فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:37
روشهای هزینهیابی مؤسسات تولیدی ۱
مقدمه: ۴
روشهای هزینهیابی مؤسسات تولیدی ۵
انتخاب از بین بهایابی سفارشکار و مرحلهای ۷
چرا اطلاعات بهای تمام شده برای مدیریت فرآیندها از اهمیت برخودار است؟ ۸
هزینهیابی مرحلهای و جریان گردش محصول ۱۰
سیستم هزینهیابی مرحلهای ۱۰
گردش متوالی محصول: ۱۲
گردش موازی محصول: ۱۲
گردش انتخابی محصول: ۱۳
گزارش هزینه تولید ۱۳
جدول مقداری تولید ۱۴
حسابهای منظور شده به حساب دایره ۱۵
معادل آحاد تکمیل شده ۱۶
نحوه تخصیص هزینهها ۱۶
محاسبه معادل آحاد تکمیل شده و بهای تمام شده هر واحد ۱۷
روش میانگین موزون ۱۸
روش اولین صادره از اولین وارده (Fifo) 18
روش اولین صادره از آخرین وارده (Lifo) 19
ضایعات عادی ۲۱
حسابداری ضایعات عادی ۲۱
ضایعات غیرعادی ۲۲
حسابداری ضایعات غیرعادی ۲۳
افزودن مواد مستقیم به دوایر از دایره اول ۲۳
هزینهیابی سفارش ۲۵
دفتر هزینه سفارشها ۲۵
منظور کردن مواد به حساب سفارشها ۲۶
منظور کردن دستمزد به حساب سفارشها ۲۸
منظور کردن هزینههای سربار به حساب سفارشها ۳۰
سفارشهای تکمیل شده ۳۱
هزینهیابی پیمانکاری ۳۲
منـابع ۳۶
تعریف هزینهیابی: هزینهیابی عبارتست از طبقهبندی و تسهیم صحیح هزینهها به منظور تعیین بهای تمام شده محصولات و خدمات واحد تجاری و تنظیم و ارائه اطلاعات مربوطه به نحو مناسبی که برای راهنمایی مدیران و صاحبان واحد مزبور درجهت کنترل عملیات آن قابل استفاده باشد. به این ترتیب وقتی حسابداران صحبت از هزینهیابی میکنند منظورشان یک یا چند مورد از موارد زیر است:
الف – تعیین بهای تمام شده ساخت یک محصول، یا
ب – تعیین بهای تمام شده یک سرویس یا
ج – تعیین روشی که به وسیله آن بتوان هزینهها را کنترل کرد
در حسابداری بازرگانی ابتدا به تشریح و بررسی دفاتر و حسابهای یک تاجر میپردازیم که کالای بازگانی را خریده و آن را به قیمتی که متضمن سود باشد میفروشد. در این قبیل موارد ترازنامه به انضمام حساب عملکرد و سود و زیان برای نشان دادن وضع مالی تاجر کاملاً کافی است. سپس به مرحله تهیه حساب کالا میرسیم و با استفاده از این حسابها میتوانیم بهای تمام شده کالای ساخته شده را تعیین کنیم. ولی در مواردی که چند نوع کالا ساخته شود لازمست حساب تولید یا ساخت کالا را طوری تجزیه کنیم که بتوان بهای تمام شده هریک از انواع کالا را از به دست آورد و این کار مستلزم تجزیه مفصلتر اقلام درآمد و هزینههای تولید خواهد بود. این تجزیه تفصیلی اقلام درآمد و هزینه به منظور تعیین بهای تمام شده هریک از محصولات ساخته شده یکی از هدفهای هزینهیابی را که در بالا ذکر شد تشکیل میدهد.
هزینهیابی چیست و چند نوع میباشد
روشهای هزینه یابی در واقع روشها و نظامهایی میباشند که منجر به انجام ثبتهای حسابداری و تهیه گزارشاتی میگردند که مدیریت را در ارتباط با کنترل هزینههای مواد، دستمزد و سربار کمک و یاری مینمایند. به طور کلی با توجه به نوع فعالیت موسسات تولیدی روشهای هزینهیابی که مورد استفاده قرار میگیرند ۲ نوع میباشند:
۱- هزینه یابی سفارش کار ۲- هزینهیابی مرحلهای
برخی از موسسات تولیدی سفارشپذیر یعنی در واقع تولیدات آنها و هزینههایی که در آنها صورت میپذیرد با سفارش و یا عقد پیمان ایجاد میشوند. بنابراین برای هزینهیابی در این موسسات از روش هزینهیابی سفارش کار استفاده میگردد. نمونهبارز این مؤسسات شرکتهای، پیمانکاری، کارخانجات کشتیسازی، هواپیماسازی، بیمارستانها، تعمیرگاههای اتومبیل و سایر موارد مشابه میباشد.
بعضی از موسسات تولید دیگر که دیگر که تولیدات آنها برای آنکه تکمیل گردد مراحل مختلفی را طی میکند و محصولات آنها به صورت انبوه و یکسان تولید میشود از روشهای هزینهیابی مرحلهای استفاده مینمایند. کارخانجات نساجی، مواد شیمیایی، صنایع نفت، کنش و موارد مشابه نمونههایی این نوع موسسات میباشند.
اساساً موسساتی که به صورت سفارش عمل مینمایند و یا آنکه تولیدات آنها با حجم زیاد و از نظر تعداد کم میباشند و گاهی تولیدات آنها قیمت تمام شده بالایی دارند از روش هزینهیابی سفارش کار استفاده مینمایند و موسساتی که تولیدات آنها باید از مراحل مختلفی عبور کند و به صورت انبوه، پیوسته، مداوم و یکنواخت و همگن تولید میشوند و بعضاً تولیدات آنها قیمت تمام شده پایینی دارند از روش هزینهیایی مرحلهای استفاده مینمایند. در این روش قیمت تمام شده تولید در هر مرحله از تولید تعیین میگردد.
در روش هزینهیابی مرحلهای محصولات تولید شده در هر مرحله به عنوان مواد خام مرحله بعد محسوب میگردد باید توجه داشتهباشید در این موسسات بهای تمام شده تولید، در هر مرحله از تولید تعیین میگردد.
در روش هزینهیابی مرحلهای محصولات تولید شده در هر مرحله به عنوان مواد خام مرحله بعد محسوب میگردد باید توجه داشتهباشید در این موسسات معمولاً تولیدات متنوع و گاهی همراه با تولید محصولات فرعی و جانبی میباشد.
در برخی صنایع تولیدات به شکلی است که استفاده از هر ۲ روش هزینهیابی امکانپذیر میباشد و عنوان مثال در کارخانه ساخت قطار، قطار به صورت سفارش برای مشتریان ساخته میشود و این در حالی است که قطعات موردنیاز به صورت انبوه و پیوسته در سایر دوایر تولید کارخانه تولید میشود و از روش هزینهیابی مرحلهای برای تعیین بهای تمام شده آنها استفاده میگردد.
یک بساز و بفروش ساختمانی را در نظر بگیرید. در بهایابی سفارشکار بهای تمام شده باید برای هریک از ساختمانها انباشته شود. علاوه بر نگهداری سابقه مصالح ارسالی برای ساختمانهای متعدد، باید سابقهای نیز برای مصالح برگشتی از هر ساختمان نگهداری شود. چنانچه کارگران در چند پروژه ساختمانی مشغول باشند. باید سابقه زمان صرف شده توسط آنان برای هر ساختمان نگهداری شود. با این وجود بهایابی مرحلهای به سهولت به ثبت کل بهای تمام شده متحمله بابت تمام کارها میپردازد. برای این بساز و بفروش، بهایابی مرحلهای میانگین بهای تمام ساختمانهای ساخته شده را ثبت میکند اما او احتمالاً از بهایابی سفارش کار استفاده میکند. یک انبوه ساز ممکن است هر پروژه را یک سفارش کار در نظر گیرد اما از بهایابی مرحلهای برای آپارتمانهای متحدالشکل در قالب هر پروژه استفاده کند.
در بهایابی مرحلهای بهای واقعی متحمله برای هریک از واحدها گزارش نمیشود. در صورتیکه تمام واحدها مشابه میباشند، این فقدان اطلاعات احتمالاً اهمیتی نخواهد داشت. آیا به نظر شما برای شرکت زمزم اینکه بهای تمامشده محصول دههزار و یکمین نوشابه با دههزار و دومین نوشابه تفاوت دارد یا خیر، مهم است؟ پاسخ سؤال، خصوصاً چنانچه بهای تمامشده واحد برای ارزیابی موجودی کالا (جهت گزارشگری مالی برون سازمانی استفاده شود) احتمالاً منفی است. کنترل بهای تمام شده و ارزیابی عملکرد در سیستمهای مرحلهای توسط دایره (نه واحد تولید شده) صورت میگیرد. برای شرکتهایی نظیر زمزم که به تولید واحدهای مشابه اشتغال دارند، منافع مازاد حاصل از بهایابی سفارش کار، بهای تمام شده مازاد دفترداری این سیستم را توجیه نمیکند.
چکیده:
سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت یکی از سیستمهای نوین بهای تمام شده محصولات و خدمات میباشد که اطلاعات مورد نیاز مدیران را بهتر و دقیقتر فراهم میکند و استفاده کنندگان را در امر تصمیمگیری صحیح و مناسب یاری مینماید. این پژوهش جزء تحقیقات علمی و کاربردی است که در کارخانجات تولیدی نورد آلومینیوم انجام گرفته است که پس از بررسی و تجزیه و تحلیل روش موجود بهای تمام شده آن کارخانه و تشخیص نقاط ضعف و قوت آن به تبیین اهمیت سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت در کارخانه نورد پرداخته و سپس مراحل سیستم ABC شناسایی گردیده است.
همانطور که از موضوع تحقیق برمیآید، محقق بدنبال تعیین اهمیت سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت کارخانجات تولیدی نورد آلومینیوم اراک بوده و برای اینکار در قلمرو زمانی سال مالی 83-84 شرکت مذکور، صورتهای مالی و اطلاعات مالی مربوط به آن دوره را مورد بررسی قرار داده و پس از شناخت سیستم حاکم بر شرکت و نحوه گردش عملیات حسابداری آن و شناسایی مراکز فعالیت عمده و تلفیق منطقی این فعالیتها، نهایتاً 13 فعالیت را بعنوان زیربنای سیستم ABC شناسایی کرده و محرکهای هزینه هرکدام از این فعالیتها را انتخاب کرده است.
نتیجه مطالعات و تحقیقات انجام شده چنین نشان داد، که استفاده از سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت نه تنها باعث تخصیص هرچه دقیقتر هزینههای سربار میشود بلکه باعث میگردد که مدیران داخلی شرکتها با استفاده از اطلاعات بدست آمده، در خصوص برنامهریزی و کنترل تولید تصمیمات بهتری را اتخاذ نموده و شرکت را در کسب سود یاری نمایند.
1 مقدمه:
تغییر و تحولات ایجاد شده در شرایط درونی و بیرونی کارکرد بنگاههای اقتصادی و سازمانها و تاثیر عواملی نظیر تشدید روند رقابت، اهمیت یافتن، اعمال مدیریت فعالیتها و حیاتی بودن پاسخگوئی به نیاز مشتریان از طریق تلفیق مناسب کیفیت و سود مورد انتظار، مسئولیت و نقش سیستمهای هزینهیابی را بطور ریشهای دگرگون کرده است.
نتیجه مطالعات و تحقیقات انجام شده چنین نشان میدهد که هر دو گروه تهیه کنندگان و استفاده کنندگان از اطلاعات مربوط به بهای تمام شده محصولات، از سیستمهای فعلی هزینهیابی ناراضی بوده و روش تخصیص هزینههای سربار کارخانه به محصولات نیز به نحوی موثر در ایجاد این نارضایتی مدیران موثر است. بهرحال، اغلب مدیران توجه دارند، که برآورد و پیشبینی هزینههای بلندمدت شامل تخصیص هزینههای سربار به بهای تمام شده محصولات، عمل مفید و قابل قبولی است که میتواند انجام دهند.
سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، نتیجه تلاش حسابداران مدیریت، برای فراهم نمودن نیازهای جدید اطلاعاتی در عصر اطلاعات و شناخت فعالیتهای دارای ارزش افزوده و به تبع آن حذف فعالیتهای بیارزش و همچنین افزایش دقت هزینهیابی است. این سیستم علاوه بر اندازهگیری صحیح بهای تمام شده، قادر به ارائه اطلاعات مفیدی در مورد عملکرد فرآیندهای کسب و کار سازمان است.
فراهم نمودن اطلاعات غیر مالی فعالیتها در کنار اطلاعات مالی موجب شده است که سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت به عنوان ابزار قدرتمندی در جهت بهبود کسب و کار سازمانها مورد استفاده قرار گیرد. این سیستم بعلت دارا بودن مزایایی مانند: توانائی تمرکز بر مشتریان، شناخت فرصتها، استقرار اقتصادی و تشویق اصلاحات قادر است بسیاری از نیازهای شرکتهای رده جهانی را به لحاظ تقویت موقعیت رقابتی، دستیابی به خشنودی پایدار مشتریان و کسب سود مورد انتظار برآورده کند.
هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) ادعا میکند محصولات و خدمات تولید شده، مستقیما مصرف کننده منابع نیست، بلکه مصرف کننده فعالیتهاست. از این نظر هزینهیابی بر مبنای فعالیت، سیستم تسهیم هزینه بر مبنای رسیدگی و تحقیق است، به نحوی که از طریق تجزیه و تحلیل واحد اقتصادی و فرآیندهای مورد عمل، محرکهای هزینه شناسایی میشود.
ضرورت انجام تحقیق بکارگیری سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت، نیازمند وجوه شرایط بخصوصی است که این شرایط تحت عناوین زیر قابل طبقهبندی است:
1ـ شیوه کسب و کار انتخاب شده توسط مدیریت سازمانها و آگاهی آنها از مزایای ABC (Activity Based Costing) در جهت جوابگوئی به نیازهای اطلاعاتی منتج از این انتخاب.
2ـ وجود دادههای مورد نیاز جهت طراحی و استقرار سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در درون سازمان بعلت فقدان شناخت کافی از وجود شرایط لازم برای بکارگیری سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در شرکتهای مورد آزمون و همچنین عدم وجود یک الگوی مناسب جهت طراحی سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در ایران.
توسعه اقتصادی یکی از اهداف اصلی کشورهای در حال توسعه، منجمله کشور ما ایران میباشد.
توسعه پایدار به رشد و بالندگی صنایع کشور وابسته است، و کشور ما نیز در عرصه جهانی جایگاهی بزرگ دارد و برای حفظ این جایگاه نیاز به اطلاعات روز جهان برای رقابت در جامعه جهانی دارد و هزینهیابی بر مبنای فعالیت نیاز روز جامعه صنعتی ایران و جهان برای کاهش و مدیریت هزینهها میباشد که میبایستی تلاش زیادی برای تفهیم و بکارگیری آن در صنعت کشورمان انجام شود.
از آنجا که هزینهیابی بر مبنای فعالیت میتواند اطلاعات صحیح تری در خصوص هزینههای محصول ارائه دهد، طی سالهای اخیر توجه زیادی را به خود جلب کرده است. از دیدگاه حسابداری صنعتی، هزینهیابی بر مبنای فعالیت را میتوان بسط تکامل یافتهای از روش تخصیص دو مرحلهای هزینه تلقی کرد که شالوده سیستمهای نوین حسابداری بهای تمام شده است. در مرحله اول این روش، هزینههای غیر مستقیم منابع به مخازن هزینه تخصیص مییابد و در مرحله دوم، هزینههای انباشته شده در مراکز هزینه به محصولات تخصیص داده میشود. تخصیص طبق مرحله اول معمولا برای ارزیابی عملکرد مدیر مسئول مرکز هزینه و تخصیص طبق مرحله دوم برای تعیین بهای تمام شده محصولات بکار میرود.
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینهی تولیدی به موجودیها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلندمدت، سیستمها باید اهداف کنترلی و برنامهریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیکه ساختار هزینهها و تولیدات بسیاری از شرکتها در سالهای آخر تغییر یافته است به طوریکه دستمزد که بخش اعظم هزینههای تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندکی از هزینه تولید را تشکیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینههای تولیدی را دربر گرفته است.
در بسیاری از موارد هزینههای سربار با تعداد فعالیتهای مربوط به یک محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یک شرکت تولیدی را درنظر بگیرید که 2 محصول مشابه تولید میکند. محصول اول از 10 قطعه تشکیل شده است در حالی که محصول دوم از یکصد قطعه تشکیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابراین مشخص است که تحویل و دریافت یکصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد. در صورتی که همین هزینه در روش سنتی براساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور کلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابراین ضرورت بکارگیری روش هزینهیابی جدیدی که بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شرکت نشان دهد احساس میشود. این نگرش نسبت به وقوع هزینهها را مدیریت برمبنای فعالیت (Activity Based Managment) میگویند که به معنی استفاده از سیستم حسابداری برمبنای فعالیت میباشد. در این سیستم بر فعالیتها به عنوان موضوع اساسی هزینهها (مولد اساسی هزینهها) تأکید شده است.
براساس این سیستم هزینه مقادیر تولید براساس جمع هزینههای فعالیتهای صرف شده برای آن بدست میآید. ویژگی این سیستم این است که هزینهها با توجه به مناسبتهای مهمی که در طی زمان رخ میدهد اندازهگیری و ردیابی میشود و فعالیت به معنی روش یا فرآیندی که موجب انجام کار میشود تعریف میگردد.
هزینه یابی برمبنای فعالیتها مبتنی بر این مفهوم است که «منابع به مصرف فعالیتها میرسند و فعالیتها صرف تولید محصولات میگردند.»
برخلاف روش سنتی حسابداری که از یک نرخ کلی جذب سربار استفاده میشود و یا گاهاً نرخهای جداگانه برای هر دایره استفاده میشود، در این سیستم (ABC) برای هر فعالیت یک مبنای جداگانه به عنوان مولد اساسی هزینهها تعیین، و براساس آن یک نرخ جداگانه نیز محاسبه میگردد. هر فعالیت تنها یک مولد هزینه دارد.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه:
الف ـ درجه همبستگی بین هزینهها و آن رویداد با مبنا
ب ـ فزونی منافع بر مخارج به کارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا (Measurement Cost)
ج ـ اثرات رفتاری که در تصمیمگیری و یا تعیین قیمتها و... دارد (Behavioral Effects)
مناسبت استفاده از ABC به قضاوتهای مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمرکز بر استفادهکنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیتهای سیستم تمرکز مینماید. شرکتهایی که دارای خصوصیات ذیل هستند به کارگیری ABC برایشان بیشتر مفید است.
1ـ هزینههای سربار بالایی دارند.
2ـ تنوع فعالیت دارند.
3ـ تنوع محصولات دارند.
4ـ تغییرات مستمر در فعالیتها دارند بدون اینکه سیستم حسابداری تغییر یافته باشد.
5ـ تکنولوژی پیشرفته دارند.
همچنین با توجه به موضوعات مشروح قبل، بدیهی است که هرگاه شرکت از سیستم هزینهیابی سفارش کار استفاده نماید، به علت تنوع محصولات و سفارشات نسبت به سیستم هزینهیابی مرحلهای، استفاده از سیستم ABC کارآمدتر خواهد بود و همچنین در شرکتهایی که تنوع محصول ندارند، سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت (ABC) زمانی نقش خود را به عنوان یک ابزار کارا ایفا مینماید که مدیریت تصمیم بگیرد خط تولید خود را عوض نماید و یا بخواهد محصول فعلی خود را بهبود کیفی و تکامل ببخشد. در این صورت ABC با مقایسه بین کشش بازار و قیمت های فروش محصول تکامل یافته و هزینههای آن مدیریت را در تصمیمگیری یاری مینماید.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:154
فهرست مطالب:
چکیده ۱
فصل اول: کلیات ۲
۱-۱ مقدمه ۳
۲-۱ بیان مساله ۸
۳-۱ انگیزههای انتخاب موضوع تحقیق ۹
۴-۱ اهداف تحقیق ۱۰
۵-۱ اهمیت موضوع تحقیق ۱۰
۶-۱ سوالات اصلی تحقیق ۱۱
۷-۱ فرضیههای تحقیق ۱۱
۸-۱ نوآوری تحقیق ۱۱
۹-۱ تعاریف عملیاتی ۱۲
فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه تحقیق ۱۴
قسمت اول: مفاهیم حسابداری بهای تمام شده و انواع سیستمهای حسابداری ۱۵
۱-۲ حسابداری بهای تمام شده ۱۵
۲-۲ اهمیت بهای تمام شده و اقلام تشکیل دهنده آن ۱۵
۳-۲ نقش اطلاعات حسابداری در تصمیمگیری ۱۶
۴-۲ بخششهای سیستم حسابداری بهای تمام شده ۱۷
۵-۲ عوامل موثر بر سیستم حسابداری بهای تمام شده ۱۸
۶-۲ ماهیت حسابداری بهای تمام شده ۲۰
۷-۲ عناصر تشکیل دهنده بهای تمام شده ۲۲
۸-۲ سیستمهای هزینهیابی ۲۳
۹-۲ سیستمهای هزینهیابی سنتی ۲۳
۱۰-۲ سیستمهای هزینهیابی سفارش کار ۲۷
۱۱-۲ سیستمهای هزینهیابی مرحلهای ۲۸
۱۲-۲ هزینهیابی محصولات مشترک و فرعی ۳۳
۱۳-۲ هزینهیابی بر مبنای هدف ۴۹
قسمت دوم: هزینه یابی برمبنای فعالیت ABC و انواع سیستمهای هزینه یابی برمبنای فعالیت۵۵
۱۴-۲ مقدمه ۵۵
۱۵-۲ نقش و اهمیت هزینه سربار در تولید ۵۷
۱۶-۲ حسابداری مدیریت ۵۷
۱۷-۲ رویکردهای حسابداری مدیریت ۵۸
۱۸-۲ هدفهای حسابداری مدیریت ۵۸
۱۹-۲ تفاوتهای اساسی بین حسابداری مدیریت و حسابداری مالی ۶۰
۲۰-۲ روابط بین حسابداری مالی، سیستم حسابداری بهای تمام شده و حسابداری مدیریت ۶۱
۲۱-۲ طبقهبندی هزینهها ۶۲
۲۲-۲ هزینهیابی بر مبنای فعالیت (ABC) ۶۳
۲۳-۲ کاربرد استفاده از سیستم ABC ۷۸
۲۴-۲ مناسبترین زمان کاربرد سیستم ABC ۸۱
۲۵-۲ سیستم هزینهیابی بر مبنای فعالیت در مقایسه با سیستم سنتی ۸۲
۲۶-۲ مدیریت بر مبنای فعالیت ۸۳
۲۷-۲ نسلهای هزینهیابی برمبنای فعالیت ۸۹
۲۸-۲ هزینهیابی مبتنی بر فعالیت بر مبنای زمان ۹۴
۲۹-۲ قیمتگذاری برمبنای فعالیت
۳۰-۲ بودجهبندی بر مبنای فعالیت
قسمت سوم: ویژگیهای صنایع آلومینیوم و کاربرد هزینهیابی برمبنای فعالیت ۹۷
۲۹-۲ مشخصات قلمرو تحقیق ۹۷
۳۰-۲ شمای ارتباطی سیستم بهای تمام شده با سایر سیستمهای اطلاعاتی ۱۰۳
۳۱-۲ فرآیند تولید در شرکت ۱۰۴
۳۲-۲ مراحل تولید ۱۰۵
۳۳-۲ پروسه تولید ۱۰۶
۳۴-۲ روش محاسبه بهای تمام شده ۱۰۹
۳۵-۲ بهای تمام شده محصولات در سال ۱۳۸۳ ۱۱۵
۳۶-۲ طراحی و پیادهسازی سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت ۱۱۷
۳۷-۲ مقایسه پیادهسازی و نصب ۱۱۸
۳۸-۲ تعیین فعالیتها ۱۲۱
۳۹-۲ تعیین محرکهای فعالیت ۱۲۱
۴۰-۲ تخصیص هزینهها ۱۲۳
۴۱-۲ مقایسه هزینه سربار محصولات براساس سیستم سنتی و سیستم ABC ۱۲۴
۴۲-۲ مقایسه بهای تمام شده محصولات براساس سیستم سنتی و سیستم ABC ۱۲۴
قسمت چهارم: تحقیقات انجام شده ۱۲۵
۴۳-۲ پیشینه تحقیق ۱۲۵
فصل سوم: متدولوژی تحقیق ۱۳۳
۱-۳ مقدمه ۱۳۴
۲-۳ روش تحقیق ۱۳۴
۳-۳ ابزار تحقیق ۱۳۵
۴-۳ فرضیههای تحقیق ۱۳۵
۵-۳ قلمرو تحقیق ۱۳۵
۶-۳ دادههای تحقیق ۱۳۶
۷-۳ متغیرهای تحقیق ۱۳۷
۸-۳ روش جمعآوری دادهها ۱۳۶
۹-۳ روش تحلیل دادهها ۱۳۶
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل یافتههای تحقیق ۱۳۸
۱-۴ مقدمه ۱۳۹
۲-۴ آزمون فرضیهها ۱۳۹
۳-۴ فرضیه اصلی اول ۱۳۹
۴-۴ فرضیه اصلی دوم ۱۴۲
فصل پنجم: نتیجهگیری و پیشنهادات ۱۴۵
۱-۵ نتیجهگیری و پیشنهادات ۱۴۶
۲-۵ نتیجهگیری کلی ۱۴۶
۳-۵ پیشنهادات حاصل از تحقیق ۱۴۷
۴-۵ سایر پیشنهادات ۱۴۸
۵-۵ پیشنهاد برای تحقیقات آینده ۱۴۸
۶-۵ محدودیتهای تحقیق ۱۴۷
پیوست ۱۴۹
منابع و مأخذ ۱۵۰
چکیدة انگلیسی ۱۵۳
چکیده:
سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت یکی از سیستمهای نوین بهای تمام شده محصولات و خدمات میباشد که اطلاعات مورد نیاز مدیران را بهتر و دقیقتر فراهم میکند و استفاده کنندگان را در امر تصمیمگیری صحیح و مناسب یاری مینماید. این پژوهش جزء تحقیقات علمی و کاربردی است که در کارخانجات تولیدی نورد آلومینیوم انجام گرفته است که پس از بررسی و تجزیه و تحلیل روش موجود بهای تمام شده آن کارخانه و تشخیص نقاط ضعف و قوت آن به تبیین اهمیت سیستم هزینهیابی برمبنای فعالیت در کارخانه نورد پرداخته و سپس مراحل سیستم ABC شناسایی گردیده است.
حسابداری صنعتی و هزینهیابی استاندارد و تجزیه و تحلیل انحرافات
229 صفحه در قالب word
حسابداری صنعتی (Cost Accounting)
وظایف حسابداری صنعتی
حسابداری صنعتی هم در تهیه برنامه و بودجه به مدیریت کمک میکند و هم درگزارش عملکرد به مدیریت.
کار مهم دیگراین است که عملکرد را با بودجه
مقایسه میکند، مغایرتها (انحرافات) را محاسبه
نموده و نتیجه را به مدیریت ارجاع میدهد لذا
حسابداری صنعتی فقط اظهار نظر نموده و تصمیم گیری با مدیریت است.
علت مغایرت یا برنامه بوده و یا عملکرد، که حسابداری صنعتی اینها را مجدداً بررسی می نماید.
5- تهیه اطلاعات مربوط جهت تصمیم گیری مدیریت
منظور تهیه اطلاعاتی است که بتوان بطور بالقوه، تصمیم گیری را تحت تاثیر قرار دهد.
تفاوتهای حسابداری صنعتی با حسابداری مالی
(مثلا بحث تمرکز و عدم تمرکز) چند موضوع + حسابداری صنعتی= حسابداری مدیریت بطور کلی
اهداف سیستم حسابداری
سیستم حسابداری مهمترین سیستم اطلاعاتی کمی مدیریت است که سه هدف عمده را دنبال میکند:
از سه هدف فوق، دو هدف اول به وسیله حسابداری مدیریت دنبال میشود و هدف سوم بوسیله حسابداری مالی. اهدافی که بوسیله حسابداری صنعتی دنبال میشود، اهداف ذکر شده برای حسابداری مدیریت و تا حدی هدف تعیین شده برای حسابداری مالی میباشد.
آشنایی با برخی از واژه ها و اصطلاحات و طبقه بندی ها در حسابداری صنعتی
بهای تمام شده (cost): عبارتست از منابع فداشده جهت کسب سایر منابع. منابع بدست آمده، دارای منافع آتی هستند که این منافع ممکن است از طریق فروش و یا استفاده در عملیات به صاحب آن انتقال یابد (این در واقع تعریف دارایی است)، بهای تمام شده براساس رابطه علت و معلولی است (در مورد موجودیهای کالا) و یا براساس رابطه سیستماتیک و معقول (مانند استهلاک دارائیهای ثابت) به سود و زیان می روند و تا زمانیکه منافع آنها منتقضی نشده است، بعنوان دارایی طبقه بندی میشوند.
هزینه (Expense): از دست دادن منابع در جهت کسب منفعت یا درآمد است که منافع کسب شده منقضی شده اند (منافع حاصل از آنها رخ داده است) این هزینه ها منافع آتی ندارند و براساس اصل شناخت بلادرنگ، در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته میشوند.
زیان (Loss): از دست رفتن منابع بدون کسب هر گونه منفعت. این مورد، نیز بنابراصل شناخت بلادرنگ در همان دوره ای که تحقق می یابند به سود و زیان دوره بسته میشوند.
هزینه یابی (Costing): فرآیند تعیین بهای تمام شده کالا و یا خدمات میباشد. از تعریف هزینه یابی میتوان دریافت که حسابداری صنعتی به عنوان بخشی از حسابداری که عمدتاً بر Costing تاکید دارد هم در موسسات تولیدی و هم در موسسات خدماتی میتواند بکار رود.
موضوع هزینه (Cost object): چیزی که در هزینه یابی به دنبال تعیین بهای تمام شده آن هستیم، اصطلاحا cost object یا موضوع هزینه نام دارد. بنابراین موضوع هزینه یابی ممکن است یک پروژه، یک فعالیت، یک محصول، یک مشتری، یک دپارتمان یا بخش و امثال آن باشد.
معمولاً در حسابداری صنعتی مؤسسات تولیدی، موضوع هزینه یابی محصول یا کالاست. در حسابداری سنجش مسئولیت، موضوع هزینه یابی، معمولاً یک واحد، بخش یا دپارتمان است.
عامل هزینه یا شاخص فعالیت (Cost driver) :
عاملی است که باعث تغییر در Cost یا هزینه میشود معمولاً عامل هزینه را تعداد محصول، تعداد ساعت، تعداد روزکاری، تعداد پرسنل، سطح زیربنا و امثال آن می دانند. معمولاً در مؤسسات تولیدی تعداد محصول و یا تعداد ساعات کار را به عنوان عامل هزینه در نظر می گیرند ولی باید توجه داشت که حتی در یک شرکت ممکن است برای موضوعات مختلف از عامل هزینه های مختلف استفاده گردد.
مرکز هزینه (Cost Center):
جایی است که مسئول کنترل هزینه های مربوط به خود باشد. معمولاً هزینه این مراکز مجزا از سایر مراکز میباشد و مدیر هر قسمت یا بخش، مسئول هزینه های مربوط به آن بخش است.
حسابداری بخش مسئولیت
بحث اصلی دراین حسابداری اینست که مدیران بخشها باید پاسخگوی هزینه هایی باشند که در کنترل آنهاست و واضح است که آنچه در کنترل مدیران بخشهاست هزینه های قابل کنترل است.
در حسابداری سنجش مسئولیت به دنبال این موضوع هستیم که مدیران بخشهای مختلف تا چه حد در کنترل هزینه های قابل کنترل موفق بوده اند. در حسابداری سنجش مسئولیت تاکید زیادی بر تفکیک هزینه های قابل کنترل و غیرقابل کنترل می شود، زیرا بدلیل هزینه های غیرقابل کنترل نمی توان مدیران بخشها را تنبیه کرد.
هزینه های قابل کنترل
هزینه هایی است که مسئول یا مدیر یک مرکز هزینه میتواند در میزان آنها تغییر ایجاد کند، به عبارت دیگر هزینه هایی است که مدیر قابل به کنترل آنهاست (که این هزینه ها، هزینه های متغیر هستند) مثل هزینه مواد مستقیم، دستمزد مستقیم و هزینه سربار متغیر.
هزینه های غیرقابل کنترل
هزینه هایی است که مدیر نمی تواند آنها را کنترل نماید (البته در کوتاه مدت) مثل هزینه های اجاره، استهلاک و بیمه.
مقایسه Expense , Cost
تفاوت هزینه و زیان (Loss , Expense)
هر سیستم حسابداری صنعتی، حداقل دارای دو عنصر یا دو مرحله است:
در قسمت اول هزینه ها جمع آوری و تعیین می گردند و مرحله دوم، هزینه های انباشته شده به موضوع هزینه یابی تخصص داده میشوند که تخصیص هزینه از دو راه امکان پذیراست:
هزینه های مستقیم: هزینه هایی هستند که میتوان آنها را بگونه ای که از نظر اقتصادی عملی یا به صرفه باشند یا موضوع هزینه یابی رهگیری نمود. «از نظر اقتصادی عملی بودن» به این مفهوم است که:
هزینه های غیرمستقیم: هزینه هایی هستند که نمی توان آنها را به گونه ای که از نظر اقتصادی عملی باشد با موضوع هزینه، رهگیری نمود. اینگونه هزینه ها تسهیم میشوند.
برای هزینه های مستقیم، اصطلاح رهگیری هزینه و برای هزینه های غیرمستقیم اصطلاح تسهیم هزینه بکار می رود. هزینه ممکن است در یک شرکت مستقیم تلقی شود و در شرکت دیگر غیرمستقیم، مستقیم یا غیرمستقیم بودن به موضوع هزینه یابی انتخاب شده بستگی دارد و با تغییر موضوع هزینه یابی ممکن است هزینه ای را که قبلا غیرمستقیم می دانستیم، به عنوان مستقیم طبقه بندی شود و بالعکس.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است
روش های هزینه یابی در واقع روش ها و نظام هایی می باشند که منجر به انجام ثبت های حسابداری و تهیه گزارشاتی می گردند که مدیریت را در ارتباط با کنترل هزینه های مواد، دستمزد و سربار کمک و یاری می نمایند. به طور کلی با توجه به نوع فعالیت موسسات تولیدی روش های هزینه یابی که مورد استفاده قرار می گیرند ۲ نوع می باشند:
بعضی از موسسات تولیدی دیگر که دیگر که تولیدات آنها برای آنکه تکمیل گردد مراحل مختلفی را طی می کند و محصولات آنها به صورت انبوه و یکسان تولید می شود از روش های هزینه یابی مرحلهای استفاده می نمایند. کارخانجات نساجی، مواد شیمیایی، صنایع نفت، کنش و موارد مشابه نمونههایی این نوع موسسات می باشند.
اساساً موسساتی که به صورت سفارش عمل می نمایند و یا آنکه تولیدات آنها با حجم زیاد و از نظر تعداد کم می باشند و گاهی تولیدات آنها قیمت تمام شد، بالایی دارند از روش هزینه یابی سفارش کار استفاده می نمایند و موسساتی که تولیدات آنها باید از مراحل مختلفی عبور کند و به صورت انبوه، پیوسته، مداوم و یکنواخت و همگن تولید می شوند و بعضاً تولیدات آنها قیمت تمام شده پایینی دارند از روش هزینه یابی مرحلهای استفاده می نمایند. در این روش قیمت تمام شده تولید در هر مرحله از تولید تعیین می گردد.
در روش هزینه یابی مرحله ای محصولات تولید شده در هر مرحله به عنوان مواد خام مرحله بعد محسوب می گردد باید توجه داشته باشید در این موسسات تمام شده تولید در هر مرحله از تولید تعیین می گردد.
شما عزیزان برای دانلود مقاله روش های هزینه یابی در موسسات تولیدی و مشاهده توضیحات تکمیلی به ادامه مطلب مراجعه نمایید… .