از سوی دیگر، بشر با استفاده نسبتاً کامل از امکانات موجود، امروزه برای افزایش تولیدات کشاورزی با محدودیت منابع روبرو میباشد. بنابراین رشد سریع جمعیت و محدودیت منابع، نسل بشر را با خطر گرسنگی و کمبود امکانات بهداشتی مواجه نموده است. از طرفی، فناوریهای سنتی و بومی کشاورزی به مرز محدودیتهای خود نزدیک شدهاند و انسان نیازمند بکارگیری فناوریهایی است که از پتانسیل بیشتری برخوردار باشند.
در چنین شرایطی، فناوریهایی مورد نیاز هستند که قابلیت تولید گیاهان، دامها و بطور کلی موجوداتی با ویژگیهای برتر را داشته باشند، گیاهانی با قابلیت تحمل به تنشهای زیستی و بطور اخص شوری و خشکی تولید کنند، دامها را به شیوهای دقیق و کیفی در مقابل بیماریهای مهلک ایمن نمایند و در نهایت امنیت غذایی و به تبع آن امنیت اقتصادی و اجتماعی را به ارمغان آورند. نمونه بارز چنین فناوریهایی، "فناوری زیستی (بیوتکنولوژی)" است که قابلیت بهبود ژنتیک گیاهان زراعی و باغی، دام، آبزیان و بطور کلی سازوارهها (ارگانیزمها) و ریزسازوارهها (میکروارگانیزمها) را داراست.
دستاوردها و تحولات گسترده علمی و تکنولوژیک جهان که در نیمه دوم قرن بیستم (از اواسط دهه 1970 میلادی) به خصوص در حوزه علوم و فناوریزیستی به وقوع پیوست، نویدبخش توانمندیهای جدیدی در این عرصه بود و امروزه امیدهای فراوانی را در دل دولتمردان کشورهای جهان ایجاد کرده است. بیوتکنولوژی و فناوری ژن با ارایه مسیرهای راهبردی، این امید را بهوجود آوردهاند که میتوان جهان را از کابوس فقر و گرسنگی رها ساخت و امنیت غذایی و بهداشتی را برای جهانیان به ارمغان آورد. بنابراین بشر امروزه با بهرهگیری از دانش ژنتیک، به قابلیتهای شگفتانگیز طبیعت و موجودات زنده پی برده و بر آن است تا از همین قابلیتهای ذاتی برای رفع معضلات زیستی استفاده کند.
بر اساس پیشبینیهای بسیاری از متخصصین و صاحبنظران از جمله انجمن بینالمللی علم و توسعه، جمعیت جهان در سال 2050 به 11 میلیارد نفر خواهد رسید و میزان تولیدات غذایی باید در آن زمان به سه برابر مقدار کنونی افزایش یابد که بدون فناوری زیستی میسر نخواهد بود. بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک میتواند در جهت بهرهوری بیشتر از منابع زیستی، حفظ محیطزیست و در نتیجه توسعه پایدار مؤثر واقع شود.
ابعاد اقتصادی بیوتکنولوژی در حوزه کشاورزی
حوزه¬های مختلف بیوتکنولوژی گیاهی نوین
الف) مهندسی ژنتیک و دیانآی نوترکیب
به طور کلی دامنه مطالعات و کاربردهای مهندسی ژنتیک شامل موارد زیر میباشد:
گیاهان تراریخته (Transgenic Plants) و اهمیت اقتصادی آنها:
مثالهایی از کاهش خسارات آفات
زمینههای مختلف کاربرد گیاهان تراریخته:
2- مبارزه با علفهای هرز
4- تحمل نسبت به تنشهای محیطی
5- تولید مواد دارویی از گیاهان
6- تولید آنزیمها و فرآوردههای صنعتی
7- کاهش نیاز گیاهان به کودهای شیمیایی
ب) کاربرد نشانگرهای مولکولی (پروتئین و دی.ان.آ)
ج) کشت سلولها و بافتهای گیاهی
برخی کاربردهای کشت بافت گیاهی
از ایجاد رقمهای جدید تجاری توسط تنوع سوماکلونال میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
4- دورگگیری سوماتیکی و امتزاج پروتوپلاست
5- تولید متابولیتهای ثانویه (Secondary metabolites)
مآخذ
شامل 36 صفحه فایل word
جزوه ای کامل و مفید با رعایت سرفصل های درس فیزیولوژی گیاهی 2 است که برای استفاده دانشجویان زیست شناسی و برخی رشته های کشاورزی توصیه می شود. در این جزوه به طور کامل با متنی روان و قابل فهم با فاز نوری و تاریکی فتوسنتز آشنا می شوید. در ادامه صدور و ذخیره محصولات فتوسنتزی و انتقال در آوند آبکشی نیز خواهد آمد. فصل آخر این جزوه که هنوز کامل نشده است اختصاص به تنفس سلولی دارد
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 85 صفحه
چکیده :
آشنائی با فضای سبز و گونه های گیاهی
اهمیت فضای سبز در زندگی شهری در این تحقیق آماده مورد بررسی قرار گرفته و انواع گونه های گیاهی مناسب در طراحی فضای سبز مورد مطالعه قرار گرفته است.
اگر فضای مورد نظر سبز باشد در حالت دو بعدی به ((سطح سبز )) معروف است ودرصورتیکه سه بعدی باشد به عنوان ((فضای سبز )) دسته بندی می گردد .سطوح سبز زمینهای هستند که دارای پوشش های گیاهی کوتاه نظیر چمن و گیاهان پوشش هستند و معمولا بازده اکولوژیکی آنها ناچیز است . فضاهای سبز زمینهایی هستند که با پوششهای گیاهی بلند نسبتا بلند مثل انواع درختان پوشیده شده اند ...
برای دست یافتن به توصیف دقیقی درباره فضای سبز باید ابتدا به تبیین مفهوم بپردازیم .
فضا می تواند آنقدر تاریک و وسیع بنظر برسد که احساس وجود بعد سوم را در ما از بین ببرد و یا چنان به چیزهایی داخل خود کیفیت دهد که آنرا سه بعدی بنامیم .نمونه یک فضای دو بعدی ((صفحه )) و نمونه یک فضای سه بعدی یک ((جعبه)) است .اشیاء داخل دارای کیفیت خاصی هستند به عبارتی قابل درک هستند .
اگر فضای مورد نظر سبز باشد در حالت دو بعدی به ((سطح سبز )) معروف است ودرصورتیکه سه بعدی باشد به عنوان ((فضای سبز )) دسته بندی می گردد .سطوح سبز زمینهای هستند که دارای پوشش های گیاهی کوتاه نظیر چمن و گیاهان پوشش هستند و معمولا بازده اکولوژیکی آنها ناچیز است .
فضاهای سبز زمینهایی هستند که با پوششهای گیاهی بلند نسبتا بلند مثل انواع درختان پوشیده شده اند .
جنگلها و باغات از این نوعند این فضاها توسط درختان دارای بعد و حجم شده و دارای بازده اکولوژیکی بسیار بالایی هستند .از این نظر به سطوح سبز ((فضای منفی )) و به فضاهای سبز ((فضاهای مثبت )) گفته می شود .
بررسی اثر بقایای گیاهی کلزا، خاک ورزی و مقدار کود نیتروژن برکشت دوم پنبه
در استان گلستان
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word(قابل ویرایش و آماده پرینت) + به همراه نسخه PDF
تعداد صفحه:111
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.Sc.)
در رشته زراعت
فهرست مطالب :
مقدمه............................................................................. 1
1-3- آللوپاتی................................................. 11
فصل دوم
بررسی منابع.............................................................. 19
2-1- کشت دوم پنبه پس از کلزا................................................... 19
2-2 – مراحل نمو پنبه.............................................................23
2-3- مدیریت بقایای گیاهی در کشت دوم پنبه...................................... 24
2-3-1- نقش بقایای گیاهی بر مواد آلی خاک................................... 29
2-3-2- اثر شخم بر بقایا در کشت دوم پنبه................................. 31
2-3-3- اثر آللوپاتیک بقایای گیاهی بر کشت دوم پنبه پس از کلزا..................... 32
2-4-1- نقش نیتروژن درگیاه................................................... 32
2-4-2- تاثیر بیش بود و کمبود نیتروژن در پنبه............................. 34
2-4-3- نقش آب در کارائی نیتروژن در پنبه............................................ 36
2-4-4- مصرف کود نیتروژن در پنبه.................................... 36
فصل سوم
مواد و روشها................................ 40
3-1- محل و موقعیت اجرای طرح.......................................... 40
3-3- مراحل اجرا................................... 41
فصل چهارم
نتایج............................................................... 50
4-1- تاثیر بقایای کلزا،عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر استقرار پنبه........50
4-2- تاثیر بقایای کلزا، عملیات خاک ورزی و کود نیتروژنه بر رشد رویشی پنبه..............53
و وزن تک غوزه و عملکرد کل
بحث................................................................................76
نتیجه گیری کلی.............................................................................85
پیشنهادات................................................................. 86
منابع مورد استفاده...................................................................... 87
چکیده :
انسان برای تامین غذا و افزایش تولید ابتدا سطح زیر کشت را گسترش داد که این عمل با اختراع ماشین آلات کشاورزی همراه بود. مرحله بعدی با افزایش تولید در واحد سطح از طریق بکارگیری ارقام اصلاح شده پر محصول، مبارزه با آفات و بیماری های گیاهی، استفاده از کودهای شیمیایی و انرژی های فسیلی همراه بود. سپس کاهش ضایعات پس از تولید و استفاده از صنایع تبدیلی و غذایی مد نظر واقع شد. اکنون علاوه بر افزایش تولید ثبات آن نیز مطرح است. لذا به نظر می رسد که باید سیستم های مختلف زراعی و پتانسیل تولید آن مورد بررسی قرار گیرد (16).
توسعه وگسترش بهره وری از سیستم های کشاورزی متراکم طی ده های اخیر با توجه به نیاز روز افزون جوامع بشری به منابع غذایی و پوشاک به نحوه چشمگیری افزایش یافته است. نیاز به تامین غذای بشر در برخی موارد به حدی جدی است که حتی برخی از کشور های در حال توسعه نیز که از تکنولوژی مورد لزوم اجرای این چنین سیستم تولید نیز برخوردار نیستند، مجبور به ورود تکنولوژی ناسازگار با عوامل بومی و ذاتی تولید خود جهت دست یابی به منابع تغذیه ای بیشتر شده اند. اجرای چنین سیستم هایی که بیشتر به سمت تک کشتی گرایش دارند، به شدت موجب ساده شدن اکوسیستم های زراعی شده که نتیجه این امر عدم ثبات بیش از پیش این گونه کشت ها می باشد. ثبات تولید در چنین سیستم هایی که در کشت های مداوم دیده می شوند، مستلزم شخم زدن های مکرر، آبیاری مداوم به جهت کاهش نفوذ پذیری خاک و کاهش ظرفیت نگهداری آب، برنامه های فشرده کوددهی و تغذیه مصنوعی به دلیل عدم حاصلخیزی ذاتی خاک به خاطر حذف زنجیره ریزه خواری و غیره در این گونه سیستم های تولید می باشد. این در حالی است که در برخی موارد کشت های متوالی هر ساله مقادیر قابل توجهی از بقایا را پس از هر برداشت بر سطح مزرعه باقی می گذارند که به دلیل عدم فرصت زمانی کافی جهت تجزیه آنها یا به دلیل نبود شرایط مطلوب تجزیه و یا کافی نبودن جمعیت میکروبی، تجزیه بیشتر این بقایا دچار اختلال گردیده و عملا دست نخورده باقی می مانند. مقادیر بالای بقایا در خاک به طرق فیزیکی یا شیمیایی و بیولوژیکی روی سبز شدن و رشد گیاه بعدی تاثیر می گذارند. در شرایط تجمع زیاد بقایا، بذر، ممکن است با خاک تماس بر قرارنکند و یا به علت دماهای پائین تر بستر بذر، جوانه زنی به تاخیر افتاده، عوامل بیماریزای خاکزی توسعه بیشتری پیداکنند و یا تجزیه بقایا منجر به تولید مواد سمی در محیط بستر کشت گردد که مجموعه این تاثیرات می تواند بر جوانه زنی، سبز شدن بذور و رشد و نمو بوته ها تاثیر سوء بگذارند (58،72،77،78،98،115،118،120،125،140،147). در این سیستم ها اهمیت زنجیره غذایی ریزه خواری (تجزیه گنندگان) به شدت کاهش یافته و مراحل حیاتی چرخه های مختلف غذایی تقریبا از بین می روند. تعادل، سرعت و سیر مواد غذایی که از خصوصیات بارز اکوسیستم های طبیعی است بوسیله مواد غذایی ورودی از خارج سیستم جایگزین می شوند و این امر به تخلیه مواد غذایی خاک منجر می گردد. با تخلیه مواد غذایی، مقدار محصول نیز کاهش می یابد و عملکرد زیاد فقط با وارد کردن کود های شیمیایی به داخل سیستم حاصل می شود. از آنجایکه در الگوی کشت هر منطقه گنجانیدن کشت غلات و بویژه گندم چه از نظر مسائل اقتصادی و چه از نظر مسائل زراعی از اهمیت خاصی بر خوردار می باشد و با توجه به سیستم کاشت، داشت و برداشت، هر ساله مقادیر متنابهی از بقایای کاه و کلش گندم بر سطح مزرعه باقی مانده یا سوزانیده شده و یا برداشت و یا به داخل خاک برگشت داده می شود. آگاهی از تاثیرات این بقایا نتایج مطلوبی را بر بازدهی تولید در زراعت های پس از آن می تواند در برداشته باشد. از جمله موارد تاثیر مثبت بقایا ی گیاهی در خاک می توان به افزایش ظرفیت جذب و تبادل عناصر غذایی و آب و بهبود ساختمان خاک اشاره کرد. با این حال بقایا با افزایش نسبت C/N خاک موجب افزایش رشد و فعالیت میکروارگانیزم ها و در نتیجه افزایش قدرت رقابت آنها در مقایسه با گیاه در حال رشد برای جذب بیشتر نیتروژن از خاک می گردد. بعلاوه مقدار زیاد بقایا موجب عدم تماس مطلوب بذر با خاک و در نتیجه تاخیر جوانه زنی و یا ایجاد گیاهچه های بیمار در مراحل اولیه رشد به خاطر گسترش بیشتر عوامل بیماریزای خاکزی در دمای پائین تر بستر کشت می گردد. بدین لحاظ لازم است تا آزمایشاتی به منظور تاثیر گذاری بقایا ی گیاهی کلزا بر درصد سبز، عملکرد و اجزای عملکرد پنبه در کشت دوم آن و نیز خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک انجام شود (50).
درسیستمهای نوین کشاورزی امروزی، بمنظور افزایش بهره برداری از زمین مدیریتهای زراعی نوینی توسعه یافته است که یکی از این مدیریتها کشت دو محصول مختلف در طول یکسال می باشد. یکی از این محصولات بعنوان کشت پائیزه در همین فصل کشت شده و برای محصول دیگر نیز بعد از برداشت محصول اول در بهار سال بعد، زمین مجددا زیر کشت محصول تابستانه می رود. در سالهای اخیر، با افزایش سطح زیرکشت کلزا در استان که با استقبال کشاورزان در حال افزایش می باشد، در مناطقی که محدودیت منابع آبی وجود ندارد، کشت دوم برای محصولات تابستانه امکان پذیراست که پنبه یکی از مهمترین این گیاهان می باشد. بدلیل بازده اقتصادی مناسب در این سیستم زراعی، کشت پنبه بعنوان زراعت دوم بعد از کلزا در بسیاری از کشورهای دنیا در حال انجام است. در این نوع زراعت، مدیریت مناسب کاه و کلش باقی مانده از کلزا اهمیت بسیار زیادی برای زراعت محصول دوم دارد (69). در زراعت پنبه نیتروژن مهمترین عنصر در تغذیه گیاه و تولید محصول بوده و تاثیر مدیریت بقایای گیاهی نیز در آن قابل تامل می باشد. در کشت معمول پنبه در استان گلستان که در آن زمین تحت کشت پائیزه قرارنگرفته و دراواخر فروردین یا اوایل اردیبهشت با مساعد شدن شرایط اقلیمی کشت پنبه انجام می شود، کود نیتروژن بر اساس آزمون خاک و توصیه کودی مورد استفاده قرارمی گیرد. اما در کشت دوم پنبه که در آن کشت در اولین زمان ممکن بعد از برداشت زراعت اول باید انجام شود، به دلیل تاخیر در کشت آن نسبت به کشت معمول پنبه تولید محصول کمتر از کشت معمول است. بنابراین انتظار می رود که مقدار کود نیتروژن برای تولید محصول آن نیز کمتر باشد. اما به دلیل اینکه در این نوع کشت به علت نسبت بالای کربن به نیتروژن بقایای کلزا (در حدود یک به 50 تا75)، تجزیه کننده ها برای فعالیت نیاز به نیتروژن زیادی دارند و برای جلوگیری از تخلیه نیتروژن خاک و اثرات سوء آن بر کاهش جذب نیتروژن توسط گیاه، نیاز به مصرف مقداری کود نیتروژن مازاد بر مقدار مورد نیاز گیاه می باشد. در نتیجه امکان دارد که کاهش مصرف کود نیتروژن به علت کاهش تولید محصول در کشت دوم با نیاز به نیتروژن برای تجزیه کاه و کلش محصول اول متعادل شده و توصیه کودی نیتروژن برای کشت معمول و دوم آن یکسان باشد. تعیین دقیق این مساله نیاز به تحقیق دارد. ازطرفی مدیریت بقایای کلزا نیز مسئله ای است که باید مورد بررسی قرارگیرد تا اثرات آن برتولید و عملکرد و اجزای عملکرد مشاهده شود. اگر مفید بودن بقایا در هنگام کشت بعدی به اثبات برسد بسیاری از مشکلات مربوط به جمع آوری وانهدام آنها و هزینه های مربوطه حل خواهد شد. این مسائل در کشت دوم پنبه تا کنون در استان گلستان مورد بررسی قرار نگرفته است. هدف این تحقیق جهت تعیین وشناخت این مجهولات به شرح زیر می باشد.
الف) بررسی اثرات بقایا ی کلزا در حالات مختلف در کشت دوم پنبه (جمع آوری بقایا، برجا گذاشتن بقایا، چاپرزدن آنها ) و تعیین و معرفی روش مناسب برای استفاده بهینه از آن.
ب) بررسی اثرات دو روش معمول خاک ورزی (دیسک و شخم ودیسک) در کشت دوم پنبه و تعیین و معرفی بهترین و سریعترین و کم هزینه ترین روش خاک ورزی.
ج) بررسی اثرات متقابل روشهای خاک ورزی و حالات بقایای کلزا و مقدار کودنیتروژنه در کشت دوم پنبه.
د) افزایش عملکرد کشت دوم پنبه با مدیریت مناسب مصرف کود نیتروژن، بقایا، خاک ورزی و امکان افزایش بهره وری از زمین با تولید مناسب محصول.
بطور کلی نتایج این تحقیق می تواند در ترویج کشت دوم پنبه در استان گلستان با راندمان مناسب تولید بوسیله افزایش بازده کود نیتروژن و استفاده بهینه از بقایای کلزا از کشت قبلی و کاهش هزینه های اضافی کشاورزان در آماده سازی زمین و راه اندازی مجدد کارخانه های پنبه پاکنی که به علت کاهش میزان تولید پنبه تعطیل شده اند موثر واقع گردد. همچنین امید می رود این تحقیق بتواند استراتژی تحقیقات در این زمینه را بیشتر روشن نماید.
کلیات
محصولات زراعی روغنی که تاکنون در کشور کشت می شده و دارای جایگاهی درتناوب زراعی کشورمان می باشند عبارتنداز: آفتابگردان، سویا، کنجد و گلرنگ که کنجد به دلیل افزایش بهای آن برای مصارف غیر از روغن مورد توجه زارعین قرار گرفته و گلرنگ نیز بدلیل معرفی ارقام بدون خار و بدنبال خشکسالیهای اخیر و درآمد زارعین از محل فروش گل آن بعنوان منبع رنگی مجاز، جهت مصارف خوراکی در مناطق خشک کشور مورد استقبال قرار گرفته است همچنین زراعت آفتابگردان نیز بدلیل پائین بودن قیمت و پر توقع بودن آن از نظر مواد غذائی و مشکلات دیگر نیاز به حمایتهای اساسی دارد. دلایل فوق الذکر باعث شد تا برنامه های حمایتی از افزایش سطح زیر کشت کلزا تهیه و تدوین شود که تاکنون توانسته سطح زیر کشت این محصول را به میزان زیادی افزایش دهد. کلزا بانام علمیL. Brassica napus با کمتراز دو درصد اسید اروسیک در روغن و کمتر از 30 میکرومول گلوکوزینولات در کنجاله به نام کانولا معروف است. این دو خصوصیت دانه، روغن کلزا را برای تغذیه انسان و کنجاله را بعنوان منبع پروتئین بالا برای تغذیه دام مناسب کرده است. کانادا اولین کشوری می باشد که کلزای روغنی با مقدار اندک اسید اروسیک را تولید و کشت کرده است (28).
کلزا دارای دو نوع زمستانه و بهاره می باشد که هر دو نوع آن مورد کشت قرار می گیرد. در شرایط مطلوب پتانسیل عملکرد تیپ زمستانه 20تا30 درصد بیشتر از تیپ بهاره است. در مناطقی که تیپهای زمستانه در پاییز و تیپهای بهاره در بهار کشت می شوند، تیپ زمستانه حدود یک ماه زودتر از تیپ بهاره گل می دهد اما بعلت گرمای تابستان فقط یک هفته زود تر برداشت می شود، و این حالت منجر به کاهش دوره پر شدن دانه می شود و پتانسیل عملکرد تیپ بهاره کلزا را در مناطق سرد کاهش می دهد. واریته های بهاره کلزا در کشت بهاره فشار مضاعفی را از جانب علفهای هرز بهاره و حشرات مضر تحمل می کنند، به همین دلیل تولید و کشت تیپهای بهاره در اکثر نقاط توصیه نمی شود. در ایران هم بر حسب اقلیمهای مختلف تیپهای کلزا جهت کشت پاییزه توصیه می شود.کلزا بهترین رشد را در خاکهایی با بافت متوسط و زهکشی خوب داشته وPH مناسب خاک برای کلزا بین 6-7 می باشد. درPH پائینتر از 5/5 عملکرد آن به طور معنی داری کاهش می یابد. همچنین کلزا در اراضی با سطح آب زیر زمینی بالا، سیلابی و زهکش ضعیف زمین کشت نمی شود (28).
هنگام انتخاب یک منطقه برای تولید کلزا توجه به تناوب زراعی منطقه بسیار مهم است. علت این مسئله وجود بیماریهای مشترک بین آنها و علفکشهای استفاده شده در زراعت های قبل و بعد آن می باشد. ساختمان سطح خاک در بستر کلزا باید دانه بندی خوبی داشته و حاوی 45-30 درصد کلوخه کوچک برای جلوگیری از فرسایش باشد. نیاز کودی کلزا تقریبا به 25-20درصد نیتروژن، فسفر، پتاسیم و حدودا دو برابر گوگرد بیشتر نسبت به گندم زمستانه نیاز دارد. کل نیتروژن مورد نیاز کلزا به بقایای گیاهی موجود در خاک و نیتروژن معدنی شده آن بستگی دارد. نیتروژن مورد نیاز بسته به پتانسیل عملکرد منطقه بین 200-100 کیلوگرم در هکتار متفاوت است. به طور کلی برای هر تن عملکرد دانه به 50 کیلوگرم در هکتار نیتروژن خالص نیاز است. کاربرد نیتروژن همبستگی بالایی با عملکرد دانه دارد. نیتروژن در پائیز و در هنگام کشت باعث رشد رویشی زیاد و از تحمل به سرما می کاهد از طرفی کم بودن نیتروژن در فصل رشد باعث کلروزه شدن برگهای پائینی و کم شدن رشد بوته ها می شود (28). نتایج تحقیقات بررسی نیاز غذائی کلزا در شرایط دیم نشان داده است که فاکتور رقم و کود نیتروژنه در افزایش عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیکی آن تاثیر معنی داری داشته ولی فاکتور کود پتاسه اثر معنی داری در افزایش عملکرد نداشته است (21).
زمانی که کلزا به عنوان کشت زمستانه در سیستم دو کشتی استفاده شود، نسبت به کشت گندم دارای مزیت است. اولا کلزا زودتر از گندم برداشت شده و امکان کشت زودتر پنبه فراهم می شود. ثانیا کلزا نسبت به گندم بقایای کمتری در سطح مزرعه باقی می گذارد که این به نوبه خود عمل شخم را آسانتر کرده و یا اصلا احتیاج به عمل شخم زنی نبوده و کشت، بدون شخم انجام می شود. اما مشکل بزرگ گیاه کلزا ریزش زیاد بذر به هنگام برداشت است که یک صفت نامطلوب تلقی می شود و باعث بروز مشکلاتی در کشت بعدی شده که حائز اهمیت است. این صفت کلزا سبب شده که در مراحل رشد و نمو کشت بعدی به خصوص در مرحله جوانه زنی و استقرار به عنوان یک علف هرز باعث بروز مشکلات جدی شود (60،69).
1-2- پنبه
پنبه گیاهی است که منبع الیاف و منشاء غذا برای انسان و دام است (36،54). پنبه بطور ذاتی از نوع گیاهان خشبی، چند ساله و گرمسیری بوده که امروزه بعنوان یک گیاه یکساله اصلاح شده و در سراسر جهان کشت می شود. بیش از 30 میلیون هکتار از اراضی پنبه کاری دنیا بین مدار 47 درجه عرض شمالی و 32درجه عرض جنوبی قراردارد و بالغ بر 50 درصد تولید آن از مناطقی حاصل می شود که در بالای 30درجه عرض شمالی قرار دارند. الیافی که از پنبه بدست می آید یک ماده خام صنعتی بوده که در نتیجه یک منبع قابل تجدید زراعی برای رقابت با الیاف مصنوعی در صنعت نساجی محسوب می شود. پنبه نه تنها تامین کننده الیاف برای صنعت نساجی است بلکه بعنوان یک دانه روغنی مقام دوم را در جهان داراست. پنبه در اقتصاد و سیاست جهان نقش عمده ای داشته است. هر چند امروزه تجارت غلات و رقابت الیاف مصنوعی با پنبه موجب شده است که این گیاه اهمیت نسبی خود را از دست بدهد، امامصرف جهانی آن همچنان رو به افزایش است و در آینده در عرصه تجارت جهانی کماکان یک کالای باارزش خواهد بود (54).
سطح زیر کشت پنبه در کشور در سالهای اخیر به میزان بسیار زیادی کاهش یافته است. ولی با این حال استان گلستان نه تنها از نظر سطح زیر کشت بلکه از نظر تولید نیز در جایگاه نخست قرار گرفته است. به طوری که 3/32 درصد از تولیدات پنبه کشور در این استان تولید شده است. استان خراسان نیز با 8/26 درصد تولید پنبه کشور در جایگاه دوم قرار گرفته است. استانهای فارس، اردبیل، مازندران و تهران به ترتیب با 6/8، 4/6، 2/4 درصد از تولید کشور در رتبههای بعدی قرار گرفتهاند (3).
پنبه گیاهی است که در صورت کنترل و مدیریت زراعی آن، می تواند عادات خوب و گسترده ای از خود بروز دهد. عادات رشد گیاه عمدتا با تغییراتی که در مریستم انتهائی در حال رشد رخ می دهد
تعیین می شود. سیستم ریشه مشخصا یک ریشه عمودی نفوذ کننده است در عین حال اگر محدودیتهای رشد موجب از بین رفتن مریستم انتهائی ریشه شود، از تکثیر ریشه های ثانویه ممکن است یک ریشه سطحی فیبری حاصل شود. تمایز و طویل شدن مریستم های جانبی الگوی رشد شاخه های جانبی را تعیین می کند. ریشه در زمان جوانه زدن سریعتر رشد می کند. در طول دوره قبل از شروع گسترده شدن برگهای واقعی، ریشه اولیه در عمق خاک نفوذ می کند و ریشه های فرعی در همین زمان تشکیل می شوند. سیستم طبیعی ریشه در پنبه یک ریشه عمودی است. اولین برگ یک جوانه آغازین روی نقطه رشد میان دو لپه است و در پایان این مرحله اولین برگ واقعی باز می شود، تا زمان باز شدن اولین برگ جوانه های اولیه شش یا هفت برگ دیگر ظاهر می شود. آرایش پنبه دارای یک فیلو تاکسی مارپیچی است. شاخه رویشی یک محورفرعی است اما این اندام رویشی اساسأ مانند محور اولیه عمل می کند. جهت این اندام متمایل به راست است و تا زمانی که فعال است برگهای واقعی و میانگره های دیگر تولید می کند. در شاخه های زایشی رشد اولیه آنها مانند رشد شاخه های رویشی است و در آن شاخه های میوه دهنده از تغیر شکل این مریستم های رویشی به جوانه های آغازین گل پدید می آید. هر جوانه گل برای رشد به 36 روز احتیاج دارد. کل زمان لازم برای رشد گل، از زمان تمایز تا گرده افشانی 50-40 روز است. تشکیل برچه ها در حدود 35 روز قبل ازگرده افشانی صورت می گیرد و سلولهای مادر گرده 23-22 روز قبل از گرده افشانی تقسیم می شوند که در این مرحله گرده نسبت به تنشهای محیطی حساس است. دمای مطلوب برای رشد هیپوکتیل و ریشه 4/34 درجه سانتی گراد است. وجود خاصیت اسیدی در خاک رشد پنبه را کاهش
می دهد. برای دست یابی به عملکرد مطلوب، گیاه پنبه باید در طول دوره تشکیل غوزه به طور مداوم آبیاری شود (54).
1-3- آللوپاتی
آللوپاتی یکی از علوم نسبتا جدید است، اگرچه بیش از 2000سال پیش جملاتی درباره این پدیده بیان شده است. این واژه توسط مولیش در سال1937 برای نشان دادن برهمکنش های بیوشیمیائی بین همه انواع گیاهان و حتی میکروارگانیسمها بکاربرده شد(4). بعبارت دیگرآللوپاتی در حال حاضر به هرگونه واکنش منفی یا مثبت گیاهی ناشی از تولید مواد شیمیائی توسط گیاه دیگر گفته می شود(38). مواد شیمیائی آللوپاتیک ممکن است از راههای مختلفی وارد محیط شوند. این مواد ممکن است توسط ترشح از ریشه ها، آبشوئی از برگها، ساقه ها و یا میوه های گیاهان و یا بصورت آزاد سازی گازهای فرار به اتمسفر وارد محیط گردند. افزون بر این مواد ممکن است از بقایای گیاهی موجود روی سطح خاک و یا از بافتهای مرده ریشه در خاک، بدرون خاک آبشوئی شوند. در این مورد میکروبهای خاک ممکن است در آزاد سازی و یا حتی سنتز ترکیبات سمی نقش ایفا نمایند (3،38،105،116). پتانسیل آللوپاتیک اکنون برای تعداد زیادی از گونه های گیاهی همچون قیاق، چاودار، آفتابگردان و سورگم ثابت شده است و ترکیباتی چون اسیدهای زنجیره ای، فلاونها، سسکوی ترپنها و ترکیبات سیانوژیک بعنوان عواملی برای ایجاد اثرات آللوپاتیک معرفی شده اند (38،146). آللوپاتی موجب کاهش رشد گیاهان زراعی شده در برخی حالات به مراتب بیشتر از آنچه که از رقابت برای نور، آب و مواد غذائی می تواند ناشی شوند، می گردد (26) با اینحال تحقیقات بعمل آمده بر روی علف هرز پنجه مرغی حاکی از کاهش بیشتر عملکردهای کمی و کیفی گیاهان زراعی ناشی از اثرات رقابتی این گیاه بر نهاده های زراعی است تا اثرات بازدارندگی این علف هرز (119). محققین مشخص کردند بیشترین سمیت در اثر تجزیه بقایای گیاهان زراعی در شرایط اشباع رطوبتی خاک به دلیل تجزیه بی هوازی می باشد. اثر باز دارندگی بقایای گیاهی معمولا در مناطق با بارندگی زیاد و یا در سالهای مرطوب درنواحی خشک و نیمه خشک تشدید می گردد (81). همچنین بقایای گیاهی ممکن است از رشد باکتریهای تثبیت کننده نیتروژن یعنی ریزوبیوم و نیتروژنو باکتر یا گره بندی بقولات ممانعت کنند (131و145). در روابط آللوپاتیکی دو نوع اثر بین گونه ای و درون گونه ای مشاهده می شود.
مطالعاتی که در اثر بقایای گیاهی روی گیاهان زراعی (بین گونه ای) انجام گرفته نشان می دهد که دو مکانیسم جداگانه در ایجاد سمیت بقایای گیاهی وجود دارد. مکانیسم اول عمل سمی ماده آللوپاتیک است که به سرعت عمل کرده و سپس معمولا بسرعت توسط کلوئید ها غیرفعال می شود . مکانیسم دوم
در بر گیرنده تحرک جمعیت میکروبی است که باعث نامتحرک شدن نیتروژن و غیرقابل استفاده شدن آن برای گیاهان عالی می شود. به عنوان مثال در مطالعه ای نشان داده شد که ذرت در سیستم به جای گذاردن بقایای گندم روی سطح خاک، عملکرد خوبی نداشت. عصاره بقایای گندم در حال تجزیه برای ذرت سمیت داشتند. در برخی موارد سمیت ممکن است ناشی از اثر بقایای یک گونه روی رشد همان گونه باشد. به عنوان مثال مشاهده شد که پوست ریشه های هلو برای درختان جوان هلو سمیت دارد. در این مطالعه مشخص شد که آمیگدالین که یک سیانوژنیک گلیکوسید است و در پوست ریشه هلو موجود است، در خاک تجزیه شده و سبب سمیت می گردد (38). در تحقیقاتی در ایالت میسوری امریکا بعد از کلزا و گندم محصولاتی کشت شدند که معلوم شد میزان محصول پس ازهر دو گیاه هیچ تفاوتی نسبت به هم نداشته و نشان داده شده که کلزا خاصیت اللوپاتی ویا اثر منفی برای کشت دوم بعد از خود ندارد. همچنین با پوشش خوب این گیاه در سطح مزرعه می توان علفهای هرز را کنترل کرده و سیکل آنها را برای کشتهای بعدی شکست (60).
پوتنام و وستون (1986) ابراز داشتند استولونهای علف هرزمرغ موجب کاهش معنی دار طول ریشه چه یونجه، ترتیزک، سویا و لوبیا چشم بلبلی شد و تحقیقات بر روی کاه و کلش گندم نشان داد، زمانیکه ذرت در زمین حاوی بقایای گندم و یا شبدر شیرین کشت شد، رشد ضعیفی داشت.
و...
بررسی و بکارگیری UAV،GPS ،GIS در حشره شناسی کشاورزی و آفات گیاهی و نقش آنها در حفظ گیاهان
220 صفحه فایل ورد و قابل ویرایش
«اطلاعاتی در زمینه تاکتیکهای جدید در امر شناسایی محل استقرار حشرات مضر (آفتها) در امر کشاورزی نوین»
مقدمه:
مدیریت حشرات گیاهخوار توجه خویش را به حفظ محصولات به واسطه قانونمندسازی و نرمال کردن مقدار جمعیت آنها معطوف داشتهاند. به لحاظ سنتی، با توجه به تاکتیکهای فردی، فقط کنترل سم و محیطزیست باعث توجه به آفت و مدیریت اجتماع آفات شده به هر حال، نابودسازی درازمدت آفات با این تاکتیکها، اغلب فقط در یک زمانی کلی و جامع مدیریت حشرات (IPM)[1] ممکن بوده است.
IPM یک علم اطلاعاتی است که نیازمند دانش درباره تأثیر متقابل آفات ومحیط آن در یک نظام زیستمحیطی و کشاورزی است. تاکنون ابزارهای مدیریت دادهها و ابزارهای تحلیلی به طور کلی فقدانشان حس میگردد. اینها ابزارهایی هستند که کنترلکنندگان حشره بوده و محققان میتوانند از اینها در برنامهریزی و اجرای IPM استفاده کنند[2] (برگرفته شده از مقاله Decision Support Tools)
در سال 1959 استرن و دیگران، احتمالاً نخستین کسانی بودند که تشخیص دادند در فاصله زمانی و مکانی، تعداد جمعیت حشرات اضافه میگردد. بدین گونه که افزایش جمعیت آفات را در مدل مفهومی نقشههای افزایش جمعیت (نقشههای حشره) مطرح نمودند. هنوز تکنولوژیها و رویههای تجزیه و تحلیل اطلاعات که در برنامههای پیشرفته IPM (مانند جنبههای اقتصادی، روشهای نمونهگیری و مدل شبیهسازی) متوجه متغیر مکانی تعداد جمعیت آفات شدهاند. اغلب اینگونه فرض میشد که تعداد جمعیت حشره به لحاظ مکانی تغییر نکرده و بدینگونه، نقشههای افزایش جمعیت که استرن و دیگران مشاهده کردند بعنوان متوسط جمعیت آفات در یک محدوده مکانی و زمانی خلاصه شدند. دانش وسیع تغییر مکانی در سیستمهای زیستمحیطی و کشت سبب شده است تا یک تکنولوژی نوین در مدیریت کشاورزی بوجود آید که به آن کشاورزی دقیق (کشاورزی مربوط به یک محل کشاورزی خاص) میگویند.
کشاورزی دقیق (PF) یک نوع تکنولوژی است که تکنیکهای موجود را اصلاح مینماید و از تکنیکهای نوین برای تولید یک سری ابزارهای دقیق برای کشاورزی استفاده می کند. نقشههای مشخص کننده توزیع مکان متغییرهای تولید محصول مانند مواد مغذی خاک، اجتماع علفهای هرز و بار دادن محصولات از مهمترین چیزهایی هستند که در این رویه برای کشاورزی بکار میروند.
از چندین فناوری نوین که توسط مدیریتها و محققان مورد ارزیابی قرار گرفتند سیستم تعیین وضعیت جهانی (GPS)[3] است که کشاورزان را قادر میسازد که نقشههایی را ترسیم سازند و آنها را با تجهیزات کشاورزی حساس به نقشه بکار میبرند، به گونهای که بشکل دلخواه از سموم حفظ گیاه و یا مواد مغذی خاک استفاده نمایند. این روش در IPM برای جیرجیرکهای غرب ایالت متحده امریکا استفاده میشود.
مدیریت دقیق آفات (PIPM) بر سه عنصر همانند متکی میباشد «اطلاعات، تکنولوژی و مدیریت» اینها در مدیریت دقیق سایر متغییرهای تولید محصول حائز اهمیت هستند، مانند مواد مغذی خاک. تکنولوژی برای گردآوری اطلاعات جهت دستیابی و تجزیه و تحلیل مکانی و توزیع موقت حشره در واحد مدیریت.
از مدیریت برای تکامل اطلاعات با سایر فناوریها در فرآیند تصمیمگیری جهت استفاده کننده نهایی یا کشاورز استفاده می شود.
به هر حال، تفاوت عمده بین آفات و متغییرهایی که عیناً کانون توجه PF گشته است وجود دارد. متغیر آخر برای PF ایمنتر است زیرا که این متغییرها به لحاظ مکانی ساکن هستند و بنابراین، نقشه کشیدن برای آنها آسان است. ساخت نقشه برای آفات بیشتر سخت است زیرا جمعیت حشرات به لحاظ مکانی متحرک است (اغلب تعدادشان و مکانشان تغییر میکند) و روشهای موجود نقشهکشی توزیع آنها پیچیده است، و همچنین غیر اقتصادی و طاقتفرسا. طرح نقشههای تعیین و انتخاب کننده محل توزیع حشرات (نقشههای آفات) در PF نشانگر یک کار سخت و طاقت فرساست.
ابعاد کشاورزی دقیق:
یک گام مهم در برنامهریزی و به کارگیری یک برنامه IPM برای تعریف محدودیتهای واحد مدیریت بکار میرود.
گرچه در IPM مدیریت واحدی در یک سطح کوچک (یا قسمت کوچکی از مزرعه) یا کاملاً در یک محیط وسیعی بکار میرود، در واقع محدودیتهای واحد مدیریت برحسب ویژگیهای سیستم محصول، تغییر مکان جمعیت آفات و متحرک بودن آنها مشخص میگردند. در گونههای خیلی متحرک واحد مدیریت معمولاً در یک مزرعه کامل یا در بخشی از یک مزرعه بکار میرود. به هر حال، حشراتی که خیلی متحرکند و قادرند که در یک منطقه کشاورزی به مزارع زیادی هجوم برند نیاز به یک واحد مدیریت وسیعتری دارند. همچنین تمام عوامل تأثیرگذار بر اندازه واحد مدیریت در IPM بر مقیاسی که PF مطابق آن فعالیت میکند تأثیر خواهد گذاشت. در کتاب کشاورزی دقیق قرن 21، شورای تحقیق ملی راجع به ابعاد گوناگون کشاورزی دقیق و چگونگی تحمیل متغیر در پدیده تولید محصول بر معیار فعالیتهای مدیریت بحث میکند. همچنین موضوع راجع به مدیریت در مقیاسهای مختلف کشاورزی (به طور مثال، قسمتی از مزرعه، مزرعه، کشتزار و منطقه) را میتوان در یک قالب PF تکامل بخشید و یک مجموعه ساخت.
امکان بالقوه وجود آفات در کشت دقیق:
باید واضح باشد که PIPM کاری است مشکل. به هر حال، فناوریهای اطلاعاتی چون حس کردن از دور و سیستمهای اطلاعاتی جغرافیایی (GIS) وجود دارند که وقتی به GPS و رویههای کمی یکی گردند (به طور مثال مدلسازی پیشبینی جمعیت) میتوان از اینها برای حس کردن مشکل اجتماع حشره به یک روش مناسب استفاده کرد تا به شکل زیادی راندمان جمعآوری اطلاعات و طرح توسعه نقشههای افات را بالا برد. درباره چگونگی بکارگیری تکنولوژیها و رویههای PF صحبتهایی شده است که میتوان از اینها در محلهای پراکنده به جهت PIPM استفاده کرد.
PIPM درون مزرعه:
از تکنولوژیهای موجود ژئوتکنولوژی PF، حس کرن از دور کمترین کاربرد را داشته است. این بسیار جالب توجه بوده است که در مزرعه کشاورزی شخصی، این کار مقرون به صرفه نبوده است و نیست. چون که از روشهای مقرون به صرفه بخاطر هزینه و زمان برای جمعآوری اطلاعات در آن محدوده از اطلاعات جمع آوری شده توسط سنسورهای از راه دور نیستند. در تکنولوژی نوین توسط یک هلیکوپتر بدون سرنشین (UAV) یا وسیله نقلیه بدون سرنشینی که از هوا میگذرد (عکس شماره 44 و 45) این امکان بوجود میآید که بتوان از دور محصول مزارع را حس کرد و درباره آنها اطلاعات جمعآوری نمود. یک UAV که دارای سیستم حس کننده از راه دور است میتوان تصویر دارای شفافیت زیاد را از مزرعه برداشت و بعد آن را تجزیه و تحلیل کرده تا نقشههای محلهای گوناگون را درباره وضعیت گیاه در رابطه با حجم اجتماع آفت ایجاد نمود. چنین سیستمی، بطور غیرمستقیم به مدیران کنترل کننده آفات این توانایی را میدهد که اطلاعات مجزائی راجع به جمعیت آفات (توسط نقشههای مربوط به آفات) به موقع جمعآوری کرد که این کار در سطح کشتزار کم هزینهتر از جمعآوری اطلاعات با دست است.
سیستمهای حس کننده از راه دور (UAV):
شکل و طرح این سیستمها بستگی به نوع کاربردی کم دارند و شرکت سازنده آنها متفاوت است. در سادهترین شکل UAV چیزی جز یک هواپیمای کنترل شونده از راه دور نیست. چیزی که این نوع هواپیما را از هواپیمای کلاسیک کنترل شونده از راه دور متمایز میسازد، بار مربوطه آن و کاربرد تخصصی آن برای تحقیق و تجسس در محلهای مورد نظر است.
محققین اداره حشرهشناسی ویرجانیاتک در حال تست کردن سیستمهای مکانی به خاطر کاربرد واستفادههای کشاورزی هستند. نخستین UAV تست شده، هواپیمایی بود که دارای بالهای ثابت بود (یک نام متناسبی را برایش انتخاب کردند وآن را خفاش نام نهادند.) ابعادش 25/0* 5/2* 3 فوق معادل (76/0*9/0* 0762/0) متر. نیروی این هواپیما توسط یک موتور 06/0 اینچ یا عبارت دیگر (cm31) تأمین میشد و به اندازه کافی سبک بود (25/1 پند) که میشد آن را با دست به پرواز کند و میشد که آن را به مدت 5/0 ساعت به حالت خود رها کرد. گرچه میزان ارتفاع و سطح بال به صورت خودکار کنترل میشد،این پرواز عمدتاً توسط رادیو کنترل میشد (این رادیو از شعاع یک مایلی با هواپیما ارتباط داشت) و از این شعاع فراتر نمیرفت.
این هواپیما برای تحقیق و جستجو سنسورهای حس کننده از راه دور با شفافیت بالا را با خود حمل میکرد. این سنسورها شامل دو دوربین بودند که جهت آنها رو به پایین بود، یکی از این دوربینها تصاویر رنگی را فراهم میکرد و دیگری از مزرعه و محصول آن تصاویر نزدیک مادون قرمز را تهیه مینمود. دوربینهایی که با رادیو کنترل میشوند اطلاعات تصویری را همزمان از طریق یک سیستم آنتن دستی به دو ایستگاه گیرنده ویدئویی زمین ارسال میکردند. سومین دوربین که رو به جلو بود و یک دوربین رنگی بود به منظور کنترل پرواز توسط اپراتور هواپیما بر روی آن نصب شده بود.
عملکرد پرواز عمدتاً بطور مستقل صورت میگیرد زیرا که قابلیت در برنامه وجود دارد که مسیرهای پرواز را براساس نقاط خط سیر GPS[4] کنترل کند.
تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به عکس حاصله از دستگاه UAV:
دستگاه حسگر UAV برای اینکه کاربرد PIPM مفید باشد باید حداقل دارای دو چیز باشد. کل سیستم UAV باید قابل حمل باشد و کاربرد آن آسان باشد. همچنین باید این امکان وجود داشته باشد که اطلاعات تصویری جمعآوری شده توسط سیستم در یک دوره زمانی کوتاهمدت تجزیه و تحلیل گردند.
کشاورز باید بصورت ایدهآل نقشهای را داشته باشد تا بداند که در کجای مزرعه محصول دچار آسیب میگردد. به هر حال، امروزه پردازش تعداد زیادی از تصاویر و اطلاعات مربوط به آنها را به سختی میتوان به نقشههایی تبدیل کرد که بتوان آنها را به تجهیزات مزرعه که به نقشه حساس هستند ارسال نمود.
درباره سیستم UAV مطرح شده در فوق، باید تصویر رنگی یا تصویر مادون قرمز نزدیک را قبل از استفاده از اطلاعات در PIPM پردازش کرد. بطور مثال، تصویر قرمز باید از تصویر مادون قرمز، سبز و آبی مربوطه جدا گردد. سپس باید تصویر قرمز با مادون قرمز یکی شده تا یک تصویر یا نقشه از کشت عادی متفاوت فراهم گردد.
چون مجازاً این امکان وجود ندارد که بتوان بطور مستقیم آفت را در یک محصول از دور حس کرد، این اهمیت دارد که رابطه بین متغیر مکانی فشارمحصول و نقشه NDV1 و متغییر مکانی اجتماع آفت را درک نمود. تاکنون، سیستم کنترل از دور UAV و تصاویر NIR در سافولک بر روی مزارع بادام زمینی تست شدهاند. تصاویر NIR, VA با هم اتلاق یافته و تصاویر NDVI ایجاد گشتهاند که مناطقی را در مزرعه نشان میدهند که آسیب دیده بودند. گام بعدی این خواهد بود که تعیین شود چگونه گوناگونی مکانی در آسیب به محصول به توزیع مکانی در آسیب آفت مربوط میگردد. وقتیکه رابطه بین NDVI و اجتماع آفات کاملاً درک شد، میتوان از نقشه NDVI به منظور تهیه نقشه آفات تجهیزات مدیریت دقیق استفاده کرد تا فعالیتهای مدیریتی هدایت گردند.
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل 1: توضیح درباره موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاه
مقدمه2
تاریخچه موسسه تحقیقات آفات و بیماریهای گیاهی4
توضیح وظایف اساسی موسسه12
تشکیلات موسسه15
بخش تحقیقات آفت کشها18
بخش تحقیقات حشرات زیان آور به گیاهان20
بخش تحقیقات علفهای هرز و انگلهای گلدار21
بخش تحقیقات سن گندم23
بخش تحقیقات بیماریهای گیاهان24
بخش تحقیقات ردهبندی حشرات27
بخش تحقیقات جانور شناسی کشاورزی29
بخش تحقیقات نماتود شناسی گیاهی31
بخش تحقیقات مبارزه بیولوژیک32
بخش تحقیقات ویروس شناسی و بیماریهای ویروسی گیاهی33
بخش تحقیقات شناسایی رستنیها34
عنوان صفحه
بخش تحقیقات بیولوژی مولکولی و بیوتکنولوژی35
نیروی انسانی36
طرحهای تحقیقاتی37
انتشارات38
منابع فصل41
فصل 2: معرفی محل کارآموزی
معرفی محل کارآموزی43
فصل 3: کلیات
کلیات47
فصل 4: پرپاراسیون میکروسکوپی حشرات و اتاله کردن حشرات
اتاله کردن حشرات50
تهیه پرپاراسیون از حشرات کوچک53
منبع این فصل58
فصل 5: آزمایشات مربوط به مگس سفیدگلخانهای و پروژه مربوط به آن
مقدمه60
مرفولوژی مراحل رشدی61
دموگرافی و دینامیسم جمعیت67
عنوان صفحه
پروژه مگس سفیدگلخانهای68
مگس سفید72
سم آندوسولفان و مبارزه شیمیایی با مگسهای سفید گلخانهای79
انواع آندوسولفان81
عسلک پنبه88
کنه دو نقطهای93
شپشک آرد آلود ساحلی95
منابع این فصل97
فصل6: پروژه سن گندم و تاثیر روی کاهش سنزدگی در مزرعه آسیبدیده توسط این آفت
زیرراسته ناجور بالان99
کلید شناسایی خانوادههای مهم سنها100
ردهبندی سنها106
الف: زیرراسته سنهای آبزی106
ب: زیر راسته سنهای خاکزی107
سن گندم111
پروژه سن گندم و تاثیر سموم در کاهش سن زدگی روی مزرعه آسیب دیده126
عنوان صفحه
مواد و روشها129
نتایج131
بحث133
نتیجه این آزمایشات139
منابع این فصل141
فصل هفتم: پروژه مگس قهوهای جالیز و جداول مربوط به آن بعد از تاثیر سموم مربوطه
مگس قهوهای جالیز143
24 SC Tracer149
سم دلتامترین 5/2% EC161
دپیترکس 80% SP161
موسپیلان 4/20%162
مگس خربزه173
سرخرطومی هندوانه177
منابع این فصل180
عنوان صفحه
فصل هشتم: آزمایشات جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا
آزمایشاتی جهت بررسی اثرات سموم بر روی درصد جوانهزنی بذور کلزا182
فصل نهم: UAV،GPS،GIS و نقش آنها در حفظ نباتات
مقدمه192
ابعاد کشاورزی دقیق194
امکان بالقوه وجود آفات در کشت دقیق195
PIPM درون مزرعه196
سیستمهای حس کننده از راه دور UAV197
تجزیه و تحلیل اطلاعات مربوط به عکسهای حاصله از دستگاه UAV198
PIPMدر سطوح وسیع199
اطلاعات منطقهای200
اطلاعات مربوط به مقیاس محلی200
سیستم حمایت از تصمیم201
ذخیره و بازیافت GIS204
به کارگیری GIS و IPMحشرات207
IPM و تکنولوژی حشرات212
عنوان صفحه
منابع این فصل214
فصل دهم: منابع
منابع لاتین216
منابع فارسی217
فهرست عکس ها:
عکس شماره 1: نمای ساختمان بخش حشره شناسی کشاورزی.
عکس شماره 2: تابلوی بخش حشره شناسی کشاورزی.
عکس شماره 3: نمای طبقه اول بخش حشره شناسی کشاورزی.
عکس شماره 4: نمای طبقه زیرزمین بخش که اتاق های کشت در آن واقع شده بودند.
عکس شماره 5: دستگاه آون آزمایشگاه بخش.
عکس شماره 6: اتاق پرروش شماره 5.
عکس شماره 7: گلدان های خیار و توتون و کلزا واقع در اتاق پرورش شماره 5.
عکس شماره 8: تفاوت های T. vaporariorum و B. tabaci.
عکس شماره 9: پوره سن 3 مگس سفید گلخانه (T. vaporariorum).
عکس شماره 10: شفیره یا نمف یا پوره سن 4 مگس سفید گلخانه (T.vaporariorum).
عکس شماره 11: پوره و نمف مگس سفید گلخانه (T.vaporariorum) .
عکس شماره 12: مراحل رشدی مگس سفید گلخانه. A- تخم. B- پوره. C- نمف. D- پوسته نمف که حشره کامل از آن خارج شده است.
عکس شماره 13: شکل ظاهری مراحل رشدی مگس سفید گلخانه. A- تخم. B- لارو خزنده. C- سن دوم پورگی. D- سن سوم پورگی. E- شفیره از نمای پشتی. F- شفیره از نمای جانبی. G- حشره بالغ.
عکس شماره 14: تخم گذاری مگس سفید گلخانه به صورت پراکنده روی برگ خیار.
عکس شماره 15: تخم گذاری مگس سفید گلخانه به صورت دایره ای و نیم دایره ای روی برگ کلزا.
عکس شماره 16: گلدان هایی که مگس های سفید توسط Leaf Coge روی آن ها منتقل شده بودند.
عکس شماره 17: شکل سفید بالک های بالغ نر و ماده. A= نر، B= ماده.
عکس شماره 18: تفاوت مگس های سفید گلخانه نر و ماده از نظر جثه.
عکس شماره 19: مگس های سفید گلخانه مستقر شده در پشت برگ های خیار.
عکس شماره 20: مگس های سفید گلخانه روی برگ خیار.
عکس شماره 21: حشره کامل سن گندم (Eurygaster integriceps).
عکس شماره 22: تخم های سن گندم.
عکس شماره 23: تغذیه حشرات بالغ سن گندم از خوشه های گندم.
عکس شماره 24: تغذیه، جفت گیری، تخم گذاری و خسارت سن گندم.
عکس شماره 25: حشره کش آدمیرال (پیری پروکسی فن).
عکس شماره 26: پوره سن گندم.
عکس شماره 27: درست کردن اسلاید میکروسکوپی به کمک بینوکولر.
عکس شماره 28: اندام زادآوری نر در گونه E. integriceps. الف: aedeagus. ب: paramere (original). ج: aedeagus تغییر شکل یافته.
عکس شماره 29: حشره بالغ مگس جالیز (Dacus ciliatus).
عکس شماره 30: حشره بالغ مگس جالیز (D. ciliatus).
عکس شماره 31: حشره بالغ نر مگس جالیز.
عکس شماره 32: حشره بالغ ماده مگس جالیز.
عکس شماره 33: میوه های خیار آلوده به مگس جالیز جمع آوری شده از مزارع آفت زده.
عکس شماره 34: میوه های خیار آلوده به مگس جالیز که از مزارع آفت زده جمع آورده شده بودند.
عکس شماره 35: محل نگه داری و پرورش مگس های جالیز.
عکس شماره 36: استوانه های نگه داری و پرورش مگس های جالیز.
عکس شماره 37: ترازوی دقیق آزمایشگاه بخش حشره شناسی کشاورزی.
عکس شماره 38: پتری های حاوی مگس جالیز در مجاورت سموم با دزهای مختلف جهت آزمایشات زیست سنجی.
عکس شماره 39: دزهای مختلف تهیه شده از 4 سم دیپترکس و دلتامترین و موسپیلان و Tracer.
عکس شماره 40: اپندورف هایی که جهت تهیه پروتئین هیدرولیزات آلوده به سم مورد استفاده قرار گرفتند.
عکس شماره 41: میکرواپلیکاتور 100.
عکس شماره 42: حشره کش موسپیلان با دز ppm 1000.
عکس شماره 43 : دستگاه GPS
عکس شماره 44 : هواپیمای UAV
عکس شماره 45 : هواپیمای UAV و نحوه کارکرد آن