لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 117
تغذیه
امنیت غذایی:
بانک جهانی در سال 1986 امنیت غذایی را به صورت «دسترسی همه مردم در تمام اوقات به غذای کافی برای داشتن یک زندگی سالم» تعریف کرد که این تعریف در کنفرانس رم مورد تاکید قرار گرفت.
این تعریف به سه عنصر «موجود بودن غذا»، «دسترسی به غذا» و «پایداری در دریافت غذا» استوار است. عنصر موجود بودن غذا تنها به میزان مواد غذایی در مرزهای ملی که درگذشته عنصر اصلی امنیت غذایی بود، تکیه ندارد و امروزه شامل تولید (عرضه داخلی) و واردات مواد غذایی میباشد.
مفهوم «دسترسی به غذا» نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع جهت تامین اقلام غذایی مورد نیاز جامعه است و به معنای «پایداری در دریافت غذا»، ثبات و پایداری دریافت ارزش های غذایی مورد نیاز جامعه میباشد.
وضعیت امنیت غذا و تغذیه در ایران:
در کشور ما سوء تغذیه ناشی از فقر از چهل سال قبل گزارش شده است و علیرغم تلاشها همچنان شیوع نسبتاً وسیع دارد و قبل از اینکه به پیشگیری و کنترل آن بپردازیم بیماریهای متابولیک ناشی از رفاه نیز شتاب زده از راه رسیده اند. البته در بسیاری مواد سوء تغذیه نه به دلیل کمی درآمد بلکه به سبب نداشتن آگاهی از اصول تغذیه است.
به طور کلی داده های موجود سه روند مهم و تعیین کننده در زمینه غذا و بیماریهای متایولیکی را نشان می دهد:
افزایش چشم گیر مصرف چربی در جامعه
افزایش سریع و چشم گیر مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلب و عروق
اضافه وزن و چاقی بخصوص در زنان میانسال
استراتژیهای کلی حاکم بر برنامه امنیت غذا و تغذیه:
1- هماهنگی بین بخشی: تجربه ها نشان داده است که توان مدیریت در سطح استان عامل تضمین کننده در اجرای موفق سیاستهای ملی میباشد و از آنجا که مسئله تامین غذا از مقوله های فرابخشی بوده اغلب ارگانها و وزارتخانه ها به نوعی با آن یا معلولهای پس از آن سر و کار دارند، لذا بدون ایجاد هماهنگی و همگرایی در سیاستها اجرای برنامه های مرتبط با امنیت غذا میسر نخواهد بود.
2- جلب مشارکت مردم: بدیهی است در هر برنامه ریزی دولتی یک سمت آن به طرف مردم و حفظ منافع آنها خواهد بود و الزاماً برنامه هایی موفق تر هستند که نقش مردم را در تمام سیکل برنامه ریزی تا اجرا منظور نموده باشند خصوصاً اگر اجرا برنامه مترادف با تغییر رفتار جامعه باشد.
3- ایجاد دسترسی به غذا با توجه به اینکه دسترسی به غذا از دو بعد اقتصادی و فیزیکی مطرح است، لذا اشتغالزایی، افزایش درآمد خانوار، در دسترس قرار دادن مواد غذایی مورد نیاز از طریق کشت و زرع و یا فرآیندهای دیگر، ایجاد دسترسی فرهنگی به غذا به معنای در دسترس قرار دادن غذاهای با ارزش سنتی و متناسب با فرهنگ مردم از راهکارهای موثر ایجاد دسترسی به غذا بوده و طبیعتاً فرابخشی خواهد بود.
4- آموزش: از آنجا که یکی از عوامل اصلی در نامناسب بودن سبد غذایی هر خانوار، توزیع نامناسب آن بین اعضاء خانوار، عدم شناخت گروههای غذایی و نیاز بدن به هر کدام از گروهها و در اولویت قرار دادن بعضی از آنها میباشد، بنابراین نقش آموزش در ارتقاء فرهنگ و سواد تغذیهای جامعه بسیار ارزشمند خواهد بود.
5- ارتقاء بهداشت جامعه و پیشگیری و مراقبت از بیماریها: به دلیل بیماریهای زمینه ای مانند بیماریهای عفونی، انگلی یا بیماریهای غذد و متابولیک در بروز سوء تغذیه، به نظر می رسد یکی از استراتژیهای مهم ایجاد امنیت غذا و تغذیه پیشگیری و مراقبت اینگونه بیماریها باشد. از طرفی توجه به بیماریهایی که معلول و یا در ارتباط با نوع تغذیه میباشند، نظیر بعضی سرطانها، بیماریهای قلبی و عروقی و غیره نیز در زمره اینگونه بیماریها که بایستی تحت مراقبت و توصیههای تغذیهای باشند قرار میگیرد.
دانلود مقاله تغذیه (2)