•بیت : به هر سطر از یک شعر بیت می گویند . ( نکته : کوچکترین واحد شعر یک بیت است . )
•مصراع ( مصرَع ) : هر بیت از دو قسمت تشکیل شده است که هر قسمت یک مصراع نام دارد . ( نکته : کمترین مقدار سخن آهنگین را مصراع می نامند . )
•مثال : بشنو این نی چون شکایت می کند از جــدایی ها حــکایـت مـی کند
•قافیه : به کلمات غیر تکراری گفته می شود که در پایان بیت ها و مصراع ها می آیند ، بطوری که یک یا چند حرف آخر آنها با هم مشترک است .
•نکته (1) : حرف یا حروفی که در کلمات قافیه مشترک می آیند « حروف قافیه » نام دارند .
•مثال (1) : آتـش عشـق است کانـدر نی فتــاد جـوشش عشـق است کانـدر مـی فتـاد
•مثال (2) : سرآن ندارد امـشب که برآید آفتابی چه خیالها گـذر کـرد و گذر نکرد خوابی
• به چه دیرماندی ای صبح که جان مابرآمد بـزه کــردی و نکـردند مـوذنـان صـوابـی
•نکته (2) : اگر دو کلمه قافیه در تلفظ یکسان ، ولی در معنی متفاوت باشند قافیه درست است .
•مثال : آتش است این بانگ نای ونیست باد هـر کـه این آتـش نـدارد نیـست بـاد
•توضیح : این بیت دارای دو قافیه است که هر دو کلمه قافیه، از نظر شکل ظاهری با هم یکسان هستند امّا از جهت معنی با هم فرق دارند . بطوری که نیست در مصراع اول فعل و در مصراع دوم اسم می باشد
•و کلمه باد در مصراع اوّل اسم ، امّا در مصراع دوم فعل دعا است .
•قافیه میانی : گاهی برای غنی تر کردن موسیقی شعر علاوه بر قافیه پایانی ، قافیه ای در میان مصراع می آید که به آن قافیه میانی گویند .
•مثال : ملکا ذکر تو گویم که تـو پـاکی و خـدایی نروم جز به همـان ره که تـوام راه نمـایی
• همه در گاه تو جویم همه از فضل تو پویم همه توحید تو گویم که به توحید سزایی
•بیت مُقفّی : ابیاتی که مصراع های دوم آنها هم قافیه باشند .
•مثال: نه چـنان گناهـکارم که به دشمـــنم سپاری تو به دست خویش فرمای اگرم کنی عذابی
• دل همچوسنگت ای دوست به آب چشم سعدی عجب است اگر نگـردد که بگـردد آسیـابی
•بیت مُصرّع : به بیتی گفته می شود که در هر دو مصراع آن قافیه رعایت شده باشد .
•مثال : زمیـن گشـت روشـن تـر از آسمـان جهـانـی خـروشـان و آتــش دمــان
دانلود پاورپوینت قالب های شعر فارسی - 50 اسلاید