بسیاری از صاحب نظران و محققان از دنیای امروزی به عنوان عصر عدم تداوم یاد میکنند. عصر عدم تداوم به این معناست که دیگر تجارب و راهحل های گذشته برای مسائل جاری و آینده سازمان کارگشا نیستند و باید به شیوهای دیگر اندیشید و به دنبال راهکارهای جدید سازمانی با ساختارهای نوین بود تا بتوان کالا و خدمات را با حداقل هزینه و با کیفیت برتر متناسب با نیازها و سلیقههای مشتری، تولید کرد. بنابراین اگر قرار است اقتصادی موفق داشته باشیم نیاز به شرکتهای موفق در محیطهای رقابتی داریم و این امر مستلزم داشتن نیروی انسانی پرتوان و خود اتکا، دارای روحیه خلاق و کارآفرین است. در نتیجه کارآفرینی، خلاقیت، نوآوری و کسب و کارهای مخاطرهآمیز، سوخت موتور اقتصاد مدرن را فراهم میکنند؛ یعنی در هر سازمان اگر بستر کارآفرینی فراهم آید اشتغالزایی ایجاد میشود و عامل انتقال فنآوری خواهد شد.
تجربه دنیای امروز نشان داده است که نوآوریهای مهم و پیشرفتهای تکنولوژیکی، در سازمانها و شرکتهای بزرگ دولتی اتفاق نخواهد افتاد. قابلیت تطبیق با بازار و نیاز روز، از یک ساختار بزرگ پیچیده، ساخته نیست در نتیجه برای پیشرفت سریع و ارائه محصولات جدید، تنها راه مؤثر، ایجاد و توسعه شرایطی است که فعالیتهای اقتصادی کوچک بتوانند تأسیس شوند و رقابت کنند.
مهمترین دستاورد کارآفرینی برای توسعه کشور ایجاد اشتغال، رفاه، ثروت و شناخت فرصتهای مناسب است و حتی عدهای معتقدند که کارآفرینی میتواند به عنوان یک مکانیزم، موجب افزایش بهرهوری در سازمان شود به طوری که امروزه کشورهای توسعه یافته از یک زاویه جدید شرکتهای خود را در یک محیط کاملاً متغیر، پویا نگه داشتهاند و علت آن کشف و پرورش انسانهای خاصی است که نقشآفرینی میکنند و موجب ایجاد بستر موفقیتها میشوند.
شومپیتر معتقد است: کارآفرینی نیروی محرک اصلی در توسعه اقتصادی است. چنانکه ژاپن بعد از جنگ جهانی، توسعه خود را مدیون افراد خلاق و کارآفرین میداند. ماتسوشیتا به خاطر اعتقاد و اتکاء به خود و داشتن روحیه خودباوری، خلاقیت و کارآفرینی توانست از طریق کارگری در ویتنام و باربری در کارخانههای سیمان به مرحله مدیریت یکی از موفقترین صنایع ژاپن دست یابد. بنابراین میتوان ادعا کرد که سازندگی و توسعه جامعه در گرو افراد و مدیران کارآفرین است.
کلمات کلیدی : کارآفرینی، کسب و کار، راه اندازی کسب و کار، کار یابی، خلاقیت در کار، خودباوری
دانلود گزارش کارآموزی رشته مدیریت صنعتی ارتقاء فناوری و نوآوری در کارخانه پارس خودرو بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 136
گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی
این پروژه کارآموزی بسیاردقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد
مقدمه
ممکن است به دفعات شنیده باشیم که سازمانهای هر چندنوآور از صحنه رقابت خارج می شوند ، اما سازمانهای دیگر در همان محیط با موفقیت به کار خود ادامه میدهند. آیا سازمانهایی که از صفحه رقابت خارج میشوند ، میخواستند به چنین سرنوشتی دچار شوند ؟ در پاسخ باید گفت که نمیخواستند یا نمیخواهند به چنین سرنوشتی دچار شوند سازمانهای کنونی باید دنبال خلاقیت و نوآوری باشند و برای اینکه از بین نروند همواره باید افراد را تشویق به نوآوری نمایند و پدیده تغییر را با آغوش باز بپذیرند .( رابینز ، 1376) در اغلب موارد سازمانی کمتر به امر خلاقیت و نوآوری دست میزنند زیرا آن را تجارت ریسکداری میپندارند که باید از کار اصلی خود منحرف شده و به اموری که هنوز امتحان نشدهاند ، بپردازند . سازمانی باید با ساختارهای متناسب سازمانی که متضمن پرورش و رشد خلاقیت باشد به رویارویی آینده بپردازند و در غیر این صورت محکوم به فنا هستند . دی گرین در نوشته خود با عنوان « سازمان برازنده و شایسته » بر این باور است که سازمانی باید حالت سازگاری به خود بگیرند . سازمان خوب و شایسته آن است که محیط را در ک کند ، اطلاعات و آگاهیهای بایسته را به سرعت آماده کند ،سریع پاسخ دهد ، بستر مناسبی برای پرورش خلاقیت و نوآوری باشد ، از تجربیات بیاموزد و ساختار خود را بازنگری کند .( Degreem, 1982) روند رو به رشد تکنولوژی و رقابت فشرده در صنایع و سازمانهای مختلف ، ضرورت خلاقیت و نوآوری را اجتناب ناپذیر گردانیده است و سازمانهایی موفق هستند که خود را با این روند تطبیق دهند در غیر اینصورت محکوم به شکست هستند . در کشور ما به دلیل برخورداری از ارتکاب طبیعی و منابع خدادادی متاسفانه به فرایند نوآوری توجه چندانی مبذول نگردیده است و منتظر بودهایم تا دیگران برای ما فکر کنند و به تولیدات محصولات و فرآیندهای جدید بپردازیم و نتایج آنها را پس از مدت طولانی و منسوخ شده دریافت و به کار گیریم . در مباحث علمی غالباً مفاهیم تحقیق در روش علمی بصورت مراتب بکار برده میشود هر چند بین این دو وجوه مشترک معنایی وجود دارد ، ولی تفکیک آنها موجب تمیز اختلاف بین آنها میشود . تحقیق ، روندی منظمتر و قویتر و وسیعتر از روش علمی است ، تحقیق با ساختار منظمتری از کنکاش توام است ،که معمولاً منجر به نوعی ثبت مراحل و گزارش نتایج و دستاوردها میشود . هر چند میتوان روح علمی را بدون تحقیق بکار گرفته ولی تحقیق علمی را نمیتوان بدون روش و جوهر علمی انجام داد .بنابراین تحقیق ، عرصه تخصصیتری از روش شناسایی است .( دلاور ، 1380) جان دیوی ( J.Dewey) پژوهش را عبارت از فرایند جستجوی منظم برای مشخص کردن یک موقعیت میداند بنابراین پژوهش ، فرایندی است که از طریق آن میتوان درباره ناشناختهها به جستجو پرداخت ، و نسبت به آن شناخت لازم را کسب کرده در این فرایند از چگونگی گردآوری شواهد و تبدیل آنها به یافته را تحت عنوان روش شناسی یاد میشود .( سرمدی ، 1380) کنترل دقیق ،شرطی که مانع عوامل نامربوط و مزاحم می شود نمونهگیری صحیح ، شرطی که یافتههای پژوهشی را قابل بسط و تعمیم میسازد . رعایت شرط اول ، امتیاز درونی ، و رعایت شرط دوم ،اعتبار بیرونی تحقیق را موجب میشود . هر تحقیق خاص ، ممکن است دارای هر نوع اعتبار یافاقد یکی از آنها باشد . منظور این نیست که در مواردی که اعتبار درونی یا بیرونی در تحقیق اهمیت دارند ، میتوان فقدان دیگری را نادیده گرفت ، بلکه منظور این است که مواردی یافت میشود که یکی از دو مساله حاکم نیست .( دلاور ، 1380) پایه هر علمی ،روش شناخت آن است ، اعتبار و ارزش قوانین هر علمی به روش شناختی مبتنی است که در آن علم بکار میرود از اصطلاح روش تحقیق ، معانی خاص و متمایزی در متون علمی استنباط می شود این استنباطها گاهی دارای وابستگی هستند و در مواردی روش تحقیق و نوع ، مترادف فرض شدهاند . در اینجا به چندین استنباط مختلف در مورد روش تحقیق اشاره می شود . 1- روش تحقیق به معنای رویکرد هستی شناسی ( مانند روش فلسفی ) 2- روش تحقیق به معنای مکاتب فکری و روشهای تحقیق طبیعت و جامعه ( مانند تجزیه گرایی با اثبات گرایی ، ابطال گرایی ، فهم گرایی و غیره ) 3- روش تحقیق به عنوان یک فرایند نظاممند برای یافتن پاسخ یک پرسش یا راه حل یک مساله ، که در این مورد روش تحقیق مجموعهای از قواعد ابزار و راههای معتبر و نظام یافته برای بررسی واقعیتها ، کشف مجهولات و دستیابی به راه حل مشکلات است ( خاکی ، 1378) در این تحقیق منظور از روش تحقیق ، بیشتر در معنای سوم آن است . هرتحقیقی ،تلاشی سیستماتیک و روشمند به منظور دستیابی به پاسخ یک پرسش ، یا راه حل برای یک مساله است با توجه به اینکه پرسشها و مسألهها ، ماهیتهای گوناگون دارند ، لذا میتوان بر پایه چگونگی این پرسشها و مسالهها ، تحقیقات را طبقهبندی کرد . به عبارتی دیگر در طبقه بندی تحقیقات برحسب اهداف ، قبل از هر چیز بر میزان کاربرد مستقیم یافتهها و درجه تعمیم پذیری آنها در شرایط دیگر توجه میشود . در پژوهشهای علوم رفتاری با دو رویکرد مواجه هستیم : الف – رویکرد خردگرایانه ب- رویکرد طبیعتگرایانه به عبارت دیگر در حوضه علوم رفتاری ، انتخاب رویکرد انجام پژوهش بر پایه جهان بینی و پارادایمی است که در پژوهش اختیار میکنیم . پارادایم خردگرایانه با دیدگاه اصالت تحصل سروکار دارد ، و مفروضه آن این است که « واقعیت چیزی است که میتوان بوسیله هراس خود آن را تجربه کرد » از ویژگیهای پارادایم خردگرایانه ، تلخیص بودن ، تکرار پذیری و ابطال پذیری است . پارادایم طبیعت گرایانه ، بر این فرض استوار است که واقعیت چیزی نیست که همه افراد بطور یکسان آن را مشاهده کنند ،و تجربه مشابهی از آن بدست آورنده مفروضه اصلی این پارادایم آن است که « واقعیت مورد مشاهده ، تفسیر افراد و ذهنیت آنها بستگی دارد » در حوضه علوم رفتاری کاربرد در پارادایم یاد شده ، منجر به دو دسته از روشهای تحقیق شده است : 1- روشهای کمی که در آن از دادههای کمی استفاده میشود . 2- روشهای کیفی که در آن از دادههای کیفی استفاده میشود . بطور کلی روشهای تحقیق درعلوم رفتار را میتوان با توجه به دو مدرک الف : هدف تحقیق ب: نحوه گردآوری دادهها طبقهبندی نمود . دسته بندی تحقیقات براساس هدف : تحقیقات علمی براساس هدف تحقیق ، به سه دسته تقسیم میشوند : بنیادی ، کاربردی و توسعهای . الف ) تحقیقات بنیادی :هدف اساسی این نوع تحقیقات ، آزمون نظریات ، تبیین روابط بین پدیدهها و افزودن به مجموعه دانش موجود در یک زمینه خاص است ، تحقیقات بنیادی به کشف قوانین و اصول علمی میپردازد با این هدف ، تحقیقات بنیادی درصدد توسعه مجموعه دانستههای موجود درباره اصول و قوانین علمی است این نوع تحقیقات ،نتیجهگرا هستند . ب) تحقیقات کاربردی: هدف تحقیقات کاربردی ،توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است . به عبارت دیگر تحقیقات کاربردی به سمت کاربرد علمی دانش ، هدایت میشوند . این تحقیقات تحقیقاتی هستند که نظریهها ، قانونمندی ، اصول و فنونی که درتحقیقات پایه تدوین می شوند را به منظور حل مسایل اجرایی و واقعی به کار می گیرند . این تحقیقات ، تصمیمگرا میباشند ، به عبارتی دراین نوع تحقیقات ، هدف پژوهش ،یافتنی مسالهای است که نتیجه آن بلافاصله میتواند در تصمیمگیری ،مورد استفاده قرار گیرد . ج ) تحقیقات توسعهای : فرایندی است که به منظور تدوین و تشخیص مناسب بودن یک فرآورده آموزشی نظیر طرحها ، روشها و برنامهها اجرا می شود . هدف اساسی این نوع تحقیقات تدوین یا تهیه برنامه و امثال آن است . بطوری که ابتدا موقعیت نامعین خاص ، مشخص شده و براساس یافتههای پژوهشی ، طرح یا برنامهویژه آن تدوین و تولید می شود . از این تحقیقات برای حل مسایل زیربنایی سازمان استفاده می شود ( سرمدی ، 1380) دسته بندی تحقیقات برحسب نحوه گردآوری دادهها : تحقیقات علمی را میتوان براساس چگونگی بدست آوردن دادههای مورد نیاز به دستههای ذیل تقسیم کرد : الف ) تحقیقات توصیفی : شامل مجموعه روشهایی است که هدف آنها توصیف شرایط یا پدیدههای مورد بررسی است . اجرای تحقیق توصیفی میتواند صرفاً برای شناخت بیشتر شرایط موجود با یاری دادن به فرایند تصمیمگیری باشد . بیشتر تحقیقات علوم رفتاری را میتوان در زمره تحقیقات توصیفی به شمار آورد . تحقیق توصیفی را میتوان به دستههای زیر طبقه بندی کرد : 1- تحقیقات پیمایشی : برای بررسی توزیع ویژگیهای یک جامعه آماری ، روش تحقیق پیمایشی بکار میرود این نوع تحقیق میتواند برای پاسخ به سوالات پژوهشی از نوع دیگر مورد استفاده قرار گیرد: ماهیت شرایط موجود چگونه است ؟ چه رابطهای میان رویدادها وجود دارد ؟ وضعیت موجود چگونه است ؟ 2- تحقیقات همبستگی :در این نوع تحقیقات ، رابط میان متغیرها براساس هدف تحقیق ، تحلیلی میگردد . تحقیقات همبستگی برحسب هدف به سه دسته تقسیم می شوند:
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
چکیده 10
فصل اول : 13
کلیات 14
بیان مسئله 18
فرضیهها 26
متدولوژی 28
روش شناسایی تحقیق و کارآموزی 31
فصل دوم : 34
تئوری پردازیی 35
ادبیات موضوع 42
فصل سوم : 108
جامعه 109
جامعه آماری 112
جامعه نمونه 113
پرسشنامه 115
مدلهای آماری 117
فصل چهارم : 120
تجزیه و تحلیل آماری 121
فصل پنجم : 126
نتیجهگیری 127
پیشنهادات 132
منابع تحقیق : 136
دانلود پاورپوینت رشته مدیریت خلاقیت و نوآوری در سازمان با فرمت با فرمت ppt و قابل ویرایش تعداد اسلاید16
نوآوری
نوآوری و خلاقیت دو مفهوم مترادف نیستند، خلاقیت یک ایده و یک تفکر است در حالی که نوآوری به کار بستن آن تفکر است. سازمانها نیز به نوعی عناصر اصلی اثربخش در فرآیندهای اقتصادی و اجتماعی جوامع حوزههای مهمی در ظهور خلاقیتها و نوآوریها به شمار میروند و اساساً ادامه حیات آنها بستگی به تغییر و نوآوری دارد. در عرصه سازمانها نوآوری فرآیندی است که وضع موجود و حفظ و نگهداری آن از طریق تفکر و نگرش جدید به محتوای فرآیندها و تغییر در ترکیب سه عامل فن آوری- محیط و سازمان مورد چالش قرار میدهند و در حوزههای متعددی مانند توسعه محصول، فرایند تولید و توزیع، شیوه های مدیریت، روشهای انجام کار، روابط سازمانی و به طور کلی در تمام فعالیت های انسانی قابل تعریف و کاربرد است.
این فایل بسیار کامل و جامع طراحی شده و جهت ارائه در سمینار و کنفرانس بسیار مناسب است و با قیمتی بسیار اندک در اختیار شما دانشجویان عزیز قرار می گیرد
موضوع : راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
مقدمه
نگاه کردن متفاوت به مساله و رسیدن به یک راه حل جدید، همان چیزی است که عموماً از آن به خلاقیت تعبیر میشود. اما خلاقیت مفهومی نیست که بتوان آن را در یک جمله و حتی یک کتاب مفصل هم توضیح داد. خلاقیت در حقیقت، فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق میافتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایدهی جدید با یک راه حل ابتکاری است.
این که خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی، موضوعی نیست که این روزها ضرورت بحث بر سر آن در میان باشد. دنیای امروز تلاش میکند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمینههای روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینههای مدیریت و کسب و کار، به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. کتابهای فراوانی که دربارهی تکنیکهای افزایش خلاقیت در افراد و در سازمانها نوشته شدهاند، گویای این حقیقت میباشند که توجه به خلاقیت و توسعهی ان در سازمان، نه تنها باعث میشود که افراد از کار خود احساس رضایت بیشتری کنند، بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهرهوری و رسیدن به موفقیتهای بزرگ سهم عمدهای دارد.
برای آن که بتوانیم خلاق باشیم، باید ابتدا معنی و مفهوم خلاقیت را به درستی بشناسیم و بتوانیم بین خلاقیت، هوش، دانش و مهارت تفاوت قائل شویم. دانستن این که ساختار ذهن چیست و چگونه در فرآیند شکل گیری تفکر خلاق تاثیر میگذارد، با این که ممکن است مستقیماً روی افزایش خلاقیت فرد اثر نگذارد، بدون تردید باعث میشود که نگاه فرد به روشها و تکنیکهایی که برای افزایش خلاقیت مطرح میشوند تغییر کند.
بعد از اینها وقت آن است که این روشها را امتحان کنیم؛ روشهای فردی. میتوانیم ذهن را درگیر حل یک مسالهی جدید کنیم، یا اینکه سعی کنیم مسائل دور و برمان را به روشهایی که متخصصان این رشته پیش نهاد دادهاند حل کنیم.
الف - تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت
پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید اساساً در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری میکنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرد. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل با اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایتها و روشهای اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینههای تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
آمابیلی (1988) معتقد است، برای رسیدن به خلاقیت بهتر است که انگیزه و به ویژه انگیزه درونی پرورش پیدا کند و در جایی دیگر به نقش اهمیت انگیزش بیرونی اشاره میکند. ما ضمن احترام به این نظر توصیههایی در قالب انگیزه درونی و بیرونی ارایه میکنیم.
چون فعالیت انگیزشی خلاق عمدتاً ماهیتی کلامی دارد، یعنی باید به وسیله کلام و روابط کلامی وارد آن شد شاید درست نباشد که آن را محدود به فضای خاص کرد. در کودکان انگیزه معمولاً حالتی کلی و عمومی دارد. گاهی درونی میشود و گاهی بیرونی. برای آن که کودکان موفق شوند به انگیزه خود سازمان دهند و جهت ان را مشخص کنند (درونی سازند یا بیرونی) طوری که برجستگی با یکی باشد برخورد کلامی ما یا به عبارت سادهتر برخورد شفاهی ما نقشی اساسی دارد. آنچه هسته و محور برخورد را میسازد گرایش و جهتی است که در خود پاسخ یا کلام نهفته است؛ آیا کلام مشوق انگیزه درونی است یا بیرونی. بنابراین، در اولین گام آموزش « انگیزه» باید به جهت پاسخها و هدایتهای کلامی فرد توجه کافی داشته باشیم. برای مثال وقتی از کودک میپرسیم چرا بازی نمیکنی و او میگوید حوصله ندارم و پاسخ ما را در جهت دادن به رفتار کودک ممکن است این چنین باشد:
- اگر به او بگوییم خوب است که تو هم مثل بقیه بچهها بازی کنی به رفتار او جهتی بیرونی میدهیم
- اگر بازی را به میل، تصمیم و انتخاب او واگذاریم رفتارش را جهتی درونی میبخشیم.
تعداد صفحات: 19
104صفحه با قابلیت ویرایش
دانلود پایان نامه رابطه خلاقیت و نوآوری بر بهره وری منابع انسانی در بین کارکنان پالایشگاه شیراز
چکیده:
هدف تحقیق حاضر،بررسی رابطه خلاقیت و نوآوری بر بهره وری منابع انسانی در بین کارکنان پالایشگاه شیراز می باشد.مطابق جدول مورگان ٢٢٠نفر ازاین کارکنان با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.درپایان ٢٠٠پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت .برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز ازسه پرسشنامه خلاقیت رندسیپ،بهره وری اچیو و نوآوری مارتین پاتچن استفاده شده است.در تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یک عاملی استفاده شده است.نتایج تحقیقات نشان داد که بین خلاقیت ونوآوری درسطح ۰۱/۰p<رابطه معنادارومستقیم وجوددارد.بین نوآوری،خلاقیت وبهره وری نیز رابطه معناداروجود دارد.بین خلاقیت وسن در سطح۰۵/۰رابطه معنادار وجود داردامابین خلاقیت وسابقه کارو خلاقیت ومیزان تحصیلات رابطه معناداری وجودندارد.همچنبن دربین ابعادبهره وری،آمادگی کاری وحمایت سازمانی رابطه معناداری با خلاقیت دارند.
1- مقدمه
نتایج بسیاری از تحقیقات بر این نکته تمرکز دارد که هیچ جامعه ای توسعه نیافته است مگر آنکه به توسعه منابع انسانی خود پرداخته باشد.امروزه محققان پی برده اند که منابع انسانی واجد شرایط و ماهر عامل با ارزش و سرمایه ای بی پایان در جهت رشد و توسعه سازمان ها و کشور ها هستند.در نیم قرن گذشته بخش قابل توجهی از پیشرفت کشورهای توسعه یافته مرهون تحول در کارآمدی منابع انسانی آنها بوده است.اگر در گذشته کار،سرمایه و زمین عوامل اصلی تولید به حساب می آمدند،امروزه تغییرات فناوری،منابع انسانی و افزایش بهره وری[1] به عنوان عوامل رشد و توسعه تلقی می شوند.
تجارب ارزنده سازمان های موفق و پیشرو درباره ارزش منابع انسانی بیانگر اهمیت سرمایه انسانی شاغل در آنهاست.آنها عظمت و بزرگی سازمان خود را به اندازه کسانی می دانند که برایشان کار می کنند و محور اصلی رشد کسب و کار خود را بر مبنای کارکنان خود بنا نهاده اند،زیرا اگر کارکنان جامعه ای از بهره وری بالایی برخوردار باشند عواقب اقتصادی آن به سازمان و افراد جامعه برمی گردد(سیادت و همکاران، ١٣٨٦ ).
همواره این سوال مطرح است .که چه عوامل مهمی در شرایط مشابه باعث پیشرفت و موفقیت (کشور،گروه،فرد) و باعث عقب ماندگی و عملکرد نادرست بعضی دیگر می شود؟
پاسخ به این سوال را بایستی در ارتباط مستقیم و همبستگی مثبت بین خلاقیت[2] و نوآوری[3] نیروی انسانی و سطح بهره وری سازمان ها جستجو نمود.تحولات پیچیده و سریع چند دهه اخیر و نیز شتاب گیری روند جهانی شدن موجب شده است تا جوامع گوناگون تلاش کنند بیش از پیش خود را برای پذیرش تحول آماده کنند.آنچه که تا چند دهه پیش به عنوان یک امتیاز اقتصادی تلقی می شد ، عبارت بود از : برپایی و فعال نگه داشتن شرکت های بزرگ و چنین استدلال می شد که هر چه شرکت ها بزرگتر باشند اقتصاد پویا تر و قدرتمند تر می گردد. (اورعی، ١٣٧٨ ).
با توجه به نو آوری ها و دگرگونی های بی حد و حصر که در جهان با آن مواجه هستیم،سازمان های موفق ،تدابیر خاصی را برای استفاده از کلیه ظرفیت های فکری و عملی کارکنان خود اتخاذ کرده اند.در جهان امروز توجه به نیروی انسانی به عنوان محور تحول و عنصر اساسی هر سازمان که متاثر از اطلاعات و ارتباطات عمل می کند ،بیش از پیش محسوس است و اندیشه توانمند ساختن ،بر انگیختن و خلاق کردن نیروی انسانی یکی از برنامه های راهبردی و حیاتی مدیریت هر مجموعه تلقی می گردد.همچنان که پیتر دراکر [4] ، بهره وری کارکنان فرهیخته را مهم ترین چالش مدیریتی در قرن بیست و یکم می داند(حاجی ویسی، ١٣٨٦).
دنیای امروز تلاش می کند خلاقیت و مباحث مربوط به آن را،چه در زمینه های روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه های مدیریت و کسب و کار،به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد.نتایج تحقیقات گویای این حقیقت می باشد که توجه به خلاقیت و توسعه ی آن در سازمان،نه تنها باعث می شود که افراد از کار خود احساس رضایت بیشتری کنند،بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهره وری و رسیدن به موفقیت های بزرگ سهم عمده ای دارد(تولایی، ١٣٨٧).
٢-١- بیان مساله :
یکی از مسائلی که از دیرباز ذهن روان شناسان و دانشمندان علوم انسانی و سازمانی را به خود مشغول کرده و همه معتقدند که می توانند تاثیر عمده ای در روند فعالیتی سازمانها به سمت توسعه و پیشرفت داشته باشد.، چگونگی رشد و پرورش خلاقیت و ابتکار عمل در بین افراد سازمان می باشد. جوامعی که بتوانند خلاقیت را در سازمانها احیا و شکوفا کنند می توان رشد و شکوفایی را برای آنها انتظار داشت و برعکس به هر میزان که خلاقیت پرورش نیابد رکود علمی، صنعتی و فرهنگی را باید برای آنها متصور شد(رشیدی و پورصادق، ١٣٨٧).
توسعه سازمانی از طریق پویایی و انعطاف پذیری و قابلیت درک و تطابق با شرایط متغیر محیطی از عناصر اصلی موفقیت سازمانیهای در دستیابی به اهداف میباشد. این امر مستلزم توسعه منابع انسانی در ابعاد مختلف در راستای شکوفایی استعدادهای نیروی انسانی و بهره گیری از قوه تفکر، ابتکار و خلاقیت آنهاست(ماریون[5]،١٣٧٦).
پدیده خلاقیت و نوآوری مثل بسیاری از خصیصه های انسانی در آحاد نوع بشر یافت می شود و این انگیزش ها و شرایط محیطی و فردی است که عامل خلاقیت را آشکار می کند. خلاقیت به عنوان یک حالت روانی و ذهنی که در قلمرو علم روان شناسی است ظهور می کند و از آنجایی که عمده کار و فعالیت انسان در سازمان ها انجام میشود عامل ایجاد و پرورش خلاقیت در محدوده علم و هنر مدیریت قرار می گیرد و مدیران می توانند ظهور خلاقیت را در سازمانها با ایجاد زمینه های مناسب تسریع و یا با ایجاد فضای نامناسب آن را عقیم کنند. دامنه خلاقیت های بزرگ به آثار بزرگ اجتماعی بر می گردد و از قلمرو فرد و سازمان خارج می شود. این جاست که نقش جامعه در ایجاد زمینه های لازم برای ظهور و رشد ابتکارات و نوآوری برجسته است(آقای فیشانی،١٣٧٧).
سازمان ها دارای اهدافی هستند. دستیابی به اهداف در کوتاه مدت متضمن بقای آنهاست و برای دستیابی به این اهداف کوتاه مدت وبلند مدت منابعی را به کار می گیرند(ورودی ها ) و طی فرایند یا فرایندهایی به محصولات / خدمات تبدیل می نمایند.(خروجی ها) . چنانچه بهره وری نسبت میان مقدار معین محصول و مقدار معین از یک یا چند عامل تولید و یا نسبت خروجی با ارزش به ورودی که این به معنای کارایی و اثربخشی در استفاده از منابع برای تولید خروجی با ارزش است،تعریف کنیم در این راستا هر سازمان می تواند بهره وری خود را از طریق افزایش کارایی و اثر بخشی افزایش دهد یعنی به رسالت و فلسفه وجودی سازمان دست یابد. به عبارت دیگر با صرف هزینه کمتر و با حداقل زمان ممکن به اهداف سازمانی نایل گردد. خلاقیت و وجود افراد خلاق در سازمان یک روش و یک مولفه موثر برای سازمان های امروزی در این رابطه می باشد که می تواند سازمان را در جهت کشف راه های نوین تولید محصولات یا ارائه خدمات کاهش هزینه، افزایش درآمدها و نیز رضایت مشتریات به طور موثری یاری نموده و بهره وری منابع انسانی را افزایش دهد(آقایی فیشانی،١٣٧٧).
خلاقیت و به موجب آن دستیابی به نوآوری و بالارفتن اثربخشی و کارایی(بهره وری نیروی انسانی) می تواند جهت حرکت سازمان را نسبت به تغییرات جهانی هم محور و به سمت توسعه ملی بالنده سازد. بهره وری از واژه های همیشه پویاست که همواره در معرض تکامل و تغییر است. اگر بهر وری را فرهنگ استفاده بهینه و مطلوب از امکانات در دسترس قلمداد کنیم. بدیهی است که از این منظر همگی در برابر این نعمت های الهی مسئولیت داریم. در واقع در چنین مفهومی است که نشانه های آتی نیز با الگوپذیری اساس و بنیاد زندگی خود را بنا می نهند(صمدآقایی،١٣٨٠).
با توجه به سرعت تغیرات و پیچیدگی محیط سازمان ها شرکت های فعال صنعت نفت نیز باید همواره در جهت نوآوری گام بردارند و افراد را تشویق به خلاقیت و نوآوری کنند و انعطاف پذیری داشته باشند و کیفیت محصول خود را پیوسته بهبود بخشند. و بتوانند با ارائه محصولات و خدمات جدید در بازار پررقابت جهانی، مزیت رقابتی پایدار کسب نمایند(رشیدی و پورصادق،١٣٨٧).
امروزه تحولات روزافزون زندگی بشر در ابعاد مختلف سیاسی،اقتصادی،اجتماعی و تکنولوژیکی موجب گردیده است که ضرورت ایجاد ایده های نو و خلاق،نسبت به گذشته افزایش یابد و مباحث مربوط به تحول و تغییر پارادایم ها و روند رخدادها و تصویرها در ابعاد مختلف زندگی جدی تر گرفته شود.پیچیدگی،عدم اطمینان،تغییرات گسترده،پایداری ها و ناپایداری ها،احتمال وقوع رخدادهای جدید و آشوبناکی از مشخصات سازمان ها و کشورها محسوب می شود،لذا الگوهای پویا و غیر خطی برای تحلیل و شناخت مسائل و تنگناها و فرصت ها و چالش های پیش رو و آشوب ها مورد نیاز است،تا از این رو جوامع و سازمان ها جهت طراحی الگوهای پویای مناسب خود در راستای کسب مزیت رقابتی پایدار نیاز مبرم به منابع انسانی توسعه یافته که خلاقیت و نوآوری از ویژگی های اصلی آن است،دارند.بنابراین تنها راه کسب رتبه اول اقتصادی و علمی در منطقه،توسعه منابع انسانی نوآور کشور است،تا بتواند راه های نرفته و میان بر سایر کشورها را برود و طرحی نو دراندازد(رشیدی و پورصادق ،١٣٨٧).
در دنیای پیچیده کنونی که شاهد رقابت های فشرده جوامع گوناگون برای دستیابی به جدیدترین فن آوری و منابع قدرت هستیم،افراد تیزهوش،خلاق و صاحبان اندیشه،تفکر نوین وتفکر واگرا،جایگاه بسیار بالا و ارزشمندی دارند در چنین عصری باید برای اداره سازمان های گوناگون اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی و آموزشی به نوآوری،نوجویی و نوخواهی و بهره گیری از دستاورد های اخلاقی،علمی و فنی بشر همت گماشت و راه را برای نوآوری و ارائه طرح های مناسب در این سازمان ها هموار کرد(سلطانی،١٣٨٢).
چالش عمده ای که مدیران در قرن بیست و یکم با آن روبه رو هستند این است که چگونه از استعدادها و توانایی های بالقوه افراد استفاده کرده و نوآوری های سازمانی را تسریع نمایند.برای نیل به این هدف،مدیران و کارکنان سازمان ها می توانند با آگاهی از میزان خلاقیت و تقویت آن از حداکثر توانمندی های فکری،ذهنی و عقلی خود در جهت پویا کردن سازمان بهره گرفته و از طریق ایجاد،پرورش و کاربردی نمودن خلاقیت،روحیه جسارت علمی،انتقادگری و انتقاد پذیری،روحیه علمی و پژوهش را در تک تک کارکنان سازمان تقویت کند.از طرفی مدیریت سازمان نیز سازوکاری را فراهم آورد تا زمینه نوآوری و خلاقیت در سازمان به وجود آید.این امر می تواند سازمان را تبدیل به یک سازمان خلاقی کند که بازنگری روال های گذشته و تولید افکار،اندیشه ها و کالا و خدمات جدید از طریق تراوشات فکری کارکنان سر لوحه کار آن باشد و نوگرایی به عنوان یک ارزش نهادی جزء باورهای مشترک سازمان شود(تولایی،١٣٨٧).
ارتقاء بهره وری امری است که باید در همه سطوح اعم از فرد،خانواده،سازمان ها و کشور مورد توجه قرار گیرد.بهره وری موضوعی فنی،اقتصادی و فرهنگی است که در مشارکت خود با جامعه،کارکنان با مدیریت سازمان و سازمان ها با محیط شان ساخته و پرداخته می شود.امروزه آنچه که در کشورهای پیشرفته به عنوان عامل پیشرفت جلوه می کند چیزی جز افزایش بهره وری نیست.