فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:49
چکیده:
شناسایی کلاههای گوناگون اقوام مختلف تاریخی و باستانی، مبحثی است بسیار شیرین و جالب زیرا در طی مطالعه آن، نکات سودمندی مطرح و روشن میگردد که از دیده تاریخ پوشاک و تاریخ تمدن یک ملت بسیار مهم و ارزنده است و اعتقادات، تشکیلات، ابتکارات و پیشرفتهای آنان را در راه زندگانی نشان می دهد بدین منظور ما در این شماره بخشی از تاریخ پوشاک پارسیان را که همه از روی مدارک محکم تاریخی و باستانی تهیه شده است منعکس می کنیم و امیدواریم بتوانیم در آینده نیز از اینگونه مباحث علمی و فنی که از تاریخ تمدن و باستان شناسی ایران دارای اهمیت بسیار می باشد، بررسی کنیم.
تاریخ استعمال کلاه و هرچه بدان ماند، به منظور پوشاندن و نگاهداری سر و صورت از سوز سرما و گرما و حوادث طبیعی دیگر، به روزگاران بسیار کهن باز می گردد، و حتی مدارکی موجود است که نشان میدهد، مردمان وحشی غارنشین نیز کلاههایی از پشم و پوست جانوران ساخته، بسر می نهادهاند.
اقوام باستانی، گذشته از اینکه از کلاه برای پوشاک استفاده میکردند، از آن برای آرایش سر و صورت و نمایش خصوصیات قومی و نژادی و مذهبی و صنفی نیز سود میجستند، و از همان زمانها، این بخش از پوشاک آدمی، نسبت به دیگر بخشها، دارای ارج مخصوص و فراوانی بود و به آن با دیده دیگری مینگریستند، چنانکه هنوز هم آثار این توجه در میان بسیاری از اقوام جهان بازمانده، و کلاه در نزد آنان احترام مخصوصی دارد.
از زمانهای بسیار قدیم، نوه مخصوصی از کلاه فرمانروایان و پادشاهان که «تاج» نامیده میشود، رمز و نشانهیی از قدرت و مقام و افتخارات پوشیده آن بود و در ایران نیز از همان زمان باستان، تاج شاهان دارای معنای خاصی بود بدینسان که شکل افسر شاهنشاهان نماینده کره آسمان و خورشید، تابش و درخشش گوهر های گوناگون آن نشانهیی از آتش یعنی سرچشمه زندگانی جاودانی بشر بود.
جلوه و جمال تاج و چگونگی آن بیشتر با مقام دینی سلطنت ارتباط داشت و هر یک از بخشها و اشکال و نقوش آن با عقاید مذهبی آن زمان بستگی داشت و به همین علت است که اغلب در ایران آن را بصورت کنونی کره آسمانی ساخته و علائمی از ماه و خورشید و ستارگان و یا رموز مذهبی بر آن نصب می کردند. تاج کنگره دار شاهنشاهان هخامنشی نیز چنان که خواهیم دید بصورت برج و باروی شهر یا کاخ و معبد ساخته می شد و رمز و علامت قدت و حکومت و شهریاری بود. موضوع بستگی تاج به امر سلطنت چنان است که رفته رفته خود شکل تاج و افسر، رمزی از برای مقام سلطنت و پادشاهی گردید، برای نمایش این معنی بکار میرود.
تاجها را معمولاً فرمانروایان و شاهنشاهان بسر مینهادند وی از نیم تاجها و دیهیمها و پیشانی بندها، شاهزادگان و بزرگان و نجبا استفاده می کردند و اصولاً تاج درمیان اقوام مختلف جهان بر دو گونه بوده است یکی «تاج بسته» که دارای کلگی و طاق است و آرایشهایی از زر و زیور بر روی قبه و لبه و دیواره آن انجام میگیرد و سنگها و نگینهای گرانبهای رنگین بر آن افزوده میشود و دیگری «تاج باز » که بدون کلگی و روباز است و گاهی تنها دو بست متقاطع از بالا ، دیواره آن را بهم میپیوندد و آن همان است که ما در این گفتار نیم تاج و دیهیم نامیدهایم .
در دربار هخامنشیان نیز مانند تیرههای باستانی دیگر ، ارجدارترین بخش پوشاک شاهنشاهان تاج آنان بود و همیشه یکی از بزرگان معتبر پارسی برای پاسداری و نگهبانی آن گمارده میشد و چنانچه از مطالب تاریخی مربوط به آن زمان بر میآید، استعمال منغیر حق تاج مانند پوشیده جامه مخصوص شاهنشاهان، یک گناه نابخشودنی بشمار میرفت و هر کس مبادرت به این کار میکرد، بیگمان سر و گردن خود را حواله تیغ دژخیم میساخت.
کوتاه سخن آنکه، در شاهنشاهی هخامنشی گذشته از کلاههای گوناگونی که مردم و نژادها و تیرههای مختلف شاهنشاهی بسر میگذاشتند، خود پارسیان نیز در زمان و مکان و منصبهای مختلف از کلاههای گوناگون استفاده میکردند و طبقات گوناگون مردم پارس از شاهنشاهان گرفته تا بزرگان و کارگزاران و لشکریان و توده مردم همه از این رهگذر، جدائیهایی با هم داشتند که اینک شرح مفصل هر کدام در این گفتار خواهد آمد:
تاج شاهنشاهان هخامنشی
شاهنشاهان هخامنشی در مواقع مخصوص از جمله هنگام نشستن بر اورنگ شاهنشاهی و بار دادن بزرگان و فرستادگان کشورهای دیگر و برخی مراسم ملی و مذهبی کلاه زرین بلند و کنگرهداری بر سر مینهادند که برخی از تاریخ نویسان یونانی از زبان پارسیان آنگاه «کوداریس»(kydaris) یا «سیداریس» (Cidaris) نامیده اند لیک هرودت و پلوتارخ آن را «تیاره» (Tiara) نوشتهاند.
از قرائن و آثاری که در نقوش تخت جمشید باز مانده است چنین پیداست که این تاج از ورقههای زر ساخته میشده است.
تاج هخامنشی نسبت به کلاه های دیگر بلندتر بوده و لبه بالایی آن مانند ساختمانها و پرستشگاههای آن زمان از 22تا 24 کنگره داشته است. این تاج بیگمان داری آرایشها و زیورهایی بوده و چنان که هزیکیوس در نوشتههای خود آورده با صفحههایی از زر و گوهر و نگین های رنگین آراسته بوده است، ولی متأسفانه تاکنون، مدرک باستانی برای اثبات این موضوع بدست نیامده است.
در نقوش تخت جمشید در جاییکه شاهنشاهان را با تاج زرین نمایش دادهاند در دو سوی نقش تاج، در سنگ، برای نصب روکش زرین، اندکی گودی بوجود آوردهاند، گاهی نیز در متن برجسته تاج، روزنههایی کندهاند تا روکش زرین را با میخهایی که در پشت آن بوده بر روی سنگ نصب نمایند.
تاج هخامنشی نسبت به کلاه های دیگر بلندتر بوده و لبه بالایی آن مانند ساختمانها و پرستشگاههای آن زمان از 22تا 24 کنگره داشته است.
این تاج بیگمان داری آرایشها و زیورهایی بوده و چنان که هزیکیوس در نوشتههای خود آورده با صفحههایی از زر و گوهر و نگین های رنگین آراسته بوده است، ولی متأسفانه تاکنون، مدرک باستانی برای اثبات این موضوع بدست نیامده است.
در نقوش تخت جمشید در جاییکه شاهنشاهان را با تاج زرین نمایش دادهاند در دو سوی نقش تاج، در سنگ، برای نصب روکش زرین، اندکی گودی بوجود آوردهاند، گاهی نیز در متن برجسته تاج، روزنههایی کندهاند تا روکش زرین را با میخهایی که در پشت آن بوده بر روی سنگ نصب نمایند.
بنا بنوشته تاریخ نویسان، این تاج مخصوص شاهنشاهان بوده و دیگران حق به سر نهادن آن را نداشتهاند و خود شاهنشاهان نیز تنها در مواقع معین و مخصوصی از آن استفاده میکردهاند، هم چنین مواردی در نقوش تخت جمشید موجود است که نشان میدهد ولیعهدها نیز از این گونه تاجها ـ شاید با اندکی اختلاف ـ استفاده میکردهاند. مثلاً در چند مورد در تخت جمشید دیده میشود که خشایارشا ولیعهد داریوش که هنگام نشستن شاهنشاه بر اورنگ شاهی در پشت سر یا در پهلوی راست میایستاد است، تاجی به مانند تاج شاهنشاه بر سر دارد.
گذشته از گواهی نقوش تخت جمشید بر بودن چنین تاجی در دوره هخامنشیان، برای اثبات این موضوع خوشبختانه مدرک دیگری نیز از همان زمان وجود دارد که اینک در موزه ایران باستان محفوظ است و آن تندیسه (مجسمه) سر یک شاهنشاه جوان هخامنشی است که از سنگ لاجورد تراشیده شده و تاج کنگرهداری بر سر دارد و چنانکه برخی نوشتهاند شاید تندیس جوانی خشایارشاست.
خصوصیات تاج ـ از بلندی و شماره کنگرهها ـ در این تندیسه کاملاً هویداست ولی آرایشهای دیگری بر روی آن دیده نمیشود و میتوان گمان برد که در این تندیسه تاج دارای روکش زرینی بوده و آرایشها بر روی آن انجام گرفته بوده است.
تاج شاهنشاهان هخامنشی دارای ارج ویژهیی بوده، در دربار از بزرگان کشور برای نگاهداری و پاسداری آن نگهبان ویژهیی برگزیده میشده است و منصب«کلاهداری» شاهنشاهان یکی از منصبهای بزرگ بشمار میرفته است، چنانکه هرودوت در کتاب خود«کلاهداری» را یک منصب بالایی نام برده می نویسد:
«پر کزاسب» شغل کلاهداری شاه را، که در ایران افتخار کمی نیست، داشت.
کلاه راسته
نوع دیگری از کلاه شاهنشاهان هخامنشی، کلاهی بوده بلند و ساده که گردی لبه پائینی بزرگتر بوده، از اینرو طاق آن در دورادور کلاه، اندکی از دیوارهاش بیرون میزده است. این کلاه از نمد ساخته میشده و بنا به اشاره هزیکیوس (Hesychius) با مواد صمغی و معطر آغشته شده، با زر و گوهر آرایش مییافته است.
اینگونه کلاه را تاریخ نویسان یونانی با ترجمه تحت اللفظ «کلاه راسته» یا «تیار راسته» نامیدهاند و شکل و بلندی آن تقریباً مانند تاج زرین هخامنشی بوده، با این تفاوت که این یکی در بالا کنگرهیی نداشته است.
ز این کلاه نیز در مواقع رسمی استفاده میشده و جنبه تشریفاتی داشته است، چنانکه در سنگ نگارههای درگاهیهای تالار صد ستون نشان دادهاند، شاهنشاه در حالیکه بر تخت پادشاهی نشسته و برای احترام مگس پرانی بر بالای سرش گرفته شده است، از همین کلاه راسته بر سر دارد و چون در این نقش و مانندههای آن، اثری از گودی و یا جای کوبیدن میخ دیده نمیشود، از اینرو گمان نصب روکش زرین نیز نمیرود.
بانک پارسیان
هدف
هدف از تأسیس بانک پارسیان عبارت است از کمک به، توسعه اقتصادی کشور در بخش صنایع به ویژه صنعت خودرو سازی و صنایع وابسته از طریق فراهم آوردن امکانات، تسهیلات و اشاعه ابزارهای مالی و پولی نوین و همچنین تامین مالی برای زیر بخشهای ساخت، تجارت، مصرف به واسطه پذیرش و جذب انواع سپرده های بانکی به منظور تجهیز منابع، مشارکت در تأمین مالی، اعطای تسهیلات در چارچوب مقررات مصوب شورای پول و اعتبار، قوانین پولی بانکی و بانکداری بدون ربا و همچنین انجام سایر فعالیت هایی که برای بانکهای غیر دولتی مجاز می باشد.
استراتژی:
شروع فعالیت بانک پارسیان در آغاز در بازار پول و از طریق ارائه خدمات بانکداری خرد بوده است، لیکن بر اساس برنامه ریزی راهبردی در نظر است به تدریج و با ایجاد ابزارهای پولی و مالی جدید و مناسب، راه را برای ورود به عرصه بانکداری سرمایه ای و استفاده از امکانات بازار سرمایه هموار نموده و از این طریق ضمن کمک موثر به توسعه بخش های اقتصادی، بتوان سود واقعی پروژه ها را بین سپرده گذاران طرحها توزیع نمود.
تاریخچه
بانک پارسیان به صورت شرکت سهامی عام و با مالکیت اشخاص غیر دولتی و به استناد قانون اجازه تأسیس بانک های غیر دولتی مصوب فروردین ماه 1379 ، ماده (98) قانون برنامه سوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران و ضوابط تأسیس بانک غیر دولتی مصوب نهصد و چهل و هشتمین جلسه مورخ 20/9/1379 شورای پول و اعتبار تأسیس یافته و در چارچوب قانون پولی و بانکی کشور مصوب سال 1351 ، قانون عملیات بانکی بدون ربا، قانون تجارت و مقررات اساسنامه بانک ، در مرداد 1380 ، نسبت به انجام پذیره نویسی سهام و تشکیل مجمع مؤسس اقدام نمود و پس از انجام تشریفات و ثبت رسمی بانک به شماره 178028 در تاریخ 15/6/1380 در اداره ثبت شرکتها و مؤسسات غیر تجاری تهران ، به موجب نامه شماره 2348/هـ - مورخ 26 شهریور ماه 1380 مجوز آغاز فعالیت را از بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران دریافت نمود.
بدین ترتیب ارائه خدمات بانک پارسیان از اسفند ماه 1380 آغاز گردید.
اهداف :
عبارت است از توسعه اقتصادی از طریق گسترش فعالیت در بخش صنایع ، به ویژه صنعت خودروسازی و صنایع وابسته با فراهم آوردن امکانات ، تسهیلات و تدوین و اشاعه ابزارهای مالی و پولی نوین ، همچنین تأمین مالی برای زیربخش های ساخت ، تجارت ، مصرف
مدت زمان :
بانک از تاریخ ثبت برای مدت نامحدود تشکیل شده است.
سرمایه بانک :
سرمایه بانک پنج هزار میلیارد (5،000،000،000،000) ریال می باشد که تماماً پرداخت شده و به پنج میلیارد سهم عادی یک هزار ریالی تقسیم گردیده است.
تعداد صفحات: 123
طرح لایه باز بنر استندی فروشگاه پارسیان
سایز 2 متر در 90 سانتیمتر
فرمت psd
رزولوشن 72
همراه با فونت MRT poster و MRT ojan
لطفا پس از دانلود فایل علامت چشمها را در قسمت لایه ها فعال نمایید