کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

مقاله PLC

اختصاصی از کوشا فایل مقاله PLC دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :96

خلاصه:

Plc مخفف عبارت programming logic control میباشد.این سیستم وسیله ایاست که متناسب بابرنامه ای که دریافت میکند وظیفه ای خاص را اجرا میکند به عبارت دیگر  plc نوعی کامپیوتر است که برنامه ای خاص را اجرا میکند .

با ظهور  plc تجهیزات و قطعات استفاده شده در کنترل فرایند های صنعتی و خطوط تولید تغییر نموده و مدار های رله کنتاکتوری و سخت افزاری حالت جامد کم کم جای خود را به کنترل کننده های قابل برنامه ریزی یعنی  plc دادند .

امروزه در طراحی کنترل کننده خطوط تولید و فرایند های صنعتی استفاده از مدار های رله کنتاکتوری منسوخ گردیده و در اگثر کارخانه ها و مراکز صنعتی از سیستم  plc اسنفاده میشود.

بدون تردید  plc مهمترین و پر کاربرد ترین وسیله اتوماسیون در صنایع مدرن امروزی است .

در ماشین ها و خطوط تولید جدید کمتر موردی را میتوان یافت که از کنترل کننده های منطقی قابل برنامه ریزی استفاده نشده باشد .

در حقیقت این وسیله بسیار قابل انعطاف که خود یک کنترل کننده کامل است به عنوان قطعه ای برنامه ریز در صنایع گوناگون کاربرد وسیعی یافته است به گونه ای که با پیشرفت تکنولوژی و حضور اتوماسیون در عرصه صنعت در طراحی کنترل کننده ها و مدار های فرمان خطوط تولید و فرایند های صنعتی استفاده از مدارهای فرمان قدیمی منسوخ گردیده و در اکثر مراکز صنعتی از کنترل کننده ها ی منطقی قابل برنامه ریزی استفاده میگردد.

پیشگفتار:

قرن بیستم قرنی است گسترده بین دو انقلاب .انقلابی در آغاز قرن و انقلابی در پایان آن .انقلاب اغازین ظهور تولید انبوه و پایان گرفتن عصر تولید دستی و انقلاب پایانی همانا ظهور تولید ناب و خاتمه یافتن تولید انبوه است . اکنون جهان در استانه عصر جدید به سر میبرد عصری که

در ان دگرگونی  شیوه های تولید مصنوعات و ساخته های بشر چهره زندگی را یکسره دگرگون خواهد کرد .

امروزه با رشد شگفت آور دانش فنی بشر و افزایش تعداد تولید کنندگان مناطق مختلف جهان سهم بیشتر بازار های جهان از ان کشور ها و شرکت های است که در خصوص کیفیت نواوری و تنوع محصول  و... حرف های تازه ای را برای گفتن دارند . اکنون تولید کنندگانی در جهان ظهور کرده اند که میتوانند با نیمی از نیروی کار و سرمایه و میزان مهندسی و مکان وزمان که برای تولید کنندگان انبوه قدیمی لازم است محصولاتی به جهان عرضه کنند که از نظر کیفیت  و جنبه های نواورانه بسی برتر باشد .اکنون دیگر ان انبوه سازان که زمانی الگو و قبله آمال دیگر تولید کنندگان بودند پس از دهها سال سروری به غیر از عقب نشینی و از دست ندادن سهم بازار خود و یا تغییر کلی شیو های خود راه دیگری ندارند بنابراین جا دارد که بپرسیم تولید کنندگان محصولات برتر چگونه توانسته اند در مقابل تولید کنندگان انبوه قدیمی با وجود یک قرن تجربه در ساخت تولید و تجارت این میان قد علم کنند و با نیمی از سرمایه و نیروی فکری و کاری آنها و بهروری و کیفیت خود را چنین ارتقا بخشند ؟

 

امروزه صنعت کشور بیش از هر چیز نیازمند نو سازی و به کار گیری نگرش های نوین صنعتی میباشد روش های کهنه و مرسوم در صنعت کشور کاهش بهروری و افت کیفیت را به ارمغان آورد ه است و این در حالی است که مرز های صنعت به سرعت در حال گسترش است و اصرار بر روش های سنتی فاصله ایران را با دنیای صنعتی افزایش خواهد داد . از طرف دیگر ورود صنعت بدون دانش فنی چیزی از این فاصله نخواهد کاست . اکنون اگر چه صنعت ایران گام هایی به سوی توسعه استفاده از اتوماسیون و سیستم های مدیریت صنعتی متکی براین دانش برداشته است اما متاسفانه انتقال دانش فنی در این عرصه با کندی صورت میگیرد .

 

 مقدمه:

امروزه با پدیدار شدن ریز پردازنده ها و پیشرفت فن اوری حالت جامد در عرصه علم و تکنولوژی که بی شک ان را میتوان بزرگترین پدیده در علم الکترونیک دانست چهره محیط های صنعتی به کلی دگرگون شده است .

 Plc نیز مولود این پدیده یعنی ظهور ریز پردازنده ها بوده است .بدن تردید  plc مهمترین و پر کاربرد ترین وسیله اتوماسیون در صنایع مدرن امروزی است در ماشین ها و خطوط تولید جدید کمتر موردی را میتوان یافت که از کنترل کننده های منطقی قابل برنامه ریزی استفاده نشده باشد در حقیقت این وسیله بسیار قابل انعطاف که خود یک کنترل کننده کامل است به عنوان قطعه ای برنامه پذیر کاربرد وسیعی یافته است به گونه ای که با پیشرفت تکنولوژی و حضور اتوماسبون در عرصه صنعت در طراحی کنترل کننده ها و مدارات فرمان خطوط تولید و فرایند های صنعتی استفاده از مدارات فرمان قدیمی منسخ گردیده و در اکثر مراکز صنعتی از کنترل کننده های منطقی قابل برنامه ریزی استفاده میگردد.

 

اکنون برای توجه بیشتر به تفاوت ها و مزایای  plc نسبت به مدارات کنتاکتوری موارد زیر را بر میشماریم :

  • استفاده از  plc موجب کاهش حجم تابلوی فرمان میگردد
  • استفاده از  plc مخصوصا در فرایند های عظیم موجب صرفه جویی قابل تئجهی در هزینه لوازم و قطعات میشود
  •  Plc استهلاک مکانیکی ندارد بنابراین علاوه بر عمر بیشتر نیازی به تعمیرات و سرویس های دوره ای نخواهد داشت
  •  Plc انرژی کمتری مصرف میکند
  •  Plc ها بر خلاف مدارات رله کنتاکتوری نویز الکتریکی  و صوتی ایجاد نمی کند
  • استفاده از  plc منحصر به یک پروسه و فرایند خاصی نیست و با تغییراتی که در برنامه میتوان به اسانی از ان برای کنترل پروسه های دیگر استفاده کرد
  • طراحی و اجرای مدارات کنترل و فرمان با استفاده از  plc بسیار سریع و اسان است
  • برای عیب یابی مدارات کنتاکتوری الگوریتم و روش خاصی نداریم اما در عیب یابی مدارات  plc براحتی با تغییرات در نرم افزار و  simoulation کردن ان میتوان عیب

یابی کرد

کاربرد های  plc در صنایع مختلف :

امروزه کاربرد های فراوانی از  plc در پروسه های مختلف صنعتی به چشم میخورد که خود نشانگر اهمیت فراوان  plc در صنعت است . از جمله این استفاده ها میتوان به موارد زیر اشاره کرد :

  • صنایع اتومبیل سازی شامل سوراخ کاری و پاشش رنگ و حمل موتور  lift,drop
  • صنایع پلاستیک سازی شامل ذوب قالب گیری و دمش هوا
  • صنایع سنگین شامل کوره های صنعتی کنترل دمای اتوماتیک
  • صنایع شیمیایی شامل دستگاه های مخلوط شیمیایی
  • خدمات ساختمانی شامل آسانسور تهویه هواو...
  • سیستم های حمل و نقل شامل سیستم کانوایرو...

 

شرح مختصری بر رساله:

 Plc سیستمی است که متناسب با برنامه ای که دریافت میکند وظیفه ای خاص را انجام میدهد امروزه دز طراحی کنترل کننده های خطوط تولید و فرایند های صنعتی از ان استفاده میشود به عنوان مثال در سالن پرس 3 ایران خودرواتوماسیون خط شولر ساخت شرکت زیمنس و از نوع s7 و مدل  cpu416-2dp که از پیشرفته ترین نوع  plc هابشمار میرود مورد استفاده قرار گرفته است

 

  PLC در یک نگاه:

 

programmable logic controller   :PLC  که با نام programmable controller نیز شناخته می شودکنترل کننده برنامه پذیری است که از خانواده کامپیوتر ها بشمار می آید .این کنترل کننده که عمدتا در مقاصد صنعتی بکار می رود ورودی ها را می گیرد و بر اساس برنامه ای که در حافظه آن نوشته شده خروجی هایلازم را برای ماشین یا فرایندی که تحت کنترل آن است صادر می نما ید .

بنا بر این در نگاه اول PLC از سه قسمت اصلی یعنی مدول های ورودی ،CPUو مدول های خروجی تشکیل شده است. مدول ورودی سیگنالهای متنوع دیجیتال یا آنالوگ را ازF IELD قبول میکند و سپس  آنها را به سیگنال های منطقی (0و1)که برای CPU  قابل پردازش باشد تبدیل می نماید .CPUمطابق با برنامه ای که قبلا کاربر در حافظه آن ذخیره کرده است دستورات کنترلی را اجرا کرده و خروجی لازم را بصورتسیگنال های منطقی به مدول های خارجی می فرستد .این مدول ها سیگنال های مذبور را به فرم دیجیتال یا با تبدیل به آنالوگ به تجهیزات FIELD  مانند عملگر ها (ACTUATOR  ) ارسال می نماید .

قبل از اینکه PLC در صنعت مورد استفاده قرار گیرد مدار های کنترلی کاملا سخت افزاری بودند این مدارهای بر اساس رله ها طراحی و سپس سیم بندی می شدند .بزرگترین عیب این روش آن بود که کوچکترین تغییری در سیستم کنترل مستلزم تغییر سخت افزار و سیم کشی بود که علاوه بر هزینه زیاد زمان زیادی را نیز برای اجرا نیاز داشت بعلاوهدر هنگام بروز خطا کار عیب یابی این مدار ها چندان ساده نبود.

سیستم جدید یعنی PLC مسایل فوق را به همراه نداشت .به سادگی قابل برنامه ریزی بود و تغییردر سیستم کنترل با تغییر در نرم افزار بر نامه کنترل بسهولت امکان پذیر می شد .

مزیتهای قوق همراه با مزایای دیگر ی چون کوچکترشدن ابعاد سیستم کنترل ،عیب یابی سریعتر ،خرابی کمتر توانایی  اجرای فانکشنهای پیچیده ،توانایی تبادل اطلاعات با سیستم های دیگرو....موجب شد که مدارهای رله ای بسرعت میدان را برای حضور PLC خالی کنند .

اولین PLC ها در سال 1968ساخته شدند در دهه 70 قابلیت برقراری ارتباط به آنهااضافه شد در دهه 80 پروتکل های ارتباطی استاندارد شد و بلاخره در دهه90 استاندارد زبانهای برنامه نویسیPLC یعنی استاندارد IEC1131  ارائه گردید

استانداردIEC1131

در سال 1979 یک گروه متخصص در IECکار بررسی جامع PLCها را شامل سخت افزار ،برنامه نویسی و ارتباطات بر عهده گرفت .هدف این گروه تدوین روش های استانداردی بود که موارد فوق را پو شش دهد و توسط سازندگان PLCبکار گرفته شود .این کار حدود 12 سال بطول انجامیدو نهایتا پس ازبحث های موافق و مخالفی که انجام شد استانداردIEC1131شکل گرفت و جنبه های مختلف این وسیله از طراحی سخت افزار گرفته تا نصب ،تست ،برنامه ریزی و ارتباطات آن را زیر پوشش قرار اد.

PLC های مختلف زیمنس 

در طبقه بندی محصولات زیمنس PLC هادر زیر مجموعهمحصولات SIMATIC قرار می گیرند .برخی از آنها بصورت COMPACTطراحی و ساخته شده اند به این معنا که منبع تغذیه وcpu ومدول های ورودی و خروجی بصورت یک پارچه در کنار هم بیکدیگر متصل هستند و یک واحد تلقی می شوند و بر خی دیگر به صورت مدولار هستند که بر خلاف نوع compact کاربر میتواند مدول های دلخواه از آن خانواده را بسته به نیاز خود انتخاب و در کنار هم قرار دهد .plc های زیمنس را میتوان به پنج خانواده زیر تقسیم کرد

Simatic s5

   این plcها که نسبتا قدیمی هستند انواع مختلف دارند برخی مانند s5-95u به صورت compact بوده و

حوزه عملکرد محدود دارند .برخی دیگر مانند s5-100u وs5-115  مدولار بوده و برای سیستم های کنترلی با ابعاد متوسط بکار می روند برای حوزه های عملکرد وسیع plc های د یگری  با نام های s5-135u وs5-155u از این خانواده عرضه شده اند . برنامه نویسی plcهای فوق با نرم افزار step5 انجام میگیرد .

Simatic s7

این plcها بعد از s5 عرضه شده اند و خود به سه خانواده مختلف تقسیم می شوندs7-200بصورت compact بوده و برای سیستم های کنترلی کوچک بکار می رود . s7-300 مدولار است و عملکرد متو سط دارد s7-400  نیز مدولار است ولی می تواند حوزه عملکرد وسیع داشته باشد . این plc ها با نرم افزار step7  برنامه نویسی و پیکر بندی می شوند .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله PLC

مقاله روانشناسی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله روانشناسی


مقاله روانشناسی

فرمت :WORD                                                     تعداد صفحه :97

مقدمه:

هرکس با فردی ملاقات می کند که به طور تحمل ناپذیر خودخواه و متکبر است، افرادی که در خیال پردازی ها نیروی خدایی مانند گم می‌شوند، مانند ثروت نامحدود، هوش بالا یا شهرت نابرابر به خودشان می چسبند. نه تنها معتقدند که بهتر از سایرین هستند، بلکه سایرین را نیز تحقیر و خوار می نمایند. آنها می درخشند و از ما این انتظار می‌رود که آنها را پرستش و تماشا کنیم. برای آنها باقی ما به سادگی کارگران زنبوری هستیم که از همه فرمانها باید اطاعت نماییم و ایده اصلی ما برای آنها ارزشمند نیست، آنها به طرح ها و تمایلات خود بسیار وابسته هستند. در تبادل افتخار رابطه با آنها، آنها معتقدند که ما باید هر گونه نیاز آنها را پیش بینی، و آنها را از هر گونه کار دنیوی دشوار معاف سازیم و همه باید به سختی برای شناسایی ایده های روشن و مبهم آنها کار کنند. آنها از روی عادت افراد را دچار شرم ساری می کنند. خود محوری آنها موجب بی تفاوتیشان نسبت به حقوق و رفاه، سایرین و قوانین اجتماعی می شود. برای توجیه عملکردشان، آنها به طور منطقی دلایلی را ارائه می دهند که این استعداد برتر خود و بی توجهی‌شان نسبت به سایرین را نشان دهند بنابراین خود را در بهترین موقعیت قرار دهند. آنها خیلی زود عصبانی و خشمناک می شوند.

چنین افرادی به عنوان شخصیت های خود شیفته شناخته می شوند که تنها برای راحتی خود عمل می کنند و آنها احتمالاً منفورتر از همه ناهنجاریهای شخصیتی هستند. مورد Einstein را به خاطر بیاورید (901) Malcolm مشخصاً مشکلاتی داشت که در میان آنها یک حس بزرگ نمایی و خود مهمی وجود داشت (معیار 1).

او خود را با Einstein و Salk مقایسه می کرد، افرادی که شرافتمندانه برای رأس بودن در کل زمان رنج می بردند مانند خودم. بی شک بزرگ نمایی Malcolm بسیاری رفتارهای او را تقویت می‌کرد. او گستاخانه ادعا می کرد که این مشکل شرکت است و نه او، حتی اگر روابط او با مافوق ها و زیردستان مانع ادامه رابطه شود. یک فرد نرمال زمانی را صرف بازتاب رفتار خود در مواجه با یک جبهه متحد می کند و به طرز احمقانه علیرغم بازخورد منفی از بالاترها و پائین ها در سلسله مراتب سازمانی خراب عمل نمی کند.

Malcolm مشخصاً خود مهم بود که باید علیرغم نادیده گرفتن سایرین حفظ و درک شود. بزرگنمایی او از زندگی خیالی تغذیه می‌کرد که در آن اوهام روشن و موفق تشخیص داده می شدند (معیار 2). به عنوان مثال او ذکر کرد که خود را به عنوان رئیس یک شرکت جدید می‌بیند که ایده های خود را وارد عمل می کند و می تواند تنها تصور کند که موفقیت یک موضوع زمانی است به علاوه او نیازمند این خیالات بود تا از تصویر برتری حمایت کند که مانع خروج او از میانگین بالا شود. بی شک نیاز او به این برتری شامل ارتباط با پرستشی بود که از مادرش دریافت می کرد که پافشاری داشت که او کاری مهم انجام خواهد داد و روزی مهم می شود و در تاریخ بشر نام او ثبت می‌گردد.

Malcolm مشخصاً باهوش بود در غیر این صورت زندگیش مدت‌ها قبل پایان می گرفت. با این حال تخمین او از توانایی ها و انتظاراتش که سایرین باید به هر خواسته اش احترام می گذاشتند از تمایز میان واقعیت و تصور خدشه دار شده، او خبر می داد. او معتقد بود که خاص است و البته توسط یک روانشناس تحت درمان بود زیرا تنها فردی با درجه پزشکی می توانست موقعیت او را درک کند (معیار 3). بعلاوه او خاص بود که از روشهای جدید انجام کارها استفاده می کرد که البته مخالف الگوهای سازمانی بود و او در مورد اثرات آن بر زندگی سایرین ناراحت نمی شد (معیار 7). به جای همدردی، Malcolm انتظار داشت که زیر دست ها به آسانی تشخیص دهند و به طور اتوماتیک بر هوش آنها تأثیر گذارد (معیار 5). به نظر او ناراحتی در مورد زندگی سایرین بی اهمیت بود. Malcolm با ارائه چنین حسی تنها می توانست از اطرافیان خود بهره برداری کند و بارها و بارها بی شرمانه همین کار را می کند. (معیار 6)

Malcolm اغلب روش درست و مناسب سروکار داشتن با ناخشنودی افرادی که بدبخت کرده بود را ارائه می کرد: آنها به او حسودی می کردند. دوباره آن Malcolm نبود که مشکل داشت بلکه سایرین توانایی های او را تشخیص می دادند که در جاده موفقیت و ثروت است و اینکه آنها چقدر تأثر آور هستند و در نتیجه موانعی را بر سر راه او می گذاشتند (معیار 8). آنها در مقایسه با او دیوانگانی بودند که به دنبال چیزهای بهترند اما به آنچیزی که می خواهند، نمی رسند.

با ارائه این تصاویر روشن از Malcolm اکنون در موقعیتی هستیم تا پرسش های اضافی را بپرسیم تا طرح این فصل را شکل دهیم. ابتدا طبیعی و غیرطبیعی را با هم مقایسه می کنیم و سپس در موضوع اصلی خود شیفتگی به تنوع هایی می رسیم. بعد از آن دیدگاه های روان‌پویشی و میان فردی و دیدگاه شناختی در رابطه با شخصیت خود شیفته توصیف می شود.

این بخش ها از هسته شخصیتی علمی است. به وسیله‌ی جستجوی توضیح آنچه که در شخصیت Malcolm مشاهده می کنیم، هدف حرکت فراتر از حکایت و ورود به حوزة تئوری است. همیشه تاریخ را لحظه لحظه توصیف می کنیم و به متفکران قدیمی کاری نداریم زیرا هر کدام به جنبه های متفاوت ناهنجاری توجه دارند. فرضیه های رشد نیز اغلب بررسی می شود، اما بررسی برای ناهنجاری های شخصیتی در زمان اخیر آزمایشی و تجربی است. پس از آن ترکیب های زیستی روانی اجتماعی – تکامل نشان می دهد که چگونه وجود ناهنجاری شخصیتی از قانون تکامل تبعیت می کند. همچنین مقایسه ای میان خودشیفتگی و سایر ساختارهای تئوری و بحث چگونگی گرایش و تمایل شخصیتهای خود شیفته به توسعه و ایجاد اختلال های خودمحوری وجود خواهد داشت . در نهایت ما روی چگونگی درمان اختلال از طریق روان درمانی تحقیق کردیم و دوباره مواد خود را از لحاظ رویکردهای کلاسیک در این حوزه سازماندهی نمودیم: دیدگاه های میان فردی، شناختی و روان پویشی.

از نرمال به غیرنرمال

به استثناء ظاهر آن از طریق تاریخ میان سلطنتی و توانگری، شخصیت خود شیفته به نظر می رسد تنها در اواخر قرن 20 برتر و برجسته شد. خودشیفتگی در هر فرهنگی متفاوت است (1995 ، Capponi , warren) تجربه ما از طبقات متوسط و بالاتر آمریکایی است. طبقه بندی بین المللی بیماریها، برابر بین المللی DSM-IV شامل ناهنجاری شخصیتی نبود و بیان می داشت که این فرهنگ آمریکایی در سایر ملیت ها نفوذ نمی کند. به جای آن، خودشیفتگی ممکن است یک آسیب شناختی در ارتباط با سطوح بالاتر سلسله مراتب نیازهای مازلو باشد. افراد در ملیت های دارای امتیاز کمتر برای مثال آنقدر مشغولند که نمی توانند بیماریها را مهار کنند و البته شاید دچار خودشیفتگی نشوند. زمانی که نیازهای اصلی رفع شود، جستجوی خودشکوفایی وارد پیش زمینه می شود. آسیب شناختی های مربوط به آن شامل ناهنجاری شخصیتی خودشیفتگی می شود. این ریسک به نظر می رسد که حتی در یک جامعه بزرگتر است و به فردگرای و خودبزرگ نمایی فشار می آورد مانند ایالت متحده آمریکا، بعلاوه به نظر می رسد ناهنجاری و اختلال در حرفه هایی شایع تر است که دارای جنبه های غیرمعمول می باشند از جمله قانون، طب و علم یا آن‌هایی که قدرت ستاره دارند مانند سرگرمی، ورزش و سیاست. برای بیشتر ما این عقیده فوری و بی رنگ است که خودشیفتگی بیشتر برای مردان است (Rienzi, Forguera, Hitchcock,1995) شاید به این دلیل مردها را بیشتر برای بهره برداری مستحق می دانند. (Tschanz , Morf , Turner , 1998) ).

فرهنگ و خودشیفتگی گرایی:

بدلیل آنکه فرهنگ های فردگرایی ارزش خودشناسایی را بر گروه شناسی ترجیح می دهند، خودشیفتگی آسیب شناختی به خوبی با آن شرایط فرهنگی متناسب است. اما چگونه ممکن است آن نشأت بگیرید و در یک جامعه مجموع بیان گردد؟ در یک فرهنگ فردی، خودشیفتگی هدیه خداوند به جهان محسوب می شود. در یک جامعه هواخواه و جمعی به هر حال اصول اجتماعی در زندگی خود شیفتگی در راستای گروه ترجیح داده می شود و در دسترس عموم نیست به عنوان مثال در اسپانیا در قرن 15 ، این فرهنگ اجتماعی در ابتدا مخصوص مردان بود و ارثیه و ارزش خانوادگی محسوب می شد. پسر در حقیقت بعد از پدر دومین فرد خانواده، محسوب می شد. جای تعجب نیست که بسیاری فاتحان اسپانیایی که به جهان جدید وارد می شوند و در جستجوی شانس و بخت خود هستند از این قشر محسوب می گردند.

بدلیل آنکه این خود بنا بر الگوهای  فرهنگی توسعه می یابد، فرد به دنبال فرم ها و شکل های مختلف خود برای توسعه در جوامع گوناگون است. Roland (1992) روی خانواده و خود ما که بیشتر مشخصه فرهنگ جمعی است و فردگرایی یا من خود که بیشتر مشخصه فرهنگ فردی است بحث کرده است. در آمریکا در یک جامعه فردگرایی، نمایش درونی خود بر فرد تأکید دارد و همچنین یک خودی با محدودیتهای خارجی که غیرقابل نفوذ است. بنابر آن ساختارهای خود شیفتگی فردی حرمت نفس نسبتاً مستقل است (1995 وCaponi , Warren). در فرهنگ های اجتماعی مانند ژاپن، توسعه خود درونی شامل روابط جمعی احساسی است و زندگی تعاونی و متقابل است و مرز خود قابل نفوذ و در دسترس برای همه‌ی آن هایی است که در جمع هستند بنابر آن ترکیبات خود شیفتگی ما خود بیانگر عزت نفس حاصل از شناسایی قوی و با افتخار خانواده، گروه ها و سایرین در روابط سلسله مراتبی است. (P-80)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله روانشناسی