیدن به پاسخ سوالات زیر می باشد:
1- آیا میان مدیریت مشارکتی و خلاقیت رابطه ی وجود دارد؟
2- آیا میان سطح تحصیلات و خلاقیت رابطه ای وجود دارد؟
3- آیا میان سابقه ی خدمت و خلاقیت رابطه ای وجود دارد؟
4- آیا میان جنسیت و خلاقیت رابطه ای وجود دارد؟
محدودیت های پژوهش
محدودیت های پژوهش به شرح ذیل می باشد:
1- پژوهش منحصر به دبیرستان های شهرستان کازرون است که تعمیم آن به سایر مناطق آموزشی عاری از خطا ن خواهد بود.
تعداد صفحات : 80
فرمت فایل : Word
مقاله با عنوان مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست؟ در فرمت ورد در 9 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
مدیر اسلامی کیست و مدیریت اسلامی چیست؟
مدیریت اسلامی
صفات و شرایط یک مدیر اسلامی
ویژگی های اخلاقی مدیر اسلامی
منابع
مقاله با عنوان مدیرعامل موفق (راهکارهای صد روز اول یک مدیر عامل) در فرمت ورد و شامل مطالب زیر می باشد:
* چکیده
* جهش های مثبت در سازمان
* ایجاد تیم مدیریت
* اجرای طرحها
* تفهیم کامل سیاستها و ایجاد وفاق
* روشهای اجرایی و تحلیلی اطلاعات
* منابع