فرمت: ورد 35 صفحه+43 اسلاید
تعداد صفحات:35
پایاننامه کارشناسی ارشد رشته حسابداری (M.A)
فهرست مطالب :
بیان موضوع
اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
اهداف تحقیق
فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی
فرضیههای فرعی
روش تحقیق
ابزار تحقیق
فرضیات مالی
نظرات مربوط به سهام
فرضیه ارزشیابی نادرست
فرضیه سرمایه گذاری بیش از حد
فرضیه مزیت مالیاتی قرضه (بدهی)
فرضیه انتقال ثروت
نظرات مربوط به وام
وامهای بانکی و عدم تقارن اطلاعاتی
مطالعات داخلی
نتایج مطالعات داخلی درباره تاثیر انتشار سهام و دریافت وام بر ارزش شرکتهای بورس
نحوه انجام تحقیق
متغیرهای تحقیق و نحوه اندازهگیری آنها
متغیرهای مستقل
متغیر وابسته
جامعه آماری
قلمرو زمانی تحقیق
نحوه جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها
تجزیه و تحلیل داده های تحقیق
علائم اختصاری مربوط به متغیرها
آزمون نرمال بودن داده ها
نرمال نمودن داده ها
آزمون همبستگی داده ها
آزمونهای اضافی مربوطه
ناهمسانی واریانس
خودهمبستگی
تجزیه و تحلیل داده ها و آزمونهای آماری فرضیات
آزمون فرضیههای فرعی
آزمون فرضیه اول
آزمون فرضیه دوم
شیوه اول آزمون فرضیه
شیوه دوم آزمون فرضیه
نتیجه گیری و پیشنهادات
نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها
فرضیه فرعی اول
فرضیه فرعی دوم
فرضیه اصلی
نتیجه گیری کلی
مشکلات
محدودیتها
پیشنهادات
پیشنهادات برای تحقیقات آتی
صورت جریان وجوه نقد
جداول آماری
فرمت:word
تعداد صفحات:470
طرحنامه ی تحقیق
الف ) اهمیّت تحقیق
تحقیقات انجام شده درباره ی دکتر قیصر امین پور آن اندازه حائز اهمیّت است که در ثبت وقایع اجتماعی و تاریخی سهم بزرگی را بر عهده می گیرد و تعهّدات شاعر را در موارد اشعار دفاع مقدّس و اشعار آیینی به اثبات می رساند و کمکی است برای دانش جویانی که در رشته ادبیّات به تدریس مشغولند تا شاید فضای سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی شاعر را بهتر درک کرده ودانش آموزان نیز با این شاعر شهیر که کم و بیش در کتب دبیرستانی معرّفی می شود آشنایی لازم را پیدا نمایند و به درک بیشتر مضامین و محتوای شعری این شاعر پی ببرند .
ب ) هدف از تحقیق
شعر و ادبیّات از دیرباز در ممالک شرقی از اهمیّت والایی برخوردار بوده است امّآ آن شاعری ماندگار است که افکار والایی داشته باشد و برای دفاع از میهن و آرمان های اسلامی ، مایه گذاشته باشد . برخلاف اعتقادات گروهی از روشنفکران که قیصر را جزو گروههای خاصّی معرّفی کرده بودند ، با این تحقیق گرد و غبار این اتّهامات از دامن این شاعر پاک می گردد و مردمی تر نمود پیدا می کند .
زیرا او هم شاعر کودکان و نوجوانان است ، هم شاعر ولایی و آیینی و هم شاعر جبهه و جنگ بنابراین یکی از ماندگارترین چهره های شعر و ادبیّات معاصر می باشد .
ج ) روش شناسی تحقیق :
روش تحقیق بر اساس : گردآوری فیش های اطّلاعاتی از منابع و مآخذ ، مجلّات علمی استفاده از کتابخانه ها ، کمک از اینترنت و بانک های اطّلاعاتی و درآخر روش توصیفی و کاربردی می باشد .
د ) پیشینه ی تحقیق :
تا آن جا که اطّلاعات و معلومات من اجازه می دهد این مقوله با کم و کیف و شیوه های خاصّی که در پیش گرفته شده است سابقه ندارد . هر چند مقاله های مختلفی درست بعد از درگذشت مرحوم قیصر امین پور ارائه شد امّا هر یک به بُعدی از ابعاد شخصیّتی ، افکاری ، محتوایی و فرمالیستی شعر او پرداخته بودند و همین اواخر دانشجوی مصری ، خانم امیره عبدالحکیم مصطفی ، عنوان پایان نامه ی خود را « جمالیّات الاداء الغوی فی شعر قیصر امین پور » و ترجمه المجموعه الشعریه ( یا نگاهی به گل ها همه آفتاب گردانند ) انتخاب کرده است که در دانشگاه منوفیه مصر مراحل پایانی تدوین را می گذراند .
در ضمن رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مصر اخیراً در حال تمهید مقدّمات سفر علمی برای نویسنده ی این پایان نامه به ایران بودند تا از نزدیک با شخصیّت ادبی این شاعر گرانمایه و آثار ادبی او آشنا شود و بر غنای علمی رساله اش بیفزاید امّا متأسّفانه با در گذشت دکتر قیصر امین پور ، این نویسنده باید در آثار گرانقدر ایشان تفحّص نماید .
یکی دیگر از پژوهندگان این موضوع دانشجویی به نام شایسته دستخط گشتی می باشد که بر روی عنوان« اصالت زیبایی شناسی در اشعار قیصر » در مهر ماه 1383 کار کرده است امّا تا کنون بر روی جنبه های مختلف این شاعر تحقیقی صورت نگرفته است .
رشته :جامعه شناسی و ادبیات
فرمت:word
تعداد صفحات:325
چکیده
نقد جامعهشناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر میآید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمیتوان یک مقطع معین تاریخی و یک محدودهی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سالها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریانهای بسیار در پیوسته است.
یکی از مهمترین این جریانها که پیوندی گسستناپذیر با جامعهشناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخهای از نقد جامعهشناسی میدانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی مینگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.
این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعهشناسی میپردازد و ویژگیهای اصلی آن را جست و جو میکند و مهمترین گرایشهای این گونهی نقد ادبی را معرفی میکند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوههای این رویکرد تحلیل میکند و مناسبات سووشون را با جامعهای که در آن شکل گرفته و نیز جامعهای که روایتش میکند مورد کنکاش قرار میدهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن میرود و در فصل پایانی سووشون از چشمانداز این رویکرد نوآیین و در حال شکلگیری بررسی میشود.
دیباچـه
نقد ادبی در برنامهی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشتهی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گرهگاههای این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمیگنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخههای معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایستهی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راهگشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر میآید که به جای توجه به آخرین و تازهترین جریانهای روز، از جریانهای اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبهی آموختاری (کلاسیک) افزونتری یافتهاند. اساساً چگونه میتوان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربههای نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعهی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دورهی رمانتیک و آموزههای شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیقتر این جریانها تنها از رهگذر کاربست آموزهها و شیوههای آنها در آثار ایرانی صورت میپذیرد و ما را از مرحلهی ترجمه به مقام تجربه ارتقا میدهد.
نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعهی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدمهای ناآزمودهی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.
آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید میبخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجستهی این میداناند و در شناسایی سنجیدهی شیوههای گوناگون نقد و زیباییشناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهرهای دوران ساز به شمار میآیند.
به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بیگمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسیهای ادبی از چشماندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریهی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همهی فراز و نشیبهای اجتماعی، همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آوردهاند، توفیقی که رمانهای انگشت شماری از آن نصیب بردهاند.
از میان شیوههای نقد، رویکرد جامعهشناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشمانداز بسیار تأملبرانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخههای با سابقه و گستردهی نقد است که خود بر بسیاری از شاخههای تازهتر به شیوههای مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوههای نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخهای نورسته است بر این شاخ کهنتر. شاید دقیقتر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر میتابد که آن را میتوان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.
همین جا به توضیح نکتهای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخشبندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحلهی تحلیل سووشون بر پایهی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزونتری به نقد جامعهشناختی دادهایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب مینماید، زیرا اولاً نقد جامعهشناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گستردهتر، با سابقهتر و پیچیدهتر و فربهتر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شدهایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن میپردازد، حتی به نظر میآید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند همپای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأملبرانگیز طرح شود.
ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیشتر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون همخوان بود، بیشتر در حد و اندازهی یکی از شیوهها و زیر گروههای نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمینمود.
ثالثاً سووشون آشکارا دایرهی گفت و گوی بسیار فراختری با نقد جامعهشناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیلهای جامعهشناسی میانجامد.
بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعهشناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رسالههای دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانیترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریانهای جدی و گستردهی سدهی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریانهای عمده از اندیشگران و فعالان برجستهی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطهی اهمیت و دورانسازی آموزههایشان با تأکید و تفصیل افزونتری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).
پس از آن با این چشمانداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبتهای گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دورهای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و میتوان با توجه به لایههای نمادین و شبکههای اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشتههای دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(
در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمدهی فمنیسم بودهایم، بیشتر به رهیافتهایی تکیه کردهایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی میتوانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکردهایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوهای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمیآید. به گمان ما هنوز در میانهی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیدهترین تأملات از آن نویسندهی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفهای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژهی فمنیسم را خوش نمیداشت و به کار نمیگرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)
سرانجام سووشون را از این زاویه نگریستهایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشتهی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایتهای دیگر متمایز است؟روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش میدهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد میکنند؟و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را میتوان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)
اشاره به چند نکته ضروری مینماید:
1ـ ارجاعها و پانوشتها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصلهای دوم و چهارم استثنایی قائل شدهایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسانتر و سریعتر به آن قسمت از روایت، شمارهی صفحهی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.
2ـ کوشیدهایم داوری ما دربارهی سووشون جنبهی توصیفی داشته باشد و از ستایشهای پرشور و احساسی اجتناب کردهایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشهای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.
3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایههای نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کردهایم.
این پایاننامه با همهی کاستیها اگر تا اندازهای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.
استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاورهی این پایاننامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.
مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکتهها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاهسنی، دکتر عبدالله حسنزاده، محمد یکهدهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.
به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاسها دارم که اگر همراهیها و تشویقهای ایشان نبود، این رساله هیچگاه سرانجام نمییافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.
پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین
نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعهشناسی ادبیات در ذهن نقش میبندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.
اما حتی پیش از آنکه به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفتهاند، برویم با تأمل در مجموعهی نسبتهای محتمل میان ادبیات و جامعه میتوانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیدهتر از آن چیزی است که در آغاز میپنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گستردهی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمیانگیزند:
1ـ آیا میتوان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟
2ـ آیا میتوان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟
3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر میگذارد یا به واسطهی تأثیر بر نویسنده؟
4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر مینهند یا آنکه حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد میکنند، اثر را تحت تأثیر قرار میدهند؟
5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آنکه در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟
6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟
7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبهی هنری ـ ادبی متن باز میگردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ میپذیرد؟
8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحققپذیر است؟
9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالبهای خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟
10ـ آیا میتوان از اثرپذیری اجتماعی نظریههای ادبی سخن گفت؟
11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبههای سیاسی را دربر میگیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟
12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونهای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟
13ـ واقعیتهای اجتماعی براثر تأثیر مینهند یا آرمانهایی که هنوز تحقق نیافتهاند؟
14ـ آیا نشانههای اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آنکه ساخت کلی متن از جامعه اثر میپذیرد؟
15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقهی خاصی از جامعه است یا میکوشد تصویری از همهی جوانب اجتماع به دست دهد؟
16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گسترهای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟
17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونهای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟
18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بیکم و کاست فضای جامعه دست میزند یا در آن تصرف و اغراق میکند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن مینگرد؟
19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمیدهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟
20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟
بیتردید با تأمل بیشتر میتوان بر این پرسشها افزود و یا بسیاری از آنها را به شکلی دقیقتر و فنیتر مطرح کرد.
مسألهی پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایشهای گوناگون جامعهشناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافتهاند، هرکدام به بخشهایی از این زمینهی پهناور توجه کردهاند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسشهای بیست گانهی پیش گفته، برآمدهاند.
فرمت:word,قابل ویرایش
تعداد صفحات:157
پایان نا مه جهت دریافت درجه کارشناسی ارشد
موضوع: برای شناخت و شناساندن شخصیتهای برجسته علمی، یکی از بهترین روشها بررسی آثار مکتوب آنان است که بازتاب آرا و اندیشه ها و تجلیگاه علم و دانش آنهاست از آنجائیکه شناخت دقیق افکار و اندیشه های هر یک از بزرگان می تواند چراغ روشنگری فراروی نسل جوان باشد ما را بر آن داشت تا برای تحقق این آرمان مقدس، دست به دامن آسمان پرستاره ی علم ادب ببریم تا چراغی برگیریم.
لذا در این کهکشان، ستاره ای را رصد کردیم که هرچند غبار غرض ورزی وجهل آمیخته با گذشت زمان، چهره ی عالمتاب او را تا حدودی پوشانده است و آنگونه که شایسته شخصیت او بوده برای جهان علم و ادب شناخته نشده است.
وی شخصیت بی نظیری است که با داشتن مناصب فقاهت و زعامت و نقابت علویان و مناصب مختلف سیاسی، هیچگاه شیفته مظاهر و زخارف دنیوی نشد و لذا بواسطه ی اتصال به حقیقت هستی، اهل دل بود. عاطفه ی سرشار، روحیه ی حساس، وقریحه ی وقاد او باعث گردید که برای بیان حقایق و ثبت وقایع سلاح قدرتمند خود را بکار گیرد و در جهت تحقق اهداف و آرمانهایش گوش به ندای دل دهد که نتیجه آن اشعار نغز و دلنشین و سخنان زیبای اوست که دیوان شعری با چنین گلهایی فراهم آورد.
فهرست
مقدمه
باب اول
اوضاع سیاسی، اجتماعی فرهنگی و ادبی دوران سید رضی
فصل اول: اوضاع سیاسی، اجتماعی و ادبی 29-9
بخش اول: اوضاع سیاسی 9
بخش دوم: اوضاع اجتماعی 15
بخش سوم: اوضاع فرهنگی و ادبی 19
الف: نقش آل بویه در نهضت فکری و ادبی قرن چهارم 21
ب: مظاهر فرهنگی و ادبی قرن چهارم 22
1- شعر 23
2- نثر 27
3- نقد 28
4- علم لغت 28
فصل دوم: سید رضی شاعری از تبار علی(ع) 77-30
بخش اول: زندگینامه ی سید رضی
الف: ستاره ای از افق بغداد 30
ب: شجره نامه 31
1- پدر( ابواحمد) 32
2- مادر( شیرزنی از تبار ناصرللحق) 37
3- ناصر کبیر یا فاتح مازندران 38
ج: روزگار وصل و غنچه های پیوند 39
د: غروبی نابهنگام 41
هـ: ویژگیها و خصوصیات بارز اخلاقی رضی 44
بخش دوم: زندگی علمی، ادبی و اجتماعی سیدرضی
الف: اساتید و مشایخ رضی 49
ب: دانش آموختگان و تربیت یافتگان و روایت کنندگان مکتب رضی 56
ج: مجتمع علمی« دارالعلم» یا اولین دانشگاه علوم اسلامی 58
د: مناصب (نقابت، قضاوت، ریاست « امیرالحاج» 61
هـ: تألیفات 63
1- شعر( دیوان اشعار) 64
2- سیره نویسی 65
3- رسائل( مجموعه ی مکاتبات) 65
4- فقه 65
5- نحو 65
6- تفسیر 66
الف: حقائق التأویل فی متشابه التنریل 66
ب: معانی القرآن 66
7- بلاغت 67
الف: تلخیص البیان فی مجازات القرآن 67
ب: نهج البلاغه 67
ب1: گردآورنده ی نهج البلاغه واقعاً کیست؟ 68
ب2: ادبیات نهج البلاغه 74
ب3: پژوهش های دانشمندان در اقیانوس نهج البلاغه 75
باب دوم:
نقد و بررسی دیوان سیدرضی 256-78
فصل اول: دیوان رضی 79
الف: نسخه های دیوان در کتابخانه های ایران و جهان 85
ب: شروح یا نگاره هایی بر دیوان 89
ج: اغراض و موضوعات موجود در دیوان 90
فصل دوم: مدایح 92
الف: ممدوحان رضی 94
ب: ساختار قصیده های مدح 109
ج: مضامین و مفاهیم مدیحه های رضی 114
ج1: شجاعت 114
ج2: بخشش و بخشندگی 116
ج3: خردورزی و نیک اندیشی( عصاره ی چهار خلیفه) 119
ج4: مقام ومنزلت اجتماعی 121
ج5: تبریک اعیاد و مناسبتها 124
ج6: بلیغان در نگاه بلیغ 125
مدیحه های رضی در یک نگاه 126
فصل سوم: رثاء« سوگنامه» 130
الف: افرادی که شاعر در سوگ آنها مرثیه سرایی کرده است 133
ب: فرهنگ عاشورا در سوگنامه های حسینی (5 مرثیه با بررسی محتوایی آنها) 138
ج: غمنامه ی مادر و تجلیل از مقام و منزلت زن مسلمان 153
د: بررسی ساختار سوگنامه های رضی 158
هـ : مضامین و موضوعات سوگنامه ها 162
هـ 1: سرانجام و سرنوشت انسان 164
هـ 2: پدیده ی مرگ و تأثیر آن بر مرثیه های رضی 165
هـ 3:بزرگداشت و بیان فضائل متوفی 167
هـ 4: تسلیت و همدردی با بازماندگان متوفی 171
هـ 5: اعلان جنگ با مرگ 172
هـ 6: تجلی رثای دوران جاهلیت در سوگنامه های شاعر 173
نقد وبررسی سوگنامه های سید سوگوار 174
فصل چهارم: فخر و حماسه 178
الف: بررسی ساختار فخریات 181
ب: مضامین فخریه های رضی 182
ب1:افتخار به اصل ونسب( شجره ی طیبه) 183
ب2: شاعری الگو در میدان اخلاق و عمل 189
ب3: قله ی عظمت در کوهسار ادب 195
ج: ابعاد و ویژگی های فخریات رضی 197
د: مقایسه ای میان فخریه های رضی و متنبّی 200
فصل پنجم: غزلیات و حجازیات 204
ترانه های سرزمین یار( حجازیات) 206
الف: بررسی ساختارغزلیات 210
ب: مضامین وموضوعات غزلهای رضی 213
ج: ابعاد و ویژگی های غزلهای رضی 215
حجازیات یا ترانه های سرزمین یار: 218
الف: ساختار ترانه های سرزمین یار( غزلهای حجازی) 218
متن و ترجمه غزل« لیلة السفح» 219
نقد وبررسی غزل« لیلة السفح» 224
برگزیده غزل« یا ظبیة البان…» 229
ب: بررسی مکانهای سرزمین حجاز در حجازیات 232
ج: مضامین و موضوعات غزلهای حجازی 233
د: جایگاه حجازیات و تأثیرآن بر ادبیات عرب 234
فصل ششم: هجویات 237
الف: موضوعات و مضامین هجوهای رضی 238
1) هجو اخلاقی 238
2) هجو سیاسی 240
ب: نمونه هایی از هجویات رضی 241
فصل هفتم: پند و اندرز و حکمتها
الف: نمای کلی حکمتهای رضی 243
ب: نمونه هایی از سخنان حکیمانه ی رضی 244
زبدة البحث (چکیده پایان نامه به زبان عربی) 249
منابع 265
چکیده انگلیسی 269
تعداد صفحات :37
فهرست عناوین
عنوان صفحه
مقدمه....................................................................................................................... 5
فصل اول : تحلیل حقوقی موضوع پرونده
مبحث اول : مفهوم مشارکت در جرم و شروط تحقق آن....................................... 7
گفتار اول: عنصر قانونی شرکت درجرم................................................................. 9
گفتار دوم: عنصر مادی شرکت در جرم............................................................... 10
گفتار سوم: عنصرروانی شرکت در جرم و مجازات شرکت در جرم................. 12
مبحث دوم: مفهوم جرم سرقت و شروط تحقق آن............................................... 14
گفتار اول: عنصر قانونی جرم سرقت.................................................................... 15
گفتار دوم: عنصر مادی جرم سرقت..................................................................... 17
گفتارسوم: عنصر روانی جرم سرقت.................................................................... 18
مبحث سوم: مفهوم آدم ربایی و شروط تحقق آن................................................ 19
گفتار اول: عنصر قانونی جرم آدم ربایی............................................................. 20
گفتار دوم : عنصر مادی جرم آدم ربایی.............................................................. 21
گفتار سوم: عنصر روانی جرم آدم ربایی............................................................. 24
گفتار چهارم: مجازات آدرم ربایی در منابع فقهی و قانون مجازات اسلامی ....... 25
فصل دوم: تجزیه و تحلیل آرا
مبحث اول: نقد و تحلیل شکلی آرا.......................................................................... 30
مبحث دوم: نقد و تحلیل ادبی آرا........................................................................... 33
مبحث سوم:تصویر متن آراءمورد نقد و بررسی
منابع و مأخذ.......................................................................................................... 37
مقدمه:
اولین موضوعی که در تحقیق حاضر مورد بررسی قرار گرفته موضوع سرقت می باشد سرقت یکی از قدیمی ترین جرایم علیه اموال و مالکیت، که شاید از همان ابتدای پیدایش مفهوم مالکیت در جوامع بشری اتفاق افتاده و معمولاً مجازاتهای سختی هم برای مرتکبین آن در ادیان و قبایل و جوامع مختلف پیش بینی شده است این جرم بدلیل سهلتر بودن ارتکاب آن و محسوس بودن منفعت حاصله از آن بخش اعظم جرائم ارتکابی در کشورهای مختلف را تشکیل می دهد پلیس با شناخت انواع دزدیها و طبقات سارقین از یک طرف و قانونگذار و قضات از طرف دیگر با تدوین قوانین مناسب و نظارت و کوشش در حسن اجرای آنها باید از این قبیل جرایم که هر روز بر پیچیدگی نحوه ارتکاب آنها افزوده می شود جلوگیری به عمل آورند. معمولاً سارقین با سرقتهای جزئی و کوچک کار خود را شروع می کنند وبتدریج با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی مدارج تکامل راهی و حرفه ای می شوند اغلب سرقتها برای رفع کمبودهای مادی اتفاق میافتد گرچه بعدها به صورت یک حرفه پرافتخار در می آید. لذا ریشه سرقت را بایستی در نظام روابط نادرست اقتصادی جستجو کرد و هیچ شخصی نمی تواند سرقت را در جامعه، چه برای خود و چه برای دیگران تجویز کند و همگان سرقت را به عنوان پدیده ای منفور تلقی و با آن مبارزه می کنند و در ادبیان مختلف، همچنین مبین اسلام، مجازات سختی برای سرقت در نظر گرفته شده است.
قرآن کریم در آیه 38 سوره مائده مجازات سرقت را چنین مقرر فرموده است: "والسارق و السارقه فاقطعوا ایدیهما جزء بما کسبنانکاه من الله و الله عزیز حکیم." همچنین در آیین یهود جرم سرقت ممنوع و نامشروع بوده و سارق محکوم به استرداد چهار تا پنج برابر مال مسروق به مالباخته بوده است. در دول باستانی ایران نیز جرم سرقت خصوصی بوده و مجازاتش اعدام بوده است در قانون روم یکی از عوامل ایجاد بردگی، ارتکاب جرم سرقت بوده است در روسیه که کیفر دزد و قاتل یکی بود، دزدها همیشه مرتکب قتل می شدند تا سرقت آنها افشا نشود.
دومین موضوعی که در تحقیق حاضر به آن پرداخته شده است آدم ربایی می باشد جرم آدم ربایی یا دزدیدن دیگری که لازمه ارتکاب آن عدم رضایت طرف است در ماده 621 قانون مجازات اسلامی بیان شده است آدم ربایی در زمره جرائم علیه اشخاص (شخصیت معنوی) قرار میگیرد رفتار فیزیکی لازم برای ارکتاب آن «ربودن» است همانطور که ربودن مال مستلزم نقل مکان کردن مال است آدم ربایی هم مستلزم جابجایی شخص بدون رضایت وی میباشد بطور خلاصه آدمربایی جرمی است عمدی و لذا باید قصد مجرمانه یا سوء نیت مرتکب جرم در دادگاه احراز شود و با این حال انگیزه مرتکب اعم از شرافتمندانه و غیر شرافتمندانه در تحقیق آن بیتأثیر است و تنها میتواند موجب تخفیف یا تشدید مجازات باشد