کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره ی هنری فورد کارآفرین

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره ی هنری فورد کارآفرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

هنری فورد

 

هنری فورد (تولد ۳۰ ژوئیه ۱۸۶۳ - مرگ ۷ آوریل ۱۹۴۷) بنیان‌گذار کارخانهٔ خودروسازی فورد بود. او اولین کسی بود که برای تولید خودروی ارزان‌قیمت خط تولید را به کار گرفت. او نه تنها انقلابی در صنعت اروپا و آمریکا ایجاد کرد[نیازمند منبع]، بلکه ترکیب تولید انبوه، دستمزد بالا و قیمت پایین پیشنهادی او چنان تأثیری بر اقتصاد و جوامع قرن بیستم ایجاد کرد که آن را فوردیسم نامیدند. هنری فورد به یکی از مشهورترین و متمول‌ترین مردان تاریخ تبدیل شد. او پس از مرگ همهٔ ثروتش را به بنیاد فورد بخشید ولی ترتیبی داد که خانواده‌اش برای همیشه کنترل آن را در دست داشته باشند.

نام فارسی : هنری فورد سال ولادت و فوت : 1947 – 1863 میلادی ملیت : آمریکا

 

این صنعتگر مشهور آمریکایی بیش از هر فرد دیگری برای ارائه روش‌های تولید انبوه صنعت نوین نقش داشته‌ است. با به کارگیری چنین روش‌هایی استاندارد زندگی را ابتدا در میان مردم کشور خود و درنهایت در تمام کشورهای جهان به طور وسیع افزایش داد.

فورد که در «دیر بورن» میشیگان متولد شده بود هیچ‌گاه به دبیرستان نرفت. او پس از خاتمه تحصیلات دبستانی به عنوان شاگرد ماشین کار در دیترویت به کار پرداخت. سپس تعمیر کار و سرانجام استادکار شد. هنگامی که در سال 1885 کارل بنز و گوتلیب دایملر، هر کدام مستقل از دیگری، اتومبیل خود را اختراع کرده و روانه بازار کردند فورد جوانی بیست و دو ساله بود. «کالسگه بدون اسب» خیلی زود توجه فورد جوان را به خود جلب کرد. در سال 1896 اولین اتومبیلی را که خود طراحی کرده بود، ساخت اما علی رغم استعدادی که داشت اولین و دومین اقدام او در کسب و کار با شکست مواجه گردید. اگر فورد در چهل سالگی مرده بود اکنون از او تنها به عنوان مردی شکست خورده یاد می‌شد.

اما فورد به آسانی دلسرد نشد. در سال 1903 بار دیگر تلاش کرد و در نتیجه این سومین اقدام، تشکیل کمپانی فورد، بود که به ثروت، شهرت و اهمیتی پایدار دست یافت. موفقیت سریع کمپانی فورد عمدتاً مرهون این برداشت اصلی و اساسی فورد بود که او آن را در یکی از آگهی‌های اولیه کمپانی خود چنین بیان می‌کند:

«ساخت و فروش اتومبیلی که به ویژه برای استفاده روزمره شغلی، حرفه‌ای و خانوادگی طراحی شده است... ماشینی که به خاطر فشردگی و جمع و جور بودن به طور یکسان از سوی مردان، زنان و کودکان مورد پسند و تحسین قرار گیرد. سادگی، ایمنی، آسایش همه جانبه و بالاتر از همه بهای فوق‌العاده مناسب آن، آن را در دسترس هزاران نفری قرار می‌دهد که هیچ‌گاه نمی‌توانستند در مورد پرداخت قیمت‌های افسانه‌ای که برای اغلب ماشین‌ها خواسته می‌شود، حتی فکر کنند.»

فورد با مدل‌های اولیه خود، گرچه کاملاً مناسب بودند، نتوانست به آن اهداف بلند دست یابد. اما مدل مشهور T که در سال 1908 روانه بازار شد به خوبی آن نظریات را تأمین کرد. بدون تردید آم مدل نام‌آورترین اتومبیلی بود که تا آن هنگام تولید شده بود و در نهایت بیش از پانزده میلیون دستگاه از آن فروخته شد.

مدت‌ها قبل از آن فورد دریافته بود در صورتی که هزینه‌های تولید را کاهش دهد می‌تواند محصولاتش را با قیمت پایین‌تری بفروشد. برای وصول به این هدف مجموعه‌ای از روش‌های بسیار مؤثر تولید را در کارخانه‌های خود پیاده کرد. این روش‌ها عبارت بودند از:

1-        قطعات کاملاً قابل تعویض

2-        حد اعلای تقسیم کار

3-        خط سوار کردن قطعات

تمام اینها به منظور افزایش کارایی کارگران صنعتی طراحی شده بود. فورد معتقد بود نباید وقت کارگر با مجبور کردن او برای رفتن به دنبال مواد و ابزار مورد نیاز، و یا حتی برداشتن آنها از روی زمین، تلف شود. به جای آن فورد ترتیبی اتخاذ کرد تا با استفاده از نوار نقاله، سر سره و نقاله‌های متحرک بالای سرکار را نزد کارگر بیاورد. مواد و ابزار در سطح وسیعی توزیع می‌شد و کارگر می‌توانست وظیفه خود را بسیار سریع‌تر انجام دهد. او بر این باور بود که در تلاش دائم برای یافتن تکنیک‌های برتر و کاراتر باید روش‌های تولید به دقت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی هنری فورد کارآفرین

به عنوان یک کارآفرین ،هنر فروش را یاد بگیرید 11 ص

اختصاصی از کوشا فایل به عنوان یک کارآفرین ،هنر فروش را یاد بگیرید 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

به عنوان یک کارآفرین ،هنر فروش را یاد بگیرید

جوامع امروز، به‌ویژه اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان توانمند احساس می‌کنند. در بسیاری از کشورها کارآفرینان موفق به‌عنوان قهرمانان ملی شناخته می‌شوند. همه‌ی کارآفرینان موفق، چه بدانند و چه ندانند، از اصولی پیروی می‌کنند که در کتاب "کارآفرینی: 21 قانون طلایی برای مدیران شرکت‌‌های جهانی" به خوبی تشریح شده‌اند. این کتاب را نویسندگان همین مقاله نوشته‌اند. تا جایی که به فروش ایده‌ها، فرآورده‌ها و خدمات مربوط می‌شود، کارآفرینان در هر سطحی که باشند باید بر تکنیک‌های فروش در عالی‌ترین سطوح آن مسلط باشند. این مقاله شما را با زوایای پنهان هروش آشنا می‌کند. مادرم داستان اولین تجربه فروش مرا بارها برایم بازگو کرده است؛ زمانی‌که دو و نیم ساله بودم و جلوی منزلمان در کالیفرنیا، مثل مردهای بزرگ، یک دکه کوچک لیمونادفروشی سر پا کردم. اکنون که سال‌ها از آن ماجرا می‌گذرد نمی‌توانم ترازنامه مالی دقیقی از آن فعالیت ارائه دهم، ولی مادرم مطمئن است که من کاملا" اتفاقی و بدون نقشه قبلی این کار را انجام دادم. می‌خواهم بگویم فرد کارآفرین در هر سنی و در هر کسب‌وکاری که باشد باید چگونگی فروختن را بداند. به جرأت می‌توانم بگویم هیچ کارآفرین موفقی را ندیده‌ام که از فروش ایده‌هایش ناتوان باشد. روند رو به‌ رشد کنونی این است که مدیران عامل شرکت‌ها در واقع مدیران فروش نیز هستند. به‌طور کلی هر کس که تنها بتواند لیموناد، بستنی و پیتزا بفروشد یا اتاق‌های یک هتل را کرایه دهد، موفق نمی‌شود. سر منشأ موفقیت، فروش ایده به شرکاء ، همکاران، صاحبان سرمایه و عموم مردم است. فروش یک توانایی است که مردم را وا می‌دارد تا از دیدگاه شما به قضایا نگاه کنند. نمی‌دانم اگر نمی‌توانستم مردم را متقاعد کنم که مانند من بیاندیشند، امروز در چه موقعیتی بودم. شعار همیشگی من این است: "بیا اول روش مرا امتحان کنیم؛ اگر عملی نبود روش تو را امتحان می‌کنیم". برای مردمی که می‌خواهند ایده شما را بخرند و راه مورد نظر شما را امتحان کنند، باید منافعی وجود داشته باشد تا این کار را با رضایت‌خاطر انجام دهند. فروش یک هنر است که افراد را متقاعد می‌کند تا از یک موقعیت به نفع موقعیت دیگر صرفنظر کنند؛ این افراد ممکن است بانکداران، سهامداران و یا مشتریان یک رستوران باشند. چطور می‌توانید به یک مشتری بقبولانید که تبلیغات تجاری‌اش را به شرکت شما بسپارد، در حالی‌که شرکت‌های مشهور دیگری وجود دارند که اسم‌های معروفی را یدک می‌کشند؟ چطور یک رئیس بانک را متقاعد می‌کنید تا صدها میلیون تومان برای ساختن یک هتل در ساحل فلان رودخانه به شما وام بدهد؟ چطور یک جوان پرتلاش و زیرک را مجاب می‌کنید به جای اینکه به استخدام یک شرکت بزرگ بین‌المللی در آید، کارمندی شرکت کوچک شما را با حقوق کمتر بپذیرد و دنبال کارهای اجرایی شما بدود؟ و بالاخره، چطور فرد خسیسی را که می‌خواهد برای شام پیتزا بخرد، وامی‌دارید تا آگاهانه 1000 تومان برای خرید مقداری سبزی و از این قبیل هزینه کند؟ افراد مهارت‌های فروش بسیار متفاوت دارند. بعضی از مردم با این مهارت‌ها به‌دنیا می‌آیند، و دیگران باید آن‌ها را یاد بگیرند. از دیدگاه برخی تحلیل‌گران، مهارت فروش پنج جزء دارد: 1. توسعه چشم‌اندازها: تشخیص دهید که مشتری واقعا" چه می‌خواهد. 2. یافتن یک روش: بازاریابی موقعیت از دیدگاه مشتری آغاز کنید. 3. پیامگذاری: به آنچه که می‌فروشید اعتقاد داشته باشید. 4. نزدیک شدن به معامله: به یاد داشته باشید که هدف شما فروش است، و هر کار دیگری اعم از مذاکره برای این هدف انجام می‌شود. 5. پی‌گیری: مطمئن شوید که مشتری راضی شده، تا دوباره هم به سراغ شما بیاید و از شما خرید کند. من این حرف‌ها را زیاد نمی‌فهمم و ترجیح می‌دهم همه آن‌ها را در یک فرمول طلایی دو واژه‌ای خلاصه کنم: "اعتقاد به فرآورده"، و "جدیت". وقتی شما به چیزی اعتقاد ندارید، فروش آن برای شما خیلی مشکل می‌شود. به‌عنوان مثال، من نماینده فروش هواپیماهای پایپو در تایلند هستم، و چون به کیفیت این هواپیماها اعتقاد دارم آن‌ها را به سادگی می‌فروشم؛ زیرا سال‌هاست که با این نوع هواپیما پرواز کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که بهترین هواپیما در نوع خود هستند. بدون جدیت حقیقی و خالص هیچ کاری از پیش نمی‌رود. چند سال پیش خود را داوطلب احراز پست ریاست اتاق بازرگانی آمریکا در تایلند نمودم. روزهای اولی که در این اتاق استخدام شدم به من اعتنایی نداشتند و اجازه نمی‌دادند که زیاد در کارها دخالت کنم؛ چرا که از نظر آن‌ها به‌قدر کافی "کهنه کار" نبودم. رقیب من یک بانکدار از اهالی مانهاتان (آمریکا) بود که در تایلند فعالیت می‌کرد و از هر لحاظ، چه فردی و چه حرفه‌ای، بسیار با کفایت بود. به‌هر‌حال احتمال موفقیت من برای احراز این پست بسیار ناچیز بود؛ اما شعار ساده‌ای داشتم. شعارم این بود که سالهاست در تایلند هستم و تصمیم دارم بقیه زندگی خود را نیز در تایلند بگذرانم. رقیب من مهاجر پیری بود که احتمالا" تا چند سال دیگر از کار برکنار می‌شد. باید همه را متقاعد می‌کردم که چون تعهد بیشتری نسبت به تایلند دارم (به‌دلیل سالهای اقامتم در آنجا و تصمیمی


دانلود با لینک مستقیم


به عنوان یک کارآفرین ،هنر فروش را یاد بگیرید 11 ص

دانلود تحقیق کامل درباره داستان یک کارآفرین ایرانی مرحوم

اختصاصی از کوشا فایل دانلود تحقیق کامل درباره داستان یک کارآفرین ایرانی مرحوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

داستان یک کارآفرین ایرانی مرحوم (برادران خیامی)

در سال 1303 خورشیدی در خانواده سید علی اکبر خیامی، مرد روحانی مشهدی، که همیشه شال سبزی به سر می‌بست پسری به دنیا آمد که نامش را احمد گذاشتند. سید علی اکبر از هفت سالگی احمد را به مدرسه فرستاد به این امید که درس بخواند و طبق سنت آن روزگار، کارمند دولت و حقوق بگیر شود امّا احمد عاشق کارهای صنعتی به خصوص سر و کلّه زدن با اتومبیل بود. همین که از مدرسه بیرون می‌آمد یک لُنگ می‌گرفت و به شست و شوی اتومبیل‌های کوچه خیابانها می‌پرداخت و با به دست آوردن پول از این راه به بودجه خانواده کمک می‌کرد. کمی که بزرگتر شد چند آچار و پیچ و مهره و گاز انبر خرید و در کوچه، خیابانها تعمیرهای ساده اتومبیل را هم انجام می‌داد. بعضی‌ها ادعا می‌کردند لنگی را که احمد خیامی در نوجوانی با آن به شستشوی اتومبیل می‌پرداخت در خانه مجلل سه و هفت هزار متری اش واقع در انتهای زعفرانیه به چشم دیده‌اند که در اتاقش آویزان کرده و به آن افتخار می‌کرد. امّا دیگران ادعا می‌کنند چنین لنگی وجود نداشته است. امّا خاطره اتومبیل شویی‌های نوجوانی همیشه در ذهن خیامی زنده بود و او همواره با افتخار می‌گفت که در سرمای زمستان مشهد گاه آن قدر روی اتومبیل‌ها کار می‌کرد که دستهایش ترک می‌خورد و او ناچار می‌شد پیه داغ کرده روی آن بریزد تا زخم آن التیام پیدا کند. مردان خود ساخته از این خاطره‌ها زیاد دارند و احمد خیامی مردی خود ساخته و خاکی بود.

زندگینامه محمود خیامی از زبان خودش:

من فرزند حاج سید علی اکبر خیامی و در دی ماه 1308به دنیا آمدام. مرا محمود نام نهادند. از دوران کودکی خاطره‌ای ندارم در سال 1314 شوروی، امریکا ، انگلستان بدون مجوز قانونی ایران را اشغال کردند و سربازان روسی کنترل شهر مشهد را به دست داشتند. پدرم تجارت حمل و نقل داشت و شوروی‌ها کلیه کامیونها پدرم را برای محصولات خود از دستش خارج و محل کامیونها را مصادره کردند. ایام به سختی می‌گذشت با اتمام جنگ پس از مدتی روسها مشهد را ترک و از کامیونهای پدرم خبری نبود لیک محل کامیونهارا آزاد گذاشتند و محل مذکور را پدرم تبدیل به تعمیرگاه نمود و من که در دبیرستان شاهرضا مشهد درس می‌خواندم محمود خیامی برای راه‌اندازی تعمیر گاه مشغول کار شدم و شبها برای ادامه تحصیل در مدرسه رازی تحصیل می‌کردم. در سال 1328 عازم تهران شدم و به اتفاق برادرم ایران ناسیونال را تاسیس و اجازه ساخت اتوبوس و بعداً اجازه ساخت اتومبیل سواری را از دولت دریافت کردیم. در سال 1979 عازم اروپا و مجدداً مشغول فعالیت تجاری و افتتاح نمایندگی مرسدس بنز در لندن شدم که امروز تعداد نمایندگی‌ها در انگلستان و امریکا به هفت دستگاه رسیده است. با خدای محمّد عهد کردم که درآمد این دستگاهها را برای فرهنگ وطنم صرف نمایم. من افتخار خادمی علی بن موسی الرضا را دارم و اوست که همیشه پشتیبان من در سخت‌ترین شرایط می‌باشد.

احمد کارش را در رشته اتومبیل با عشق و پشتکار شروع کرد. روزی که در خردسالی نخستین دوچرخه‌اش را تهیه کرد همه عشق و علاقه‌اش آن بود که یک موتورسیکلت را جانشین آن کند. وقتی توانست یک موتورسیکلت کهنه را به صورت نقد و اقساط خریداری کند چشمش به اتومبیل‌های معدودی بود که در آن سالهای بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله منافقین از خیابانهای مشهد عبور می‌کردند. در آن زمان اتومبیل یک وسیله اشرافی محسوب می‌شد و قیمت آن بسیار گران بود. احمد نمی‌توانست با پولی که از حمل مسافر با موتور سیکلت یا کرایه‌دادن آن به نوجوانان به دست می‌آورد اتومبیلی خریداری کند. امّا به زودی توانست با شستشوی اتومبیل در خیابان‌های مشهد و تعمیر اتومبیل‌هایی که در کنار خیابان‌ها از حرکت باز می‌ماندند با موتور اتومبیل آشنا شود و بعد‌ها تا روزی که توانست نخستین اتومبیل عمرش را تهیه کند در گاراژهای مشهد به کار تعمیر اتومبیل بپردازد. عشق احمد خیامی به اتومبیل آنقدر زیاد بود که سالهای بعد که در کارخانه‌اش پانزده هزار کارگر و کارمند کار می‌کردند و تولید سالانه پیکان به یکصد و پنجاه هزار رسید هر وقت اتومبیل خودش یا نزدیکانش عیب و ایراد پیدا می‌کرد در مقابل چشم کارگران و راننده‌ها کتش را میکند، آستین‌هایش را بالا می‌زد و مشغول تعمیر اتومبیل می‌شد و الحق این کارفرمای بزرگ صنایع اتومبیل‌سازی کشور از هر مکانیسین متخصصی بهتر از عهده کار بر می‌آمد. او عاشق این ماشین چهار چرخ موسوم به اتومبیل بود و برایش هیچ لذّتی بالاتر از زمانی نبود که با پیچ و مهره‌های آن کار می‌کرد. در گفتگویی که چندی قبل با یک مهندس ساختمان که دوست و همشهری و خویشاوند احمد خیامی بود در باره پشتکار او داشتم. می‌گفت : «گاهی که در زمستان قرار می‌گذاشتیم ساعت شش یا هفت صبح سر ساختمان‌های نیمه تمام کارخانه ایران ناسیونال در جادّه کرج برویم، او ساعت چهار یا پنج صبح به در خانه من می‌آمد. وقتی می‌گفتم در این ساعت روز هوا تاریک است و نمی‌شود کاری انجام داد، باز روزهای بعد در همین ساعت می‌آمد و در سرمای سرد زمستان یکی، دو ساعت در داخل اتومبیل منتظر می‌ماند تا وقت حرکت فرا رسد» او در تابستان نوعی دیگر عمل می‌کرد. در گرمای سوزان تیر و مرداد همین که می‌دید کارگر‌های ساختمانی دچار عطش هستند سوار اتومبیل می‌شد به سرعت به کرج می‌رفت و قالب‌های یخ و نوشابه می‌خرید. البته این مربوط به اوایل کارش بود که هنوز کارخانه وسایل و امکانات زیاد نداشت این‌ها نمونه‌هایی از عشق و پشتکار احمد خیامی بود. امّا آیا برای موفقیت همین دو عامل کافی است؟ بسیاری هستند کسانی که عشق و علاقه را با پشتکار به حدّ کمال دارند امّا موفق نمی‌شوند. پس عوامل دیگری هم لازم است که از جمله آن‌ها باید از شانس و ارتباطات یاد کرد. یکی از شانسهای زندگی احمد خیامی آن بود که در حین کارش به عنوان راننده و تعمیر کار با فریدون سودآور نماینده فروش اتومبیل‌ها و اتوبوس‌های مرسدس بنز و همچنین سازنده کامیون‌های خاور آشنا شد. عشق و علاقه و پشتکار و ابتکار احمد خیامی سبب شد که سودآور که مردی موفق و ثروتمند و مشهور بود و به عنوان داماد حاج حسین آقا ملک با مقامات بالا ارتباط داشت، احمد خیامی کارگر را به عنوان یک دوست و همکار پذیرفت و تا زمانی که خود احمد خیامی به صورت یک کارفرمای موفق در آمد از او حمایت و به افرادی چون اردشیر زاهدی معرفی کرد. مردان خود ساخته در طول عمر خود دست به کارهای متعدد می‌زنند و نا کام می‌مانند اما ناگهان در میان آن همه کار یکی با موفقیت همراه می‌شود و با آن به هدف می‌رسند. احمد بعد از مدّت‌ها ماشین‌شویی، کرایه‌دادن دوچرخه و موتورسیکلت، آوردن اتومبیل از تهران به مشهد و کار در تعمیر گاه خیام مشهد به این نتیجه رسید که در زادگاهش بیش از این امکان ترقی برایش وجود ندارد. گاراژ و تعمیر گاهش را به برادر کوچک‌ترش محمود سپرد و در آستانه سی سالگی عازم تهران شد. در آن زمان در تهران کسانی بودند که اتاق اتوبوس می‌ساختند. مانند: اتوبوس شمس العماره، اتوبوس ایران پیما. اینها شاسی اتوبوس را از خارج وارد می‌کردند و با چوب و آهن و ارّه و چکش برای آن اتاق می‌ساختند و از قضا خوب هم می‌ساختند. نام بعضی از این اتوبوس‌ها کادیلاکی بود. به سبب آن که قسمت عقب اتوبوس را به شکل عقب اتومبیل کادیلاک که در آن زمان خیلی معروف بود در می‌آوردند و همچنین اتوبوس‌هایی بودند که به بادماغ و بی‌دماغ معروف بودند. احمد شیفته کار این صنعتگران با ذوق شده بود، کسانی که صنایع دستی را جایگزین یک کار کاملاً صنعتی کرده بودند. آرزو داشت خودش هم دست به چنین کاری بزند امّا این کار پول لازم داشت و احمد پول نداشت. پس تصمیم گرفت کاری بکند که احتیاج به سرمایه بسیار زیاد نداشته باشد. احمد خیامی طی مدّتی که برای رساندن اتومبیل‌های مارک‌های مختلف از تهران به مشهد و همچنین زمانی که در تعمیرگاهش در مشهد روی اتومبیل‌های مختلف کار کرده بود متوجه شد که وقتی موتور اتومبیلی خراب می‌شود اولین کار یک تعمیرکار آن است که قطعه معیوب را با یک قطعه سالم عوض کند. فروشندگان قطعات یدکی که از آن موضوع اطّلاع دارند آن قطعات را چند برابر ارزش واقعی می‌فروشند، صاحبان اتومبیل‌ها و تعمیرکاران هم که می‌دانند که تا وقتی آن قطعه عوض نشود اتومبیل به صورت یک دستگاه بی‌مصرف در می‌آید آن قطعه را به هر قیمت که عرضه کنند، می‌خرند. احمد که سرمایه اندکش اجازه نمی‌داد اتاق اتوبوس بسازد و یا یک تعمیرگاه مجهّز در تهران تأسیس کند، تصمیم گرفت، یک مغازه کوچک فروش قطعات و لوازم یدکی اتومبیل افتتاح کند. از یکی از آشنایان به نام آقای نیکبخت یک مغازه کوچک در خیابان اکباتان اجاره کرد یک تابلو بزرگ با عنوان فروشگاه تضامنی برادران خیامی بالای آن زد و به فروش قطعات یدکی اتومبیل پرداخت. احمد خیامی بعدها درباره آن تابلوی تضامنی و عنوان کمی عجیب آن گفت: «به غیر از برادران نمازی و برادران کاشانچی و فریدون سود آور که قبلاً با آنها کار کرده بودم و به من اعتماد داشتند بقیه نماینده‌های اتومبیل حاضر نمی‌شدند جنس نسیه بدهند. تهران آن زمان نمایشگاه انواع اتومبیل‌های کشور‌های مختلف بود. من برای آن که خریداران را به سوی مغازه جلب کنم ناچار بودم قطعات و لوازم همه اتومبیل‌ها را بفروشم. انتخاب عنوان شرکت تضامنی برادران خیامی به کارم اهمیّت می‌داد هم به عنوان شرکت تضامنی به فروشنده‌ها نشان می‌دادم که شرکت فقط در حد سهام مسؤول بدهی هایش نیست و آن‌ها می‌توانند برای وصول مطالبات خود از سایر دارایی‌های برادران خیامی هم اقدام کنند.» خوشبختانه فروشنده‌های قطعات یدکی مارکهای مختلف اتومبیل هرگز برای وصول مطالبات خود ناچار به


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درباره داستان یک کارآفرین ایرانی مرحوم

تحقیق و بررسی در مورد کارآموزی بیمه کارآفرین

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق و بررسی در مورد کارآموزی بیمه کارآفرین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 67

 

آشنایی با شرکت بیمه کار آفرین:(تاریخچه)

شرکت بیمه کارآفرین نخستین شرکت بیمه خصوصی است که در چارچوب قانون تأسیس مؤسسات بیمه گری،قانون تأسیس مؤسسات بیمه غیر دولتی و قانون تجارت در تاریخ 27/12/1381 به شماره 200845 به ثبت رسیده و با اخذ مجوز از بیمه ایران فعالیت خود را در سطح کشور آغاز نموده است.

سرمایه شرکت:

سرمایه شرکت بیمه کارآفرین یکصد و چهل میلیارد (000/000/000/140) ریال میباشد که 65 درصد توسط مؤسسان شرکت متشکل از بانک کارآفرین، گروهای صنعتی و ساختمانی و متخصصان طراز اول صنعت بیمه کشور و 35 درصد از طریق عرضه سهام تأمین گردیده است.

موضوع شرکت:

الف) انجام عملیات بیمه ای در انواع بیمه های اشخاص، اموال ومسئولیت .

ب) قبول بیمه های اتکایی از صندوق های بیمه محلی، منطقه ای یا بیم الکللی به صورت متقابل.

پ) سرمایه گذاری از محل سرمایه، ذخایر و اندوخته های فنی و قانونی به منظور پشتیبانی از عملیات بیمه گری.

ت) تحصیل پوشش اتکایی در خصوص بیمه نامه های صادره.

اهداف شرکت

تعمیم و گسترش فرهنگ بیمه در بین قشرهای مختلف اجتماعی

محافظت از سرمایه های ملی و حمایت از صاحبان صنایع، کارآفرینان و افراد جامعه

1

2

معرفی انواع پوششهای جدید بیمه ای رایج در کشورهای پیشرفته صنعتی و ایجاد آمادگی برای عرضه آنها.

ایجاد روابط سازنده با بیمه مرکزی ایران و همکاری با شرکتهای بیمه داخلی و خارجی و تبادل تجربیات با آنها.

انجام پژوهشهای بازاریابی و توسعه شبکه فروش در تهران و استانها

ارائه خدمات بهینه به بیمه گذاران

خدمات شرکت:

شرکت بیمه کارآفرین با بهره گیری از کارشناسان درجه اول صنعت بیمه کشور از امکانات فنی، تخصصی و تجربی که لازمه یک شرکت بیمه تخصصی است بر خوردار میباشد و با انعقاد قرارداهای اتکایی با یکی از معتبرترین شرکتهای بیمه اتکایی جهان (munich-re ) در آلمان قادر است انواع ریسکهای صنعتی و غیر صنعتی را با هر سرمایه تحت پوشش قرار دهد.

همچنین کارشناسان این شرکت آمادگی دارند علاوه بر بیمه های متداول، انواع پوششهای بیمه ای مورد نیاز بیمه گذاران محترم را طراحی و عرضه نموده و ضمن انجام خدمات مشاوره ای، از کارخانه ها و تأسیسات مختلف بازدید و در زمینه مدیریت ریسک و امینی با صاحبان و مدیران مؤسسات همکاری نمایند.

واحدهای تحت پوشش:

واحدهای صنعتی، تجاری، خدماتی، مسکونی

خطرهای مورد بیمه:

آتش سوزی ، انفجار ، صاعقه

2

زلزله، سیل ، طوفان، رانش زمین، سقوط بهمن

سقوط هواپیما، بالگرد

سرقت اموال

خسارت ناشی از ترکیدگی لوله آب، فاضلاب، ضایعات برف و باران

شکست شیشه

تعهدات بیمه کارآفرین:

جبران خسارتهای ناشی از خطرهای بیمه شده

پرداخت هزینه های پیشگیری از گسترش خسارت

پرداخت هزینه های نقل مکان ضروری به منظور نجات مورد بیمه

ارائه خدمات مشاوره، مدیریت ریسک و ایمنی

انواع بیمه نامه حمل و نقل کالا:

دریایی ، هوایی ، زمینی

وارداتی ، صادراتی ، حمل داخلی

انواع پوششهای بیمه ای با شرایط C-B-A انستیتو بیمه گران لندن

الف) بیمه بدنه و مسؤلیت کشتی:

جبران خسارتهای وارد به بدنه شناور

پرداخت خسارت مسئولیت ناشی از تصادم

3

ب) بیمه بدنه و مسئولیت هواپیما:

جبران خسارت وارد به هواپیما

پرداخت غرامت جانی و خسارت مالی وارد به سرنشینان هواپیما

پرداخت غرامت جانی و خسارت مالی وارد به اشخاص ثالث

انواع بیمه های اتومبیل:

بیمه شخص ثالث و حوادث سرنشین

بیمه بدنه اتومبیل

موارد بیمه:

وسایل نقلیه سواری ، اتوبوس ، مینی بوس ، کامیون ، تریلر ، آمبولانس . . . .

خطرها و خسارات تحت پوشش در بیمه بدنه:

حوادث رانندگی

آتش سوزی ، صاعقه ، انفجار

دزدی کلی وسیله نقلیه

سرقت در جای لوازم

شکست شیشه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد کارآموزی بیمه کارآفرین

پاورپوینت درباره کارآفرین خارجی

اختصاصی از کوشا فایل پاورپوینت درباره کارآفرین خارجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت درباره کارآفرین خارجی

43اسلاید

مقدمه: بیل گیتز پدیده قرن بیستم یعنی بزرگترین غول کامپیوتری می باشد. دوستان و آشنایان از قدرت پول وی شگفت زده شده اند و این شگفت زدگی موجب سرگرمی متداول دربارها و رستوران ها گردیده است. این باور که هرگز رهبر تجاری دیگری آنقدر پول نداشته جالب و وسوسه انگیز است. درواقع، افراد بازرگان خیلی ثروتمندی از قبیل هنری فورد و جان دی راکفلر وجود دارند ولی ثروت گیتس فقط بخشی از جذابیت اوست. طلوع برق آسای گیتس همراه با شهرت و اقبال وی موید ظهور یک نظم تجاری جهانی جدید است نظمی که تحت تسلط رده دیگری از رهبران تجاری قرار دارد. می توان آنها را آدم های غیرحرفه ای در امور کامپیوتر نامید ولی آنها چیزهایی را می دانند که بیشتر ما از آنها آگاهی نداریم. آنها نیروی بالقوه فن آوری جدید را به گونه ای درک می کنند که مدیران همه فن حریف سنتی فکرش را هم نمی توانند بکنند. آنها در مورد چیزهایی که ما واقعا درک نمی کنیم خیلی خیلی زیرک اند و این زیرکی همه ما را ناراحت می کند.
وقتی که نوبت به آینده می رسد آنها آن را به دست می آورند ولی ما به دست نمی آوریم. گیتس که از نظر فنی باسواد و از لحاظ روشنفکری نخبه گراست نشانه ای از رهبران آتی می باشد

بیل گیتس در سن ۴۳ سالگی ثروتمندترین مرد جهان بود. او از سن ۲۰ سالگی تاکنون رئیس شرکت مایکروسافت بوده است که ارزش آن چیزی در حدود ۵۰ بیلیون دلار .است

اولین رمز موفقیت بیل گیتز را می توان در تشخیص موقعیت کاری وی ارائه کرد. شاید اکثر ما فکر کنیم که شانس و اقبال با گیتز همراه و همساز بوده و او را تا این حد بالا رسانده است اما اگر کمی به گذشته گیتز توجه داشته باشیم می بینیم که آنچه که باعث موفقیت گیتز شده، تشخیص وی از اهمیت معاملات بوده و نه شانس و اقبال

زمانی که بیل گیتز در سال ۱۹۹۷ دانشگاه هاروارد را تمام نکرده رها کرد تا در یک شرکت کوچک نرم افزار کامپیوتر کار کند، کسی فکر نمی کرد که همین شخص در سن ۴۳ سالگی ثروتمندترین مرد جهان شناخته خواهد شد. گیتز از جمله متفکران استثنایی است که توانست پله های ترقی را به سرعت بپیماید و به یک غول کامپیوتری و پدیده قرن بیستم تبدیل شود. گیتز توانست این تصور خود را که «روزی که روی هر میز و در هر خانه یک کامپیوتر باشد» را دنبال کند و شرکت مایکروسافت را به عنوان بزرگترین شرکت کامپیوتری در آمریکا معرفی کند، چرا که گیتز توانست بهای سهام شرکت مایکروسافت را از ۲ دلار در سال ۱۹۸۶، تا نیمه اول سال ۱۹۹۶ به ۱۰۵ دلار افزایش دهد و در سال ۱۹۹۸، ارزش این شرکت را در بازار به ۲۶۲ بیلیون دلار برساند. گیتز در واقع یکی از معدود مدیران موسس‏، اجرایی و فنی در صنعت کامپیوتر شخصی است که باقی مانده و از نظر تجاری موفق بوده است و براستی وی یک کارشناس حقیقی و متخصص کامپیوتر است. نگاهی به زندگی و رمزهای موفقیت بیل گیتز؛ این غول کامپیوتری، می‌تواند به حس کنجکاوی ما در مورد چگونگی کسب ثروت و شیوه های کسب و کاراست


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت درباره کارآفرین خارجی