لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
مقدمه
مسأله بلوغ یکى از شرایط تکلیف است تنها پدیداى زیستى نیست که نشانه رشد فکرى واجتماعى ونتیجة پذیرش مسئولیت نیز به شمار مى رود مکلف کسى است که نظر فقه اسلامى حقوق وتکالیفى دارد ومى تواند در محدوده خاصى از اختیارات خود استفادة کند براى رسیدن به این مرحلة هر کس نیازمند شرایطى از جمله بلوغ است در این منظر بلوغ خود موضوعیتى ندارد که اماره تکلیف است ودلیل آن .
بنابر این مى توان در باره ماهیت نشانه ها وجلوه هاى آن گفتگو کرد لذا بحث از سن بلوغ در حقیقت گفتگو از آمادگى براى تکلیف است وتن دادن به خطاب شارع .
فقیهى که از این زاویه به بلوغ وسن آن مى نگرد متوجه اهمیت فتواى خود مى گردد وپى مى برد که باید در چار چوب اصول کلى شریعت مانند عدم تکلیف به ما لا یطاق فتوا مى دهد واز توقف در ظواهر خود دارى کند .
از این رو با توجه به پارهاى تبعات ناخواسته برخى از فقیهان از گذشتهها در باره نشان بلوغ وتکالیف دختران بحث کردهاند وراه را براى گفتگوى بیشتر آیندگان کشودهاند .
رسالههاى فقهى در باره بلوغ
( وابتلوا الیتامى حتى إذا بلغوا النکاح فإن آنستم منهم رشداً فادفعوا إلیهم اموالهم ) . یتیمان را بیازمائید تا به حد نکاح برسند أگر رشدى در ایشان یافتید اموالشان را به آنان تسلیم کنید . راغب اصفهانى میگوید بلوغ وبلاغ به معنى رسیدن به پایان مقصد است اعم از آنکه مکان باشد یا زمان معین ونیز گفتة است بلاغ به معنى تبلیغ است وبه آیة ( هذا بلاغ الناس ) وچند آیة دیگر استناد کرده است .
اکنون باید دید چرا خداوند متعال براى زمان بلوغ سن تعیین نفرموده بلکه آن را به آزمایش واگزار کرده است ؟ براى پاسخ به این سؤال باید شرایط جغرافیائى جهان را در نظر گرفت وآن اینکه مناطق مختلف زمین داراى آب وهواى یکسان نیست وبه تجربه ثابت گشته که در نقاط سردسیر اطفال دیرتر به حد بلوغ مى رسند وبرعکس در مناطق گرمسیر کودکان زودتر بالغ میشوند واز آنجا که دین اسلام دین همه مردم جهان است وبراى مردم منطقه خاصى تشریح نشده است بلکه افراد مختلف ونحوه تغذیه نیز در رشد آدمى مؤثر است قدرت طفل را بر زناشوئى ونکاح که زمان بلوغ اوست به آزمایش وامتحان موکول فرموده است (1) .
احلام چیست ؟
احلام جمع حلم به معنى آنچه شخص نائم در خواب میبیند وبعید نیست که أصل در معنایش آن تصوراتى باشد که انسان از داخل نفس خود بدون واسطه
حواس ظاهریش دارد وبه همین مناسبت است که عقل را حلم مى نامند چون عقل عبارتست از استقامت تفکر ونیز از باب آن است که حد بلوغ ورشد را حلم مى نامند ودر قرآن هم فرموده : ( واذا بلغ الاطفال منکم الحلم ) وقتى اطفال شما به حد حلم رسیدند یعنى زمان بلوغ وحد بلوغ عقل ونیز از همان باب است حلم که به کسر أول که به معناى حوصله وضد کمى تحمل است چون حوصله عبارت از ضبط نفس وکنترل طبع است از اینکه دچار هیجان نشود ودر عقوبت طرف عجلة نکند واین خود نشانى از استقامت فکر است . اما احتلام به معنى خواب دیدن وجماع کردن در خواب به سن بلوغ رسیدن وبالغ شدن است یعنى احتلام به معناى در خواب لذت دیدن است خواه موجب انزال منى شود خواه نشود وهم براى زن وهم مرد است . حال پس از بحث لغوى درباره بلوغ وحلم ، احلام واحتلام به بیان علائم بلوغ مى پردازیم .
نشانههاى بلوغ
سن بلوغ : از آنچه از شیخ طوسى فقید بزرگ عالم تشیع نقل شد دانسته مى شود که :
1 ـ فقهاى شیعه سن بلوغ را در پسران پانزده سالگى ودر دختران نه سالگى مى دانند .
2 ـ شافعى معتقد است سن بلوغ در دختر وپسر مساوى است وآن پانزده سالگى است .
3 ـ أبو حنیفه سن بلوغ را در دختران هفده یا نوزده سالگى ودر پسران هجده یا نوزده سالگى مى داند .
4 ـ مالک ( پیشواى مذهب مالکى ) براى بلوغ سن مشخصى قائل نیست .
ـ أبو داوود ( صاحب سنن ) که از شاگردان أحمد بن حنبل ( پیشواى مذهب حنبلى ) است براى بلوغ سن را معتبر نمى داند .
فقط سن بلوغ نیست که در آن اختلاف شده بلکه در برخى از علایم دیگر بلوغ نیز بین فقها اختلاف نظر وجود دارد .
تحقیق وبررسی در مورد بلوغ 10 ص