توجه به منابع انسانی پدیده ای است که در دو دهه اخیر توسعه فراوان یافته است . پارادایمها و چارچوبهای فکری جدید و دگرگونیها ی عمیقی که در حوزه و عرصه منابع انسانی پدید آمده ، راه را برای بهره گیری بیشتر از توان و تخصص کارکنان سازمانها هموار کرده است . بسیاری از رخدادهای سالهای اخیر که در چارچوب عدم تمرکز و کاهش لایه های سازمانی ، مدیریت مشارکتی ، مدیریت عملکرد و نظایر آن پدید آمده اند رمز افزایش بهره وری منابع انسانی محسوب می شوند. این مفاهیم بدین معنا است که نگرش سازمانها نسبت به نیروی کار دگرگون شده و از آن به عنوان ”سرمایه های هوشمند“ یا دارایی و منابـع پــر ارزش یاد می کنند ( مارکوس و کافمن ، 2002).
عواملی که در بقای سازمان ها بسیار مؤثر است و همواره مد نظر مسئولان و مدیران سازمان ها میباشد، نیروی انسانی است. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان میدهد که نیروی انسانی ماهر و پرورش یافته در فرایند تحول جامعه ی سنتی به جامعه ی صنعتی تأثیر انکار ناپذیری داشته است، به نحوی که نیروی انسانی را مهم ترین و اصلی ترین عامل توسعه جوامع و سازمان ها قلمداد نمودهاند. زمانی تصور میشد که ارضای نیازهای افراد از منابع و امکانات سازمان ها میکاهد. بر اساس این تصور برای اینکه به حداقل بازدهی برسیم باید حداقل نیازها ارضا شود، اما امروزه این نظریه به کلی منتفی شده است. هم اکنون کارشناسان مدیریت معتقدند چنانچه نیازهای واقعی کارمندان به درستی درک و به آنها بها داده نشود و مدیران در صدد ارضای آن ها برنیایند، بهرهوری در سازمان کاهش مییابد زیرا علاقهمندی و نگرش مثبت به شغل سبب تلاش و کوشش کاری بیشتر و در نتیجه باعث کاهش هزینهها میشود (الوانی، ۱۳۷۰).
از سوی دیگر با توجه به اینکه افراد در سازمان ها دارای نگرشهای شغلی متعددی هستند، بررسی نگرشهای کارمندان به دلیل نتایج قابل ملاحظهای که میتواند بر بهبود رفتار سازمانی داشته باشد طی چند دهه ی گذشته مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران بوده است. پژوهش ها ی انجام شده در مورد نگرش اعضای سازمانها باعث میشود تا مدیران از نوع نگرش کارکنان نسبت به خود آگاه شوند و دریابند که آیا سیاست و رویه ای که به اجرا در میآورند منصفانه است یا خیر؟ بنابراین مدیران بایستی به نگرش اعضا و کارکنان سازمان توجه زیادی داشته باشند. زیرا این نگرش ها موجب تأثیر بر رفتار افراد در سازمان میشود (رابینز ، به نقل از پارسائیان وهمکاران،۱۳۷۷).
به بیانی دیگر، نیروی انسانی مهم ترین سرمایة سازمانهاست وهرچه این سرمایه کیفیت مطلوبتری داشته باشد، احتمال موفقیت، بقا و ارتقای سازمان بیشتر خواهد شد. لذا باید در مورد بهبود کیفی نیروی انسانی سعی فراوان کرد؛ چرا که این اقدام هم به نفع سازمان است و هم به نفع افراد. نیروی انسانی وفادار، خشنود، سازگاربا اهداف و ارزشهای سازمانی و متمایل به حفظ عضویت سازمانی که حاضر است فراتر از وظایف مقرر، فعالیت کند، می تواند عامل مهمی در اثربخشی سازمان باشد. وجود چنین نیرویی در سازمان توأم با بالا رفتن سطوح عملکرد و پایین آمدن میزان غیبت، تأخیرو ترک خدمت کارکنان است و وجهة سازمان را در اجتماع مناسب جلوه داده، زمینه را برای رشد و توسعة سازمان فراهم می آورد. برعکس نیروی انسانی با احساس رضایت، و تعهد سازمانی کم و متمایل به ترک سازمان، نه تنها خود درجهت نیل به اهدف سازمانی حرکت نمی کند، بلکه در ایجاد فرهنگ بی توجهی نسبت به مسائل و مشکلات سازمان در بین دیگر همکاران مؤثر می باشد. به همین دلیل در دو دهة اخیر به تحقیقات در این زمینه و درابعادمختلف مرتبط با ان توجه زیادی شده است (حسینیان وهمکاران ،1386).
در بین مباحث علوم رفتاری، یکی از عمدهترین و شاید جنجال برنگیزترین مفاهیمی که از یک سو تلاشهای نظری و بنیادی بسیاری را به خود معطوف ساخته، و از دگرسو در تمام سطوح مدیریت و منابع نیروی انسانی سازمانها اهمیت زیادی پیدا کرده،رضایت شغلی است. این اهمیت از یک سو به دلیل نقشی است که این سازه در پیشرفت و بهبود سازمان و نیز بهداشت و سلامت نیروی کار دارد و از دگر سو، به علت آن است که رضایت شغلی علاوه بر تعاریف و مفهوم پردازیهای متعدد و گاه پیچیده، محل تلاقی و نیز سازه مشترک بسیاری از حوزههای علمی مانند آموزش و پرورش، روان شناسی، مدیریت، جامعهشناسی، اقتصاد و حتی سیاست بوده است. به اعتقاد بسیاری از صاحبنظران، از بین تمام مفاهیمی که متخصصان رفتار سازمانی، مدیریت و روانشناسان سازمانی و صنعتی در موقعیتهای سازمانی مختلف مورد مطالعه قرار دادهاند، رضایت شغلی از مهمترین زمینههای پژوهشی بوده است. به همین دلیل دیدگاهها و مفهوم سازیهای متعدد و گاه متناقضی در باره آن شکل گرفته و توسعهیافته است ( زیرک آبدار لو (1391).
تحقیقات نشان میدهد عدم رضایت شغلی یکی از مهمترین مشکلات استرس زا در زندگی فرد است که میتواند جنبههای دیگر زندگی او را تحت تاثیر قرار دهد. به عنوان مثال فرض کنید فردی را که به شغل خود علاقمند نیست یا تواناییهای لازم برای انجام آن را بطور مفید ندارد، خستگی او مسلماً بیشتر از فردی خواهد بود که با رضایت و لذت کامل آن شغل را انجام میدهد. فرد اول با دامنهای از استرس و خستگی شدید وارد منزل میشود و میزان تحمل و مقاومت او در برابر جنبههای مختلف زندگی پایینتر از فرد دوم خواهد بود، که شغل خود را کامروا بخش تلقی میکند. علاوه بر تاثیرات فردی مشاوره شغلی، تاثیرات اجتماعی آن را نیز نباید از نظر دور داشت. کارائی فرد در حرفهای که به او واگذار شده است بسیار تحت تاثیر توانایی، استعداد و علاقه او به آن شغل دارد (عباس پور، 1386).
یکى دیگر از مؤلفه هاى اثرگذار در رضایت شغلی سازمان ها میزان تعهد سازمانى اعضاى سازمان است (کریم زاده، 1378 ). از آنجا که تعهد سازمانى تأثیر قابل ملاحظه اى بر بازدهى و بهره ورى دارد ، در سال هاى اخیر، تعهد سازمانى بخش مهمى از مطالعات سازمانى و کانون مطالعات بوده است. پژوهش هاى انجام گرفته نشان داده است که تعهد سازمانى در نیروى کار، علاوه بر اینکه یک نیروى قوى و مؤثر در موفقیت سازمان ها به نظر مى رسد که داراى یک اعتبار بین فرهنگى است (کالورسون، 2002).
تعهد سازمانی، نگرش سازمانی مهمی است که در طول ده ههای گذشته، مورد علاقه بسیاری از محققان رشته های مدیریت، روان شناسی و علوم تربیتی بوده است. مطالعات، نشان می دهد تعهد سازمانی در مقایسه با دیگر نگرش های شغلی و سازمانی مثل رضایت شغلی و وابستگی شغلی، سازه ثابت تر و پایدارتری است و پیش بینی کننده بهتری برای پیامدهای رفتاری چون غیبت، ترک سازمان و تأخیر محسوب میشود ( سومر و همکاران ،1996).
(1-1) مقدمه2
(1-2) بیان مسئله5
(1-3) ضرورت واهمیت تحقیق9
(1-4) هدف تحقیق11
(1-5) اهداف12
(1-6) فرضیه های تحقیق12
(1-7) تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیر های تحقیق12
فصل دوم:ادبیات و پیشینه تحقیق
(2-1) رضایت شغلی15
(2-1-1) مقدمه15
(2-1-2) تعاریف رضایت شغلی15
(2-1-3)اهمیت رضایت شغلی18
(2-1-4) عوامل موثر بر رضایت شغلی19
(2-1-5)پیامدهای رضایت شغلی و عدم رضایت شغلی25
(2-1-6)نظریه های رضایت شغلی25
(2-2) باورهای خودکارآمدی29
(2-2-1) مقدمه29
(2-2-2)مفهوم خودکارآمدی29
(2-2-3) ابعاد خودکارآمدی ادراک شده32
(2-2-4) منابع باورهای خودکارآمدی33
(2-2-5)خودکارآمدی وتنیدگی35
(2-2-6) ویژگیهای افراد خودکارآمد37
(2-3)تعهد سازمانی38
(2-3-1)مقدمه38
(2-3-2) تعاریف و مفاهیم تعهد سازمانی40
(2-3-3)دلایل توجه به تعهد سازمانی41
(2-3-4)عوامل مؤثر بر تعهد سازمانی41
(2-3-5)اهمیت تعهد سازمانی42
(2-3-6)پیامدهای رفتاری و نگرشی تعهد42
(2-3-7)انواع تعهد:43
(2-3-8)مدل سه بعدی تعهد سازمانی از دیدگاه آلن و مایر45
(2-3-9)پیش شرطها یا عوامل تعیین کننده تعهد سازمانی45
(2-3-10) دیدگاههایی درمورد کانونهای تعهدسازمانی46
(2-3-11)تعهد سازمانی مفهوم یک بعدی یا چندبعدی:47
(2-3-12)الگوهای چندبعدی47
(2-4) پیشینه ی مطالعاتی در داخل و خارج ایران50
(2-4-1) پیشینه تحقیق در داخل ایران50
(2-4-2) پیشینه تحقیق در خارج از ایران52
فصل سوم: روش تحقیق
(3-1)مقدمه55
(3-2 )روش تحقیق55
(3-3 )جامعه آماری :56
(3-4)روش نمونه گیری:56
(3-5) ابزار اندازه گیری وشیوه اجرای آن57
(3-5-1) پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلد- روث57
(3-5-2) پایایی و روایی پرسشنامه رضایت شغلی در ایران57
(3-6) پرسشنامه خود کارآمدی شرر58
(3-6-1)پایایی و روایی پرسشنامه خودکارآمدی در ایران58
(3-7) پرسشنامه تعهد سازمانی مایر و آلن:58
(3-7-1)پایایی و روایی پرسشنامه تعهد سازمانی در ایران59
(3-8) روش اجرای تحقیق :59
(3-9) روش آماری تجزیه و تحلیل داده ها :59
فصل چهارم:تجزیه و تحلیل داده ها
(4-1)مقدمه61
(4-2)تحلیل های آماری توصیفی61
(4-2-1) تحلیل های توصیفی متغییرهای دموگرافیک62
(4-2-2) تحلیل توصیفی دادها (مرکزی و پراکندگی) متغییرهای پیش بین و ملاک66
(4-3) آمار استنباطی (آزمون فرضیه ها)69
فصل پنجم:بحث و نتیجه گیری
(5-1)مقدمه82
(5-2) یافته های پژوهش82
(5-2-1)یافته های فرضیه اصلی82
(5-2-2)یافته های فرضیه فرعی83
(5-3) بحث و نتیجه گیری85
(5-4) محدودیت ها87
(5-5)پیشنهادات87
منابع و مآخذ89
ضمائم94
شامل 116 صفحه فایل word
بیان مسأله اساسی تحقیق :
درچند دهه اخیر،دیدگاه روانشناسان دربارۀ ماهیت خودپنداره متحول گردیده است. صاحبنظران اولیه،ماهیت خودپنداره را تک بعدی،واحد وثابت فرض میکردند.درحالی که صاحبنظران معاصربراین باورندکه خودپنداره یک سازۀ پویا وچند بعدی است.برخی از محققان خودپنداره را شامل دو بخش خودپندارۀ علمی وخودپندارۀ غیرعلمی میدانند.به اعتقاد آنها،خودپندارۀ عمومی هر شخص از مفاهیم ویژۀ متعددی تشکیل شده است که شامل خودپندارۀ غیرعلمی،خودپندارۀ انگلیسی وخودپندارۀریاضی میباشد.خودکار آمدی یکی از مفاهیم کاربردی در نظریه یادگیری شناختی – اجتماعی بندو را می باشد. بندورا واژه خودکار آمدی را بعنوان عقاید یک شخص در مورد توانایی خویش برای سازگاری با موقعیت های خاص تعریف کرده است. طبق نظریه وی ، افراد با باور کافی به کار آمدی خود ، بسته قادر با سازگاری با نیازهای موقعیت خاص می باشند ، درحالی که افرادی که از خودکار آمدی کافی برخوردار نیستند، در ارائه فعالیت های خاص با مشکل روبرو می شوند.
مقایسه سلامت عمومی و خودکارآمدی دانشجویان دارای عقاید مذهبی بالا با دانشجویان دارای عقاید مذهبی پایین
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:97
(پایان نامه)
«جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی»
فهرست مطالب :
فصل اول : بیان مسئله
1-1-)مقدمه 2
1-2-) بیان مسئله 5
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق 9
1-4) سوالات پژوهش 12
1-5) اهداف پژوهش 12
1-6) فرضیه های پژوهش 12
1-7) تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها 13
فصل دوم : پایه های نظری و پیشینه ی تحقیق
2-1) آقار منفی بر تندرستی 16
2-2) زیگموندفروید 16
2-3) آلبرت الیس 25
2-4) وندل والترز 27
2-5) متخصصان مراقبت های اولیه 28
2-6) پزشکان مراقبت های اولیه 29
2-7) آرای روان شناسان موافق با دین 30
2-8) ویلیام جیمز 30
2-9) کارل گستاویونگ 36
2-10) دین و سلامت روان 43
2-11) مقابله ی دینی با تنش 44
2-12) خشنودی خوش بینانه از زندگی 47
2-13) تفسیر خوش بینانه از مرگ 50
2-14) افسردگی و خودکشی 52
2-15) اضطراب 56
2-16) مصرف سوء الکل و دارو 57
2-17) مطالعات درمانی 58
2-18) سازو کارهای ممکن برای تاثیر دین 59
2-19) دین و سلامت بدن 61
2-20) فشار خون بالا 61
2-21)سکته مغزی 62
2-22) بیماری قلبی 63
2-23) سرطان 67
2-24)مرگ ومیر ناشی از همه علل 69
2-25) سایر مطالعات صورت گرفته در زمینه تاثیر دین داری بر جسم و روان
انسان 70
فصل سوم : روش پژوهش
3-1) مقدمه 74
3-2) جامعه ی آماری پژوهش 74
3-3) نمونه ی آماری و روش نمونه گیری 74
3-4) طرح پژوهش 74
3-5) روش دست یابی به داده ها 75
3-6) پرسش نامه ی نگرش مذهبی 75
3-7) پرسش نامه ی سلامت عمومی 76
3-8) اعتبار پرسش نامه ی سلامت عمومی 77
3-9) پایایی پرسش نامه ی سلامت عمومی 78
3-10) روش نمره گذاری پرسش نامه سلامت عمومی 78
3-11) مقیاس های سلامت عمومی 79
3-12) پرسش نامه ی خودکارآمدی 80
3-13) روش جمع آوری داده ها 81
3-14) روش اجرای اصلی پژوهش 82
3-15) روش آماری 82
فصل چهارم : یافته ها
4-1) مقدمه 85
4-2) داده های تحلیل شده 86
4-3) فرضیه های پژوهش و تائید یا عدم تائید آنها 86
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
5-1) مقدمه 90
5-2) نتایج تحقیق و بحث و بررسی 90
5-3) محدودیت های پژوهش 94
5-4) پیشنهاد های تحقیق 95
منابع و ماخذ 98
چکیده :
هدف اصلی مطالعه ی حاضر بررسی سلامت عمومی و خودکارآمدی در بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین است. برای نیل به این هدف 100 نفر را به عنوان نمونه انتخاب نمودم، که 50 نفر از دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و 50 نفر با عقاید پایین بودند. برای تعیین نتایج از روش آماری T-TesT استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان با عقاید مذهبی بالا در دو مقیاس سلامت عمومی و خود کارآمدی وضعیت بهتری نسبت به دانشجویان با عقاید مذهبی پایین داشتند و به طور کل تاثیر مثبت عقاید و باورهای دینی را در سازوکاری بهتر با زندگی شان می دهد.
بیان مسئله
1-1) مقدمه:
تأمین و حفظ سلامتی یکی از اهداف عالی انسان است که برای تحقق این هدف تمام کشورها بخش قابل توجهی از سرمایه های مادی و معنوی خود را به این امر اختصاص می دهند. از آن جا که کشور ما ایران بر پایه حکومت اسلامی اداره می شود، علاوه بر قوانین مدون ملی، در دین مقدس اسلام نیز برای نیل به این هدف، دستورات صریحی بیان شده است. مسلماً یکی از ابزارها برای توان مند کردن شخص، سلامت فکر و جسم است تا بتوانیم خود را از طریق آموزش و تعلیم و تربیت به مدارج بالای انسانی ارتقاء بدهیم.
در مورد تأثیر اعتقادات دینی بر بهداشت روانی از دیر باز میان متفکران اسلامی و متخصصان روانی نظرات متفاوتی وجود داشته است. از یک سو روان کاوانی چون فروید (1939-1856) و همکاران مذبه و اعتقادات مذهبی را یک اختلال نورتیک تلقی کرده و دین باوری را نه تنها بر سلامت روانی مؤثر ندانسته اند، بلکه برعکس برای بهداشت روانی مخاطره آمیز نیز می دانند. (افروز، 1372) از سوی دیگر افرادی چون یونگ (1961-1875) هر گونه اعتقاد دینی، ولو این که با خرافات مانند معتقدات بشر اولیه را هم مورد توجه قرار داده و برای سلامت روانی افراد ضروری دانسته اند. (همان منبع: 15) در این راستا در سال های اخیر استفاده از روان درمانی مذهبی در مداوای بیماری های روانی مورد بررسی قرار گرفته است. (بیان زاده، 1375).
بیان زاده (1375) روان درمانی را یک اقدام سیستماتیک به منظور رفع بیماری روانی د ر یک رویکرد شناختی- رفتاری – مذهبی تعریف نموده و هدف از روش های درمان مذهبی را رفع اضطراب و افسردگی از طریق جست و جوی ارزش هاو عقاید و سپس تغییر آن ها با به کارگیری روش های مذهبی می داند. برخی دیگر از روان شناسان مانند کلکتووگالانتز (1990) عقیده دارند اگر بیمارانی که دچار اضطراب و افسردگی اند همراه با دارو درمانی تحت روان درمانی مذهبی قرار بگیرند، سریع تر بهبود می یابند. به هر حال پژوهش های فوق، لزوم توجه به بعد معنوی بیماران و بهره برداری از اعتقادات مذهبی آن ها را به عنوان یک پتانسیل مثبت درمانی مطرح می نماید. اکنون با توجه به رواج سریع بیماری های روانی در جوامع امروزی نیاز به انجام پژوهش های بیشتر در زمینه ی اعتقادات مذهبی برای درمان این افراد و در نیتجه حرکت به سوی جامعه ای سالم احساس می شود که لازم است مورد توجه مؤسسات آموزشی قرار بگیرد. مطالعه ی منابع اسلامی و نظرات دانشمندان مسلمان این نکته را روشن می کند که التزام عملی به اعتقادات مذهبی عامل بازدارنده بسیاری از بیماری ها، مخصوصاً بیماری های روانی است. (غباری بناب، 1374)
بنابه اعتقاد علامه طباطبایی «انسان در صورت پذیرش توحید و عمل به قوانین دین، ظرفیت روانی اش گسترده تر می شود، در غیر این صورت احساس ناخوشایند و زندگی تیره و تاری خواهد داشت. (رضایی، 1378) بنابراین به نظر می رسد که افراد پایبند به برنامه های دین و دستورات آن به بسیاری از بیماری های روانی مبتلا نشوند. هر چند این نتیجه گیری از دیدگاه متفکرین اسلامی کاملاً منطقی است ولی مقبولیت عام نیافته است و بعضی از مردم معتقدند که افراد غیر مذهبی ، شادابتر و با نشاط تر از افراد مذهبی هستند. امروزه بسیاری از روان شناسان و روان پزشکان دریافته اند که دعا، نماز و داشتن ایمان محکم می تواند، نگرانی، تشویش یأس و ترس را که موجب بسیاری از بیماری هاست را بر طرف سازد (ابراهیمی قوام، 1374).
انسان برای کاهش اضطراب و رسیدن به یک نوع آرامش روانی نیازمند عامل فوق طبیعی و بی نظیری است که با تکیه بر آن بتواند بر مسائل و مشکلات روحی و روانی خود فائق آید.
شواهد موجود نیاز انسان را، حتی در شکل احساسی آن به یک نظام مطلق اخلاقی و روحی ، اثبات می کند. (پریوره، 1368) بررسی تاریخ ادیان به ویژه دین اسلام، نشان می دهد که ایمان به خدا، در درمان بیماری هایی هم چون اضطراب، احساس عدم امنیت و انواع بیماری های روانی و نیز تحقق امنیت، کاملاً موفق بوده است. این مسأله شایان توجه است که درمان، معمولاً پس از ابتلای شخص به بیماری روانی شروع می شود اما ایمان به خدا اگر از کودکی در نفس انسان استقرار یابد، نوعی مصونیت از آسیب ها و بیماری های روانی به شخص می بخشد. (نجاتی، 1368). در نهایت به طور کل باید اشاره کرد که در عصری که بشر فاصله ی زیادی از دین و معنویت گرفته و انواع و اقسام تکنولوژی های نوین و مادیات انسان را به یوغ خود کشیده است، تنها کاری که برای انسان باقی می ماند و تنها راه او همان نظریه ی معروف تنازع برای بقای داروین است که هر که قدرت بیشتری دارد حق زندگی خواهد داشت، در این گیرودار آن چه ازیادها رفته است اخلاق و معنویت است و این همان عامل نجات بخش انسان و بشریت است که با بازگشت به دین داری به معنای خالص و واقعی کلمه حاصل خواهد شد.
1-2) بیان مسئله
در تحقیق حاضر آن چه که ذهن محقق را به خود مشغول کرده مسئله ای است که در زندگی روزمرّه ی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است و با بررسی و پاسخدهی به سؤالات آن روش ها و شیوه های بهتری برای رفع مشکلات روحی و روانی انسان عصر حاضر فراهم می شود. دین از حقایقی است که در عرصه های گوناگون انسانی حضور جدی دارد و دین پژوهی نیز متناظر با این عرصه ها، شاخه های عدیده ای یافته است. روان شناسی دین، یکی از شاخه های مهم دین پژوهی است که با دین ورزی و دینداری ربط و نسبت وثیق دارد. امروزه در انجمن روان شناسی آمریکا، بخش مستقلّی به روان شناسی دین اختصاص یافته است و نشریات علمی پایگاه های اینترنتی و همایش های مستقل ویژه ای به این موضوع می پردازند و توجه به آن به گونه ای افزایش یافته است که به عنوان یک درس رسمی در بسیاری از دانشگاه های معتبر دنیا جایگاه خود را یافته و حتی در برخی از مؤسسات علمی، رشته ای تخصصی به شمار می آید. (آذربایجانی، موسوی اصل 1385) مسئله اساسی که در این تحقیق مطرح شده به رابطه ی بین دین و دین داری و عقاید مذهبی با سلامت عمومی و خودکار آمدی افراد می پردازد. به عبارت دیگر بررسی این نکته حائز اهمیت است که آیا افرادی که عقاید دینی بالاتری دارند در زمینه بهداشت روانی هم به همین ترتیب در سطح بالایی از بهنجاری قرار دارند یا نه؟ دین مقوله ی شناخته شده ای است که در طول تاریخ همواره با انسان بوده، حتی انسان های اولیه هم مفهومی از خدا و پرستش و در نتیجه گرایشات دین داری را از خود بر جای گذاشته اند و مستندات تاریخی و باستان شناختی این نظر را تأیید می کنند. به طور کل در تعریف دین دو روی آورد کلّی وجود دارد.
الف) گاهی دین به عنوان پدیده ای مستقل از انسان در نظر گرفته می شود که برخی گزاره های اعتقادی، اخلاقی و عملی را در بر می گیرد. این معنا، با موارد کاربرد کلمۀ دین در فارسی (مثلاً دین اسلام، دین مسیحیت و ...) بیشتر سازگاری دارد. (دهخدا، 1373، معین، 1371). در قرآن کریم نیز هر چند کلمۀ دین در اصل به معنای جزا و پاداش (مانند «ملک یوم الدین» حمد، 4) و اطاعت (مانند «امرت ان اعبدا... مخلصاً له الدین» زمر، 11) است، ولی در مورد شریعت و آیین و کیش نیز بسیار به کار رفته است (مانند «لااکراه فی الدین» بقره، 256 و نیز، «لکم دینک ولی دین» کافرون، 6).
ب) گاهی نیز دین به معنای پایبندی به شریعت و آیین و به عبارت دیگر، تدین و دینداری است. این کاربرد میان دانشمندان غربی شیوع بیشتری دارد. واژه ی (دین در فارسی) و (religion) در انگلیسی، معادل هم گرفته می شوند ولی به نظر می رسد غالباً دین در معنای اول و religion در معنای دوم (دست کم در متون مربوط به روان شناسی دین) به کار می روند. مثلاً برخی روان شناسان، دین (یا در واقع religion) را چنین تعریف کرده اند: «منظومه ای از اعتقاد به قدرت خدایی یا فوق بشری و عبادت یا آیین های دیگری که به سوی چنین قدرتی جهت گیری شده اند» (بیت هالامی و آرگیل، 1997، ص 60) بدیهی است این تعریف، در واقع تعریف دینداری و اعتقاد به دین است. علت این امر هم روشن است، آن چه برای روان شناسی اهمیت دارد، اعتقاد به دین و موضوعات مربوط به آن است، نه دین به عنوان پدیده ای مستقل از وجود انسان.
سلامت عمومی هم چنان که از نام آن پیداست یک مفهوم کلی است که جنبه های جسمانی و روانی را در بر می گیرد. سلامتی عمومی مفهومی است که دور بودن و عاری بودن از بیماری را در ذهن تداعی می کند و کلیه تلاش های پزشکان و روان شناسان در جهت حفظ این سلامتی و جلوگیری از بروز اختلال در جسم و روان بوده است. سلامتی در تحقیق حاضر مؤلفه های جسمانی، روابط اجتماعی، اضطراب و افسردگی را شامل می شود. به این معنی که فرد در این مؤلفه ها، آیا در حد بهنجار قرار دارد یا این که به ناهنجاری متمایل است.
متغیر مهم دیگری که در مسئله ی تحقیق حاضر مطرح است مفهوم خود کارآمدی است. خودکارآمدی در واقع اشاره به این مطلب دارد که فرد تا چه حد توان مندی های خود را قبول دارد و به خود باوری رسیده است. به عبارت دیگر آیا فرد خود را در زمینه های مختلف توان مند و کارا می داند یا نه؟ خودکارآمدی مفهومی است که با اعتماد به نفس و عزت نفس رابطه ی نزدیکی داشته و به طور ضمنی با آن ها تداعی می شود. افراد با خود کار آمدی بالا در موقعیت های مختلف زندگی با شناختی که از ضعف و توانایی های خود دارند در مواجهه با مشکلات و موانع بهترین راه حل را برگزیده و با باور توان مندی خود به طور جدّی مشکل پیش رو را حل می کنند. خودکارآمدی مؤلفه های چندی را در بر می گیرد از جمله توانایی در طراحی و برنامه ریزی و اجرای آن، تلاش در صورت مواجه شدن با مانع، توانایی رسیدن به اهداف، توانایی روبرو شدن با مشکلات، امتحان کردن کارهای پیچیده، پایداری در انجام کارهای نامناسب، تمرکز در انجام کاری که تصمیم به اجرای آن داریم، برآمدن از پس مشکلات غیر مترقبه ای که پیش می آید، اتکای به خود، اعتماد به خود، به سادگی تسلیم نشدن، تلاش بیشتر در صورت مواجه شدن با شکست، توانایی یادگیری مطالبی جدید که به نظر مشکل می آیند و ... .
از آن جا که عملکرد افراد را عقاید و افکار آن ها تعیین می کند، یعنی در پس هر عملی فکری قرار دارد و این شیوه های زندگی افراد را تعیین می کند و سبک و شیوه ی زندگی هر فردی تعیین می کند، که آیا در آینده از سلامتی برخوردار خواهد بود یا نه. بنابراین افرادی که عقاید دینی و مذهبی دارند، سبک و شیوه ی زندگی خاص خود را دارند که این رفتارها و عملکرد های خاصی را به همراه دارد و تعیین کننده ی سلامتی یا عدم سلامتی در آینده ی آن ها خواهد بود. مسئله اساسی رابطه ی بین عقاید دینی و سلامتی افراد است که در این زمینه از سوی دانشمندان و نظریه پردازان گوناگون عقاید مختلفی مطرح شده است. این که متدین شویم تا به آثار مثبت آن بر سلامت دست یابیم، احتمالاً خیلی مؤثر نخواهد بود. تحقیق نشان داده است افرادی که از دین به عنوان ابزاری در راه هدف استفاده می کنند، از منافع روانی فعالیت دینی بهره مند نمی شوند. بلکه آن کسانی که خودشان را ملتزم به دینی، که خودش هدف است. می کنند (یعنی اشخاص با ایمان واقعی) محتمل تر است که از سلامت روان، رضایت بیشتر از حیات و نگرانی و اضطراب کمتر بهره ور شوند. به عنوان مثال آلوارادو و همکارانش پس از بررسی رابطه ی بین فعالیت های دینی و نگرانی از مرگ، نتیجه گرفتند که: «کوشش برای پایین آوردن اضطراب از مرگ یا افسردگی به خاطر مرگ از طریق مشارکت دینی بیشتر، یک علاج تضمین شده نیست، در عوض شاید ایمان عقیده و تعهد باید قبلاً وجود داشته باشد، تا شخص کم شدن اضطراب از مرگ را تجربه کند».
بنابراین برای این که افراد به منافع تندرستی دست پیدا کنند، احتمالاً نیاز دارند که دین را به خاطر خود دین جست وجو کنند، نه به دلایل سلامت. (ابراهیمی -1376).
1-3) اهمیّت و ضرورت تحقیق:
از نظر بهداشت و روان افراد سالم افرادی نیستند که موقعیت های تنش زائی را تجربه نکنند بلکه افراد سالم افرادی اند که در عین برخورد با این موقعیت ها هم چنان از سلامت عمومی مناسب و خوبی برخوردار باشند و از طرفی نیز سعی کنند که بهترین راه حل را برای خود انتخاب نمایند.
بعضی از روان شناسان معتقدند داشتن عقاید دینی و مذهبی می تواند تا حدودی سلامت روان انسان را تأمین کند. در مقابل عده ای هم هستند که اثر مذهب بر سلامت روان را منفی ارزیابی می کنند. در ایران روان شناسی دین، چنان که باید و شاید جایگاه مناسبی ندارد و حتی یک کتاب معتبر علمی تألیفی یا ترجمه ای در این موضوع در بازار نشربه چشم نمی خورد.
البته مقالات متعددی در این زمینه و موضعات وابسته وجود دارد و برخی همایش ها و نشست های علمی نیز به این مسئله اختصاص یافته است. اما با این وجود باز هم کم کاری شده و جا دارد که تحقیقات بیشتری در این زمینه صورت بگیرد. ضرورت پرداختن به روان شناسی دین، از نظر دیگری نیز قابل پیگیری است و آن وجود فضای منفی در مورد دین میان برخی از روان شناسان است که تا حدی به دلیل توجه به آراء فروید در خصوص دین است. در حالی که امروزه دیدگاه فروید درباره ی دین، در محافل علمی و دانشگاهی چندان مورد توجه و اعتنا قرار نمی گیرد و به آراء روان شناسانی که دید مثبتی به دین دارند همانند ویلیام جیمز، یونگ و آلپورت بیشتر پرداخته می شود. از دهه ی 1970 به این طرف نیز کسانی چون ویکتور فرانکل، پل واستون، دیوید براون، رالف هود، مایکل آرگیل و پارگامنت، به تحقیق و نظریه پردازی در ابعاد گوناگون روان شناسی دین پرداخته و نوشته های قابل توجهی در این زمینه انتشار داده اند. دلیل دیگری که اهمیت و ضرورت تحقیق حاضر را نشان می دهد افزایش و شیوع بالای بیماری های روانی من جمله افسردگی و اضطراب در دهه های اخیر است. افزایش استرس و اضطراب در نتیجه ی پیشرفت تکنولوژی و گسترش روز افزون جوامع شهری و پیچیدگی بیشتر ارتباطات باعث می شود تا افراد جامعه در صدد رفع این استرس ها و افسردگی ها برآیند و از آن جایی که در جوامع امکانات برای همه ی افراد یکسان نیست بنابراین ممکن است راه های غیر منطقی جهت رفع این مشکلات انتخاب شود، از جمله روی آوردن به مواد مخدر، شرکت در گروه های دوستی و کلوپ ها و پارتی ها که از مکان های رواج فساد می باشند و استفاده از قرص های روان گردان. این در حالی است که اگر افراد عقاید دینی و مذهبی را به طور درونی شده و مذهبی شده و به طور فی نفسه در خود پرورش دهند، اولاً کمتر دچار بیماری های یاد شده می شوند، در ثانی اگر هم مبتلا شوند به دلیل باز داری های اخلاقی که عقاید دینی ایجاب می کنند به سمت روش ها و شیوه های انحرافی کشیده نمی شوند و در عوض با پرورش ویژگی های مثبت خود با بیماری ها مبارزه می کنند.
در نهایت به طور خلاصه اهمیت و ضرورت تحقیق را جنبه های مختلفی تأیید می کنند و در زمینه ی رابطه ی باورهای دینی و سلامتی روانی و جسمانی و افزایش اعتماد به نفس، تحقیقات بیشتری باید صورت بگیرد. چرا که انسان امروزی برای آینده ای روشن و بهتر نیاز اساسی به نتایج آن دارد.
و...
پایان نامه کارشناسی روانشناسی
موضوع:بررسی سلامت عمومی و خودکارآمدی در بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین
تأمین و حفظ سلامتی یکی از اهداف عالی انسان است که برای تحقق این هدف تمام کشورها بخش قابل توجهی از سرمایه های مادی و معنوی خود را به این امر اختصاص می دهند. از آن جا که کشور ما ایران بر پایه حکومت اسلامی اداره می شود، علاوه بر قوانین مدون ملی، در دین مقدس اسلام نیز برای نیل به این هدف، دستورات صریحی بیان شده است. مسلماً یکی از ابزارها برای توان مند کردن شخص، سلامت فکر و جسم است تا بتوانیم خود را از طریق آموزش و تعلیم و تربیت به مدارج بالای انسانی ارتقاء بدهیم.
در مورد تأثیر اعتقادات دینی بر بهداشت روانی از دیر باز میان متفکران اسلامی و متخصصان روانی نظرات متفاوتی وجود داشته است. از یک سو روان کاوانی چون فروید (1939-1856) و همکاران مذبه و اعتقادات مذهبی را یک اختلال نورتیک تلقی کرده و دین باوری را نه تنها بر سلامت روانی مؤثر ندانسته اند، بلکه برعکس برای بهداشت روانی مخاطره آمیز نیز می دانند. (افروز، 1372) از سوی دیگر افرادی چون یونگ (1961-1875) هر گونه اعتقاد دینی، ولو این که با خرافات مانند معتقدات بشر اولیه را هم مورد توجه قرار داده و برای سلامت روانی افراد ضروری دانسته اند. (همان منبع: 15) در این راستا در سال های اخیر استفاده از روان درمانی مذهبی در مداوای بیماری های روانی مورد بررسی قرار گرفته است. (بیان زاده، 1375).
چکیده
هدف اصلی مطالعه ی حاضر بررسی سلامت عمومی و خودکارآمدی در بین دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و دانشجویان با عقاید مذهبی پایین است. برای نیل به این هدف 100 نفر را به عنوان نمونه انتخاب نمودم، که 50 نفر از دانشجویان با عقاید مذهبی بالا و 50 نفر با عقاید پایین بودند. برای تعیین نتایج از روش آماری T-TesT استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که دانشجویان با عقاید مذهبی بالا در دو مقیاس سلامت عمومی و خود کارآمدی وضعیت بهتری نسبت به دانشجویان با عقاید مذهبی پایین داشتند و به طور کل تاثیر مثبت عقاید و باورهای دینی را در سازوکاری بهتر با زندگی شان می دهد.
در تحقیق حاضر آن چه که ذهن محقق را به خود مشغول کرده مسئله ای است که در زندگی روزمرّه ی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است و با بررسی و پاسخدهی به سؤالات آن روش ها و شیوه های بهتری برای رفع مشکلات روحی و روانی انسان عصر حاضر فراهم می شود.
در این پژوهش سعی شده است برخی عوامل تأثیرگذار مورد بررسی قرار گیرد .
این تحقیق در 5 فصل تنظیم شده که مباحث زیر را در بردارد :
فصل اول : بیان مسئله و...
فصل دوم : پایههای نظری و پیشنة تحقیق ...
فصل سوم : روش تحقیق ، شیوه اجرای تحقیق و ...
فصل چهارم : تحلیل یافته های پژوهش و ...
فصل پنجم : بحث و نتیجهگیری
این فایل با فرمت word و در 99ص تنظیم گشته است.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:121
موضوع : بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی86- 85
فهرست مطالب:
عنوان
فصل اول: کلیات پژوهش
مقدمه
بیان مسأله
اهمیت و ضرورت مسأله
اهداف پژوهش
فرضیههای پژوهش
متغیرهای پژوهش
تعاریف نظری و عملیاتی
فصل دوم: گستره نظری مسأله مورد بررسی و پژوهشهای مربوط به آن
کمالگرایی
نظریههای کمالگرایی
کمالگرایی از دیدگاه اسلام
انواع کمالگرایی
ابعاد کمالگرایی
ویژگی افراد کمالگرا
کمالگرایی والدین
عزتنفس
اهمیت عزتنفس
علل پیدایش عزتنفس
جرأتورزی
ویژگیهای شخصیتی جرأت ورزانه
خودکارآمدی
مؤلفههای خودکارآمدی
منابع خودکارآمدی
مروری بر پژوهشهای انجام شده
فصل سوم: روش پژوهش
طرح پژوهش
جامعه آماری
نمونه آماری
روش نمونهگیری
ابزارهای اندازهگیری
مقیاس کمالگرایی اهواز
پایایی مقیاس کمالگرایی اهواز
اعتبار مقیاس کمالگرایی اهواز
شیوه نمرهگذاری مقیاس کمالگرایی اهواز
آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
اعتبار آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پایایی آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
شیوه نمرهگذاری آزمون عزتنفس کوپر اسمیت
پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
پایایی پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
اعتبار پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
شیوه نمرهگذاری پرسشنامه جرأتورزی گمبریل وریچی
مقیاس خودکارآمدی عمومی
پایایی مقیاس خودکارآمدی عمومی
اعتبار مقیاس خودکارآمدی عمومی
شیوه نمرهگذاری مقیاس خودکارآمدی عمومی
روند اجراء و جمعآوری اطلاعات
روشهای آماری در تحلیل دادهها
فصل چهارم: تجزیه و تحلیل دادههای آماری
دادههای توصیفی پژوهش
ارزیابی فرضیههای پژوهش
فصل پنجم: بحث و نتیجهگیری
خلاصه و نتیجهگیری
بحث و جمعبندی
محدودیتهای تحقیق
پیشنهادها
فهرست منابع فارسی
فهرست منابع انگلیسی
پیوستها
چکیده:
هدف از این تحقیق بررسی رابطه کمالگرایی والدین با عزتنفس، جرأت ورزی و خودکارآمدی فرزندان آنها در بین دانشآموزان دختر دبیرستانهای منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران در سال تحصیلی 86- 85 است. بدین منظور تعداد 130 نفر از دانشآموزان دختر مقطع متوسطه منطقه 7 آموزش و پرورش شهر تهران به شیوه نمونه گیری خوشهای انتخاب شدند. نوع پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. ابزار مورد استفاده مقیاس کمالگرایی اهواز، آزمون عزتنفس کوپر اسمیت، آزمون جرأتورزی گمبریل و ریچی و مقیاس خودکارآمدی عمومی بود. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج نشان داد که بین کمالگرایی والدین و عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان همبستگی منفی معناداری وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که بین کمالگرایی مادران و عزتنفس، جرأتورزی و خودکارآمدی فرزندان همبستگی قویتری وجود دارد.
کلید واژهها: کمالگرایی، عزتنفس، جرأتورزی، خودکارآمدی.