فرمت فایل : word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:36
مقدمه:
امروزه رسانههای جمعی ارتباطی نقش مهمی را در تمامی کشورها بر عهده دارند. درک دنیای پیرامون و اطلاع از حوادث و ریدادها، به خوبی تأثیرات وسایل ارتباط جمعی را برای ما روشن میسازد، در عصر جهانی شدن فرهنگ حالتی یکپارچه مییابد و در گذر زمان تغییر و تحولات زندگی بشر و پاسخگویی به نیازهای اساسی اندیشهها و دانستنیها اهمیت وسایل ارتباطی را محرز مینماید. آگهی سازی جامعه و آموزش همگانی و توسعة مشارکت در پرتوی رشد و شتاب روزافزون رسانهها اهمیت فراوان دارد. نقش اطلاع رسانی به مردم و بالا بردن فهم و شعور سیاسی جامعه از اهم وظایف سایل ارتباط جمعی است.در عصری که جهان پیوسته در حال کوچکتر شدن، به سوی دهکدهای جهانی پیش میرود، شناخت عملکرد و ماهیت رسانهها برای احراز هویت فرهنگی و ارزشهای اصلی نقش مؤثر و مفیدی دارد(رزاقی ، افشین، 1381). امروزه اطلاعات شاید گرانبهاترین چیز برای هر کس، سازمان و هر جامعهای باشد. با اطلاعات و کنترل آن میتوان به همه چیز دسترسی یافت. اطلاعات حلقی اتصال همة اجزاء تشکیل دهندة سیستمها، سازمانها و تمدنها است. این است که مسابقهای بیوقفه برای بدست آوردن اطلاعات و کنترل آن میان طالبان قدرت آغاز شده و همه میکوشند با تملک و در اختیار گرفتن رسانهها، که از طریق آن میتوان از یک سو به اطلاعات ناب دسترسی پیدا کرد و از سوی دیگر به کنترل اطلاعات و دروازه بانی آن توفیق یافته بردامنه قدرت خود بیافزایند. برخی نظریه پردازان ارتباطات بیان کردهاند که امروزه جهان دردست کسی است که رسانهها را در اختیار دارند. با رسانهها میتوان جامعه را جهت داد، مشتریان را وادار به خرید کرد و سیاستها و استراتژیهای بلند مدت خود را به راحتی جامعة عمل پوشاند. از این رو، بیشتر انحصارات بزرگ صنعتی، مالی و تجاری در کنار فعالیّت پیشین خود به گونهای وارد کسب و کار رسانهها شده، و با خرید و مدیریت آنها علاوه بر کسب سود، آن هم سود سرشار، کنترل جامعه و افکار عمومی را در دست گرفتهاند. نقش رسانهها در سده معاصر، هر روز بیش از بیش بر جسته شده است. رسانهها امروز به واسطه کشف و به کارگیری تکنولوژیهای جدید ارتباطی تا عمق جوامع نفوذ کرده و از تأثیر به سزا و تعیین کنندهای در جهت دهی افکار عمومی برخودار گشتهاند (حیدری، داوود،1374) .
جامعه امروز ایران، جامعهای است که نیازهای ناشی از ضرورت توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را بر آن تحمیل میکند.
توسعه به گستردهترین معنایش، فقط نوسازی ابزار تولید و کار، انجام طرحهای عظیم صنعتی،گسترش راهها و شبکه حمل و نقل و تامین خوراک و پوشاک و مسکن برای جمعیت تیست باید پا به پای تأمین این نیازهای اساسی که بر شمردیم، گسترش فرهنگ و دانش را نیز پاس بداریم در این تلاش فرهنگی، رسانههای همگانی یکی از مکانهای مهم را به خود اختصاص میدهند و در این رهگذر نقش تکنولوژی رسانههای همگانی را در فرگشتهای فرهنگی باید در پیش چشم داشته باشیم (ژان پاره، فرانسه 1972).
ارتباطات در تحول و دگرگونی تمدنهای بشری تقش مهمی داشته است. اختراعها و اکتشافها،بی شک زندگی بیشتر انسانها را در سراسر جهان، مستقیم یا غیر مستقیم، تغییر و یا حداقل تحت تاثیر قرار داده است، به نحوی که در هر دوره شیوه زندگی جدیدی ایجاد شد و به تدریج برخوردها و ارتباطات اجتماعی و رفتارهای مربوط به آن، سنتها و آداب و رسوم (فرهنگ) و به طور کلی حیات و تمدن بشری شکل نوینی پذیرفته است. رایانه، ماهواره، تلویزیون ، رادیو، نمابر، ویدئو،دیسک تلفنهای سیار، مرزهایی را که زمانی افراد و فرهنگهای متفاوت جهانی از نظر جغرافیایی، اقتصادی یا سیاسی جدا میکرد، عملاً از بین برده است انقلاب فنآوری اطلاعات مشخصاً به تغییر، تعریف و ارزیابی مجددو تجدید سازمان جوامع بشری در سراسر جهان ادامه میدهد. فن آوریهای ارتباطات راه دور، مانند هر دگرگونی ناشی از عرضة وسیله یا فن آوری جدید در هر جامعة انسانی باعث تغییرات گسترده و دامنه داری شده است. برخی از این تعییرات، آشکار و واضحاند و برخی دیگر چندان به چشم نمیآیند( داداشی، مریم، 1376).
با توجه به تأثیر رسانهها و اهمیّت آنها بر آن شدیم تا تأثیر رسانههای گروهی را بر جامعه پذیر کردن افراد مورد بررسی قرار دهیم.
2ـ1ـ اهمیت وضرورت موضوع
تصویر ما از واقعیت در یک کشف و شهود تماشایی حاصل نمیشود. برداشت ما از واقعیّت طی روزها و سالیان دراز و اکثراً از رویدادهای پیش پا افتاده از صحنه جهان رو عالم انباشته میشود و رسانهها در این میان بیشترین سهم را دارند. دیدگاه ما از جهان واقع، تازمانی که اگلوی عادلانهای در تبیین اجزای مهم وجود داشته باشد حالتی پویا، روبه گسترش و اصلاح خود به خودی دارد. اما هنگامی که یک رشته از این اجزای مهم کنار گذاشته میشوند یا تصویر کمرنگی را آنها ارائه میشود برداشت ما از جان اجتماعی ـ سیاسی نیز ناقص میشود. شعور و درک نهایی انسان از علت معلول به دلیل اتکای آن به شناخت رویدادها،به ترتیب توالی و اهمیت وقوع آنها خدشهدار میگردد. وقتی قسمتی از حلقه ارتباطی بین علت و معلول از نظر پنهان بماند، منابع ضعف و قوت ما متزلزل خواهد شد. اشتباهات در طول سالیان متمادی تکرار میشود، چون در سلسله بداستهایی که ما برای راهنمایی رفتار اجتماعی خود از آنها بهره میگیریم یک حلقه مفقوده وجود دارد.معاشرتهای شخصی، تجربیات حرقهای و بررسیهایی که انجام شده به ما میگویند که روزنامه نگاران، هنرمندان و افرادی از این قبیل، میتوانند تصویری از واقعیت ارائه دهند که علاوه بر مسائل دیگر ضعف نظم اجتماعی را نشان دهد. ولی برای نمایاندن این تصویر متفاوت باید از طریق مؤسسات عمده و شاخههای اصلی به ارائه چنین تصویری مبادرت کنند و این مؤسسات نیز باید متعدد باشند. روزنامه، مجله، رادیو،تلوزیون، کتاب و سینما به عنوان رسانههایی که در شکلگیری دیدگاه ما از دنیای واقعی اجتماعی مهمترین نقش را ایفا میکنند بطور فزاینده به سرسختترین عوامل ذی نفع در غرض ورزی رسانههای گروهی تبدیل شدهاند(حیدری، داوود، 1374).
رسانههای گروهی امروزه نقشی قراتر از یک وسیلة سرگرم کننده یافتهاند. در واقع این وسایل به ابزاری فرهنگ ساز مبدّل شدهاند. قدرتهای مسلّط جهانی میکوشند با استفاده از این ابزار زمینههای نفوذ فرهنگی خود را در سایر جوامع فراهم آورند.
جوانان به عنوان گروهی که شخصیت آنها در حال شکلگیری است و بخش عظیمی از جمعیت کشور ما را تشکیل میدهند، مورد توجه ویژه رسانهها هستند.
رسانههای ارتباط جمعی انتقال دهندة پیامها و نمادهایی هستند که فرایند جامعه پذیری افراد و انتقال بین فرهنگها را به وجود میآورند. رسانهها امروزه نقش فرهنگ سازی به خود گرفتهاند و به افراد جوامع اثرات قابل ملاحظهای دارند و میتوانند زمینهساز بسیاری از فعالیتها و اقدامات اجتماعی باشند. جوامع دریافت کنندة این پیامها و نمادها از طریق نظام ارزشی و بازنمایی مستقیماً تحت تاثیر نظارتی جوامع تولید کنندة برنامههای تلوزیونی قرار میگیرند(دورانی، کمال، 1382).
وسایل ارتباط جمعی از قبیل رادیو، تلوزیون، مطبوعات، سینما،از آن جهت که با گروههای وسیع انسانی سروکار دارند و پیامهای خود را در اختیار میلیونها خواننده و شنونده و بیننده قرار میدهند، اهمیت اجتماعی خاص پیدا کردهاند. سرعت و وسعت انتقال مطالب مطبوعات و گفتارها و برنامههای رادیویی و تلوزیونی در داخل و خارج کشورها و در صحنه جهانی و روش اداره و طرز کار حساس وسایل ارتباط جمعی خصوصیات متعددی را برای آنها پدید آوردهاند(همان منبع).
3ـ1 اهداف تحقیق:
بالطیع هر کاری که انسان انجام میدهد، در جستجوی خواستههایی است که میخواهد به آن برسد.
هدف از انجام این تحقیق را میتوان به صورت ذیل بیان کرد:
هدف کلان: هدف از انجام این تحقیق «بررسی تاثیر رسانههای گروهی بر جامعه پذیری نوجوانان» میباشد که مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
اهداف خرد:
این تحقیق اهداف خردی را نیز دنبال میکند که اهّم آن عبارتند از:
بررسی تأثیر رسانهها بر ویژگیهای فردی اعم از ( سن، جنس، وضعیت تأهل ، تحصیلات و …) نوجوانان و همچنین اینکه اثرات عوامل اقتصادی، مذهبی، سیاسی رسانهها، بر جامعه پذیری نوجوانان چگونه است؟
فصل دوم
1ـ2 پیشینة تحقیق:
هیچ پژوهشی در خلأ انجام نمیگیرد، و لاجرم هر تحقیقی در ادامه پژوهشهای گذشته صورت میپذیرد. مراجعه به آثار پیشینیان، هم موجب جلوگیری از دوباره کاریها شده و هم موجبات بهرهمندی از نتایج تحقیقاتی دیگران را فراهم میسازد و این همان تراکمی و انباشتی علم است(ساروخانی، 1372).
پیشینة تحقیق خود شامل تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی میباشد.
2ـ2 پیشینه داخلی:
ــ در تحقیقی که در سال 1374 توسط مهرناز نقیبی و آمنه خاتون گرفته است، به بررسی میزان بهرهمندی جوانان از محتوای وسایل ارتباط جمعی (رادیو، تلوزیون، مطبوعات) میپردازد.
نتایج حاکی از آن است که ضرورت توجه به این تحقیق میتواند از دو جنبه مورد بررسی قرار گیرد.
نخست، یافتن شناخت علمی در زمینه میزان بهرهمندی جوانان از محتوای وسایل ارتباط جمعی، تا ضمن این شناخت از جنبة علمی برای پرسشهایی نظیر این که چرا جوانان از تلویزیون بیش از رسانههای دیگر استفاده میکنند؟ و یا چرا نسبت به برنامههای رادیویی بی اعتنا هستند؟ و …. با توجه به دستاوردهای علمی و آماری و با در نظر گرفتن ویژگیهای فردی و اجتماعی آنان، پاسخهای بهتری ارائه دهیم. دیگر اینکه در جهت تغییرات اساسی و بنیادی گام برداریم. کدر حقیقت هنگام مواجه شدن با سؤالهایی مثل علل عدم بهرهمندی جوانان از رسانهها چیست؟ و جوانان چه انتظارها و توقعاتی از رادیو و تلویزیون و مطبوعات دارند؟ میزان بهره مندی آنها چگونه است؟ با قشر عظیمی روبرو هستیم که بخش بزرگی از جمعیت کشور ما و رکن اصلی و بازوی فعال جامعه را تشکیل میدهند. بنابراین تلاشهایی که در جهت شناخت بهتر آنان و توقعات و انتظاراتشان صورت میگیرد باید به منظور مهیا ساختن برنامههایی مطابق با خواست و سلیقه و نیازهای آنان باشد. از این لحاظ بر ادارهکنندگان وسایل ارتباط جمعی و تهیه کنندگان پیامهای ارتباطی است که در خصوص آیندهنگری محتوی رادیو، تلویزیون و مطبوعات دقت بیشتری به خرج دهند.
وسایل ارتباط جمعی پیامهای متفاوت و انبوه خود را برای استفادة خوانندگان و شنوندگان و بیندگان پخش میکنند. بنابراین شناخت مخاطبان پیامها، طرز ترکیب و علایق و توقعات آنان یکی از مسایل ارتباطات جمعی به شمار میرود. شناسایی مخاطبین نه تنها از لحاظ جامعه شناسی اهمیت فراوان دارد، بلکه در اداره وسایل ارتباط جمعی و پیش بینی آیندة آن نیز نقش مهمی ایفاء میکند. پیشرفت سریع تحقیقات مربوط به استفاده کنندگان پیامهای ارتباطی در کشورهای پیشرفته خصوصاً ایالات متحده، انگلستان و فرانسه به همراه مطالعاتی که سازمان بینالمللی یونسکو در سراسر دنیا انجام داده است، به این موضوع جنبه جهانی داده است(تقیبی، مهرناز ـ خاتون، آمنه، 1374).
ــ در پژوهش که در سال 1382 توسط کمال دورانی، استادیاز دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران، تحت عنوان استفاده از رسانههای گروهی انجام گرفته است به بیان مطلب زیر میپردازد. پژوهش حاضر در پی بیان میزان و نوع استفاده از رسانهها توسط دانش آموزان دختر و پسر مقاطع تحصیلی راهمایی و دبیرستان است.
به همین منظور 1002 نفر از دانش آموزان دختر و پسر مناطق 2، 3،6،13،16 شهر تهران مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق بیانگر این است که گروه نمونه از رسانه تلویزیون بیشتر استفاده میکند و نیز بهرهمندی آنها از برنامهای نمایشی و فیلم این رسانه در اولویت قرار دارد. در ادامه به بررسی مقایسهای استفاده از رسانههی بین گروههای پسر و دختر پرداخته شد. همچنین این گروهها به تفکیک مقاطع تحصیلی نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج حاصل از این پژوهش علاوه براینکه به مدیران رسانهها در جهت برنامهریزی هر چه بیشتر کمک میکند، به اولیا و مربیان نیز این مکان را میدهد که اثرات تربیتی این رسانهها را بر فرزندان و دانش آموزان خود بسنجند. نتایج گویای آن است که مناطق جغرافیایی مختلف در سطح شهر از رسانههای مختلفی استفاده میکنند. به طور مثال، درصد استفاده ار ویدیو در مناطق شمال شهر بیشتر از مناطق جنوب شهر است(دورانی، کمال، 1382).
ــ در پژوهش که در سال 1356 تحت عنوان وسایل تبلیغی جدید و تأثیر آن در افکار عمومی توسط قاسم اسمعیل خان طلائی انجام گرفته است به این نتیجه رسیده است که خانواده ایرانی بوسیله تلویزیون به دنیای خارج ارتباط پیدا میکند و متأسفانه در اکثر موارد نیز اگر تنها راه ارتباط نباشد بیشترین مهم را در برقراری ارتباط بعهده دارد. در این تحقیق سعی شده است که اثرات تلویزیون را بر مبنای آمار و اطلاعات موجود باز گوشود(طلائی. قاسم اسمعیل خانی، 1356).
ــ رجبی در سال 1380 تحقیقی، تحت عنوان «تأثیر پایگاه اجتماعی بر رسانههای ارتباط جمعی» در ارومیه انجام داده است. وی پس از بررسی پایگاه اقتصادی. اجتماعی افراد، سؤالاتی در مورد استفاده از وسایل ارتباط جمعی مطرح میکند. وی مینویسد پایگاه اقتصادی اجتماعی افراد تأثیر مستقیم بر استفاده از وسایل ارتباط جمعی دارند. اشخاصی که از پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی بالایی برخوردار هستند، بیشتر از روزنامه، مجلههای داخلی و خارجی و رسانههای دیگر استفاده میکنند.
نتایج بررسی نشان میدهد که در میزان استفاده از رسانههای ارتباط جمعی عوامل زیر مؤثر میباشد.
الف ــ وضعیت رفاهی افراد ب ــ سطح تحصیلات ج ـ شغل افراد دـ نوع منطقه مسکونی(رجبی ، 1380).
3ـ2 پیشینه خارجی:
ــ آراهام مولز، اندیشمند فوانسوی در سال 1976 تحقیقی را تحت «رابطه میان فرهنگ و شیوههای ارتباط» انجام داده است. وی پس از بررسیهای فراوان به این نتیجه میرسد که رسانههای گروهی تأثیر بسیار عمیقی بر فرهنگ جامعه خواهند داشت وی عوامل گوناگونی را در گرایش افراد به رسانههای گروهی کتاب، رادیو، مطبوعات،سینما و تلوزیون، مؤثر میداند. مهمترین عوامل عنوان شده عباتند از: 1ـ نظامهای مالی و تشکیلاتی 2ـ نظام ارزشی 3ـ منابع طبیعی و انسانی 4ـ سیاست 5ـ منافع گروههای فشار 6ـ ساخت رقابت 7ـ معیارهای زیبائی
تمانی این عوامل در فراگرد تصمیمگیری و انتخاب محتوای پیامها و گرایش به سوی آنها مؤثر میباشند که نوع و نحوة این گرایش بر فرهنگ جامعه ناثیر مستقیم دارد(Moles , 1976).
ــ هومانس در سال 1950 در پژوهش که تحت عنوان ارتباطات جمعی انجام داد از کلمهی «ارتباطات» بیشتر مفهوم «مشارکت گروهی» را مورد توجه قرار داده و معتقد است که ارتباطات منتهی و منجر به اشتراک مساعی و فعالیتهای جمعی بین افراد یک جامعه میشود. به نظر این پژوهشگر هر چه کانال ارتباطی طولانیتر باشد اثرات ارتباطات هم به همان نسبت کاهش خواهد یافت(Homans,1950).
ـــ در سال 1982 کار ملاوسکی و همکارنش در تحقیقی که به طرح آزمایش انجام دادهاند، دو گروه از افراد را در سنین مختلف انتخاب نموده و گروه آزمایش و گروه دیگر را گروه کنترل قرار دادند. هدف از این تحقیق تأثیر محتوای برنامههای تلویزیون به افراد بوده است. از گروه آزمایش خواسته شده بود که سه ماه به طور مداوم و در ساعات تعیین شدة برنامه تلوزیونی، محتوای گوناگون را تماشا نمایند. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که در حقیقت انداره، ثبات، عمومیت و یا اعتبار بوم شناسی تأثیرها، بین گروه آزمایش و گروه کنترل آنقدر ناچیز و کوچک بود که عملکردی در زندگی روزمره نداشت. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین میزان تأثیر از برنامههای تلوزیونی در سن 19 سالگی است که در این سن جوانی به 4تا 10 درصد کل تغییر پذیری میرسد (Carmiavascy ,1982).
ــ واند(Wand) در سال 1968 نشان داد که خانوادههای آمریکایی انتخاب برنامههای تلوزیونی را کمتر تابع عقاید جمعی میدانند و این نتیجه با نتایج سالهای قبل متباین است. به نظر واند(Wand) دیگر خانوادهها برنامههای تلوزیونی را به طور دسته جمعی تماشا نمیکنند مگر زمانی که یک برنامه توجه جمع را به خود جلب نموده باشد. میتوان پرسید که آیا این تطور به افزایش تلوزیونهای کوچک نمیانجامد، مخصوصاً تعداد برنامهها و تخصصی شدن آنان به گسترش محدوده اختیار انتخاب برنامه منتهی نخواهد شد(Wand,1968).
ــ در سال 1956 لرنر بر روی 1600 نفر در خاورمیانه در مورد چگونگی استفاده از وسایل ارتباط جمعی تحقیق که به نتایج زبر دست یافتند.
الف ـ رادیو و سینما به جلب افراد با سواد پرداختهاند و از این طریق موجبات تسریع در بروز دگرگونیهای اجتماعی را با خلق عقاید نو، بیداری سیاسی و احتیاجات تازه فراهم آوردند.
ب ـ از طرف دیگر، بهرهمندی از وسایل ارتباط جمعی، موجب پیدایش انتقالی گردیده است یعنی حرکت و آیندهنگری، سوادآموزی و شهرنیشینی را مد نظر قرار میدهند(Lerner ,1950).
فرمت فایل : WORD + PDF
تعداد صفحات:155
پایاننامه برای دریافت درجة کارشناسی ارشد در رشتة جامعهشناسی
فهرست مطالب:
فصل اول: کلیات تحقیق 1
مقدمه 2
طرح مسئله 4
ضرورت و اهمیت تحقیق 7
اهداف تحقیق 8
سوالات تحقیق 8
فصل دوم: مبانی نظری تحقیق 9
1-2. مفهومشناسی جامعهپذیری سیاسی 10
1. تعریف جامعه¬پذیری سیاسی 10
2. سطوح تحلیل جامعهپذیری سیاسی 13
3. عوامل جامعهپذیری سیاسی 17
خانواده 17
گروه همسالان 19
نظام آموزشی (مدرسه و دانشگاه) 21
نهادها و آموزه های مذهبی 23
رسانه های جمعی 24
احزاب سیاسی 26
سایر عوامل جامعهپذیری سیاسی 27
4. تئوریهای جامعهپذیری سیاسی 29
الف) رویکرد روانشناختی 29
زیگموند فروید 30
نظریه رشد شناختی ژان پیاژه 31
ب) رویکرد جامعه شناختی 32
1. دیدگاه کنش متقابل نمادین 33
چارلز هورتون کولی 33
جورج هربرت مید 34
2. دیدگاه کارکردگرا 36
ج) رویکرد انسان شناختی 38
مکتب فرهنگ و شخصیت 38
2-2. مفهوم شناسی فرهنگسیاسی 40
آلموند و وربا: سیاست تطبیقی و پیدایی فرهنگسیاسی 40
رابرت دال و مولفههای فرهنگسیاسی 44
روز نبام و خرده فرهنگهای سیاسی 44
لوسینپای: فرهنگسیاسی و توسعه سیاسی 46
لاری دایموند : فرهنگسیاسی و تحکیم دموکراتیک 48
آلموند و پاول: ترسیم سطوح سه گانه فرهنگ سیاسی 49
3-2. پیشینه تجربی تحقیق در ایران 52
4-2. چارچوب نظری 58
5-2. فرضیات تحقیق 65
فصل سوم: روش شناسی 67
روش تحقیق 68
جامعه آماری 69
حجم نمونه و شیوه نمونهگیری 70
ابزار و شیوة گردآوری اطلاعات 71
روش تجزیه و تحلیل دادهها 72
تعریف مفاهیم و متغیرها 72
اعتبار 77
روایی 78
فصل چهارم: یافته ها و نتایج تحقیق 82
مقدمه 83
1-4. تحلیلهای یک متغیره 84
الف) ویژگیهای عمومی پاسخگویان 84
1. جنس: .................................................................................................... 84
2. سن: 85
3. وضعیت تاهل: 85
4. گروه¬های تحصیلی: 86
5. سال ورود به دانشگاه: 86
6. محل سکونت خانواده: 87
7. قومیت 87
8. مذهب 87
9. پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده: 88
10. گرایشهای فکری و سیاسی پاسخگویان از نظر خودشان 88
11. استفاده از رسانه¬ها 89
ب) توزیع پاسخگویان بر اساس الگوی جامعهپذیری آنها( بر حسب عوامل مختلف جامعهپذیری) 90
1. تجربه جامعه¬پذیری از طریق رسانه¬ها 90
2. تجربه جامعه¬پذیری در خانواده 91
3. تجربه جامعه¬پذیری در مدرسه: 91
4. تجربه جامعه¬پذیری از طریق آموزه¬های مذهبی 92
5. تجربه جامعه¬پذیری در دانشگاه 92
جمع بندی 93
ج) توزیع پاسخگویان بر حسب شاخصهای فرهنگسیاسی 94
1. شاخص اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن 94
2. شاخص اعتقاد و باور به کارایی و صلاحیت سیاسی خویش به عنوان یک کنشگرسیاسی 95
3. شاخص اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک 95
4. شاخص اعتقاد به تأثیر سیاست بر زندگی 96
5. شاخص آگاهی سیاسی 96
جمع بندی 97
2-4. تحلیلهای دو متغیره 98
الف) توصیف رابطه گروههای تحصیلی با تجارب جامعهپذیری 98
1. آزمون رابطه بین گروه های تحصیلی و تجربه¬جامعهپذیری از طریق رسانهها 98
2. آزمون رابطه بین گروه های تحصیلی و تجربه¬جامعهپذیری در خانواده 99
3. آزمون رابطه بین گروه های تحصیلی و تجربه¬جامعهپذیری در مدرسه 100
4. آزمون رابطه بین گروه های تحصیلی و تجربه¬جامعهپذیری در دانشگاه 101
5. آزمون رابطه بین گروه های تحصیلی و تجربه¬جامعهپذیری برمبنای آموزه¬های مذهبی 102
ب) توصیف رابطه گروههای تحصیلی با پایگاه اقتصادی – اجتماعی 103
ج) توصیف رابطه سال ورود دانشجویان با پایگاه اقتصادی – اجتماعی 104
جمع بندی 104
3-4. آزمون فرضیات 106
الف) آزمون رابطه بین «سال ورود» و « الگوی فرهنگ سیاسی»(آزمون فرضیة نخست) 106
1. آزمون رابطه «سال ورود» با «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن» 106
2. آزمون رابطه «سال ورود» با « باور به کارایی و صلاحیت سیاسی خویش به عنوان یک کنشگر» 107
3. آزمون رابطه «سال ورود» با «اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک» 108
4. آزمون رابطه «سال ورود» با «اعتقاد به تأثیر سیاست بر زندگی» 109
5. آزمون رابطه «سال ورود» با «آگاهی سیاسی» 110
جمع بندی 110
ب) آزمون رابطه بین «گروه های تحصیلی» و « الگوی فرهنگ سیاسی»(آزمون فرضیة دوم-1) 112
1. آزمون رابطه «گروه¬های تحصیلی» با «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن»: 112
2. آزمون رابطه «گروه¬های تحصیلی» با « اعتقاد و باور به کارایی و صلاحیت سیاسی خود» 113
3. آزمون رابطه «گروه¬های تحصیلی» با « اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک» 114
4. آزمون رابطه «گروه¬های تحصیلی» با « اعتقاد به تأثیر سیاست بر زندگی» 115
5. آزمون رابطه «گروه¬های تحصیلی» با « آگاهی سیاسی» 116
جمع بندی 116
ج) آزمون رابطه بین « رشته¬های تحصیلی » و « الگوی فرهنگ سیاسی»(آزمون فرضیة دوم-2) 117
1. آزمون رابطه « رشته¬های تحصیلی » با «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن» 117
2. آزمون رابطه «رشته¬های تحصیلی » با « اعتقاد و باور به کارایی و صلاحیت سیاسی خود » 118
3. آزمون رابطه «رشته¬های تحصیلی » با « اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک » 119
4. آزمون رابطه «رشته¬های تحصیلی » با « اعتقاد به تأثیر سیاست بر زندگی » 120
5. آزمون رابطه «رشته¬های تحصیلی » با « آگاهی سیاسی » 121
جمع بندی 122
د) آزمون رابطه بین «پایگاه اقتصادی – اجتماعی و الگوی فرهنگسیاسی«(آزمون فرضیة سوم) 124
1. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی-اجتماعی» و «اعتقاد به دموکراسی و حمایت ازآن» 124
2. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی-اجتماعی» و « اعتقاد و باور به کارایی و صلاحیت سیاسی خود» 125
3. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی-اجتماعی» و « اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک» 126
4. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی-اجتماعی» و « اعتقاد به تأثیر سیاست بر زندگی » 127
5. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی-اجتماعی» و « آگاهی سیاسی » 128
جمع بندی 128
ه. آزمون رابطه بین «پایگاه اقتصادی – اجتماعی خانواده و الگوی جامعهپذیری در خانواده»(آزمون فرضیة چهارم) 129
1. آزمون رابطه «پایگاه اقتصادی اجتماعی خانواده» و «الگوی-جامعهپذیری در خانواده» 129
و. آزمون رابطه بین «جنسیت و الگوی فرهنگ سیاسی »(آزمون فرضیة پنجم) 131
1. آزمون رابطة «جنسیت» و «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن» 131
2. آزمون رابطة «جنسیت» و « اعتقاد به کارایی و صلاحیت سیاسی خویش به عنوان یک کنشگر » 132
3. آزمون رابطة «جنسیت» و « اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک » 133
4. آزمون رابطة «جنسیت» و « اعتقاد به تاثیر سیاست بر زندگی » 133
4. آزمون رابطة «جنسیت» و « آگاهی سیاسی » 134
جمع بندی 135
ز. آزمون رابطه بین «محل سکونت و الگوی فرهنگ سیاسی»( آزمون فرضیة ششم) 135
1. آزمون رابطة « محل سکونت » و « اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن » 135
2. آزمون رابطة « محل سکونت » و « اعتقاد به کارایی و صلاحیت سیاسی خویش به عنوان یک کنشگر » 136
3. آزمون رابطة « محل سکونت » و « اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک » 137
3. آزمون رابطة « محل سکونت » و « اعتقاد به تاثیر سیاست بر زندگی » 138
3. آزمون رابطة « محل سکونت » و « آگاهی سیاسی » 139
جمع بندی 139
فصل پنجم: جمع بندی و نتیجه گیری 140
منابع و ماخذ
ضمائم
چکیده
موضوع این رساله، بررسی رابطة جامعهپذیری سیاسی و فرهنگ سیاسی در چارچوب مطالعات توسعة سیاسی است. در پژوهش حاضر، تلاش شده است تا فرهنگ سیاسی دانشجویان مورد مطالعه قرار گرفته و نقش تجارب جامعهپذیری در شکلدهی به این فرهنگ بررسی شود. پیشفرض تحقیق بر اساس رویکرد نظری این است که تجربة محیط دانشگاه به عنوان عرصه جدیدی از تجربه برای دانشجویان، با شکلگیری فرهنگ سیاسی دموکراتیک رابطه دارد. زندگی دانشگاهی، القاکننده ارزشها و باورهای دموکراتیک است و دانشجویان به عنوان اشغال کنندگان این جایگاه، به دلیل گرایشهای فراطبقاتی، عدم وابستگی سیاسی – اجتماعی به منابع و نهادهای قدرت و درگیری و دخالت در امور شناختی و اطلاعاتی، حاملان و عاملان فرهنگ سیاسی دموکراتیک هستند. جایگاه دانشجویان این توانایی را به آنها میبخشد که فرهنگِ غیرخودجوش، جهتدادهشده و ساختگیِ ناشی از مکانیزمهای تحمیلی و تبلیغی را بازشناخته و مولد فرهنگ سیاسی دموکراتیک باشند.
از نظر روششناسی، پژوهش حاضر به شیوة پیمایش(survey) و با تکنیک پرسشنامه در میان نمونهای 300 نفری از دانشجویان کارشناسیِ دانشگاه تهران به اجرا درآمده است. با توجه به مسئلة تحقیق و نوع دادههای مورد نیاز از «طرح پانل گذشتهنگر»(Retrospective Panel Design) برای جمعآوری دادهها استفاده شده است.
نتایج تحقیق در مورد شناخت الگوی فرهنگ سیاسی نشان میدهد که دانشجویان «نسبتاً» از فرهنگ سیاسی دموکراتیک برخوردارند. در شاخصهای«آگاهی سیاسی»، «اعتقاد به کارایی و صلاحیت سیاسی خود به عنوان یک کنشگر سیاسی» و «اعتقاد به تاثیر سیاست بر زندگی» (به عنوان شروط لازم داشتن فرهنگسیاسی دموکراتیک) دانشجویان نمرة بالایی میگیرند(بالاتر از 50درصد). اما در شاخصهای «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن به مثابه یک شیوة حکومت» و «اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک»( به عنوان شروط کافی) نمرهها متفاوت است. به این معنی که در شاخص «اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن» دانشجویان نمرة بالایی گرفتهاند اما در شاخص«اعتقاد به ارزشهای دموکراتیک» نمرة دانشجویان پایین است. به طوریکه کمتر از یک سوم دانشجویان آن را تائید کردهاند.
فرضیة اول مبنی بر اینکه «دانشجویان سال آخر به دلیل تجربة زندگیِ دانشگاهیِ حداقل چهارساله و بهرهمندی از این شیوة جامعهپذیری، فرهنگ سیاسی دموکراتیکتری نسبت به دانشجویان سال اول دارند»، بر اساس نتایج تحقیق تائید شده است و در کلیة شاخصها به غیر از شاخص اعتقاد به دموکراسی و حمایت از آن، دانشجویان سال آخر نمرة بالاتر و تفاوت میانگین معنیداری با دانشجویان سال اول دارند.
نتایج فرضیة دوم تحقیق، مبنی بر اینکه «دانشجویان گروه علوم انسانی - به دلیل اقتضائات معرفت شناختی و درگیریهای ذهنی خاص رشتة تخصصی خود- از فرهنگ سیاسی دموکراتیکتری نسبت به دانشجویان گروه فنی- تجربی برخوردارند» نشان میدهد که این فرض در مورد دانشکدههای هر یک از این گروهها متفاوت است. دانشکدة فنی در گروه فنی – تجربی و دانشکدة ادبیات در گروه علوم انسانی مواردی هستند که نتیجهای عکس فرضیة تحقیق را نشان میدهند. دانشکدههای هنرهای زیبا، فنی، و علوماجتماعی، به ترتیب فرهنگ سیاسی دموکراتیکتری نسبت به دانشکدههای علوم پایه و ادبیات دارند.
واژگان کلیدی: فرهنگ سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، عوامل جامعهپذیری،فرهنگ سیاسی دموکراتیک و غیردموکراتیک، توسعه سیاسی،تجارب جامعهپذیری.