کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق انسان در اسلام با عنوان انسان و اسلام از منظر امام خمینی 17 صفحه word

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان انسان و اسلام از منظر امام خمینی 17 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان انسان و اسلام از منظر امام خمینی 17 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان انسان و اسلام از منظر امام خمینی 17 صفحه word

 

 

 

 

 

 

در این درس نمره بیشتری بگیرید!

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

تردیدى نیست که نگرشها یا به تعبیرى جهان‌بینى رهبر فقید انقلاب؛ درآمد کامیابی‌هاى شخصى و اجتماعى و سیاسى وى تلقى می‌شود. بسا کسانى که چون بینش واقع‌بینانه‌اى درباره انسان و اسلام نداشته و به تعصب ورزی‌هاى جاهلانه خود اصرار ورزیده بودند، توفیق راه‌یابى به مقام رهبرى فکرى و سیاسى انقلاب را به دست نیاوردند. از کلام و رفتار و مواضع سیاسى پیش و پس از پیروزى انقلاب که امام خمینى آشکار ساخته‌اند، به روشنى می‌توان خطوط معرفتى ایشان را در باب انسان شناسى و نیز در حوزه اسلام شناسى به چنگ آورد. دست‌پروردگان آن پیشوا را که می‌نگریم هر کدام بهره‌هایى درخور استعداد از این عرصه برگرفته‌اند. البته جایگاه شهید بهشتى و شهید مطهرى در این میانه در خور تأمل است. به هر حال آنچه امام خمینى درباره انسان و اسلام اظهار داشته و یا در رفتار و سلوک و تربیت شاگردان خود نشان داده‌اند، به دست می‌دهد که همین درستى و راستى نگرشهاى او بود، که بسترساز تحّول حوزوى و انقلاب و نوسازى اجتماعى در عصر حاضر شده است. در این مجال برآنیم که کوششى در ارایه جهان‌بینى و ایدئولوژى رهبرى داشته باشیم و تفاوت‌ها و تمایزهاى فکرى و دینى را آشکار سازیم.
1- انسان شناسىِ امام خمینی
رهبر فقید انقلاب، پیش از آنکه بنیان‌گذار یک نظام سیاسى مبتنى بر ارزش‌هاى متعالى باشد، آموزگار اخلاق و عرفان بوده است؛ از این رو جست و جوى ما براى دریافت دیدگاه انسان شناسانه‌اش ممکن و برکت خیز است. در این جا می‌توان از مکتب اخلاقى امام در مدرسه فیضیه (روزهاى پنج شنبه)، و نصایح
شفاهى و نامه‌هاى معنوى و عرفانى به فرزندان دلبند و بزرگوارش، و همچنین کتاب گران‌قدر چهل حدیث، و پاره‌اى از خطابه‌هاى تفسیرى مانند تفسیر سوره حمد یاد کرد. گفتنى است که مراد ما از طرح دیدگاه‌هاى امام، صرفاً مسایل نظرى و به عبارتى تئوریک و آکادمیک نیست. آنچه ما را وامی‌دارد تا به انسان شناسى رهبر فقید پى ببریم و توشه اندوزیم، همانا شناخت‌هایى می‌باشد که در بوته عمل و سلوک، روشنى و زلال خود را نمایانده است. به عبارتى دیگر، می‌کوشیم تا از رهگذر طرح نگرش انسان‌شناسانه امام، راهى به جهان معنوى او بگشاییم و از پیروزی‌ها و تأثیرگذاری‌هاى شخصیتی‌اش، رازگشایى کنیم. سخن استاد مطهرى در این رابطه، شاهد گویاست:
«آن ایام، تازه با حکمت الهى اسلامى آشنا شده بودم، آن را نزد استادى [امام خمینی] که برخلاف اکثریت قریب به اتفاقِ مدعیان و مدرسان این رشته، صرفاً داراى یک سلسله محفوظات نبود. بلکه الهیات اسلامى را واقعاً چشیده و عمیق‌ترین اندیشه‌هاى آن را دریافته بود و با شیرین‌ترین بیان آنها را بازگو می‌کرد- می‌آموختم... خلاصه یک طرح اساسى در فکرم ریخته شده بود که زمینه حل مشکلاتم در یک جهان بینى گسترده بود... معارف توحیدى قرآن و نهج‌البلاغه و پاره‌اى از احادیث و ادعیه پیامبر اکرم و اهل بیت اطهار را در یک اوج عالى احساس می‌کردم.»[33]
1-1- فطرتِ کمال گرایانه انسان
انسان از دیدگاه امام خمینی، موجودى کمال طلب است. باطنِ ناآرام او همواره طلب عاشقانه دارد. مردمان هرکدام به نوعى می‌کوشند تا به خواسته‌هاى متنوع خویش دست یابند. عالم و عامی، فقیر و غنی، ضعیف و قوى در این وادی، سلوک می‌کنند. تفاوت سلوکها و شخصیتهاى افراد به خاطر وضع خاص مادى و معنوى است که در آن به سر می‌برند. گریز از وضع موجود و امید به آرزوى وضع مطلوب، در هر صنف و جماعتى دیده می‌شود. استعدادها و سرمایه‌ها و برخوردها و امتیازهاى عادلانه و غیر عادلانه، سبب اختلاف‌هاى فردى و جمعى می‌شود. بنابراین، ناکامی‌ها و کامیابی‌هاى آدمیان در عرصه‌هاى گوناگون، حاکى از عوامل اختیارى و غیر اختیارى است که نظام‌هاى تربیتى و سیاسى تحمیل می‌کنند. امّا آنچه در وجود آن نمی‌توان شکى به خود راه داد و عمومیت یا فطری
بودنش را انکار نمود، همانا عشق ورزیدن و کمال جستنِ انسان‌هاست. هابیل یا قابیل، نیکوکار یا تبهکار، دادگر یا ستمگر، هر یک به دنبال توسعه و فزونى و پیشرفت خود می‌باشند. آنگاه که سخن از انگیزه‌ها یا نیتها به میان می‌اید، تقرّب به خداوند یا راندگى از پیشگاه حق مطرح می‌شود. به عبارتى دیگر، مطلوب‌ها و معشوق‌هاى انسان‌ها نشان می‌دهد که کدام فرد یا گروه، به تشخیص و تمیز حق از باطل نایل گشته‌اند. در این جاست که فلسفه بعثت‌هاى ابراهیمى رخ نشان می‌دهد و نقش و تأثیر پیامبران را به دست می‌آوریم. آنان با اعلام توحید و نفى شرک و کفر، در حقیقت خواسته‌اند سلوک عاشقانه حق را متجلى سازند. معیارهاى عشق ورزیدن و کمال گرایى را براساس حقیقت و خیر و عدل آشکار سازند. انبیا هدایتگران نسلها به سوى عشق و طلب و کمالى بوده‌اند که با رستگارى دنیوى و اخروى آنان سازگار است. بدین سان، انسان موجودى متمایل به خوبی‌ها و توانمندی‌ها می‌باشد، تربیت‌ها و توارث‌ها و کنشها و منش‌هاست که او را به خطا یا صواب راه می‌برد. پیش از آنکه انتخابها و پیامدها را به تصویر کشیم، گوش جان به سخن معلم اخلاق می‌سپاریم:

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لیک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان کرامت انسان و انسان کامل در عرفان 24 صفحه word

 

 

 

 

 

در این درس نمره بشتری بگیرید!

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

درباره انسان و کمالات انسانى او تفسیرهاى متفاوتى در مکتب هاى مختلف ارائه شده است که هر کدام از آنها به جنبه خاصى از ابعاد وجودى انسان مى پردازند, اما مکتب عرفان از مقام مکتبهاى قدیم و جدید در باب انسان کامل غنى تر است; به طورى که عارفان مسلمان از منظرى بسیار بالا و والا و در عین حال, جامع از کمالات انسانى بحث کرده اند.
ضرورت بحث انسان کامل در عرفان بدان جهت است که مسائل اصلى عرفان نظرى, شناخت توحید و در درجه بعد شناخت موحد است; یعنى بعد از شناخت توحید, بحث انسان کامل یکى از ضرورى ترین حقایق عرفانى, علمى, نظرى, اخلاقى, تربیتى و بلکه اعتقادى است. در بحث از مقامات و جایگاه انسان کامل د رنظام هستى, سؤال اصلى آن است که آیا این جایگاه و کرامتى که انسان کامل در نظام هستى از آن برخوردار است تکوینى است یا اینکه اراده و اختیار خود او نیز نقشى ایفا مى کند؟
از آنجا که افکار و اندیشه هاى احیاگر حضرت امام خمینى(ره) در تفسیر و شناخت معارف اسلامى و عرفانى, نقش مهمى دارد, این مقاله در صدد است که با استفاده از محوریت مباحث انسان کامل در اندیشه عرفانى امام خمینى, به تبیین و پاسخ این سؤال اصلى بپردازد.
جایگاه انسان کامل در نظام هستى
از مجموع تحقیقات و کاوش ها در متون عرفانى روشن مى شود که مباحث مربوط به انسان شناسى و مقام انسان از جمله محورهاى مهم مورد بحث عرفا است; به طورى که در آثار عرفانى مقام عرفاى اسلامى, مطالب بسیار بلند و ارزشمندى در باب انسانى که جامع جمیع اسما و صفات الهى و مظهر تام خداوند است, عنوان شده است که از جمله آنان مى توان به ابن عربى, حلاج, ترمذى, عطار نیشابورى, اشاره کرد اما اصطلاح عمیق و پرجاذبه (انسان کامل) اولین بار در قرن هفتم هجرى از سوى عارف نامدار این قرن یعنى محى الدین عربى, به کار برده شد و پیش از این عارف, اگرچه مباحث و مسائل مربوط به انسان کامل در عرفان اسلامى وجود داشت, اما از چنین لفظى استفاده نمى شد. (عارف عربى), انسان کامل را به عنوان فصّ(نگین) انگشتر هستى معرفى مى کند, در آنجا که مى گوید:
انسان کامل نگین انگشتر عالم آفرینش است که خداى تعالى او را خلیفه و جانشین خود در حفظ عالم قرار داده است و نظام آفرینش در پرتو وجود انسان کامل حفظ و نگهدارى مى شود .1
گرچه دیدگاه امام خمینى(ره) به عنوان عارفى سترگ در باب انسان کامل مبسوط بوده و در ادامه به آن اشاره خواهد شد, اما در این قسمت به منظور بیان اجمالى سیماى انسان کامل به این حد اکتفا مى شود که از منظر ایشان انسان کامل مانند آیینه اى است که دو چهره دارد: در یک چهره آن اسما و صفات الهى, تجلى مى کند و حق سبحانه خود را در آن آیینه شهود مى کند و در چهره دیگر آن, عالم هستى را با تمام اوصاف و کمالات وجودى نشان مى دهد:
انسان کامل همچنان که آیینه حق نماست و خداى سبحان ذات خود را در آن مشاهده مى کند, آیینه شهود تمام عالم هستى نیز مى باشد.2
قبل از ورود به بحث مقام انسان کامل و وجوه کرامت او در نظام هستى, یکى از مطالبى که ذکر آن در تبیین بحث ضرورى است, تفسیر هستى شناسانه عرفا از جهان آفرینش است. از دیدگاه عرفا, نظام هستى به دو بخش یا مرحله (قوس نزول) و (قوس صعود) قابل تقسیم است که قوس نزولى وجود, نتیجه تجلى یا ظهور هویت غیبه است. اساس سیر نزولى وجود (کنت کنزاً مخفیاً فاجبت ان اعرف) است که آن هویت غیبیه بر اساس این حب ّ به خود, در همه مراتب هستى, ظاهر و جلوه گر شده و سراسر هستى را آیینه و جلوه گاه خود ساخته است. حقیقت انسان کامل در قوس نزول به اعتبار جنبه روحانى وى, در هر مرتبه اى از مراتب وجود, مقامى دارد; چنان که به اعتبار کلیت و تجرد تنزلاتى کرده تا به مرتبه انسان شخصى در عالم فلک رسیده است. تبیینى از قوس نزولى وجود در ابیات زیر جلوه گر است:
احد در میم احمد گشته ظاهر 
در این دور (اوّل) آمد عین آخر
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانى اندر این یک میم غرق است

پس از پایان یافتن قوس نزول و متحقق شدن عالم مادون, قوس صعودى وجود, بر اساس جذبه و جاذبه میان کل و جزء و اصل وضع آغاز مى شود. این صعود بر اساس سیر جلّى از نخستین درجات جهان ماده آغاز مى شود و از مسیر انسان کامل(به دلیل جا معیتش و شمول وجودى اش به عنوان کون جامع) به جهان تجرّد راه مى یابد و با طى ّ مدارج تجرّد به مقام اطلاقى و اصل خود باز مى گردد.
امام خمینى در تفسیرى بدیع و زیبا, قوس نزول را (لیلة القدر محمدى) و قوس صعود را (یوم القیامة احمدى) مى دانند:
مراتب نزول حقیقت وجود به اعتبار احتجاب شمس حقیقت در افق تعنیات (لیالى) است, و مراتب صعود به اعتبار خروج شمس حقیقت از آفاق تعیّنات (ایام) است و به اعتبارى قوس نزول (لیلة القدر محمدى) و قوس صعود (یوم القیامه احمدى) است.3
مقدمه دوم در تعیین جایگاه و ابعاد کرامت انسان کامل در نظام هستى, درباره انواع کرامت در نظام دینى است. با استفاده از متون دینى, دو نوع کرامت براى انسان تعریف شده است:
1. کرامت ذاتى: این کرامت به دلیل نعمت ها و قابلیت هاى خاصى است که به طور تکوینى از جانب خداوند به انسان اعطا مى شود; به طورى که اختیار انسان در کسب این مقام, نقشى ندارد; مقام که به واسطه آن انسان در جایگاهى برتر نسبت به سایر موجودات قرار مى گیرد.

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان جهات ومبانی تکریم انسان در اسلام و قانون 29 صفحه word

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان جهات ومبانی تکریم انسان در اسلام و قانون 29 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان جهات ومبانی تکریم انسان در اسلام و قانون 29 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان  جهات ومبانی تکریم انسان در اسلام و قانون 29 صفحه word

 

 

 

 

 

 

 

 

در این درس نمره بیشتری بگیرید!

در این تحقیق می خوانیم:

 

چکیده: انسان از نظر اسلام خلقتی ویژه دارد خداوند او را از روح خود در وجود او دمیده وگرامی داشته و اورا برمخلوقات خویش برتری داده وخلیفه خود در زمین قرار داده است واو بهره مند از علم به حقایق هستی ونامگذاری موجودات است به این جهت خداوند این موجودی را که بهره مند از روح خداست بر بسیاری از مخلوقات خویش برتری داده وجانشینی خود را در زمین به او اعطاء کرده است اوکه هم از نظر روحی وعقلی وهم از نظر جسمی موزون وشایسته آفریده شده ومسجود فرشتگان می باشد خداوند تمام موجودات وشب وروز وهستی را مسخر او ساخته وبه او قدرت اختیار وانتخاب داده است وباید در تصمیم گیریها وامور جامعه طرف مشورت قرار گیرد. 

در این مکتب زمامدار اسلامی باید با قلبی آکنده از مهر نسبت به مردم باید به اعتبار انسان بودن ، آنها را همسطح خود پندارد . وبا اغماض از خطارهای آنها در گذرد وقبام به اصلاح آنان نماید وبا فراهم کردن مقدمات دادخواهی عادلانه از ظلم نسبت به همدیگر جلوگیری نموده و مانند پدری غیور بر عیوب ملت پرده کشد ودر مقابل بدکاران شیوه ای اصلاحگر داشته واسباب هرگونه انتقام ودشمنی را از ریشه قطع کند . در ن ظا م اسلامی نیکوکاران به تناسب رفتار وکردار خویش از پاداش حکومت اسلامی بهره مند هستند. عدالت اجتماعی در این نظام به منظور بهره مندی از حقوق ومزایای انسانی – اجتماعی به تناسب استعدادها اولویت ویژه ای داشته واز جمله مهمترین ملاکهای تشخیص نظام عادلانه اسلامی است . 

با تأسی از تعالیم مکتبی فوق از چند اهرم استفاده شده است که مقررات قانون اساسی که تنظیم کننده روابط متقابل دولت ومردم وپایه واساس نظام اسلامی ایران است مطابق با خواست ورأی باشد از طرفی درجای جای این میثاق ملی به حقوق ونظر افراد وآحاد جامعه به عنوان مالکین واقعی نظام وتشکیلات آن توجه مضاعف معطوف داشته وروند تحول را در گرو مشارکت آنها قابل تحقق دانسته در این قانون حاکمیت مردم بر سرنوشتشان حقی خداداد تلقی در نتیجه عملکرد مسئولین باید تحت نظارت ملت وانتخاب آنها توسط مردم صورت گیرد.نمود چنین حاکمیتی جواز دخالت در تغییر ساختار اجتماع ، ایجاد نهادهای اجتماعی وتعیین مقررات حاکم بر روابط اجتماعی است که غیرقابل اسقاط تلقی شده است . وحکومت باید اعمال این حقوق را در مسیر سیر الی الله قراردهد .

بدیهی است که اوامر ونواهی مکاتب اجتماعی وباید ونبایدهای نظریات فلسفی در هر مورد از مسائل اجتماعی از جمله جایگاه وارزش انسان متأثر از نگرش آن مکاتب نسبت به موضوع مورد نظر است ، مکاتب دیدگاههای مختلفی در مورد ارزش انسان دارند بعضی از آنها دراین مورد دیدگاهی مادی دارند ولی در مکتب اسلام هم در احادیث وهم در قرآن به جهاتی که طرح خواهد شد انسان جایگاهی معنوی دارد. براین اساس هرچند فرد با ارتکاب جرم شایسته سرزنش ومجازات است ولی به اعتبارانسان بودن سزاوار هرگونه برخورد ویا اقدام خلاف کرامت نیست ، بلکه او صرفاً سزاوار تحمل مجازتی است که شارع وقانونگذار برای او منظور کرده است حتی در مقابل ارتکاب جرم در مقام تعقیب و مجازات مرتکب نباید به نحوی اقدام شود که با عث هتک حیثیت او گردیده ونافی کرامت او باشد .

به اعتبار همین کرامت وارزش وجایگاه ویژه ما در این نوشته برآنیم که با بیان آیاتی از قرآن ذکر نمونه هایی از تاریخ معصومین ودرج اصولی از قانون اساسی ونیز باگذری به تاریخ انقلاب وچگونگی شکل گیری نظام اسلامی با ذکرشواهد ، مبرهن سازیم که مسئولین نظام به فرد خواست امت اسلامی ولزوم رعایت احترام واکرام آنها توجه خاصی دارند .

جهات ومبانی تکریم انسان در اسلام

در مکتب اسلام باتوجه به اینکه طبق منابع مختلف فقهی به انسان بادید احترام نگریسته شده است ؛ دربین منابع فقهی چون قرآن کریم محکمترین ادله وقطعی الصدور است لذا بدواً از این کلام الهی آیات ومستنداتی که متضمن بیان این کرامت ومبانی آن است ذکر می شود . سپس از سنت رسول اکرم وائمه معصومین علیهم السلام ، شواهدی را در این خصوص خواهیم آورد .

الف : قرآن

با دقت در آیات قرآن کریم ، در می یابیم که در این کلام الهی در باب ارزش والا وکرامت انسان به صراحت اشاره دارد . در آیه 70 سوره بنی اسرائیل آمده است : إ لقد کرمنا بنی آدم وحملنا هم فی البر والبحر ورزقناهم من الطیبات وفضلناهم علی کثیرا ممن خلقناتفضیلا » آری خداوند فرزندان آدم را گرامی داشته وآنها را بر مرکب بر وبحر سوار کرده وبر بسیاری از مخلوقات خود برتری وفضیلت بخشیده است . این کرامت انسان وتوجه خاص خداوند نسبت به او آن سان که در قرآن قید شده است مبانی گوناگونی دارد که به آن اشاره می شود :

1 – مقام خلیفه الهی انسان

یکی از مبانی کرامت انسان که در قرآن به آن اشاره شده است مقام خلیفه اللهی اوست . خلیفه از خلف گرفته شده یعنی کسی که جای دیگری بنشیند وقائم مقام او باشد وکار او را سامان بخشد ؛ « تاء » مذکور در آخر کلمه برای مبالغه است . خداوند در آیه ی 30 سوره بقره در این مورد می فرماید :

« واذ قال ربک للملائکته انی جاعل فی الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد فیها ویسفک الدماء ونحن نسبح بحمدک ونقدس لک قال انی اعلم مالا تعلمون »

وچون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینی خواهم گماشت ، ( فرشتگان ) گفتند آیا کسی را می گماری که در آن فساد انگیزد وخون ها بریزد وحال آنکه ما با ستایش تو ( تو را ) تنزیه می کنیم وبه تقدیست می پردازیم ؟ فرمود : من چیزی می دانم که شما نمی دانید .


برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان نقش خداوند در رستگارى انسان از نظرگاه اسلام و مسیحیت 26 صفحه word

 

 

 

 

 

در این درس نمره بیشتری بگیرید!

 

در این تحقیق می خوانیم:

 

این مقاله به بررسى عواملى مى پردازد که از سوى خداوند براى نیل آدمیان به رستگارى برگزیده شده است. در مسیحیت، رستگارى انسان با شخص و عمل عیسى مسیح و روح القدس گره خورده است. اما از نگاه اسلام، خداوند به منظور رستگار شدن انسان ها به هدایت آن ها اقدام نموده است. این مقاله دیدگاه اسلام را از منظرعلامه طباطبائى دنبال مى کند.
معناى رستگارى در مسیحیت
اصطلاح رستگارى (salvation) در مسیحیت داراى معنایى ویژه است; رهایى از قدرت گناه،1 حالت و وضعیتى که در آن انسان از گناه و مرگ آزاد مى شود،2 تحقق برترى خداى نامتناهى بر تباهى هاى پدید آمده از گناه، بیمارى و مرگ.3 و سرانجام، به «آن عمل خداوند گفته مى شود که براى باز گرداندن انسان به موقعیت اولى اش انجام گرفته است; موقعیتى که از آن به سبب گناه آدم هبوط کرده است.»4
به اعتقاد مسیحیان، انسان در آغاز آفرینش در کمال راستى و درستى بود، اما آدم (نخستین نمونه انسانیت) به معصیت خدا وسوسه شد و دامن خود را به گناه آلوده ساخت. بدین سبب، از آن جایگاه بلند هبوط کرد و در دنیایى خاکى گرفتار آمد. این امر تبار او را نیز به گناه ذاتى مبتلا نمود.5 اما از آن رو که نافرمانى آدم و پیامدهایش بزرگ و دراز دامنه بود، به طورى که حتى پیامبران الهى و شریعت هاى آسمانى نتوانستند دامان انسان را از آن پاکیزه نمایند، خداى دانا از ازل براى نجات آدمیان نقشه اى تدارک دید; او به خاطر عشق و علاقه بى پایانش به انسان ها، عیسى مسیح، فرزند یگانه خود را مجسم ساخت تا "با تعالیم و معجزات خود و ارائه یک زندگى نمونه و با مرگ، رستاخیز و صعود به آسمان و تأسیس جامعه مسیحى و فرستادن روح القدس، بنى آدم را رهایى بخشد".6 بدین سبب، گوهر موعظه رسولان را مى توان یگانه نجات بخش بودن مسیح دانست "و در هیچ کس غیر از او نجات نیست; زیرا که اسمى دیگر زیر آسمان به مردم عطا نشده که بدان نجات یابند."7 از این رو، میان آدم و مسیح تمایزى آشکار وجود دارد; آدم موجب گمراهى و مرگ انسان ها شد،8 اما مسیح حیات و آشتى با خدا را به ارمغان آورد.9 در تاریخ الهیات مسیحى، معناى رستگارى با شخص و عمل عیسى مسیح گره خورده است10 و نجاتى که از طریق او صورت مى گیرد، اساساً نجات از سلطه گناه11 و مرگ است و این فرایند با آمدن دوباره مسیح12 به اوج خود خواهد رسید.13
اقدام خداوند براى رستگارى
از منظر مسیحیت، خداوند براى نجات و رستگارى انسان گناهکار چاره اى ندید جز آنکه خود را به صورت عیسى مسیح مجسم کند تا بتواند مستقیماً به هدایت و ارشاد آن ها همت گمارد. اما نجات فرایندى است که نظم و روش ویژه اى دارد; یعنى براى اجرا و تحقق آن، نه تنها خداى پدر و عیسى مسیح، بلکه روح القدس نیز باید به انجام امورى اقدام نماید; بدین معنا که با مشارکت پدر، پسر و روح القدس، که هر سه داراى اصل و گوهرى واحدند، رستگارى ممکن مى نماید. براى اجراى نقشه نجات، راهکارهایى وجود دارد که در ذیل به تبیین آن ها مى پردازیم:
1. برگزیدگى
در الهیات مسیحى، برگزیدگى بدین معناست که خداوند برخى از مردم را جدا ساخته و آن ها را براى حیات ابدى معین فرموده است.14 به عبارت دیگر، "خدا از طریق فیض الهى خود عده اى را که از قبل مى شناخت براى نجات در عیسى مسیح برگزید."15 بنابراین، برگزیدگى بر دو پایه استوار است:
نخست بر پایه فیض الهى; و فیض خدا همان اظهار لطف و رحمت اوست نسبت به بندگان گناهکار. یعنى خداوند گناهکاران را در حالتى که لیاقت و استحقاق ندارند خلاصى مى بخشد.16 بنابراین، سبب انتخاب خدا تنها محبت اوست نه نیکى بندگان; زیرا در پیشگاه او همه فاسد و گناهکارند.17«زیرا همه گناه کردند و از جلال خدا قاصر مى باشند و به فیض او مجاناً عادل شمرده مى شوند، به وساطت آن فدیه اى که در عیسى مسیح است.»18
پولس، نجات را تنها بر پایه فیض مى داند: «زیرا محض فیض نجات یافته اید به وسیله ایمان، و این از شما نیست، بلکه بخشش خداست و نه از اعمال، تا هیچ کس فخر نکند...»19
دومین پایه برگزیدگى علم پیشین خداست; یعنى خداوند تنها کسانى را بر مى گزیند که مى داند آن ها مسیح را مى پذیرند: «خداوند ما را در مسیح و به خاطر او برگزیده است، به گونه اى که کسانى که از قبل با ایمان در مسیح جا گرفته اند، انتخاب مى شوند. اما کسانى که خارج از مسیح اند، رد مى شوند.»20کتاب مقدس نیز برگزیدگى را بر اساس پیشدانى خدا قرار داده است.21
البته در تعریف و تفسیر پیشدانى دو رویکرد متفاوت وجود دارد: آرمینیوس ها معتقدند خدا مى داند که انسان ها در برابر دعوت او چه واکنشى از خود نشان خواهند داد و بر اساس آن، عده اى را که به دعوت او پاسخ مثبت مى دهند از پیش انتخاب مى کند. اما کالونى ها مى گویند: خدا از ابتدا با نظر لطف و رحمت به عده اى مى نگرد و آن ها را برمى گزیند. مطابق این رویکرد، برگزیدگى فقط کار خداست و هیچ ارتباطى به علم پیشین الهى درباره شایستگى انسان ها ندارد.22 بعضى رویکرد دوم را نمى پسندند و آن را با عدالت الهى مغایر مى دانند و معتقدند عدالت اقتضا مى کند خداوند با مردم مطابق اعمالشان رفتار نماید. اما در جواب این عده مى توان گفت: اگر خداوند همه مردم را رها کند تا هلاک گردند، عادلانه رفتار کرده است; زیرا همه مردم گناهکار و مستوجب هلاکتند. در این صورت، برگزیدگى عده اى خاص از آن ها موجب ظلم بر دیگران نخواهد بود; زیرا خدا با انتخاب نکردن دیگران مجازات و قصاصشان را افزایش نداده، بلکه رهایشان کرده تا به مکافات خود برسند; مانند هنگامى که کسى را انتخاب نکرده باشد.23

 

برای دانلود متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق انسان در اسلام با عنوان اسلام و تربیت انسان 9 صفحه word

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق انسان در اسلام با عنوان اسلام و تربیت انسان 9 صفحه word دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق انسان در اسلام با عنوان اسلام و تربیت انسان 9 صفحه word


تحقیق انسان در اسلام با عنوان اسلام و تربیت انسان 9 صفحه word

 

 

 

 

در این درس نمره بیشتری بگیرید!

در این تحقیق می خوانیم:

 

از دیدگاه اسلام تربیت موفق بر اساس اصول و پایه هایی مبتنی است که بدون در نظر داشت آنها هرگز اهداف تربیتی اسلام تأمین نمی شود. در رویکرد تربیتی اسلام اصول عبارت است از مفاهیم و تکیه گاههای نظری که از قرآن کریم و سنّت معصومان (علیهم السلام) کشف و استخراج می گردد. اهم این اصول عبارتند از:

  1. اصل اعتدال

مکتب اسلام مسلمانان را در کلیه امور از جمله در امر تربیت به اعتدال توصیه کرده است. آیات و روایات متعددی بر اعتدال در امور دلالت دارند، از جمله:

«و کذلک جعلناکم امة وسطا» و این چنین شما را امت میانه (معتدل) ساختیم؛

«و اقصد فی مشیک» «در رفتارت میانه رو باش!» امت میانه در هیچ امر از امور افراط نمی کند و تمام برنامه هایش در حد اعتدال است.

قال علی (علیه السلام): «لاتری الجاهل الا مفرطا او مفّرطا»؛ جاهل یا افراط می کند و یا تفریط.»

امام باقر (علیه السلام) خطاب به فرزندش فرمود: «فرزندم مراقب باش به نیکویی میان دو بدی که آن دو بدی را از بین می برد.»

امام صادق (علیه السلام) پرسید: این امر چگونه است؟ در پاسخ فرمود: «مانند این سخن خدا که نماز خویش را به آواز بلند مخوان و آن را آهسته هم مخوان که آن دو همان بدی است و میان این دو را برگزین که نیکویی است.»

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) درباره دوستی و دشمنی چنین توصیه می کند که: «دوست خود را در حدّ اعتدال دوست بدار شاید روزی دشمنت گردد و با دشمنت در حدّ اعتدال دشمنی کن شاید روزی دوستت گردد.»

امام علی (علیه السلام) در مورد خوف و رجاء این چنین سفارش فرموده است: «خیر الاعمال اعتدال الرجاء و الخوف»؛ «بهترین کارها اعتدال در بیم و امید است.

در روایت معروف از آن حضرت است که: «انحراف به راه راست و چپ گمراهی است و راه مستقیم و میانه جاده وسیع حق است؛ کتاب خدا و آیین رسول همین راه را توصیه می کند و سنّت پیامبر (صلی الله علیه و آله) نیز به همین راه اشاره دارد؛ و سرانجام همین جاده ترازوی کردار همگان است و راه همه بدان منتهی می شود.» حضرت در بیان دیگر فرمود: «کل تقصیر به مضر و کل افراط به مفسدة»؛ «هر کمبودی را زیانی و هر زیادی را تباهی است».

 

برای دانلود متن کامل به لینک زیر مراجعه کنید.


دانلود با لینک مستقیم