نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 33 صفحه
چکیده :
در این مقوله بسیار کوتاه نویسنده سعی دارد که باتوجه به مسائل موجود و گردآوری مطالب این مسئله را مورد بررسی قرار داده وپاسخ برخی از سوالات را درمورد اراضی شور تا حدودی دادشود. سرزمین پهناور ایران منابع آبی و خاکی فراوانی را در خود جای داده که بخشی از آن برای کشاورزی چندان مناسب نبوده و هر نوع عملیات کشت و کار در آن نیازمند مدیریتی تخصصی و آگاهانه است.بخش بزرگی از خاکها و حجم چشمگیری از کل منابع آبی موجود کشوربه درجات مختلف مبتلا به شوری هستند. بدیهی است که راه حل قطعی و دراز مدت برای خاکهای شور چیزی جزء بهسازی آنها از طریق آبشویی نیست.لیکن از آنجایی که دستیابی به این هدف در بسیاری از موارد مستلزم احداث شبکه های زه کشی است. به دلیل هزینه بری فراوان ممکن است در عمل تحقق نیابد. در مورد آبهای شور نیزمخلوط کردن آنها با آبهای با کیفیت بهتر(باشوری کم)به عنوان یک راه حل همواره مطرح بوده است.ولی معمولا در جاهایی که شوری آب مسئله ساز است . یا منابع آبی کم شور اندک است و یا امکان اختلاط وجود ندارد.بنابر این در چنین شرایطی که طبیعت تصمیم گیرنده است .چاره ای جزء کنار آمدن با آن وجود ندارد و برای دسترسی به عملکرد مطلوب پس از شناخت ویژگی های آب و خاک اطلاع ازرفتار گیاهان مختلف و واکنش آنها به شوری امری بنیادی است. در این چارچوب و در شرایطی که بهر دلیل امکان شوره زدایی وجود ندارد این پرسش همواره مطرح بوده که آیا به هنگام وجود شوری کود باید مصرف شود یا نه؟ یا اصولا در چه شوری هایی میتوان کود مصرف کرد و چه مدیریتی می توان اعمال نمود؟
فهرست :
منابع و علل شور شدن خاک
تاثیر شوری بر فعالیت های فیزیولوژیکی گیاهان
اثرات کلی شوری بر رشد و عملکرد
تاثیر شوری برغلات
مصرف روی در زمین های شور
مصرف پتاسیم در زمینهای شور
اثرات جانبی شوری بر خاک
آماده سازی زمین در اراضی شور
روشهای کاشت در زمین های شور
کشت ردیفی با ایجاد جوی و پشته و کاشت روی پشته
روش کشت ردیفی با ایجاد جوی و پشته و کشت در کف جوی
کشت ردیفی بدون جوی و پشته ( نواری)
مزایای کشت نواری
معایب روش کاشت نواری
روش کشت سنتی ( کرتی )
روشهای آبیاری
کاشت گیاهان مقاوم به شوری
گیاهان مقاوم به شوری تابستانه ( صیفی)
بهترین روش کشت یونجه در مناطق شور
استفاده از کود در اراضی شور
زوش استفاده از کود سرک
میزان بذر
با آغاز هزاره سوم میلادی جمعیت جهان از مرز 6 میلیارد نفر گذشته است. چنانچه رشد جمعیت 7/1% در نظر گرفته شود جمعیت جهان در سال 2015 به مرز 8 میلیارد نفر و در نیمه قرن آینده به 11 میلیارد نفر خواهد رسید (پرستار 1376) از این رو در قرن 21 رقابت برای تامین غذا بیشتر از موارد دیگر به چشم می خورد.
میزان غذای مورد نیاز در دو دهۀ آینده به اندازۀ تمام غذای تولید شده در 1000 سال گذشته است در نتیجه کمبود غذا ، قحطی و گرسنگی، بیش از 70 میلیون نفر را تهدید می کند و بالغ بر 3 میلیارد نفر نیز دچار سوء تغذیه خواهند بود.(1993،FAO).
در این راستا با توجه به اهمیت محصولات اساسی گروه غلات ( مانند گندم ، برنج ، ذرت و جو ) که به طور مستقیم و غیر مستقیم عمده ترین بخش مواد غذایی جهان را تشکیل میدهند ، برنامه ریزی لازم در جهت افزایش تولید این محصولات ، غیر قابل اجتناب است . از سوی دیگر به منظور دستیابی به اهداف والایی چون استقلال و عدالت اجتماعی در برنامه توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور تأمین امنیت غذایی و خودکفایی بخش کشاورزی مورد توجه قرار گرفته و بر محوریت این بخش تأکید شده است ( امیدی،1378).
پس از گندم و برنج ، ذرت مهمترین محصول زراعی است و مورد توجه خاص بوده چرا که موارد استفاده زیادی برای انسان ، دام ، صنعت ، داروسازی ، صنایع غذایی و ... دارد.
ذرت نیرومندترین گیاه زراعی در جذب و ذخیره سازی انرژی آزاد موجود در زمین است . به همین دلیل به ذرت لقب سلطان غلات داده شده است. عملکرد بالا ، تنوع موارد مصرف، تنوع ارقام و هیبریدهای موجود ، خواص مختلف زراعی مطلوب و بهره برداری اقتصادی خوب و سازگاری بالای ذرت با شرایط مختلف آب و هوایی باعث شده سالیانه قسمت اعظمی از اراضی دنیا به کشت این گیاه ارزشمند اختصاص یابد (نورمحمدی و همکاران، 1376) . سطح زیر کشت و همچنین مصرف ذرت طی سالهای اخیر در اغلب کشورهای جهان بسرعت افزایش یافته و این نسبت از سال 1984 به بعد رشد زیاد تری داشته و در حال حاضر سطح زیر کشت آن بعد از گندم و برنج در مقام سوم می باشد(صلاحی مقدم و رحیمیان مشهدی ،1373).
براساس آمار سازمان خوارو بار کشاورزی (FAO) سطح زیر کشت جهانی ذرت در سال 2000 بالغ بر 130 میلیون هکتار متوسط عملکرد جهانی آن حدود 8/7 تن در هکتار و کل تولید آن 581 میلیون تن بوده است (آقا علیخانی ، 1380).
با توجه به محدودیتهای منابع آب و خاک ، توسعه سطح زیر کشت ذرت در ایران با مشکلات فراوانی روبرو است . بنابراین بهترین راه قابل قبول برای دستیابی به خود کفایی در تولید ذرت و متعاقب آن نیل به خود کفایی اقتصادی افزایش عملکرد در واحد سطح می باشد، از این رو شناخت عوامل مؤثر افزایش عملکرد، لازم و ضروری به نظر می رسد ( دارخال ،1374 ) .
سیستم های کشاورزی رایج در کنار تولید عملکردهای بالا ، معضلات اقتصادی خاصی ایجاد می کنند. دستیابی به چنین عملکردهایی مستلزم صرف انرژی زیاد و افزایش نهاده ها در سیستم می باشد . این سیستم همچنین مشکلات اکولوژیکی خاصی نظیر کاهش تنوع اکولوژیکی و فرسایش خاک و آلودگی خاک و آب به دنبال خواهد داشت. پذیرش سیستمهای تلفیقی در تولید محصولات کشاورزی با کاهش نهاده هایی از قبیل کود ، آفت کش ها و عملیات زراعی همراه است که می تواند مشکلات اقتصادی و اکولوژیکی مزبور را کاهش دهد . به کارگیری چنین سیستمهایی نیازمند شناخت اثرات متقابل طبیعی بین 4 عامل ( کود، آفت کش ، عملیات زراعی و تناوب ) می باشد و علاوه بر این باید چگونگی تاثیر این تاثیرات متقابل بر عملکرد گیاهان زراعی و بازده انرژی در سیستم کشاورزی را مد نظر داشت. مواردی که به عنوان جایگزین های انرژی های ورودی به سیستم می توان در نظر گرفت عبارتند از :
با توجه به شرایط اقلیمی هر منطقه و مشخصات ارقام ، یکی از فاکتورهای مهم جهت تولید بیشتر در واحد سطح ، انتخاب تراکم مناسب می باشد. اکثر غلات در تراکم پایین، سطح برگ و تعداد اعضای زایشی خود را از طریق تولید پنجه افزایش می دهند، اما ذرت که پنجه تولید نمی کند ، نقش تراکم درآن حساس تر می باشد . دراین گروه از گیاهان در صورتیکه تراکم بکار گرفته شده کم باشد ، از پتانسیل موجود در مزرعه بهره برداری نمی شودو از طرفی افزایش بیش از حد تراکم باعث می شود که گلها عقیم شوندو عملکرد کاهش یابد ( یزدی صمدی و همکاران، 1376).
هدف از تعیین تراکم مناسب آن است که ترکیبی از عوامل محیطی برای حصول حداکثر عملکرد ممکن با کیفیت مطلوب تامین گردد. تراکم بسته به شرایط محیطی، حاصلخیزی خاک ، ژنوتیپ ، قدرت رشد ، رطوبت ، هدف تولید ( دانه یا علوفه ) ، رقابت با علفهای هرز ، پنجه زنی ، اندازه و حجم بوته ، مقاومت به ورس تاریخ کاشت ، رقابت با گیاه مجاور ،رقابت درون گیاهی و نوع گیاه از نظر اشباع نوری در نواحی مختلف فرق می کند ( کوچکی و سرمدنیا ،1378 ؛ طالبیان ، 1371).
در هر تراکم فواصل بین ردیفهای کاشت در توزیع بوته روی ردیفها مؤثر است بنابراین با کاهش فواصل بین ردیف ،آرایش کاشت ، بوته ها به حالت مربعی نزدیک می شود و بدین ترتیب رقابت میان گیاهان به حداقل می رسد و زمینه افزایش عملکرد دانه فراهم می شود ( گلویل،1966؛ رزمن و کک ،1966؛ استیلکر1964 و دودلی ، 1988).
در ردیفهای باریک میزان تشعشع خالصی که پایین جامعه گیاهی (نفوذ نور) کاهش و میزان انرژی کلی جذب شده توسط پوشش گیاهی افزایش می یابد (دماء ، 1968). همچنین میزان تهویه هوا و ورود و خروج گازها بهبود می یابد ( فاگریا ،1992 ).
بنابراین با توجه به اهمیت آب در تولید گیاهان زراعی ، بررسی الگوهایی که می توانند در صرفه جویی و کاهش مصرف آب آبیاری و همچنین بالا بردن راندمان آب آبیاری مؤثر باشند، از جمله برای الگوی کاشت دو ردیفه بر روی پشته های عریض حائز اهمیت فراوانی می باشند . در این الگوی کاشت جوی های آبیاری بطور یک در میان حذف می شوند و در نتیجه در مصرف آب آبیاری بطور چشمگیری صرفه جویی می شود. همچنین در این رو به دلیل کاهش سطح تبخیر شونده (کاهش تعداد جوی های آبیاری ) تلفات آب آبیاری چه از طریق تبخیر سطحی و چه از طریق نفوذ عمقی آب کاهش می یابد. اما اینکه آیا این روش با مقدار آب کمتری که در اختیار گیاه قرار می دهد می تواند عملکرد را د رحد مطلوبی نگه دارد یا نه ، بایستی مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد (پوریوسف 1380).
یکی دیگر از عوامل مؤثر در افزایش عملکرد، بهره برداری بهینه گیاه از مواد غذایی مورد نیاز می باشد. گیاه ذرت برای ادامه حیات خود نیازمند عناصر غذایی است. این عناصر به 2 گروه عمده و اساسی تقسیم شده اند.
دسته اول : عناصر غذایی پر مصرف یا ماکروالمنت ها
دسته دوم : عناصر غذایی کم مصرف یا میکروالمنت ها
در حدود 50% عملکرد ذرت و سایر غلات ، بدون در نظر گرفتن بهبود در کیفیت و ارزش غذایی محصول ، نتیجه کاربرد کودهای معدنی است ، بطوریکه عملکرد پایین محصول در بسیاری از کشورها می توان در درجه اول به فقدان یا کمبود عناصر غذایی مورد نیاز نسبت داد . عناصر اصلی تغذیه گیاه موادی هستند که برای کامل کردن چرخه زندگی گیاه ضروری می باشند. بطور کلی هر یک از این عناصر دست کم وظیفه خاصی را بر عهده دارند که عناصر دیگر نمی توانند جایگزین آن شوند. اگر عناصر اصلی به شکل مناسب در اختیار گیاه قرار گیرد، گیاه توانایی آن را خواهد داشت تا دیگر مواد غذایی مورد نیاز خود را بسازد (حق نیا 1370).
یکی از ماکروالمنیت ها ،نیتروژن می باشد که از جمله مهمترین عناصری است که باید از خاک و کود برای گیاه تأمین شود، چون نیتروژن در قسمتی از تمام ترکیبات پروتئینی ، تمام آنزیمها ، ترکیبات حد فاصل متابولیسمی ، ترکیباتی که در ساخت مواد و انتقال انرژی و حتی در ساختمان DNA موجود است (سالاردینی ، 1363 ) .
افزودن کودهای شیمیایی به خاک اثرات مفید و مضری در بر دارد. از یک طرف با فراهم کردن مواد غذایی مورد نیاز گیاه عملکرد افزایش می یابد ولی از طرفی دیگر با کاهش پتانسیل اسمزی محلول خاک ، آب و مواد غذایی را برای گیاه دشوار می کند. پس همانگونه که مصرف به جا و متناسب کودهای شیمیایی برای گیاهان حائز اهمیت می باشد ، مصرف بی رویه کود شیمیایی نه تنها باعث افزایش عملکرد اقتصادی نشده بلکه باعث آلودگی محیط زیست و افزایش هزینه ها و کاهش راندمان تولید می شود . با استفاده مناسب از کودها ( نوع ، مقدار، زمان و شیوه مصرف ) می توان علاوه بر بهره مندی از مزایا و فواید کودها ، از اثرات سوء آنها بر رشد و نمو گیاه و سلامت محیط زیست به دور ماند.
۱-۱- مقدمه. ۱
۱-۲- تاریخچه و خاستگاه ذرت.. ۵
۱-۳- اهمیت و موارد مصرف ذرت.. ۷
?الف) تغذیه انسان : ۷
?ب) تغذیه دام وطیور : ۸
?ج) مصارف صنعتی : ۸
۱-۴-سطح زیر کشت و میزان تولید ذرت در جهان و ایران. ۹
الف- میزان تولید ذرت در جهان و ایران : ۹
۱-۱-۷ ریشه : ۱۳
۲-۱-۷- ساقه : ۱۴
۳-۱-۷ – پنجه : ۱۵
۴-۱-۷- برگ : ۱۵
۵-۱-۷- گل آذین: ۱۶
۱-۸- طبقه بندی ذرت.. ۱۸
۱-۹- اکولوژی ذرت.. ۱۹
۱-۱-۹- دمای خاک : ۱۹
۲-۱-۹ – نور: ۲۰
۳-۱-۹-رطوبت: ۲۰
۴-۱-۹ خاک : ۲۱
۵-۱-۹ حساسیت به سرما در ذرت : ۲۲
۱-۱۰- تراکم و مقدار بذر مصرفی. ۲۳
۱-۱۱- فیزیولوژی ذرت.. ۲۴
۱-۱۲- فتوسنتز. ۲۴
۱-۱۳- مراحل رشد و نمو ذرت ( فنولوژی ذرت) ۲۵
۱-۱-۱۳- رشد رویشی : ۲۶
۲-۱-۱۳- رشد زایشی : ۲۸
۱ -۱۴- مواد غذایی مورد نیاز ذرت.. ۲۹
۱-۱-۱۴- نیتروژن : ۳۰
۲-۱-۱۴ – فسفر : ۳۱
۳-۱-۱۴- پتاسیم : ۳۲
۴-۱-۱۴- گوگرد : ۳۳
۵-۱-۱۴- روی : ۳۳
۶-۱-۱۴ – آهن : ۳۴
۷- ۱- ۱۴ – منگنز: ۳۵
۸-۱-۱۴ – مس : ۳۵
۹-۱-۱۴-بر : ..۳۶
۱۰-۱-۱۴- مصرف کودهای آلی در ذرت : ۳۶
فصل دوم :بررسی منابع. ۳۷
۲-۱- تراکم… ۳۷
۱-۲-۱- اثر تراکم بر عملکرد : ۳۹
۲-۲-۱- اثر تراکم بر عملکرد اقتصادی : ۳۹
۱-۲-۲-۱- اثر تراکم بر عملکرد بیولوژیک : ۴۱
۲-۲-۲-۱- اثر تراکم بر روی ارتفاع بوته ، قطر ساقه و جایگاه بلال : ۴۳
۳-۲-۲-۱- اثر تراکم و آرایش کاشت بر شاخص سطح برگ و جذب نور : ۴۴
۴-۲-۲-۱- اثر تراکم بر شاخص برداشت : ۴۵
۲-۲- آرایش و الگوی کاشت.. ۴۵
۱-۲-۲- اثر آرایش کاشت بر جذب نور : ۴۷
۲-۲-۲- اثر آرایش کاشت برعملکرد: ۴۸
۳-۲-۲- اثر تراکم و آرایش کاشت بر شاخص های فیزیولوژیک رشد: ۴۹
۴-۲-۲- اثر تراکم و آرایش کشت بر عملکرد : ۵۰
۵-۲-۲- اثر تراکم و آرایش کاشت بر شاخص برداشت : ۵۲
فصل سوم : مواد و روشها ۵۳
۳-۱- موقعیت جغرافیایی محل مورد آزمایش… ۵۳
۳-۲-شرایط آب و هوایی محل آزمایش… ۵۳
۳-۳-مشخصات خاک محل اجرای آزمایش… ۵۳
۳-۴-مشخصات ماده آزمایشی. ۵۴
۳-۵-طرح آماری.. ۵۴
۳-۶-نقشه طرح. ۵۴
۳-۷-مراحل اجرای آزمایش… ۵۵
۱-۳-۷-عملیات کاشت: ۵۵
۲-۳-۷-عملیات داشت : ۵۶
۳-۳-۷-برداشت : ۵۶
۳-۸- صفات مورد ارزیابی. ۵۷
۱-۳-۸- صفات مورفولوژیکی ذرت : ۵۷
۱-۱-۳-۸- ارتفاع بوته: ۵۷
۲-۱-۳-۸- تعداد برگ : ۵۷
۳-۱-۳-۸- وزن خشک برگ : ۵۷
۴-۱-۳-۸- وزن تر برگ : ۵۷
۵-۱-۳-۸- تعداد بلال: ۵۷
۶-۱-۳-۸- طول بلال: ۵۸
۷-۱-۳-۸- قطر نهایی ساقه : ۵۸
۸-۱-۳-۸- وزن تر ساقه : ۵۸
۹-۱-۳-۸- وزن بلال تازه : ۵۸
۱۰-۱-۳-۸- عملکرد: ۵۸
۲-۳-۸- صفت کیفی : ۵۹
فصل چهارم: نتایج و بحث.. ۶۰
نتیجه گیری و پیشنهادات.. ۸۹
منابع:.. ۹۰
چکیده ۱
فصل اول : کلیات ۲
مقدمه ۳
۱-۱حبوبات و اهمیت آنها ۵
۱-۲ تاریخچه پیدایش ماش ۶
۱-۳منشاو پراکندگی جغرافیایی ماش ۷
۱-۴خصوصیات مرفولوژیکی ماش ۸
۱-۵ مشخصات اکولوژیکی وماش ۹
۱-۶نیاز کودی ۱۰
۱-۷عملکرد دانه ۱۰
۱-۸آفات و امراض ۱۱
۱-۹عملیات زراعی ۱۱
۱-۱۰اهمیت و ارزش غذایی ماش ۱۲
۱-۱۱سطح زیرکشت و میزان تولید ماش ۱۳
۱-۱۲ویژگیهای گیاهشناسی ماش ۱۶
۱-۱۳سازگاری ماش ۱۶
۱-۱۴فیزیولوژی ماش ۱۷
۱-۱۵تهیه زمین و کشت ۱۸
۱-۱۶نیازآبی ۱۸
۱-۱۷نیازکودی ۱۹
۱-۱۸تناوب زراعی ۱۹
۱-۱۹ آفات و بیماریها ۲۰
۱-۲۰برداشت و عملکرد ماش ۲۱
۱-۲۱ارقام ماش در ایران ۲۱
۱-۲۲مواردمصرف ماش ۲۱
فصل دوم : بررسی منابع ۲۳
۲-۱تاریخ کاشت و اثر آن بر عملکرد و اجزاء عملکرد… ۲۴
۲-۲شاخصهای رشد… ۳۲
فصل سوم : مواد روشها ۳۴
۳-۱زمان و محل اجرای آزمایش… ۳۵
۳-۲خصوصیات اقلیمی منطقه ورامین. ۳۵
۳-۳مشخصات طرح آزمایشی … ۳۶
۳-۴اندازه گیری صفات … ۳۷
۳-۵درجه روز رشد… ۳۷
۳-۶سرعت رشد محصول. ۳۷
۳-۷شاخص سطح برگ… ۳۸
۳-۸تجزیه آماری … ۳۸
فصل چهارم : نتایج و بحث ۴۰
۴-۱تعداد غلاف در بوته … ۴۱
۴-۲تعداد دانه در غلاف… ۴۵
۴-۳تعداد گره در ساقه اصلی…… ۴۹
۴-۴تعداد روز تا رسیدگی… ۵۱
۴-۵ارتفاع بوته … ۵۴
۴-۶وزن هزار دانه… ۵۸
۴-۷عملکرد بیولوژیکی…… ۶۱
۴-۸عملکرددانه… ۶۵
۴-۹شاخص برداشت …… ۶۹
۴-۱۰شاخص سطح برگ… ۷۳
۴-۱۱درصدپروتئین دانه ……… ۷۵
۴-۱۳سرعت رشد محصول (CGR)… ۸۱
۴-۱۴سرعت رشد نسبی……(RGR) ۸۵
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات ۸۹
فهرست منابع وماخذ……… ۹۱
۱-آمارنامه کشاورزی، ۱۳۸۶٫ معاونت طرح و بودجه اداره کل آمار و اطلاعات کشاورزی. وزارت کشاورزی. ۲۵۰ صفحه
۲- احمدی، ا.، ۱۳۸۷٫ تاثیر تاریخ کاشت و جهت ردیفهای کشت بر عملکرد کمی، کیفی و برخی ویژگیهای ماش در منطقه شهر ری. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی . دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین.
۳- اسماعیلی، ع. ۱۳۸۲٫ مقایسه عملکرد و تعیین سازگاری لاینها و ارقام ماش، گزارش نهایی طرح تحقیقاتی. وزارت جهاد کشاورزی. سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی. موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر.
۴- افشارمنش، غ.، ۱۳۷۷ . بررسی و مقایسه محصول و تعیین درجه سازگاری ارقام ماش در منطقه جیرفت. گزارش نهایی طرح تحقیقاتی. وزارت جهاد کشاورزی. سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی. موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر.
۵- باقری، ع و ا، زند و م، پارسا- ۱۳۷۶- حبوبات تنگناها و راهبردها. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. ۹۴ صفحه
۶- باقری، ع. ۱۳۷۷٫ به نژادی حبوبات برای تحمل تنشهای زیستی و غیر زیستی. خلاصه مقالات پنجمین کنگره زراعت و اصلاح نباتات. دانشگاه تهران.
۷- حاتمی، ع و ا. لک زاده، ۱۳۷۲٫ بررسی اثرات تاریخ کاشت و تراکم بذر بر عملکرد ماش در اهواز . گزارش وزارت کشاورزی ، سازمان تحقیقات آموزش و ترویج کشاورزی.
۸- حبیب زاده، ی.، و همکاران ، اثر تراکم بوته بر عملکرد دانه و خصوصیات مرفوفیزیولوژیک سه ژنوتیپ ماش در شرایط اهواز . مجله علوم زراعی ایران. بهار ۱۳۸۵;شماره ۸۱ (پیاپی ۲۹):۶۶-۷۸٫
۹- حسن زاده ، ع. ۱۳۷۰٫ ارزیابی اثرات تاریخ و تراکم کاشت بر درصد پروتئین، عملکرد و اجزای عملکرد ماش در منطقه اصفهان . پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه صنعتی اصفهان.
۱۰- حسن زاده ، ع. و ح. عابدی. ۱۳۸۱٫ تعیین مناسبترین زمان کاشت ماش به عنوان کشت دوم پس از برداشت گندم در منطقه اصفهان. چکیده مقالات هفتمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران . کرج. موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر . شهریور ۱۳۸۱ . ص ۱۱۲٫
۱۱- خیالپرست، ف. ۱۳۷۰٫ بررسی تنوع ژنتیکی و جغرافیایی کلکسیون ماش ایران. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی کرج. دانشگاه تهران.
۱۲- دانشمند خسروی، ک. و ح. صباغ پور .۱۳۷۱٫ بررسی و تعیین تراکم و تاریخ کشت رقم۱۶-۶۱-۱ ماش در منطقه گنبد. گزارش وزارت کشاورزی ، موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر .
۱۳- رضایی، ع. ح. حسن زاده ، اثرات تاریخ و تراکم کاشت بر عملکرد و اجزای عملکرد و توزیع عمودی آنها در سه رقم ماش . ۱۳۷۴ . مجله علوم کشاورزی ایران ، جلد ۲۶- شماره ۲، سال۱۳۷۴٫ ص ۱۹-۲۶
۱۴- سرلک، ش. ۱۳۸۶٫ تأثیر تراکم بوته و نسبت اختلاط بر عملکرد کشت مخلوط ذرت شیرین و ماش سبز. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی ورامین.
۱۵- شاهمرادی، ش. ۱۳۸۲٫ بررسی اثرات تنش خشکی برروی صفات کمی و کیفی ارقام و لاینهای پیشرفته سویا. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران.
۱۶- شهسواری، م. خواجه پور، م ر. ١٣٧٢ . اجزاء عملکرد در لوبیا . مجله علوم کشاورزی ایران. جلد ٢۴ . شماره ١. صفحات ۵٣–۶٣.
۱۷- شهسواری، م، ۱۳۸۶٫ بررسی سهم فنوتیپی پارامترهای رشد در تشکیل عملکرد دانه و تعیین مشخصات تیپ ایده آل در لوبیای معمولی . پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی . دانشگاه صنعتی اصفهان
۱۸- صادقی پور، ا.۱۳۸۰٫ علم تولید گیاهان زراعی، بخش اول، حبوبات (ترجمه). انتشارات پزشکیان نژاد، تهران. ۱۳۶ صفحه.
۱۹- صباغ پور، ح. ۱۳۸۱٫ گزارش نهایی طرح مطالعه، بررسی و تعیین بهترین تراکم بوته و تاریخ کاشت رقم جدید نخود هاشم در استان گلستان. چکیده مقالات هفتمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران . کرج. موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر . شهریور ۱۳۸۱٫
۲۰- صادقی پور، ا. ۱۳۸۴، گزارش نهایی مطالعه و تعیین بهترین رقم و تاریخ کاشت ماش در منطقه شهر ری . دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرری.
۲۱- ﻃﺎﻟﻌﻲ، ﻉ.ﺭ.، ﻙ. ﭘﻮﺳــﺘﻴﻨﻲ ﻭ ﺱ. ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﺍﻣﺎﻣﻲ. ۱۳۷۹٫ ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﻛﺎﺷــﺖ ﺑﺮ ﺧﺼﻮﺻﻴــﺎﺕ ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮﮊﻳﻜﻲ ﭼﻨﺪ ﺭﻗــﻢ ﻟﻮﺑﻴﺎ ﭼﻴﺘﻲ. ﻣﺠﻠﻪ ﻋﻠﻮﻡ ﻛﺸــﺎﻭﺭﺯﻱ ﺍﻳﺮﺍﻥ.
۲۲- غفاری خلیق، ح.، بهنام زند، مقایسه عملکرد و تعیین سازگاری لاینها و ارقام ماش. ۱۳۸۴٫ گزارش نهایی طرح تحقیقاتی. وزارت جهاد کشاورزی. سازمان تحقیقات و آموزش کشاورزی. موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر.
۲۳- غلامی، ب. ۱۳۷۴٫ بررسی اثرات تاریخ کاشت بر عملکرد، اجزاء عملکرد و کیفیت ارقام ماش. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی کرج. دانشگاه تهران.
۲۴- قوامی، ف. ۱۳۷۶٫ بررسی تنوع خصوصیات مورفولوژیک، فنولوژیک و الگوهای الکتروفورتیک پروتئین دانه ماش. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه صنعتی اصفهان.
۲۵- قوامی فرهاد، عبدالمجید رضائی، ۱۳۸۶، بررسی تنوع وارتباط خصوصیات مرفولوژیکی و فنولوژیکی در ماش در تاریخهای مختلف کاشت، مجله علوم کشاورزی ایران، جلد ۳۱ ، شماره ۱، صفحه ۱۴۷
۲۶- کارگر، م. ۱۳۸۰٫ شناسایی شاخصهای تحمل به تنش خشکی در ژنوتیپهای سویا در شرایط آبیاری محدود. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج.
۲۷- کریمی، ب. فرنیا، ا. سی و سه مرده، ع و احمدی، غ.ح. ۱۳۸۶٫ اثرات زمانهای مختلف آبیاری تکمیلی بر عملکرد، اجزای عملکرد و شاخص برداشت ارقام نخود دیم در شرایط استان کرمانشاه. چکیده مقالات دومین همایش ملی حبوبات ایران. دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران. ۱۴و۱۵ آذر ۱۳۸۶٫ صفحه ۱۰۴٫
۲۸- کریمی، م. ١٣٧٢ . آنالیز شاخص های رشد بر اساس واحد گرمایی . مقالات کلیدی اولین کنگره زراعت و اصلاح نباتات ایران. صفحات ٢۵٣– ٢۴٣.
۲۹- کریمی، م. و غ. رنجبر. ۱۳۶۷٫ مقایسه عملکرد و اجزای عملکرد ارقام سویا در تاریخ کاشتهای مختلف در اصفهان. مجله علوم کشاورزی ایران، جلد ۱۹٫ شماره های ۳ و ۴ صفحات ۲۹ – ۳۳ .
۳۰- کوچکی، ع و م، بنایان اول. ۱۳۷۳٫ زراعت حبوبات. چاپ سوم. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
۳۱- کوچکی، ع و م، رجبیان. ۱۳۷۷٫ مطالعه اثر تراکم بوته بر عملکرد و اجزای عملکرد ۴ رقم ماش در کشت تابستانه تحت شرایط آب و هوایی مشهد. چکیده مقالات پنجمین کنگره علوم زراعت و اصلاح نباتات ایران. کرج، مؤسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر. ۱۳-۹ شهریور ۱۳۷۷٫ صفحه ۴۲۴٫
۳۲- کوچکی، ع و م، بنائیان اول. ۱۳۶۸٫ زراعت حبوبات. انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد.
۳۳- ﻛﻮﻟﻴﻮﻧﺪ، ﻡ.۱۳۸۶٫ ﺯﺭﺍﻋﺖ ﭼﻐﻨﺪﺭﻗﻨﺪ. ﺍﻧﺘﺸﺎﺭﺍﺕ ﺑﺨﺶ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺷﻬﻴﺪ ﺑﻬﺸﺘﻲ. ۶۴۲ ﺻﻔﺤﻪ.
۳۴- ﮔﺎﺭﺩﻧﺮ، ﻑ.ﭖ.، ﺁﺭ. ﺑﺮﻧﺖ ﭘﺮﺱ ﻭ ﺭ. ﺍِﻝ. ﻣﻴﺸﻞ. ۱۳۷۷؛ ﻓﻴﺰﻳﻮﻟﻮﮊﻱ ﮔﻴﺎﻫﺎﻥ ﺯﺭﺍﻋﻲ (ﺗﺮﺟﻤﻪ؛ ﻛﻮﭼﻜﻲ، ﻉ. ﻭ ﻍ. ﺳﺮﻣﺪﻧﻴﺎ). ﺟﻬﺎﺩ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﻲ ﻣﺸﻬﺪ. ۴۰۰ ﺹ.
۳۵- گلپرور، ا. ۱۳۷۹٫ ارزیابی تعدادی از ژنوتیپهای گندم کلکسیون در دو محیط بدون تنش و تنش خشکی در تعیین صفات گزینش در دو محیط. پایاننامه کارشناسی ارشد. دانشکده کشاورزی کرج. دانشگاه تهران.
۳۶- لطیفی ، ن. و س. نواب پور، ۱۳۷۹ . واکنش شاخصهای رشد و عملکرد دو رقم لوبیای چیتی به فاصله ردیف و تراکم بوته . مجله علوم کشاورزی ایران . جلد ۳۱٫ صفحه ۳۶۲-۳۵۳
۳۷- مجنون حسینی، ن. ۱۳۷۵٫ حبوبات در ایران. انتشارات مؤسسه نشر جهاد. ۲۴۰ صفحه.
۳۸- میری، ح.ر. ۱۳۸۴٫ تنش خشکی. انتشارات نوید شیراز. ۱۷۴ صفحه.
۳۹- هاشمی دزفولی، ا. ، ع. کوچکی و م. بنائیان اول. ۱۳۷۴٫ افزایش عملکرد گیاهان زراعی (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد. ۲۸۷ صفحه.
۴۰- Afzal, M.A., M.M. Bashir, N.K. Luna, M.A. Bakr and M. Moynul Haque, 2003. Relationship between seed size, protein content and cooking time on mung bean seeds. Asian. J. Plant Sci., 2(14): 1008-1009.
41- Ahmad, R., M. Ikraam, E. Ullah and A. Mahmood, 2003. Influence of different fertilizer levels on the growth and productivity of three mungbean (Vigna radiata) cultivars. Int. J. Agri. Biol., 5(3): 335-338.
42- Akinola, J.D. 1988. Effects of sowing date on forage and seed production of varieties of cowpea . Expl. Agric. 14: 197-203.
43- Ali, M. and N. L. Meena. 1986. Performance of green gram genotype on different dates of planting in summer. Indian J. Sci. 56(9): 626-628
44- Anderson, L. R., and B. L. Vasilas. 1985. Effects of planting date on two soybean cultivars: Seasonal dry matter accumulation and seed yield. Crop Sci. 25: 999-1004
45- Baudoin, J.P. and R.Marechal. 1998. Toxonomy and evolution of the genus vigna. P: 2-12. In S.Shanmugasundara and B.T. Mclean (Eds). Mung bean, proc of the 2nd inter. Symp., AVRDC, shanhua, Taiwan.
46- Beaty, K. D., et all. 1982. Soybean response to different planting patterns and dates. Agron. J. 74: 859-882.
47- Captipon, E., M. Benjamin., M. Legaspi., and F. A. 1988. Development of mungbean varieties from AVRDC lines for the Philippines. Pp: 88-97. In shanmugasundram, S. and B. T. Mclean (eds). Mungbean proceedings of the second International symposium . Asian Vegetable Research and Development center . Bankok, Thiland.
48- De Costa, W.A., K.N. Shanmigathasan and K.D. Joseph, 1999. Physiology of yield determination of mung bean (Vigna radiata L.) under various irrigation regimes in the dry and intermediate Zones of Sri Lanka. Field Crops Res., 61: 1-12.
49-De Costa, W.A.,M., Shanmugathsan, K.N., 2002. Physiology of yield determination of soybean (Glycine nax L.) under different irrigation regimes in the sub humid zone of Sri Lanka. Field Crop Res. 75: 23-35.
50- Dhingra, K. K., and H. S. Sekhon. 1988. Agronomic management for high productivity of mungbean in different seasons, Punjab, India. P: 376-385
51- Dodwad, I.S. P.M. Salimath and S.A. Patil. 1998. Evolution of green gram collection for dry matter accumulation and its partitioning. Legume Research. 21 (3/4): 209-212.
52- Dwyer, L.M., D.M. Stewart, L. Carrigan, B.L. Ma, P. Neave, and D. Bichin. 1999; A general Thermal index for maize. Agron. J. 91: 940-946
53- Esquinas Alcazar, J.T.1993. Plant genetic resources. P: 275-345. In M.D. Hayward, n.o. bosemark and i.romagosa (Eds). Plant breeding: principles and prospects. Chapman and hall publ., London
54- Harper, F. 1983. Principles of arable crop production . Granada Pub. Lt London, Vk.
55- Holshouser, D.L., and J.P. Whittaker. 2002; Plant population and row spacing effects on early soybean production systems in the mid-Atlantic USA. Agron. J. 94: 603-611.
56- Karimi, M.M., and K.H. Siddique. 1991; Crop growth and relative growth rate of old and modern wheat cultivars. Aust. J. Agric. Res. 42: 13-20.
57- Kalubarme, M. H., R. K. Pandey. 1979. Note on the growth analysis of green gram genotypes. Indian J. Agric. Sci. 49(12): 975-980.
58- Kamara, C.S. , and W. Godfey-Sam-Aggrey. 1979. Time of planting, rainfall and soil moisture effects on cowpea in Sierraleone. Expl. Agric. 15: 315-320.
59- Kessel, C. V. and C. Hartley. 2000; Agricultural management of grain legumes: Has it led to an increase in nitrogen fixation?. Field Crops Research, 65:165-181
60- Khan, I. A., ۱۹۸۸٫ Path coefficient analysis of yield attributes in mungbean (Vigna radiate L.). Legume Res., 11: 41 – ۴۳
۶۱- Kumar, A. and B. B. Sharma. 1989. Effect of row spacing and seed rate on root growth, nodulation and yield of blackgram (Phaseulus mungo L.). Indian J. Agric. Sci. 59 (11): 728-729.
۶۲- Langer, R. H. M. and G. D. Hill. 1991 . Agricultural plants. 2nd edition , Cambridge University press.
63- Lawn, R.J., 1988. Response of four legumes to water stress in south-eastern Queensland. I. Physiological response mechanisms. Aust. J. Agric. 33: 481-496.
64- Littlejohns, G., L. Heule., R. Brinsmead, J. Holland and P. Thompson. 1998. A mungbean cultivar × population and row spacing study. Proceedings of the 8th Australian Agronomy Conference.
65- Makeen, K., G. Abrahim, A. Jan and A.K. Singh, 2007. Genetic variability and correlations studies on yield and its components in mungbean. J. Agron., 6(1): 216-218
66- Mandal, B. K., S. Rajak, B. B. Mandal and S. K. Nandy. 1990. Yield and economics as influenced by intercrops of maize (Zea mays), groundnut (Arachis hypogaea) and greengram [Vigna radiata (L.) Wilczk]. Indian J. of Agric. Sci. 60 (3): 209-211.
67- Mimbar, J. C. 1993. Influence of plant density and plant number per hill on growth and yield of mungbean. 16: 78-82.
68- Mintesinot, B., H. Verplancke and E. Van Ranst, 2002. Assessment and optimization of traditional irrigation of vertisols in northern Ethiopia: a case study at Gumselasa Microdam using Maize as an Indicator Crop. Ph.D. Thesis. Ghent University, Belgium.
69- Muchow, R. C., and D. A. C. Edwards. 1982. An analysis of the growth of mungbean at a range of plant densities in tropical Australia. Seed Production. Aust. J. Agric. Res. 33: 53-61.
70- Muchow, R. C., M. J. Robertson and B. C. Pengelly. 1993; Radiation use efficiency of soybean, mung bean and cowpea under different environmental conditions. Field Crops Research, 32: 1-16.
71-Nag B. L., Rahman M. A., Talukder M. M. R., Hossain M. H., 2005, Growth analysis and dry matter partitioning OF mungbean {Vigna radiata (L.) Wilczek} under variable seed rates. Legume Research – An International Journal Volume 28, Issue 3
72- Naidu, N. V., Grosoiah, A. Satyanarayna, and V. Raja Rajeswari. 1993. Variation in developmental and morpho-physiological traits under different envirenments and their relation to grain yield of greengram[Vigna radiata (L.) Wilczk]. Indian J. of Agric. Sci. 63 (8): 473-478.
73- Nanda, R., and A. D. Saini. 1989a. Influence of leaf area index and temperature on pod number of greengram [Vigna radiata (L.) Wilczk]. Indian J. of Agric. Sci. 59(8): 514-516
74- Nanda, R., and A. D. Saini. 1989b. Solar radiation interception, green area and dry matter production in greengram [Vigna radiata (L.) Wilczk]. Indian J. of Agric. Sci. 59 (5): 305-311.
75- Pandey, R. K., M. C. Saxena, V. B. Singh, 1978. Growth analysis of blackgram genotypes. Indian J. Agric. Sci. 48(8): 466-473.
76- Panwar, J. D. S. and G. S. Sirohi. 1987. Studies on the effect of plant population on grain yield and its components in Mungbean [Vigna radiata (L.) Wilczk]. Indian J. Plant Physiol., Vol. 30, No 4, PP. 412-414.
77- Patel, J. A., S. A. Patel.,P. P. Zaveri, and A. R. Pathak. 1989. Genetic analysis of developmental characters in green gram (Vigna radiate) . I
NDIAN j. agric. Sci. 59(1): 66-70
78- Prabhavat, S. 1988. Mung bean utilization in Thailand. P: 505-519. In S.Shanmugasandaram symps. AVRDC. Shanhua, taiwn.
79- Pollgnano, G. B., 1982. Breeding for protein percentage and seed weight in phaseolus vulgaris L. J. Agric. Sci. 99: 191-197
80- Radford, P.J. 1967; Growth analysis formula- their use and abuse. Crop Sci. 7: 171-175
81- Rhodes T.E. 1999. Integrating urban and agricultural water management in southern Morocco. In: K. Waser, Editor. Water in Cities. Vol. 45, Arid Lands Newsletter
82- Sandhu, T. S., Bhllar, H. S. Cheema, and A. S. Gill. 1979. Variability and interrelationship among grain protein, yield and yield components in mungbean. Indian J. Genet. Plant Breed. 39(3) : 480-484.
83- Singh, J., N. Mathur, S. Bohra, A. Bohra and A. Vyas, 2006. Comparative perfprmance of mungbean (Vigna radiate L.) varieties under rainfed condition in Indian Thar Desert. Am-Euras. J. Agric. & Environ. Sci., 1(1): 48-50.
84- Sinclair, T. R. 2004; Increasing yield potential of legume crops – similarities and contrasts with cereals. 4th International Crop Science Congress. Brisbane. 2004.
85- Singh, V.P, A.C. Harand. And R.P.S.Khard. 1988. Production and utilization of mung bean in India. P: 488-498. In S.Shanmugasandaram and B.T.Mclean (Eds). Mung bean. Proc of the 2nd inter. Symps. AVRDC. Bangkok. TAIWAN.
86- Singh, K. N., A. S. Bali, M. H. Shah. and B. A. Khanday. 1991. Effect of spacing and seed rate on yield of greengram [Vigna radiata (L.) Wilczk] in Kashmir Vally. Indian J. of Agric. Sci. 61 (5): 326-327.
87- Sivakumar, M.V.K., and R.H. Shaw. 1978; Method of growth analysis in field-grown soybean (Glycine max L.). Ann. Bot. 42: 213-222.
۸۸- Summer field, R.G., H.C.Wien, and F. R. Minchin. 1997. Integrated field and glass house screening for environmental sensitivity in cowpea. Expl. Agric. 12: 241-248
89- Tjkoo, J. L., C. S. Ahn, H. K. Chen, and S. shanmugasundaram. 1988. Utilization of the genetic variability from AVRDC mungbean germplasm. P:103-110. In Shanmugasundaram, S., and B. T. Mclean (eds)., Mungbean proceedings of the 2nd Int. Symp., Asian Vegetable Res. and Devel. Center., Bankok, Thailand.
90- Ticko, J.L. and N.Chanra. 1999. Mutagen induced polygenic variability in mung bean Indian. J.Genet. 59 (2): 193-201.
91- Tomar, S. S. and A. S. Tiwari. 1991. Effect of plant density on genotypes of green gram (Vigna radiate) and Black gram (Vigna mungo). Indian J. of Agric. Sci. 61(2) : 126-127
92- Townsend, C.C. 1974. Leguminales. P: 580-585. In C.C.Townsend and quest (Eds). Flora of Iraq. Vol 3. Ministry of agric of Iraq.
93- Tsai, S. L. 1982. Growth analysis of rice stubble azuki bean (Phaseolus ngularis L.). National Science council monthly. 10: 12, 967-982.
94- Yadav, S. S., and P. N. Bahi. 1988. Morpho-physiological architecture of structural and yield components in bushy and tall chickpea (Cicerarietinum L.) . p. 299-306. In Sinha, S. K., P. V. Sane, S. E. Bhargara, and P. K. Agrawal (eds).
95- Yadav, I. S., and R. P. S. Tomer. 1985. Protein content and its stability in black gram. Indian J. Agric. Sci. 55(8). 510-512
ماش با نام علمی Vigna radiata ( L .) گیاهی دیپلوئید با کروموزوم میباشد ( قوامی، ۱۳۷۶). ساوی در سال ۱۸۲۴ جنس Vigna را کشف کرد و آنرا به یک پروفسور گیاهشناس در شهر پیزا به نام دومینگوویگنا اهدا نمود. در ابتدا این جنس تعدادی اندک از گونههایی را شامل میگردید که دارای ناو خمیده و لولهی مادگی کرکدار در قسمت داخلی در زیر کلاله بودند، در حالیکه جنس Phaseolus که توسط لینه نامگذاری شده بود گونههایی را در بر میگرفت که خامه پیچیده یا خمیده داشتند و برعکس، گونههای جنس Vigna خامهی خمیده یا کم و بیش با زاویهی راست داشتند (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). جنس Vigna شامل حدود ۱۵۰ گونه است(اسکیناز،۱۹۹۳). زیر جنس Ceratotropis یک دستهی مشخص، همگن و یکنواخت با منشأ آسیایی است که با گستردگی متفاوت کشت و کار میگردند. در این میان ماش معروف ترین گونهی زراعی بوده، که به همراه ماش سیاه (Vigna mungo) مناطق زیادی از آسیا را تحت پوشش خود دارند ( اسکیناز،۱۹۹۳).
ماش یکی از حبوبات مهم در هندوستان است که در بیش از ۳ میلیون هکتار از اراضی این کشور با تولید ۴۰۰ کیلوگرم در هکتار کشت میگردد (تیکو و چانرا،۱۹۹۹). این گیاه از سومین حبوبات مهم در هند (سینگ و همکاران،۱۹۸۸) و پنجمین آن در ایران است (قوامی، ۱۳۷۶).
سطح زیر کشت ماش در دنیا حدود ۰۰۰/۳۰۰/۵ هکتار و تولید سالانهی آن ۰۰۰/۳۰۰/۲ تن است. ۴۵% تولید این گیاه در هندوستان بدست می آید. امروزه ماش در تمام نواحی هند، میانمار، پاکستان، تایلند، سریلانکا، اندونزی، چین و … کشت می شود. زراعت ماش در خاورمیانه، جزایر اقیانوس آرام، شرق آفریقا، استرالیا، آمریکا و کارائیب نیز گسترش یافته است. مهمترین کشورهای صادر کنندهی آن تایلند و استرالیا هستند، در حالی که ایالات متحده آمریکا وارد کننده بزرگ برای ماش محسوب می شود. در ایران نیز سطح زیر کشت این گیاه حدود ۳۰۰/۲۶ هکتار و تولید سالانهی آن ۶۰۰/۲۶ تن می باشد (صادقی پور، ۱۳۸۰ و کوچکی، ۱۳۷۷).
ماش طیف گستردهای از پروتئین (۵/۱۹ تا ۵/۲۸ درصد) بوده و از نظر فسفر و ویتامینهای و تیامین غنی میباشد (پراهاوات،۱۹۸۸). دانه های این گیاه به صورت کامل، لپه شده و آرد مصرف میشوند و در مقایسه با گونههای دنیای جدید (انواع لوبیاها) بسیار خوشمزهتر، قابل هضم تر و خوش طعمتر بوده و به صورت کنسرو و دانههای سبز و یا در تهیهی سوپ، چاشنی برنج و آبگوشت (مجنون حسینی، ۱۳۷۵) و به صورت آرد در تهیهی رشته و ماکارونی (قوامی، ۱۳۷۶) مورد استفاده قرار میگیرند. جوانه های سبز آن غنی از ویتامین ث بوده و در تهیهی انواع سالاد و غذا در چین و آمریکا طرفداران زیادی دارد (مجنون حسینی،۱۳۷۵).
بهطور کلی ماش در مرکز و جنوب آسیا کشت میگردد و یکی از محصولاتی است که کمترین تحقیقات و بهره وری در مورد آن صورت گرفته است عملکرد فعلی آن در حدود ۸۰۰ کیلوگرم در هکتار است که به طور معنیداری پایینتر از پتانسیل آن (۲۰۰۰ کیلوگرم در هکتار) میباشد. بنابراین بهبود عملکرد ماش هم از طریق روشهای اصلاحی و هم از طریق بهبود مدیریت محصول باید بر اساس اثرات متقابل آن با عوامل و فاکتورهای محیطی همانند تنش آب، سرما، آفات و بیماریها و … باشد ( دی کاستا و همکاران،۱۹۹۹).
در حال حاضر ظرفیت افزایش عملکرد حبوبات در مقایسه با غلات فاصلهی زیادی تا حد نهایی مطلوب خود دارد. قرار گرفتن این گیاهان در زراعت دیم و وجود شرایط متغیر محیطی سبب شده است که همواره عملکرد آنها ناچیز و ناپایدار باشد. در حال حاضر نیز، قسمت اعظم تولید این گیاهان در مناطق دیم صورت میگیرد و عملکرد بالقوهی پایین ارقام کنونی، بکارگیری محدود نهادههای کشاورزی، اتخاذ روشهای نامناسب تولید و وقوع تنشهای زیستی و غیرزیستی طی فصل رشد از عوامل مهم کاهش تولید و نوسانات عملکرد این گیاهان محسوب میشود (باقری،۱۳۷۷).
از تنشهای زیستی که عملکرد حبوبات را تحت تأثیر قرار میدهند میتوان بیماریهای قارچی، باکتریایی، نماتدها، آفات و علفهای هرز را نام برد. تنشهای حرارتی، خشکی، شوری، شرایط غرقابی و کمبود عناصر معدنی بویژه آهن و فسفر، مهمترین تنشهای غیر زیستی برای حبوبات به شمار میروند که همه ساله در اکثر مناطق کشت خسارتهای جبران ناپذیری را به این محصولات وارد میکنند (باقری،۱۳۷۷).
افزایش روز افزون نیاز جهانی برای منابع آبی و غذایی حاکی از آن است که باید با بکارگیری روش های خاص در کشاورزی از هدررفت آب جلوگیری نمود (میری، ۱۳۸۴). افزودن نهاده هایی به خاک ممکن است بهره وری از زمین را افزایش دهد، اما این عمل در مورد آب تغییری ایجاد نمی کند. استفادهی بهینه از آب و نهاده های زراعی می تواند افزایش بهرهوری از آن را در پی داشته باشد (مینت سینات و همکاران، ۲۰۰۲ ).
قسمت اعظم ماش در کشورهای در حال توسعه یعنی مناطقی که کم و بیش با تنش خشکی مواجهند تولید می شود. تولید قابل اطمینان در اکثر این مناطق وابسته به حداقل آبیاری است. با این وجود منابع آبی محدودند (رودز،۱۹۹۹).
انتخاب تاریخ کاشت مناسب، جهت دستیابی به بیشترین عملکرد دانه، در ماش از عوامل بسیار مهم است. در کشت زودهنگام، ماش ممکن است پس از جوانه زنی و رشد، به سرمای اوایل فصل برخورد کند و این مسأله علاوه بر احتمال خطر سرمازدگی با کاهش عملکرد همراه باشد. از طرف دیگر کشت دیرهنگام نیز به فصل گرما برخورد نموده و در نتیجه تداخل گل دهی با اوج درجه حرارت منطقه، افت شدید عملکرد را در بر خواهد داشت. لذا تعیین بهترین تاریخ کاشت برای ژنوتیپ های مختلف و بررسی اثر متقابل آنها جهت دستیابی به حداکثر عملکرد دانه از اهمیت فراوانی برخوردار است. ماش در منطقهی ورامین به خوبی پس از برداشت گندم و جو قابل کشت بوده که با توجه به دورهی رشد کوتاه، فرصت کافی برای تهیهی زمین جهت کشت گیاه بعدی نیز فراهم می باشد. در حال حاضر این ارقام به صورت تجربی در منطقه ورامین کشت می شوند که ممکن است به دلایل ذکر شده، عملکرد کاهش یابد.
در این تحقیق سعی می شود تا به صورت علمی و با اندازه گیری صفات مختلف مرتبط با عملکرد نهایی محصول و تاثیر تاریخهای کشت متفاوت بر عملکرد و اجزای عملکرد دانه و نیز خصوصیات کیفی دانه ماش، ترکیب بهترین و مناسب ترین ارقام و تاریخ کاشت برای ماش و اثر متقابل تیمار(رقم و زمان کاشت) جهت افزایش حداکثر عملکرد دانه به کشاوزران منطقه ورامین معرفی شود. همچنین این طرح می تواند موجب گسترش کشاورزی پایدار در منطقه ورامین شود. منظور از کشاورزی پایدار حذف نهاده ها (سم و کود) نمی باشد. بلکه منظور استفاده بهینه از این عوامل جهت کشاورزی مدرن و دقیق و تلفیق آن با کشاورزی سنتی می باشد. بطوریکه در طی چندین سال متوالی، شاهد یکنواختی در برداشت محصول باشیم. بر این اساس اهداف ذیل در این مطالعه دنبال گردید:
۱- تعیین بهترین و مناسب ترین تاریخ کاشت ماش در منطقه ورامین به منظور افزایش عملکرد دانه
۲- تعیین بهترین رقم از نظر عملکرد دانه و خصوصیات کیفی ماش
۳- بررسی واکنش اجزای عملکرد به نوسانات درجه حرارت با تغییر تاریخ های کاشت
۴- تعیین ترکیب بهترین رقم و مناسب ترین تاریخ کاشت برای ارقام ماش در منطقه ورامین
۵- بررسی روند تغییرات شاخصهای رشد گیاه ماش تحت تاثیر تاریخهای مختلف کاشت
حبوبات با داشتن بیش از ۲۰ درصد پروتئین ، نقش مهمی در تأمین پروتئین مورد نیاز انسان، بخصوص در کشورهایی که تولیدات دامی و محصولات کشاورزی آنها کم است، دارند. این محصولات در تغذیهی انسان می توانند به عنوان یک مکمل غذایی با ارزش و مناسب برای غلات محسوب شوند.
میزان پروتئین در غذاهای حیوانی معمولاً کمتر از میزان پروتئین در منابع گیاه است، ولی پروتئینهای موجود در غذاهای حیوانی به علت داشتن تعداد و مقدار بیشتر اسیدهای آمینه، با ارزشتر از پروتئین های گیاهی میباشند (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
با ترکیب پروتئین های گیاهی و حیوانی میتوان کمبود اسیدهای آمینه را برطرف کرد. بنابراین در مواردی که پروتئین غلات و حبوبات با هم مصرف شوند توازن اسیدهای آمینه و مخلوط پروتئین از نظر کیفیت بهتر از حالتی است که هر کدام به تنهایی مصرف شوند (کوچکی، ۱۳۶۸).
حبوبات در حاصلخیزی خاک مؤثر بوده و علاوه بر عدم نیاز چندان به ازت، هر ساله مقادیری ازت به خاک میافزایند. این گیاهان به دلیل کوتاهی فصل رشد و لطافت بقایای گیاهی بر جای گذاشته، گیاهان خوبی برای قرار گرفتن قبل از محصولات پاییزه و پس از محصولات وجینی و دیررس هستند (باقری و همکاران، ۱۳۷۶).
ماش در انگلیس با نام Green gram، Mung bean و یا Golden gram خوانده میشود. نام علمی قدیمی آنPhaseolus aureus بوده است (کوچکی، ۱۳۶۸). ماش زراعی از راستهی نیامداران، تیرهی بقولات، زیرتیرهی پروانه آساها، قبیلهی Phaseolus، جنس Vigna و گونهی Radiata میباشد. جنس Phaseolus که توسط لینه معرفی گردیده بود در آن زمان بسیار بزرگ و ناهمگن بود و شامل گونههایی میگردید که خامهی پیچ خورده یا انحنادار داشتند و این مهم آن را از جنسهای Dolikhus و Vigna که دارای خامهی زاویهدار (کمی یا بیشتر از۹۰ درجه) میباشند تفکیک می ساخت. گیاه شناسان بعدی این تصور را نادرست انگاشته و بعضی از گونهها را به جنسهای موجود دیگر و یا جنسهای تازه شناسائی شده انتقال دادند (باندین و مارشال ،۱۹۹۸).
گام مهم در راه طبقهبندی منطقی و واقعی تر جنس مخلوط Phaseolus-Vigna توسط ویلزک برداشته شد که ماش را به جنس Vigna منتقل کرد. بنا به تصور او جنس Vigna دارای دو مشخصهی برجسته است، اولاً گوشوارکها درست در زیر محل خروج برگ و یا شاخهها قرار دارند، ثانیاً خامهی منقار مانند در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است (باندین و مارشال،۱۹۹۸).
جنس Vigna شامل حدود ۱۵۰ گونه بوده که به هفت زیر جنس با نامهای Vigna، Ceratotropis، Lasiospron،Plectotropis، Sigmoidotropia، Haydonis و Macrorhynchus تقسیم میشوند. اگر چه گیاهان واقع در گروههای مختلف مخصوصاً گروههای کرانهای متفاوت به نظر میآیند، ولی پیوستگی مشخص بین گونههای این گروهها وجود دارد و آن بخاطر وجود فرمهای واسطه میباشد.
زیر جنس سراتوتروپیس یک دستهی مشخص، همگن و یکنواخت با منشأ آسیایی است که تمام خصوصیات بارز و مشخصهی جنس ویگنا در آن به طرز مشهودی تظاهر یافته است (باندین و مارشال، ۱۹۹۸). این خصوصیات مهم به قرار زیر میباشد:
۱- گوشوارکها درست در زیر محل خروج برگ و ساقه قرار دارند. ۲- میانگره در روی محور گل آذین بسیار متراکم میباشد. ۳- خامه در طرف دیگر کلاله امتداد یافته است. ۴- دانهی گرده سه سوراخه بوده و دارای سطح مشبک و غدهای میباشد (قوامی، ۱۳۷۶).
این زیر جنس شامل ۱۶ یا ۱۷ گونه بوده که عمدتاً آسیایی میباشند و از آنها شش گونهی Aconitifolia،Angularis، Mungo، Radiata، Trilobata و Umbellata در مناطق مختلف قارهی آسیا با گستردگی متفاوت کشت و کار میگردند. آنها توسط خصوصیات مختلفی نظیر تعداد و چگونگی فرورفتگی برگچهها، شکل گوشوارکها، نحوهی جوانهزنی، کرکدار بودن یا بی کرک بودن گیاه و غلافهای آن و نهایتاً چگونگی چشم دانه از یکدیگر به راحتی قابل تمایز می باشند (قوامی، ۱۳۷۶). در این میان ماش معروفترین گونهی زراعی است که به همراه ماش سیاه مناطق زیادی از آسیا را تحت پوشش دارند.
منشا و پراکندگی برخی از گونههای زراعی مختلف چندان معلوم نیست، اما عموماً قضاوتها و استنباطها بر مبنای گونهها و فرمهای وحشی به عنوان جد احتمالی این گونه ها استوار میباشد. از این نقطه نظر Vigna sublobataو Vigna trilobata مهم به نظر میرسند (قوامی، ۱۳۷۶).
فرمهای وحشی ماش سبز در سطح وسیعی از مناطق گرمسیر جنوب، جنوب شرقی و شرق آسیا و شمال استرالیا پراکنده شدهاند (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
این احتمال که Vigna sublobata جد نهایی هر دو گونهی Vigna radiata و Vigna mungo باشد بسیار قوی بوده و توسط آزمایشات بسیار از جمله بررسی الگوهای الکتروفورتیکی پروتئین دانه، چند شکلی طول قطعات برشی و قطعات تکثیر یافتهی تصادفی، مورد تأیید قرار گرفته است (قوامی، ۱۳۷۶).
گونه Vigna sublobata بسیار شبیه به Vigna radiata بوده، به طوریکه برخی از متخصصین ردهبندی ترجیح میدهند آنرا Vigna radiata وارتیهی Sublobata نامیده و نوع زراعی آن را Vigna radiata بنامند.
علاوه بر وجود شواهد تاریخی مانند فسیلها و دست نوشتههایی دال بر زراعی شدن ماش در هند، مطالعات بعدی بر روی نمونههای زندهای که جدیداً یافت شدهاند، حاکی از آن است که این گونه در منطقهی وسیعی از قارهی هند تمرکز یافته و از آنجا به طرف غرب در مناطق ساحلی شرق آفریقا و ماداگاسکار توسعهیافته است.
مارشال و همکاران متذکر شدهاند که پراکندگی ماش بیشتر به قسمت شرقی مناطق گرمسیر آسیا محدود بوده و از هندوستان به اندونزی و جنوب چین پراکنده گردیده است. به اعتقاد واویلوف و گیاه شناسان جدید، ماش سبز از هندوستان و آسیای مرکزی منشأ یافته و هندوستان به احتمال قوی اولین منطقهی زراعی شدن ماش سبز بوده و دارای تنوع خیلی زیادی از فرمهای زراعی، وحشی و نوع هرز این گیاه است (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
ماش زراعی گیاهی است یکساله، بوتهای یا نیمه رونده به ارتفاع ۱۵-۹۰ سانتیمتر و حتی بیشتر که دارای ریشههای مستقیم با گرههای درشت و شاخههای زیاد میباشد. این شاخهها مخصوصاً در قسمت بالایی دارای موهای زیاد، خاردار، خمیده و یا باز میباشند. شاخهی مرکزی بوته تقریباً ایستاده، ولی شاخههای جانبی نیمه ایستاده هستند. برگها مرکب و متشکل از سه برگچهی بزرگ به رنگ سبز روشن یا تیره بوده که تخممرغی و یا لوزی تخممرغی میباشند. برگها دارای دمبرگ طویل بوده به قسمی که دمبرگ برگهای پایینی ۱۵-۸ و گاهی ۲۰ سانتیمتر طول دارد. طول دمبرگهای برگچههای جانبی در حدود ۶-۳ میلی متر و طول دمبرگ برگچهی اصلی حدود ۳۰ میلی متر میباشد. گوشوارکها دوکی- تخممرغی بوده و حدود ۱۰ تا ۱۵ سانتیمتر طول دارند و درست از زیر برگها و شاخهها خارج میشوند (مجنون حسینی ،۱۳۷۵ و تانسند،۱۹۷۴).
گلهای ماش کوچک و به رنگ زرد متمایل به سبز یا لیمویی بوده و به صورت خوشههای متراکم و جانبی بر روی دمگلی بلندتر قرار دارند.
هر خوشه شامل ۲۰-۱۰ گل است که تنها ۸-۵ عدد از آنها باز میشود (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
کاسهی گل از ۵ کاسبرگ طویل تشکیل شده که کم و بیش به گلبرگها چسبیده اند. طول کاسبرگ ۴-۳ میلیمتر بوده که در قسمت ابتدایی بهم چسبیده بوده و در قسمت بالا ۵ دندانه را تشکیل میدهند. اگر در هنگام گرده افشانی آب و هوا بارانی باشد تشکیل دانه ها تحت تأثیر قرار گرفته و دانه کمتری تولید خواهد شد. نحوهی جوانه زنی ماش از نوع اپیجیل (بالای زمینی) است (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
غلافهای ماش باریک و استوانهای به اندازهی ۴ تا ۱۰ در ۵/۰ سانتیمتر میباشند که در بالا باریک و در پایین پهن میشود (تانسند،۱۹۷۴).
رنگ غلافها در حالت نارس سبز روشن تا تیره و پس از رسیدن به رنگ قهوهای متمایل به سبز یا خاکستری و کرم در میآیند (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). معمولاً روی غلافها موهای ستوز برگشته و یا نیمه باز به رنگ قهوهای و به طول ۱ میلیمتر دیده میشوند. دانهها به رنگ زرد متمایل به سبز تا زیتونی، سبز تیره و حتی سیاه، استوانهای و اندازهی آنها حدوداً ۴×۳ میلیمتر میباشد (تانسند،۱۹۷۴). سطح خارجی بذرها به صورت کدر و براق دیده میشود (خیال پرست، ۱۳۷۰). بذور رسیدهی ماش در حدود ۴ ماه پس از کاشت برداشت میشوند (مجنون حسینی،۱۳۷۵) و وزن هزار دانهی آن بین ۳۰ تا ۴۰ گرم میباشد (خیالپرست، ۱۳۷۰).
ماش در محدودهی وسیعی از عرض جغرافیایی (از خط استوا تا ۴۰ درجه عرض شمالی یا جنوبی) و در مناطقی کشت میگردد که متوسط درجه حرارت شبانه روز در طول دورهی رشد گرمتر از ۲۰ درجهی سانتیگراد باشد (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
این گیاه با آب و هوای گرم سازگار بوده و نیاز حرارتی بالایی دارد (خیالپرست،۱۳۷۰). مجموع حرارت مؤثر برای رشد و نمو ارقام دیررس ۲۴۰۰-۲۳۰۰، در ارقام متوسط رس حدود ۲۰۰۰-۱۸۰۰ و در ارقام زودرس ۱۸۰۰-۱۶۰۰ درجهی سانتی گراد میباشد (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). دمای مناسب برای رشد و نمو ماش ۳۰-۲۵ درجهی سانتیگراد است و به آسانی تا ۴۵ درجهی سانتیگراد را تحمل میکند. حداقل دما برای جوانهزدن ماش ۸ درجهی سانتیگراد بوده و چنانچه درجه حرارت از ۱۳-۱۲ درجهی سانتیگراد کمتر باشد رشد خوبی نکرده و رشد آن تا مساعدتر شدن دما به تعویق خواهد افتاد (خیال پرست،۱۳۷۰).
ماش جزء گیاهان روز کوتاه بوده و روزهای بیش از ۱۴ ساعت برای رشد این گیاه مناسب نیست. به طور کلی اگر روزها بلند باشند، نمو آن به تعویق خواهد افتاد. البته عدهی معدودی از ارقام ماش به طول مدت روشنایی واکنش نشان نمیدهند (مجنون حسینی، ۱۳۷۵). ماش در مناطق بارانی و خشک کشت میشود لیکن مناسب مناطق مرطوب و گرمسیر نمیباشد و بارندگی شدید هنگام گل دادن برای آن بسیار مضر است. حتی بادهای مرطوب مانع لقاح گلها در ماش می گردند. ماش در مناطق خشک، نیمه خشک، نیمهگرمسیر و گرمسیر فقط تحت شرایط آبیاری محصول خوبی را تولید میکند. در مناطق مرطوب و گرمسیر هندوستان ماش هم در فصل مرطوب و هم در فصل خشک کشت میگردد. در فصل مرطوب به آبیاری احتیاجی نداشته و در فصل خشک تا ۵ بار آبیاری میگردد (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
ماش در خاکهای مختلف قادر به رشد بوده و در خاکهای سبک و غنی از موادآلی یا اراضی لومی زهکشدار و شنی لومی محصول خوبی میدهد. اما در خاکهای مرطوب سرد و رسی و خاکهای آهکی موفقیت چندانی ندارد، به طوریکه در خاکهای آهکی قلیایی دچار کلروز (زردی) میشود. بهترین PH خاک برای کشت ماش بین ۶- ۵/۵ بوده و در نواحی رسوبی واکنش اسیدیتهی خاک جهت کشت ماش نبایستی بیش از ۵/۵ باشد (مجنون حسینی، ۱۳۷۵).
ماش سبز در هندوستان عمدتاً به صورت دیم کشت می شود. میزان آب قابل استفاده با توجه به دورهی رشد محصول ۴۰۰-۳۰۰ میلیمتر می باشد. حداقل آب مصرفی روزانه ۳ میلیمتر بوده و با توجه به فصل رشد می تواند به بیش از ۵/۴ میلیمتر در روز نیز برسد. دورهی بحرانی تأمین آب، مراحل گلدهی و رشد غلاف ها می باشد. یک یا دو آبیاری سبک در مراحل بحرانی جهت افزایش عملکرد توصیه شده است. در عین حال بایستی در این مراحل از غرقاب شدن خاک جلوگیری نمود چون موجب ۶۰ تا ۷۲ درصد کاهش عملکرد می گردد. مشاهده شده که هم زیادی آب و هم تنش رطوبتی در مراحل گلدهی و رشد غلاف ها باعث کم شدن تعداد غلاف ها و وزن دانه ها شده که منجر به کاهش عملکرد می شود (سرلک، ۱۳۸۶).
یک تن ماش حدود kg 40 نیتروژن، kg 4-3 فسفر، kg 12-10 پتاس، kg 5/1-1 کلسیم و kg 2-5/1 گوگرد و منیزیم از خاک جذب میکند. به منظور ثبات در عملکرد لازم است این مواد مجدداً به خاک اضافه شوند.مصرف kg/ha 15-10 نیتروژن به عنوان شروع کننده (استارتر) جهت رشد اولیهی گیاه کافی است. با توجه به آزمایش خاک و مدیریت زراعی کاربرد kg/ha 50-30 فسفر موجب بروز واکنشی مطلوب از سوی گیاه می شود. افزایش عملکرد ناشی از مصرف فسفر مربوط به افزایش تعداد غلاف در گیاه، تعداد دانه در غلاف و وزن دانه ها است. فسفر موجب افزایش گرهک های ریشه می گردد (سرلک، ۱۳۸۶).
در کشورهای گرمسیری ماش سبز به منظور استحصال دانه، با دست برداشت می شود. بلوغ فیزیولوژیک با ریزش یکنواخت برگها مشخص می گردد. غلاف ها با دست چیده شده، در مقابل آفتاب خشک گردیده و سپس خرمنکوبی می شوند. در کشورهای پیشرفته ای مثل آمریکا و استرالیا برداشت با کمباین انجام می گیرد. جهت انبار نمودن، رطوبت دانه ها نباید بیشتر از ۱۳-۱۲% باشد. تحت مدیریت ضعیف عملکرد حدود kg/ha 500-300 بوده ولی با بهبود عملیات زراعی، عملکرد به kg/ha 1000-600 می رسد. برخی ارقام جدید ماش پتانسیل عملکرد ton/ha 2 را نیز دارند (سرلک، ۱۳۸۶).
مهم ترین آفات ماش سبز، غلاف خوارها، شته ها و مگس های سفید هستند. غلاف خوارها از برگ ها و ساقه ها تغذیه نموده و غلاف های سبز را نیز سوراخ می کنند. سمپاشی با اندوسولفان، مالاتیون و یا کارباریل در کنترل این لارو ها مؤثر است. شته ها و مگس های سفید را نیز می توان با دیمتوات، مالاتیون و یا اندوسولفان کنترل نمود. لکه برگی سرکوسپورا، سیاهک آنتراکنوز، زنگ و موزائیک زرد مهم ترین بیماری های این گیاه محسوب می شوند. دو مرحله سمپاشی به وسیلهی باویستین در ۳۰ و ۴۵ روز پس از کاشت در کنترل لکه برگی مؤثر است. ضد عفونی بذر با کاپتان یا تیرام خطر بیماری آنتراکنوز را کاهش می دهد. سمپاشی گیاه با تیرام، زینب و یا ترکیبات مسی در فواصل دو هفته ای شیوع آلودگی را ک
دانلود کمک پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوع اثرات تاریخهای مختلف کاشت بر روی عملکرد و اجزاء عملکرد ارقام ماش و لاینهای امید بخش در منطقه ورامین
ماش با نام علمی ( Vigna radiata ) . گیاهی دیپلوئید با کروموزوم میباشد . ساوی در سال 1824 جنس Vigna را کشف کرد و آنرا به یک پروفسور گیاهشناس در شهر پیزا به نام دومینگوویگنا اهدا نمود. در ابتدا این جنس تعدادی اندک از گونههایی را شامل میگردید که دارای ناو خمیده و لولهی مادگی کرکدار در قسمت داخلی در زیر کلاله بودند، در حالیکه جنس Phaseolus که توسط لینه نامگذاری شده بود گونههایی را در بر میگرفت که خامه پیچیده یا خمیده داشتند و برعکس، گونههای جنس Vigna خامهی خمیده یا کم و بیش با زاویهی راست داشتند . جنس Vigna شامل حدود 150 گونه است. زیر جنس Ceratotropis یک دستهی مشخص، همگن و یکنواخت با منشأ آسیایی است که با گستردگی متفاوت کشت و کار میگردند. در این میان ماش معروف ترین گونهی زراعی بوده، که به همراه ماش سیاه (Vigna mungo) مناطق زیادی از آسیا را تحت پوشش خود دارند .
ماش یکی از حبوبات مهم در هندوستان است که در بیش از 3 میلیون هکتار از اراضی این کشور با تولید 400 کیلوگرم در هکتار کشت میگردد. این گیاه از سومین حبوبات مهم در هند و پنجمین آن در ایران است .
عناوین مورد بررسی در این پایان نامه 115 صفحه ای عبارتند از :
فصل اول : کلیات
فصل دوم : بررسی منابع
فصل سوم : مواد روشها
فصل چهارم : نتایج و بحث
فصل پنجم : نتیجه گیری و پیشنهادات
آمادهسازی زمین برای پنبه
زمان کاشت بذر پنبه
عمق کاشت بذر و فاصله بوتهها در پنبه
آمادهکردن بذر پنبه
کرکگیری
ضدعفونی کردن بذر پنبه
روشهای کاشت بذر پنبه
مقدار بذر پنبه