دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
عنوان
زن در ترازوی سخن سعدی
کبری حاجی مرادخانی
کارشناس ارشد، دبیر ادبیات فارسی شهرستان گرگان
چکیده
در این مقاله با توجه به کلیات سعدی و در نظر نظر او دربارهی زنان مورد بررسی قرار گرفته است. پس از بیان مقدمهای دربارهی دیدگاه سعدی و تفاوت زنان معرفی شده در بوستان و گلستان بر اساس همین دیدگاه به نقشهای گوناگون زنان در آثار سعدی مانند زن در مقام مادر، زن در نقش دختر، و زن در مقام همسر پرداخته میشود. سپس با توجه به حکایات مربوط به زنان ملاکهای جامعهی روزگار سعدی مانند توجه به زیبایی، عدم رعایت هم شأنی، کدخدا منشی پیران و بزرگان در حل مشکلات، تعدد زوجات، ناسازگاری داماد و مادرزن و آزارهای جنسی بررسی شده است. سپس دریافت بعضی از نکات اعتقادی سعدی در مورد زنان از خلال حکایتها بیان شده و پس از آن با توجه به باب هفتم بوستان فضایل و رذایل زنان از نظر سعدی بیان گردیده است. همچنین به بعضی از سخنان سعدی در مورد زنان که به صورت ضربالمثل درآمده اشاره شده و سپس مباحث جمعبندی و نتیجهگیری شده است
کلید واژههای: زن، نقش زن، گلستان، بوستان، سعدی، کلیات سعدی
مقدمه
شیخ مشرفالدین سعدی شاعری است که شهرتش قلمرو وسیع ایران و تمدن اسلامی را در نور دیده و جهانی گشته است. شهرت آثار سعدی و اسلوب سهل ممتنع او همهی مرزها را در نوردیده است به طوریکه حدود نیم قرن پس از او غزلش را ابن بطوطه از خنیاگران چینی در پکن شنیده است.
تا دل به مهرت دادهام در بحر فکر افتادهام
تا در نماز استادهام گویی به محراب اندری(1)
او شاعری رئالیست و واقع گراست به طوری که در آثار او ردپایی از اساطیر، خرافهها، نمادها و عوالم غیررئالیستی دیده نمیشود. او شاعری عاشق است و عارفی واصل که در میان مردم و در زمین میزید و با وجود داشتن تجربههای ملموس مادی و چشیدن عشق زمینی قصد صعود به عوالم بالا را دارد. سعدی در عرصه نویسندگی نیز قلمش را در هر دو عرصهی نظم و نثر دوانده و هنر خویش را به بهترین وجه نمایانده است.
از آنجا که سعدی در مسافرتهای 35 سالهی خود اطراف و اکناف عالم را دیده و تجربههای بسیاری از آن اندوخته است، در آثار و حکایتهای او شخصیتهای متفاوتی را میتوان مشاهده کرد. زن نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد.
نقشهای زنان در آثار سعدی بیشتر مربوط به امور خانوادگی و روابط زن و مرد است و از نقش اجتماعی او به صراحت چیزی نیست. لذا شاید بتوان ادعا کرد که بررسی و مطالعهی نقش زنان در آثار سعدی نه تنها آیینهای از زنان در شیراز قرن هفتم بدست میدهد بلکه با توجه به زن عربی که سعدی داشته و جهانگردی او تصویری از زنان ممالک اسلامی آن روزگار است.
زنان معرفی شده در بوستان و گلستان مانند دیدگاه کلی سعدی در این دو کتاب با هم متفاوتند. زن مطرح شده در گلستان تصویری است درست و زنده از دنیا با همه تضادها و تناقضها و با همه زشتیها و زیباییها. زن آنچنان که هست نه آنگونه که باید باشد و این همان دنیایی است که سعدی آن را دیده است نه آن که از خود خلق کرده و آفریده باشد.
اگر در مطالعهی گلستان نقشهای مطرح شدهی زنان منفی یا درجه دوم و سوم است نیز ناشی از حقیقت دنیاست نه آن که سعدی زن ستیز بوده باشد، زیرا اگر در گلستان و بوستان دقیق شویم به ژرفنگریهای سخن سعدی پی برده میشود.
او در بسیاری از جاها به صراحت خود و نیکی در منش زنان را ستوده است، همانگونه که بازیگران مرد صحنهی حکایات سعدی بد و خوب دارند زنان نیز از همین دو چهره برخوردارند. اما زن به تصویر کشیده شده در بوستان سیمای یک انسان نمونه را دارد مدینه فاضلهای که سعدی در بوستان به تصویر کشیده و آرزوهای بزرگ او در وجود زنان هویداست. زنانی شایسته و اخلاقی، زنانی که به سوی صلاح نصیحتگرند، شایستهاند و از ناشایستگیها برحذر میدارند. هر گاه سعدی در مورد زنان حکایتی را مثل زده است بیشک قصد بیان افکار عالی اخلاقی را داشته و آن را در قالب حکایاتی مختصر بیان کرده و در آن بدنبال مقصود خاص خویش بوده است حکایتهای مربوط به زنان اغلب کوتاه، پرمغز و آمیخته به داروی تلخ نصیحت است.
اگر شربتی بایدت سودمند
ز سعدی ستان داروی تلخ پند (3)
به پرویزن معرفت بیخته
به شهد ظرافت در آمیخته
«در بوستان و گلستان هر حکایتی را که نوشته بخوانیم از آن معنایی عمومی را ملتفت میشویم و دانسته میشود آنچه در هر حکایت واقع شده نمونهای است از آنچه در باورها واقع میشود و در زندگی بسیار کسان اتفاق میافتد(4).
«به گفته بعضیها سعدی پسندهای قومی و اجتماعی و آنچه را که رسم مطلوب زمانهاش بوده بیان نموده است»(5)، اما باید اقرار نمود ویژگیهای مثبت زنان یا ذکر صفات رذیله آنان(6) حکایت مردی که زن صاحب جمالش در گذشته و مادرزن در خانه بود(7) یا عدم تناسب سنی زن و شوهر مانند حکایتی پیرمردی که دختری خواسته و حجره به گل آراسته بود (8) و همچنین حکایت منجمی که از رفتار ناشایست همسر خویش در خانه خبر نداشت(9).
امروزه مصادیق فراوانی دارد و گرد کهنگی به آن پاشیده نیست. بعضی از حکایات مربوط به زنان، در آثار سعدی «برای انجام پندها و نصایح کلی و عمومی بوده است»(10).
مانند اشارات زیر که میتواند تداعیگر راضی بودن به قضا و قدر و پذیرفتن حقیقت وجودی خویش و آیندهنگری باشد. مثلا از زبان زنی که طفلش دندان در آورده به همسرش که در غم مخارج طفل است میگوید هر آن کس که دندان دهد نان دهد(11).
یکی مرد درویش در خاک کیش
نگو گفت با همسر زشت خویش (12)
چو دست قضا زشت رویت سرشت
میندای گلگونه بر روی زشت
که حاصل کند نیکبختی به روز
به سرمه که بینا کند چشم کور
به دختر چه خوش گفت بانوی ده
که روز نوا برگ سختی بنه (13)
همه وقت بردار مشک و سبوی
که پیوسته در ده روان نیست جوی
زن در کلیات سعدی رسالتهای چندگانهای را ایفا میکند. زن در نقش همسر، زن در نقش مادر، زن در نقش دختر، زن مظهر پارسایی، زن مظهر عشق و دلدادگی، زن در مقام توکل، زن مظهر پرهیزکاری، و زن مظهر خردمندی و ... حکایات مربوط به لیلی، زلیخا، شیرین، عذرا، ... نیز به دفعات در کلیات سعدی مشاهده میشود.
این اشارات فراوان نیز خصوصا در غزلها با چنان تازگی بیان شده است که به جرأت میتوان گفت تنها شاعر بزرگی چون سعدی به آن دست یافته است و معلوم مینماید که زنان عاشق مهمترین گروه مموردنظر سعدی بودهاند.
«نقشهای مختلف زنان در آثار سعدی»
1- زن در مقام مادر
سعدی که در کودکی پدر خود را از دست داده و در آغوش دلپذیر مادر بزرگ شده است علاوه بر آنکه با یتیمان درد آشناست و سروده:
مرا باشد از درد طفلان خبر
که در طفلی از سر برفتم