دایناسورها، (به انگلیسی: Dinosaur) گروهی از خزندگان مهرهداری بودند که برای بیش از ۱۶۰ میلیون سال حاکماکوسیستمهای زمین بودند. قبل از دورهٔ تریاس (حدود ۲۳۰ میلیون سال پیش) تا آخر دورهٔ کرتاسه (حدود ۶۵ میلیون سال پیش) بیشتر آنها در رویداد انقراض دوران سوم کرتاسه[پ ۴] منقرض شدند.[۱]
بررسی بازماندههای نیاپرنده (آرکئوپتریکس) در ۱۸۶۱ نشان دهندهٔ یک رابطه بین دایناسورها و پرندگان است.دانشمندان امروزه در اسکلت پرندگان استخوانی را که فقط در دایناسورها وجود داشته است پیدا کرده اند. صرف نظر از حضور اثرهای سنگواره شده، نیاپرنده خیلی به مانند کامپسوناتوس (دایناسور درنده کوچک) است.[۱]
تحقیقاتی که در حدود سال ۱۹۷۰ انجام شده نشان میدهد دایناسورهای دَدپا Theropoda به احتمال زیاد نیاکان پرندگان هستند؛ در واقع، بسیاری از دیرینشناسان پرندگان را مانند دایناسورهای بازمانده درنظر میگیرند و بر این باورند که دایناسورها و پرندگان باید با هم زیر یک ردهٔ زیستشناسی قرار داده شوند. امروزه ۱۰۰۰۰ گونه از پرندگان به این گروه تعلق دارند.[۱]
حدوداً نیمهٔ نخست قرن ۲۰ دانشمندان دایناسورها را جانورانی تنبل، خنگ و خونسرد در نظر میگرفتند. با این وجود تحقیقات گسترده انجام شده در سال ۱۹۷۰ این نظریه را پشتیبانی میکند که آنها حیواناتی با دگرگونیهای بدنی زیاد بودند و اغلب خود را با واکنشهای متقابل اجتماعی سازگار میکردند. مدرکی از پرندگانی مربوط به دسته ددپایان شدیداً این تغییر نظریه را تحت تأثیر قرار میدهد.[۲]
از زمانی که اولین فسیلهای دایناسور در سده نوزدهم شناخته شدند اسکلت آنها زیبنده موزهها در سراسر دنیا شدهاند و دایناسورها یک بخش از فرهنگ جهانی شدهاند و میان کودکان و بزرگسالان باقی خواهند ماند. آنها در پرفروش ترین کتابها و فیلمها (مثلاً پارک ژوراسیک)، چهره بودهاند و هر یافته تازهای از دایناسورها توسط رسانهها پوشش داده میشوند.[۱] اغلب به طور غیررسمی هرگونه خزندهٔ ما قبل تاریخ نظیر دیمترودون، پتروسور بالدار و ایکتیوسور آبزی، پلسیوسارو و موساسور را نیز دایناسور مینامند در حالی که در معنای دقیق کلمه هیچیک از جانوران یادشده دایناسور نیستند.[۱]
از آنجا که پستانداران در مقایسه با خزندگان امروزی هوشیارتر و فعالترند، این پرسش پیش میآید که چرا آنها برای مبارزهجویی با دایناسورها زودتر از این به مناطق تحت فرمانروایی دایناسورها نیامدند. یکی از دلایل محتمل آنست که خود دایناسورها فعال، هوشیار و خونگرم بودهاند. وضع خاص بدن دایناسورها حاکی از چابکی آنهاست، استخوانهای آنها در مقایسه با استخوانهای چهارپایان خونگرم و خونسرد امروزی، دارای مجراهایی است که نشاندهندهٔ خونگرمی آنهاست، و سنگوارههایی که نسبت شکارچی به شکار را نشان میدهد، از این حکایت میکند که دایناسورها، همچون پستانداران خونگرم و برخلاف خزندگان خونسرد به مقادیر زیادی غذا نیاز داشتهاند.[۳]
اگر دایناسورها خونگرم بوده باشند، این موضوع به توضیح چیرگی درازمدت آنها کمک میکند. دایناسورها بزرگتر از پستانداران همزمان خود بودهاند؛ حتی بچه دایناسورهایی که تازه از تخم خارج میشدند از بیشتر پستانداران بزرگتر بودهاند. واضح است که پستانداران نقش جانوران کوچک و دایناسورها نقش جانوران بزرگ را ایفا میکردند. حتی هنگامی که انقراضهای مکرر گوناگون دایناسورها را کاهش داد، دایناسورهای بازمانده هنوز هم بزرگتر از پستانداران بودند و قادر بودند که موقعیت خود را حفظ کنند و آن دودمانهای اصلی را فراهم آورند که تکامل دوباره از آنها جانوران بزرگ را بهوجود میآورد.[۴]
هنگامی که دایناسورها از میان رفتند، پستانداران به داخل مناطق مسکونی خالی راه یافتند تا به نوبهٔ خود بر محیط خشکی چیرگی یابند.[۵]