اثبات جرائم منافی عفت از نگاهی دیگر
ر قانون مجازات اسلامی برای اثبات بعضی از جرائم منافی عفت، به وجود دلایل خاص قانونی منوط شده است. چنانچه آن دلایل قانونی خاص وجود نداشته باشد، عمل منافی عفت ارتکابی قابل اثبات نخواهد بود. وجود این روش سبب میشود تا در بسیاری از موارد بزه ارتکابی قابل اثبات نباشد، زیرا تحصیل دلایل مورد نظر قانونگذار یا به سهولت امکان نمییابد یا اساساً امکانپذیر نیست. در نتیجه حقوق قربانیان جرم و شکات خصوصی در جرائم منافی عفت تضییع میگردد و جامعه نیز در معرض ارتکاب جرائم مهم منکراتی قرار میگیرد. در این مقاله جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و سعی شده که راهکارهای عملی موجود برای رهایی از این نارسائیها مورد شناسایی قرار گیرد تا شاید در پرتو آن بتوان قربانیان جرائم منافی عفت را یاری نمود که بتوانند از حقوق قانونی و مشروع خود دفاع کنند.
اشـاره:
«جرائـم منافـی عفـت» بـه جـهت تعـرض بـه حـیات مـادی و معـنوی انسـانها از اهـمیت خاصـی برخـوردار است. در راسـتای مـبارزه بـا این جرائـم، جامـع بودن ادلـه ثبـات نقـش به سزائـی ایفـا مینمـاید. ایـن مقالـه به ارزیـابی «ادلـه اثبات جرائم منـافی عفـت» پرداختـه است که حـاوی نکات مهـم و قابـل تأمـل میباشـد۶۱۴۸۶ در این مجال فرصـت را مغتنم دانـسته و صاحـبنظران فقهـی و حقـوقی را به هـماندیشی، نقـد و نظـر و ارائـه راهکـار نسبـت بـه موضوع مطـروحـه بـا توجـه به توانمندی فقـه پویـای شـیعه دعوت مینمـاییم.
کشف جرم از راههای اصولی و متقن یکی از مهمترین کارهای دادگاه بعد از گرفتن مجرم است. هرچه کشف جرم از راههای علمی، قانونی و اصولی انجام شود هم نسبت به مجرم احقاق حق میشود و هم تأثیر تربیتی و اجتماعی مجازات از بین نمیرود؛ چون حکومت با اعمال مجازات برای مجرم هدف تربیت، اصلاح و پیشگیری از مجرم شدن افراد دیگر جامعه را دارد. قبل از اعمال مجازات، کشف جرم مجرم از مهمترین مراحلی است که هر مجرمی باید آن را طی نماید. در این حال جرمهای که به نحوی با عرض و آبروی انسانها مرتبط است و غالباً این جرمها را انسانها از یکدیگر مخفی میکنند، اثبات آن بسیار سخت میباشد. به همین دلیل در شرع مقدس اسلام نسبت به این نوع جرائم حساسیت بیشتری اعمال شده است. البته گروهی معتقدند هدف شارع مقدس از محدود نمودن راههای اثبات جرم در اینگونه اعمال، عدم اثبات این جرمها بوده است. زیرا با اثبات اینگونه از جرمها فقط تجری انسانها نسبت به حدود الهی اثبات میشود و با عدم اثبات آن فساد و فحشا توسعه نمییابد. اگر این هدف را بپذیریم که شاید تا حدی هم درست باشد. اما عدم اثبات اینگونه از جرائم منافی عفت میتواند مجرم را در حصن عدم اثبات جرم قرار دهد و میداند هرچه این اعمال زشت را انجام دهد میتواند با عدم اقرار و عدم شهود از قانون بگریزد. عدم اجرای قانون میتواند منجر به رواج انواع انحرافها و فسادها در جامعه شود. لذا برای پیشگیری از انحراف در جامعه و اجرای قانون و عدالت برای همگان ضروری است که برای «اثبات جرائم منافی عفت» راههای دیگری نیز که مورد تأیید شارع و فقه باشد بهره گرفته شود. این مقاله از سه بخش جرائم منافی عفت، ادله اثبات دعوی جزائی و دلایل خاص جرائم منافی عفت، تشکیل شده است.
جرائم منافی عفت
تعریف
مقنن در قانون تعریفی از «جرائم منافی عفت» ذکر نکرده است �۶۱۵۳۱�۶۱۴۸۹�۶۱۵۳۳ و حتی ضابطه و معیار خاص قانونی نیز ارائه نداده است تا بر آن مبنا بتوان جرائم منافی عفت را شناخت. در نتیجه عناصر کلی تشکیل دهنده این نوع جرمها مشخص نیست. قانونگذار به جای این که جرائم منافی عفت را تعریف نماید تا مصادیق آن معلوم شود، مصادیق را احصا کرده است تا تعریف آن مشخص گردد. این روش راتعریف به مصداق مینامند وآن غیر از تعریف کلی، جامع و مانع میباشد که مطلوب اهل علم بوده و کاربرد فراوان دارد. به علاوه احصا مقنن حصری نبوده و تمثیلی میباشد.
روش قانونگذار سبب شده است تا در قوانین موضوعه این نوع جرمها یک جا و تحت یک عنوان تدوین نگردد که با یک نگاه اجمالی بتوان آنها را تشخیص داد و کلیه مصادیق آن را شناخت. در نتیجه برای یافتن مصادیق جرائم منافی عفت، در هر مورد باید به قانون مراجعه نمود و حکم مسئله را آموخت.
تعیین دقیق مصادیق جرائم منافی عفت با قاضی است. با توجه به مجازاتهای سنگینی که درباره بسیاری از جرائم منافی عفت مقرر میباشد و با عنایت به این که در جامعه کنونی برداشتهای مختلف و متفاوتی از این نوع جرائم وجود دارد. بهتر بود که قانونگذار کلیه جرائم منافی عفت را با دقت تعیین و مـعرفی میکرد و آنـها را حـصری اعـلام مینمود یـا لااقـل ضابطهای ارائـه میداد تـا به کـمک آن بـتوان این نـوع جـرائم را شناخت. بـدیهی است اتـخاذ این روش میتوانست بر بـسیاری از ناهـماهنگیهای مـوجود در ایـن رهـگذر پـاسخ دهـد. لـذا بـا عنایت به اصل قانونی بودن جرائم و مـجازاتها که مـورد احترام جـوامع بـشری اسـت و بـا فـقدان نـص خـاص، جـرم دانـستن بعضی از اعـمال مـنافی عفت محل تردید است. اعـمالی مـانند «صـنمپرستی»�۶۱۴۷۲«مـبدل پـوشی»، «پـوشیدن لـباس جـنس مـخالف» «حـیوان دوسـتی»، «حیوانبازی»، «بچهبازی»، «عورت نمایی»، «نظربازی جنسی» یا «چشمچرانی»، «خودآزاری جنسی»، «استمنا»، «پیردوستی» و ... از قلمرو کیفری خارج میباشند. حتی اعمالی مانند «ازاله بکارت»، «روسپیگری»، «اعاشه از عواید فحشا زنان»، «واداشتن افراد و جوانان به شهوترانی» و... عنوان کیفری خاصی ندارد. مراجع قضایی این گونه اعمال را در بعضی موارد از مصادیق فعل حرام دانسته و بر آن مبنا برای مرتکبین مجازات تعیین میکنند. البته از نظر علمی و با توجه به لزوم تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق، عملکرد محاکم قضایی روش مطلوبی به نظر نمیرسد. زیرا این روش با اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها و تفسیر قوانین جزائی به طور مضیق که مورد حمایت همه جانبه حقوق بشری و نیز مورد حمایت شرع است نادیده گرفته میشود.
با این وجود روش قانونگذار از خیلی جهات مطلوب به نظر میرسد؛ زیرا جرائم منافی عفت برخاسته از سنتها و عرفهای اجتماعی است. کمتر جرمی را میتوان یافت که تا این حد، معیارهای عرفی، سنتی و مذهبی در ظهور آن تأثیر داشته باشد. در هر جامعه با توجه به اندیشههای سنتی، عرفی، فرهنگ اجتماعی و تاریخ تحول آن جرائم منافی عفت به وجود میآید و با تغییر عرف و دگرگونی فرهنگ اجتماعی این اعمال نیز رنگ عوض میکند. شاید به همین مناسبت باشد که قانونگذار جرائم منافی عفت را تعریف نمیکند و به معرفی بعضی از مصادیق آن بسنده میکند تا مصادیق موردی آن در عمل عرف وقاضی تعیین گردد.
باید توجه داشت. که روش مذکور این خطر را دارد که قاضی را در تشخیص مصادیق جرائم منافی عفت و اعمال سلیقه و دیدگاه خاص خود آزاد میگذارد که این امر ممکن است اصل قانونی بودن جرائم و مجازاتها را به مخاطره بیاندازد �۶۱۵۳۱�۶۱۴۹۵�۶۱۵۳۳ و از جهت مصادیق «قبح عقاب بلا بیان» باشد.
در جامعه اسلامی ایران با الهام از شریعت مقدس اسلام و سنتهای دیرینه و عفت ذاتی ایرانیان، اعمال منافی عفت درطول تاریخ تحول یافته و مصادیق بیشتری پیدا کرده است که با دیدگاههای ملی، محلی، سنتی و مذهبی به خوبی میتواند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. در قانون مجازات اسلامی پنج قسم مجازات ذکر شده است:
۱)- حدود؛ ۲)- قصاص؛ ۳)- دیات؛ ۴)- تعزیرات؛ ۵)- مجازاتهای بازدارنده مجازاتهای جرائم منافی عفت در مقررات مربوط به «حدود»، «تعزیرات» و «مجازاتهای بازدارنده» بیان شده است. در باب «قصاص» و «دیات» مجازات این نوع جرمها وجود ندارد. بنابراین جرائم منافی عفت را میتوان به دو نوع مهم تقسیم نمود:
۱)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد؛
۲)ـ جرائم منافی عفت مستلزم تعزیر و مجازاتهای بازدارنده.
هر یک از انواع دوگانه جرائم مذکور مقررات ویژه خود را داشته و با روشهای متفاوتی قابل اثبات میباشد.
۱)ـ جرائم منافی عفت مستلزم حد
در قانون مجازات اسلامی، تحت عنوان حدود پنج نوع جرم منافی عفت ذکر شده است که عبارتند از:
زنا، لواط، مساحقه، قوادی و قذف.
هر یک از این جرائم جداگانه و به اختصار مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد.
الف)ـ زنا
زنا یکی از شنیعترین اعمالی است که انسان مرتکب آن میشود. نویسندگان قانون مجازات اسلامی با عنایت به فقه شیعه و توجه به سنتهای مذهبی موجود فرضهای مختلف زنا را بیان کرده و شدیدترین مجازاتها را برای موارد آن داشتهاند.
زنا عبارت است از: «جماع مرد با زنی که بر او ذاتاً حرام است اگر چه دردبر باشد». زنا در صورتی موجب حد میشود که زانی یا زانیه بالغ، عاقل و مختار بوده و به حکم و موضوع آن نیز آگاه باشد.
مجازات زنا در موارد ذیل اعدام است و فرقی بین جوان، غیر جوان، محصن و غیرمحصن نیست.
- زنا با محارم نسبی؛
- زنا با زن پدر؛
- زنای غیرمسلمان با زن مسلمان؛
- زنا به عنف و اکراه
حد زنا در موارد ذیل رجم است:
- زنای مرد محصن؛
- زنای زن محصنه با مرد بالغ.
در بقیه موارد مجازات زنا ۱۰۰ ضربه شلاق میباشد.
ب)- لواط
از نظر فقه اسلامی، لواط شنیعترین و زشتترین عمل انسانی است. افکار عمومی جوامع اسلامی، مرتکبین این عمل را سزاوار مجازات میداند. در عمل لواط فاعل و مفعول هر دو محکوم به حد میشوند. حد لواط در صورت دخول قتل است و اجرای قتل به یکی از طرق اندختن از بلندی، زیر آوار گذاشتن، قتل با شمشیر و زنده در آتش سوزانیدن است و در صورت عدم دخول (تفخیذ) ۱۰۰ ضربه شلاق میباشد.
ج)- مساحقه
مساحقه هم مثل لواط یکی از زشتترین اعمال انسانی است. حد مساحقه برای هر یک از طرفین ۱۰۰ ضربه تازیانه میباشد و هرگاه مساحقه سه بار تکرار شود و بعد از هر بار حد جاری گردد، در مرتبه چهارم حد آن قتل است.
د)- قوادی
قوادی عبارت است از «جمع و مرتبط کردن دو نفر یا بیشتر برای زنا یا لواط».
هـ)- قذف
قذف نسبت دادن زنا یا لواط به شخص دیگری است. هر یک از انواع پنجگانه جرائم مذکور راههای اثباتی ویژهای دارند که در ادامه مقاله مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.
۲)ـ جرائم مستلزم تعزیر و مجازاتهای بازدارنده
کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی با عنوان تعزیرات و مجازاتهای بازدارنده مقررات ویژهای درباره جرائم منافی عفت انشا نموده است. فصل هیجدهم این بخش به جرائم ضد عفت و اخلاق عمومی اختصاص یافته است.
به موجب ماده ۶۳۷ ق.م.ا.: «هرگاه زن و مردی که بین آنها علقه زوجیت نباشد، مرتکب روابط نامشروع و یا عمل منافی عفت غیر از زنا از قبیل تقبیل یا مضاجعه شوند، به شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم خواهند شد و اگر عمل با عنف و اکراه باشد فقط اکراه کننده تعزیر میشود». و در ماده ۶۳۸ ق.م.ا. آمده است: «هر کس علناً در انظار و اماکن عمومی و معابر تظاهر به فعل حرام نماید علاوه بر کیفر عمل به حبس از ۱۰ روز تا ۲ ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم میگردد و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن دارای کیفر نمیباشد ولی عفت عمومی را جریحهدار نماید، فقط به حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم خواهد شد». در ارتباط با جرائم منافی عفت در فصل هیجدهم کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی عناوین مجرمانه ذیل وجود دارد:
الف)- رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا؛
ب)- زنا با اقرار کمتر از چهار مرتبه؛.
ج)- قرار گرفتن دو مرد به طور برهنه در زیر یک پوشش؛
د)- بوسیدن از روی شهوت؛
ه)- قرار گرفتن دو زن به طور برهنه زیر یک پوشش؛.
و)- حضور زنان درمعابر و انظار عمومی بدون حجاب شرعی؛
ز)- تظاهر به عمل حرام (علناً در انظار و اماکن عمومی)؛
ح)- دایر کردن اماکن فساد؛
ط)- پوشیدن لباس و آرایش خلاف شرع و موجب فساد؛
ی)- به نمایش گذاشتن عکس یا فیلمهای مبتذل و تجارت آنها.
اعمال مذکور با صراحت در قوانین مدون جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است. چنانچه گفته شد همه اعمال منافی عفت درقوانین موضوعه عنوان نگردیده است. بعضی از اعمال مانند: «روسپیگری»، «تشویق جوانان به فساد و شهوترانی»، «ازاله بکارت بدون زنا»، «اعاشه از عواید فحشاء زنان» و نظایر اینها عنوان کیفری خاصی ندارد.
۲۹ عنوان جرائم منافی عفت به طور کلی اعم از اینکه جزو جرائم منافی عفت مستلزم حد، تعزیر و مجازات بازدارندة باشد، در قوانین موضوعه جمهوری اسلامی ایران عنوان شده است، بدون اینکه این فهرست حصری باشد. این عناوین عبارت است از:
فهرست جرائم منافی عفت در قانون مجازات اسلامی
ردیف عنوان مجرمانه ماده قانونی میزان مجازات ادله اثبات
۱ زنا بدون شرایط احصان مواد ۶۳، ۶۴ و ۸۸ ۱۰۰ تازیانه حدی ۱- اقرار چهار مرتـبه؛ ۲- شهادت چهار مرد عادل یا سه مرد عادل و دو زن عادله؛ ۳- علم قاضی. مواد ۸۱-۶۸وماده ۱۰۵ ق.م.ا.
۲ زنا با محارم نسبی ماده ۸۲ بند الف قتل حدی “ “ “ “ “
۳ زنا با زن پدر ماده ۸۲ بند ب قتل حدی زانی “ “ “ “ “
۴ زنای غیر مسلمان ماده ۸۲ بند ج قتل حدی زانی “ “ “ “ “
۵ زنای به عنف و اکراه ماده ۸۲ بند د قتل حدی زانی یا زانیه اکراه کننده “ “ “ “ “
۶ زنای مرد محصن با زن محصنه ماده ۸۳ بندهای الف و ب حد رجمی مرد و زن “ “ “ “ “
۷ زنای محصنه با نابالغ ماده ۸۳ تبصره ذیل آن ۱۰۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۸ زنای پیرمرد محصن با پیرزن محصنه ماده ۸۴ حد رجمی، قبل از آن حد جلدی “ “ “ “ “
۹ زنای مرد متأهل که قبل از دخول مرتکب زنا شود ماده ۸۷ حد جلدی و تراشیدن سر و تبعید به مدت یک سال “ “ “ “ “
۱۰ تکرار زنا برای مرتبه چهارم ماده ۹۰ قتل حدی “ “ “ “ “
۱۱ زنا در ازمنه و امکنه شریف ماده ۱۰۶ علاوه بر حد، تعزیر “ “ “ “ “
۱۲ رابطه نامشروع یا عمل منافی عفت غیر از زنا ماده ۶۳۷ شلاق تا ۹۹ ضربه “ “ “ “ “
۱۳ زنا با اقرار کمتر از چهار مرتبه ماده ۶۸ تعزیر ۱- اقرار کمتر از ۴ مرتبه؛ ۲ـ علم قاضی؛ ۳ـ شهادات گواهان.
۱۴ لواط ماده ۱۱۰ قتل حدی ۱- اقرار چهار مـرتبه؛
۲- شهادت چـهارمـرد عـادل�۶۱۴۷۲؛ ۳- عـلم قاضی. مواد ۱۲۶-۱۱۴و مـاده ۱۰۵ ق.م.ا.
۱۵ لواط فاعل بالغ عاقل با شخص نابالغ ماده ۱۱۲ قتل حدی برای فاعل و تا ۷۴ ضربه شلاق برای مفعول، به شرط عدم اکراه “ “ “ “ “
۱۶ لواط نابالغ با نابالغ ماده ۱۱۳ تا ۷۴ ضربه شلاق “ “ “ “ “
۱۷ لواط با اقرار کمتر از چهار مرتبه ماده ۱۱۵ تعزیر “ “ “ “ “
۱۸ تفخیذ ماده ۱۲۱ ۱۰۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۱۹ تکرار تفخیذ برای مرتبه چهارم ماده ۱۲۲ قتل حدی “ “ “ “ “
۲۰ قرار گرفتن دو مرد به طور برهنه در زیر یک پوشش ماده ۱۲۳ ۹۹ ضربه شلاق تعزیری “ “ “ “ “
۲۱ بوسیدن از روی شهوت ماده ۱۲۴ ۶۰ ضربه شلاق تعزیری “ “ “ “ “
۲۲ مساحقه مواد ۱۲۷ و ۱۲۹ ۶۰ ضربه تازیانه حدی “ “ “ “ “
۲۳ تکرار مساحقه برای مرتبه چهارم ماده ۱۳۱ قتل حدی “ “ “ “ “
۲۴ قرار گرفتن دو زن به طور برهنه زیر یک پوشش ماده ۱۳۴ هر یک کمتراز ۱۰۰ ضربه تازیانه تعزیری “ “ “ “ “
۲۵ قوادی ماده ۱۳۸ ۷۵ ضربه شلاق و تبعید از ۳ ماه تا یک سال برای مرد و فقط ۷۵ ضربه شلاق برای زن ۱- اقرار دو مرتبه؛ ۲- شـهادت دو مـرد عاقـل؛ ۳- عـلم قـاضی. مواد ۱۳۷ـ ۱۳۶ و ۱۰۵ ق.م.ا.
۲۶ حضور زنان در معابر و انظار عمومی بدون حجاب اسلامی تبصره ماده ۶۳۸ حبس از ۱۰ روز تا ۲ماه یا جزای نقدی از ۵۰.۰۰۰ تا ۵۰۰.۰۰۰ ریال ۱- اقرار؛ ۲-شهادت گواهان؛ ۳- علم قاضی؛ ۴- گزارش ضابطین.
۲۷ تظاهر به عمل حرام (علناً در انظار و اماکن عمومی) ماده ۶۳۸ حبس از ۱۰ روز تا ۲ماه یا تا ۷۴ ضربه شلاق به علاوه مجازات عمل حرام “ “ “ “ “
۲۸ دایر کردن اماکن فساد و فحشاء ماده ۶۳۹ ۱ تا ۱۰ سال حبس و بسته شدن موقت محل “ “ “ “ “
۲۹ پوشیدن لباس و آرایش خلاف شرع یا موجب ترویج فساد ماده ۴ “ “ “ “ “
ادلة اثبات دعوی جزائی
از نظر تاریخ حقوق جزا، روشهای اثبات دعوی کیفری، همانند مفهوم کیفر دادن در طول زمان تغییر و تکامل یافته است و آن را به چند دوره ذیل تقسیم نمودهاند:
۱)- دوره باستان
در این دوره ارزش و اعتبار دلیل به نظر رؤسای قبایل وابسته بود. امارة برائت وجود نداشت. مجرم میبایست بیگناهی خود را اثبات میکرد. البته بیگناهی یک امر عدمی است و اثبات آن مشکل بود و به تنهایی قابل اثبات نمیباشد. در حقیقت دستور به اثبات یک امر عدمی تکلیف مالایطاق بود.
برای اثبات بیگناهی، راهی نبود، جز این که مجرم را وا میداشتند تا به آزمایشهای خارقالعاده و ماوراء الطبیعه متوسل شود. مثل: ریختن سرب گداخته بر روی بدن مجرم، اجبار نمودن به این که در میان شعلههای آتش راه برود یا با دستان بسته در رودخانه شنا کند؛ جزو موارد متداول بود. آنان انتظار داشتند با این گونه آزمایشها، بزهکاری یا بیگناهی مجرم را آشکار کند؛ بدین معنی که اگر مجرم بیگناه باشد، جان سالم به درمیبرد و هر گاه بزهکار باشد در میان شعلههای آتش میسوزد یا در رودخانه غرق میشود که در این صورت به مجازات عمل ارتکابی میرسد. تاریخ از این نوع آزمایشها نمونههای فراوانی ثبت کرده است و به خاطر دارد.
۲)- دوره دلایل مذهبی
در این دوره احکام به نام خداوند صادر میشد. گناهکار بودن یا بیگناه بودن مجرم به وسیله رؤسای ادیان مشخص میشد و مجازات آن نیز از طرف آنان تعیین میگردید. در نتیجه، به جرأت میتوان گفت که ارزش و اعتبار دلایل در هر مورد منوط به نظر رؤسای ادیان بوده است.
تعداد صفحه :35
موضوع فارسی : یادگیری به کمک قضیه اثبات با میلیونها لم
موضوع انگلیسی : Learning-assisted theorem proving with millions of lemmas
تعداد صفحه : 20
فرمت فایل :pdf
سال انتشار : 2015
زبان مقاله : انگلیسی
چکیده
کتابخانه های رسمی ریاضی زیادی از میلیون ها شامل اتمی
که مراحل استنتاج و منجر به یک تعداد به اثبات رساند مربوطه
اظهارات (لم). شبیه به ریاضی گاه به گاه
عمل، تنها بخش کوچکی از چنین اظهاراتی است که به نام و دوباره
بعد از آن در ادله رسمی توسط ریاضی دانان استفاده می شود. در این کار، ما
پیشنهاد و پیاده سازی معیارهای تعریف سودمندی برآورد
از HOL نور لم برای اثبات این قضیه بیشتر. ما با استفاده از
این معیارها به معدن نمودار استنتاج زیادی از لم
در کتابخانه HOL نور و ذره، اضافه کردن به میلیون
از بهترین لم به استخر از اظهارات است که می تواند دوباره
مورد استفاده در اثبات بعد. ما نشان می دهد که در ترکیب با یادگیری
بر اساس فی ارتباط ltering، از جمله روش به طور قابل توجهی تقویت
اثبات قضیه خودکار از حدس جدید بیش از بزرگ رسمی
ذره: مانند کتابخانه ریاضی.
کلمات کلیدی: یادگیری ماشین هوش مصنوعی معدن ذره لم
تعداد صفحات :203
«چکیده»
بحث ثبوت هلال ماه از مباحثی است که همه انسانها به نوعی به آن نیاز دارند. شریعت مقدس اسلام نیز برخی از اعمال و عبادات را معلّق به ثبوت هلال ، نموده است.
مهمترین عامل تعیین کننده در رؤیت هلال و آغاز ماههای قمری، افق است ، هر نقطه ای روی کره زمین افق مخصوص به خودش را دارد.بر این اساس معیار متخصصین دینی و فقهای عظام در رؤیت هلال بر اساس افق مشخص می شود.
بیشتر فقها ، رؤیت هلال ماه را در هر شهری ، تنها برای مردمان همان شهر و ساکنان روستاها و شهرهای نزدیک به آن معتبر می دانند.
دیدن هلال و ثابت شدن ماه در سرزمینی برای دیگر سرزمینها کافی است و می توان با دیدن هلال و ثابت شدن ماه در هر سرزمینی از کره زمین روزه گرفت، یا روزه گشاد.
شماری از باورمندان این دیدگاه می گویند: ماه اگر در سرزمینی ثابت شد، سرزمینهای را در بر می گیرد که در شب، سرزمینی که در افق آن هلال دیده شده ، یکسان باشند،هر چند این یکسانی در پاره ای از شب باشد.
برخی از مجتهدین ،حکم حاکم را نیز برای پذیرش دیده شدن هلال کافی می دانند. هر چند که حاکم شخصاً ندیده باشد و از راههای دیگر برایش یقین به رؤیت هلال حاصل شده باشد. .البته از نظر منجمین و به تبع آن برخی نرم افزارها پیشرفته نجومی هم که از لحاظ صحت و دقت تجربه شده باشد و اصطلاحاً اطمینان به رؤیت یا عدم رؤیت هلال ایجاد کند از نظر برخی مراجع برای اثبات رؤیت یا عدم رؤیت هلال کافی است.
واژگان کلیدی :
«هلال ،رؤیت ، محاق ،تعمیم ، گواهان ، بیّنه ، حاکم ، افق»
مقدمه
« وَ القَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتّی عَادَ کَالعرْجُونِ الْقَدیمِ.»[1]
« و برای گردش ماه منازلی معین کردیم (که در آن منازل سیر می کند) تا مانند شاخه خشک خرما باز گردد.»
پیش از گام نهادن در وادی تحقیق و پژوهش با مجهولات عدیده ای در مورد هلال مواجه بودم ، به گونه ایکه در زمره «یسئلونک عن الاهله ...»[2] قرار داشتم ، نه از جنبه تکوینی هلال و نه از بعد فقهی آن ، اطلاعات چندانی نداشتم .اینکه چرا ماه ،این سلطان شب ، گاهی بیست و نه روزه و گاهی سی روز بطول می انجامد،زمانی بصورت هلال باریک ظاهر می شود ،و پس از اینکه مبدل به قرص کامل می گردد، مجددا به شکل هلال در می آید و به مدت یک یادو شب،رخ زیبایش را از زمینیان می پوشاند.
گروهی امروز نماز عید می خواندند و می گفتند«اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...» و فردا گروه دیگری در همان شهر و گاه در همان مسجد ،عین همین عبارت را می گفتند و معلوم نبود منظور از «للمسلمین»در این عبارات کیست؟!
عده ای به هم تبریک عید می گفتند و جماعتی در حال روزه بودند و دعای «یا علی یاعظیم ...و هذا شهر عظمته و کرمته...و هو شهر رمضان...»می خواندند و گاه در یک لحظه و حتی یک خانه این اختلاف جانکاه دیده می شد ، در حالی که اسلام دین «توحید»در تمام زمینه ها ست و خواهیم دید حتی با وجود اختلاف فتاوی هیچ موجبی برای این اختلاف ها نیست.
مردم از این بیم دارند که در سال های بعد نیز این امر تکرار شود و در نتیجه بعضی از نا آگاهان تعلیمات اسلام را زیر سوال ببرند.این امر هنگامی نگران کننده تر می شود که می بینیم در اغلب کشورهای اسلامی مساله رویت هلال حل شده و لااقل اهل یک کشور با یکدیگر هماهنگ هستند،ولی در کشور ما چگونه است؟
شاید تنها ما هستیم که این مساله را حل نکرده ایم ، با این که فقهای قوی وآگاهی داریم. مشکل اصلی در این است که با مساله رویت هلال که از «موضوعات»است مانند یک مساله فقهی و «حکمی از احکام شرع»برخورد می کنیم .در حالی که می دانیم مردم هر چند در مسائل و احکام فقهی یا باید مجتهد باشد یا از مجتهدی پیروی کنند، ولی در موضوعات (مانند رویت هلال)هر کس می تواند به یقین و اطمینان خود عمل کند.
توضیح این که وجوب روزه ماه مبارک رمضان از ضرویات اسلام و واضحات قرآن است و هیچ کس در آن تردید ندارد،و چون اصل وجوب از ضروریات دین است، طبعا تقلید هم در آن راه ندارد ؛ولی در احکام ،جزئیات،شرایط و موانع روزه باید یا مجتهد بود یا از مجتهدان آگاه تبعیّت کرد.امّا این که امروز ماه مبارک رمضان است ، یا نیست ، از موضوعاتی است که هر کس می تواند در آن به تشخیص خود عمل کند ،یعنی هر گاه بر کسی ثابت شد که روز اول ماه رمضان است می تواند روزه بگیرد و اگر عید ثابت شد ،افطار کند.
گر چه مردم روی اعتمادی که به مراجع دارند در این گونه موضوعات مهم نیز به سراغ مراجع می روند تا بهتر تشخیص دهند ،اما مراجع از نظر شرعی هیچ الزامی به نظر دادن در باره این موضوع ندارند و می توانند بگویند این مساله از موضوعات است و خودتان تحقیق کرده و عمل کنید.
از سوی دیگر اگر هر یک از مردم در این مساله که جنبه عمومی و اجتماعی دارد،جداگانه به تحقیق بپردازد اختلافات زیادی ،به سبب تعدد منابع تحقیق ، به وجود می آیدکه با روح اسلام سازگار نیست. همان گونه که رجوع به مراجع به طور جداگانه نیز از این مشکل دور نخواهد بود ،زیرا ممکن است چند نفر از شهود نزدیک مرجع بزرگوار به گونه ای گواهی می دهند و چند نفر به شکل دیگر نزد مرجع بزرگوار دیگری ،یا شهود که نزدیک مرجع گواهی می دهند، ممکن است مورد اعتماد دیگری نباشند، یا اصلا شهودی که نزد این مرجع می روند ،موفق به درک محضر مرجع دیگر نشوند.این امور سبب می شود هلال ماه بر یکی ثابت شود، و بر دیگری ثابت نگردد ،و اختلاف جانکاه و نگران کننده ای میان مردم پیدا شود و عظمت عید و ماه مبارک و شعائر مربوط به آن زیر سوال رود و حتی به یک شهر و در یک خانه نیز کشیده شود.
استهلال یا تلاش برای رؤیت هلال،که در منابع اسلامی بخصوص فقه شیعه مورد تایید قرار گرفته ،مورد توجّه جمع زیادی از مردم جهان در گذشته و حال بوده وهست، اعتقادات مذهبی و علایق علمی و تنظیم تقویم قمری از جمله مهمترین انگیزه های توجه مردم و دانشمندان به این امر است.
[1]- سوره مبارکه یس، آیه 39
[2]- بقره/189.
«روش تحقیق»
در این رساله با توجه به موضوع آن ،که نظری و استدلالی است ،به صورت کار کتابخانه ای انجام گرفته ،البته به صورت میدانی نیز امکان دارد به این ترتیب که به رصد ماه ، پرداخته شود . امّا به دلیل نبود امکانات مخصوص از این روش صرف نظر شده است . و ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری بوده است. که در این راستا اطلاعات مورد نیاز از منابع مختلف استخراج و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
«قلمرو تحقیق»
آنچه در این رساله مورد توجه و تاکید قرار گرفته است بررسی آیات و روایات مختلف و نظرات فقیهان (شیعه ،سنی)در مورد هلال می باشد و همچنین سعی بر آن شده تا دستاورد های علمی و نجومی در این بحث آورده شود تا با استفاده از آن به ضرورت اثبات هلال ماه پرداخته شود ودر نتیجه به ایجاد وحدت امت اسلامی و رفع موانع و مشکلات فراروی همدیگر پرداخته شود.
«بیان مسأله»
با توجه به این که بحث ثبوت هلال از مباحث مهم و ضروری مکتب اسلام می باشد و برخی از اعمال و عباداتها به ثبوت هلال بستگی دارد لذا بر آن شدیم به بحث پیرامون اثبات هلال پرداخته تا بتوانیم طرح های پژوهشی کاربردی در زمینه های فقهی و نجومی برای روشن شدن نقاط مبهم و دستیابی به اطلاعات و نرم افزار های تسهیل کننده رؤیت هلال بپردازیم و همچنین به بررسی ملاک های علمی و برطرف نمودن اختلافات موجود با توجه به پیشرفت های علمی برسیم ودر نهایت به تقویم قمری بر اساس ملاک واحد برای جهان اسلام دست پیدا نماییم.
«پیشینه تحقیق»
بحث رؤیت هلال و راههای ثبوت آن، از اموری است که معمولا مردم با آن سروکار دارند به همین جهت مباحث زیادی در رابطه با این امر درکتب غالب فقهای شیعه و سنّی ، ابواب صوم و حج ، و بعضاً به صورت مقاله ، وارد شده است . لذا در این رابطه با اثبات هلال در داخل و خارج کشور تحقیقاتی انجام شده است ، ولی تا کنون نتایج واحدی بدست نیامده است و در خارج کشور علما تلاش های ارزنده ای به صورت فردی انجام داده اند. از جمله عالم بیدار ودور اندیش ومصلح زمان شناس امام موسی صدر بود که برای از بین بردن نگرانی و اضطراب و وحدت امت اسلامی دست به کار شد ولی نتیجه ای حاصل نشد. و در زمینه تلاش های جمعی فعالیت هایی صورت گرفت. مثلا در جلسه تقویم اسلامی در جده که ایران هم در آن جلسه حضور داشت، که هدف عربستان آن بود که مکه مکرمه را مرجع رؤیت هلال قرار دهند ولی یه نتیجه نرسید.
هدف تحقیق:
یکی از مهم ترین مقوله ها در مکتب اسلام مقوله اثبات هلال ماه می باشد چون بحث ثبوت هلال از مباحثی است که همه انسان ها به نوعی به آن نیاز دارند و شریعت اسلام نیز برخی از اعمال و عبادات را معلّق به ثبوت هلال ، نموده است.لذا در این پایان نامه به مقایسه آرا و نظرات عالمان شیعه و عالمان غیر شیعه در مورد رؤیت هلال پرداخته می شود. همچنین به این موضوع که آیا اثبات هلال از طریق چشم غیر مسلح مشخص می شود یا خیر می پردازیم. در نهایت به بررسی ملاک های اصلی فقها در اثبات حلول ماه و معیار متخصصین و فقهای عظام در رؤیت هلال و مساله اتحاد و اختلاف فقها پرداخته می شود.
1-1 «بخش اول»: واژه شناسی
1-1-1 ماده «هلل» و مشتقات آن در کتابهای لغت
هَلَّ السَّحابُ بِالمَطَرِ هَلَّاً و اِنهَلَّ بِالمَطَرِ اِنهَلالاً .
باران با شدت بارید .
اَلتهلیل : قول لا اله الا الله .
یَتَهَلّلُ السَّحابُ بِبَرقِه : ابر درخشان می شود .
یَتَهَلَّلُ الرَّجُلُ فَرِحاً : از خوشحالی تابناک می شود . [1]
أُهِلَّ : ماضی مجهول است از اهلال. و اهلال به معنی :بانک بلند کردن ،فریاد کشیدن ،آواز برآوردن ،نام بردن . و اهلال در اصل به معنی :آواز برآوردن است . و هلال ،هر ماه که بدین نام نامیده شده ،بدان جهت است که هنگام دیدن آن به تکبیر و دعا آواز برمی آورند . و اهلال در حج به تلبیه آواز برداشتن است . [2]
أَهِلَّه : جمع هلال است . به معنی: ماه نو . و به دو شب اول ماه هلال گفته می شود ، و برخی گفته اند :در سه شب اول هلال است [3]، . بعضی هم گفته اند : تا هنگامیکه خط نورانی باریکی آن را به شکل دائره بیرون می آورد . بدین نام نامیده می شود . [4]
اَلهِلالُ : اوّل لیلهٍ و الثانیه و الثالثه ،ثم هو قمرٌ .
هلال :شب اول تا شب سوم ماه و پس از آن ، به ماه قمر می گویند .
وَالهِلالُ ما یُضَمُّ بینَ الحنوَیْنِ من حدیدٍ أو خشَب؛ والجمع الأهلَّهُ .
و هلال به چوب یا آهنی که میان پالان نهند ،جمع آن :الاهله .
والهِلالُ :السنانُ الذی له شُعبتان یُصاد به الوحش.
هلال : به پیکان دو شاخه که با آن حیوانات وحشی را شکار می کنند .[5]
أُهِلَّ الهِلالُ : هلال ماه آشکار شد ،ماه شب اول آشکار شد .
هَلَّلَ الرَّجلُ : لا اله اله الله گفت .
اِسْتَهَلَّ الصَبی :در وقت ولادت بلند گریه کرد .
أهَلَّ اَلْمُعْتَمَر :هنگامی گفته شود که تلبیه گو صدایش را بلند کند. [6]
اَهَلِّ الرَّجُلُ : بسوی ماه شب اول نگاه کرد .
أهْللْنا الشَهْر والسْتَهْلَلْناه : هلال ماه را دیدیم .
وهالَّ الاجیر مُهالَّهً و هِلالاً :اجاره کرد او را از این هلال تا آن هلال .
ابن الاعرابی :وَالْهِلالُ ما یَبْقی فی الحَوضِ من الماءِ الصافی : هلال آب صاف و زلال است که در حوض باقی می ماند . [7]
1-1-2 ماده «هلل» در احادیث و قرآن
ابن اثیر[8] بعضی از احادیثی را که از طریق عامه ضبط شده و در آنها ماده «هلل» آمده ،ذکر نموده است ، ایشان گفته است در احادیث حج مکرراً «اهلال» ذکر شده و آن عبارت از رفع صوت به تلبیه است.
گفته می شود . أهَلَّ المُحْرِمُ بِالحَجْ یُهلُّ إهْلالاً :
این عبارت وقتی گفته می شود که حاجی تلبیه بگوید و صدایش را بلند کند.
وَالْمُهَلّ :موضع اهلال و آن میقاتی است که از آن محرم می شوند .
حدیث عمر : «أن ناساً قالُوا لَه :إنا بینَ الجبال لا نُهِلُّ الهِلالَ اذا أهَلَّه الناس.»
یعنی ما به خاطر وجود کوه هلال ماه را نمی بینیم هنگامی که سایرین می بینند .
فخرالدین [9] طریحی روایتی را از طریق خاصه ذکر کرده است :
فی دعاء الهلال « اللهم أهلّه علینا بالامن و الایمان»که اهله هم با ادغام و هم با فک روایت شده است.
بعضی از شارحین گفته اند در صورتی این عبارت صحیح است که منظور از «أهله» تاباندن و نمایاندن هلال(اطلعه وأرانا ایاه) باشد ،که در اینصورت معنای دعا می شود :خدایا دیدن هلال را بر ما مقرون به امن و ایمان قرار بده.
و عنه ، عن محمد بن عبدالحمید ، عن محمد بن الفضیل ،عن ابی الحسن الرضا (ع). [10]
فی حدیث قال : صوموا للرؤیه ، وافطروا للرؤیه .
در حدیثی آمده است : با دیدن هلال ماه روزه بگیرید و با دیدن آن افطار کنید .
از ماده «هلل» در کل قرآن فقط دو مشتق ملاحظه می شود : یکی اُهِلَّ و دیگری أَهِلَّه جمع هلال .
1- اِنَّما حَرَّمَ عَلَیْکُم الْمَیَتهَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنزیرَ وَ ما أهِلَّ بهِ لِغیْرِ الله ... (بقره /173)
جز این نیست که مردار و خون را و گوشت خوک را و آنچه را که به هنگام ذبح نام غیر خدا بر آن بخوانند ،بر شما حرام کرد .
اُهِلَّ ماضی مجهول است از اهلال . اصل رفع صوت است و مراد از آن در اینجا بلند گفتن اسم غیر خداوند مانند لات و عزی و سایر بتها بر حیوانی که مورد ذبح واقع می شود . البته این اصطلاح به بلند گفتن نام خداوند در هنگام ذبح نیز اطلاق می شود. به مرور زمان کاربرد این اصطلاح گسترش یافته و در هر اسمی اعم از اینکه بلند ذکر شود یا معمولی ،استعمال شده است مانند اهلال به تلبیه که عَلَم شده است برای هر مُحْرمی که صدایش را بلند کند یا بطور معمولی تلبیه بگوید . [11]
2- یَسْئلونکَ عَنِ الاَهلَّه[12] قل هی مواقیت للناس و الحجّ ...[13]
أهِلّه جمع هلال و منظور از آن در اینجا هلال ماه است .
جوهری گفته :شب اول تا شب سوم ماه و پس از آن قمر است[14] .
[1] - العین،خلیل بن احمد فراهیدی، ج 3/ ماده هلل،موسسه دارالجهره ، چاپ اول ،1405 هجری
[2] - تبیین اللغات تبیان الایات / ص 654
[3] - دعای رؤیت ماه تا 3 شب استحباب دارد .
[4] - محمد قریب تبیین اللغات لتبیان الایات، یا فرهنگ لغات قرآن ،انتشارات بنیاد ، انتشار 1366، / 655
[5] - اسماعیل بن حماد الجوهری، الصَّحاح ،ج 3/ماده هلل. ص 1851، دار العلم للملایین ، بیروت ،چاپ دوم ،1399 هجری
[6] - همان ج 3 . ص 1852
[7] - محمد بن مکرم ابن منظور الافریقی المصری، لسان العرب ،ج 5 / ماده ، دارصادر،بیروت .
[8] - مبارک بن محمد الجزری (ابن الاثیر)، النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ج 5/271 ، 272،احیاءالکتب العربیه، چاپ اول ،1383هجری 1963 م .
[9] - شیخ فخر الدین طریحی ،مجمع البحرین ج 5 / ماده «هلل» ،مکتب نشر الثقافه الاسلامیه، چاپ دوم ، 1408 ه.ق
[10] - محمد بن الحسن الحرّ العاملی، وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشعیه الی تحصیل مسائل الشرعیه ، ج7/ 183
[11] - الراغب الاصفهانی ،معجم مفردات الفاظ القرآن، ماده هلل در الکتاب العربی؛ فرهنگ لغات قرآن ج2/ ماده هلل ص 654 ؛ الشیخ الفضل بن الحسن الطبرسی ، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج1/275 ؛دار احیاء التراث العربی، بیروت ،1379 هجری. و محمد بن یوسف مشهور به ابی حیان الاندلسی تفسیر البحر المحیط ج1 /663 ، دار الکتب العلمیه ،چاپ اول ،1413 هجری.
[12] - الاهله جمع هلال،اسم جامد و اصله اهله بسکون الهاء و کسر اللام الاولی و فتح الثانیه ثم سکنت اللام الاولی و نقلت حرکتها الی الساکن قبلها و ادغمت مع اللام الثانیه ، وزنه أفْعِلَه . (الجدول فی اعراب القرآن و صرفه و بیانه 1و2/ 387)
[13]- بقره ،آیه 189.
[14] - الصحاح ،ج 5/ ماده هلل