کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران

اختصاصی از کوشا فایل برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران


برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فرمت فایل : word (با قابلیت ویرایش )-تعداد صفحه :122 صفحه

مقدمه

ایران دارای یکی از بزرگ ترین ذخایر « نفت در جا »1 در دنیاست که حجم اولیه آن بیش از 450 میلیارد بشکه تخمین زده می­شود. از این مقدار حدود 400 میلیارد بشکه در مخزن « شکاف دار»2 و بقیه آن در مخازن « تک تخلخلی »3 قراردارند.

از این مجموعه بیش از 91 میلیارد بشکه نفت خام یعنی بیش از 20 درصد قابل برداشت است. به علاوه باید توجه داشت که متوسط بازیافت نفت خام از مخازن شکاف دار تا حدودی کمتر از مخازن تک تخلخلی با همان خصوصیات است.

هدف اصلی این نوشته بررسی بازیافت اقتصادی و قابل قبول نفت از این مخازن عظیم است. این امر نه­ تنها به سود کشور ایران است بلکه سایر کشورهای جهان نیز از آن منتفع می­شوند. برای بررسی این موضوع کلیدی لازم است هر یک از عوامل اصلی مهندسی مخازن نفت به شرح زیر مطالعه شوند.

  • چرا ضریب بازیافت نفت از مخازن ایران در مقایسه با نقاط دیگر جهان پایین تر است؟
  • موقعیت عملی بازیافت نفت از مخازن « تک تخلخلی » و « شکاف دار» ایران چگونه است؟
  • مهم ترین عوامل اقتصادی بازیافت بیشتر نفت از مخازن ایران کدام­اند؟
  • حداکثر برداشت از نفت در جا با در نظر گرفتن فرایند تولید اولیه و ثانویه به چه میزان است؟
  • چگونه می­توان سرمایه گذاری لازم جهت تزریق گاز مورد نیاز به میزان 20 میلیارد پای مکعب در روز به مخازن نفتی را تامین کرد؟

 

برای بررسی ظرفیت­های ممکن بازیافت و استحصال نفت از مخازن کشف شده موجود، مطالعه گسترده مخازن نفت و گاز کشور چه در خشکی و چه در مناطق دریایی لازم به نظر می­رسد.

به منظور انجام این مطالعات به زمان، نیروی انسانی متخصص و حمایتهای مالی نیازمندیم. این کار لزوماً باید از طریق  «مدل سازی مفهومی »4 از تمام مخازن موجود کشور انجام گیرد. با انجام این روش می­توان کلیه مخازن نفت و گاز کشور را طی دوره زمانی قابل قبول و با هزینه معقول مطالعه نمود، و این در حالی است که از کیفیت کار نیز کاسته نخواهد شد.

قبل ورود به مباحث اصلی، بهتر از به طور اجمال فرق­های اساسی بین مخازن شکاف­دار و تک تخلخلی را بیان کنیم. تفاوتهای اصلی مخازن نفتی شکاف­دار و تک تخلخلی به شرح زیر خلاصه می­شود:


تعریف مخزن شکاف دار

 

مخزن شکاف دار مخزنی است که در ساختار آن شکستگی یا ترک وجود داشته باشد ضمن آن که این شکاف­ها شبکه­ای را ایجاد کنند. این شبکه می­تواند تمام یا بخشی از مخزن نفت را شامل شود. در ساختار این شبکه هر یک از سیال­ها می­توانند درون شبکه شکاف­ها از هر نقطه به نقطه دیگر جریان یابند. مثال­های بارز مخازن شکاف­دار در ایران به مفهوم کامل آن، مخازن نفتی هفتکل، گچساران و آغاجاری است. مخازن کرکوک در عراق و « کان ترل»5 در مکزیک از نمونه­های دیگر این مخازن به شمار می­روند. نمونه­های مخازن شکاف دار غیر کامل، مخازن بی بی حکمیه، بینک، مارون و اهواز است. به بیان دیگر، در مخازن مذکور وجود شبکه­ شکستگی­های نامنظم در مخزن، کل ساختار مخزن را شامل نمی­شود.

 


دانلود با لینک مستقیم


برنامه ریزی استراتژیک برای مدیریت مخازن نفت و گاز ایران

پایان نامه بررسی جامعه شناختی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران از سال 1287_تا1357

اختصاصی از کوشا فایل پایان نامه بررسی جامعه شناختی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران از سال 1287_تا1357 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی جامعه شناختی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران از سال 1287_تا1357


پایان نامه بررسی جامعه شناختی توسعه تکنولوژی و صنعت نفت ایران از سال 1287_تا1357

 

 

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:218

پایان نامه دکترای جامعه شناسی

فهرست مطالب:

فصل اول :کلیات    5
پیشگفتار    5
نگاهی به تاریخ صنعت نفت ایران    11
جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت    16
وضعیت تکنولوژی در صنعت نفت امروز ایران    19
برنامه ها وسیاست های کنونی انتقال وتوسعه تکنولوژی صنعت نفت ایران    22
اهمیت ولزوم توجه به انتقال و توسعه تکنولوژی نفتی در ایران    24
عوامل اجتماعی- سیاسی موفقیت در توسعه قابلیت های تکنولوژیک نفتی: یک الگوی موفق    30
پرسش اصلی:عوامل جامعه شناختی موثر درکسب قابلیت های تکنولوژیک نفتی    32
فصل دوم :تعاریف  و رویکرد های نظری    35
1)درآمدی بر علم و تکنولوژی    35
2) سطوح تکنولوژیک ،انتقال/توسعه تکنولوژی وقابلیت های تکنولوژیک    38
سطوح تکنولوژی    39
شیوه های انتقال تکنولوژی    41
قابلیت های تکنولوژیک    43
3) پارادایم ها ونظریات جامعه شناختی تکنولوژی    44
1-3 )پارادایم جبرگرایی تکنولوژیک    45
2-3) پارادایم بررسی تعین اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی تکنولوژی    46
4)اشاعه وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ازمنظر جامعه شناختی(انتقال وترجمه تکنولوژی)    62
5)چارچوب نظری بررسی توسعه صنعت و تکنولوژی نفت ایران    65
فصل سوم: روش شناسی    77
روش تحقیق    77
فصل چهارم: یافته ها    83
بررسی تکنولوژی و صنعت نفت ایران (1357-1280)    83
1)دوره امتیاز: از تحصیلداری مالیاتی تا عزم اداره ملی در شبکه ای شبه استعماری    83
1-1) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت    83
2-1) کنشگران اصلی    87
1-2-1) شرکت نفت ایران - انگلیس    87
2-2-1) نظام آموزشی    91
3-2-1) ساختار صنعت نفت    93
4-2-1) دولت    95
5-2-1) سیاستمداران    98
3-1) معنا و تصویرتکنولوژی صنعت نفت    100
4-1) شبکه کنشگران صنعت نفت    102
5-1)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت    103
6-1)جمع بندی    109
2) دوره کنسرسیوم: از مشارکت تا کسب هویت در شبکه ای قطبی    111
1-2) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت    111
2-2) کنشگران عمده    116
1-2-2) کنسرسیوم    116
2-2-2) شاه    118
3-2-2) دولت    121
4-2-2)ساختار صنعت    125
5-2-2) نظام آموزشی/پژوهشی    129
3-2) معنا و تصویر تکنولوژی صنعت نفت    132
4-2) شبکه کنشگران صنعت نفت دوره کنسرسیوم    133
5-2)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت    135
6-2)جمع بندی    139
4) دوره فروش وخرید( قرارداد سن موریتز): استقلال نسبی در شبکه ای رانتیه    141
1-3) وضعیت تکنولوژی صنعت نفت    141
1-2-3) نفت    145
2-2-3) شاه    148
3-2-3) دولت    150
4-2-3) نظام آموزشی / پژوهشی    152
5-2-3) ساختار صنعت    154
3-3) تصویر تکنولوژی صنعت نفت    156
4-3) شبکه کنشگران صنعت نفت در دوره قرارداد سن موریتز    157
5-3)اجتماع حاملان وعاملان توسعه تکنولوژی و صنعت نفت    159
6-3)جمع بندی    162
فصل پنجم:نتیجه گیری و پیشنهادات    165
قراردادهای نفتی،نگاشت وترجمه هایی برای انتقال تکنولوژی    165
الزامات قانونی،علمی و نهادی افزایش قابلیت های تکنولوژیک    171
گفتمان های تکنولوژیک حاکم در صنعت نفت    175
تغییرات ساختار قدرت در شرکت ملی نفت    177
کنشگران ،روابط اجتماعی وقابلیت های تکنولوژیک    180
نتیجه گیری    183
پژوهش،ایجاد هماهنگی و هم افزایی:کلید توسعه صنعت نفت    192
پیشنهادات    197
ضمایم    201
ضمیمه1: نگاهی به تکنولوژی و صنعت نفت نروژ    201
سازمان نهادی نفت نروژ    203
سیاست نفتی نروژ    204
برنامه استراتژیک توسعه صنعت نفت وگاز نروژ (OG21)    205
چارچوب راهبرد توسعه تکنولوژی نفت نروژ    206
جایگاه تکنولوژی در صنعت نفت نروژ    206
ضمیمه 2: قراردادهای نفتی وانواع آنها    208
قراردادهای امتیازی    208
قراردادهای مشارکتی    208
قراردادهای خدماتی    209
قراردادهای بیع متقابل    210
منابع    213
فارسی    213
انگلیسی    215

 

فصل اول :کلیات
پیشگفتار
با برخورد مته حفاری «ژرژ برنالد رینولدز»، سرپرست عملیات حفاری نفت دارسی در کنار بقایای تاریخی مسجد سلیمان  به مخزن نفت، اولین «شرکت – شهر» نفتی ایران در 5 خرداد1287 متولد شد. به این ترتیب با کشف میادین نفتی در مسجدسلیمان ، این نقطه به عنوان اولین مکان پیدایش و توسعه صنعت نفت ایران ثبت گردید. پس از آن آبادان ، لالی،هفتگل و... نیز به جرگه شرکت – شهرهای نوین ایران پیوستند و سیمای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی متفاوتی را در بخشی از کشور ایران پدید آوردند. این امر ممکن نمی شد مگر به مدد تکنولوژی جدید به کاربسته شده در صنعت نفت؛ تکنولوژی و صنعتی که خود یکی دیگر از مظاهر مدرنیته و انقلاب صنعتی بود وبا اطراق در مناطق جنوبی کشور، سیمای متفاوت و کاملاً جدیدی را به همراه آورد.
در واقع بنای اصلی شرکت شهری مانند مسجد سلیمان با ایجاد کمپ اکتشافی نفت در سال 1908 برای کارگران بومی و عمدتاًَ خارجی در این منطقه گذاشته شد. این منطقه در قلب سرزمین بختیاری قرار داشت و تنها در فصل زمستان با ورود عشایر بختیاری فعالیت انسانی در آن آغاز می شد و با پایان زمستان و عزیمت عشایر کوچ رو خالی از سکنه می شد(مجله مشعل، 1383).
در اوایل قرن سیزده هجری ورود امتیاز داران انگلیسی و استقرار صنعت نفت توسط آنها در این منطقه، چهره عشایری – سنتی منطقه را با فعالیت های جدید متحول می سازد. راه های شوسه و نیز راه آهن ( اولین راه آهن کشور)، این منطقه را از انزوا خارج می کند و وسایل جدید حمل و نقل و اتومبیل های باری و سواری در اینجا به کار می افتند، کارخانه برق تاسیس می شود و توسعه می یابد و وسایل خانگی، مواد غذایی و پوشاک از خارج وارد این مناطق می گردد و خانه سازی و توسعه و عمران شهری روز به روز بیشتر می شود.
شرکت نفت انگلیس وایران در مسجد سلیمان و آبادان با موج فزاینده مهاجرین کشاورز و صنعتگری روبروست که از اصفهان، شهرکرد، چهار محال بختیاری و یزد به مسجد سلیمان می آیند و کشاورزی و صنعتکاری را رها می کنند تا در شرکت نفت در مشاغل فراشی ، باغبانی ، نگهبانی، فیتر ی و کارگری ساده استخدام شوند. در اینجا شور و شوق جوانان بی سواد عشایر به چشم می خوردکه بدنبال آموختن در کارگاههای این شرکت هستند ، جوانانی که درکارگاه شرکت نفت در مسجد سلیمان آموزش می بینند تا بعنوان تعمیر کار  و کمک کار در کارهایی مثل تراشکاری و سوهانکاری مشغول به کار شوند.لذا شرکت نفت که تصمیم به آموزش سیستماتیک آنها دارد، سعی می کند این عشایر کوچ رو بیسواد را که فصلی کار می کنند باسواد کند تا پس از آموختن خواندن ونوشتن فارسی بتوانند دستورالعمل های روی دستگاهها، اعداد و شماره های انگلیسی را بخوانند(عباسی شهنی،1374 :192،163).
 به موازات تاسیس این صنعت اولین مدارس ابتدایی (مدرسه خیام در 1303 در اهواز با 105 شاگرد) و متوسطه( در 1305) نیزدر این مناطق تاسیس می شوند و توسعه صنعتی و رفاهی روزبه روز بیشتر می شود. مدارس فنی مخصوص در مسجدسلیمان ، اهواز و آبادان سالانه 700 نفر را آموزش داده از شاگر صنعتگر به صنعتگر تبدیل می کنند و در مسجدسلیمان با رسیدن سالی 300 نفر به درجه صنعتگری وضع زندگی ایلی به صنعتی تغییر شکل می دهد (شرکت نفت انگلیس وایران،1306: 28).
به این ترتیب با تغییر معیشت و کار، فرهنگ وارداتی غربی بر حوزه ساختمان ، اسکان و کار و استراحت نیز اثر می گذارد. امکانات زیستی مناسب تر می گردد و برای حضور خانواده ها، خانه های بزرگ تر، مجهزتر و با امکانات رفاهی و خدماتی جدید پدید می آید. سیستم لوله کشی آب و کانال فاضلاب ، خیابان بندی  و برق کشی(به میمنت ایجاد کارخانه برق) شکل می گیرد و بیمارستان مسجدسلیمان در سال 1914 با سبک خاص معماری اروپایی به یکی از بهترین و مجهزترین مراکز درمانی در سطح ایران وخاورمیانه تبدیل می شود. با احداث فرودگاه ، باشگاههای تفریحی ، سینما ها و استخر ، مسجدسلیمان به سرآمد شهرهای ایران تبدیل گردید و بسیاری از مظاهر صنعت و مدنیت را در خود جای داد.
شرکت نفت انگلیس وایران  (1306: 15) وضعیت صنعت نفت و اولین شرکت شهر ایران را در سالهای اولیه استقرار آن اینگونه تصویر می کند:
«عده مستخدمین  شرکت در مسجدسلیمان بالغ بر ده هزار نفر ایرانی و پانصد اروپایی می باشدکه برای سکونت آنها 550 باب عمارت بنا گشته و همه گونه وسایل آسایش و تفریح آنها فراهم شده است. 8 باب کلوپ برای تفریح طبقات مختلف مستخدمین تشکیل گردیده که هر یک دارای عمارت مخصوص و لوازم کافیه می باشند. گذشته از این یک باب عمارت بزرگ دیگر بنا شده که مرکز تفریح  آنها واقع گردیده  و در آنجا نمایش سینماتوگراف و کنسرت و کنفرانس و غیره داده می شود. متصل به آنهم استخر وسیعی برای شنا ترتیب داده شده که مورد استفاده مستخدمین است. بازی تنیس هم رواج کاملی در مسجدسلیمان پیدا کرده و لهذا سی عدد میدان برای بازی مزبور و چندین میدان دیگر به جهت بازی گالف و سایر ورزشهای بدنی تدارک دیده شده است.»

گرچه این امکانات تا قبل از ملی شدن این صنعت اکثراً به کارکنان و کارگران خارجی اختصاص داشت اما درکنار استثمار و استعمار، اثر نفت بر تغییرات اجتماعی و فرهنگی و تغیر بافت اجتماعی غیر قابل انکار است .در سال 1325 که مسجدسلیمان به عنوان مرکز کل مناطق نفتخیز ایران محسوب می شد و از نظر امکانات زندگی و وجود تکنولوژی همپای مراکز صنعتی اروپا به شمار می رفت؛ شهرهای فعلی ایذه، باغملک و شهرکرد ، روستاهایی با جمعیت هفتاد هشتاد نفر بودند و در آن روستاها آثاری از آبادانی و صنعت به چشم نمی خورد.« مسجدسلیمان ، هفتگل و آبادان درآن روزها، مبدل به جوامع بزرگی مانند شهرهای انگلستان شده بودند. برای هر نوع علاقه یک تفریح  وجود داشت. از بازیهای گلف ، تنیس و فوتبال تا تیراندازی ، اسکواش، قایق سواری ، بریج، بولینگ، عکاسی ، نقاشی، تئاتر، هنرهای دراماتیک و پارتی های شبانه همه در دسترس بودند با این تفاوت که دسترسی به این تفریحات در انگلستان مستلزم پیمودن بعد مسافت زیادی بود»(عباسی شهنی، 1374: 187). فضای مدیریت  تیلوریستی آن ایام انگلیس با سوت فیدوس  و لباس یکدست  انبوه کارگران نفتی مشخص می شود.فضای صنعتی ای که باعث شده بود  آنها زندگی خود و خانوادهاشان را با صدای فیدوس تنظیم کنند؛تا جایی که کاسب های شهر و مغازه داران نیز وقت کارشان را با توجه به این کارگران تنظیم می کردند و واژه های انگلیسی، کالاهای خارجی و سایر هنجارهای دارندگان امتیازو ساکن درشهر هایی با خیابانها ومنازلی به سبک شهرهای برایتون و سان بری گسترش می یافت.
اما در آن ایام این سیمای حیات مدرن ، شاداب ، فعال و سرزنده که به مدد خون سیاه نفتی در رگهای منطقه ای عشایری دمیده شده بود و حیاتی شبه مدرن، صنعتی و جدید را پدید آورده بود وابسته به قلب و هسته مرکزی چاههای نفت مسجدسلیمان ، لالی و هفتگل و پربودن مخازن سبک و مرغوب آنها بود. سیمای امروزی این شهرها و به ویژه مسجدسلیمان دیگر به طروات و روال سابق نیست.

« امروزه شهری به جا مانده که چین و چروک های ناشی از کهنگی و سالخوردگی آن از نظر عملیات نفتی ، چهره شاداب و پرطراوت دیروزش را فراگرفته و گرد سفید پیری بر چهره اش نشسته والزاماً بایستی چون پیرشده از میکده بیرون رود! او آنچه در توان داشته به مدت بیش از 87 سال در طبق اخلاص نهاده و کریمانه بخشیده و ... سفره خالی شده معدن نفت خود را می نگرد که اینک قطراتی چند در گوشه و کنار آن یافت می شود و آب شور و نمکین امروز به جای طلای سیاه دیروز آن نشسته است » ( عباسی شهنی،1374: 446).
اقتصاد و رونق این شهر از اواخر دهه 1340 با کاهش تولید نفت روبه افول گذاشت.در سال های 54-1350 شرکت نفت مسجدسلیمان ادارات آموزشی خود را به آبادان و اهواز منتقل کرد و بین سالهای 55-1345 برنامه جایگزینی ارتش (و واحدهای نظامی) به جای اقتصاد متکی به نفت شهر در دستور کار قرار گرفت. اگر در این شهر بخش نفت 61% اشتغال را در سال 1335 به خود اختصاص داده بود، میزان اشتغال زایی آن در سال 1345 به5/48 و در سال 1355 به 7/44 درصد رسید. تا این سال سعی می گردد کاهش اشتغال ناشی از این بخش در سایر بخشها( ارتش، ساختمان و خدمات عمومی) جبران شود، اما درصد بیکاری در سال 1365 به5/34 درصد (همان ،ص410) می رسد(31 درصد بیش از سال1355) و آثار افسردگی  در شهر کاملاً هویدا می گردد.
اینک مسجد سلیمان  شهریست با نشست های قدیمی سطح زمین و پیدایش چشمه های نفتی ، نشت گازهای نفتی وگاه آلوده به سولفید هیدروژن سمی از آنها که هر لحظه خطرات زیست محیطی و انتشار گازهای سمی و نیز آلودگی آبهای سطحی و هوا را در بردارند؛ شهری که شاهد از بین رفتن تاسیسات خدماتی و بهداشتی و رفاهی شرکت و مهمتر از همه بیکاری و بی رونقی اقتصادی و تمامی نتایج اجتماعی- فرهنگی حاصل از آن است. علی رغم احداث  دو سد عظیم کارون و کارخانجات تعمیر و مونتاژ تانک و کارخانه سیمان و واحدهای مختلف شهرک صنعتی ، هنوز جای خالی شرکت نفت برطرف نشده و عده کثیری از جمعیت فعال شهر مهاجرت کرده یا به شهرهای دیگر نقل مکان کرده اند( همان:241).
فضایی که از دو مقطع تاریخی ( پیدایش صنعت نفت تا حال حاضر) از اولین شرکت - شهر ایران ترسیم شد، نشان دهنده آسیب کلی و تاریخی ای است که درکشورما دامنگیر کلیه نواحی و اجتماعات وابسته به صنایع غیر سنتی و متکی به تکنولوژی پیچیده است. فقدان نگاه جامعه شناسانه و اجتماعی به تکنولوژی و صنعت و غفلت از آینده آن ، که خود متاثر از نگرش تکنوکراتیک و فن سالار به صنعت و تکنولوژی است ، عواقب و نتایج اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی جبران ناپذیری را در بردارد، که حل و رفع آنها گاه ناممکن و گاه هزینه های بسیاری را در بر دارد. فقدان تامل و بینش یکپارچه و عمیق از تکنولوژی و علوم ، طراحی برنامه های آینده نگرانه و جامع برای انتقال ، استقرار و توسعه یک تکنولوژی (همچون تکنولوژی عظیم و پیچیده نفتی ) و نداشتن برنامه ای برای گسترش شبکه های تامین و توزیع و بومی سازی آنها ، آینده افسرده و تیره ای را پدید می آورد که در آن این شرکت – شهرک ها به گذشته حسرت بار ما تبدیل می شوند تا خاطر افسرده و ناکام و درمانده  اکنونمان را با گذشته طربناک و پرهیاهوی گذشته تسلی بخشیم و آنها را به موزه های یاد و گذشته نوستالژیک خود بسپاریم.
شاید این موزه تاریخی صنعت بتواند مجالی برای اندیشیدن و درس گرفتن از خطاهای گذشته و به حساب نیاوردن حوزه ها و سویه هایی را پدید آورد که اینک وقت اندیشیدن به آنهاست. توسعه ناپایدار ، برنامه ریزی تک بعدی، صنعت و تکنولوژی غیر درونزا  و وارداتی،  بی برنامگی برای گسترش خوشه های صنعتی ، تولیدی و تامین کالا و گسترش اصناف جدید و جامعه مدنی شهری – صنعتی از خطاهای این نگرش های فن سالارانه است که اهمیت نگاه جامعه شناسانه به تکنولوژی را برجسته تر و مهمتر می سازد.
شاید مناطق دیگر نفتی ، همچون منطقه ویژه انرژی بندرامام یا منطقه عسلویه که ظاهراً از برزخ عقب ماندگی در حال تبدیل شدن به بهشت صنعتی هستند، روزی سرنوشتی تیره و تارتر از مسجدسلیمان را در پیش داشته باشد. اگر این تکنولوژی از موطن خارجی خویش نگسلد و اگر در جای جای این مناطق بیتوته نکند و با داد و ستد به خانه ها و اصناف و طبقات و گروههای مختلف راه نگشاید و ریشه ندواند و با فرهنگ و صنایع دیگر پیوند صنفی،اجتماعی وخانوادگی (خوشه صنایع)برقرار نکند، بعید نیست که روزی که گازهای مخزن پارس جنوبی به اتمام رسند، تکنولوژی نفتی نیز به سادگی بدون آنکه به صورت عمقی و گسترده در آنجا نهادینه شده و بواسطه صنایع جانبی وزنجیره تامین مناسب ریشه دوانده باشد، بقایای منسوخ شده و بدون کارکرد خود را برجای گذارده  ویا دوباره رو به جایی که از آنجا نشات گرفته  یا شاید رو به سوی موزه دیگری از تاسیسات اوراق نفتی جهت گیری کند و آنگاه اجتماعاتی برجای بمانند که به مانند مردمان یتیم ، درمانده،  بیکار ، بی نان و بی نام درانبوهی از  مسایل و معضلات اجتماعی و اقتصادی احاطه  هستند. به هر حال آینده ای  که با اتمام ذخایر نفتی فرا رسد در این شرایط چندان مطلوب نخواهد بود.
به یقین اگر نگاه به تکنولوژی نفت صرفاً بهره برداری و برداشت از سرمایه نبود و صنایع تکنولوژیک پیرامون آن( چون ساخت پمپ، موتور، لوازم جانبی و اندازه گیری،لوله سازی و شرکت های بزرگ نفتی) در این مناطق رشد می کردند و تکنولوژی نفتی به طور کاملاً یکپارچه وخانوادگی انتقال می یافت، امروزه این مناطق موزه دار نفت نبودند و به جای نگاه حسرت زده، شاهد شهرها ،شهرک ها واصناف  و صنایع نفتی قدرتمند وکارآفرینی بودیم که هویت تاریخی سرزنده ومولد خود را به رخ می کشیدند.
اگر راه حل در نیفتادن درآینده ای تاریک وپر از فقر وفلاکت پرسش ،چالش وتامل پیشینی وقبل از وقوع مسایل وحوادث است،این کار جز با تحقیق ،بررسی و صورتبندی و ترسیم مسیرهای پیموده شده در گذشته واندیشیدن به حال و آینده نخواهد بود.خطا ها،موانع،کاستی ها ومحدودیت های گذشته وراههای درست ونادرست طی شده است که می تواند ما را در ترسیم سیاست ها ،برنامه ها وتصمیمات مناسب کنونی یاری کند. نگاهی به گذشته صنعت نفت ازخلال چشم اندازی جامعه شاسانه یکی از ابزارهای کمک به ترسیم آینده مطلوب وبهتر است که جای آن در کنار نگاه های مسلط فن سالارانه غایب است وامید است که این پژوهش نیز  بتواند به سهم خود در واکاوی فرصت ها وتهدیدها وآموختن از اقدامات صورت گرفته سهم مناسبی داشته باشد.



**********
 ******
**
مقدمه
 نفت در دنیای امروز خود را از ظاهر سیاه و روغن مقدس سالیان دور به ماده طلایی جهان تبدیل کرده است و به پر مصرف ترین و بزرگترین حامل انرژی دنیای مدرن و صنعتی  مبدل شده است . حدود 150سال (سال 1859 سال کشف و استخراج نفت در آمریکاست) از کشف این ماده حیاتی در  شهر پنسیلوانیای آمریکا  می گذرد( سعادت،1346: 4) و در طول این مدت ، این ماده سیاه به یکی از ذخائر گرانبهای جهانی تبدیل شده است. پس از پشت سرگذاشتن سوخت های چوبی و زغال سنگ و با توجه به مواد مشتق از نفت و نقشی که به طور مستقیم در گستره جهان صنعتی دارد، نقاط جغرافیایی دارای این ذخایر نیز به مناطق ژئوپولتیک تبدیل شده و زنجیره تامین و صنایع جانبی و پیرامونی بهره برداری از این  منبع طبیعی به بزرگترین و عظیم ترین صنعت جهانی مبدل شده است.
به این ترتیب  استفاده از خود این ذخایر و منابع طبیعی مستلزم صنعت اکتشاف ، استخراج و بهره برداری است تا آن را در نهایت به صورت فرآورده های مختلف در اختیار مصرف کننده قرار دهد. این مسیر تولید تا توزیع را در سه سطح بالادستی ، میان دستی و پایین دستی تقسیم بندی کرده اند که هر کدام عهده دار فعالیت های زیر هستند:
1)    بخش بالا دستی : عهده دار مراحل اکتشاف و حفاری تا استخراج و تحویل نفت خام آماده فرآوری به بخش پالایش است.
2)    بخش میان دستی : عهده دار مراحل انتقال وحمل و نقل و پالایش و توزیع محصولات اصلی حاصل از پالایش نفت به بخش پایین دستی است.
3)    بخش پایین دستی : صنایع این بخش مصرف کننده فرآورده های مختلف  تولید شده می باشند وبا تغییراتی این مواد را به محصولات گرانبهای پتروشیمیایی یا نفتی  دارای ارزش افزوده تبدیل می کنند.
اداره این صنعت گسترده وبا این سطح از فعالیت مستلزم امکانات ، تجهیزات و به عبارتی تکنولوژی متنوع ،پیچیده و گسترده  وبهره گیری از  علوم و حرف مختلف است.  علوم ومشاغلی که بخشی از آنها عبارتند از: مهندسی مخازن، ابزار دقیق، مکانیک ، برق و مخابرات ، مهندسی فرآیند و کاتالیست، صنایع طراحی و ساخت پمپ، موتور ، کمپرسور( برقی و بخاری) ، مخازن و برج های تقطیر ،خنک کننده‌ها و مبدل های حراراتی، کولر و پنکه های هوایی، سیستم های کنترلی و اتاق های کنترل، شیرهای بخار ، فشارشکن،شیرهای کنترل ، خطوط لوله و اتصالات متنوع، کور ه ها ، مشعل ها و... .
اما علاوه بر داشتن ذخایر و منابع خدادادی و طبیعی نفت ، باداشتن مهارت و تکنولوژی این صنایع و تکنولوژی اکتشاف تا فرآوری و تجهیزات و ادوات نفتی می توان درآمد ، اشتغال و سرانه عظیمی را به همان اندازه ذخایر (یا گاه بیشتر از آن) برای یک کشور بدست آورد ؛چراکه وابستگی در طراحی، تهیه وساخت این تجهیزات وفقدان دانش ومهارت لازم برای به کار اندازی آنها نیز زمینه ساز عدم توسعه و  بروز مشکلات اجتماعی وسیاسی برای کشور های متکی به این صنعت خواهد شد.به نظر می رسد در کشور ایران این صنعت وتکنولوژی نفتی با گذشت نزدیک به یک قرن، توسعه مطلوب و مورد  انتظار را نیافته است وصنعتی با این پیچیدگی ،گستردگی واثر گذاری می بایست مورد توجه وتامل بیشتری قرار می گرفت.مهمتر ازآن این است که این موضوع هنوز به صورت جدی به پرسش وسوال برای تحقیق وپژوهش بیشتر تبدیل نشده است. چراکه مقدمه پژوهش های عالی پرسش های جدی وخوب است.از این رو نه تنها طرح این موضوع در حوزه ای پژوهشی واجد اهمیت است بله بررسی ابعاد انسانی وبه عبارتی جامعه شناختی آن اهمیت بیشتری دارد .زیرا با موضوعات صنعتی وتکنولوژیک از این دست عموما به صورت تکنیکی و با نگاه سخت وریاضیِ تکنوکراتیک  برخورد می شود و به نقش عوامل انسانی-اجتماعی در پیدایش وتوسعه آنها توجه چندانی نمی شود.لذا این تحقیق با در نظر داشتن این موارد در صدد است تا به گوشه ای از این موضوع بپردازد و با تاملی تاریخی، از چشم انداز جامعه شناسی تکنولوژی وسازمانی عوامل موثر در انتقال وتوسعه صنعت وتکنولوژی نفتی را از زمان پیدایش تا  انقلاب بررسی کند.
این تحقیق در 5 فصل ودو ضمیمه تنظیم شده است . درفصل  اول کلیاتی در مورد این صنعت،تکنولوژی نفتی، اهمیت آن وسیاست های کنونی اتخاذ شده در بخش نفت وگاز کشور برای توسعه تکنولوژی ولزوم واهمیت پژوهش ارائه می گردد. به این منظور نخست برای ورود به مبحث تاریخ مختصر این صنعت  مرور می گرددوسپس نقش اقتصادی واجتماعی تکنولوژی نفتی در دنیای کنونی وبه ویژه در کشور ایران مورد بررسی قرارمی گیرد و اهمیت بررسی جامعه شناسانه این موضوع از جهات مختلف طرح می گردد. دراین بررسی سعی شده است برای ایجاد تصویر قابل توجه از آینده مطلوبی که رسیدن به آن ممکن بود اما  محقق نشد وکشورهای دیگر آن را تحقق بخشیدند، به یک نمونه استناد شود ودلایل اجتماعی وسیاسی این موفقیت نیز ارائه شود.
در فصل دوم با بررسی ماهیت وتعاریف تکنولوژی ونگاهی که به این پدیده در رشته جدید مطالعات علم و تکنولوژی  می شود ،مقدمات طرح چارچوب نظری پژوهش فراهم می گردد.به این منظور نظریات جامعه شناسانه تکنولوژی و دلالت های مربوط به اشاعه وانتقال تکنولوژی وکسب قابلیت های تکنولوژیک ارائه می شوند ودر نهایت با طرح وتعریف قابلیت های تکنولوژیک (به عنوان متغیر وابسته) وشیوه های انتقال،وسطوح تکنولوژی، چارچوب نظری که عمدتا یک چارچوب کنشگر- شبکه ای است طرح می گردد تا با آن متغیر های مستقل پژوهش که شبکه صنعت نفت را ساخته اند  دریک طرح کلی مورد بررسی قرارگیرند .
فصل سوم معرفی روش شناسی تحقیق است که مبتنی بر مطالعات اسنادی وکتابخانه ای ،مصاحبه با خبرگان و افراد مطلع صنعت نفت وبه کار گیری تکنیک تحلیل محتوا برای ترسیم جریان تولید علمی وتوسعه قابلیت های تکنولوژیک ونقش کنشگران اثر گذار در شبکه این صنعت است.
فصل چهارم مهمترین فصل تحقیق ومحل ارائه یافته های مربوط به بررسی شبکه کنشگران این صنعت  در طول سال های 1287 تا 1357 است.در این فصل، مقطع 70 ساله مورد پژوهش به سه دوره تقسیم گردیده است وشبکه کنشگران هر دوره معرفی ونقش کنشگران اصلی و نوع تاثیر وتاثرات هریک به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته اند..پس از ارائه نقش وتاثیر هر کنشگر، وضعیت کلی این شبکه ،معنا وتصور کلی حاضر در هر دوره از تکنولوژی وصنعت نفت  ارائه شده  است زیرا این تصور ونگاه به تکنولوژی است که جهت ومسیر توسعه آن را تعیین می کند.در پایان هر دوره با توجه به نقش عاملان وحاملان توسعه تکنولوژی به نهادها ،افراد ،اجتماعات وگروههای نقش آفرین در انتقال وتوسعه تکنولوژی پرداخته شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام

اختصاصی از کوشا فایل تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام


تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام

تأثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونگی رژیم صدام

36 صفحه در قالب word

 

 

 

 

 

فصل اول (کلیات)

طرح مساله:

حمله امریکابه عراق با وجود هزینه‌های کلان سیاسی و اقتصادی‌اش برای این کشور، از دیدگاه اقتصادی گسترش و تعمیق و تحمیل رژیم سرمایه داری است، که قلب تپنده آن را نفت تشکیل می‌دهد. این جنگ به خاطر تصاحب منابع نفتی عراق نبود، ولی نفت همواره ماده‌ای استراتژیک برای اقتصاد نظام سرمایه‌داری محسوب می‌شود. از لحظ موقعیت ژئوپلتیک عراق در بطن منطقه نفت خیر خاورمیانه قرار دارد. به دلیل سیاستهای غلط حزب بعث در اقتصاد عراق، در حال حاضر بیش از 95% درآمدهای این کشور را در آمدهای حاصل از فروش نفت تشکیل می‌دهد.([1]) 0(یعنی اقتصاد کاملا تک محصولی) ذخایر  اثبات شده نفت این کشور 115 میلیارد بشکه است که بعد از  عربستان دومین کشور نفت خیز جهان است و هنوز ذخایر اثبات نشده فراوانی نیز وجود دارد. اما تولید روزانه نفت در عراق به روزی 2 میلیون و 300 هزار بشکه محدود مانده است. به دلیل آنکه در اثر جنگ صنعت نفت عراق به شدت صدمه دید و بعد از جنگ نیز تاسیسات و خطوط لوله‌های نفت در عراق به ویژه خط لوله شمال که نفت را از کرکوک به بندر جیحان در ترکیه انتقال می‌دهد،‌ به وسیله انفجارات بمب بی‌مصرف ماند. در رابطه با میزان استخراج نفت عراق با روزانه 1/2 میلیون بشکه نفت تولید می‌کند که  حدود3/1میلیون بشکه آن صادر می‌شود. با در نظر گرفتن قیمت نفت بشکه‌ای 50 دلار میزان درآمدهای نفتی این کشور روزانه 56 میلیون دلار و در سال بیش از 23 میلیارد دلار خواهد بود. این در حالی است که میزان تولید نفت عراق در زمان رژیم صدام روزانه بیشمار از 9/2 میلیون بشکه بوده است. جنگ عراق موجب افزایش شاخص سهام بورس در کشورهای حاشیه خلیج فارس شد و بسیاری از شرکت های این کشورها قراردادهای پرسودی را امضا کردند اماکارشناسان اقتصادی عقیده دارند در دراز مدت کشورهای حاشیه خلیج فارس با بازگشت عراق به بازار نفت بیشتر از سودی که در آغاز احیای اقتصادی عراق به دست می‌آورند، زیان خواهند دید.([2]) با اینکه هنوز برای سخن گفتن از رونق اقتصادی عراق زود است. اما نشانه‌هایی وجود دارد که غول خفته عراق درآینده امکان دارد به یک قدرت اقتصادی منطقه‌ای تبدیل شود. علاوه بر ذخایر عظیم نفتی، این کشور دارای یک نیروی کار ماهر و یک اساس مستحکم برای توسعه کشاورزی نیز می‌باشد. در دراز مدت، رونق اقتصادی عراق عوارض منفی برای سایر کشورهای منطقه خواهد داشت. از همه مهمتر افت قیمت نفت است. پس از اینکه عراق تولید و صادرات نفت را با ظرفیت کامل آغاز کند. قیمتها سقوط خواهند کرد و درآمدهای نفتی سایر کشورهای خلیج بین 20 تا 25 درصد کاهش خواهد یافت. بدیهی است با توجه به عملیتهای انتحاری انفجار خطوط نفت و تاسیسات نفتی عراق، تیراندازی پراکنده به نیروهای ائتلاف، غارت تجهیزات نفتی، رواج گسترده قاچاق محصولات نفتی، جملگی حکایت از آن دارند که تامین امنیت وثبات وراه اندازی تولید نفت عراق با دشواریهای فراوان مواجه است.([3]) در شرایطی که سرمایه‌گذاری لازم فقط برای رسیدن به سطح تولید پیش از جنگ، 7 میلیارد دلار برآورده شده است، روزانه حدود 7 تا 8 میلیون دلار هزینه اضافی نیز بر اثر عملیات خرابکارانه درماههای اول پس از سرنگونی صدام بر این کشور تحمیل شده است. البته نحوه بازسازی عراق آغاز شده است و طبق  طرحهای آمریکا محور قرار گرفتن نفت به عنوان مهمترین منبع برای بازسازی این کشور مورد توجه قرار گرفته است. و آمریکا قصد دارد صنعت نفت عراق را به طور کامل خصوصی کند. در این زمینه گفته می‌شود که یکی از مدیران بریتیش پترولیوم به عنوان مسئول بازسازی صنعت نفت عراق تعیین خواهد شد.

اهداف تحقیق:

از آنجائیکه کشور عراق دومین کشور ثروتمند جهان از لحاظ منابع نفتی است،‌ هدف از این پژوهش آن است که تاثیرات جنگ بر کشورهای حوزه خلیج فارس، صادرات نفت عراق بر اعضای اوپک و اقتصاد جهان مورد بررسی قرار گیرد.

اهمیت تحقیق:

اهمیت این پژوهش در آن است که نشان می‌دهد افزایش بهای قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اقتصاد کشورهای صادر کننده نفت(به ویژه خلیج فارس وایران) آیا قادر خواهد بود موجبات توسعه این کشورها را فراهم آورد؟ یا برعکس همانند گذشته (مثلا زمان رژیم شاه) باعث وابستگی هر چه بیشتر این کشورها به غرب و برگشت سرمابه  سمت کشورهای صنعتی خواهد شد. یا اینکه به دلایل مختلف این پطرودلارها حیف ومیل خواهدشد.

سوال اصلی:‌

تاثیر نفت عراق بر اقتصاد جهان پس از سرنگونی رژیم صدام چیست؟

سوال فرعی:

آیا افزایش تقاضای جهانی نفت، به سرنگونی رژیم صدام مربوط است؟

فرضیه تحقیق:

یکی از دلایل افزایش تقاضای جهانی نفت، کاهش صادرات محصولات نفتی عراق بعد از سرنگونی صدام می‌باشد.

متغیرها و مفاهیم عملیاتی:

کاهش دلایل افزایش تقاضای جهانی نفت چیست؟

دلایل صادرات محصولات نفتی عراق چیست؟

روش تحقیق:

روش این پژوهش مبتنی بر جستجو در سایتهای اینترنتی بوده است. کلیه منابع فارسی به جز منابع انگلیسی از اینترنت اقتباس شده است.

 

مشکلات وموانع تحقیق:

 

ازمشکلات این پژوهش می توان کمبود اطلاعات موجود در زمینه موضوع تحقیق در منابع کتابخانه و فیلتر گذاری بسیاری از سایتهای اینترنتی می‌توان شمرد که جای تاسف است.

 

سازماندهی تحقیق

 

این پژوهش مشتمل بر یک مقدمه، سه فصل و یک نتیجه گیری می باشد. در فصل اول ابتدا در طرح مسئله یک تصویر کلی از وضعیت نفت عراق وآینده آن در معادلات اقتصادی جهان ترسیم شده است و بعد به ترتیب اهداف تحقیق، اهمیت تحقیق، سوالات اصلی وفرعی،‌ فرضیه تحقیق، متغیرها و مفاهیم عملیاتی و روش تحقیق و مشکلات و موانع تحقیق و در نهایت سازماندهی تحقیق ذکر گردیده است. در فصل دوم به رابطه میان نفت عراق و جنگ دوم خلیج فارس پرداختیم که این فصل شامل دو گفتار است: الف- ریشه‌های جنگ دوم خلیج فارس و مسئله نفت که به مشکلات اقتصادی در آمریکا و مسئله تقاضا اشاره می کند و گفتار دوم: ب- اثرات جنگ دوم خلیج فارس بر افزایش قیمت نفت، دراین قسمت ضمن بررسی علل افزایش نفت یکی از دلایل آن کاهش صادرات محصولات نفتی عراق از مجموعه کشورهای صادر کننده و دیگر افزایش جهانی مصرف نفت وازدیاد تقاضا اشاره می‌شود. در فصل سوم به مبحث نفت و اقتصاد جهانی پرداختیم که شامل  سه گفتار می‌باشد و در پایان از بحث یک نتیجه گیری کلی گرفته‌ایم.

 

ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است

متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است


 

دانلود با لینک مستقیم


گزارش کارآموزی پژوهشگاه صنعت نفت

اختصاصی از کوشا فایل گزارش کارآموزی پژوهشگاه صنعت نفت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

گزارش کارآموزی پژوهشگاه صنعت نفت


گزارش کارآموزی پژوهشگاه صنعت نفت

فصل اول

آشنایی کلی با محل کارآموزی......................................................................4

فصل دوم

ارزیابی بخش های مرتبط با رشته ی علمی کارآموز...........................................7

فصل سوم

آزمون آموخته ها نتایج و پیشنهادات............................................................27

 

نوع فایل : ورد قابل ویرایش
تعداد صفحه :31

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نفت و اقتصاد ایران

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله نفت و اقتصاد ایران دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

دانلود مقاله نفت و اقتصاد ایران


دانلود مقاله نفت و اقتصاد ایران

 

 

 

 

 

 

 


فرمت فایل : word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات:23

مقدمه :
نفت کلیدی ترین و در عین حال سیاسی ترین کالای دنیای امروز است و از همین رو سیاستگذاری نفتی کشور های نفت خیز در واقع بخش عمده ای از سیاستگذاری ملی این کشورها را تشکیل می دهد و در این کشور ها هرگونه برنامه ریزی اقتصادی متاثر از سیاستهای نفتی می باشد . همین امر اهمیت توجه به نفت و فرآورده های نفتی را دو چندان کرده است . بخش نفت اهمیت زیادی در اقتصاد ایران دارد، هم به لحاظ جایگاه آن در تولید ناخالص داخلی کشور و هم به لحاظ سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت و نیز منابع ارزی کشور ، اما نقش بخش نفت به همین جا خاتمه نمی یابد. در حال حاضر فعالیت های مربوط به نفت و گاز به خصوص در صنایع و بخش های بالادستی جزو سودآورترین فعالیت های اقتصادی کشور است، به طوری که علی رغم شرایط محیطی و بین المللی، شرکتهای نفت و گاز بین المللی علاقه مند به فعالیت در این بخش ها هستند . از آنجا که به طور کلی بخش های اقتصادی که ارتباط نزدیکی با بازارهای بین المللی داشته و سرمایه گذاری خارجی در آنها صورت می گیرد کارآمدترین بخش های اقتصادی می باشند و انتقال فناوری و دانش نوین تولید، عمدتا از طریق این بخش ها صورت می گیرد و نیز به دلیل مزیت های نسبی فعالیت های پایین دستی صنعت نفت که در حال حاضر موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی کشور می باشد ، شرایط ایجاب می کند از طریق اصلاحات ساختاری، بهره وری بخش نفت را افزایش داده و رشد و توسعه اقتصادی کشور را تسریع کرد.
آنچه اکثر کارشناسان بر آن اتفاق نظر دارند و آمارهای اقتصادی نیز آن را تایید می کند این است که افزایش درآمدهای نفتی منجر به افزایش سرمایه گذاری ملی می گردد. این نتیجه در واقع مشکل اساسی اقتصاد ایران که همان وابستگی به درآمدهای نفتی است می باشد .
درآمدهای نفتی به دو عامل مهم قیمت جهانی نفت و میزان صادرات نفت بستگی دارد. تعیین قیمت نفت به عوامل متعددی بستگی دارد که اغلب آنها خارج از کنترل تولیدکنندگان است که همین امر باعث شده است که وضعیت اقتصادی اغلب کشورهای وابسته به درآمدهای نفتی مانند ایران با نوسانات قیت نفت تحت تاثیر قرار می گیرد. میزان صادرات نیز بر اساس سهمیه تعیین شده از سوی سازمان اوپک که ایران یکی از اعضای آن است تعیین می شود .
اما آنچه در وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای صادرات نفت عنوان می شود از دو جهت مورد بررسی قرار می گیرد:
1- اتکاء به درآمد صادرات نفت به عنوان بخش مهمی از درآمدهای دولت
2- اتکای فعالیت های اقتصادی کشور به خصوص در بخش صنعت و خدمات به واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای و در نتیجه نیاز به درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت یا وابستگی از طریق تراز پرداخت ها
واضح است که اتکای دولت به درآمد های نفتی نامطلوب است زیرا مخارج دولت به خصوص در اعتبارات جاری و برای اداره سازمانهای دولتی هزینه هایی هستند که خصلت دائمی دارند. حتی هزینه های عمرانی برای قسمت عمده آن که طرح های غیرانتفاعی است خاصیت بلند مدت دارند و با انجام این طرح ها هزینه های تعمیر و نگهداری آنها وجود دارد . وابسته کردن این مخارج به درآمدهای نفت که فوق العاده پرنوسان است غیر منطقی بوده وصحیح نمی باشد. به همین دلیل دوراندیشی و لزوم ایجاد یک مالیه سالم و پایدار ایجاب می کند که اتکای بودجه دولت به خصوص بودجه جاری را به درآمد های نفتی کاهش داده و سعی شود هزینه ها مبتنی بر درآمدهای مالیاتی گردد.
مشکلاتی که اتکا به درآمدهای دولت در بودجه بر درآمدهای حاصل از صادرات نفت ایجاد می کند بسیار دامنه دار است .هنگامی که درآمد های دولت به علت تنزل قیمت ها و کاهش درآمد ناشی از صادرات نفت کاهش می یابد دچار کسری بودجه عمومی می شویم . از آنجا که هزینه های بودجه عمومی به خصوص هزینه های جاری بسیار انعطاف ناپذیر هستند دولت ممکن است ناگزیر به استقراض گردد که می تواند اثرات نامطلوبی ایجاد نماید.
اتکای کشور به درآمد های نفتی و ارز حاصل از صادرات نفت از طریق تغییراتی که در موازنه پرداخت ها و ذخایر ارزی کشور روی می دهد اثرات منفی بر اقتصاد کشور دارد .کاهش ناگهانی درآمد های ارزی با توجه به بی کشش بودن تقاضا برای واردات کالاهای سرمایه ای و واسطه ای و مصرفی ضروری ،تولید کشور را تحت تاثیر فشار داده و شرایط رکود را در فعالیت های اقتصادی ایجاد می کند.
همانگونه که در سالهای گذشته نیز مشاهده شده است نوسان قیمت های جهانی نفت اثرات ناگهانی و نامطلوبی را بر اقتصاد ایران و به خصوص بخش تولید گذاشته است .آنچه که همه کارشناسان بر آن تاکید دارند رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی است. برخی بر این باورند که این درآمدها و اتکا به ارزهای نفتی عامل بیماری اقتصاد ایران و عدم رشد بخش های مختلف اقتصاد ملی می باشد .
اما آنچه روشن است این نکته می باشد که درآمدهای نفتی به خودی خود عامل عقب ماندگی نمی باشند و دلیل اصلی این امر اتکای بیش از اندازه به ارز حاصل از صادرات نفت و عدم برنامه ریزی صحیح و اصولی برای این سرمایه ملی می باشد . البته حرکت در جهت اقتصاد بدون نفت به معنای عدم توجه به صنعت نفت و گاز نیست چرا که ایران به لحاظ سرشار نفت و گاز از جایگاه ممتازی در سطح جهان برخوردار است . یکی از واقعیتهای موجود این است که عمده ترین و اصلی ترین منبع قابل اعتماد و اتکا در توسعه اقتصادی و صنعتی منابع غنی نفت و گاز است. کشور ایران نیز به دلیل بهره مندی از این منابع سرشار لاجرم می بایست در طراحی اقتصادی خود بر این ذخایر تکیه نماید.
ایجاد صندوق ذخیره ارزی در برنامه سوم توسعه روزنه امیدی برای اصلاح این ساختار در اقتصاد ایران بود . اما ذکر این نکته ضروری است که برداشتهای غیر اصولی و مقطعی و بدون برنامه ریزی جایگاه این بخش را دچار تردید می نماید.
با توجه به جایگاه بخش نفت در اقتصاد کشور و چالش هایی که رشد تقاضا در داخل ایجاد نموده است، ضرورت ارتقاء کارآیی این بخش در سطح ملی به وجود آمده است. سرمایه گذاری های کلان که در بخش نفت و صنایع پایین دستی و جانبی صورت گرفته است می تواند منبع قابل اعتماد و اتکای اقتصادی برای کشور شود و با استفاده از درآمدهای حاصل از آن می توان به توسعه در بخش های دیگر کمک کرد.
توجه به بخش پایین دستی صنعت نفت نیز می تواند عامل مهمی در جهت بهبود ساختار این بخش گردد که سرمایه گذاریهای اخیر در این بخش ها نشان دهنده توجه مسئولین امر به اصلاح این بخش می باشد . اگر چه طی سالیان گذشته بحثهای زیادی در جهت رفع وابستگی به نفت در اقتصاد ایران مطرح شده است ولی اکثر آنها از حد شعار فراتر نرفته است و به نظر می رسد این معضل حداقل در کوتاه مدت حل شدنی نیست و نیاز به یک برنامه ریزی صحیح و بلند مدت دارد. بی شک برنامه ریزی منطقی و استفاده از پیشنهاد های صاحب نظران می تواند آثار مثبتی بر جای بگذارد . همچنین اگر قرار است تحولی در ساختار اقتصادی هر کشوری از جمله ایران صورت گیرد باید این تحول با تکیه بر توانمندیهای آن کشور باشد. مجموعه این توانمندیها این امکان را فراهم می کند که کشور در مسیر توسعه و پیشرفت قرار گیرد و در پایان می توان گفت که توسعه در ابعاد مختلف آن در خلا صورت نمی گیرد بلکه در بستری از واقعیتهای موجود شکل می گیرد .

 

 

بودجه نفتی، اقتصاد نفتی
در برنامه سوم توسعه، یکی از جهت‌گیری‌های اصلی در بودجه‌های سالانه، “تجهیز منابع درآمدی دولت به منظور دستیابی به هدف اقتصاد بدون نفت" تعیین شده بود. ولی در طی این برنامه، نه تنها از سهم درآمدهای نفتی در اقتصاد کشور کاسته نشد، بلکه این سهم رشد قابل‌توجهی هم پیدا کرد. سهم فروش نفت از کل منابع دولت که در سال 78 معادل 71/46 درصد بود، در چهار سال‌بعد به ترتیب به 88/54، 68/58، 05/‌73 و 07/70 درصد افزایش یافت. این در حالی است که مطابق اهداف برنامه سوم، سهم فروش نفت از کل منابع دولت باید با روندی نزولی، به 89/44 درصد در سال پایانی برنامه (1383) می‌رسید.
در سال 83، با وجود کاهش نسبی سهم نفت از کل منابع، ارزش این منابع 2/‌9 درصد رشد یافت که عمده‌ترین دلایل آن، رشد صادرات روزانه نفت (به میزان 400 هزار بشکه)، افزایش قیمت هر بشکه نفت (حدود 10 دلار) و افزایش نرخ ارز (به میزان 7/4 درصد) بودند. بدین ترتیب، بودجه‌های سنواتی در طی برنامه سوم چندان با اهداف این برنامه سازگار نشدند.
از سوی دیگر، در تمامی سال‌های اجرای برنامه سوم توسعه، از سهم بیش از 80 درصدی نفت در صادرات نیز کاسته نشد. این در حالی بود که ارزش صادرات نفتی کشور از 17 میلیارد و 89 میلیون دلار در سال 79 به 48 میلیارد و 823 میلیون دلار در سال 84 افزایش یافت.


دانلود با لینک مستقیم