• پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان: تحلیل و طراحی قاب های دو بعدی بوسیله شبکه های عصبی مصنوعی
• دانشگاه علوم و فنون مازندران
• استاد راهنما: پروفسور علی کاوه
• پژوهشگر: بهرام قربان نیا
• سال انتشار: 1377
• فرمت فایل: PDF و شامل 191 صفحه
چکیــــده:
در طراحی بهینهی سازهها لازم است که سازه را در دفعات متوالی به واسطهی تغییرات در پیکربندی و مشخصات سازهای آن تحلیل نمود. اگر چنانچه تحلیل مجدد با استفاده از روشهای دقیق انجام گیرد، در آن صورت مدت زمان محاسبه توسط رایانه برای بهینهسازی به طور قابل ملاحظهای افزایش مییابد. در چنین شرایطی روشهای تقریبی تحلیل سازه جانشین مناسبی برای تحلیل دقیق میباشد. دستیابی به رویهی تحلیل تقریبی و در عین حال دقیق خصوصا برای ساختمانهایی که از لحاظ سازهای شکل استاندارد داشته و منظم هستند مطلوبتر میباشد.
در این پایاننامه کاربرد شبکههای عصبی مصنوعی در تحلیل تقریبی قابهای دوبعدی و طراحی بهینهی آنها مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین پیکربندی شبکه و روش تربیت آن مطرح شده است.
______________________________
** توجه: خواهشمندیم در صورت هرگونه مشکل در روند خرید و دریافت فایل از طریق بخش پشتیبانی در سایت مشکل خود را گزارش دهید. **
** توجه: در صورت مشکل در باز شدن فایل PDF ، نام فایل را به انگلیسی Rename کنید. **
** درخواست پایان نامه:
با ارسال عنوان پایان نامه درخواستی خود به ایمیل civil.sellfile.ir@gmail.com پس از قرار گرفتن پایان نامه در سایت به راحتی اقدام به خرید و دریافت پایان نامه مورد نظر خود نمایید. **
تعریف هوش
بطور کلی تعاریف متعددی را که توسط روان شناسان برای هوش ارائه شده است، میتوان به سه گروه تربیتی (تحصیلی) ، تحلیلی و کاربردی تفسیم کرد.
تعریف تربیتی هوش
به اعتقاد روانشناسان تربیتی ، هوش کیفیتی است که مسبب موفقیت تحصیلی میشود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار میرود. آنها برای توجیه این اعتقاد اشاره میکنند که کودکان باهوش نمرههای بهتری در دروس خود میگیرند و پیشرفت تحصیلی چشم گیری نسبت به کودکان کم هوش دارند. مخالفان این دیدگاه معتقدند کیفیت هوش را نمیتوان به نمرهها و پیشرفت تحصیلی محدود کرد، زیرا موفقیت در مشاغل و نوع کاری که فرد قادر به انجام آن است و به گونه کلی پیشرفت در بیشتر موقعیتهای زندگی بستگی به میزان هوش دارد.
تعریف تحلیلی هوش
بنابه اعتقاد نظریه پردازان تحلیلی ، هوش توانایی استفاده از پدیدههای رمزی و یا قدرت و رفتار موثر و یا سازگاری با موقعیتهای جدید و تازه و یا تشخیص حالات و کیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیله « دیوید وکسلر » ، روان شناس امریکایی ، پیشنهاد شده باشد که بیان میکند: هوش یعنی تفکر عاقلانه ، عمل منطقی و رفتار موثر در محیط.
تعریف کاربردی هوش
در تعاریف کاربردی ، هوش پدیدهای است که از طریق تستهای هوش سنجیده میشود و شاید عملیترین تعریف برای هوش نیز همین باشد.
تاریخچه مطالعات مربوط به هوش
مساله هوش به عنوان یک ویژگی اساسی که تفاوت فردی را بین انسانها موجب میشود، از دیرباز مورد توجه بوده است. زمینه توجه به عامل هوش را در علوم مختلف میتوان مشاهده کرد. برای مثال زیست شناسان ، هوش را به عنوان عامل سازش و بقا مورد توجه قرار دادهاند. فلاسفه بر اندیشههای مجرد به عنوان معنای هوش و متخصصان تعلیم و تربیت ، بر توانایی یادگیری تاکید داشتهاند.
در مقالهای معتبر که در سال 1904 منتشر شد، « چارلز اسپیرمن » ، روان شناس بریتانیایی ، نخستین کوشش برای تحقیق در ساختمان هوش را با روشهای تجربی و کمی تشریح کرد. پیدایش مقیاس هوشی بینه سیمون ، در سال 1905 و به دنبال آن تهیه و استاندارد شدن مقیاس استنفرد _ بینه ، در سال 1916 در امریکا ، از فعالیتهای اولیه به منظور تهیه ابزار اندازه گیری هوش بوده است. البته در سال 1838 « اسکیرول » به منظور تهیه ضوابطی برای تشخیص و طبقه بندی افراد عقب مانده ذهنی ، روشهای مختلفی را آزمود و به این نتیجه رسید که مهارت کلامی فرد بهترین توانش ذهنی اوست. جالب آن که بعدها نیز مهارت کلامی از عوامل اساسی توانش ذهنی شناخته شد و امروز نیز محتوای اکثر تستهای هوش را مواد کلامی تشکیل میدهد.
ترستون ، ثرندایک ، سیریل برت ، گیلفورد ، فیلیپ ورنون ، از دیگر افرادی بودند که در زمینه هوش به تحقیق و بررسی پرداختند.
عوامل موثر بر هوش
از عوامل مهم موثر بر هوش ، تغذیه و دیگر شرایط دوران بارداری است. تغذیه مناسب در این دوران و رعایت بهداشت جسمی و روحی مادر ، تاثیر مهمی در هوش نوزاد خواهد داشت. سطح هوشی والدین ، تغذیه دوران کودکی و نوزادی ، شرایط و امکانات محیطی ، نوع ارتباط والدین با کودک از دیگر عوامل موثر در رشد و شکوفایی هوش به شمار میروند. عوامل محیطی مثل وجود محرکات مناسب در محیط پرورش کودک که او را به کنجکاوی و کنکاش وا میدارد، در بروز و ظهور و شکوفایی هوش وی نقش اساسی دارد.
انواع آزمونهای هوش
تست بینه به عنوان قدیمیترین آزمون برای سنجش هوش شناخته میشود که آزمون استنفرد _ بینه شکل تجدید نظر شده است که به فارسی نیز برگردانده شده است. تست ریون از دیگر آزمونهای هوش است که به لحاظ سهولت اجرا معروف است. آزمون وکسلر که آزمونی پیشرفته برای سنجش ابعاد مختلف هوش است، آزمون دقیقی است که برای گروههای سنی خردسالان و کودکان و بزرگسالان فرمهای مجزایی دارد.
طبقات هوش
با توجه به نمرات حاصل از اجزای آزمونهای هوشی و تعیین بهره هوشی ، افراد در طبقات مختلفی قرار میگیرند. در طبقه بندیهای گذشته افراد دارای هوش پایین در طبقات کودن ، کانا و کامیو قرار میگرفتند. امروزه دیگر این طبقه بندی رایج نیست و از طبقه بندی عقب مانده ذهنی ، بهره هوشی پایین ، متوسط و بالا استفاده میشود.
هوش چندگانه
برای اینکه از نظر هوشی تقویت شوید، روش های زیر را به کار گیرید. با تقویت هوش بصری، زبانی، گفتاری و... در کارها و زندگی تان موفق تر خواهید بود.
این روش هوش بصری فضایی، زبانی را فعال می کند.
▪ تعریف: افراد اگر نمایش منطقی مفاهیم کلیدی را به صورت بصری ببینند اطلاعات را بهتر جذب می کنند. این پوسترها حتی فراگیران را قادر می سازد تا تلفیق سازی و دستیابی اطلاعات بهتر صورت گیرد. با نشانه گذاری، بزرگنمایی و عکس دار کردن مفاهیم می توانید از این روش بهره بگیرید.
این روش هوش گفتاری و گفتار درون فردی را فعال می کند.با این روش که امروزه استفاده از آن بسیار آسان تر شده است افکار، احساسات و عکس العمل ها سریع تر و دقیق تر صورت می گیرد.
این روش تمام هوش ها را فعال می کند. این روش را می توان برای تمام موضوعات به کار برد، به دلیل پویا و اکتیو بودن این روش برای افراد بسیار جذاب تر نیز هست. این روش در استفاده از کامپیوتر، طرز استفاده از یک دستگاه آموزش هنر و... به کار می رود.
این روش هوش موسیقی را فعال می کند. تقریباً همه افراد تجربه کرده اند که با شنیدن یک موسیقی خاص یک تصویر، فکر و یا خاطره برای آنها زنده می شود. موسیقی می تواند احساسات را برانگیزد و باعث افزایش یادگیری شود. می توانید با گوش دادن به یک قطعه موسیقی ملایم هنگام فعالیت و یا کار، بهره وری را افزایش داد و به یادآوری مجدد کمک می کند.
هوش هیجانی
هوش هیجانی (Emotional Intelligence) که به اختصار EI گفته میشود و معمولاً معیار ارزیابی آن را «ضریب هوش هیجانی» یا EQ مینامند، به توانایی، ظرفیت یا مهارت ادراک، سنجش و مدیریت هیجانات خود و دیگران، دلالت دارد. البته به دلیل تازه بودن نسبی این ایده، تعریف دقیق آن هنوز در بین روانشناسان مورد اختلاف است.
در سال ۱۹۲۰، «تورن دایک» در دانشگاه کلمبیا از عبارت هوش اجتماعی برای تشریح مهارت کنار آمدن با سایر مردم استفاده کرد. در سال ۱۹۷۵، «هاوارد گاردنر» ایده هوش چندگانه را مطرح کرد. او هشت نوع هوش را در دو دسته کلّی هوش میان فردی (interpersonal) و هوش درون فردی (intrapersonal) برشمرد. بسیاری از روانشناسان از جمله گاردنر اعتقاد دارند که معیارهای سنتی ارزیابی هوش، مثل آزمونهای ضریب هوشی (IQ) قادر به تشریح توانائیهای شناختی نیستند.
عبارت هوش هیجانی ابتدا در سال ۱۹۸۵ توسط «وین پین» مطرح شد امّا توسط «دانیل گلمن» در سال ۱۹۹۵ محبوبیت یافت. بیشترین پژوهشها در این زمینه توسط «پیتر سالووی» و «جان مایر» در دهه ۹۰ صورت گرفته است. آنها به این نتیجه رسیدند که ظرفیت ادراک و فهم هیجانات، عامل جدیدی را در شخصیت افراد تشکیل میدهند. مدل سالووی- مایر، هوش هیجانی را به صورت ظرفیت درک اطلاعات هیجانی و استدلال در هنگام وجود هیجان تعریف میکند.
▪ آنها توانائیهای هوش هیجانی را به چهار زمینه زیر تقسیم میکنند:
ـ توانایی درک و تشخیص دقیق هیجانات (یا عواطف) خود و دیگران
ـ توانایی استفاده از هیجانات (یا عواطف) برای تسهیل تفکر
ـ توانایی درک معانی هیجانات (یا عواطف)
ـ توانایی مدیریت و اداره کردن هیجانات (یا عواطف)
تفاوت بین هوش و دانش در زمینه شناخت کاملاً روشن است. در پژوهشهای روانشناسی عموماً نشان داده شده است که ضریب هوشی (IQ)، معیار قابل اطمینانی برای سنجش ظرفیت و توانایی شناختی افراد است و در طول زمان تغییر نمیکند. امّا در زمینه هیجانات (یا عواطف)، تفاوت بین هوش و دانش چندان مشخص نیست و رخی ناسازگاریها در تعاریف فعلی از هوش هیجانی و معیارهای آن وجود دارد. برخی از روانشناسان معتقدند که هوش هیجانی پویاست و قابل یادگیری و افزایش میباشد، در حالی که برخی دیگر هوش هیجانی را نیز ثابت و غیرقابل افزایش میدانند.
هوش معنوی
هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد.
هوش معنوی یا SQ را می توان همان توانایی دانست که به ما قدرتی می دهد و رویاها و تلاش و کوشش برای به دست آوردن آن رویاها را می دهد.
این هوش زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آنها معتقدیم و نقش باورها، هنجارها، عقاید و ارزش ها را در فعالیت هایی را که بر عهده می گیریم در بر می گیرد.
هوشی که به واسطه آن سوال سازی در ارتباط با مسائل اساسی و مهم در زندگی مان می پردازیم و به وسیله آن در زندگی خود تغییراتی را ایجاد می کنیم.
با استفاده از هوش معنوی به حل مشکلات با توجه به جایگاه، معنا و ارزش آن مشکلات می پردازیم. هوشی که قادریم توسط آن به کارها و فعالیت هایمان معنا و مفهوم بخشیده و با استفاده از آن بر معنای عملکردمان آگاه شویم و دریابیم که کدامیک از اعمال و رفتارهایمان از اعتبار بیشتری برخوردارند و کدام مسیر در زندگی مان بالاتر و عالی تر است تا آن را الگو و اسوه زندگی خود سازیم.
یکی از نمادهایی که معمولا در توضیح این هوش به کار گرفته می شود، نماد گل نیلوفر است که در آن با تلفیق سنت و عقاید موجود در شرق و غرب و با استعانت از مسائل علمی، مدلی قابل لمس و زیبا برای SQ ارائه داد.
در این مدل هر سطح از گلبرگ ها یکی از سه توان پایه ای در بشر هستند. بیرونی ترین گلبرگ ها، نشانگر شش نوع «خود» است. همان طور که اشاره شد هوش معنوی یکی از توانایی های ذاتی و فطری در انسان است که همانند سایر هوش ها چنانچه مورد توجه قرار گیرد می تواند پرورش یافته و توسعه یابد.
به عبارتی SQ قابل توصیف و توضیح و اندازه گیری است. برای اندازه گیری این هوش می توان به سنجش مهارت ها و توانایی هایی که ناشی از این هوش است بپردازیم.
تعداد صفحات : 45
فرمت فایل : Word
پاورپوینت در مورد شبکه های عصبی مصنوعی
چرم مصنوعی و تأثیر فرمولاسیون در خواص فیزیکی چرم به انضمام تست کدر شدن- بخار گرفتگی روی منسوجات و چرم
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:123
پایاننامه کارشناسی رشته مهندسی نساجی (شیمی نساجی و علوم الیاف)
فهرست مطالب :
تقدیر
پیشگفتار
مقدمه (چکیده)................................ 1
- فصل اول (مباحث نظری)
پلیوینیل کلراید (P.V.C)......................... 6
مخلوطهای PVC-NBR............................... 10
مخلوطهای PVC-ACRYLIC............................ 16
مخلوطهای PVC-ELATOMER........................... 25
مخلوطهای PVC-POLYALKENE......................... 27
مخلوطهای PVC-CPE, PVC-CSR.......................... 30
مخلوطهای PVC-poly urethane.......................... 37
مخلوطهای PVC-EVAC,PVC/EVAC-VC...................... 39
مخلوطهای PVC-ABS............................... 43
مخلوطهای رزین مهندسی و PVC
آلیاژ با PVC................................. 48
آلیاژ با COPO................................ 49
آلیاژ با PC................................... 51
آلیاژ با POM................................. 52
آلیاژ با PI................................... 52
آلیاژ با PVP.................................. 54
- Reasons for benefits and problems of blending............... 55
- فصل دوم (مباحث عملی)
یک فوم از چه اجزائی تشکیل شده است؟........... 59
عناوین آزمایشات صورت گرفته روی فوم........... 59
آزمایش اول (اگر افزایش مواد فوماز با پارامترهای فوم Dop= 65gr) 61
آزمایش دوم (اثر افزایش Dop بر پارامترهای فوم). 62
آزمایش سوم (اثر افزایش مواد فوماز بر پارامترهای فوم Dop= 85 gr) 62
آزمایش چهارم (اثر افزایش کربنات کلسیم بر پارامترهای فوم) 63
آزمایش پنجم (اثر افزایش ASUA بر پارامترهای فوم) 64
فرمول ماده فوماز و درصد ترکیبات آن........... 64
- فصل سوم (تست کدر شدن- بخارگرفتگی (fogging) روی منسوجات و چرم
موضوع و زمینه کاربرد......................... 66
مبنای آزمایش................................. 66
تعریف عبارات و علائم.......................... 67
تجهیزات و شناساگرها.......................... 67
آمادهسازی نمونهها............................ 72
روش انجام آزمایش............................. 73
تشریح نتایج.................................. 79
گزارش آزمایش................................. 83
چکیده :
همانطور که میدانیم چربهای مصنوعی برخلاف چرمهای طبیعی که پس از دباغی کردن پوست گوسفند تهیه میگردند از مواد پلیمری که سنجش اعظم آن را پلیوینیل کلراید تشکیل میدهد تشکیل یافتهاند.
پلیوینیل کلراید (P.V.C) در سال 1835 در یک تحقیق آزمایشگاهی شناخته شد. اما به دلیل اقتصادی یک قرن بود در دهه 1920 وقتی که صنعت پلاستیک پیشرفت کرد شناخته شد. با وجود این پلاستیکهای با وزن مولکولی پائین باعث مهاجرت آنها به سطح و سپس تبخیر آنها میشد. این اتلاف خود باعث شکنندگی میشد که برای رفع این مشکل سطح P.V.C قالبریزی شده را چرب میکند که بویی شبیه پلاستی سایزر (نرم کننده) داشت و باعث رونیامدن مشتریها به آن میشد. ایجاد حالت پلاستیکی بوسیله مخلوط کردن P.V.C با مواد پلیمری به زودی معلوم کرد که بهترین پاسخ به این مشکل است.
مواد مخلوطی با P.V.C در دهه 1920 معرفی شدند. در سال 1928 اولین اختراعاتی که ثبت شد ماده تهنشین شده بوسیله I.G.Farbenindustrie و کربید و کربنهای شیمیایی برای مخلوط لاتکس PVC با پلیوینیل استات (PVAC) و پلیوینیل کلراید- CO- وینیل استات) PVCAC با 80 تا 95 درصد وزن VC بود. این مخلوط عایق رطوبتی به عنوان جانشین چرم استفاده میشد.
(Voss & Dickhansen, 1930, 1933, 1934, 1936, 1935) این اولین استفاده از پلیمر جهت سازگار کنندگی بود.
ماده اولیه لوله P.V.C را از موادی با نام تجاری Vinolit که محصول شرکت آلمان است تهیه میکنند (شرکت شاهین پلاستیک) سپس این پودر Vinolit را با روغنی به نام DOP که مخفف (دی اتیل هگزیل فتالات) است مخلوط مینمایند و سپس توسط پرههایی آنها را Mix میکنند. محصول در بشکههای بزرگ و به شکل خمیری مانند درمیآید در اینجا میتوان براساس سفارش مشتری رنگ مورد دلخواه را اضافه نمود. پس از اضافه کردن محلول رنگی دوباره محلول را هم میزنند و سپس در بشکههایی نگهداری و سریعاً (حدوداً تا نیم ساعت) استفاده مینمایند.
نحوه تولید چرم مصنوعی بدین شکل است که از کاغذی به نام کاغذ ماموت به عنوان زمینهای که محلول فوق را روی آن قرار دهند استفاده میشود- علت نامگذاری این کاغذ بدین منظور است که کلمه ماموت به معنای فیل و به علت چین و چروکهای روی پوست فیل و تشابه آن با طرحهای کاغذ فوق میباشد- کاغذ ماموت پس از خریداری از زیر غلتکهایی عبور کرده تا کاملاً صاف شود (چین و چروکهای فیلی روی کاغذ باقی است) سپس پس از عبور از چند غلتک و صاف شدن سطح کاغذ به زیر یک سینی که محلول رنگ و مواد پلیمری است هدایت میشود نحوه کار بدین شکل است که مواد مخلوطی پلیمری درون بشکه توسط دستگاه مکش (Suction) کشیده و روی این سینی روان میشود. سپس بوسیله یک تیغه در پشت این سینی مواد پلیمری به صورت یک لایه روی کاغذ ماموت پهن میگردد (کاغذ ماموت از زیر این سینی عبور میکند و سینی دارای سوراخهایی برای عبور مواد پلیمری و انتقال آن روی کاغذ میباشد.)
پس از عبور از این مرحله یک لایه مواد پلیمری روی کاغذ روان شده که وارد یک دستگاه پخت هیتر (استنتر) میشود دمای این هیتر حدوداً 170 درجه سانتیگراد است که توسط روغن داغ میشود این استنتر دارای 8 شبکه و 2 Zoon تنظیم میباشد.
پس از عبور از استنتر دوم یک لایه دیگر مواد پلیمری به مواد قبلی اضافه و وارد هیتر دوم میشود در اینجا هم این هیتر دارای 8 شبکه و 2 Zoon تنظیم است و نهایتاًدر مرحله سوم براساس سفارش مشتری میتواند یک لایه پارچه تریکو نیز به پشت چرم اضافه شده و لایه سوم پلیمر به مواد قبلی اضافه شوند- و در هیتر آخر که دارای 20 شبکه و 4 Zoon و شیر تنظیم است میشود- سپس چرم پس از عبور از هیتر تثبیت انتهایی خارج و بوسیله غلتک Calender خنک میشود. در انتهای کار یک غلتک جدا کننده برای جدا کردن کاغذ ماموت و چرم تشکیل شده وجود دارد که طرحهای موجود در کاغذ ماموت را به پشت کار درحقیقت روی کار ما در آینده خواهد بود انتقال داده است و ظاهری زیبا و مشابه چرم طبیعی را به چرم خواهد داد.
همانطور که قبلاً گفتم در زمان تهیه خمیر پلیمری از رنگ براساس سفارش مشتری استفاده که این همان رنگهای چاپی بوده و معمولاً از حلالهایی مثل Mek که عبارت است (Methil Ethil Keton) وسیکوهگزانون و تولوئن استفاده میشود.
برای فشار نیاوردن رولها از عصایی استفاده شده تا رولها روی یکدیگر فشار نیاورند و از انتها، رولها جمع و به سالن کنترل کیفی برای انجام آزمایشات ارسال میگردند.
حال به منظور کار عملی کاربردی موارد ذیل پیشنهاد میگردد:
پلیوینیل کلراید (PVC) در سال 1835 در یک تحقیق آزمایشگاهی شناخته شد. اما به دلایل اقتصادی یک قرن بعد در دهه 1920 وقتی که صنعت پلاستیک پیشرفت کرد شناخته شد. با وجود این پلاستیکهای با وزن مولکولی پایین، باعث مهاجرت آنها به سطح و سپس تبخیر آنها میشد. این اتلاف خود باعث شکنندگی میشد که برای رفع این مشکل سطح PVC قالبریزی شده را چرب میکردند که بویی شبیه پلاستی سایزر (نرم کننده) داشت و باعث رو نیاوردن مشتریها به آن میشد. ایجاد حالت پلاستیکی بوسیله مخلوط کردن PVC با مواد پلیمری به زودی معلوم کرد که بهترین پاسخ به این مشکل است.
مواد مخلوطی با PVC در دهه 1920 معرفی شدند. در سال 1928، اولین اختراعاتی که ثبت شد ماده تهنشین شده بوسیله I.G.Farbenindustrie وکربید و کربنهای شیمیایی برای مخلوط لاتکس PVC با پلیوینیل استات (PVAC) و پلی (وینیل کلراید- CO- وینیل استات) PVCAC با 80 تا 95 درصد وزنی VC بود. این مخلوط عایق رطوبتی به عنوان جانشین چرم استفاده میشد. (Voss & Dickhanser, 1930, 1933, 1934, 1936, 1935). این اولین استفاده از کوپلیمر جهت سازگار کنندگی بود.
با وجود این مخلوطهای مقدم بر این برای PVC، نیتریل را بر (NBR) بودند. این سیستمها بوسیله یکی از 3 روش زیر آماده میشد:
بعد از کشف ABS در سال 1946، این ترپلیمر به عنوان بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه برای PVC بکار گرفته شد. در طول سالهای گذشته PVC به طور پیوسته با بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه مخلوط شده است. در سال 1956 با «متیل متاکریلات- بوتادیان- استیرن» (MBS) و «کلرینیتد پلی اتیلن» (CPE) و یک سال بعد با «کلروسولفونیتو پلی اتیلن» (CSR)، در سال 1959 با «پلی یورتان خطی» (TPU)، در سال 1967 با «ترپلیمر اتیلن کلرینه شده»، پلیمر دیان «ethylene- propylene diene terpolymer chlorinated» و سپس با «پلیسیلوکسان» و بهبود دهندههای مقاومت در برابر ضربه به آکریلیک و غیر مخلوط شده است. در دهه 1960 مخلوط کنندههای خشک با تنش برشی بالا و شبیه مخلوط کنندههای پودری برای ترکیب کردن با PVC به عنوان تکنولوژی برتر شناخته شد.
بعد از سالها، چندین نوع از اصلاح کنندههای پلیمری به طور اختصاصی برای بهبود خواص PVC ارائه شد (Lutz & Dandelberger 1992- Asayeta (1992)) بعضی از اینها به صورت امولسیونی پلیمریزه شده بودند، مخلوط لاتکس آغازگر این روش میباشد. در طول دهه 1930 I.G.Farbenindustrie از یک سوی اختراعات ثبت شده به دست آمد که براساس پلیمریزاسیون در حالت امولسیونی یا کوپلیمریزاسیون وینیلی و مونومر آکریلیک بود مانند: متیل و اتیل آکریلات و با آکریلونیتریل، وینیل استات و کلرواستات، آکریلیک اسید، آکریلیک استرها، آکریلونیتریل و استیون یا وینیل کلراید، وینیل استات، استیون، آکریلونیتریل و آکریلیک استرها. ابتدا به صورت امولسیونی مخلوط میشدند سپس بوسیله روش sprag- drying مخلوط خشک میشوند و سپس عملیات بعدی روی آن انجام میگرفت. این روش طبیعی برای محدوده گستردهای از خواص رزینها و همچنین روش ارزشیابی ساده برای قابلیتهای آنها، استفاده میشد. مخلوط لاتکس هنوز هم روش ارجح برای بدست آوردن فرمول رنگها، چسبها، پلاستیسولها، ارگانوسولها (organosols & plastisols) و … میباشد. پیشرفت در shawinigan chemicals، با بدست آوردن تکنولوژی رآکتور حلقه بسته (loop- reactor) با بازده بالا برای پلیمریزاسیون یا کوپلیمریزاسیون مونومرهای وینیل، آکریلیک و آلکنیک، ایجاد شد که در زمان ما هم مخلوط لاتکس استفاده میشود.
در حال حاضر، مخلوط کردن در حالت مذاب به عنوان روش اصلی مخلوط PVC مطرح است. با این حال این روش از تکنولوژی سادهای برخوردار نیست
(This is far from Simple technology). در ابتدا نیاز داریم که شناخت کاملی از مشکل پایداری حرارتی داشته باشیم. این محدودیت باعث میشود که دمای عملیاتی کمتر از باشد (پایداری فرمولها) بعلاوه ذوب PVC به طور یکنواخت نیست. در طول پلیمریزاسیون امولسیونی یا سوسپانسیونی ذرات PVC به صورت چند مرحلهای رشد میکنند. ساختار رشد ابتدایی، بسیار شبیه جزئی از کریستال زنجیر شکل سینویو تاکتیک (یک در میان منظم) میباشد که اگر در این حالت بماند، دمای ذوب در حدود میباشد. با این نتیجه، جریان مخلوطهای PVC (مخصوصاً فرمولهای سخت و محکم، باید با استفاده از مدل سوسپانسیونی تفسیر شود (utracki 1973b, 1974, 1985b) ترکیب و عمل مخلوطهای PVC نیاز به کنترل دقیق دما و زمینههای استرس دارد. تفاوت در حالتهای عمل، تفاوت در مراحل شکستن زنجیرههای رشد یافته PVC را نتیجه میدهد. که این تفاوت در حالتهای عمل، در نتیجه تفاوت در شکل مخلوط کردن و نحوه اجرای آن میباشد. این مشاهدات اشاره بر این دارد که ترکیبپذیری PVC فقط بر قسمتی از پلیمر تأثیر دارد. حتی در بعضی از سیستمهای آمیزشپذیر مانند PVC بینظم (آمورف) با «پلیمتیل متاکریلات» NMR. (PMMA) جزئی نشان میدهد که آن سیستم در رزلوشن یا محدوده nm 20 هموژن است ولی در nm 2 غیرهموژن میباشد. (Albert 1985, Mcbriery & Packer 1993).
برای مخلوطهای در حالت مذاب دو پلیمر شروع در بهترین درجه از پخش ماکرومولکولها اهمیت دارد. این مورد اشاره بر این دارد که گرید امولسیون PVC ارجح میباشد. البته پلیمرهای امولسیونی به صورت زنندهای کثیف میباشند. آنها شامل مقدار زیادی از آلودگیها مثل پس ماندههای امولسیفایر، آغازگرها و مواد بافری و … میباشند. این آلودگیها مناسب برای کاربردهای معین نیستند یا نیاز به پایدار کنندههای زیادی دارند. بعلاوه تغذیه دستگاه خشککن به شکل ریسندگی (spin- dried) بوسیله پوردهای کوچک و ظریف PVC برای انجام عملیات ماشین، اکسترودر یا میکسر، کار پرزحمتی است. مخلوط کردن تحت تنش برشی زیاد و در حالت خشک ممکن است عمل پر هزینهای باشد، اما این تنها راه حل میباشد. بنابراین، بسته به مورد مصرف حالت PVC سوسپانسیونی ارجح است.
در آغاز سال 1971 به تحقیق برای بهبود حالت PVC بوسیله دانش مهندسی منجر به ساخت پلیمرهایی به نامهای PBT, PI, POM, PC, PET، یا کوپلیمر (PC-PSF) PC- Polysulfone شده است. شصت و پنج سال بعد از اولین ثبت اختراع درباره آلیاژهای جدید PVC اختراعات ثبت شده فعلی بر ترکیب با Polyamides, Carboxylated NBR، سیلیکون متصل شده به صورت عرضی و آکریلیک رابرها، یا با بلوکهای کوپلیمر maleimide- base استوار است.
مخلوط PVC- NBR:
بعضی از اولین مخلوطها با روشهایی که مورد قبول صنعت لاستیک بود، تهیه میشد مانند آسیاب و اکسترود. مخلوط کردنهای مکانیکی پودرهای لاتکس خشک در دهه 1930 معرفی شد. در سال 1936 Schmidt, Fikentscher اختراعی به ثبت رساندند مبنی بر مخلوط PVC با بهبود دهنده مقاومت در برابر ضربه آکریلیک برای استفاده در پوشش کابل. بعد از مدت کمی از اختراع نیتریل رابر (NBR) Ernest Badum که در Bergisch- Gladbach کار میکرد کشف کرد که آسیاب آن با 50-10% وزنی PVC موادی با فرآیندپذیری قابل قبول برای عایق کردن کابل بدست میدهد که دارای مقاومت عالی در برابر ازن بود (Badum 1942). مخلوط در سال 1936 به طور عمومی رواج پیدا کرد. این مخلوطهای P.V.C یکی از اصلاح کنندههای تماس اکریلیکی بود و مابقی آن NBR بود که اولین مخلوطهای ترموپلاستیکی رواج یافته در جهان مدرن بود. هفت سال بعد اختراعی بوسیله B.F.G.OODRICH ثبت شد از این قرار که PVC با مخلوط کردن مکانیکی با 90-50% وزنی NBR مواد لاستیکی تولید میکند که عایق کابل بوده و مقاوم در برابر ازن میباشد. در سال 1947 این آلیاژها فرآیندپذیری خوب و مقاومت عالی در برابر ازن داشت.
و...