فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:56
پیشگفتار
این نوشته کوششی است برای بررسی عوامل خشونت در عرصههای مختلف جهانی و بررسی چگونگی بهرهبرداری جنگافروزان و ابرقدرتان از ضعف دیگر دولتها و نقش ارگانها و ابزارهای مختلف در دامنزدن به آتش این جنگافروزیها و یا مقابلهی آنها با این عوامل.
با توجه به پیشنهاد آقای خاتمی (ریاست محترم جمهوری) در پرسش مهر 4، بیشتر فعالیتهای مربوط به این تحقیق و جمعآوری اطلاعات مربوطه در ساعات درسی مربوط به «آئین مطالعه و پژوهش» صورت گرفت. کار جمعآوری اطلاعات مربوط به این تحقیق را راهنماییهای دبیر درس مطالعه و پژوهش آقای مشایخی و نیز استفاده از منابع کتابخانهای که نام آنها در آخر تحقیق ذکر شده است، به دست آمده است.
ما امیدواریم با این کار گروهی که حدود 3 ماه به طول انجامید، توانسته باشیم تا حدودی مسئلهی مهم و حیاتی «صلح» را در ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار دهیم.
فرضیات تحقیق
خشونت و ترور، وسیلهای برای رسیدن به اهداف سیاسی
فقر و گرسنگی و رابطه آن با خشونت
صلح و جنگ از دیدگاه اسلام
بیعدالتی، انگیزهای برای جنگ و خشونت
تظاهرات و واکنشهای مردمی و مبارزه با جنگافروزیهای ابرقدرتها
بیماریهای روانی و رابطه آن با دیکتاتوری و زورگویی
مقدمه تحقیق
ما در عصری آکنده از بحران و پریشانی به سر میبریم. آنچه در حال تجربهی آنیم، نه فقط زنجیرهای از دگرگونیهای ژرف که برآشفتگیهایی است که علوم و تکنولوژی، امور اقتصادی و مناسبات بین المللی را در خود فروگرفته است.
بحرانهای بیشماری که در بسیاری از مناطق جهان پدید آمده، خود بهترین گواه این دگرگونیهای بنیادی است؛ در عین حال، اگر واگذاریم که واژه وسوسه انگیز «بحران» ما را از خود بیخود کند، کار بس نادرستی انجام دادهایم. البته امیدی نیست که کارها به سادگی به وضع عادی و مالوف خود بازگرداند. ما هم چنان شاهد دگرگونیهای بنیادی خواهیم بود و باید برای هر یک از آنها راه حلهای مناسب پیدا کنیم.
امروز شاید بزرگترین و خطیرترین مسئلهی بحرانی که بشریت را متوجه خود کرده، پیدا کردن نظمی برای جهان به هم ریختهی امروز و در حقیقت دستیابی به صلح و آرامش عمومی است.
در جهان ما از زمانهای بسیار دور و از پدیدآمدن نخستین انسانها، پدیدهای به نام «جنگ» نیز در بین انسانها آفریده شد.
رقابت و ستیزهی انسانها در مراحل ابتدایی همانند رقابت و ستیزهی حیوانی است، به طوری که حتا کودکان نیز زور بدنی را وسیلهای برای موفقیت خود میدانند، ولی جنگ و خشونت در جامعهی متمدن امروزی به صورتی متفاوت صورت میگیرد و معمولاً متکی به قدرت بدنی نیست، بلکه امروزه خشونت و در مراحل تکامل یافته، «جنگ» به صورتی سازمان یافته و به صورتی تصاعدی در حال گسترش است و بازی سیاست ابرقدرتها نیز به این روند صعودی سرعت میبخشد. اگر در گذشته و در جوامع ابتدایی گروهی برای ربودن خوراک و ابزارهای دیگر به جنگهای گروهی و وسایل خشن متوسل میشوند، امروزه این اهداف رشد کرده ولی با همان عنوان کلی «غنیمت و غارت» دولتها را برآن میدارد که به وسایل خشونتباری مثل: سلاحهای هستهای روی بیاورند و در برابر دولتهای کوچک قد علم کنند. بنابراین امروزه، «صلح جهانی» به شدت در خطر نابودی قرار گرفته است و مسلماً جوامع بشری و انسانهایی که به دور از سیاست و نیرنگ خواستار یکپارچگی و صلح عمومی هستند در برابر این روند صعودی خشونت می ایستند، همچنانکه اعترافات گستردهی مردم جهان در برابر حملهی آمریکا به عراق نشانگر این واقعیت است.
برای دستیابی به صلح جهانی باید عوامل خشونت را شناخت و برای مبارزه با هر کدام راه کارهای مناسبی را ارائه داد که مسلماً این راه کارها اگر مورد بررسی قرار گیرند، میتوانند از تنشهای جهانی تا حد زیادی بکاهند.
ما در این تحقیق سعی کردهایم که در حد توان و دانش سیاسی خودمان این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. برای این منظور عنوان کلی مطلب را به صورت زیر مجموعههایی طبقهبندی کرده و با توجه به امکانات و زمان کمی که در اختیار داشتیم، هر یک از این زیرمجموعهها را مورد ارزیابی کلی قرار دادهایم و ما این کار تحقیقی که حاصل مطالعات گروهی ما است، را با این شعار انجام داده ایم که: «همهی ما خواستار دوستی و یکپارچگی و رسیدن به صلح جهانی در کنار هم هستیم.»
ضرورت مسئله
عوامل خشونت و موانع مهرورزی در جهان امروز تا حد زیادی انسان را از پیشرفت واقعی و نوگرائی دور میکند و سدی عظیم در برابر اتحاد ملتها جهت رسیدن به جهانی زیبا، امن و پرمهر میباشد و از زندگی مسالمتآمیز انسانها در کنار یکدیگر بدون دغدغه جنگ جلوگیری میکند.
پس انسانها میبایست جهت از بین بردن این موانع در یک راستا با یکدیگر هم پیمان شوند و موانع مهرورزی و عوامل خشونت را از بین ببرند. در واقع این موانع میباشند که جهان سومها و مستعمرههایی را که از لحاظ صنعتی، اقتصادی، سیاسی و … عقب مانده محسوب میشوند، را به طور غیرمستقیم ایجاد میکند.
جنگ در یک سرزمین و مالکیت بیگانه بر آن سرزمین سبب ایجاد مرزی مجازی بین حاکم بیگانه و مردم تحت حکومت او میباشد. که این مردم بالاجبار این حکومت غیرخودی را پذیرفتهاند، پس تمایلی به پیشرفت سرزمین خود ندارند، چرا که حاکمی بیگانه در آن حکومت میکند و نتیجه این عدم تمایل، عقبماندگی و عدم پیشرفت است.
واژگان سیاست
امنیت: در لغت، حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله یا آمادگی برای رویاروئی با هر تهدید و حمله را گویند.
امنیت بینالمللی: حالتی است که در آن قدرتها در حال تعادل و بدون دستیازی به قلمرو یکدیگر به سر برند و وضع موجود به خطر بیافتد.
امنیت ملی: به مصونیت – نسبی یا مطلق – کشوری در برابر یک حمله مسلحانه احتمالی و یا خرابکاری سیاسی و اقتصادی همراه با توانائیاش برای وارد آوردن ضربه متقابل مهلک را امنیت میگویند.
جنگ: کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو و در سیاست کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند دولت (جنگ خارجی) یا درون قلمرو و یک دولت میان قدرت حاکم و قدرتهای مدعی (جنگ داخلی).
جنگ سرد: جنگی که در آن برای دستیابی به هدفهای ملی از همهی وسایل به جز خشونت نظامی استفاده میشود.
ترور: ترور در لغت در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراسانگیز است و در سیاست به کارهای خشونتآمیز و غیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور میگویند و نیز کردار گروههای مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود دست به کارهای خشونتآمیز و هراسانگیز میزنند، ترور نامیده میشود.
تروریسم (Terrorism): به شکلی از اقدامات خشونتبار دولتی و یا غیردولتی که با هدف دستیابی به یک منظور سیاسی صورت میگیرد، تروریسم میگویند.
حقوق بینالملل: به اصول و رویههای کلی که از دیدگاه کشورهای مستقل در روابط بینالدولی الزامآورند، حقوق بینالمللی گویند.
صلح: به حالتی که در آن جنگ و یا هیچ منازعهای وجود ندارد، صلح گویند.
دیپلماسی: راه و روش تمشیت روابط میان کشورها را از طریق نمایندگان رسمی دیپلماسی نام نهادهاند.
قدرت: به توانائی کشوری برای تاثیرگذاری و یا کنترل رفتار دیگران قدرت گویند.
بمب اتمی: بمبی است که انرژی آن از شکاف هستهای اتم پلوتونیوم و یا اورانیوم به دست میآید.
خانواده و نقش آن در ابراز محبت و مهرورزی:
پیشگفتار
مهر و محبت یکی از برترین و باارزش ترین گوهرهای وجودی انسان بوده و مهروزی اساس شکل گیری و انسجام جوامع انسانی را تشکیل می دهد. در سایه ی مهر و محبت انسان ها روابط سالم با یک دیگر برقرار کرده و امکان پیشرفت جامعه ی خود را فراهم می آورند. بدون شک وجود مهر و محبت در یک جامعه اطمینان و اعتماد افراد به یک دیگر را افزایش داده و با کاهش تنشها و مشکلات ناشی از آن، تمام توان انسان صرف نیکوکاری و پرداختن به همنوعان خواهد شد.
وجود مهر و محبت و مهرورزی در یک خانواده از مهمترین ویژگی های یک خانواده ی موفق و سالم می باشد. برقراری روابط محبت آمیز بین والدین و همچنین بین والدین و فرزندان و بین فرزندان با یکدیگر می تواند اطمیانی برای پیشرفت کودکان باشد. چرا که کودکان در سایه ی مهر و محبت می توانند جدای از استرس ها وتنشها و نگرانی ها به فعالیت پرداخته و استعداد های خود را شکوفه کنند. با توجه به اهم مهروزی و نقش خانواده در ابراز مهر و محبت ، این تحقیق به بررسی این موضوع پرداخته است.
۱- اهداف
بدون شک خانواده، مهمترین و بینیادی ترین نقش را در شکل گیری افکار، عقاید، نگرش ها، رفتار، شخصیت و نحوه ی زندگی و عملکرد هر فرد دارد. اولین و مهمترین آموزشهایی که به هر یک از افراد بشر در طول تاریخ داده شده است در درون خانواده شکل گرفته. پدر و مادر به عنوان اولین آموزگاران بشریت، منش ها و اخلاق را به کودک آموخته اند و شخصیت او را تا حد زیادی شکل داده اند. افرادی که در کودکی از مهر و محبت خانواده برخوردار بوده اند، تحت حمایت خانواده توانسته اند به یک جهانبینی دقیق و صحیح دست یابند و مراحل پیشرفت را طی کرده، باعث ترقی جامعه ی خویش شوند.
مهر و محبت خانواده و تاثیر آن بر پیشرفت فردی و اجتماعی و همچنین تاثیر خانواده در گسترش مهرورزی و تمایل افراد برای ابراز محبت، موضوعی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است.
بدون شک ابراز مهر و محبت به شیوه های مختلف صورت می گیرد و فقط یک موضوع عاطفی و روانی نبوده و به تمام جنبه ها و زوایای زندگی یک فرد مربوط می شود. بنابراین ابراز محبت می تواند به شکل های مختلفی بروز نماید که مشخص ترین آن تاثیر روانی و عاطفی است، اما درصد بسیار زیادی از ابراز محبت می تواند به صورت جنبه های مادی باشد.
باید توجه داشت که ابراز محبت باید در تمام جنبه های آن مورد توجه قرار بگیرد، چه مادی و چه معنوی. این تحقیق علاوه بر جنبه های مادی و معنوی ابراز محبت که معمولاً به صورت آگاهانه در خانواده ها بروز می کند مواردی را که به صورت غیر آشکار می تواند بر ابراز محبت در خانواده تاثیر داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. به عنوان مثال نقش ساختار خانواده در میزان ابراز محبت و یا تاثیر خانواده های مشکل دار در میزان ابراز محبت و بالعکس (یعنی تاثیر محبت و مهرورزی بر روی ساختار خانواده و بهبود روابط) مورد بررسی قرار گرفته است.
۲- پیشینه ی تحقیق
ارتباط بین ساختار خانواده و پیامدهای اخلاقی و رفتاری وهمچنن نحوی تاثیر این ساختارها بر نوع زندگی آینده ی افراد جوان زیاد مورد سوال قرار نگرفته است (McLanahan & Sandefur, 1994; Wu, Cherlin, & Bumpass, 1997). برای بررسی میزان تاثیر عوامل مختلف روحی روانی و یا مادی خانواده بر روی فرزندان میتوان از مقایسه ی ساختارها ی مختلف خانواده گی و تاثیر این ساختار ها استفاده نمود. بررسی ها نشان داده که خانواده های تک والدی یعنی خانواده هایی که یکی از والدین (پدر یا مادر) با انها زندگی نمی کنند می تواند ارتباط زیادی با رفتار های مشکل دار جوانان داشته داشته باشد (Dornbusch et al., 1985; Steinberg, 1987).
(البته باید توجه داشت که در زندگی بسیار پیچیده ی انسان عوامل و شرایط بسیار متنوعی دخالت دارند که می توانند این نتایج را دگرگون کنند اما در یک جامعه ی آماری می توان تا حدود زیادی احتمال تاثیر هر موضوع را بررسی کرد.) همچنین این نوع ساختار تک والدی خانوادگی ارتباطی تگاتنگ با مشکلاتی مانند استفاده جوانان از مواد مخدر، الکل و تنباکو (Covey & Tam 1990; Stern, Northman, & Van Slyck, 1984)، خود باوری پایین (Parish, 1991)، ترک مدرسه (Astone & McLanahan, 1991)، سن پایین در هنگام ترک خانه (Goldscheider& Goldscheider, 1993) و فعالیت جنسی زود هنگام (Tornton & Camburn, 1987; Wu. 1996) داشته است.
به این علت که والدین بر فرزندان خود به روشهای گوناگون اثر می گذارند، مکانیسم های تئوریک که ممکن است اثرات ساختار خانواده بر پیامد های رفتاری فرزندان را نشان دهد، بیشمار است. با این وجود چهار مکانیسم اولیه که در منابع مختلف درباره ی آنها بحث شده است عبارتند از: وضعیت اقتصادی، اجتماعی سازی والدین، استرس کودکی و رفاه روانشناختی مادری.
۳- روش تحقیق
با توجه به گسترده بودن اطلاعات و تحقیقات انجام شده در جنبه های مختلف خانواده و اهمیتی که این موضوع در دنیای امروزی دارد، می توان از مقالات علمی جدید برای بهبود روابط خانواده و ارتقاء سطح کیفیت روابط خانواده گی استفاده کرد. وجود اطلاعات و مقالات بی شمار در زمینه ی خانواده باعث می شود، تفکیک یک موضوع خواص و بررسی دقیق آن احتیاج به جمع آوری تعداد بسیار زیادی از این گونه مقالات علمی داشته باشد.
از این رو در این تحقیق از تعداد ۲۸ منبع علمی جهت تکمیل اطلاعات استفاده شده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای انجام شده است و از مجلات علمی مختلف استفاده شده است. این مقالات بیشتر از کتابخانه های دانشگاه تهران و تربیت مدرس و همچنین از سازمان ملی جوانان تهیه شده و بعد از مطالعه دقیق آنها موضوعاتی که به طور مستقیم یا غیر مستقیم با مهرورزی ارتباط داشته است انتخاب شده. موضوعات دسته بندی شده و بعد از تکمیل آنها و بیان دیدگاه ها نتیجه گیری در مورد موضوع بیان شده است.
۳- ارتباط بین ساختار خانواده بر ابراز محبت و پیامدهای رفتاری جوانان و نوجوانان
والدین بر فرزندان خود به روشهای گوناگون اثر می گذارند، مکانیسم های مختلفی که ممکن است اثرات ساختار خانواده بر پیامد های رفتاری فرزندان را نشان دهد، بیشمار است. با این وجود چهار مکانیسم اولیه که در منابع مختلف درباره ی آنها بحث شده است عبارتند از: وضعیت اقتصادی، اجتماعی سازی والدین، استرس کودکی و رفاه روانشناختی مادری. در ادامه به بررسی هر یک از این مکانیسم ها پرداخته شده است. باید توجه داشت که ساختارهای مختلف اجتماعی و فرهنگی هر جامعه می تواند تاثیرات بسیار زیادی بر نوع اثر ساختار خانواده بر افراد داشته باشد.
۳-۱ وضعیت اقتصادی:
یکی از عوامل مهم تعیین کننده ی اثر ساختار خانواده بر پیامدهای رفتاری و اجتماعی جوانان، وضعیت اقتصادی خانواده می باشد زیرا ساختار خانواده و وضعیت اقتصادی همبسته هستند و درآمد های پایین پیامدهای منفی برای بچه ها دارد (Dancan & Brooks-Gunn, 1997). اگرچه دور بودن پدر از خانواده، انتظار می رود که پرداخت های منظمی برای حمایت آنها را موجب شود ولی تقریباً دو سوم مادران تنها هیچ کمکی برای فرزندان دریافت نمی کنند (Sorensen, 1997). خانواده هایی که سرپرست آنها زن است بیش از پنج بار فقیرتر از خانواده های مزدوج می باشند (Baugher & lamison-White, 1996) و درآمد متوسط آنها حدود یک سوم درآمد این زوجین می باشد.
بچه هایی که فقر دائمی را تجربه نموده اند با نقص های نموی مواجه هستند (Korenman, Miller, & Sjaastad, 1995). یک دلیل این می تواند باشد که خانواده های کم درآمد قادر به تامین غذا، مسکن و سایر کالاهای لازم که برای نمو سالم اجتماعی و شناختی بچه ها می شود، نیستند (Hill et al., 2001). همچنین درآمد خانواده نوع محله ای را که خانواده ها می توانند زندگی کنند تحت تاثیر قرار می دهد و بچه ها در جوامع پر درآمد، تاثیر مثبت دوستان را دریافت می کنند که در تحریک رفتار اجتماعی آنها بسیار موثر است (McLanahan & Sandefur, 1994). بعلاوه فقر و فشار اقتصادی می تواند منجر به والدی غیر موثر شود که پیامد های معکوس برای نمو و تنظیم بچه ها و ابراز محبت به آنها دارد (Dodge, Petit, & Bates, 1994).
3-2 اجتماعی سازی:
خانه برای کودک زمینه ای ایجاد می کند که در آنجا آموختن و اجتماعی سازی صورت گیرد و جدای از سایر متغییر ها، کیفیت و محیط خانه و بویژه میزان مهرورزی در خانواده نتایج مهمی برای بچه ها دارد. یک محیط خانه ی مناسب مرتبط با فرصتهایی برای یادگیری و آموختن بوده و با گرمی و حمایت احساسی و مهرورزی باعث رشد سالم و نمو بچه ها خواهد شد (Bradley & Rock, 1998).
وقتی که دو والد در خانه باشند، مسئولیت کنترل بچه ها را تقسیم نموده و تشویق ها و روش های مورد نیاز را ایجاد می کنند. زمانی که والدین جدا زندگی می کنند والد ساکن اغلب تهیه کننده ی اولیه ی منابع اقتصادی می شود و بنابراین وادار به اعمال محدودیت زمانی برای کنترل و اجتماعی سازی بچه ها می شود. والد غیر ساکن کمتر به فعالیت های بچه ها نزدیک بوده و بنابراین کنش منظم کمتری در فعالیت های روزانه دارد و می توان گفت که صرف زمان کمتر برای توجه ابراز محبت به فرزندان می تواند میزان اجتماعی سازی را به میزان قابل توجهی کاهش دهد.
۳-۳ استرس
تئوری استرس بیان می کند که تغییرات در سازمان خانواده و شرایط باعث ایجاد استرس در زندگی بچه ها می شود. به این دلیل که تغییرات ممکن است منجر به ایجاد دگرگونی هایی در پویایی خانواده، سازماندهی و نقش هایی شود که باعث تغییرات رفتاری برای بچه ها و افراد بالغ می شود (Hill et al., 2001). حوادث معین خانواده به علت برخورد و مشاجره ی مشاهده شده بین والدین، تغییرات در ترکیب خانه و یا تغییرات در موقعیت مسکونی به طور مستقیم استرس را افزایش می دهد. بچه ها ممکن است در پاسخ به مشکلات خانه، از محیط خانواده زده شده و اجتماعی سازی، مهر و محبت و تربیت کمتری از سوی والدین دریافت نمایند و یا اینکه تحت تاثیرات منفی دوستان قرار گیرند.
بعضی از محققان بیان کرده اند که فشار تغییر خانواده فزاینده می باشد زیرا هر تعییر نیازمند سازش مجدد می باشد و بنابراین تعداد گذرهای خانواده، پیامدهای منفی بیشتری بر بچه ها دارد (Amato, 1993).
۳-۴ رفاه روانشناختی مادری:
سلامت روانی مادر مکانیسم دیگری است که ممکن است مسئول اثرات ساختار خانواده بر رفتار بچه ها و نمرات تست شناختی بچه ها باشد. مادران تنها نرخ های بالاتری از افسردگی و سطوح پایین تری از عملکرد روانشناختی را نسبت به سایر مادران نشان می دهند (McLanahan & Adams, 1987). این امر ممکن است به علت فشار ناشی از تجزیه ی خانواده و یا فشار هر روزه ی سازش و برخورد با مشکلات خانواده و منابع مالی یا اجتماعی محدود شده و یا کمبود محبت باشد. سلامت روانی ضعیف مادران به طور معکوس رفتار فرزندان را تحت تاثیر قرار می دهد (Downey & Coyne, 1990). این ممکن است به علت رفاه روانشناختی کم باشد و یا به علت دید منفی مادران افسرده درباره ی فرزندان که ممکن است درک او را از مشکلات رفتاری افزایش دهد (Friedlander, Weiss, & Traylor, 1986).
۴- مقایسه ی میزان مهرورزی در بین خانواده های دارای فرزند خوانده، دو والدی تنی، مادر تنها، پدر خوانده و مادر خوانده
در این بخش میزان مهرورزی و ابراز محبت و کیفیت روابط خانواده و رفاه در بین ساختار متفاوت خانوادگی با تاکید بر خانواده های دارای فرزند خوانده مورد بررسی قرار می گیرد. محققان این تحقیقات را به چندین روش بررسی نموده اند. غالباً این بررسی ها با مقایسه ی محدوده ی وسیعی از پیامدها برای فرزندان و والدین آنها در خانواده های دو والدی در مقابل خانواده های تک والدی و ناتنی بوده است.ساختار خانوادگی دارای فرزند خوانده یک فرم خانوادگی می باشد که به طور فزاینده ای در دنیا در حال معمول شدن می باشد.
تعدادی از مطالعات نشان می دهد که فرزند خواندگی با افزایش احتمال مشکلات رفتاری، نواقص و معایب روانی و سایر پیامد های منفی مرتبط می باشد (Haugaard, 1998) اما بسیاری از مطالعات دیگر هیچ گونه تفاوت مهمی بین کمبود ها ی بچه های واقعی و فرزند خوانده پیدا نکرده اند (Borders, Black, & Pasley, 1998).
اکثر تحقیقات از خانواده های دو والدی به جای سایر انواع معمول خانواده به عنوان پایه ی مقایسه برای خانواده های دارای فرزند خوانده استفاده می کنند. در این قسمت تفاوت های ساختار خانواده در میزان مهرورزی، آسایش روانی و کیفیت روابط فرزند خوانده و والدین در یک نقطه ی زمانی با مقایسه ی آنها با اعضای چهار نوع خانواده دیگر مورد بررسی قرار می گیرد.
این چهار نوع خانواده شامل الف) خانواده های واقعی دو والدی، ب) خانواده های تک مادر که بعد از طلاق فرزند واقعی بزرگ می کنند، ج) خانواده ی پدر خوانده و د) خانواده ی مادر خوانده. برای توضیح این ساختار های متفاوت خانواده چند دید گاه تئوریک وجود دارد هر یک از این دیدگاه هابه طور متفاوتی بر روی موضوعاتی مانند بدنام سازی اجتماعی این خانواده ها، روابط زیست شناختی و فرایند های خانواده بحث می کنند. هر دید گاه با جزئیات در زیر بحث شده اند.
۴-۱ بد نام سازی به عنوان یک فاکتور کلیدی:
فرزند خوانده های و والدین آنها اغلب با تبعیض و بد نام سازی مواجه هستند. با توجه به منابع مختلف (Brodzinsky, 1987)روابط فرزند خواندگی اغلب بدنام می شوند. به علت انتظارات اجتماعی، والدین فرزند خوانده ممکن است از نظر نقش های والدی مورد سوال قرار گیرند. بعلاوه فرزند خوانده ها تبعیض قانونی و اجتماعی و رفتار های تبعیض آمیز دیگران را گزارش می کنند. در مواردی مشکلات درمانی گزارش شده است چرا که فقدان اطلاعات گذشته ی درمانی خویشاوندان واقعی می تواند در درمان و یا پیشگیری از برخی بیماری ها موثر باشد.
خانواده های دارای فرزند خوانده نسبت به سایر ساختار های خانواده بد نام تر می باشند چرا که بقیه ی ساختار های خانوادگی حداقل شامل یک والد واقعی می باشند و بنابراین در اکثر موارد دارای رفاه پایین تر، کیفیت روابط ضعیف تر و میزان مهر و محبت کمتری دریافت می کنند.
۴-۲ اجتماعی سازی توسط دو والد به صورت بهینه:
با توجه به تئوری های اجتماعی سازی که حضور دو والد را برای اجتماعی سازی بهینه ی بچه ها حیاتی می داند، اعضای خانواده های تک والدی بیشتر در خطر می باشند. بسیاری از محققان بیان نموده اند که اختلافات در میزان منابع اقتصادی بین خانه های تک والدی با خانواده های دو والدی ممکن است مسئول پیامد های نامناسب برای بچه های خانواده های تک والدی باشد. تک والدی طولانی مدت اغلب با عوامل استرس حاد مثل دسترسی کم به حمایت های ابزاری و احساسی رخ می دهد
تعداد صفحات :56
این نوشته کوششی است برای بررسی عوامل خشونت در عرصههای مختلف جهانی و بررسی چگونگی بهرهبرداری جنگافروزان و ابرقدرتان از ضعف دیگر دولتها و نقش ارگانها و ابزارهای مختلف در دامنزدن به آتش این جنگافروزیها و یا مقابلهی آنها با این عوامل.
با توجه به پیشنهاد آقای خاتمی (ریاست محترم جمهوری) در پرسش مهر 4، بیشتر فعالیتهای مربوط به این تحقیق و جمعآوری اطلاعات مربوطه در ساعات درسی مربوط به «آئین مطالعه و پژوهش» صورت گرفت. کار جمعآوری اطلاعات مربوط به این تحقیق را راهنماییهای دبیر درس مطالعه و پژوهش آقای مشایخی و نیز استفاده از منابع کتابخانهای که نام آنها در آخر تحقیق ذکر شده است، به دست آمده است.
ما امیدواریم با این کار گروهی که حدود 3 ماه به طول انجامید، توانسته باشیم تا حدودی مسئلهی مهم و حیاتی «صلح» را در ابعاد مختلف آن مورد بررسی قرار دهیم.
فرضیات تحقیق
مقدمه تحقیق
ما در عصری آکنده از بحران و پریشانی به سر میبریم. آنچه در حال تجربهی آنیم، نه فقط زنجیرهای از دگرگونیهای ژرف که برآشفتگیهایی است که علوم و تکنولوژی، امور اقتصادی و مناسبات بین المللی را در خود فروگرفته است.
بحرانهای بیشماری که در بسیاری از مناطق جهان پدید آمده، خود بهترین گواه این دگرگونیهای بنیادی است؛ در عین حال، اگر واگذاریم که واژه وسوسه انگیز «بحران» ما را از خود بیخود کند، کار بس نادرستی انجام دادهایم. البته امیدی نیست که کارها به سادگی به وضع عادی و مالوف خود بازگرداند. ما هم چنان شاهد دگرگونیهای بنیادی خواهیم بود و باید برای هر یک از آنها راه حلهای مناسب پیدا کنیم.
امروز شاید بزرگترین و خطیرترین مسئلهی بحرانی که بشریت را متوجه خود کرده، پیدا کردن نظمی برای جهان به هم ریختهی امروز و در حقیقت دستیابی به صلح و آرامش عمومی است.
در جهان ما از زمانهای بسیار دور و از پدیدآمدن نخستین انسانها، پدیدهای به نام «جنگ» نیز در بین انسانها آفریده شد.
رقابت و ستیزهی انسانها در مراحل ابتدایی همانند رقابت و ستیزهی حیوانی است، به طوری که حتا کودکان نیز زور بدنی را وسیلهای برای موفقیت خود میدانند، ولی جنگ و خشونت در جامعهی متمدن امروزی به صورتی متفاوت صورت میگیرد و معمولاً متکی به قدرت بدنی نیست، بلکه امروزه خشونت و در مراحل تکامل یافته، «جنگ» به صورتی سازمان یافته و به صورتی تصاعدی در حال گسترش است و بازی سیاست ابرقدرتها نیز به این روند صعودی سرعت میبخشد. اگر در گذشته و در جوامع ابتدایی گروهی برای ربودن خوراک و ابزارهای دیگر به جنگهای گروهی و وسایل خشن متوسل میشوند، امروزه این اهداف رشد کرده ولی با همان عنوان کلی «غنیمت و غارت» دولتها را برآن میدارد که به وسایل خشونتباری مثل: سلاحهای هستهای روی بیاورند و در برابر دولتهای کوچک قد علم کنند. بنابراین امروزه، «صلح جهانی» به شدت در خطر نابودی قرار گرفته است و مسلماً جوامع بشری و انسانهایی که به دور از سیاست و نیرنگ خواستار یکپارچگی و صلح عمومی هستند در برابر این روند صعودی خشونت می ایستند، همچنانکه اعترافات گستردهی مردم جهان در برابر حملهی آمریکا به عراق نشانگر این واقعیت است.
برای دستیابی به صلح جهانی باید عوامل خشونت را شناخت و برای مبارزه با هر کدام راه کارهای مناسبی را ارائه داد که مسلماً این راه کارها اگر مورد بررسی قرار گیرند، میتوانند از تنشهای جهانی تا حد زیادی بکاهند.
ما در این تحقیق سعی کردهایم که در حد توان و دانش سیاسی خودمان این مسئله را مورد بحث و بررسی قرار دهیم. برای این منظور عنوان کلی مطلب را به صورت زیر مجموعههایی طبقهبندی کرده و با توجه به امکانات و زمان کمی که در اختیار داشتیم، هر یک از این زیرمجموعهها را مورد ارزیابی کلی قرار دادهایم و ما این کار تحقیقی که حاصل مطالعات گروهی ما است، را با این شعار انجام داده ایم که: «همهی ما خواستار دوستی و یکپارچگی و رسیدن به صلح جهانی در کنار هم هستیم.»
ضرورت مسئله
پس انسانها میبایست جهت از بین بردن این موانع در یک راستا با یکدیگر هم پیمان شوند و موانع مهرورزی و عوامل خشونت را از بین ببرند. در واقع این موانع میباشند که جهان سومها و مستعمرههایی را که از لحاظ صنعتی، اقتصادی، سیاسی و ... عقب مانده محسوب میشوند، را به طور غیرمستقیم ایجاد میکند.
واژگان سیاست
امنیت: در لغت، حالت فراغت از هر گونه تهدید یا حمله یا آمادگی برای رویاروئی با هر تهدید و حمله را گویند.
امنیت بینالمللی: حالتی است که در آن قدرتها در حال تعادل و بدون دستیازی به قلمرو یکدیگر به سر برند و وضع موجود به خطر بیافتد.
امنیت ملی: به مصونیت - نسبی یا مطلق - کشوری در برابر یک حمله مسلحانه احتمالی و یا خرابکاری سیاسی و اقتصادی همراه با توانائیاش برای وارد آوردن ضربه متقابل مهلک را امنیت میگویند.
جنگ: کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند سو و در سیاست کشاکش و برخورد مسلحانه میان دو یا چند دولت (جنگ خارجی) یا درون قلمرو و یک دولت میان قدرت حاکم و قدرتهای مدعی (جنگ داخلی).
جنگ سرد: جنگی که در آن برای دستیابی به هدفهای ملی از همهی وسایل به جز خشونت نظامی استفاده میشود.
ترور: ترور در لغت در زبان فرانسه، به معنای هراس و هراسانگیز است و در سیاست به کارهای خشونتآمیز و غیرقانونی حکومتها برای سرکوبی مخالفان خود و ترساندن آنها ترور میگویند و نیز کردار گروههای مبارزی که برای رسیدن به هدفهای سیاسی خود دست به کارهای خشونتآمیز و هراسانگیز میزنند، ترور نامیده میشود.
مقاله با عنوان خانواده و نقش آن در ابراز محبت و مهرورزی در فرمت ورد در 41 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:
پیشگفتار
اهداف
پیشینه ی تحقیق
روش تحقیق
ارتباط بین ساختار خانواده بر ابراز محبت و پیامدهای رفتاری جوانان و نوجوانان
وضعیت اقتصادی
اجتماعی سازی
استرس
رفاه روانشناختی مادری
مقایسه ی میزان مهرورزی در بین خانواده های دارای فرزند خوانده، دو والدی تنی، مادر تنها، پدر خوانده و مادر خوانده
بد نام سازی به عنوان یک فاکتور کلیدی
اجتماعی سازی توسط دو والد به صورت بهینه
تحقیق طلاق و والدین ناتنی: تقدم روابط تنی
تاثیر فرایند های خانواده
اهمت ساختار خانواده در پیش بینی رفاه روانی، مهرورزی و کیفیت روابط اعضای خانواده
مهرورزی در سیره امام موسی کاظم(ع)
موانع مهرورزی
نتیجه گیری
منابع
مهر و محبت یکی از برترین و باارزش ترین گوهرهای وجودی انسان بوده و مهروزی اساس شکل گیری و انسجام جوامع انسانی را تشکیل می دهد. در سایه ی مهر و محبت انسان ها روابط سالم با یک دیگر برقرار کرده و امکان پیشرفت جامعه ی خود را فراهم می آورند. بدون شک وجود مهر و محبت در یک جامعه اطمینان و اعتماد افراد به یک دیگر را افزایش داده و با کاهش تنشها و مشکلات ناشی از آن، تمام توان انسان صرف نیکوکاری و پرداختن به همنوعان خواهد شد.
وجود مهر و محبت و مهرورزی در یک خانواده از مهمترین ویژگی های یک خانواده ی موفق و سالم می باشد. برقراری روابط محبت آمیز بین والدین و همچنین بین والدین و فرزندان و بین فرزندان با یکدیگر می تواند اطمیانی برای پیشرفت کودکان باشد. چرا که کودکان در سایه ی مهر و محبت می توانند جدای از استرس ها وتنشها و نگرانی ها به فعالیت پرداخته و استعداد های خود را شکوفه کنند. با توجه به اهم مهروزی و نقش خانواده در ابراز مهر و محبت ، این تحقیق به بررسی این موضوع پرداخته است.
۱- اهداف
بدون شک خانواده، مهمترین و بینیادی ترین نقش را در شکل گیری افکار، عقاید، نگرش ها، رفتار، شخصیت و نحوه ی زندگی و عملکرد هر فرد دارد. اولین و مهمترین آموزشهایی که به هر یک از افراد بشر در طول تاریخ داده شده است در درون خانواده شکل گرفته. پدر و مادر به عنوان اولین آموزگاران بشریت، منش ها و اخلاق را به کودک آموخته اند و شخصیت او را تا حد زیادی شکل داده اند. افرادی که در کودکی از مهر و محبت خانواده برخوردار بوده اند، تحت حمایت خانواده توانسته اند به یک جهانبینی دقیق و صحیح دست یابند و مراحل پیشرفت را طی کرده، باعث ترقی جامعه ی خویش شوند.
مهر و محبت خانواده و تاثیر آن بر پیشرفت فردی و اجتماعی و همچنین تاثیر خانواده در گسترش مهرورزی و تمایل افراد برای ابراز محبت، موضوعی است که در این پژوهش مورد نظر بوده است.
بدون شک ابراز مهر و محبت به شیوه های مختلف صورت می گیرد و فقط یک موضوع عاطفی و روانی نبوده و به تمام جنبه ها و زوایای زندگی یک فرد مربوط می شود. بنابراین ابراز محبت می تواند به شکل های مختلفی بروز نماید که مشخص ترین آن تاثیر روانی و عاطفی است، اما درصد بسیار زیادی از ابراز محبت می تواند به صورت جنبه های مادی باشد. باید توجه داشت که ابراز محبت باید در تمام جنبه های آن مورد توجه قرار بگیرد، چه مادی و چه معنوی. این تحقیق علاوه بر جنبه های مادی و معنوی ابراز محبت که معمولاً به صورت آگاهانه در خانواده ها بروز می کند مواردی را که به صورت غیر آشکار می تواند بر ابراز محبت در خانواده تاثیر داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. به عنوان مثال نقش ساختار خانواده در میزان ابراز محبت و یا تاثیر خانواده های مشکل دار در میزان ابراز محبت و بالعکس (یعنی تاثیر محبت و مهرورزی بر روی ساختار خانواده و بهبود روابط) مورد بررسی قرار گرفته است.
چکیده
بدون شک ابراز مهر و محبت به شیوه های مختلف صورت می گیرد و فقط یک موضوع عاطفی و روانی نبوده و به تمام جنبه ها و زوایای زندگی یک فرد مربوط می شود. بنابراین ابراز محبت می تواند به شکل های مختلفی بروز نماید که مشخص ترین آن تاثیر روانی و عاطفی است، اما درصد بسیار زیادی از ابراز محبت می تواند به صورت جنبه های مادی باشد. باید توجه داشت که ابراز محبت باید در تمام جنبه های آن مورد توجه قرار بگیرد، چه مادی و چه معنوی. این تحقیق علاوه بر جنبه های مادی و معنوی ابراز محبت که معمولاً به صورت آگاهانه در خانواده ها بروز می کند مواردی را که به صورت غیر آشکار می تواند بر ابراز محبت در خانواده تاثیر داشته باشد مورد بررسی قرار می دهد. به عنوان مثال نقش ساختار خانواده در میزان ابراز محبت و یا تاثیر خانواده های مشکل دار در میزان ابراز محبت و بالعکس (یعنی تاثیر محبت و مهرورزی بر روی ساختار خانواده و بهبود روابط) مورد بررسی قرار گرفته است.
والدین بر فرزندان خود به روشهای گوناگون اثر می گذارند، مکانیسم های مختلفی که ممکن است اثرات ساختار خانواده بر پیامد های رفتاری فرزندان را نشان دهد، بیشمار است. با این وجود چهار مکانیسم اولیه که در منابع مختلف درباره ی آنها بحث شده است عبارتند از: وضعیت اقتصادی، اجتماعی سازی والدین، استرس کودکی و رفاه روانشناختی مادری.
چهار دیدگاه تئوریک باعث فرضیه هایی درباره اینکه آیا ساختارهای خانوادگی از یکدیگر متفاوتند و اگر هستند چگونه، شده است. یک دیدگاه این است که بدنامی فاکتور کلیدی است که منجر به پیامد های توصعه ای ضعیف می شود.
خانواده های فرزند خوانده رفاه کمتر و کیفیت روابط ضعیف تری نسبت به خانواده های واقعی نشان می دهند. مادر خوانده ها بیان می کنند که بچه های آنها بیشترین مشکلات برون سازی را دارند.
دومین دیدگاه این است که اجتماعی سازی توسط دو والد بهینه است. اگر این مسئله درست باشد، باید انتظار داشت که خانواده های تک والدی بدتر از سایر چهار نوع دیگر باشند. مشخص شده که مادران تنها رفاه کمتری نسبت به مادران متاهل داشتند. آنها در روش های سازگار از سایر خانواده ها متفاوت نبودند و بچه ها در خانواده های مادر تنها هیچ تفاوتی در رفاه یا سایر روابط در مقایسه با سایر خانواده ها گزارش نداده اند.
سومین دیدگاه بر تقدم روابط تنی با دو والد تاکید دارد. بر اساس این دیدگاه می توان انتظار داشت که خانواده های تک والدی ، والد ناتنی و فرزند خوانده در مقایسه با خانواده هایی که دو والد متاهل که با فرزندان تنی خود زندگی می کنند، ناقص هستند. یافته های تحقیقی حمایت محدودی برای این دیدگاه ایجاد می کند.
دیدگاه چهارم اهمیت فرایند های خانواده در همه ساختار های خانواده را بیان می کند و بیان می کند که ساختار خانواده در پیش بینی رفاه و کیفیت روابط و میزان مهرورزی و کیفیت روابط نسبتاً غیر مهم است.
فهرست مطالب
پیشگفتار
۱- اهداف
۲- پیشینه ی تحقیق
۳- روش تحقیق
۳- ارتباط بین ساختار خانواده بر ابراز محبت و پیامدهای رفتاری جوانان و نوجوانان
۳-۱ وضعیت اقتصادی:
۳-۲ اجتماعی سازی:
۳-۳ استرس
۳-۴ رفاه روانشناختی مادری:
۴- مقایسه ی میزان مهرورزی در بین خانواده های دارای فرزند خوانده، دو والدی تنی، مادر تنها، پدر خوانده و مادر خوانده
۴-۱ بد نام سازی به عنوان یک فاکتور کلیدی:
۴-۲ اجتماعی سازی توسط دو والد به صورت بهینه:
۴-۳ تحقیق طلاق و والدین ناتنی: تقدم روابط تنی:
۴-۴ تاثیر فرایند های خانواده:
۴-۵ اهمت ساختار خانواده در پیش بینی رفاه روانی، مهرورزی و کیفیت روابط اعضای خانواده:
۵- مهرورزی در سیره امام موسی کاظم(ع)
۶- موانع مهرورزی
۷-نتیجه گیری
منابع