فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:90
لباس همان سطح هر چیزی است و در لایه های اولیه، هر فاعل شناسان با آن درگیر میشود در مفهوم عربی معنای ستر کردن، پوشاندن، مخفی کردن، و حتی بدل کردن را یادآوری می شود و پوشاننده شده را آن طور به نمایش می گذارد که اقتضای ظاهری اش باشد.
این امر که بشر، براینشان دادن خود را از قدیم الایام مانند حیوانات (که در زمان های خاص مثل جفت گیری یا نزاع تغییر ظاهر می دهند) مبدل شده، با هنر نقش اندازی اولین قدم د ر راه مفاهیم جدید پوشش را برداشته است، ما را به این گفته ویل دورانت که «هنر در میان قبایل وحشی از نقش تزئینی و لباس پوستی و خال کوبی برخاسته» راهنما میشود. بشر نخستین، در مراسم خاص، بدن خود را با رنگ ها یا نقوشی زینت می داده تا در «جلب نظر» یا «جعل نظر» خود را نوع خاصی نشان دهد. به مرور استفاده از رنگ به دلیل عدم ثبات از میان رفت و خال کوبی (Taboo) با هزار نیش سوزن جایگزین آن شد، سیر آرایش بدن پس از استفاده از پوست حیوانات کم کم به دوران جدیدتری رسید و بشر با دستیابی به تکنولوژی نساجی الیاف را به صورت پارچه تولید کرد و مفاهیم پوشش را تحت تاثیر قرار داد. در این سیر تکامل آن نقوش و رنگهایی که با خالکوبی و رنگ کردن بدن یا با استفاده از پوست حیوانات و قطعات بدن آنها یا شاخ و برگ گیاهان، انسان را به نحوی دیگر نشان می داد یا می پوشاند به منسوجات منتقل می شد و پیشرفت فن آوری، ظواهر و نقوش جادویی، دینی، خانوادگی، طبقه بندی حرف، سطوح اجتماعی و غیره … را به سوی تولید شکل یافته تر منسوج و البسه سوق داد و رسوم و آداب اجتماعی و نیز تکنولوژی نساجی و پوشاک را به سمت اشاعه و حفاظت از معانی و ظواهر کشاند.
هزاره دهم ق.م دوره ای است که اصطلاحاً دوران نوسنگی نامگذاری شده است و معمولاً با نامهایی چون عصر استقرار، عصر دهکده نشینی، عصر کشاورزی و عصر دامداری نیز شهرت داشته و به عنوان یکی از ادوار مهم تاریخ تکامل بشر از بعد فنی و معنوی محسوب می شود. باید گفت، پیش از تاریخ اطلاع دقیقی از جوامع انسانی در دست نیست و آنچه گفته شد بیشتر بر اساس حدس و گمان بوده است. به نظر می رسد، پیش از این تاریخ انسان ها همانند گله های حیوانی در رفت و آمد بوده اند و از آنان آثار مادی ملموسی جز اشیای سنگی به دست نیامده است. و اما در مورد پوشاک، بافت و تاریخ آن، که محور اصلی موضوع است و شاید بتوان آنرا به دوران پیش از نوسنگی نسبت داد، دوره ای که با نامهای میان سنگی، پارینه سنگی و یا دوره پیش از تاریخ نامگذاری شده و از دو تا هفت میلیون سال پیش آغاز و تا ده هزار سال پیش (آغاز دوره نوسنگی) ادامه داشته است. برای شناخت دقیق تر از تاریخ بافت و پوشاک آنرا در سه مقوله:
۱- پارچه و طرح ۲- فرم و شکل ۳- دوخت لباس
مورد بررسی قرار می دهیم.
احتمال داده می شود اولین لباس ها توسط گروه های انسانی که به ویژه در مناطق سردسیر زندگی می کردند تهیه شده است. آنها بعد از آن که حیواناتی مانند گوزن، ماموت، گاو و حتی اسب را شکار می کردند کم کم به این نتیجه رسیدند که می توان از پوست آنها برای پاپوش و یا تن پوش استفاده کرد و قطعاً فیزیک این حیوانات و تناسب آن با یک نیم تنه برای انسان تبلور این اندیشه را در ذهن آنها بیشتر کرد که مثلاً بعد از شکار یک حیوان بزرگ، با کندن پوست آن می شود از این پوست به عنوان تن پوش استفاده نمود. هنوز هم این عادت در بعضی از انسان ها (پاره ای قبایل در آفریقا و آمریکای لاتین) وجود دارد که علاقه مندند خود را به شکل حیوانات درآورده و نقشی را ایفا نمایند. حتی در نقش برجسته های باستانی نیز گاهی موجوداتی با پیکر انسان و سر حیوانی و یا بالعکس حیواناتی که سر انسان دارند، دیده می شود.
پس این احتمال وجود دارد که تفکرات این گونه، ریشه در دوران بسیار قدیم داشته باشند، یعنی زمانی که بشر از پوست حیوانات برای تهیه تن پوش استفاده می کرده است.
همانگونه که پیداست فرم پوست به صورتی است که گویا یک خط از زیر گردن تا انتهای بدن که به پاها و باسن ختم می شود ادامه دارد که می توان پس از جدا کردن سر، از همان خط روی پوست را برش داد، پس پوست، خود راهنمای بسیار مناسبی بود و طبیعت، خود به انسان کمک کرد تا چگونه از پوست حیوانات به عنوان البسه استفاده کند. این روش هنوز هم در بسیاری از مناطق سردسیر از جمله مناطق عشایر نشین شمال خراسان و یا اسکیموهای قطب شمال دیده می شود که از پوست حیوانات برای خود لباس تهیه می کنند.
آنچه مسلم است تاریخ استفاده از پوست برای تهیه پوشاک به دوران خیلی گذشته می رسد که مطمئناً بافت در آن هنوز جایگاهی نداشته و در آغاز دوران نوسنگی میتوان حدس زد که انسان کماکان از همان تجربه های گذشته استفاده می کرده است. ولی در نمونه هایی که از نقاط باستانی «علی کش» ، «گنج دره» و «تپه سیلک»، از سال های هفت، هشت و نه هزار قبل از میلاد به دست آمده آثاری از بافت دیده می شود که با توجه به قدرت آن می توان گفت این فن قبل از هنر سفال گری شکل گرفته است. برای نمونه در کف اتاق های این مناطق خطوط متقاطع و ضربدری به صورت بافت های بسیار ساده (یکی از رو یکی از زیر) به چشم می خورد که آثاری از الیاف بافته شده هستند و میتوان از اینها به عنوان نخستین نمونه های بافت نام برد.
باستان شناسان بر این گمان اند که همزمان با استفاده از الیاف گیاهانی مانند نی، (که هنوز هم در شمال ایران رواج دارد) سبد بافی با استفاده از ترکه های بید نیز معمول بوده است و به نظر می رسد که آنها برای غیر قابل نفوذ کردن و یا جلوگیری از خلل و فرج این سبدهای حصیری که عمدتاً بافت شطرنجی داشته اند ، بیرون و داخل آن را گل می زدند تا بتوانند مواد غذایی خود را در آن نگهداری کنند. باستان شناسان همچنین معتقدند که اولین اشکال نیز با همان دستی که با گل روی این سبدها کشیده شده، به وجود آمده است. به این صورت سطح بیرونی و داخل سبدهای بیدی بعد از گل مالیدن شکل سفال پیدا می کرده و خطوط متوازی به هم را نشان می داده است. علاوه بر این نقش های شطرنجی را نیز می توان دید که نمونه هایی از آن در نقش هایی که در ظرف کشف شده در «سیلک» به دست آمده و همان بافت را دارند، (به شکل خطوط افقی و عمودی) قابل مشاهده می باشد. پس اولین نمونه های قطعات منسوج (بافت) به حدود هشت هزار سال ق.م. می رسد. بنابراین انسان تا آن زمان فقط این فن را تا حدی میدانسته است که بتواند از نی و بید برای بافت استفاده کند. اما تجربه استفاده از سایر الیاف مربوط به زمانی است که انسان ها گوسفند و بز را اهلی کردند و با پشم آشنا شدند. در هزاره هفتم ق.م. انسان متوجه شد بعضی گوسفندها نمونه های گوشتی خوبی هستند و بعضی پشم مناسبی دارند و فهمید که می توان با پشم این حیوانات کارهای دیگر کرد و بالاخره در هزاره ششم قبل از میلاد انسان استفاده از پشم را به صورت بافت و البته به صورتی خیلی ساده و ابتدایی آغاز نمود. ولی هنوز به دلیل نداشتن ابزار قادر به چیدن نبود. در نخستین لوحه های به دست آمده که متعلق به چهار هزار سال قبل از میلاد است نیز به واژه «پشم کنی» به جای «پشم چینی» اشاره شده است و به نظر میرسد که در آن زمان بشر به کمک دست یا تیغ سنگی موی گوسفندان را می کنده است.
آشنایی با فلز در هزاره پنجم قبل از میلاد، انسان را قادر به ساختن اشیای فلزی کرد و احتمال می رود که ابزاری مانند قیچی نیز در این زمان ساخته شده باشد، لیکن تا هزاره چهارم ق.م. در گل نوشته های به دست آمده، اشاره ای به واژه «پشم چینی» نشده بود و این، احتمال ساخت قیچی را در هزاره قبل کم می کرد، اما قطعاً در این دوران دوک را میشناختند. دوک اولین و اساسی ترین وسیله برای بافت بود و کار ریسیدن پشم را با آن انجام می دادند. دوک های سفالی و چوبی اولین دوک های به دست آمده مربوط به هزاره پنجم و ششم ق.م. است (آثار به دست آمده در تپه سیلک، تپه قیچی ، شهر سوخته و نیز کشورهای همجوار).
در ۳۵۰۰ قبل از میلاد تحول تازه ای به وجود آمد و آن تشکیل نخستین جوامع شهر نشین بود. در این دوره کارها شکل تخصصی به خود گرفتند و همانطور که در گل نوشته های به دست آمده چه از «شوش» و چه در «ارک» (واقع در جنوب بین النهرین) نیز اشاره شده، بر فراوانی و تولید محصولات پارچه ای توجه بسیاری می شده است.
یعنی جامعه قادر بوده کارگاه هایی به وجود آورد که در آن از گروه هایی از دختران و زنان برای پارچه بافی استفاده کند. در مورد چگونگی بافت قطعاً آنها تکنیک های خیلی ساده ای برای داشته اند که هنوز هم آن تکنیک ها در مناطق عشایری و بعضی شهر ها مانند یزد و کرمان رواج دارد.
در مهرهای «شوش» و «چغامیش» و به طور همزمان در «جنوب بین النهرین» که از مراکز اصلی بافت بوده است، نقش دارهای زمینی بافت را با خانمی که در حال ریسیدن نخ است و نیز نقش دو زن که در طرفین یک دار زمینی نشسته اند و به نظر می رسد در حال بافتن پارچه یا یک منسوج دیگر مثل گلیم باشند را می توان مشاهده نمود. ولی قطعاً در هزاره چهارم ق.م. بافندگی در ایران به صورت کارگاهی، به کار گروهی و یک صنعت زنانه تبدیل شده بود و معابد در بین النهرین و شوش که منابع اقتصادی در اختیارشان بوده است در اعتلای بافندگی تلاش ویژه ای می کردند. در «خوزستان» (هسته تمدن ایلام) و یا در بین النهرین امور بافندگی یک تخصص حرفه ای برای کسب درآمد و فروش شده بود و معابد، کارگاه های مختلفی داشتند که از زن ها و دخترها به صورت گروه های متخصص در بافت استفاده می کردند.
در مورد چگونگی تکنیک های به کار رفته در بافندگی، با توجه به این که پارچه های به دست آمده از آن دوران کم است،اطلاعات زیادی در دست نیست. در شوش پیکره بانویی با سر گاو و نیم تنه زن به دست آمده که روی تن این پیکره که از جنس نقره است، پارچه ای با طرح های هندسی رسم شده که بر اساس آن می توان گفت هنرمندان پارچه باف در ۳۰۰۰ ق.م. با نقش های هندسی در بافت آشنا شده بودند. نقوش هندسی با کار بافت تناسب بسیاری دارد. بافت از یکسری حرکات عمودی و افقی تشکیل شده که تار و پود نام دارد و در واقع یک شبکه شطرنجی یا یک تصویر هندسی را تشکیل می دهد که از بهترین و ساده ترین نقوش است که آن را در بدن این پیکره ها می توان دید. همچنین با بررسی های انجام شده و آثار به دست آمده می توان نتیجه گرفت که بافندگان آن زمان قادر بودند الیاف را رنگ کنند و با آن پارچه های طرح دار درست کنند. در متونی که از سه هزار سال قبل از میلاد از مناطق «عراق» و «شوش» و «جنوب ایران» به دست آمده به کرات نشان می دهند که مردم این نقاط پارچه هایی را که تولید می نمودند برای فروش به نقاط مختلف به ویژه تمدن های «شرق ایران» و «هند» صادر و در ازای آنها ادویه جات، عطریات، سنگ های قیمتی و پرنده های نایاب وارد می کردند.
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:126
چکیده:
فصل اول -کلیات
1-1-تاریخچة تصفیة فاضلاب
اگرچه جمع آوری آبهای سطحی وزهکشی از زمانهای قدیم شروع شده است،آثار جمع آوری فاضلاب به اوایل قرن نوزدهم بر می گردد وبه دنبال آن تصفیة اسلوبمند فاضلاب در اواخر قرن نوزدهم واوایل قرن بیستم صورت گرفت.
بر خلاف فنون آبرسانی شهری وجمع آوری پساب(فاضلاب)که تاریخچه نسبتاً طولانی وچند هزار ساله دارند،پالایش وتصفیة فاضلاب بصورت امروزی دارای سابقة تاریخی کوتاهی می باشد و تنها در نوشته های تاریخی از فرمانهائی وگفته هایی در مورد پرهیز از آلوده سازی منابع طبیعی آب،خصوصاً آب رودخانه ها یاد شده است.
نخست از حدود یک صد سال پیش که رابطة بین اثر باکتریها ومیکروبهای بیماری زا در شیوع و واگیری بیماریها آشکار گشت،انسان به فکر پاکسازی آبهای آلوده افتاد.به عبارت دیگر فن تصفیة آب وفاضلاب در روند امروزی خود بیشتر در اثر پیشرفت علم پزشکی وزیست شناسی(پیداش نظریة وپاستور در نیمة دوم قرن نوزدهم در زمینة بهداشت عمومی)بوجود آمده است.
پرداختن وتوجه به این فن از آنجا آغاز شدکه بتدریج برای جلوگیری از آلوده شدن منابع طبیعی آب وبویژه رودخانه ها،ورود فاضلاب به این منابع ممنوع اعلام گردید.لذا این جلوگیری ملزم به تصفیة فاضلاب وتکامل روشهای آن بود.
با گذشت زمان وخصوصاً پس از جنگ جهانی دوم،بر اثر توسعة شهرها وصنایع،خطر آلودگی محیط زیست ودر نتیجه نیاز به تصفیة فاضلاب با شدت بی سابقه ای افزایش یافت وهمراه با آن روشهای متعددی جهت تصفیة فاضلاب پیشنهاد وبه کار گرفته شد.
در تکامل فن تصفیة فاضلاب از نظر زمانی،روشهای طبیعی تصفیه جزو قدیمی ترین روشهائی هستند که برای تصفیه بکار گرفته شده اند.خصوصاً استفاده از فاضلاب برای آبیاری در کشاورزی بعلت خاصیت کودی آن از یکصد سال پیش تا به حال در کشورهای اروپائی متداول بوده است.
در ایران نیز از گذشته های بسیار دور از لجن بدست آمده از چاه های جذب کنندة فاضلاب به عنوان کود کشاورزی استفاده می شده است.ولی در تمام این روشها بیشتر تکیه بر بازیابی از مواد کودی فاضلاب بوده است ونه تصفیة فاضلاب.ولی در کشورهای اروپائی و پیشرفته از دهها سال پیش تاکنون دریاچه های تثبیت وتصفیة فاضلاب مورد استفاده قرار گرفته اند.
همچنین عدم امکان فراهم آوردن سطوح وسیع وکافی جهت دفع زمینی فاضلاب تصفیه نشده(پخش فاضلاب در زمین )،خصوصاً برای شهرهای بزرگ،منجر به استفاده از روشهای موثرتری در تصفیة فاضلاب شد.
1-2-اهداف تصفیة فاضلاب
همة جوامع،هم بصورت جامد وهم بصورت مایع،فضولات تولید می نماید.بخش مایع این فضولات،فاضلاب است که اساساً همان آب مصرفی جامعه استکه در اثر کاربردهای گوناگون آلوده شده است.
فاضلاب را می توان ترکیبی از مایع یا فضولاتی دانست که توسط آب از مناطق مسکونی،اداری وتاسیسات تجاری وصنعتی حمل شده وبر حسب مورد،با آبهای زیر زمینی،آبهای سطحی و سیلابها وبطورکلی با منابع آب آمیخته شده است.
اگر فاضلاب تصفیه نشده انباشته شود،تجزیة مواد آلی آن ممکن است منجر به تولید مقدار زیادی گازهای بد بو گردد.علاوه برآن،فاضلاب تصفیه نشده حاوی میکروارگانیسم های بیماری زای فراوانی است که در دستگاه گوارش انسان زندگی می کنند ویا در برخی فضولات صنعتی موجودند.
فاضلاب شامل مواد مغذی نیز می باشد که می تواند سبب تحریک رشد گیاهان آبزی شده وهمچنین امکان دارد شامل ترکیبات سمی نیز باشد،لذا انتقال سریع وبدون دردسر فاضلاب از منابع تولید وسپس تصفیة آن ودفع آن نه تنها مطلوب است بلکه ضروری نیز می باشد.
با توجه به مطالب بیان شده وضرورت تصفیه ودفع فاضلاب،در تصفیة فاضلاب اهداف کلی زیر مد نظر می باشد:
1-تامین شرایط بهداشتی برای زندگی مردم:
فاضلابهای شهری همیشه دارای میکروبهای گوناگون هستند که قسمتی از آنها بیماری زا می باشد.پس ورود فاضلاب به محیط زیست ومنابع طبیعی آب سبب آلوده شدن این بیماریها به میکروبهای بیماری زا شده که موجب گسترش وشیوع این بیماریها بین مردم خواهد شد.
2-پاک نگه داری محیط زیست:
ورود فاضلاب تصفیه نشده به محیط زیست موجب آلودگی این محیط شده که علاوه بر خطرات مستقیمی که برای بهداشت مردم دارد،نتایج دیگری همچون ایجاد مناظر زشت،بوهای نامطبوع وناخوشایند وتولید حشراتی که وسیله ای برای جابه جا شدن میکروبهای بیماری زا وآلوده شدن محیط زیست با این میکروبها می باشند.
3-بازیابی فاضلاب:
با توجه به اینکه مقدار نمک های معدنی محلول در فاضلاب بمراتب کمتر از آب دریاهای آزاد می باشد و فاضلاب جزو آبهای شیرین ولی آلوده محسوب می شود،لذا استفاده دوباره از فاضلاب تصفیه شده بجای آب شیرین جهت آبیاری کشاورزی بمراتب ارزانتر از شیرین سازی آب دریاهای شور می باشد.
این مسئله خصوصاً در ایران که در اکثر نقاط آن مردم با کمبود آب شیرین مواجه هستند،می تواند در مصرف آب شیرین مورد استفاده در آبیاری کشاورزی صرفه جویی نماید.
همچنین بعلت وجود مواد کودی در فاضلاب تصفیه شده،می تواند منبع غذائی خوبی برای گیاهان وتقویت زمینهای کشاورزی گردد.
1-3-مراحل تصفیة فاضلاب
منظور از مراحل تصفیة فاضلاب،مراحل تصفیة فاضلاب در تصفیه خانه می باشد.که به تفصیل در فصل ششم به آن می پردازیم.تصفیة طبیعی فاضلاب نیز امکان پذیر است که در آن بدون دخالت انسان وفن آوری،تصفیه بصورت خود بخودی انجام می شود. تصفیة طبیعی بطور جداگانه در فصل پنجم شرح داده می شود.
چنانچه بیان شد،ایجاد وتشکیل فاضلاب در تمامی جوامع،چه توسعه یافته وچه در حال توسعه،امری است اجتناب ناپذیر وحتمی همچنین انتقال،تصفیه ودفع فاضلاب نیز امری است مطلوب وضروری.پس تصفیه یا پالایش فاضلاب بایستی در تمامی نقاط دنیا صورت پذیرد،هر چند نوع روش وتعداد مراحل تصفیة فاضلاب بسته به نوع فاضلاب،امکانات موجود و000 متفاوت است.
پالایش وتصفیة فاضلاب را معمولاً در سه مرحله کلی تقسیم می کنند:
مرحلة اول-تصفیة مکانیکی(فیزیکی)(1)
مرحلة اول تصفیة فاضلاب،تصفیة مکانیکی یا تصفیة فیزیکی می باشد.تصفیة مکانیکی عبارتست از سلسه فرآیندهائی که در طی آنها تنها از خواص مکانیکی وفیزیکی برای جداسازی مواد خارجی معلق در فاضلاب استفاده می شود.از قبیل:آشغالگیری،ته نشینی مواد معلق.
بدین مرحله،مرحلة مقدماتی تصفیة فاضلاب نیز گفته می شود.
مرحلة دوم –تصفیة زیستی(بیولوژیکی):(1)
مرحلة دوم تصفیة فاضلاب،تصفیة زیستی یا بیولوژیکی می باشد.تصفیة زیستی عبارتست از مجموعه فرآیندهائی که در طی آنها از خواص میکروارگانیسمها برای تبدیل مواد آلی محلول وکلوئیدی موجود در فاضلاب به مواد معدنی وپایدار استفاده می شود.از قبیل:هوادهی واستفاده از باکتریهای گوناگون موجود در فاضلاب برای تصفیة آن.
بدین مرحله،مرحلة ثانوی تصفیة فاضلاب نیز گفته می شود.
مرحلة سوم –تصفیة تکمیلی(پیشرفته):
مرحلة سوم تصفیة فاضلاب شامل زلال سازی وتصفیه های تکمیلی است.که تاسیسات آن گران قیمت وپر هزینه می باشند.از قبیل:عمل نیترات سازی (2) و نیترات زدایی (3)استخرهای ته نشینی نهائی و000
بدین مرحله،مرحلة نهائی تصفیة فاضلاب نیز گفته می شود.
در صورتیکه تمامی مراحل بالا به خوبی انجام شود وهمچنین تاسیسات تصفیه خانه بدرستی کار کنند،می توان آلودگی فاضلاب را 9 0 تا9 6 درصد کاهش داد واین کاهش آلودگی برای برقراری ضوابط لازم جهت دفع فاضلاب به منبع های طبیعی آب وحفظ بهداشت وپاک نگهداری محیط زیست کافی است.
در شکل(1-1) تصفیة خانه فاضلاب شهری نشان داده شده است.
1-4-ملاحظات کلی در طراحی تصفیه خانه های فاضلاب شهری
1-4-1-موقعیت تصفیه خانه
در انتخاب محل تصفیه خانه باید موارد زیر را در نظر گرفت:
الف-فاصله از نواحی مسکونی با در نظر گرفتن ضوابط جاری.
ب-حفاظت در برابر سیل.
ج-جهت بادهای غالب.
د-راههای دسترسی.
ه-وجود اراضی کافی برای توسعة آینده واحیاناً آوردن فن آوری جدیدتر.
و-کاربرد اراضی محلی با توجه به طرح جامعة شهری وقابلیت کشاورزی.
شکل (1-1) – مراحل کلی یک تصفیه خانه فاضلاب
ز-مشخصات محل از نظر نوع خاک،زمین شناسی،آبهای سطحی وزیر زمینی وشیب زمین به منظور به حداقل رساندن نیاز به تلمبه زنی.
ح-دسترسی به آبهای پذیرنده(رودخانه ها،نهرها،کانالهای آب سطحی وغیره)
ط-سازگاری فرآیند تصفیة فاضلاب با کاربرد اراضی مجاور تصفیه خانه در حال وآینده(شامل سروصدا،بوهای احتمالی،کیفیت هوا وسایر شرایط زیست محیطی)وروشهای پیش بینی شده برای تصفیه ودفع لجن.
ی-وضع زمین از نظراستملاک.
ک-دسترسی به محل تامین انرژی.
1-4-2-طراحی
1-4-2-1-نوع تصفیه:
در انتخاب نوع فرآیند تصفیه باید کلیة عوامل ونکات موثر از جمله موارد زیر در نظر گرفته شود:
الف-مشخصات کلی وکیفی فاضلاب ورودی.
ب-ضوابط واستانداردهای تخلیة فاضلاب در حال وآینده.
ج-موقعیت ووضع توپوگرافی محل تصفیه خانه.
د-اثرات شرایط اقلیمی،قابلیت وموجودیت زمین.
ه-پیش بینی جا برای توسعة آینده تصفیه خانه.
و-اثرات فاضلابهای صنعتی که پیش بینی می شود همراه با فاضلاب شهری به تصفیه خانه برسد.
ز-دفع نهائی لجن.
ح-هزینه های سرمایه ای.
ط-هزینه های بهره برداری ونگهداری تاسیسات شامل هزینة انرژی مورد نیاز.
ی-پیچیدگی فرآیند با توجه به امکانات پرسنلی وفن بهره برداری.
ک-اثرات محیطی ناشی از احداث تصفیه خانه در استفاده از اراضی مجاور در حال وآینده.
1-4-2-2-تعیین مقدار جریان فاضلاب شهری :
در مناطقی که تاسیسات تصفیة فاضلاب وجود دارد،هیدرولیکی مربوط به اصلاح یا توسعة تاسیسات باید بر مبنای مقدار ومشخصات واقعی فاضلاب در هر دو شرایط بارانی وغیر بارانی انجام شود.نمونه برداری وتهیة نمونه موجود باید به نحو صحیح انجام شود تا نشان دهندة مشخصات واقعی فاضلاب باشد.
برای تعیین مقدار جریانهای مشروح زیر،توصیه می شود اندازه گیریها وآمار حداقل یکساله ملاک عمل قرار گیرد:
الف-جریان متوسط روزانه-از طریق گرفتن میانگین جریانها در مدت یکسال،بدون احتساب آب باران.
ب-حداقل جریان روزانه-از طریق اندازه گیری 24 ساعته در مواقع غیر بارانی که مقدار نشتاب وآبهای نفوذی کم است(نشتاب و آبهای نفوذی که عبارتست از کلیة آبهای اضافی که به هر دلیل به داخل فاضلابرو ها نفوذ می نماید.مهمترین منابع نفوذ آبهای اضافی عبارتند از:نشتاب آب زیر زمینی از اتصالات فاضلابروها ودیوارة آدم روها-آبهای نفوذی ناشی از بارندگی بام ومحوطة ساختمانها از راه اتصلات غیر مجاز وآبهای سطحی از دریچة آدم روها)
ج-حداکثر جریان روزانه در مواقع بارانی-از طریق اندازه گیریهای 2 4 ساعته در طول یکسال در مواقعی که بر اثر بارندگی،مقدار نشتاب وآبهای نفوذی زیاد است.
د-جریان بعد از بارندگی-از طریق اندازه گیریهای روزانه به مدت هفت روز بلافاصله بعد از قطع هر بارندگی طی یکسال.
ه-حداکثر جریان ساعتی.
و-جریانهای فاضلابهای صنعتی-از طریق اندازه گیری جریان فاضلاب صنعتی با آمار مصارف آب صنایعی که فاضلاب خود را به شبکة جمع آوری فاضلاب تخلیه می کنند.
1-4-2-3-جزئیات تصفیه خانه فاضلاب شهری:
در تصفیه خانه های فاضلاب شهری بایستی جزئیات زیر مد نظر باشد:
الف-نصب تجهیزات مکانیکی:
توصیه می شود نصب وراه اندازی آزمایشی تجهیزات مکانیکی عمده با نظارت نمایندة کارخانة سازنده انجام شود.
ب-تاسیسات کنارگذار:
تاسیسات کنار گذار ولوله کشی های مربوط باید به نحوی استقرار یابندکه بتوان هر یک از واحد های تصفیه را مستقلاً از مدار خارج کرد.طراحی تاسیسات کنار گذار باید به نحوی باشند که بهره برداری از تصفیه خانه در مدت تعمیرات واحدهای مورد نظر آسان بوده وکاهش کیفیت فاضلاب تصفیه شده به حداقل برسد وهمچنین پس از اتمام تعمیرات،بازگشت سریع به حالت شرایط بهره برداری،امکان پذیر باشد.
ج-تخلیة واحدها:
برای تخلیه محتویات هر واحد وانتقال آن به محل مناسبی از مدار تصفیه باید وسایل مناسب پبش بینی گردد.در طراحی سازه هایی که تحت فشار هیدرواستاتیکی آبهای زیر زمینی قرار می گیرند،باید به امکان شناور شدن سازه بر اثر تخلیه آن توجه شده وپیش بینی های لازم بعمل آید.
برای لوله هایی که احتمال گرفتگی آنها می رود،لازم است دریچه های بازدید وسایل مکانیکی تمیز کردن ویا شستشو با آب تحت فشار پیش بینی شود.
د-مصالح ساختمانی:
نظر به اینکه هیدروژن سولفید وسایر گازهای خورنده،چربیها،روغنها وترکییبات مشابه،غالباً در فاضلاب وجود دارد،در انتخاب مصالحی که در تصفیه خانة فاضلاب یکار می رود باید دقت شود.
این مطلب به خصوص در انتخاب فلزات ورنگهای بکار رفته در تجهیزات مکانیکی،لوله ها،اتصالات،پلکان،نرده،حفاظ،صفحات مشبک،پلهای فلزی و… اهمیت دارد.همچنین لازم است از تماس بین فلزات ناهمانند اجتناب شود تا خوردگی گالوانیک به حداقل برسد.
ه-رنگ زدن:
از بکار بردن رنگهای محتوی سرب یا جیوه باید خودداری نمود.برای تسهیل در تشخیص لوله ها بخصوص در تصفیه خانه های بزرگ پیشنهاد می شود که خطوط مختلف لوله ها با رنگهای زیر مشخص شود:
خطوط رنگ
لجن قهوه ای
گاز نارنجی
آب آشامیدنی آبی
فاضلاب خاکستری
هوای تحت فشار سبز
آب گرم مخازن هضم یا ساختمانها آبی با نوارهای قرمز(15cm )فاصله(75cm)
همچنین نام سیالی که از لوله می گذرد باید با رنگ مشخص بر روی لوله نوشته شود.
و-تجهیزات بهره برداری:
مجموعة کاملی از ابزار،متعلقات وقطعات یدکی لازم،میز کار وانبار کارگاهی برای استفادة متصدیان بهره برداری ونگهداری تصفیه خانه باید فراهم شود.همچنین توصیه می شود تعمیر گاه وانبار مناسبی برای تجهیزات بزرگ نیز در نظر گرفته شود.
ز-تسطیح ومحوطه سازی:
محوطة تصفیه خانه باید به نحو مناسبی تسطیح وشیب بندی شود.برای دسترسی به واحد های مختلف باید پیاده روی مناسب ایجاد گردد.برای جلوگیری از فرسایش،توصیه می شود حتی المقدور از ایجاد شیبهای تند در محوطه سازی اجتناب شود.
1-4-3-دفع فاضلاب تصفیه شده
در مجاری انتقال فاضلاب تصفیه شده از تصفیه خانه به محل دفع وبه طور کلی دفع فاضلاب پس از پالایش باید موارد زیر رعایت شود:
الف-در محل دفع فاضلاب،تخلیه بصورت سرریزمناسبتر از تخلیه در زیر آب است.
ب-انتخاب روش پخش فاضلاب تصفیه شده در رودخانه با توجه به حفاظت رشد وتحرک آبزیان.
ج-حفاظت ونگهداری مجاری انتقال ودفع فاضلاب تصفیه شده در مقابل اثرات تخریبی سیلابها،جزر ومد،یخبندان وسایر عوامل.
تمام مجاری انتقال فاضلاب تصفیه شده باید طوری طراحی گردد که امکان نمونه برداری از فاضلاب در محلی بعد از آخرین واحد در فرآیند تصفیه وقبل از تخلیة فاضلاب واختلاط آن با آب پذیرنده فراهم شود.
1-4-4-تسهیلات ضروری
تسهیلات ضروری در تصفیه خانه را می توان در سه بخش زیر دسته بندی نمود:
الف-تامین برق اضطراری:
در تمام تصفیه خانه های فاضلاب لازم است بمنظور استمرار کار واحدهای حساس تصفیه،در مواقع قطع برق یک منبع انرژی اضطراری پیش بینی شود.این منبع بر حسب موردممکن است به یکی از اصول زیر باشد.
1-تامین برق تصفیه خانه بوسیلة دو انشعاب از دو منبع مستقل برق شهری نظیر دو پست مستقل برق صورت گیرد که در این مورد توصیه می شود در صورت امکان،انتقال نیرو از هر پست توسط خط جداگانه ای انجام شود.
2-موتورهای درون سوز سیارو یا ثابت که انرژی مکانیکی ویا برق تولید می کند.
3-موتور پمپهای سیار در مواردی که فقط تلمبه کردن اضطراری لازم باشد.
ب-تامین آب:
توصیه میشود آب آشامیدنی کافی برای مصرف آزمایشگاه و مصارف عمومی وبهداشتی در مصارف مختلف تصفیه خانه تامین گردد.تأمین آب می تواند به دو شکل صورت پذیرد:
1-اتصال مستقیم:برای مصارف زیر ممکن است از اتصال مستقیم آب شهری ویا منبع آب آشامیدنی دیگر استفاده کرد،مشروط بر اینکه محل مصرف بالاتر از سطح زمین باشد:
دستشویی مستراح،ظرف شوئی آزمایشگاه یا شیر خلاء شکن،دوش،آبخوری فواره ای،چشم شوئی فواره ای،دوش ایمنی.
2-اتصال غیر مستقیم:
برای استفاده غیر از موارد بالا از اتصال غیر مستقیم استفاده می شود.برای این منظور آب را مقدمتاً به یک مخزن مجزا بنحوی وارد می کنند که لوله ورودی با حداکثر ممکن سطح آب در مخزن حداقل 15 سانتیمتر فاصله داشته باشد.آب مصرفی مورد نیاز را می توان از این مخزن مجزا از طریق تلمبه ومخزن تحت فشار به نقاط مصرف رسانید.
تمام شیرهای مصرف که در سیستم لوله کش بعد از این مخزن مجزا قرار دارند باید با علامت ثابتی مبنی بر اینکه آب برای آشامیدن مناسب نیست،مشخص گردد.
3-تسهیلات بهداشتی:
توصیه می شود به تعداد کافی مستراح،دوش،دستشوئی وقفسة لباس در محلهای مناسب وبه تناسب تعداد کارکنان شاغل در تصفیه خانه ایجاد شود.
فصل دوم-آشنایی با انواع فاصلاب
2-1-انواع فاضلاب
2-1-1-فاضلاب خانگی(1)
فاضلابهای خانگی را می توان در دودسته زیر تقسیم بندی کرد:
الف)فاضلاب خانگی خالص:تشکیل شده است از فاضلاب دستگاه های بهداشتی خانه ها مانند:توالت ها،
دستشوئی ها،حمام ها،ماشین های لباس شوئی و ظرف شوئی،پساب آشپزخانه هاویا فاضلاب بدست آمده از شستشوی قسمت های گوناگون خانه.نام دیگر این نوع فاضلاب،فاضلاب بهداشتی است.
پس بطور کلی فاضلاب بهداشتی عبارتست از فاضلابی که از واحد های مسکونی تخلیه می شود.خواص فاضلابهای خانگی خالص(بهداشتی)در سطح یک کشور تقریباً یکسان است وتنها غلظت آنها بسته به مصرف سرانة آب در شهر ها تغییر می کند.
ب)فاضلاب خانگی ناخالص:فاضلابی است که علاوه بر فاضلاب بهداشتی که از واحدهای مسکونی تخلیه
می شود،دارای مقداری فاضلاب بدست آمده از مغازه ها،فروشگاهها،تعمیرگاهها،کارگاه ها،رستورانها وموسسه هایی مانند آنها لازم است.لازم به ذکر است واحدهای صنعتی که اجباراً فاضلاب آنها در سطح شهر وبطور پراکنده وارد کانال جمع آوری فاضلاب درون شهری می شود نیز جزو این نوع فاضلابها محسوب می شوند.
نام دیگر این نوع فاضلاب،فاضلاب شهری(2) است. بطور کلی فاضلاب خانگی ناخالص(فاضلاب شهری)فاضلابی است که از واحدهای مسکونی وتجاری،واحدهای صنعتی(بعضاً کوچک وبزرگ)وتاسیسات مشابه تخلیه میشود.لذا با توجه به نوع وتعداداینگونه موسسه ها ممکن است نوع فاضلابها در شهرهای مختلف یک کشور متفاوت باشد.
2-1-2-فاضلاب صنعتی(1)
فاضلابهای صنعتی ،فاضلابهایی هستند که در آنها فضولات صنعتی بیشتر است.در این فاضلابها مواد خارجی همچون مواد معدنی،مواد نفتی و روغنی،مواد شیمیایی،مواد آلی و… وجود دارد.فاضلابهای صنعتی کاملاً بستگی به نوع فراوردة کارخانه دارد وخواص مختلفی دارند،لذا مقدار ونوع مواد خارجی در فاضلابهای صنعتی با توجه به مشخصات کارخانه مشخص می شوند.
2-1-3-جریان نفوذی-ورودی
آبهایی هستند که به روش های مستقیم یا غیر مستقیم وارد شبکة فاضلاب می شوند.
جریان نفوذی آبی است که از زمین واز طریق لوله های معیوب،اتصالات ودرزهای لوله ها ودیوارة دهانه های آدم رو،ترکها وشکستگیها ویا متخلخل وارد سیستم فاضلابرو وخطوط شبکه فاضلاب می شود.
جریان ورودی عبارت از جریانهای سطحی است که از طریق ارتباطات زهکشهای آبهای سطحی،ناودان پشت بامها،زهکشهای پی وزیر زمینها،آب تاسیسات خنک کننده ویا از طریق درپوشهای دهانه های آدم رو به شبکة فاضلاب وارد می شود.
2-1-4-فاضلاب سطحی(2)
فاضلابهای سطحی ناشی از بارندگی وذوب یخها وبرف های نقاط بلند هستند.این فاضلاب ها بعلت جریان در سطح زمین وتماس با آشغالها وکثافت های روی زمین وشستن سطح خیابانها وپشت بامها آلوده شده ومقداری مواد آلی ومعدنی در آنها وجود دارد.
2-2-مشخصه های کلی فاضلاب
برای طراحی وبهره برداری از تاسیسات جمع آوری،تصفیه و دفع فاضلاب آگاهی از ماهیت فاضلابها ضروری است.
بطور کلی می توان مشخصه های فاضلاب را در سه دستة کلی زیر تقسیم بندی نمود:
دستة اول-مشخصه های فیزیکی
دستة دوم-مشخصه های شیمیایی
دستة سوم-مشخصه های زیست شناختی
مشخصه های فیزیکی:
مهمترین مشخصة فاضلاب عبارت است از کل محتوایات جامد آن که شامل مواد شناور،مواد قابل ته نشینی،مواد کلوئیدی،مواد محلول است.سایر مشخصه های فیزیکی عبارتند از بو،دما،چگالی،رنگ وکدری.
مشخصه های شیمیایی:
ویژگیهای شیمیایی فاضلاب در چهار قسنت ارائه می شود:(1)مادة آلی؛(2)اندازه گیری محتوای آلی؛(3)مادة غیرآلی؛(4)گازها.
مشخصه های زیست شناختی:
هر مهندس محیط زیست باید دانش کافی دبارة مشخصه های زیست محیطی فاضلاب داشته باشد و در مورد مطالب زیر شناخت داشته باشد:
-گروههای اصلی میکروارگانیزمهای موجود در آبهای سطحی وفاضلاب.
-ارگانیزمهای بیماری زا موجود در فاضلاب.
-ارگانیزمهایی که به منزلة شاخص آلودگی مورد استفاده قرار می گیرند واهمیت آنها.
-روشهای شناسایی ارگانیزمهای شاخص .
-روشهای سمیت فاضلابهای تصفیه شده .
حال جهت آشنایی با برخی مشخصه های کلی فاضلابها خصوصاً فاضلاب شهری تعاریف زیر ارائه می شود:
رنگ فاضلاب:(1)
رنگ فاضلاب(خصوصاً فاضلاب شهری)نشان دهندة عمرآن است.فاضلاب تازه دارای رنگ خاکستری است.پس از مدتی که فاضلاب گندیده و کهنه شد،رنگ آن تیره وسیاه می گردد که علت آن وجود سولفید آهن(Fes)است که در حدود (0.25) میلی گرم در لیتر با فاضلاب دفع شده از منازل همراه است.
بوی فاضلاب:(2)
بوی فاضلاب ناشی از گازهائی است که در اثر متلاشی شدن مواد آلی بوجود می آید.بوی فاضلاب تازه قابل تحمل تر از فاضلاب کهنه است.بوی فاضلاب کهنه بیشتر ناشی از گاز هیروژن سولفوره می باشد که در اثر فعالیت باکتریها بی هوازی ودر نتیجه احیای سولفات ها به سولفیدها تولید می شود.
اگر اکسیژن کافی به فاضلاب رسیده شود باعث می شود که باکتریهای بی هوازی از فعالیت باز ایستاده وبه جای آنها باکتری های هوازی،مواد آلی را تجزیه کرده وگاز کربنیک تولید شود وسبب بی بو شدن فاضلاب گردد.
درجة اسیدی:(3)
فاضلاب شهری و تازه معمولاً حالت خنثی ومتمایل به قلیائی دارند.تنها در اثر ماندن وشروع عمل گندیدگی گازهای اسیدی(هیدروژن سولفوره)تولید گردیده ودرجة اسیدی فاضلاب کاهش یافته،خاصیت اسیدی پیدا نماید.هر چه درجة گرمای محیط بیشتر باشد عمل گندیدن تعفن زودتر رخ می دهد.
در شرایط نسبتاً متعارفی عمل تعفن سه تا چهار ساعت پس از تولید فاضلاب شروع می شود.
دمای فاضلاب:(1)
به علت اعمال زیستی،درجة گرمای فاضلاب معمولاً بیشتر از درجة گرمای آب در همان محیط است.درجة گرمای فاضلاب در سردترین روزهای زمستان غالباً از 10درجه سانتی گراد کمتر نمی گردد ودر روزهای معمولی درجة گرمائی در حدود 2 0 درجه سانتی گراد دارد.
فصل سوم-فاضلاب شهری (1)
3-1-کلیات
بطور کلی فاضلاب شهری،فاضلابی است که از واحدهای مسکونی،تجاری وواحدهای صنعتی که فاضلاب آنها بطور مجزا جمع آوری نمی شود وتاسیسات مشابه تخلیه می شود.همچنین فاضلابهای ناشی از بارندگی نیز از جمله فاضلاب شهری است.بعبارت دیگر آنچه در شبکه های جمع آوری فاضلاب شهری،بنام فاضلاب خانگی جریان دارد علاوه بر فاضلاب خانگی خالص(بهداشتی)دارای مقداری فاضلاب بدست آمده از مغازه ها،فروشگاه ها،تعمیرگاه ها،کارگاه ها،رستورانها،وموسسه هایی مانند آنها می باشد که اجباراً در سطح شهر و بطور پراکنده وارد کانال جمع آوری فاضلاب می شوند.
چنین فاضلابی را فاضلاب خانگی ناخالص نیز می نامند که اصطلاحاً بدان فاضلاب خانگی نیز می گویند.
چنانچه فاضلابهای شهری را با فاضلابهای صنعتی وکارخانه ها مقایسه کنیم،مهمترین تفاوتها عبارتند از:
الف)امکان وجود موارد وترکیبهای شیمیائی سمی در فاضلاب کارخانه ها بیشتر است.
ب)خاصیت خورندگی فاضلاب های صنعتی بیشتر است.
ج)خاصیت قلیائی واسیدی زیادی در فاضلابهای کارخانه ها وجود دارد.
د)امکان وجود موجودات زنده در فاضلابهای شهری به مراتب بیشتر از فاضلاب های صنعتی است.
پس بطور کلی درجة آلودگی فاضلاب های شهری از فاضلاب های صنعتی کمتر است.درجة آلودگی فاضلابهای صنعتی می تواند چندین برابر وحتی دهها برابر آلودگی فاضلاب های شهری باشد.
3-2-خواص فاضلاب شهری
-رنگ فاضلاب:
رنگ فاضلاب شهری نشان دهندة عمر آن است.فاضلاب تازه دارای رنگ خاکستری مایل به قهوه ای روشن است.اما با افزایش زمان حرکت آن در شبکة جمع آوری وایجاد شرایط غیر هوازی تر ،وبعبارت دیگر پس از مدتی که فاضلاب گندیده وکهنه شد رنگ فاضلاب به ترتیب از خاکستری به خاکستری تیره ودر نهایت به سیاه تغییر می کند وقتی رنگ فاضلاب سیاه شد آن را عفونی می گویند.
-بوی فاضلاب:
بوی فاضلاب شهری معمولاً از گازهای حاصل از تجزیه مواد آلی یا از مواد افزوده شده به فاضلاب ناشی میشود.
فاضلاب تازه بوی مشخص وتا حدی نا خوشایند دارد وبوی آن کمتر از بوی فاضلابی که تجزیة غیر هوازی شده(فاضلاب کهنه)،آزار دهنده است.
مشخص ترین بوی فاضلاب مانده یا عفونی،بوی هیروژن سولفیت ها می باشدکه در اثر فعالیت باکتریهای بی هوازی ودر نتیجه احیای سولفاتها به سولفید تولید می گردد.اگر اکسیژن کافی به فاضلاب دمیده شود باکتریهای غیر هوازی از فعالیت استاده فاضلاب بی بو میگردد.
-دمای فاضلاب:
بعلت اعمال زیستی، درجة گرمای فاضلاب معمولاً بیشتر از درجة گرمای آب در همان محیط است،همچنین از آنجا که گرمای ویژة آب بسیار بیشتر از هوا است،در بیشتر طول سال دمای فاضلاب از دمای محیط بالاتر است وفقط در طول گرمترین روزهای تابستان این دما از دمای محیط کمتر است.
درجة گرمای فاضلابهای شهری در سردترین روزهای زمستان غالباً از 10درجة سانتی گراد کمتر نمی گردد و در روزهای معمولی درجة گرمائی در حدود 2 0 درجة سانتی گراد دارد.
-مواد جامد موجود در فاضلاب(کل مواد خارجی):(1)
حدود%9 /9 9 فاضلاب را تشکیل می دهد وفقط حدود یک 1 % فاضلاب را مواد خارجی(جامد)تشکیل می دهد.اگر فاضلاب را حدود 1 03 تا 105درجة سانتی گراد حرارت دهند تا تمامی آب آن تبخیر شود،مقدار باقیمانده را مواد جامد موجود در فاضلاب می گویند.منشاء این مواد عبارتند از:
1-مواد جامد دفع شده همراه با فاضلاب توالت ها،ظرفشوئیها،حمامها،مریضخانه ها ورختشوئیها.
2-مواد جامد همراه با آب حاصل از بارندگی که در اثر شسته شدن سطح زمین،خیابانها وپشت بامها وارد شبکة فاضلاب می شود.
شکل( 1-3) نشان دهندة مواد جامد باقیمانده در فاضلاب.
مواد جامد باقی مانده از فاضلاب بعد از حرارت دادن بر حسب P. .P.M بطور شماتیک در شکل( 1-3)نشان
داده شده است.
جدول (1-3) مواد معدنی فاضلاب خانگی
ترکیب معدنی میدان عادی، میلیگرم در لیتر
مواد محلول 300-100
بُر(B) 4/0-1/0
درصد سدیم 15-5%
سدیم (Na) 70-40
پتاسیم(K) 15-7
منیزیم(Mg CO3) 40-15
کلسیم(Ca CO3 ) 40-15
ازت تام(N) 40-20
فسفات(PO4) 40-20
سولفات(SO4) 30-15
کلرور(C1) 50-20
قلیائیت تام(Ca CO3 ) 150-100
حدود نیمی از مواد خارجی در فاضلاب شهری را مواد آلی وبقیة را مواد معدنی تشکیل می دهند.در
جدول(1-3)مواد معدنی فاضلاب شهری نشان داده شده است.
-مواد شیمیایی و گازهای موجود در فاضلاب:
در مورد خواص شیمیایی ومواد شیمیایی وگازهای موجود در فاضلاب ها می توان به مطالب زیر اشاره کرد:
الف-خواص اسیدی وقلیائی فاضلاب:فاضلاب شهری غیر عفونی معمولاً حالتی خنثی ویا متمایل به قلیائی دارد.معمولاً فاضلابهای شهری که فاضلاب کارخانه نیز به آنها وارد شود دارای(P H)قلیائی بوده ومقدار PH)) آنها از 7بیشتر است که در اثر ماندن وشروع عمل گندیدگی،گازهای اسیدی(هیدروژن سولفوره)تولید گردیده و درجة اسیدی فاضلاب کاهش یافته،خاصیت اسیدی پیدا میکند.
هر چه درجة گرمای محیط بیشتر باشد عمل گندیدن و تعفن زودتر رخ می دهد.در شرایط نسبتاً متعارفی سه تا چهار ساعت پی از تولید فاضلاب،فاضلاب عفونی می شود.
زیاد بودن PH فاضلاب در تصفیة زیستی آن اثر قابل توجهی دارد یعنی تصفیة فاضلاب را سرعت می دهد.
ب-گازهای متصاعد شده از فاضلاب:از فاضلاب کهنه وگندیدة گازهای گوناگون متصاعد می شود که مهمترین این نوع گازهاعبارتند از:
-گاز متان(CH4):گازی است بی بو وفوق العاده قابل اشتعال
2-گاز ایندریدکربنیک(CO2):گازی است بی بو و بی رنگ که ناخالصی هوای اطراف کرة زمین را تشکیل می دهد.علاوه بر گازهای نامبرده:گازهای زیر نیز از فاضلابها متصاعد میشود:
-اکسید کربن(CO)
-هیدروژن(H2)
-هیدروژن سولفید(H2S)
-ایندریدسولفوره(SO2)
-وزن مخصوص فاضلاب:
با توجه به سبک بودن مواد خارجی موجود در فاضلاب شهری ونیز وجود برخی گازهای محلول در آن،وزن مخصوص فاضلاب شهری کمی کمتر از وزن مخصوص آب است وبه حدود 5. 99 تن بر متر مکعب است.در عمل معمولاً وزن مخصوص فاضلاب را برابر آب فرض می نمایند.(در دمای یکسان).
چگالی فاضلاب به دما بستگی دارد وبا غلظت کل مواد جامد در فاضلاب تغییر می کند.
فرمت فایل :docx(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:23
مقدمه
تعاونیها در ایران
انواع تعاونیها در ایران
سازمان مرکزی تعاون روستایی
شرکتهای تعاونی کارگری
شرکتهای تعاونی تولیدی روستائی
شرکت تعاونی بعد از انقلاب
منابع
مقدمه :
هدف از تاسیس شرکت تعاونی کوشش و تلاش همگانی جهت رشد در زمینه های اقتصادی و فرهنگی می باشد. به این منظور با تاکید بر مشارکت جمعی،خودگردانی و خود اتکایی در جهت توسعه فرهنگ تعاونی و گسترش روحیه همیاری و تعاون در فرهنگ اسلامی و ایرانی بر آن شدیم تا در کنار اهداف مذکور به ایجاد اشتغال و ارائه خدمات عادلانه مورد نیاز همچنین راه اندازی چرخهای تولید و خدمات با افزایش بهره وری و بکارگیری پس اندازهای هر چند مختصر ضمن تحقق عدالت اجتماعی، یاری رسانی به جامعه و دولت باشیم. بدین منظور شرکت تعاونی چند منظوره کارکنان وزارت علوم با اهداف متعدد در سال 1375 در اداره ثبت شرکت ها به ثبت رسید. سرمایه اولیه ای که شرکت با آن شروع به فعالیت کرد، مبلغی معادل 450 میلیون ریال بود که 150 میلیون آن توسط اعضاء پرداخت و ما بقی از سود عملکرد آن تامیین گردید. در حال حاضر شرکت افتخار دارد که سرمایه اولیه را با رشد قابل توجهی به مبلغی معادل یک میلیارد و 800 میلیون ریال برساند. امید است در آینده با فعالیت و همکاری هر چه بیشتر اعضاء و کارکنان شرکت شاهد رشد و پیشرفت روزافزون آن باشیم.
بررسی و مطالعه نهضت تعاونی روستایی در ایران و بمنظور شناخت پیدایش و عملکرد آن باید در دو برهه زمان یعنی قبل و بعد از انقلاب به عمل آید
1 نهضت تعاونی قبل از انقلاب اسلامی ایران :
نگاهی به چگونگی پیدایش تعاونی در ایران نشانگر آن است که مردم ایران دیر زمانی است که از این نهضت انتقال نموده اند . بطوری که برای اولین بار موضوع شرکت تعاونی در قانون 25 دلو ( بهمن ) 1303 منعکس گردید از آن تاریخ به بعد نهضت تعاونی در ایران با تصویب قوانین دیگری سیر تکاملی خود را ادامه داد .
فصل دوم قانون تجارت مصوب فروردین و خرداد 1304 شرکت های تعاونی اختصاص یافت . این قانون فقط دو نوع شرکت تعاونی یعنی شرکت تعاونی تولید و شرکت تعاونی مصرف را به رسمیت شناخته بود .
در خرداد ماه 1335 صندوق تعاون کشاورزی به منظور فروش و نگهداری محصولات کشاورزی و جلوگیری از سلف خری و سلف فروشی و با هدف قطع دست واسطه ها در معاملات محصولات کشاورزی و همچنین برای تامین نیازمندهای کشاورزان با قیمت مناسب تاسیس گردید .
بانک کشاورزی ایران نیز موظف شد تا به این صندوق ها و شرکت های تعاونی روستایی تابعه وام های بلند مدت با بهره 3 درصد با موافقت وزرات کشاورزی وقت پرداخت نماید .
در شهریور ماه 1331 اساسنامه (( بانک عمران و تعاون روستایی )) تهیه و به تصویب رسید در اساسنامه این بانک قید شده بود که بانک مجاز به تاسیس شرکت های تعاونی تولید و مصرف و با مشارکت در تاسیس این گونه تعاونی ها است .
بانک عمران و تعاون روستایی می توانست از اقساط املاک تقسیم شده پهلوی و یا از محل اعتباری که بدست می آورند به منظور دادن وام به و انجام عملیات تولیدی عمرانی انتفاعی و هم چنین در تش کشاورزان خرده مالککیل شرکتهای تعاونی و صندوق های روستایی اقدام نمایند .
در آبان ماه سال 1336 وزرات اطلاعات ارضی و تعاون روستایی تاسیس شده برابر قانون تاسیس این وزرات خانه به منظور اجرای مقررات اصلاحات ارضی ، ارشاد ، گسترش شرکت ها و اتحادیه های تعاونی روستایی ، و تشکیل شرکت های سهامی زراعی بوده است .
در سال 1348 اساسنامه سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران به تصویب مجلسین رید برابر این اساسنامه سازمان مرکزی تعاون روستایی به صورت شرکت سهامی و برابر مقررات آئین نامه مصوبه اداره می گردید . هدف سازمان پیروی از برنامه های وزارت اصلاحات ارضی و تعاون روستایی در جهت تقویت ، پیشرفت ، گسترش تعاونی های روستایی ، توسعه عملیات اقتصادی ، بازرگانی و خدمات تعاونی در روستاهای کشور بود .
در تیر ماه 1348 بانک تعاونی کشاورزی ایران تاسیس گردید این بانک برای تامین اعتبارات مورد نیاز شرکت ها و اتحادیه های تعاونی روستایی ، کشاورزان ، کسانی که به فعالیت های کشاورزی اشتغال داشته و هنوز زمینه عضویت آنان در شرکت های تعاونی فراهم نشده و همچنین برای انجام هر ونه عملیات بانکی تشکیل شده بود.
در اسفند ماه 1349 وزرات تعاون و امور روستاها به جای وزرات اصلاحات ارضی و تعاون روستایی تاسیس گردید . برابر قانون ، تمامی وظایف ، مسئولیت ها ، و اختیارات وزیر و وزرات خانه اصلاحات ارضی و تعاون روستایی مقررات و قوانین اصلاحات ارضی ، شرکت های سهامی زراعی ، سازمان مرکزی تعاون روستایی ، بانک تعاون کشاورزی ایران و دیگر قوانین ، اساسنامه ها و ائین های مصوب به عهده وزیر و وزارت خانه تعاون و امور روستاها محول گردید .
مهمترین اقدام وزارت تعاون و امور روستاها تهیه لایحه شرکت تعاونی بود .
این لایحه در خرداد ماه 1350 به تصویب مجلسین شورای ملی و سنای سابق رسید .و جنبه قانونی پیدا کرد . این قانون نسبتاً جامع و کامل ترین قانون بوده که تا آن تاریخ در رابطه با شرکت های تعاونی وضع شده بود اما نکته قابل تامل در این قانون نظارت گسترده دولت در امور تعاونی ها بود و این امر در حالی صورت می گرفت که دولت مستقیماً هیچگونه سرمایه گذاری در این تعاونی ها انجام نمی داد. این قانون تمامی مقررات و قوانین قبلی دولت در امور تعاونی ها بود و این امر در حالی صورت می گرفت که دولت مستقیماً مغایر با مفاد آنرا لغو نمود . قانون مذکور در شرکت های تعاونی را این گونه تعریف می کند .
فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:54
چکیده :
مسئله تعارض قوانین هنگامی مطرح میشود که یک رابطه حقوق خصوصی به واسطه دخالت یک یا چند عامل خارجی به دو یا چند کشور ارتباط پیدا کند. در چنین مواردی باید دانست قانون کدام یک از این کشورها بر رابطه حقوقی مورد نظر حکومت خواهد کرد.
علت بروز تعارض قوانین دخالت یک یا چند عامل خارجی است. توضیح آنکه اگر یک رابطه حقوقی تنها به یک کشور مربوط شود چنانکه مسئله ازدواج دو نفر از اتباع ایران مطرح باشد و محل انعقاد نکاح نیز در ایران باشد، این رابطه حقوقی تابع حقوق داخلی خواهد بود چرا که هیچ عامل خارجی در آن دخالت ندارد. اما همین که یک عامل خارجی در یک رابطه حقوقی دخالت داشته باشد، چنانکه محل انعقاد عقد در خارج ایران یا فرضاً یکی از طرفین عقد خارجی باشد در آن صورت با مسئله تعارض قوانین مواجه خواهیم بود.
نکته دیگری که در اینجا باید تذکر داده شود آن است که مسئله تعارض قوانین تنها در مرحله اعمال و اجرای حق مطرح میشود و منطقاً مسبوق به مسئله داشتن حق یا اهلیت تمتع است همان گونه که مسئله اهلیت تمتع نیز منطقاً مسبوق به تابعیت است.
چنانچه شخصی در روابط بین المللی از حقی مرحوم شده باشد مسئله تعارض مطرح نخواهد شد، زیرا تعارض قوانین هنگامی بوجود میآید که فردی در زندگی بین المللی دارای حقی باشد و مطلوب ما تعیین قانون حاکم بر آن حق باشد. به طور مثال، هر گاه بیگانهای به موجب قانون کشور متبوع خود حق طلاق نداشته باشد نمیتواند در کشورهایی که حق طلاق در قوانین موضوعهشان شناخته شده است این حق را به موقع اجرا گذارد یا فرضاً بیگانهای که دولت متبوعه او تعدد زوجات را در قانون خود نشناخته است نمیتواند در ایران از حق داشتن بیش از یک زوجه (مواد 1048 و 1049 قانون مدنی) استفاده کند. در این قبیل موارد اساساً تعارضی به وجود نمیآید تا حل آن مورد داشته باشد زیرا تعارض در صورتی مصداق پیدا میکند که حقی موجود باشد و بخواهیم از بین قوانین متفاوت قانون صلاحیتدار را در مورد آن اجرا کنیم. بدیهی است در صورت موجود نبودن حق (عدم اهلیت تمتع) تعارض قوانین که مربوط به اعمال حق است موضوعاً منتفی خواهد شد.
عوامل پیدایش تعارض قوانین
عامل اول – توسعه روابط و مبادلات بین المللی : مسئله تعارض قوانین در صورتی میتواند مطرح شود که یک رابطه حقوقی به دو یا چند کشور ارتباط پیدا کند. زیرا همان گونه که ملاحظه شد چنانچه این رابطه حقوقی به هیچ وجه مربوط به کشورهای خارجی نباشد و تمام عناصر آن در قلمرو یک کشور واحد قرار گرفته باشد.
مسئله تعارض قوانین به وجود نخواهد آمد چرا که در این فرض، مسئله در قلمرو حقوق داخلی است.
در دورانی که افراد بیشتر در چهار دیواری کشور خود محصور بودند مسئله تعارض قوانین به ندرت مطرح میشد اما همین که امکان گسترش روابط خصوصی افراد در زندگی بین المللی به وجود آمد و دولتها نیز به توسعه مبادلات بین المللی مبادرت کردند پیدایش و توسعه تعارض قوانین امکان پذیر شد.
عامل دوم – اغماض قانونگذار ملی و امکان اجرای قانون خارجی:
شرط ضروری دیگر برای وجود تعارض قوانین آن است که قانونگذار و قاضی یک کشور تساهل و اغماض داشته باشند و در پارهای از موارد قبول کنند که قانون کشور دیگری را در خاک خود اجرا نمایند.
عامل سوم – وجود تفاوت بین قوانین داخلی کشورها : سومین شرطی که برای پیدایش تعارض قوانین ضرورت دارد این است که در خصوص یک مسئله حقوقی واحد که با دو یا چند کشور ارتباط پیدا میکند در قوانین داخلی این کشورها احکام متفاوتی وجود داشته باشد. زیرا چنانچه راه حل قوانین کشورهای مختلف یکسان باشد دیگر انتخاب این یا آن قانون به خصوص عملاً بیفایده خواهد بود. به همین دلیل هر گاه قواعد مادی کشورهای مختلف یکنواخت شود تعارض قوانین مصداقی پیدا نخواهد کرد.
پارهای از قوانین که احتمالاً به صورت متعارض جلوه گر میشوند و باید از بین آنها انتخاب به عمل آید عبارت اند از :
قانون کشور متبوع شخص
قانون اقامتگاه
قانون محل وقوع شیء
قانون محل انعقاد قرار داد
قانون محل وقوع جرم
قانون محل تنظیم سند
قانون محل اجرای تعهد
قانون کشور متبوع دادگاهی که به دعوی رسیدگی میکند.
رابطه بین تعارض قوانین و تعارض دادگاهها
در روابط بین المللی علاوه بر مسئله تعارض در صلاحیت قوانین، که مفهوم و شرایط پیدایش آن اجمالا مورد بررسی قرار گرفت، صورت دیگری از تعارض وجود دارد که عبارتست از تعارض در صلاحیت دادگاهها. این تعارض هنگامی که پیش میآید که یک عامل خارجی در دعوایی وجود داشته باشد و این پرسش به میان آید که آیا دادگاه ایرانی برای رسیدگی به دعوای صلاحیت دارد یا دادگاه خارجی؟ به طور مثال، هر گاه در مورد مالی که در خارج ایران واقع است دعوایی مطرح شود باید دید دادگاه ایران برای رسیدگی به آن واجد صلاحیت است یا دادگاه خارجی.
باید متذکر شویم که حل مسأله تعارض دادگاهها مقدم بر حل مسئله تعارض قوانین است چه دادگاه باید قبل از تعیین قانون حاکم بر دعوی نسبت به صلاحیت یا عدم صلاحیت خود اظهار نظر کرده باشد.
به علاوه تذکر این نکته ضروری است که صلاحیت دادگاه کشور الزاماً همراه با صلاحیت قانون آن کشور نیست، یعنی هر گاه در دعوایی دادگاه یک کشور واجد صلاحیت باشد این صلاحیت با صلاحیت قانون کشور متبوع دادگاه ملازمه ندارد مثلا در دعاوی مربوط به احوال شخصیه بیگانگان دادگاههای ایران صلاحیت دارند ولی قانون ایران صلاحیت ندارد (ماده 7 قانون مدنی)، مگر اینکه مسئله با نظم عمومی ارتباط پیدا کند که در این حالت دادگاه ایران مکلف است نسبت به ماهیت دعوی قانون ایران را به موقع اجرا گذارد.
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:50 صفحه+ پاورپوینت
چکیده:
تاریخ پیدایش خط :
حدود بیست و دو هزار سال پیش انسان در غارهای لاسکو نخستین تصاویر را بروی دیوار رسم کرد.
از آن پس تقریبا هفده هزار سال طول کشید تا هنر خط و نوشتار، شگفت انگیزترین دستاورد انسان، بوجود آید. باستان شناسان معتقدند که احتمالا انسانهای اولیه علامتهای مکتوب را به منظور حفظ حکایتهای خود و تاریخ نویسی ابتدایی به کار گرفته اند.
ده ها هزار سال است که طرح گونه ها، علامتها و اشکال به عنوان وسیله ای برای ارتباط پیامهای ساده بین انسانها به کار می رود. تاریخچه خط و الفبا فرایندی طولانی دارد و این فرایند به کندی و با پیچیده گی پیش رفته است. تا جایی که اسناد نشان می دهد، خط و نوشتار در “میان رودان” یا همان بین النهرین (MESOPOTAMIA)، سرزمین بین دو رودخانه دجله و فرات، آغاز شد. این سرزمین که از خلیج فارس تا بغداد امتداد دارد، در حدود سه هزار سال قبل از میلاد مسیح به دو ناحیه سومر (SUMER) در جنوب و کلده (AKKAD) در شمال تقسیم می شد.
سومری ها و کلدانی ها در ناحیه جغرافیایی واحدی بطور هماهنگ زندگی می کردند، اما زبانهایشان تا حد زیادی با هم تفاوت داشت (تفاوتی مانند زبانهای آلمانی و ژاپنی) این دو جامعه متمدن در مجتمع های کوچک پیرامونهای شهرهای بزرگی مثل بابل (BABYLON) زیر حکومت فرمانروایان زندگی می کردند. اکثرا جمعیت بین النهرین را چوپانها و کشاورزان تشکیل می دادند. این سلسله مراتب در نخستین لوحه های دستی سومری که از مجتمع معبد بزرگ در اوروک (URUK) – به عنوان نخستین اسناد مکتوب معبد بزرگ – به چشم می خورد.
بدین صورت می توان نتیجه گرفت که نخستین علامتهای نوشتاری برای ضبط محاسبه های مربوط به کشاورزی به کار می رفته. لوحه های دیگری نیز در معبد لاگاش کشف شده که نشان از آن دارد که ساختار اجتماعی معبدیان شامل 18 نانوا، 31 آبجوساز، 7 برده و 1 آهنگر بوده است.
مدارک دیگر نشان می دهد که بین سومریها نه تنها استاندارد نقره رایج بوده بلکه پول نیز به اجاره داده می شده. و همچنین لوحه ها نشانگر این موضوع اند که در مدارس سومری، که در یک سوی آنها درس معلم و در سوی دیگر مشق محصل حک شده، می توان پی برد که خواندن و نوشتن به خط میخی را چگونه یاد می گرفتند.
نخستین کتیبه های این نوع خط (خط میخی)، که به عقیده کارشناسان نوعی یادداشت محسوب می شده، شامل طرح گونه هایی ساده جهت نشان دادن شکل اشیا است. بطوریکه در این خط، شکل اشیا نقاشی می شده. مثلا: سرگاو نشانه “گاو” بوده . این نوع خط را می توان، اولین نوع خط بشری نام برد.
آنطور که مشخص است، این انسانها به کنارهم گذاشتن این تصاویر قصد نوشتن مطلب و جمله ای کامل را داشتند، که به آن اصطلاحا “خط اندیشه نگار” می گویند. تا کنون بیش از 1500 نمونه از این نوع خط تصویری توسط باستان شناسان شناسایی شده است.
با گذشت زمان، خط تصویری دیگر برای نمایش اشیا به کار نمی رفت بلکه بر اساس مفهوم متن ، معانی گسترده تری پیدا کرد و تکامل جالبی در حدود 2900 سال قبل از میلاد حاصل شد. انحنای علامتهای تصویری اولیه از بین رفت. در مناطق باتلاقی و کرانه رودخانه های میانرودان، خاک رس و نی فراوان وجود داشت، در حالیکه رسم خطوط منحنی در گل رس خشک شده از لحاظ فنی دشوار بود، پس کتاب نویسان به علامتهای مستقیم روی آوردند.
کاتبان از لوحه های رسی استفاده می کردند و اشیا یا شکلهایی را که می خواستند به تصویر در آورند را با قلمهایی از نی (که یک سر آن را می تراشیدند) می کشیدند. سومریها این قلمها را (که نسلهای نخستین خودکار و خودنویسهای امروزی بشمار می رفتند) به شکل مثلث می تراشیدند. پس آنچه روی لوح رسی شکل می گرفت، شکل میخ بود و با ترکیب این علامت میخ مانند نوعی خط نوشتاری معروف به “خط میخی” پدیدار شد………..
همانطور که اشاره شد خط به عنوان یک وسیله ارتباطی از اوائل پیدایش بشر بوجود آمد است. در ابتدا انسانها برای تبادل افکار و اندیشه ها از تصایر برای افاده معنی استفاده میکردند و سپس به مرور زمان تکامل یافت و به شکل مدرن تری در آمد که خط میخی یکی از آنهاست:
با اختراع نوشتن بود که بشر به کمک آن توانست تاریخ به یادگار بگذارد و دانسته های خود را محفوظ نگاه دارد و پیشرفت کند.
اما نیاکان ما چگونه فن نوشتن را فرا گرفتند؟ حدود شش هزار سال قبل مردمی که سریعتر از همه، جاده تمدن را در می نوردیدند، ظاهرا سومری ها و مصری ها بودند که به ترتیب در بین النهرین (وادی بین دجله و فرات) و دره نیل به سر می بردند، این مردمان در کار ابداع فن نوشتن بودند.
شش هزار سال قبل دهقانهای مصری که مکلف بودند سبدی چند از فراورده غله خود را به تحصیلدار مالیاتی تحویل دهند، تصویر زمخت سبد را بر دیوار کلبه خود می کندند و کنار آن به تعداد سبدهایی که داده بودند علامت می گذاشتند.
بله، نخستین طرز نوشتن بدین صورت بود، یعنی نوشتن با عکس (شکل نگاری)، این شکل از نوشتن مصور آنقدر بود که تقریبا همه اقوام ابتدایی از آن استفاده می کردند.
مدتها پیش عده ای از سرخ پوستان امریکایی با پنج زورق و به رهبری سردار قبیله خود شاه ماهیگیران ظرف سه روز از دریاچه سوپریور عبود کردند و به سلامت پای به خشکی گذاشتند و چون می خواستند یاد این رویداد مهم جاوید بماند، تصویر یادگاری آن را بر دیواره یک صخره ، نقش کردند.
در اینجا تصویری که از روی آن کشیده شد، نقل می شود، ساختن یک تصویر زمخت، مثل تصویر افرادی که در زورق نشسته اند آسان بود، اما ترسیم یک اندیشه یا تصور، یا گذران سه روز بنظر دشوار می نمود.
از این جهت بود که سرخ پوستان نشانه ای را که برای خورشید داشتند با نشانه آسمان یکی کردند تا، بدین ترتیب بر مدتی که خورشید قوس آسمان را می پیماید (مفهوم نگاری) دلالت کند؛ یعنی مدت یک روز، آن گاه سه عدد از این علامت مرکب که پهلوی هم قرار گیرد، مفید معنی سه روز خواهد بود.
البته آن شاه ماهیگیران می خواست مردم بدانند که او رهبر بی چون و چرای قوم خو بود و توانست آنان را به ساحل سلامت سوق دهد، او به صورت پرنده ای که بر زورق اول نقش شده نمودار گردید و نقش سنگ پشت، که نزد سرخ پوستان امریکایی علامت زمین است ، نشان می دهد که سالم به خشکی پیاده شدند.
این نوع نوشتن، نوشتن ساده و مصور است که در آن تصویرها و علامتها با هم ترکیب می شود و اشیاء و نام افراد و تصورات ساده از قبیل روز، به خشکی پیاده شدن و … را بیان می کند.
بیشتر اقوام ابتدایی از این مرحله فراتر نرفتند اما در انواع جدید نوشتن، گو اینکه با نوشتن مصور آغاز یافت، برای نمایاندن شکل اشیاء، دیگر از تصویر یاری نگرفتند.
بلکه به جای آن از نشانه های قراردادی استفاده کردند و به کمک این نشانه ها، کلمات با اصوات را، که از آنها کلمه ساخته می شود، نمایش می دادند (صورتنگاشت)
چینی ها و ژاپنی ها یک نوع نوشتن ابداع کرده بودند که بسیار پیچیده بود در این طرز نوشتن، هر کلمه با یک علامت یا با اتحاد چند علامت بسیط، نمایش داده می شود با این طرز نوشتن هر چیز را می توان بیان کرد.
اما فرا گرفتن آن خیلی دشوار است یا به نظر ما چنین می آید، زیر مجبوریم تعداد بسیار زیادی علامت حفظ کنیم. تعداد این علامات تقریبا معادل تعداد کلماتی است که در این زبان می توان بیان کرد.
نوشتن غربیها که به هیچ وجه با نوشتن چینی ها و ژاپنی ها شباهت ندارد، به کمک الفبایی مرکب از بیست و شش جرف با علامت انجام می گیرد و این علامات ترجمان کلمات نیست بلکه نمایشگر اصوات اصلی است که با به کار بردن آن اصوات کلمات را تلفظ می کنیم.
الفبای لاتین از رومی ها و الفبای رومی از یونانی ها گرفته شد. اینکه یونانی ها این الفبا را از کجا یاد گرفتند، به طور یقین نمی دانیم اما احتمال دارد از فنیقی ها گرفته و فنیقی ها هم به نوبه خود آن را از مصری ها قرض کرده اند.
اگر الفبای ما ریشه مصری داشته باشد قطعا مثل الفبای چینی و ژاپنی، ابتدا شکل مصور داشته، اما پیشرفت و تکمیل آن از طریق دیگری انجام یافته و راه جداگانه ای پیموده است. زیرا این علامتها شکل اشیا را نشان نمی داد بلکه صوتهای هجایی هر کلمه را که تلفظ می شد، نمایان می ساخت.
اما چون اصوات هجایی، فوق العاده زیاد است در این طرز نوشتن هم ناچار علامتهای بسیار زیادی وجود داشت که باید همه را به خاطر سپرد.
با این اوصاف به مرور زمان، تعدادی علامت جداگانه ابداع شد که کار آنها نمایاندن صوتهای هجایی نبود بلکه صوتهای اصلی را نمایش می داد و این صوتها همانها است که وقتی با هم ترکیب می شود صوتهای هجایی را می سازد.
سود مهم این ابداع این بود که هر کس به کمک چندین علامت مختصر (بیست و شش علامت در الفبای انگلیسی) و ترکیب درست این علامتها می تواند صدای هر هجا و صدای هر کلمه را نمایش دهد.
پس از اختراع فن نوشتنانسان شروع کرد به نگهداری سوابق، مکتوب کارها و اندیشه های خود. اوایل، این قسمت نوشتها خیلی اندک بود اما رفته رفته که فن نوشتن نشر یافت و صورتی درست تر و سنجیده تر پیدا کرد، یادگارهای مکتوب کاملتر و مفصلتر شد.