لزوم توجه به تجدید ساختار و بازنگری روش های برنامه ریزی سیستم قدرت، به دلیل دگر نظمی صنعت برق، امری اجتناب ناپذیر است. یکی از مشخصه های دگر نظمی، رقابتی شدن آن است که موجب تغییرات اساسی در روش های برنامه ریزی شده است. در این رساله ضمن ارائه تعریف دقیق برنامه ریزی توسعه شبکه انتقال، روش های انجام TEP در محیط رقابتی ارائه شده است. فراهم سازی فضای انتقال برای تولیدات جدید و رشد بار، امکان رقابت درازمدت در صحنه انتقال، نگهداری قابلیت اطمینان در سطح مطلوب و امکان دسترسی عادلانه برای تمام کسانی که تمایل به حضور در بازار رقابتی را دارند، سلسله عواملی هستند که توجه به برنامه ریزی توسعه شبکه انتقال را جدی تر می سازند. در این رساله یک الگوریتم جدید برای حل مسأله TEP در محیط رقابتی براساس معیار بازار محوری و براساس LMP همراه با مطالعات شبیه سازی روی شبکه نمونه 14 باسه IEEE پیشنهاد شده است. مزایای اصلی این روش شامل: رقابتی شدن بازار برق، فراهم آوردن پروفیل مسطح قیمت، کاهش پرشدگی شبکه، فراهم آوردن محیط غیر تبعیضی و دسترسی عادلانه بازیگران بازار به شبکه انتقال و همچنین لحاظ نمودن عدم قطعیت رشد بار است.
مقدمه
Deregulation یا دگرنظمی به تغییر قوانین و اعمال تشویق های اقتصادی دولت ها برای کنترل و رشد فزاینده صنعت برق اطلاق می گردد. این امر که خصوصی سازی صنعت برق را در بخش های تولید و فروش در پی دارد، از اواخر قرن بیستم در کشورهای متعدد به شیوه های مختلف اجرا شده و صنعت برق و مسائل مرتبط با آن را با تحولات اساسی مواجه نموده است.
از منظر دیگر تغییر و تحول در صنعت برق مستلزم دو جنبه متفاوت است که به همدیگر مربوط هستند: اولی تجدیدساختار و دیگری خصوصی سازی. تجدیدساختار به تغییرات در ساختار اشاره دارد. در این شیوه از اصلاحات، روش های تجاری برای فروش انرژی به گونه ای متحول می شود که شاهد جداسازی ساختارهای ادغام شده صنعت و معرفی رقابت و حق انتخاب خواهیم بود. اما خصوصی سازی به تغییر از مالکیت دولتی به مالکیت خصوصی اطلاق شده و نقطه نهایی طیف وسیعی از تغییرات در مالکیت و مدیریت می باشد.
در مورد مالکیت سه مدل قابله ملاحظه است:
مدل اول: صنعت برق یک اداره دولتی است که هیچ حساب جداگانه ای نگهداری نکرده و غالبا مسئولیت هایی بر عهده دارد که ارتباطی با تولید برق ندارند.
مدل دوم: صنعت برق یک شرکت دولتی متمایز با یک صنعت ملی شده است.
مدل سوم: صنعت برق یک شرکت خصوصی شده می باشد.
به عبارت دیگر صنعت برق می تواند از یک ساختار انحصاری تا یک ساختار رقابتی کامل، راهبری و برنامه ریزی شود.
فصل اول: مقدمه ای بر تجدید ساختار سیستم های قدرت و تکامل توسعه شبکه انتقال
تاریخچه
اگرچه لایحه 1980 AB بیشتر از یکصد سال قبل با هدف ایجاد یک بازار رقابتی برای انرژی الکتریکی به منظور تولید برق و کاهش قیمت انرژی مصرفی مطرح شده بود؛ اما تا دهه 1980 ایجاد چنین بازاری تحقق نیافت. دلایل این امر را می توان در عدم ذخیره سازی انرژی الکتریکی در ظرفیت های تجاری، محدودیت های انتقال برق برای حفظ قابلیت اطمینان و ایمنی سیستم، عدم امکان کنتر دقیق مشخصه های شبکه و… جستجو نمود.
در دهه های اخیر در اکثر کشورهای پیشرفته، بیشتر صنایع مانند مخابرات، حمل و نقل هوایی و زمینی و خودروسازی، تغییر ساختار اقتصادی را تجربه کرده اند. صنعت برق به لحاظ حساسیت ویژه ای که دارد، در برابر این تغییر ساختار اقتصادی یک حالت مقاومت و انحصار ذاتی داشته است و تا مدت ها تغییر ساختار آن به تعویق افتاده بود.
پدیده دگر نظمی در صنعت برق در سال های دهه 1980 در کشورهای شیلی و بریتانیا آغاز گردید و پس از آن در کشورهای آمریکای لاتین، نظیر آرژانتین در سال 1992، پرو در سال 1993، کلمبیا و بولیوی در سال 1994، برزیل و ونزوئلا در سال 1996 و گواتمالا، السالوادر و پاناما گسترش یافت.
آمریکا، استرالیا، نیوزیلند، کشورهای اسکاندیناوی، اسکاتلند، ایرلند شمالی و نروژ و تعدادی از کشورهای آسیایی نظیر چین این مقوله را در دهه 1990 تجربه نمونه اند. البته در کشورهایی نظیر آمریکا و کانادا به دلیل گستردگی و عظمت شبکه های قدرت و ویژگیهای خاص آنها، این روند کندتر از کشورهای دیگر پیشرفت داشته است. در سال 1996 اتحادیه اروپا، بازار بین المللی الکتریسیته را برای 15 کشور عضو بنیان نهاد و روند تجدیدساختار در سال های بعد کشورهای هلند و اسپانیا را نیز فرا گرفت.
آنچه مسلم است امروز اغلب کشورهای جهان و حتی کشورهای جهان سوم هرکدام به دلایل خاص خود درصد تغییر ساختار سیستم قدرت به منظور ایجاد امکان سرمایه گذاری بخش خصوصی در این صنعت می باشد.
شامل 119 صفحه فایل pdf