فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
پیشگفتار
بیعلاقگی به مسایل اجتماعی و سیاسی پیرامون خود و بیتفاوتی نسبت به مسایل عمومی جامعه از جمله مباحث مهمی است که در تحلیلهای سیاسی- اجتماعی جوامع مختلف مورد توجه دانشمندان علوم اجتماعی قرار گرفته است. ابراهیم مسعودنیا در مقاله "تبیین جامعه شناختی بیتفاوتی شهروندان در حیات اجتماعی و سیاسی" مینویسد: دانشمندان با استناد به نتایج بدست آمده از تحقیقات مختلف و با کاوش در باره مسائل مطرح جامعه، بی تفاوتی و بدبینی افراد را نسبت به این مسائل را مهم تلقی کرده و در نهایت به این نتیجه رسیده اند که هر چقدر بی تفاوتی بیشتر باشد، به همان اندازه بی نظمی ، فقدان مشروعیت نظام اجتماعی و ......بیشتر خواهد بود که در نتیجه این امر مانعی در جهت مشارکت سیاسی اجتماعی و رادعی در راه توسعه ملی است.
"بیتفاوتی را میتوان با رویکردهای متفاوتی تبیین کرد. جامعه شناسان غالبا" به عوامل اجتماعی اثرگذار در بیتفاوتی اشاره دارند. آنها عواملی نظیر ارزشها، هنجارها، نهادها، نقشها، یا بطور کلی ساخت اجتماعی، قشربندی، پایگاه اجتماعی اقتصادی، قومیت و.... را در بروز این پدیده مهم میدانند. روانشناسان به عوامل فردی نظیر انگیزه ها، قابلیتهای فردی، عزت نفس، علاقهمندی، احساس اعتماد، احساس اثرگذاری، احساس کارایی و...... نظر دارند. اقتصاد دانان به شرایط و بسترها و ظرفیتهای اقتصادی جامعه و فرد (درسطوح کلان و خرد) و رفتارهای اقتصادی افراد توجه نشان میدهند. علمای سیاسی معمولا به شکل حکومت، چگونگی توزیع قدرت، ساخت قدرت، وجود یا نبود مشخصههای دموکراسی، اپوزیسیونها، احزاب، گروههای سیاسی و....... توجه دارند"[1].
تعریف بیتفاوتی اجتماعی با توجه به این که با چه رویکردی به آن نگاه کنیم متفاوت خواهد بود، هارولد کاپلان و بنیامین سادوک آن را حالتی از نبود احساس درونی و عاطفه، عدم علاقه و درگیری هیجانی نسبت به محیط خود تعریف کرده اند.[2]
همچنین بیتفاوتی را نوعی تصور، طرز تلقی یا احساس تعریف کردهاند که از انتظار عدم تاثیرگذاری و تعیین کنندگی رفتار فرد در ایجاد نتایج ناشی میشود.
البته بهتر است برای تعریف این مفهوم، از مفاهیم مقابل آن یعنی مشارکت و درگیری بهره گیریم. که در این صورت، بی تفاوتی را میتوان به عزلت گزیدن و فقدان مشارکت در حد انتظار معنی کرد.
طرح مسئله:
بی اعتنایی افراد یا گروههای جامعه به مشکلات یکدیگر وهمچنین به مسائل و مشکلات جامعه، که معمولا از بیگانگی اجتماعی، احساس عدم اثربخشی، نارضایتی و عدم اعتماد نسبت به دیگران ناشی میشود، باعث ایجاد نا هنجاریهایی در ساختار اجتماع خواهد شد. این عوامل رفته رفته، افراد اجتماع را که به عنوان عناصر تشکیل دهنده همان اجتماع به شمار می آیند نسبت به موضوعات و مسائل اجتماعی بدبین و نسبت به آینده ناامید و انزوا طلب خواهد کرد. فردی که نسبت به جامعه احساس بیتفاوتی کند، احتمال دارد که از همه انواع مشارکت کناره گیری کرده و به صف افرادی که کاملاً بی تفاوت هستند بپیوندد و یا اینکه در سطوح مختلف جامعه مشارکت فعال نداشته باشد.
این تحقیق در پی دانستن این مسئله است که چند درصد از مردم تهران دارای چنین روحیهای هستند. و در حقیقت مهمترین سوال پژوهش این است: میزان رواج بی تفاوتی اجتماعی درمیان مردم تهران تاچه حد است؟
پرسش های تحقیق:
میزان رواج بی تفاوتی اجتماعی درمیان مردم تهران تاچه حد است؟
آیا پاسخگویان نسبت به سرنوشت خود حساس هستند؟
پاسخگویان چقدر خود را نسبت به سرنوشت دیگران مسئول میدانند؟
پرسش فرعی تحقیق:
میزان مشارکت مردم در مسائل اجتماعی چقدر است؟
هدف تحقیق:
بررسی میزان بی تفاوتی اجتماعی در بین مردم تهران
ضرورت و اهمیت موضوع:
بی تفاوتی ممکن است ابعاد مختلفی داشته باشد، که در اینجا بیتفاوتی اجتماعی مدنظر است. وجود روحیه بیتفاوتی اجتماعی در بین اعضای جامعه موجب کناره گیری افراد از مشارکتهای سیاسی، فرهنگی هم خواهد بود که این مسئله خود پیامدهای غیر قابل جبرانی از جمله کاهش مشارکت اجتماعی را در شبکه های مختلف به دنبال دارد، لذا تحقیق در این زمینه به دلایل پاسخگویی به سوالات زیر ضروری به نظر میرسد.
1-آیا بیتفاوتی اجتماعی موجب کاهش در نهادهای مدنی و خیریه ای می شود؟
2- آیابی تفاوتی اجتماعی بر روی همدلی و کمک به سایر انسان ها اثرگذار است؟
3- -آیا بیتفاوتی اجتماعی موجب فردیت سازی شدن انسانها در ارتباطات اجتماعی خواهد شد؟
4-آیا بی تفاوتی اجتماعی موجب کاهش همبستگی اجتماعی در ارتباطات اجتماعی خواهد شد؟
5-آیا بی تفاوتی اجتماعی موجب کاهش شرکت در محافل خویشاوندی، دوستان و همسایگان خواهد شد؟
6-آیا بیتفاوتی موجب کاهش به امید زندگی در آینده خواهد شد؟
7-آیا بی تفاوتی اجتماعی موجب بی انگیزگی در تلاش برای آینده ای بهتر در جهت کسب مادیات و معنویات در زندگی خواهد شد؟
8-آیا بی تفاوتی اجتماعی باعث پوچی گرایی در زندگی می شود؟
همچنین نتایج این تحقیق می تواند دستمایه مفیدی برای سیاستگزاران و مصلحین اجتماعی باشد.
پیشینه تحقیق:
مدارک موجود در کتابخانه ملی حکایت از آن دارد که در این زمینه مقالاتی در روزنامههای کشور به چاپ رسیده است، لیکن تا کنون هیچگونه تالیف یا تحقیق خاصی در باره بیتفاوتی اجتماعی موجود نیست. لذا به دو مقاله موجود در این زمینه اشاره می کنیم.
1- آسیب شناسی احساس بیتفاوتی در رفتارهای اجتماعی، خاکپور، بیژن، روزنامه خرداد، 26مهر 78 ص 6
2- تبیین جامعه شناسی بیتفاوتی شهروندان در حیات اجتماعی و سیاسی، ابراهیم نیا، مسعود، مجله اطلاعات سیاسی- اقتصادی شماره 167،168 مرداد و شهریور 1380 ص 152 تا 165
روش جمع آوری اطلاعات: نظر سنجی تلفنی بصورت پیمایشی و نمونه گیری تصادفی.
جامعه آماری: شهروندان مناطق 22 گانه تهران که دارای خط تلفن هستند
نحوه نمونه گیری: بر اساس فرمول کوکران
کلیات تحقیق
در این گزارش با به کارگیری نظرسنجی تلفنی و بدست آوردن آمارها، پردازش و تحلیل علمی آنها، سعی شده است تا به نظر مردم تهران درباره بی تفاوتی اجتماعی دست یافت. این گزارش حاصل جمع آوری پاسخ 600 نفر از مردم تهران به پرسشنامه تهیه شده توسط واحد نظرسنجی تلفنی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای موسسه همشهری است. این افراد به صورت تصادفی و بر اساس مراجعه به فهرست شماره تلفن ها (از 22000000 الی 88999999) انتخاب شدند. در این گزارش نظر کسانی که تمایل به پاسخگویی به تمام پرسش های تحقیق را داشته اند، منعکس شده است.
روش نظرسنجی
در این پژوهش، از نظرات عامه مردم به صورت تلفنی (نظرسنجی تلفنی) به روش پیمایشی و نمونه گیری تصادفی استفاده شده است. عددهای داخل جدول گرد شده است. در گزارش نتایج نظرسنجی ها ارتباط بین متغیرهای مستقل از قبیل جنس و سن و تحصیلات با متغیر وابسته مهم سنجیده و از کا اسکوار (chi-square) برای محاسبه سطح معنی داری آن استفاده می شود. نتایج قابل اعتماد (در سطح معناداری 95 درصد به بالا) گزارش خواهد شد.
جامعه نمونه
در این تحقیق نمونه آماری شامل 600 نفر از مردم تهران است، لازم به ذکر است که از این تعداد 50 درصد مرد و50 درصد زن هستند.
زمان اجرای نظرسنجی
این نظرسنجی از تاریخ 13 تا 17 تیر ماه 1387 توسط گروه نظرسنجی مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ای روزنامه همشهری انجام شده است.
پرسشنامه نظرسنجی
چکیده:
طرح نظرسنجی حاضر، به منظور دست یافتن به نظر مردم تهران درباره بی تفاوتی اجتماعی به اجرا درآمده است. یافته های این طرح به قرار زیر است:
- 50درصد از پاسخگویان زن و 50درصد مرد هستند.
- 32 درصد پاسخگویان در گروه سنی 30-21 سال قرار دارند.
- 44درصد از پاسخگویان دارای مدرک تحصیلی دیپلم هستند.
- 77 درصد از پاسخگو یان خود را در حد زیادی موظف به کمک به افراد ناتوان می دانند.
- 43 درصد از پاسخگویان در کارهای عام المنفعه تا حدی شرکت می کنند.
- 53 درصد از پاسخگویان معمولا منافع جمع را در نظر می گیرند.
- 37 درصد از پاسخ گویان در حد زیادی به همسایه های خود کمک می کنند.
- 49 درصد از پاسخ گویان شرکت در مهمانیهای فامیلی برایشان اهمیت دارد.
- 45 درصد از پاسخ گویان بی تفاوتی اجتماعی را بی اهمیتی به مسائل اجتماع میدانند.
- 85 درصد از پاسخگویان به مصدومین تصادفات احتمالی کمک میکنند.
- 59 درصد از پاسخگویانی که در تصادفات به مصدومین کمک نمیکنند علت آن را ترس از گرفتاری خود بیان کردهاند.
-98 درصد از پاسخگویان در مشکلات، با دردمندان همدلی می کنند.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:20
مقدمه:
منظر شعری در پی ارتقاء کیفیت محیط شعری است. کیفیت منظر شهری بوسیله ابزار فیزیکی و کالبدی حاصل می شود ولی اهداف عملکردی، زیباشناختی و هویتی هستند.
طی سالهای اخیر منظر شهری از اهمیتی روزافزون در ایران و دیگر کشورها برخوردار شده است که خود حاصل شدت یافتن مشکلات کیفی محیط شهری است. پدیده جهانی شدن و پیامد آن مقایسه ذهنی شهرها با هم و رقابت شهرها برای احراز هویت و تثبیت موقعیت نیز بر اهمیت توجه به کیفیت محیطی در شهرها افزوده است.
سیمای شهر – به مفهوم تجلی بصری – به خودی خود حائز ارزش نبوده بلکه تجربه و ارزیابی استفادهکنندگان است که تعیین کننده ارزش آن می باشد. بی تردید این تجربه تنها در سطح بصری انجام نشده و تنها در این سطح نیز باقی نمی ماند بلکه ویژگی های عملکردی و هویتی موجود بر تجربه بصری اثر گذار است و تجربه بصری خود بر ویژگیهای عملکردی و هویتی اثر می نهد.
هویت در روند ناگزیر جهانی شدن و نفوذ فرهنگی ؟؟ که از پشتوانه «تمدن» و «توسعه یافتگی» برخوردارند (دغدغه ملت هایی است که از رسانههای فرهنگی – تاریخی برخوردار هستند و واقعند که می بایست راستای توسعه عمومی خود را با مکنونات فرهنگ جامعه به گونه ای سازگار کنند که از طریق ارتقاء آن یارایی مقابله با آثار و تبعات ناخواسته این نفوذ قدرتمند امکانپذیر باشد.
مسأله این است که یکپارچگی فرهنگی جهان علیرغم ظاهر فریبندهاش بحران آفرین است و ما را از خود بیگانه می کند ما از طریق تمایزمان با دیگران هویت پیدا می کنیم و موجودیت ما با هویتمان گره خورده است.
دامنه معنای ما را فردیتمان، تا تعلقات در حوزه های گستردهتر تعیین میکند بر این باوریم که اگر مرز بین تمایزها مخدوش شود با جهانی بیمعنا، ملال آور و افسرده مواجه خواهیم شد.
مقاله حاضر به بررسی نقش منظر شهری در کسب هویت می پردازد و مفهوم هویت را در متن، زمینه و حس تعلق گسترش داده و بررسی میکند که اهداف منظر فقط بایستی در متن هویت باشد یا می تواند محتوای هویت را هم شامل شود در انتها برای موضوع فوق خیابان شهید بهشتی تهران به عنوان نمونه موردی انتخای شده و به کیفیتهای منظرین آن و پتانسیلهای آن برای تبدیل شدن به یک فضای جمعی بررسی خواهد شد.
پارادایم جهانی شدن
نوآوریهای فنی به ویژه فنآوری اطلاعات باعث دگرگونیهای شتابان در نواحی شهری دنیا شده است. وسائل ارتباطی جدید، فنآوری حمل و نقل و پشتیبانی جهان را به «دهکده جهانی» تبدیل کرده است. ایدئولوژی بازار آزاد آفرینش اقتصاد واحد جهانی را تربیت می کند. سازمان تجارت جهانی، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول و … جریان آزاد سرمایه در سراسر دنیا را اشاعه می دهند جهانی سازی در اقتصاد چیزی جز عریان شدن سرمایه داری نیست. شرکت های فرا ملیتی در حال شکل گرفتن هستند سرمایه های مالی در سراسر جهان با سرعت هر چه تمامتر به زیان اقتصادهای ملی جابجا می شوند. شهرها در کانون دگرگونیهای جغرافیایی تولید قرار دارند. لایه های نفوذ اندیشه جهانی را به طور آشکار می توان در شانگهای دید منظر شهر شانگهای به دو هویت مستقل تقسیم شده است: بومی و جهانی.
دکتر سید امیر منصوری جهانی شدن را پارادایمی مدرن و باعث کشمکش میان قدرتمندان و جامعه روشنفکران می داند.
هویت به عنوان پادزهر جهانی شدن در شکل بخشی به نگاهی نو در باب شهر به مراتب می تواند بسیار تأثیرگذارتر از دولت و احزاب سیاسی باشد.
حال با توجه به روند جهانی سازی و تأثیرگذاری آن از منظر شهر گرفته تا دنیای رسانه وقتی تا نحوه پوشش چگونه می توان با کیفیتی به نام منظر شهری که خود ایجاد هویت می نماید با پارادایم جهانی شدن مقابله کرد. پاسخ این سئوال با پرداختن به مقوله هویت شهر مشخص خواهد شد.
هویت
لغت نامه ها یا فرهنگ های فارسی تقریباً به نحوی مشابه به تعریف مفهوم هویت پرداخته اند و جامعاً هویت شهری نیز سخنی به میان نیاوردهاند برای مثال فرهنگ آموزگار در صفحه 870 بیان می دارد که: «هویت به ضمها و به کسر واو و به فتح یا با تشدید شناسایی، نام و نشان، شناسنامه (1333). لغتنامه گرانسنگ و ارزشمند دهخدا نیز به ریشه هویت یعنی هو اشاره دارد اما تعریف هویت و آگاهی چند فراتر برده است. نخست آنکه هویت را با مفهوم غایت پیوند زده و از بحثی قدیمی در فلسفه اسلامی و عرفان ایرانی اسلامی یاد کرده است که به معنای غایت جوهر یا واجد تمامی صفات مثبته بودن است. چه صفات مثبتی که به ذهن انسان خطور می کند و چه صفات مثبتی که حتی انسان از درک آن به آن عاجز است و تنها اولیای زمان آنهم گاه و از طریق کشف و شهود و فقط به برخی از آن صفات از طریق انتزاع و اندیشیدن دست می یابند. بدیهی است که هویت در این معنا صرفاً در وجود حضرت باری تعالی خلاصه می شود و بس.
از این روی از نظر بسیاری از اندیشمندان نحلههای گوناگون مذهبی در جوامع گوناگون البته هر یک به زبانی و به شکلی هویت خارج از وجود باریتعالی و رفیق اعلی، ناتمام، مجازی و اعتباری است نه جوهری.
در واقع با اشاره به مفهوم غایت در تعریف دهخدا و توضیحات دیگر معلوم می گردد که اولاً مفهوم هویت مانند بسیاری از مفاهیم فلسفی و اجتماعی و انسانی مفهومی انتزاعی، سهل و ممتنع می باشد و از سوی دیگر در حال شدن دائمی است.
لذا همواره باید از طیفی یاد کرد که در یک سوی آن هویت در نازلترین معنا یعنی نام شیء یا انسان و در سوی دیگر طیف معانی بی پایان هویت قرار دارد و تمامی بحثهای هویت صرف نظر از پسوند و پیشوندهایی که بدان افزوده می شود بر روی این طیف قرار دارند. پس می توان اشاره کرد که بر کنار از مفهوم غایت هویت تمامی معانی و توصیف های هویت نسبی می باشند. دهخدا در عین حال هویت را شاخص جدا شدن، در نسخ خاصی قرار گرفتن و متمایز گردیدن نیز می داند. برای مثال مفهوم انسان با جدا کردن این موجود پیچیده از سایر موجودات به او تشخیص میبخشد. تشخص نیز به زعم دهخدا عامل تمایز است که با نام دادن آغاز می شود. اما خارج از مفاهیم فلسفی و بحث هایی از این دست تشخص با کسب ویژگی هایی فراتر از نام ره می سپرد. جمله «فلانی آدم متشخصی است» به جایگاه، پایگاه اجتماعی، طیف اجتماعی و ویژگی های فردی دلالت دارد که در واقع مفهوم تشخص به معنای متمایز بودن را بر روی طیف از قطب حداقلی به سوی قطب حداکثری می غلطاند و به پیش میبرد.
هویت شهری
با توضیحاتی در باب هویت راه جهت ورود به بحث هویت در شهرها هموار می گردد و در واقع هویت شهری ویژگی خاص هر شهر است که سازنده هویت آن مکان شهری است. حال این سئوال مطرح می شود که هیاهوی بسیار در باب فقدان هویت یا بی هویتی شهر ایرانی به چه معنا است؟ آیا اساساً شهر بی هویت وجود خارجی دارد؟ کمتر متفکری یافت می شود که در کنار تأکید بر بی هویتی برای خواننده روشن سازد که چه چیزهایی مفقودند که چنین رنگی را مجاز می سازند چند نکته محوری را که پرسش هایی اساسی مرتبط با موضوع هویت شهری مستند بیان کردهاند، مقالات متعدد در باب هویت شهری.
1- هویت شهری مقولهای کالبدی است.
2- هویت شهری ناشی از شکل کلی و فرم شهر است.
3- هویت شهری چیزی جز خاطره جمعی افراد ساکن یک شهر نیست و شهر بدون خاطره فاقد هویت است.
4- هویت شهری نه مقوله ای مادی یا بصری بلکه معنوی و احساسی است.
پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق
114 صفحه
چکیده
دفاع امری فطری و ذاتی است که در نهاد انسان ها و حیوانات وجود دارد. دفاع مختص به جان، مال، عرض و ناموس و آزادی تن است و مدافع در مقام دفاع مقید به رعایت شرایطی است که این شرایط در سیستم حقوقی کشور ما در قانون مجازات اسلامی و منابع فقهی تعیین شده است.
هرگاه کسی در مقام دفاع از جان، مال، عرض و ناموس و آزادی تن خود یا دیگری مرتکب عملی شود که در شرایط عادی جرم است با رعایت شرایط دفاع قابل تعقیب و مجازات نمی باشد و عمل او دفاع مشروع محسوب می شود.
دفاع مشروع در حقوق جزای بین الملل همانند حقوق جزای داخلی به عنوان یکی از موارد معافیت از مسؤولیت کیفری به حساب می آید.
اساسنامه دیوان کیفری بین المللی اولین متن مصوب بین المللی است که در جنایات بین المللی امکان استناد به دفاعیات تبرئه کننده را پیش بینی نموده است. یکی از دفاعیات تبرئه کننده در حقوق کیفری داخلی، دفاع مشروع فردی است که در بند ج ماده 1ـ31 اساسنامه پیش بینی شده است، با ملاحظه شرایط این دفاع در این ماده از جمله شرط وجود حمله عینی، غیر قانونی و نیز لزوم واکنش متناسب در مقابل حمله، استنباط می شود که دفاع مقرر در ماده مذکور از اسباب اباحه محسوب می شود.
تحقیق حاضر در بررسی مفهوم و مبانی دفاع مشروع بویژه مبنای فلسفی آن و نیز شرایط پذیرش دفاع مشروع در مقررات حقوق جزای بین الملل، به این نتیجه می رسد که بهترین توجیه برای مبنای فلسفی دفاع مشروع، نظریه اجرای حق می باشد و اینکه مقررات و شرایط مربوط به دفاع مشروع در حقوق جزای بین الملل تقریباً مشابه حقوق جزای داخلی کشورها، البته نه به صورت دقیق و روشن در اساسنامه ها و آرای محاکم کیفری بین المللی مورد قبول قرار گرفت. البته، این ایرادات مربوط به عدم صراحت شرایط دفاع مشروع را می توان طبق مجوز صادره از اساسنامه های محاکم کیفری بین المللی ( مثلاً، مادة 21 اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی رم 1998 ) با رجوع به اصول عمومی حقوق در نظام های حقوقی مختلف و غیره از بین برد.
کلید واژگان : دفاع مشروع، حقوق جزای داخلی، حقوق جزای بین الملل، اساسنامه دادگاه کیفری بین المللی.