کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درمورد تارخهر~1

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درمورد تارخهر~1 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

تاریخچه رقابتهای مسترالمپیا

رقابتهای "مسترالمپیا" مهمترین و معتبرترین رقابت در کل دنیای بدنسازی است. برنده عنوان قهرمانی بعنوان بزرگترین بدنساز دنیا شناخته می شود و در اصل از قهرمان این رقابتها بعنوان قهرمان جهان یاد می شود. بدنسازان بزرگی هر ساله به مسابقات می آیند و به تاریخ می پیوندند

شاید کمترین آرزوی هر بدنساز حرفه ای، حداقل یک بار شرکت در این مسابقات باشد

درسال 1963، جو ویدر به بررسی عناوین بدنسازی موجود در آن زمان پرداخت( از جمله Mr. World, Mr.unicerseو...)

و احساس کرد، هیچکدام از آنها بطور کامل با مسیری که ورزش با آن روبروست مطابقت ندارند. او احساس می کرد، نسل آن زمان بدنسازان می توانند ورزش بدنسازی را به سطح بسیار بالایی ارتقاء دهند، ولی برای این کار نیاز به رقابتی متناسب با استعدادهایشان داشتند. او نهایت رقابت، نهایت عنوان برای نهایت فیزیک بدنی، یعنی مسترالمپیا را بنیانگذاری کرد که در سال 1965 صورت عملی به خود گرفت و مسابقات این ورزش را برای همیشه متحول کرد.

اولین دوره رقابتها در 18 سپتامبر1965 برگزار شد( 28 شهریور 1344) انبوه تماشاچیان مشتاق در آکادمی موزیک بروکلین نیویورک در حالیکه در جایگاههای خود آرام و قرار نداشتند، انتظار می کشیدند و جیغ و فریاد می کردند. آنها دست می زدند، پایکوبی می کردند و تا جایی که حنجره شان اجازه می داد فریاد می کشیدند. همه اینها برای سوپر استار کالیفرنیا بود با بازوهایی خیلی بزرگتر از آنچه در آنچه در آن روزگار می توانست قابل تصور باشد و او کسی نبود جز لری اسکات افسانه ای و این شب تحقق بزرگترین دستاورد جو ویدر بود. شب اولین رقابت مسترالمپیا در تاریخ بدنسازی. لری اسکات فوق ستاره آن روز بود. که از سال 1963 در دنیای بدنسازی چیزی برای او جهت فتح کردن باقی نمانده بود.

او قهرمان آمریکا،Mr. Universe و Mr. World شده بود. گذشته از اینها اسکات در همان زمان هم دارای یک خانه پر از نشان، افتخارات و لوحهای رنگارنگ بود و حالا احساس می کرد، وقت گذشتن از بدنسازی و کسب درآمد است.

جو ویدر تشخیص داده بود که به حفظ لری اسکات در بدنسازی نیاز است، برای اینکه بتوان این ورزش را وادار به رشد کرد. او مسابقات مسترالمپیا را ایجاد کرد تا بتواند همه قهرمانانMr. Universe را فعال حفظ کرده و برایشان موقعیت کسب درآمد از راه رقابت را فراهم کند. او به این نتیجه رسیده بود که برای موفقیت این رشته در آینده، قهرمانان باید بتوانند از راه رقابت زندگی خود را بگذرانند، مثل همه ورزشکارن حرفه ای دیگر.

به هر حال اسکات، برنده رقابت مسترالمپیا در شب گرم سپتامبر 1965 شد و قهرمانی اش را در مسترالمپیا 1966 تکرار کرد. لری اسکات مردی بود که فیزیکش تا امروز در اذهان باقی مانده مردی که دارای حجم عضلانی بالایی بود، در دوره ای که بدنسازان عضلانی در حد او بندرت دیده می شد. او بازوهایی داشت که حتی با استانداردهای امروز، بعنوان بازوهای کامل مورد پذیرش است. عضلانی دو سر بازوی او کامل و گرد بود و در هنگام فیگور جلوباز و کاملاً خشک و واضح. در هنگام فیگور پشت بازو، حجم بالای عضلات سه سرپشت بازوی او غیرقابل انکار بود.

او بطور باورنکردنی بدون چربی بود و جزئیات عالی در عضلات پشتش دیده می شد. او جزو بدنسازان پیشگامی بود که این ورزش را به سطح مدرن ارتقاء داد. پس از مسابقات 1966 او اعلام بازنشستگی کرد و رقابت برای تصرف عنوان قهرمانی در سال 1967 آغاز شد. در سال 1967، سرجیو اولیوا( معروف به اسطوره) در شرایطی برتر از دیگر رقبا برنده سومین دوره رقابتها شد. مردم حیرت زده بودند که سرجیو تا چه اندازه توانسته بهتر شود. چرا که در سال پیش او عنوانی بهتر از چهارمی کسب نکرده بود( در بین چهار شرکت کننده). در واقع او خیلی بهتر از دیگران شده بود و توانست برنده سال 1968 هم شود. در واقع هیچ کس توان مبارزه با او را نداشت. سرجیو بدنسازی بود که از نظر حجم خالص عضلانی و تسلط در بسیاری از فیگورها، بیست سال جلوتر از زمان خودش حرکت می کرد. حتی امروز هم، تعداد کمی از بدنسازان می توانند فیگور ساعد در بالای سر را بطور کامل اجرا کنند. فیگوری که او در زمان پیروزی از آن استفاده می کرد و به فیگور پیروزی معروف شد.

بازوها، پاها و پشت او الگوی بسیاری از بدنسازان پس از او شد.

او مفاصل کوچکی داشت، کمری باریک و عضلاتی بزرگ. همه این خصوصیات باعث برتری او در رقابت می شد و دلیل بسیاری از پیروزیهایش بود.

با این وجود، بزرگترین رقیب سرجیو در راه بود. 1969 سال بزرگترین رقابت در تاریخ بدنسازی بود. اولیوا بوسیله یک جوان اتریشی به مبارزه طلبیده شد و این جوان کسی نبود جز آرنولد شوارتزنگر. ولی سرجیو در یک مبارزه نزدیک، موفق از مبارزه بیرون آمد. حالا او برای سومین سال پی در پی برنده مسترالمپیا شده بود. ولی آرنولد قول داد که دیگر هرگز سرجیو نتواند او را شکست دهد. هر دو آنها بسختی برای مسابقه سال بعد که در سپتامبر 1970 برگزار شد تمرین کردند، آرنولد همانطور که ادعا کرده بود توانست از سرجیو پیشی بگیرد تا سومین مردی باشد که عنوان المپیا را بدست می آورد.

او ادعا کرد تا زمانی که بازنشسته شود عنوانش را حفظ خواهد کرد و هرگز شکست نخواهد خورد. آرنولد عنوان قهرمانی را در سال 1971 هم حفظ کرد. برای اولین بار، مسابقات در خارج از نیویورک و در پاریس برگزار شد و همزمان با آن مسابقاتNABBA Universe هم در لندن برگزار شد. آرنولد، با 100 درصد وفاداری نسبت بهIFBB، در مسترالمپیا شرکت کرد، در حالیکه دیگر قهرمان بزرگ آن سال شرکت در رقابت NABBA و دوری از آرنولد را ترجیح دادند. سال 1972، المپیا در اسن آلمان برگزار شد، جایی که میزبان جنگ بزرگ دیگری بین سرجیو و آرنولد بود. حتی تا امروز هم، کسانی که مسابقات آن سال را دیدند، با گذشت بیش از 30 سال هنوز در مورد اینکه چه کسی باید قهرمان می شد بحث می کنند. قضاوت توسط هفت داور انجام شد، و با چهار به سه رأی، آرنولد عنوان مسترالمپیا را تصاحب کرد. سال 1973، مسابقات مجدداً به نیویورک بازگشت. آرنولد برای چهارمین سال متوالی و با پیروزی بر فرانکو کلمبو و سرج نوبرت عنوان قهرمانی را تصاحب کرد. اکثر مردم اعتقاد داشتند که این یک قهرمانی ساده برای آرنولد بود، ولی رقیبی تنومند برای سال بعد منتظر او بود، ورود ناگهانی لوفرینو به مسابقات حرفه ای. با 193 سانتیمتر قد و حدود 122 کیلوگرم وزن، سنگین ترین رقیبی بود که آرنولد تا به حال با آن مواجه شده بود. رقابت در نیویورک برگزار شد. در این سال برای اولین بار مسابقات در دو کلاس وزنی 90+ کیلو و 40- کیلو برگزار شد و این وضع تا سال 1979 ادامه یافت. آرنولد باز هم تسلطش را نشان داد و برای پنجمین بار قهرمان شد، ولی شایعاتی مبنی بر بازنشستگی او به گوش می رسید.

در سال 1975 مسابقات به آفریقای جنوبی منتقل شد، و تا ابد در فیلمPumping Iron جاودان شد. اکثر افراد نزدیک به آرنولد، معتقد بودند تنها دلیل شرکت او در رقابت بخاطر این بود که برای اولین بار از رقابتها فیلمبرداری می شد و این می توانست باعث آغاز حرفه او در زمینه سینما شود. آرنولد براحتی به پیروزی رسید و فوراً بازنشستگی اش را اعلام کرد.

او حقیقاً مردی بود که بدنسازی را در مسیر اصلی حرکت، قرار داد. مثل لری، و سرجیو، آرنولد هم جلوتر از زمان پیش می رفت. او بطرز باورنکردنی دارای عضلات دو سر بازو بزرگ و قله ای بود. و در کنار بزرگ بودن دارای ساختاری بود که تنها بهترین ژنتیکها می توانند آنرا بسازند. عضلات سینه او ضخیم و با کیفیت بود و در هر دو این قسمتها یعنی بازوها و سینه حتی شاید بهتر از بزرگترین بدنسازان امروز بود. علاوه بر این دارای عضلات ساق عالی و کاملاً عضلانی بود . با توجه به استانداردهای امروز، پاها و پشت او قابل رقابت با نسل حرفه ای امروز نیست، ولی در دوران خودش بهترین بود. او اعتماد به نفس و جذابیت را به تصویر می کشید و این خصوصیات در فیلمی که او ستاره آن بود یعنیPumping Iron واضح و مشهود است.

اغلب مردم قبل از ظهور او نمی خواستند مثل بدنسازان رقابتی باشند و به آن اندازه عضلانی. آرنولد تنومند بود، ولی نه تا حدی که زیبایی عضلات را از دست داده باشد. عشق و علاقه و تأثیر او در این ورزش با هیچ بدنساز دیگری قابل مقایسه نیست. او مسابقات آرنولد شوارتزنگر کلاسیک را در 1989 پایه گذاری کرد و تا امروز هم جزو بهترین رقابتهای بدنسازی حرفه ای به حساب می آید. در ضمن کتاب دایره المعارف بدنسازی آرنولد هنوز هم یکی از بهترین مراجع بدنسازی محسوب می شود و بعنوان یکی از بزرگترین افرادی که وارد رشته بدنسازی شد، همواره در ذهنها خواهد ماند. سال 1976، رقابتها در کلمبوس اوهایو انجام شد، با حضور آرنولد بعنوان مجری مسابقات به همراه جیم لوریمر. بالاخره فرانکو کلمبو پس از بیش از پنج سال تلاش و چند بار مقام دومی، برنده عنوان مسترالمپیا شد. البته این یک پیروزی آسان نبود، و با فاصله ای بسیار اندک نسبت به فرانک زین بدست آمد. پس از رقابت، کلمبو اعلام بازنشستگی کرد و زین سریعاً تمریناتش را برای سال بعد آغاز نمود.

و اما در مورد دکتر کلمبو، او واقعاً یک بدنساز استثنائی بود، هر چند که مثل آرنولد بر صحنه تسلط نداشت. او خدمت بسیاری به دنیای بدنسازی کرد و برنده تمام عناوین اصلی پاورلیفتینگ و بدنسازی موجود در زمان خود شد. در کنار دارا بودن فیزیکی در حد مسترالمپیا می توانست بیش از 730 پوند( 5/328 کیلوگرم) را با وزنی معادل 82 کیلوگرم لیفت کند! سابقه او در پاورلیفتینگ باعث گسترش تراکم عضلانی او شده بود، حجم عضلانی متراکمی که کمتر بدنساز حرفه ای امروز را می توان با آن مقایسه کرد. او همچنین یک بوکسور رقابتی و یکی از شرکت کننده ها در رقابتهای جهانی بود. در ضمن متخصصChiropractic ( درمان درد مفاصل با جابجا کردن مهره ها توسط ماساژ) و دارای مدرک دکترا در تغذیه و تخصص در طب ورزش و حرکت شناسی بود. از این جهات هیچ مسترالمپیای دیگر با او قابل مقایسه نیست.

1977، سال زین بود. زین با یک سال برنامه ریزی، کاملاً برای مسابقه آماده بود. او بسیار خشک و عضلانی به کلمبوس آمد. خودش فکر می کرد هیچ کس توان رقابت با چگالی عضلانی او را ندارد. اتفاقاً همینطور هم شد و او عنوان المپیا را به چنگ آورد. سال 1978، باز هم رقابتها در کلمبوس برگزار شد و فرانک زین مثل سال پیش اول شد. فرانک ثابت کرد که مسترالمپیا لازم نیست خیلی عظیم الجثه باشد و چیزی که باعث پیروزی می شود کیفیت است.

زین همواره در نمایشها بخاطر بدن مجسمه گونه اش مطرح بود. تناسب، تقارن و بالانس بدنی او با هیچ بدنساز دیگری قابل مقایسه نبود. او تنها با وزنی حدود 81 کیلوگرم توانست قهرمان مسترالمپیا شود. علاوه بر اینها دارای درجه استادی در رشته روان شناسی بود. او قهرمان بسیار پرمعلوماتی بود و توانایی بالایی برای سخنرانی در سمینارهای مربوط به بدنسازی داشت.

در سال 1979، زین برای سومین سال متوالی مسترالمپیا شد.

آیا می توانست باز هم ادامه دهد و به رکورد شش دوره قهرمانی آرنولد دست یابد؟ زین بنظرغیرقابل شکست می آمد.

ولی در سال 1980 همه چیز تغییر کرد و تبدیل به جنجالی ترین رقابتهای المپیا در طول تاریخ شد. فکر می کنید چرا؟

 راز حجم و قدرت

هنوز هم بسیاری از ورزشکاران بدنبال ترتیب ست/تکرار، مکمل یا برنامه جادویی هستند. اما همان گونه که قبلا هم در هر فرصتی به مخاطبانم گفته ام، این کار، چندان پیچیده هم نیست. به قول همکارم، دکتر کن: "آب خوردن است".

 

با اینحال، بسیاری از مخاطبان متوجه مطلب نمی شوند. در ادامه، برخی واقعیتهای مربوطه به پیشرفت خودم را از هنگامی که وزنه زدن را جدی آغاز کردم، با خوانندگان در میان می گذارم. آن روزها، اشتیاق زیادی به حجیمتر و قویتر شدن و همچنین شرکت در مسابقات وزنه برداری قدرتی داشتم.

 

موارد زیر، اصول بنیادی تمرین ما بود. منظور از "ما"، من و مارک مک لد، معروف به "گامبی" است که با هم تمرین می کردیم.

تمرکز روی پرس سینه، اسکوات و ددلیفت. هفته ای دو بار اسکوات و پرس سینه می رفتیم. ددلیفت را هم هفته ای یک بار انجام می دادیم.

افزایش وزنه یا تکرار در هر جلسه تمرین! اگر وزنه را نمی توان اضافه کرد، پس باید تکرار را زیاد کرد.

رفع کوفتگی، علامت آمادگی برای تمرین نبود. هر وقت می توانستیم وزنه و/یا تکرار را اضافه کنیم، تمرین می کردیم.

حرکتهای اضافه را به حداقل می رساندیم. تمرینهای "اضافه" عادیمان، بارفیکس با وزنه، پرس سینه دست جمع، جلوبازو هالتر ایستاده و درازنشست با وزنه بودند.

شدت! در قاموس ما، چیزی به نام "نیاز به انگیزه" نبود. "تمرین ناقص" نداشتیم. پس از تمرین، اخم نمی کردیم و به "فکر" فرو نمی رفتیم. اگر تمرینمان را کافی نمی دانستیم، با انگیزه بیشتر به جنگ وزنه ها می رفتیم. به یاد دارم یک روز صبح، گامبی به ددلیفت نرسید. با وجود آنکه روزی دو شیفت کار می کرد، آنقدر احساس ناراحتی کرده بود که همان شب، ساعت 9 به باشگاه برگشت و ددلیفت را با وزنه ای که قبلا نتوانسته بود بلند کند، زد.

ما مقید به حجم عضلانی، استراحت بین ست ها، سرعت تکرارها، درصد وزنه، سرعت، قدرت، یا هر چیز دیگری نبودیم.

هیچ جلسه تمرینی را از دست نمی دادیم (مگر به سبب بیماری).

افزایش وزنه یا تکرار در هر جلسه تمرین. هر جلسه! نگویید که این مورد را قبلا هم گفته ام. باز هم می گویم. به این شیوه، تمرکز بر پیشرفت می گویند!

خوب، حتما می پرسید نتیجه پایبندی به این اصول چه بود؟ با ذکر این نکته که در رسیدن به این حجم و قدرت بدنی، از هیچ گونه مکملی استفاده نشده است، با تصاویر زیر، پاسختان را می دهم!

 

این عکس هنگامی است که تمرین را با جدیت آغاز کرده بودم. هنوز هم آن کمربند وزنه برداری را دارم. آن موقع، هنوز نو بود و داشتم امتحانش می کردم. مارک "باب مریس" است. اگر حافظه ام درست کار کند، دکتر کن کمربند های باب مریس را پیشنهاد کرده بود. وزنم 160 پوند (73 کیلوگرم) بود و آماده تغییر!

 

بیل پایش در حال ددلیفت با یک کمربند باب مریس

 

این عکس هم که مرا در حال ددلیفت در مسابقات آزاد وزنه برداری قدرتی بدون داروی غرب میانی آمریکا نشان می دهد، دو سال بعد گرفته شده است. 560 پوند (255 کیلوگرم) وزنه به میله هالتر زده شده است. شب پیش از مسابقه، 210 پوند (95 کیلوگرم) و نگران اضافه وزن بودم (امان از پیتزا!). خودم را برای دسته 198 پوند (90 کیلوگرم) آماده کرده بودم. اینجا، تاثیر تمرکز بر اصول را در بدنم مشاهده می کنید. البته به تکنیکم توجه نکنید، افتضاح بود!

 

 

انجام ددلیفت در مسابقات آزاد وزنه برداری قدرتی بدون داروی غرب میانه آمریکا

 

 

 

بدون شک، ددلیفت یکی از تمرینهای مادر افزایش حجم و قدرت است. این تمرین، تاثیری کاملا مشهود بر بدن من گذاشت. هنگام ددلیفت، ما (من و گامبی) فشار مضاعفی به خود می آوردیم، چون می دانستیم با این حرکت است که می توانیم در مسابقات بدون دارو، از پس حریفانمان برآییم. این واقعیت که اغلب بدنسازان، توجه زیادی به ددلیفت نمی کنند، باعث شد تا در سطح منطقه ای، حرفی برای گفتن داشته باشیم.

 

 

ددلیفت هالتر

 

ما، هفته ای یک بار ددلیفت می رفتیم و کارمان را با یک ست نهایی 5 تکراری به پایان می رساندیم. به ندرت بیش از 5 تکرار می رفتیم، زیرا تصور می کردیم که در این صورت، دیگر "وزنه برداری قدرتی" نکرده ایم. بله، البته الان می دانیم که اشتباه می کردیم!

 

ما فقط در هر فرصتی که می توانستیم، وزنه اضافه می کردیم. هفته ای 5 پوند (2 کیلوگرم) وزنه اضافه می کردیم. اگر وزنه ای را نمی توانستیم 5 تکرار بزنیم، هفته بعد هم همان را می زدیم یا اگر سرحال بودیم و احساس قدرت می کردیم، ممکن بود آن را اضافه هم بکنیم. ما ددلیفت روی پایه هم می رفتیم. گاهی پایه را آنقدر بالا می آوردیم که میله هالتر روی زانوهایمان قرار می گرفت. و باز هم، 5 تکرار می رفتیم!

 

ما عاشق عدد جادویی 5 بودیم! دیگر چه می کردیم؟ خوب، تقریبا همیشه بارفیکس با وزنه می رفتیم. اکنون که به گذشته نگاه می کنم، نمی دانم چرا. باز هم یکی دو ست – بله، درست حدس زدید – 5 تکراری می رفتیم!

 

شکم هم می رفتیم و 1 تا 2 ست درازنشست با وزنه انجام می دادیم. این، "برنامه" ما بود و به این ترتیب، طی مدتی کوتاه، از 500 پوند (227 کیلوگرم) هم بالاتر رفتیم.

 

 

 

با این حال، صعود به 550 پوند (250 کیلوگرم) برای هر دویمان دشوارتر بود، اما به هر حال از پسش برآمدیم. پس از آن، 600 پوند (273 کیلوگرم) را هدف قرار دادم و بدین ترتیب، تغییراتی در تمرینم ایجاد شد. گامبی هیچ وقت به 600 پوند نرسید ولی تا 570 پوند (260 کیلوگرم) بالا آمد. هر دویمان بشدت سنگین تمرین می کردیم اما صادقانه بگویم، گاهی اوقات، خیلی هوشمندانه تمرین نمی کردیم. خوب، در نهایت چه آموختم؟ ادامه را بخوانید.

هنگام ددلیفت، پاها، ستون بدن هستند. اگر قدرت پاهایتان افزایش یابد، ددلیفتتان هم باید سنگینتر شود. من هر وقت که می توانستم هالتر اسکوات را سنگینتر کنم، متعاقبا وزنه ددلیفت را هم اضافه می کردم.

عضلات ضعیف شکم، مانع ددلیفت می شوند. هنگام تمرین برای زدن وزنه 600 پوند، به این عضلات، توجه بیشتری داشتم. از آن پس، توجه بیشتری به پیشرفت در تمرینهای شکمم داشتم. دیگر به این عضلات، بعنوان عضلات درجه دو نگاه نمی کردم.

ظاهرا، ددلیفت از روی پایه، باعث کاهش تواناییم در ددلیفت از روی زمین می شد. سالها پیش، جریان رها کردن ددلیفت از روی پایه و عدم توصیه آن را شرح داده ام. البته، تمام ماجرا را نگفته بودم. ایستادن روی یک تخته نازک، فایده چشمگیری داشت. یک تخته به ضخامت سه چهارم اینچ (2 سانتیمتر) کفایت می کند. بله، همین تغییر ارتفاع ناچیز، تاثیری فوق العاده داشت. در واقع تا روز مسابقه، هرگز بدون تخته ددلیفت نمی کردم. یعنی میله هالتر اینقدر بالا می آمد؟

ظاهرا، کشش کمر با وزنه کمکم می کرد. این حرکت را پس از آخرین ست ددلیفتم انجام می دادم. تعداد تکرار عادی، 5 تا 8 بار بود. در این مورد هم سعی می کردم، وزنه را هر جلسه اضافه کنم. برای این تمرین، یک هالتر خمیده روی شانه هایم می گذاشتم. جهت جلوگیری از جراحت، می توان بین شانه ها و هالتر، یک حوله چند لا یا ابر گذاشت.

 

استراحت بیشتر بین جلسه های ددلیفت. آخرین ددلیفت من، دو هفته پیش از مسابقه بود. اکنون می دانم که این استراحت، چقدر مفید بود.

با کمر خمیده، ددلیفت نکنید! این اشتباه، قاتل من بود. فایده استراحت، همین بود. فکر می کنم اگر کمرم را صاف نگه داشته بودم، می توانستم هفته ای یک بار به ددلیفت ادامه دهم. من به علت ددلیفت با کمر خمیده، بارها به کمرم آسیب زدم. فکر نکنید که می توانید با کمر خمیده ادامه دهید. کسانی که با کمر خمیده ددلیفت می کنند، بالاخره به خودشان آسیب می زنند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تارخهر~1

جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)

اختصاصی از کوشا فایل جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)


جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)

 

 

 

 

 

مقدمه

یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول می‌داشت این بود که سرزمین‌هایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب می‌شدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی می‌باشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزی‌اش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسی‌گوی نظامی گنجه‌ای است از جمله نامهایی می‌باشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا می‌دانند ـ آن سرزمین‌ها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت می‌خورد.

از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بی‌اطلاعی از اوضاع جهانی و سیاست‌های دولت‌های خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشه‌دار کرد.

فهرست مطالب:


1ـ مقدمه 2
2ـ مسأله اصلی 3
3ـ سوالات و فرضیات پژوهش 3
4ـ روش تحقیق 3
5ـ مشکلات تحقیق 4
6ـ پیشینه و ادبیات تحقیق 5
7ـ شناخت و نقد منابع 6
8ـ سامان‌دهی تحقیق 12
بخش اول:
1ـ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، افشاریه و زندیه (انگلیس، فرانسه، روسیه)
فصل اول:
1ـ1ـ روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ1ـ1ـ آغاز روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه 19
1ـ1ـ2ـ سفارت شرلی به اروپا 23
1ـ1ـ3ـ اتحاد ایران و انگلیس علیه پرتغالیها و تصرف هرمز 27
1ـ1ـ4ـ روابط ایران و انگلیس پس از مرگ شاه عباس 30
1ـ1ـ5ـ شاه عباس ثانی و شاه سلیمان 33
1ـ1ـ6ـ روابط ایران و انگلیس در اواخر پادشاهی صفویه 34
1ـ1ـ7ـ روابط ایران و انگلیس در دوره افشاریه 36
1ـ1ـ8ـ روابط ایران و انگلستان در دوره زندیه 38
فصل دوم:
1ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ2ـ1ـ آغاز روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه: 46
عنوان صفحه
1ـ2ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره شاه سلطان حسین 55
1ـ2ـ3ـ مقدمات قرارداد 1708 56
1ـ2ـ4ـ سفارت فابر 56
1ـ2ـ5ـ سفارت میشل و عقد قرارداد 1708 57
1ـ2ـ6ـ سفارت محمدرضا بیک و نقش فرانسه در ایران پس از سقوط اصفهان 62
1ـ2ـ7ـ روابط ایران و فرانسه در دوره افشاریه 69
1ـ2ـ8ـ روابط ایران و فرانسه در دوره زندیه 74
فصل سوم
1ـ3ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ3ـ1ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه 78
1ـ3ـ2ـ روابط ایران و روسیه پس از شاه عباس اول 90
1ـ3ـ3ـ روابط ایران و روسیه در زمان شاه سلطان حسین 96
1ـ3ـ4ـ سفارت اسرائیل اری و آرتمی والنسکی 98
1ـ3ـ5ـ روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه 103
1ـ3ـ6ـ روابط ایران و روسیه در دوره زندیه 110
بخش دوم:
2ـ جایگاه ایران در رقابتهای اروپایی اوایل قرن نوزدهم (انگلیس، فرانسه و روسیه)
فصل اول:
2ـ1ـ اوضاع اروپا و کشیده شدن ایران به دایره سیاست بین‌المللی
2ـ1ـ1ـ تحولات اروپا در قرون هیجدهم و نوزدهم: 115
2ـ1ـ2ـ انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ3ـ علل و نتایج انقلاب صنعتی 115
2ـ1ـ4ـ اوضاع اروپا در قرن هیجدهم 120
عنوان صفحه
2ـ1ـ5ـ اوضاع اروپا در اواخر قرن 18 122
2ـ1ـ6ـ ناپلئون و مصر 124
2ـ1ـ7ـ سیاست خارجی ناپلئون 126
2ـ1ـ8ـ از انقلاب فرانسه تا قتل تزار پل اول 131
2ـ1ـ9ـ از جلوس الکساندر تا عقد قرارداد تیلسیت 139
2ـ1ـ10ـ از قرارداد تیلسیت تا کنگره وین 151
فصل دوم:
2ـ2ـ سیاست خارجی ایران از سقوط اصفهان تا اواخر دوره فتحعلیشاه
2ـ2ـ1ـ از سقوط اصفهان تا فتحعلیشاه 166
2ـ2ـ2ـ تحولات سیاسی ایران در اوایل دوره قاجاریه 179
فصل سوم:
2ـ3ـ دخالت کشورهای اروپایی در اوضاع سیاسی ایران (فرانسه، انگلیس و روسیه)
2ـ3ـ1ـ دوره دخالت فرانسه در اوضاع سیاسی ایران 191
2ـ3ـ2ـ جایگاه انگلستان در جنگ‌های ایران و روسیه 207
2ـ3ـ3ـ مذاکرات و شکست اصلاندوز 217
2ـ3ـ4ـ عهدنامه گلستان و پذیرش صلح 223
2ـ3ـ5ـ دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه 232
2ـ3ـ6ـ نتیجه 236


دانلود با لینک مستقیم

تحقیق جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه) دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

تحقیق جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)


تحقیق جایگاه ایران در رقابتهای دول اروپایی عصر فتحعلیشاه (فرانسه، انگلیس، روسیه)

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:250

فهرست مطالب:
عنوان     صفحه
1ـ مقدمه    2
2ـ مسأله اصلی    3
3ـ سوالات و فرضیات پژوهش    3
4ـ روش تحقیق    3
5ـ مشکلات تحقیق    4
6ـ پیشینه و ادبیات تحقیق    5
7ـ شناخت و نقد منابع    6
8ـ سامان‌دهی تحقیق    12
بخش اول:
1ـ روابط ایران و اروپا در دوره صفویه، افشاریه و زندیه (انگلیس، فرانسه، روسیه)
فصل اول:
1ـ1ـ روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ1ـ1ـ آغاز روابط ایران و انگلیس در دوره صفویه    19
1ـ1ـ2ـ سفارت شرلی به اروپا    23
1ـ1ـ3ـ اتحاد ایران و انگلیس علیه پرتغالیها و تصرف هرمز    27
1ـ1ـ4ـ روابط ایران و انگلیس پس از مرگ شاه عباس    30
1ـ1ـ5ـ شاه عباس ثانی و شاه سلیمان    33
1ـ1ـ6ـ روابط ایران و انگلیس در اواخر پادشاهی صفویه    34
1ـ1ـ7ـ روابط ایران و انگلیس در دوره افشاریه    36
1ـ1ـ8ـ روابط ایران و انگلستان در دوره زندیه    38
فصل دوم:
1ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ2ـ1ـ آغاز روابط ایران و فرانسه در دوره صفویه:    46
عنوان     صفحه
1ـ2ـ2ـ روابط ایران و فرانسه در دوره شاه سلطان حسین    55
1ـ2ـ3ـ مقدمات قرارداد 1708    56
1ـ2ـ4ـ سفارت فابر    56
1ـ2ـ5ـ سفارت میشل و عقد قرارداد 1708    57
1ـ2ـ6ـ سفارت محمدرضا بیک و نقش فرانسه در ایران پس از سقوط اصفهان    62
1ـ2ـ7ـ روابط ایران و فرانسه در دوره افشاریه    69
1ـ2ـ8ـ روابط ایران و فرانسه در دوره زندیه    74
فصل سوم
1ـ3ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه، افشاریه و زندیه:
1ـ3ـ1ـ روابط ایران و روسیه در دوره صفویه    78
1ـ3ـ2ـ روابط ایران و روسیه پس از شاه عباس اول    90
1ـ3ـ3ـ روابط ایران و روسیه در زمان شاه سلطان حسین    96
1ـ3ـ4ـ سفارت اسرائیل اری و آرتمی والنسکی    98
1ـ3ـ5ـ روابط ایران و روسیه در دوره افشاریه    103
1ـ3ـ6ـ روابط ایران و روسیه در دوره زندیه    110
بخش دوم:
2ـ جایگاه ایران در رقابتهای اروپایی اوایل قرن نوزدهم (انگلیس، فرانسه و روسیه)
فصل اول:
2ـ1ـ اوضاع اروپا و کشیده شدن ایران به دایره سیاست بین‌المللی
2ـ1ـ1ـ تحولات اروپا در قرون هیجدهم و نوزدهم:    115
2ـ1ـ2ـ انقلاب صنعتی    115
2ـ1ـ3ـ علل و نتایج انقلاب صنعتی    115
2ـ1ـ4ـ اوضاع اروپا در قرن هیجدهم    120
عنوان     صفحه
2ـ1ـ5ـ اوضاع اروپا در اواخر قرن 18    122
2ـ1ـ6ـ ناپلئون و مصر    124
2ـ1ـ7ـ سیاست خارجی ناپلئون    126
2ـ1ـ8ـ از انقلاب فرانسه تا قتل تزار پل اول    131
2ـ1ـ9ـ از جلوس الکساندر تا عقد قرارداد تیلسیت    139
2ـ1ـ10ـ از قرارداد تیلسیت تا کنگره وین    151
فصل دوم:
2ـ2ـ سیاست خارجی ایران از سقوط اصفهان تا اواخر دوره فتحعلیشاه
2ـ2ـ1ـ از سقوط اصفهان تا فتحعلیشاه    166
2ـ2ـ2ـ تحولات سیاسی ایران در اوایل دوره قاجاریه    179
فصل سوم:
2ـ3ـ دخالت کشورهای اروپایی در اوضاع سیاسی ایران (فرانسه، انگلیس و روسیه)
2ـ3ـ1ـ دوره دخالت فرانسه در اوضاع سیاسی ایران    191
2ـ3ـ2ـ جایگاه انگلستان در جنگ‌های ایران و روسیه    207
2ـ3ـ3ـ مذاکرات و شکست اصلاندوز    217
2ـ3ـ4ـ عهدنامه گلستان و پذیرش صلح    223
2ـ3ـ5ـ دوره دوم جنگ‌های ایران و روسیه    232
2ـ3ـ6ـ نتیجه    236

 

 

مقدمه:
یکی از مسائلی که همواره ذهن نگارنده را به خود مشغول می‌داشت این بود که سرزمین‌هایی که زمانی جزو قلمرو ایران محسوب می‌شدند و نامهای فارسی اجزاء جغرافیایی آنها در کتب و متون تاریخی و ادبی این کشور مؤید چنان تعلقی می‌باشد، چگونه از این کشور جدا شده و سرنوشتی سوای ـ ایران به مفهوم سیاسی متداول امروزی‌اش ـ پیدا کردند. نامهایی چون رودکورایاکر که یادگار و یادآور نام کورش پادشاه بزرگ هخامنشی است، نامهای دربند، گنجه و بخصوص نام اخیر که یادآور شاعر پارسی‌گوی نظامی گنجه‌ای است از جمله نامهایی می‌باشند که هر ایرانی ـ حتی با سواد اندک و بدون اطلاعات تاریخی ـ با شنیدن آن احساس بیگانگی نسبت به آنها نکرده و اگر بداند ـ که غالبا می‌دانند ـ آن سرزمین‌ها دیگر متعلق به ایران نیست بر از دست رفتن آنها حسرت می‌خورد.
از زمانی که نگارنده دانشجوی مقطع کارشناسی بود، براین مطلب واقف شد که از ابتدای حکومت خاندان قاجار، مخصوصاً از زمان فتحعلیشاه ضعف قوای سیاسی، نظامی و اقتصادی ایران در مقابل دول غربی روشن شد. اگرچه زمینه آن ضعف در گذشته فراهم شده بود) و از آن پس تدریجاً و عملاً و رسماً قسمتهایی از قلمرو تاریخی این کشور از آن جدا شده و در تنظیم روابط خود با دول اروپایی دچار خودباختگی و پذیرش قراردادهایی شد که ناشی از بی‌اطلاعی از اوضاع جهانی و سیاست‌های دولت‌های خارجی بود و استقلال سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی ایران را خدشه‌دار کرد.

مسأله اصلی:
چرا و چگونه ایران در اوایل قرن نوزدهم در کانون توجهات بین‌المللی قرار گرفت؟
سوالات و فرضیات پژوهش:
با توجه به اهداف تحقیق مورد نظر، سوالات مطرح شده در این پژوهش عبارتند از:
ـ واکنش ایران در مقابل گرایش سه کشور روسیه، فرانسه و انگلستان به ایران چگونه بوده است؟
ـ گرایش سه کشور فرانسه، روسیه و انگلستان به ایران، برای ایران و کشورهای مذکور چه پیامدهایی داشت؟
در جواب سوالات فوق فرضیه‌های زیر مطرح است:
ـ رشد سرمایه‌داری صنعتی و رقابت امپریالیستی موجب توجه دولت‌های اروپایی به ایران شد، با توجه به اینکه ایران از نظر موقعیت جغرافیایی شرایط حساسی داشت.
ـ پیروزی روسیه بر ایران نتیجه یک سری معاملات پنهانی میان روسیه و انگلیس بود.

روش تحقیق:
روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش بیش از هر چیز روش کتابخانه‌ای است. داده‌های این بررسی از متن‌های نوشتاری گردآوری شده‌اند. در ارائه این داده‌ها از شیوه توصیفی ـ تحلیلی استفاده شده است و در مواقع لزوم کوشش شده است مباحث متناقض مورد تحلیل قرار گیرد.


مشکلات تحقیق:
طبیعی است که تحقیقی در هر موضوعی مشکلات مخصوص به خود را دارا می‌باشد. از مشکلات نگارنده در تهیه و تدوین این رساله علاوه بر محدودیت‌های مادی و محدود بودن زمان، مشکل دست یابی به منابع و مأخذ بوده است. یکی از مراجعی که انتظار می‌رفت در زمینه موضوع این رساله دارای اسناد و مدارک قابل توجهی باشد اداره آرشیو وزارت امورخارجه ایران بود. ولی متأسفانه استفاده از آن مرکز برای عموم محققین امکان‌پذیر نیست و فقط عده‌ای محدود و افرادی خاص می‌توانند به اسناد آنجا دسترسی داشته باشند ـ از نیروهای وزارت مربوطه باشند.
مراکزی که مورد مراجعه اینجانب برای دستیابی به منابع مفید و مؤثر واقع شد. شامل کتابخانه‌های دانشگاههای تهران و اصفهان و چند کتابخانه دولتی و عمومی دیگر و کتابخانه شخصی بعضی از اساتید و دوستان بوده است. و بی‌مناسبت نیست که نگارنده مراتب تشکر و امتنان خود را نسبت به افرادی که در این زمینه بذل عنایت و همکاری کرده‌اند ابلاغ نماید.
مشکلات و محدودیتها و مخصوصاً تلف شدن مقدار زیادی وقت که غالباً ناشی از کمبود بعضی از امکانات و سیستم ارائه خدمات کتابخانه‌های مربوطه می‌باشد، بر کسانی که با این مراکز مرتبط باشند پوشیده نیست و توضیح بیشتر در این مورد ضروری نمی‌نماید.
اگرچه منابع بسیار است، عدم دسترسی به کتابخانه‌های غنی و مکانهای فرهنگی بر مشکلات تحقیق افزوده است؛ در عین حال بسیاری از منابع که در ارتباط با موضوع بوده‌اند توجه نشده است زیرا از توان و زمان مشخص خارج است و در عین حال با توجه به گستردگی موضوع مقدور نبود که تمام منابع را بررسی نمایم. همچنین بسیاری از منابع یا در کتابخانه‌ها موجود نیست یا به زبان‌های دیگر است چون حیطه زمانی تحقیق دوران طولانی را دربر می‌گیرد؛ طبعاً فرصت ترجمه تمامی این منابع نبوده است و نیز بیشتر کتاب‌های هم که در مورد روابط ایران با دول اروپایی است به صورت پراکنده به این موضوع اشاره کرده‌اند اگرچه به روزگار خود آثاری شایان تحسین بوده‌اند، نباید منکر کاستی‌ها و لغزش‌های آنها باشیم. به نظر من وظیفه پیش روی محققان این است که مواد و مصالح تازه‌ای به این چارچوب بیافزایند، هرچند بخش عمده این وظیفه می‌باید بدست نسل بعدی محققان انجام پذیرد، من هم امیدوارم سهم خود را ادا کنم.

پیشینه و ادبیات تحقیق:
با وجود اهمیت چشمگیر رویدادهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ایران در روزگار فرمانروایی صفویان هنوز جای پژوهش‌های روش‌مندی که به شیوه‌ای نسبتاً همه‌سویه تاریخ این دوران را بررسی کرده باشند خالی است. پژوهش‌ها چنان جزئی نگرند که قادر به شناخت روابط سیاسی این دوران نمی‌باشند. گرچه هر یک از این پژوهشها به نوبه خود ارزشمند و در جای خود سودمند هستند. برای بررسی این موضوع می‌توان به مجموعه فنی از شرح‌حال ‌نگاری‌های متعدد، خاطرات و سفرنامه‌های ایرانی و غیرایرانی بویژه مسافران، جهانگردان و مأموران اروپایی اطلاعاتی بدست آورد.
با توجه به سیاست‌های باز صفویان و رقابت های اقتصادی دول اروپایی باعث شد که جهانگردان و بازرگانان اروپایی به ایران روی آورند که باعث گردآوری سفرنامه‌هایی از جمله شاردن و تاورنیه،.‌.. شد که می‌توان از میان آنها اطلاعاتی درباره اوضاع سیاسی ایران بدست آورد.
تاریخ روابط خارجی ایران در دوره افشاریه و زندیه از مرزهای شناخته شده ایران بزرگ و در حقیقت فلات ایران پیش نرفته بود که دول بیگانه را سراسیمه کند و برخورد منافع جدی و رویارویی را حتمی سازد، به همین خاطر منابع خارجی به این موضوع کمتر پرداخته‌اند و بیشتر اطلاعات آن دوران را می‌توان از کتابهای مورخان ایرانی آن دوره نظیر محمدکاظم مروی و میرزا مهدی‌خان استرآبادی بدست آورد.
در دوران 150 ساله حکومت قاجار روابط ایران با غرب برقرار بود که خوشبختانه محققانی که راجع به اوضاع سیاسی و اجتماعی قاجار سخن گفته‌اند صفحاتی از کتابهای خود را به روابط خارجی اختصاص داده‌اند. اما تحقیق جامع و کاملی که اختصاصاً در این مورد باشد وجود ندارد و از حیث پژوهش فوق کاری بدیع و نو می‌باشد. بیان مسائل به شکل کلی و عدم برخورداری تحقیقات از تجزیه و تحلیل کافی از جمله مشکلاتی است که از دیرباز گریبانگیر تاریخ ایران بوده است.

شناخت و نقد منابع:
منابع مورد استفاده در این پژوهش به منابع دست اول و منابع تحقیقی تقسیم می‌شود که محقق تنها به نقد و شناخت منابعی که در این پژوهش بیشتر مورد استفاده قرار گرفته است می‌پردازد.
ـ ناسخ‌التواریخ قاجاریه:
یکی از منابع اصلی کتاب ناسخ‌التواریخ قاجاریه تألیف میرزا محمدتقی سپهر ملقب به لسان‌الملک است. کتاب ناسخ‌التواریخ که مشتمل بر 23 جلد تاریخ عمومی است توسط میرزا محمدتقی سپهر (9 جلد) و پسرش عباسقلی‌خان سپهر (14 جلد) تألیف شده است. ولی آنچه که درباره موضوع این رساله مهم و مورد استفاده است جلد نخست از سه جلد کتاب لسان‌الملک است که تحت عنوان «ناسخ‌التواریخ یا تاریخ قاجاریه» مشهور است و گرچه با 23 جلد مذکور همنام می‌باشد ولی از نظر موضوع مستقل بوده و منحصراً مربوط به تاریخ قاجاریه است.
جلد اول کتاب ناسخ‌التواریخ قاجاریه مربوط است به روی کار آمدن سلسله قاجاریه تا پایان پادشاهی فتحعلیشاه که در آن جنگها، لشکرکشی‌ها، عزل و نصب‌ها، روابط خارجی، اعیاد و جشنها، مسائل مربوط به خاندان سلطنت و مانند اینها به رشته تحریر درآمده است. همین جلد در تدوین رساله حاضر مورد استفاده قرار گرفته است. مؤلف در این کتاب علاوه بر مسموعات، مشهودات، خاطرات و یادداشت‌های شخصی و بعضی از اسناد رسمی و نوشته‌های دولتی از برخی کتب تاریخی نیز استفاده کرده است.
درباره صحت و سقم مطالب کتاب باید توجه داشت که چون به دستور شاه و برای او نوشته شده، قهراً از دوراندیشیها، گزافه‌‌گوییها و اندیشه جلب رضایت زمامداران وقت برکنار نمانده، مخصوصاً که وقایعمربوط به پدران پادشاه را به نگارش درآورده و بعید نیست در بسیاری از موارد اگر از شرح وقایعی صرف نظر کرده یا به اختصار گذشته و حتی وقایع را تحریف کرده باشد.
با وجود این در نقل حوادث و وقایع در عین اختصار حاوی مطالب فراوان است. ولی معمولاً از توجه به علل دقیق رویدادها غفلت کرده و البته این خصوصیت در بسیاری از تاریخ‌ها رسمی به چشم می‌خورد.

روضه الصفای ناصری:
منبع دیگر «روضه‌الصفای ناصر» تالیف رضاقلی‌خان طبرستانی ملقب به لـله باشی و متخلص به هدایت است. مؤلف در سال 1215هـ در تهران متولد شد و در شیراز به تحصیل پرداخت. سپس به دربار محمدشاه و ناصرالدین شاه راه یافت و از طرف شاه اخیر به ریاست مدرسه دارالفنون منصوب شد.
کتاب هفت جلدی روضه‌الصفا توسط میرخواند (6 جلد) و خواندمیر (یک جلد) در قرن نهم و دهم هجری تألیف شده بود. هدایت سه جلد دیگر بر روضه الصفا افزود و آن را «روضه الصفای ناصری» نام نهاد که در این رساله به اختصار روضه الصفا خوانده می‌شود.
سه جلد اخیر روضه الصفا حوادث تاریخ ایران را از تشکیل حکومت صفویه تا سال 1274 شامل می‌شود آنچه در موضوع این رساله حائز اهمیت است جلد نهم آن می‌باشد که تاریخ ایران را از شروع حکومت زند تا اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار توضیح می‌دهد. اثر هدایت از خصوصیات سایر تألیفات درباری مستثنی نیست و نباید از آن انتظار داشت تمام حقایق را به رشته تحریر درآورده باشد. با وجودیکه مؤلف در بسیاری از جاهای کتاب حوادث را با وقایع‌بینی بیشتری ـ نسبت به بعضی دیگر از مورخین درباری ـ نگاشته ولی گاهی در مبالغه‌گویی از دیگران پیشی گرفته است. و در موارد مختلفی مؤلف دقت کافی نداشته و وقایع را به طور ناقص یا حتی تحریف شده بیان کرده است.

مآثر سلطانیه:
یکی از مهمترین منابع روابط ایران و روس در اوایل دوره قاجار «مآثر سلطانیه» تألیف عبدالرزاق بیک مفتون دنبلی است. مؤلف که سالها در دربار زند به عنوان گروگان به سر می‌برد با روی کار آمدن قاجار به تبریز آمد و در عهد ولایتعهدی عباس میرزا در دیوان انشای وی مشغول به کار شد. عبدالرزاق علاوه بر مآثر سلطانیه آثار تاریخی و ادبی متعددی از خود به جای گذاشت که بعضی از آنها به چاپ رسیده است. او در شعر مفتون تخلص می‌کرد.
مآثر سلطانیه اگرچه بنابر اعتراف ضمنی مؤلفش تاریخی رسمی و فروپاشی است با این حال دارای اعتبار خاصی است، زیرا مؤلف آن از نزدیک شاهد بسیاری از حوادث بوده یا آنها را از شهود عینی شنیده است. کتاب مشتمل است بر حوادث ایل قاجار از پایان صفویه تا مرگ آقامحمدخان به طور خیلی خلاصه، و حوادث مربوط به دولت قاجار تا سال 1241 هـ یعنی قبل از شروع جنگ دوم ایران و روس به طور مشروح و مفصل. از جهت مسائل سیاسی و روابط خارجی ایران دارای اهمیت چشمگیر می‌باشد. مهمترین موضوع کتاب روابط و جنگ‌های ایران و روس است و در این زمینه دارای مطالب منحصر به فرد است ولی از ذکر وقایع داخلی و گوشه‌هایی از مسائل اجتماعی غافل نمانده و حوادث را به ترتیب سنوات درج کرده است.
با وجود اینها باید توجه داشت که مؤلف نویسنده‌ای درباری بوده و کتاب او از خصوصیات عمومی چنین کتبی برکنار نیست. علاوه بر آنگاهی دقت کافی در ذکر حوادث نکرده و اطلاعات وی در موارد متعددی نه تنها محدود بوده بلکه غلط نیز بوده است.
در ذکر حوادث مربوط به جنگ به بزرگ کردن پیروزیهای ایران و شکست دشمن پرداخته و مبالغه‌گویی بسیار کرده است و از طرف دیگر شکست‌های وارده بر سپاه ایران را از نتایج چرخ‌ دوار دانسته و درصدد توجیه آنها برآمده و مستقیماً به علل واقعی آنها نپرداخته است.

سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ:
قسمت دیگر یعنی «سفرنامه خسرومیرزا به پطرزبورغ» اثر میرزا مصطفی افشار است. میرزا مصطفی چنانکه خود در ابتدای سفرنامه آورده و در خدمت میرزا مسعود مستوفی (مؤلف قسمت اول کتاب) به شغل منشی‌گری مشغول بوده و هنگامی که پس از قتل گریبایدوف، میرزا مسعود به تفلیس مأمور شده همراه وی بوده و سپس در جزو همراهان خسرو میرزا به پطرزبورغ رفته است. میرزا مصطفی به راهنمایی میرزا مسعود به نگارش شرح مسافرت میرزا مسعود به تفلیس و خسور میرزا به پطرزبورگ اقدام کرد.


دانلود با لینک مستقیم