این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 205 صفحه می باشد.
۱-۱- مقدمه ۸
۱-۲- بیان مسأله ۱۰
۱-۳- ضرورت و اهمیت پژوهش ۱۷
۱-۴- اهداف پژوهش ۲۱
۱-۵- فرضیه های پژوهش ۲۲
۱-۶- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرها ۲۳
۱-۶-۱- سلامت روانشناختی ۲۳
۱-۶-۲- شیوه های حل مساله ۲۴
۱-۶-۳- شیوه های حل تعا رض بین فردی ۲۵
۱-۶-۳- مهارت جرأت ورزی ۲۶
۲-۱- مفهوم سلامت ۲۸
۲-۲- ابعاد سلامت ۲۹
۲-۳-مهارتهای زندگی و مهارت های ارتباطی ۳۵
الف )مهارت های زندگی ۳۵
ب) ارتباطات ارتباطی ۳۸
۲-۳-۱-حل مساله ۴۰
۲-۳-۱-۱- مؤلفه های حل مسأله ۴۳
الف ) جهت گیری به مساله ۴۳
ب) مهارت های خاص حل مساله ۴۶
۲-۳-۱-۲- راهبردهای مقابله ای ۴۸
۲-۳-۱-۳- سبکهای حل مساً له ۵۱
۲-۳-۱-۴- نقص در حل مسأله و بروز مشکلات روانشناختی در افراد ۵۲
۲-۳-۲- حل تعارض بین فردی ۵۷
۲-۳-۲-۱- تعریف و ماهیت تعارض ۵۸
۲-۳-۲-۲- انواع تعارض ۶۲
الف )تعارض فرد با خود ۶۲
ب ) تعارض های گروهی و سازمانی ۶۳
۲-۳-۲-۳- منابع تعارض ۶۵
۲-۳-۲-۴- سبک های حل تعارض ۶۸
۲-۳-۲-۵- روشهای پیشگیری و مهار تعارض ها ۷۲
الف ) تعارض های شخصی و بین فردی ۷۲
ب) شیوه سازمان یافتن یک موسسه (یا یک رابطه ) با میزان تعارض هایی که در آن رخ می دهد ارتباط دارد ۷۵
۲-۳-۳- جرأت ورزی یا ابزار وجود ۷۶
۲-۳-۳-۱- تعریف جرأت ورزی ۷۷
۲-۳-۳-۲- اثر بخشی جرات آموزی در کنترل مشکلات روانشناختی ۷۸
۲-۳-۳-۴- سبک های پاسخدهی افراد ۸۱
۲-۳-۳-۵- انواع جرأت ورزی ۸۳
۲-۳-۳-۶- مؤ لفه های جرأت ورزی ۸۵
تحقیقات انجام شده در خارج و داخل کشور ۸۶
۳-۱- روش تحقیق ۹۰
۳-۲- متغیرهای مستقل و وابسته ۹۱
۳-۳- جامعه آماری ۹۱
-۴-۴نمونه و روش نمونه گیری ۹۱
۴-۵– ابزارهای جمع آوری اطلاعات ۹۲
۳-۵-۱- مقیاس SCL-90-R 92
الف) معرفی مقیاس ۹۲
شاخص های کلی پریشانی: ۹۵
ب) شواهد مربوط به روایی واعتبار مقیاس ۹۶
ج) شیوه نمره گذاری و تفسیر نمرات ۹۷
۳-۵-۲- مقیاس شیوه حل مسأله ۹۸
الف) معرفی مقیاس : ۹۸
ب) شواهد مربوط به اعتبار و روایی مقیاس ۹۹
ج) شیوه نمره گذاری و تفسیر نمرات ۱۰۰
۳-۵-۳- مقیاس نسخه دوم شیوۀ مقابله با تعارض رحیم (راسی- II) 100
الف) معرفی مقیاس ۱۰۰
ب)شواهد مربوط به اعتبار و روایی مقیاس ۱۰۱
ج)شیوه نمره گذاری و تفسیر نمرات: ۱۰۲
۳-۵-۴- مقیاس جرأتمندی جرابک ۱۰۲
الف) معرفی مقیاس ۱۰۲
ب) شواهد مربوط به اعتبار و روایی مقیاس ۱۰۳
ج) شیوه نمره گذاری و تفسیر نمرات ۱۰۳
۳-۵-۵- دستورالعمل و برنامۀ آموزش مهارت های ارتباطی ۱۰۳
روش جمع آموری اطلاعات ۱۰۴
۴-۱- فراوانی گروه ها ۱۰۷
۴-۲-تحلیل نتایج بر اساس فرضیه های تحقیق ۱۰۸
الف)آمار توصیفی ۱۰۸
جدول ۴-۲- میانگین ،انحراف استاندارد، دامنه ،حداقل و حداکثر نمرات آزمودنیها در پیش آزمون ۱۰۸
جدول ۴-۳- میانگین ، انحراف معیار ، دامنه ، حداقل وحداکثر نمرات آزمودنی ها در پس آزمودن ۱۰۹
جدول ۴-۴- نمرات آزمودنی ها در پیش آزمون مقیاس شیوه حل مسأله ۱۱۱
جدول ۴-۵- نمرات آزمودنی ها در پس آزمون شیوۀ حل مسأله ۱۱۳
جدول ۴-۶ نمرات آزمودنی ها در پیش آزمون پرسشنامه جرأتمندی جرابک ۱۱۵
جدول ۴-۷- نمرات آزمودنی ها در پس آزمون پرسشنامه جرأتمندی جرابک ۱۱۵
جدول ۴-۸- نمرات آزمودنی ها در پیش آزمون پرسشنامه حل تعارض رحیم ۱۱۷
جدول ۴-۹- نمرات آزمودنی ها در پس آزمون پرسشنامه حل تعارض رحیم ۱۱۷
ب) آمار استنباطی ۱۱۸
جدول ۴-۱۰ نتایج تحلیل کوواریانس یکطرفه ؛ متغیر وابسته : سلامت روانی ۱۱۹
الف)شیوه حل تعارض سازنده ۱۲۱
جدول ۴-۱۱ نتایج تحلیل کوواریانس یکطرفه؛متغیر وابسته :شیوه حل تعارض سازنده ۱۲۱
ب)شیوۀ حل تعارض غیر سازنده ۱۲۲
جدول ۴-۱۲ نتایج تحلیل کوواریانس یکطرفه؛متغیر وابسته : شیوه حل تعارض غیر سازنده ۱۲۲
الف)حل مسأله سازنده ۱۲۴
جدول شماره ۴-۱۳ نتایج تحلیل کواریانس یکطرفه؛ متغیر وابسته : حل مسأله سازنده ۱۲۴
جدول۴-۱۴ نتایج تحلیل کوواریانس یکطرفه؛ متغیر وابسته: جرأت ورزی ۱۲۵
جدول ۴-۱۵ نتایج آزمون tبرای مقایسه اثر بخشی آموزش مهارت های ارتباطی در سلامت روانشناختی دو گروه راهنمایی و متوسطه ۱۲۷
۵-۱- بحث و بررسی در مورد یافته های تحقیق ۱۳۱
۵-۲- محدودیت های پژوهش ۱۳۸
۵-۳- پیشنهادات ۱۳۹
آزمون SCL-90 139
2-1- مفهوم سلامت ۱۴۹
۲-۲- ابعاد سلامت ۱۵۰
۲-۳-مهارتهای زندگی و مهارت های ارتباطی ۱۵۷
الف )مهارت های زندگی ۱۵۷
ب) مهارت های ارتباطی ۱۶۰
۲-۳-۱-حل مساله ۱۶۲
۲-۳-۱-۱- مؤلفه های حل مسأله ۱۶۴
الف ) جهت گیری به مساله : ۱۶۴
ب) مهارت های خاص حل مساله : ۱۶۸
۲-۳-۱-۲- راهبردهای مقابله ای ۱۷۰
۲-۳-۱-۳- سبکهای حل مساً له ۱۷۳
۲-۳-۱-۴- نقص در حل مسأله و بروز مشکلات روانشناختی در افراد ۱۷۴
۲-۳-۲- حل تعارض بین فردی ۱۸۰
۲-۳-۲-۱- تعریف و ماهیت تعارض ۱۸۱
۲-۳-۲-۲- انواع تعارض ۱۸۶
الف )تعارض فرد با خود ۱۸۶
ب ) تعارض های گروهی و سازمانی ۱۸۷
۵-تعارض و تضاد میان ارزش ها ۱۸۸
۶-تعارض و تضاد بین نیاز ها ۱۸۸
۲-۳-۲-۳- منابع تعارض ۱۸۹
۲-۳-۲-۴- سبک های حل تعارض ۱۹۳
۲-۳-۲-۵- روشهای پیشگیری و مهار تعارض ها ۱۹۶
الف ) تعارض های شخصی و بین فردی ۱۹۶
منابع مورد استفاده ۲۰۰
الف)منابع فارسی
- ادیب.یوسف؛ فردانش.هاشم (۱۳۸۲) مهارتهای زندگی مورد نیاز دانش آموزان مقطع راهنمایی ، مجله دانشور رفتار ،دانشگاه شاهد ، سال دهم ،دوره جدید ، شماره ۳،اسفند ۱۳۸۲٫
- احمدی زاده . محمدجواد(۱۳۷۳) بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل مسأله بر برخی از ویژگی های شخصیتی نوجوانان تحت پوشش مراکز شبانه روزی بهزیستی ، پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی ، دانشکده علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی.
- اسماعیلی . علی (۱۳۸۳) هنجاریابی آزمون SCL-90-R و مقایسه سلامت روانی دانشجویان دانشگاه های تهران به منظورارائه خدمات مشاورهای مناسب , بانک اطلاعات بهداشت روانی دانشجویان .
- باباپور خیرالدین .جلیل ؛ رسول زاده کاظم ؛ اژه ای . جواد؛ فتحی آشتیانی . علی (۱۳۸۲) بررسی رابطه بین شیوه های حل مساله و سلامت روانشناختی دانشجویان ، مجله روانشناسی علمی _ پژوهشی ۲۵ ، سال هفتم ، شمارۀ ۱، بهار ۱۳۸۲٫
- باباپور خیرالدین .جلیل(۱۳۸۱) بررسی شیوۀ حل مسأله و حل تعارض و سلامت روانشناختی در میان دانشجویان ، پایان نامه دکتری روانشناسی ،دانشگاه تربیت مدرس تهران .
- باباپور خیرالدین .جلیل(زیر چاپ) بررسی تأثیر مدیریت تعارض بر سلامت روان شناختی ،مجله روانشناسی دانشگاه تبریز .
- باباپور خیرالدین .جلیل؛ صبحی قراملکی. ناصر (۱۳۸۰).اختلالات یادگیری ، چاپ اول، انتشارات سروش ، تهران .
- بولتون .رابرت (۱۳۸۱) روانشناسی روابط انسانی ، ترجمه حمید رضا سهرابی ، تهران ، انتشارات رشد.
- پوپ . الیس ؛مک هال سوزان ؛ کرای هد ادوارد (۱۳۷۳) افزایش احترام به خود در کودکان و نوجوانان ، ترجمه پریسا تجلی ، تهران انتشارات رشد.
- حیدری تفرشی . غلامحسین ؛ یوسفی سعید آبادی . رضا ؛ خدیوی . اسدالله (۱۳۸۱) نگرشی نوین به نظریات سازمان و مدیریت در جهان امروز ، تهران ، انتشارات فراشناختی اندیشه ، چاپ اول.
- رامشت . مریم ، فرشاد . سیامک (۱۳۸۳) ، بررسی تأثیر آموزش مهارت های زندگی در پیشگیری از سوء مصرف مواد دانشجویان ، ارائه در دومین سمینار بهداشت روان دانشجویان اسفند ۱۳۸۳٫
- رمضانخانی . علی ، سیاری علی اکبر (۱۳۷۸) بررسی وضعیت آموزش مهارت های زندگی در نظام آموزش و پرورش ، گزارش تحقیق دفتر یونیسف در ایران و دفتر مطالعات بین المللی وزارت آموزش و پرورش .
- دفت. ریچارد ال (۱۹۹۹)مبانی تئوری و طراحی سازمان ، مترجم علی پارساییان و سید محمد اعرابی ، انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی ، تهران ، ۱۳۷۸ .
- دلور. ژاک(۱۳۷۵) یادگیری گنج درون ، ترجمۀ فاطمه فقیهی و علی رئوف ، تهران ، پژوهشکدۀ تعلیم و تربیت ، تک نگاشت .
- ساپینگتون .اندورا (۱۳۷۹) ، بهداشت روانی ، ترجمۀ حمید رضا حسینشاهی برواتی ، تهران،
انتشارات روان.
- سازمان جهانی بهداشت(۱۳۷۷) برنامه آموزش مهارت های زندگی ، ترجمه ربابه نوری قاسم زاده و پروانه محمد خانی ، تهران ، معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور.
- سرمد . غلامعلی (۱۳۷۸) روابط انسانی در سازمان های آموزشی ، انتشارات سمت ، تهران .
- شاهرکنی . سید حبیب الله ، (۱۳۸۰) راهکارهای رویارویی با تعارض ، ماهنامه توسعه مدیریت ، شماره ۳۴٫
- شریعت یار . ربابه (۱۳۸۳) بررسی رابطه بین جرأت مندی و شیوه های حل مسأله در دانشجویان مقطع کارشناسی مقطع تبریز ، پایان نامه کارشناسی روانشناسی بالینی ، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی ، دانشگاه تبریز.
- شفیع آبادی . عبدالله ، ناصری . غلامرضا (۱۳۷۵) نظریه های مشاوره و روان درمانی ، مرکز نشر دانشگاهی تهران ، چاپ پنجم .
- صافی . احمد (۱۳۷۹)” آموزش و پرورش ابتدایی راهنمایی و متوسطه ، تهران ، انتشارات سمت.
- طارمیان . فرهاد ، مهجویی . ماهیار ، فتحی . طاهر (۱۳۸۳) مهارت های زندگی : کتاب راهنمای اجرای فعالیت های پرورشی دوره متوسطه ، تهران ، انتشارات برگ نفیس .
- فرگاس .جوزف .پی،(۱۳۷۹)، روانشناسی تعامل اجتماعی ، ترجمه خشایار بیگی و مهرداد فیروز بخت ،چاپ دوم ، تهران ، انتشارات ابجد.
- فنسترهایم. هربرت ؛ بر . جین (۱۳۷۳)روانشناسی آموزش قاطعیت ، ترجمه عباس چینی ، چاپ اول ، تهران ، نشر البرز.
- کارتلج . جی ؛ میلبرن . جی . اف(۱۳۷۲) آموزش مهارت های اجتماعی به کودکان ، ترجمه محمد حسین نظری نژاد ، مشهد ، انتشارات آستان قدس .
- کرمانی . میر جواد(۱۳۸۱) بررسی عوامل مؤثر درپایین بودن سطح مهارت های زندگی دانش آموزان ابتدایی استان آذربایجان شرقی / چکیده نامه پژوهشی ،سال اول ، شماره اول ، زمستان ۱۳۸۲٫
-کلینیکه . کریس.ال (۱۳۸۰) مهارت های زندگی ، ترجمۀ شهرام محمد خانی ، تهران ، انتشارات سپند هنر.
- کنرلی . هلن (۱۳۸۲) اختلالات اضطرابی ، ترجمه سیروس مبینی ، تهران ، انتشارات رشد .
- کیامنش . علیرضا (۱۳۷۹) سنجش صلاحیت های دانش آموزان پایۀ پنجم دبستان ، گزارش تحقیق ، تهران ، پژوهشکدۀ تعلیم و تربیت .
- محمدی فریده ؛ صاحبی . علی (۱۳۸۰) بررسی سبک حل مساله در افراد افسرده و مقایسه آن با افراد عادی ، مجله علوم روانشناختی ، جلد اول ، شماره اول، ۴۲-۲۴٫
- میر زاده . میر حمایت (۱۳۸۱) بررسی عوامل مؤثر در پایین بودن سطح مهارتهای زندگی دانش آموزان ابتدایی از نظر معلمان و اولیای دانش آموزان ، تبریز ، شورای تحقیقات آذربایجان شرقی.
- ناصری . حسین ، نیکپور . ریحانه (۱۳۸۳) بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های زندگی بر بهداشت روانی دانشجویان ، سازمان بهزیستی کشور ، ارائه در دومین سمینار بهداشت روان دانشجویان در اسفند ۸۳٫
- نوری. ربابه (۱۳۸۱)مهارت حل مسأله ، تهران از انتشارات معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی کشور .
- وود. جولیاتی (۱۳۷۹) ارتباط میان فردی ، ترجمۀ مهرداد فیروز بخت ، تهران ، انتشارات مهتاب.
- هارجی . اون ؛ ساندرز . کریستین ؛ دیکسون . دیوید (۱۳۷۷) مهارت های اجتماعی در ارتباطات میان فردی ،ترجمه خشایار بیگی و مهرداد فیروز بخت ، تهران ، انتشارات رشد.
دورۀ نوجوانی دوره ای است که در مصادف با تغییر و انتقال در برگ[۱]، ۱۹۹۰ ) . استقلال نسبی از والدین و وابستگی به گروه همسالان و دوستان ، رشد و تحول مفهوم خود و هویت یابی اجتماعی و جنسی ، اتتخاب رشته تحصیلی ، برنامه ریزی برای دانشگاه و انتخاب شغل از جمله عواملی هستند که برای نوجوانان تنیدگی هایی را ایجاد می کنند (فورنت[۲] و همکاران ،۱۹۹۸ ) این عوامل تنیدگی زا توأم با خواست ها و تقاضا های آموزشی در محیط مدرسه و انتظارات والدین از نوجوانان ، سلامت و بهداشت روانی آنها را به مخاطره می اندازد و بر عملکرد کلی و تحصیلی آنها تأثیر منفی می گذارد (نایمی[۳] و واینیوماکی[۴] ،۱۹۹۹ ) پژوهش ها حاکی است افرادی که در رویارویی با چنین مسائلی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند ، آسب پذیر بوده و مشکلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، تنهایی و احساس طرد شدگی ، کمرویی ، خشم ، تعارض بین فردی و….را تجربه می کنند. در عین حال پژوهش های بیشماری حاکی است که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی – عاطفی ریشه های روانی – اجتماعی دارند و ارتقای مهارتهای مقابله ای و توانایی های روانی – اجتماعی در بهبود و سلامت روانشناختی افراد بسیار مؤثر است . این توانایی ها فرد را برای مقابله مؤثر باموقعیت های تعارض زا یاری می کند و شخص را قادر می سازد تا در رابطه با سایر افراد جامعه ، فرهنگ و محیط خود به گونه ای مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت به ویژه سلامت روانی خود را تامین کند . به همین دلیل در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی[۵] برای آماده نمودن افراد هنگام مقابله با مشکلات و فشارهای زندگی و ایجاد رفتارهای مثبت و کاهش رفتارهای منفی و در نتیجه دستیابی به زندگی موفقیت آمیز مورد توجه روانشنا سان و دست اندر کاران نظام های آموزشی قرار گرفته است.
برنامه ها ی آموزشی مهارت های زندگی به دامنه وسیعی از مهارتهای زندگی به دامنه وسیعی از مهارتها برمی گردد، اما مهارتهای اجتماعی[۶] و ارتباطی از جمله مهارت هایی می باشد که آموزش این مهرت ها تأثیر قابل توجهی بر کاهش رفتارهای منفی و افزایش رفتارهای مثبت و سازگارانه داشته است .در حقیقت ، ارتباط بین فردی یکی از مهمترین توانایی های بشر است اما برخی افراد در برقراری ارتباط ،مهارت لازم را نداشته و یا پاسخ های آنها اغلب اثری منفی بر ارتباط دارند و همین سدهای ارتباطی ممکن است به تنهایی و کناره گیری اجتماعی و نیز عدم کارایی تحصیلی و شغلی فرد منجر شود . حتی برخی از صاحب نظران معتقد ند که اختلالات روانی در اصل ناشی از مشکلات مربوط به ارتباط نا مناسب است و بیمار روانی از روابط انسانی محروم مانده است (بولتون[۷] ترجمه سهرابی ،۱۳۸۱ ) . بنابراین با آگاهی از نقش مهارت های اجتماعی در تأمین سلامت روانشناختی افراد و با توجه به اهمیت یادگیری این مهارت ها برای مواجهه با مسائل و مشکلات روز مره و تأثیر آن بر بهبود زندگی فردی و اجتماعی این تحقیق در صدد است تا میزان اثر بخشی آموزش این مهرت ها در سلامت روانشناختی دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره را بررسی کند.
انسان امروزی به لحاظ پیچیدگی های زندگی ، وسعت و سرعت تغییرات ، با چالشهای فراوانی روبه روست که این چالش ها در قرن آینده بارزتر خواهد شد (دلور ؛ترجمه فقیهی و رئوف ، ۱۳۷۵) چالش ها و بحران هایی مانند چالش بین جهانی شدن و بومی ماندن ، بحران جمعیت ، بحران سلامتی و تغذیه ، دگرگونی های فناوری و شرایط حرفه ای ، آثار فناوری نوین ارتباطی برمهارتهای اجتماعی اجتماعی و خلق وخوی ، مشکلات خانوادگی و اشتغال والین در بیرون از منزل ، افزایش فشارهای روحی و روانی و…. ، که هر یک از این عوامل ، مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنان تحمیل می کند.
مطالعات اخیر حاکی است که این مسائل میتوانند تأثیرات زیانبخشی بر سلامت جسمانی و روانشناختی افراد داشته باشند . در واقع ، بین تعداد مسائل روزمره ای که افراد تجربه می کنند و علائم مشکلات سلامت[۸] و تنش های روانشناختی و فیزیولوژیکی همبستگی وجود دارد (دلانگیس[۹] و همکاران، ۱۹۸۲ ). کمپبل[۱۰] و سونسون [۱۱](۱۹۹۲) ، معتقدند زمانی که تنیدگی ناشی از مسائل روزمره شدید باشد و یا فرد به دلایل مختلفی هر تنیدگی را به صورت منفی درک کند ،سلامت و عملکرد وی (بویژه عملکرد تحصیلی ) تحت تأثیر قرار می گیرد ( کمپیل و سونسون؛ نقل از راس ،۱۹۹۹؛ میسرا[۱۲] ،۲۰۰۰ ).
کنار آمدن با این فشارها و کسب مهارتهای فردی و اجتماعی ، هموار بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده ودر ادوار متفاوت زندگی او ، به اشکال گوناگون تجلی یافته است . در دورۀ کودکی ، تعارض ها جلوه چندانی ندارند ،اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژة سنین نوجوانی ، کشمکشها و تعارضها بیشتر تظاهر پیدا می کنند. همزمان با رشد جسمانی و روانی ، انتظارات خانواده و جامعه بیز از فرد افزایش می یابد ، بطوری که نوجوان می پذیرد به سبب زندگی اجتماعی ، بخشی از تمایلات خود را محدود کند ودر چهار چوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار دهد . در این میان ، هر چه جامعه پیچیده تر و ارتباطات بین فردی و اجتماعی وسیع تر گردد ، تعارض های درونی و محیطی نبزسیر صعودی طی میکند و همه این عوامل ، به سر گشتگی و آشفتگی بیشتر فرد می انجامد . اعتیاد ، پناه بردن به انواع داروهای اعصاب ، رفتارهای ضد اجتماعی و انواع اختلالات روانشناختی و عاطفی حاصل چنین فرایندی است . بنابراین محیط آموزشی یکی از اساسی ترین محیط هایی است که آموزش مهارت های زندگی از نظر بهداشت روانی ضروری است و به نظر میرسد در حوزه تعلیم و تربیت ، چگونگی رویارویی با مسائل مذکور و ایجاد زمینه مناسب برای رشد افراد و افزایش ظرفیت روانشناختی و توانایی های روانی – اجتماعی ،برنامه ریزی و الزامهای خاصی را می طلبد .
از طرفی نتایج بررسی های مختلف نشان داده است که سبک های مقابله ای افراد در برابر مشکلات و مسائل زندگی متفاوت است ، برخی هنگام مواجهه با مشکلات ، می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با استفاده از راهبرهای مؤثر با موقعیت مقابله کنند ، عده ای در مواجهه با مشکلات به جای مقابله سازگارانه با مسائل ، سعی می کنند به روشهای مختلف مانند : کناره گیری ، افسردگی ، پناه بردن به الکل و مواد و سایر راهبرهای نا کارآمد ، از رویارویی با مشکلات اجتناب کنند. بنابراین مقدار تنیدگی که فرد تجربه می کند ممکن است تحت تأثیر توانایی فرد در مقابله مؤثر با رویداد ها و موقعیتها ی تنیدگی زا باشد . پژو هشگران با بررسی راهبردهای مقابله ای افراد موفق و نا موفق نشان دادند ، افرادی که بطور موفقیت آمیز با مشکلات مقابله میکنند ، افرادی هستند که خود را به مجموعه ای از مهارت ها تحت عنوان مهارت های زندگی مجهز کرده اند (کلینکه[۱۳] ، نقل از محمد خانی ، ۱۳۸۰ ). براین اساس ، می توان گفت مهارتهای زندگی تواناییها و مهارت های عملی هستند که موجب رفتارهای مثبت و سازگارانه گردیده و برای احساس موفقیت ، توانمندی و شادکامی در زندگی روزمره مورد نیاز می باشد ( سازمان جهانی بهداشت ، ترجمه نوری قاسم آبادی و محمد خانی ،۱۳۷۷ ). ویژگی برجسته این برنامه ها آموزش مهارت های شناختی – رفتاری است که در اصلاح مشکلات رفتاری یا روانشناختی مؤثر تشخیص داده شده اند (بوتوین ، ۱۹۸۳ ؛ نقل از ناصری و نیک پور ،۱۳۸۳ ). این مهارت ها توانایی هایی هستند که منجر به ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر ، انجام مسئولیت های اجتماعی ، انجام تصمیم گیری های صحیح ، حل تعارض ها و کشمکش ها بدون توسل به اعمالی که به خود و دیگران صدمه می زند ، می شود . برهمین اساس در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی برای آماده نمودن افراد ، هنگام مقابله با مشکلات و ایجاد رفتارهای مثبت و در نتیجه دستیابی به زندگی موفقیت آمیز مورد توجه روانشناسان و دست اندر کاران نظامهای آموزشی قرار گرفته است و امروز بخشی از برنامه های درسی سطوح گوناگون تحصیلی به آموزش زندگی اختصاص دارد (ادیب و فردانش،۱۳۸۲). در اهداف آرمانی آموزش و پرورش ایران نیز تحت مضامین گوناگون به آموزش مهارتهای زندگی تاکید شده است، که این موارد عبارتند از:
- پرورش روحیه ی اعتماد به نفس و استقلال شخصیت .
- پرورش متعادل عواطف انسانی و همزیستی مسالمت آمیز .
- پرورش روحیه ی مشارکت و همکاری در فعالیتهای گروهی .
- پرورش روحیه ی تحمل آرای دیگران و سعه ی صدر .
- پرورش روحیه ی مقاومت در برابر تبلیغات سوء و…. که در نهایت منجر به تأمین سلامت جسمی و بهداشت روانی می شود (صافی ، ۱۳۷۹ ).
مهارتهای زندگی بسیار متعدد بوده و ماهیت و تعریف و تقسیم بندی های آنها نسبت به موقعیت ها تغییر می کند . به عنوان نمونه ، جوآن[۱۴] مهارتهای زندگی را به سه دستۀ اصلی تقسیم اصلی تقسیم می کند که عبارتند از :
- مهارتهای زندگی روزمره
- مهارتهای فردی – اجتماعی یا ارتباطی
- مهارتهای حرفه ای (جوآن , ۱۹۹۰ ).
سازمان جهانی بهداشت (۱۹۹۴) ، ده مهارت اصلی را مشخص کرده است که به صورت جفت جفت طبقه بندی شده اند که عبارتند از :
۱- خود آگاهی / همدلی
۲- ارتباطی / روابط بین فردی
۳- تصمیم گیری / حل مساله
۴- تفکر خلاق / تفکر انتقادی
۵- مقابله با هیجان ها / مقابله با استرس ( سازمان جهانی بهداشت ، ۱۹۹۴ ).
از آنجا که گرایش به گروه های دوستی و همسالان ، تضاد فکری با بزر گتر ها (بخصوص والدین ) ، تمایل به استقلال و …. از خصیصه های رفتاری دورة نو جوانی می باشد ، به نظر می رسد آموزش و یاد گیری مهارتهای ارتباطی و بین فردی به عنوان یکی از اقدامات بهداشت روانی از ضروریات می باشد ( ادیب و فردانش ، ۱۳۸۲ ) . مهارتهای ارتباطی به عنوان یکی از مهارتهای زندگی که شامل ارتباط کلامی و غیر کلامی مؤثر ، ابراز و جود یا جرأتمندی ، گوش دادن مؤثر و ادراک احساسات دیگران ،
حل مسأله اجتماعی و حل تعارض بین فردی و …. میباشد ، رفتارهای سالم و مثبت و
روابط صحیح با همسالان را در دورۀ نوجوانی موجب می گردند ، یادگیری این مهارتها برای پیشگیری از سوء مصرف مواد ، ایجاد رفتارهای مربوط به بهداشت و سلامت روانی و حل تعارض های بین فردی و بسیاری از مشکلات روانشناختی مورد نیاز می باشد (الیاس[۱۵] و کریس[۱۶] ، ۱۹۹۴ ).
اما با وجود تاکید بر آموزش این مهارتها برای دانش آموزان ایرانی ، شواهد حاکی است که این برنامه بخصوص در دوره تعلیم و تربیت عمومی در صحنه عمل چندان موفق نبوده و تحقیقات انجام یافته بر روی برنامه های آموزشی و میزان دستیابی دانش آموزان به مهرت های زندگی ، فقدان یا کمبود آن را نشان می دهد ( رمضان خانی و سیلری ، ۱۳۷۸ ؛کیامنش۱۳۷۹ ). بررسی دیگری نیز حاکی است که توانایی ها مهارت های عملی و سازشی بسیاری از دانش آموزان کشور ما برای حل مؤثر مسایل زندگی فردی و اجتماعی کفایت نمی کند ،با توجه به اطلاعاتی که از طریق سنجش صلاحیت های پایۀ دانش آموزان بدست آمده است، در حیطۀ مهارت های زندگی ۲/۸۷ در صد دانش آموزان مورد مطالعه در دستیابی به حداقل معیار مطلوب عملکرد نا موفق بوده اند (کرمانی ، ۱۳۸۱ ) .
از آنجا که اغلب پژوهش ها بر تأ ثیر مثبت آموزش مهارت های ارتباطی در ایجاد رفتارهای مثبت و سالم ، و کنترل رفتارهای منفی تأکید دارند ، این تحقیق در صدد یافتن پاسخ این سؤالات است :
۱) آیا آموزش مهارت های ارتباطی در سلامت روانشناختی دانش آموزانی که مشکلات روانشناختی دارند ، می تواند اثر بخش باشد تا در صورت لزوم مشاوران مدارس بتوانند بعنوان یکی از شیوه های اصلاح و کنترل رفتار، مورد استفاده قرار دهند ؟
۲) آیا آموزش مهارتهای ارتباطی در اصلاح شیوة مقابلة افراد با تعارضهای ارتباطی تأثیر دارند؟
۳) آیا آموزش مهارتهای ارتباطی در اصلاح شیوة حل مساله افراد تأثیر دارد ؟
۴) آیا آموزش مهارت های ارتباطی منجر به افزایش جرأتمندی و ابراز وجود در افرادمیشود؟
۵) آیا مقطع تحصیلی دانش آموزان در اثر بخشی آموزش مهارت ها تأثیر دارد؟
طبق آمار سازمان جهانی بهداشت انواع آسیب های روانی – اجتماعی در اغلب جوامع بطور نگران کننده ای رو به افزایش می باشد ، اختلالات روانی و عصبی ، وابستگی دارویی ، رفتارهای ضد اجتماعی و بزه کاری و …. به ویژه در نوجوانان روند صعود ی پیدا کرده است.تاکنون یکی از مهمترین برنامه ها یی که جهت پیشگیری و کنترل آسیب های روانی- اجتماعی نوجوانان و جوانان طراحی و اجرا شده است ، برنامه پیشگیری موسوم به «آموزش مهارتهای زندگی » می باشد که در سال ۱۹۹۳ به منظور ارتقای سطح بهداشت روان و پیشگیری از آسیب های روانی – اجتماعی از سوی سازمان بهداشت جهانی طراحی و در سطح وسیعی در کشورهای جهان مورد استفاده قرار گرفته است (رامشت و فرشاد ، ۱۳۸۳ ) . مهارت های زندگی عبارتند از مجموعه ای از توانایی ها که زمینۀ سازگاری و رفتار مثبت و مفید را فراهم می آورند ، این توانایی ها ، فرد را قادر می سازد مسئولیت های نقش اجتماعی خود را بپذیرد و بدون لطمه زدن به خود و دیگران ، با خواست ها ، انتظارات و مشکلات روزانه ، به ویژه در روابط بین فردی ، به شکل مؤثری روبرو شود . پژو هشگران ، تأثیر مثبت مهارتهای زندگی را در کاهش سوء مصرف مواد ، استفاده از ظرفیت ها و کنش های هوش ، پیشگیری از رفتارها ی خشنونت آمیز ، تقویت اتکاء به نفس ، تقویت خود پنداری و …. مورد تأیید قرار داده اند . پژوهش های بسیاری نیز در مورد سایر آسیب های فردی و اجتماعی و بهبود آن ها از طریق آموزش مهارت های زندگی انجام یافته است که مؤید گسترش آن است . یادگیری موفقیت آمیز مهارتهای زندگی ، احساس یاد گیرنده را در مورد خود و دیگران تحت تأثیر قرار می دهد . بعلاوه ، با تغییری که کسب این مهارتها در نو جوان به وجود میاورد ، برداشت و نگرش دیگران نیز تغییر می بابد . بنابراین ، مهارت های زندگی یکی از عوامل عمدة گسترش بهداشت روان نوجوانان است ( طارمیان و همکاران ، ۱۳۳۸۳ ) مهارت هایی که به« مهارت های زندگی » موسومند ، بی شمار هستند و ماهیت و تعریف آنها ، به نسب فرهنگ ها و موقعیت ها ، تغییر می یابد . تحلیل بنیادی این مهارت ها نشان می دهد که می توان تعدادی از آنها را پایة فعالیت های مربوط به ارتقای بهداشت روانی در مدارس قرار داد . زیرا یکی از مهمترین محیط آموزشی است . براین اساس مهارت های ارتباطی و اجتماعی یکی از مهمترین مهارت هایی می باشند که در افزایش سلامت روانشناختی افراد تأثیر بسزایی دارند . زیرا ارتباطات انسانی و روابط بین فردی مؤثر ، اساس و شالودة هویت و کمال انسانی است و مبنای اولیة پیوند وی با دیگران را تشکیل می دهد و موجب شکو فایی افراد و بهبود کیفیت روابط می شوند ( وود[۱۷] ، ترجمه فیروز بخت ،۱۳۷۹ ) . همچنین ارتباط صریح و روشن ، بر خورد فرد با دیگران را تسهیل می سازد و عدم ارتباط یا ارتباط ضعیف ، خویشتن فرد را هم از نظر هیجانی و هم از نظر جسمی تضعیف می کند (بولتون ، ترجمه سهرابی ، ۱۳۸۱ ) . بین [۱۸](۲۰۰۰) مهارتهای ارتباطی و بین فردی و مهارت های مرتبط با آن ، مانند حل مسأله و ابراز وجود و حل تعارض ها را به عنوان یکی از مهارت های زندگی مهم مورد تأ کید قرار داده است ( بین ,۲۰۰۰) .
دانلود پروپوزال مقایسه سرمایه های روانشناختی و سبک زندگی در زنان در شرف طلاق و عادی شهرستان ... با فرمت ورد و قابل ویرایش در 27 صفحه
کلیه مطالب پروپوزال کامل و دقیق بوده و در جدول بندی های مربوط به پروپوزال تکمیل گردیده و آماده ارائه می باشد.فقط کافی است پرینت بگیرید.
شرح مختصر : بررسی رابطه عزت نفس و سلامت روانی با بهزیستی روانشناختی والدین کودکان عادی و والدین آموزش پذیر می باشد. ابزارهای این پژوهش شامل سه نوع پرسشنامه است که شامل: پرسشنامه عزت نفس و پرسشنامه سلامت روانی و پرسشنامه بهزیستی روانشناختی می باشد و پرسشنامه عزت نفس شامل سه مقیاس عملکرد تحصیلی و ارزیابی اجتماعی و ارزیابی ظاهری می باشد و پرسشنامه سلامت روانی ۷ ماده آن برای نشانه های جسمانی و ۷ ماده دیگر آن علایم اضطراب و ۷ ماده دیگر آن اختلال در کنش اجتماعی و ۷ ماده دیگر علایم افسردگی را می سنجد. پرسشنامه بهزیستی روانشناختی که ۱۹ ماده آن برای رضایت از زندگی و ۱۳ ماده آن برای معنویت و ۱۹ ماده آن برای شادی و خوش بینی و ۸ ماده آن مربوط به رشد و بالندگی و ۸ ماده برای ارتباط مثبت با دیگران و ۱۰ ماده آن برای خود مختاری می باشد. بر اساس نتایج تحقیق مشاهده شد که نمره سلامت روانی در والدین دانش آموزان مرزی بیشتر از دانش آموزان عادی است بدین معنی که والدین کودکان مرزی از سلامت روانی بیشتری برخوردارند و همچنین از لحاظ عزت نفس بین والدین دانش آموزان عادی و مرزی مشاهده نشد و مشحص شد که نمره بهزیستی روانشناختی در بین والدین دانش آموزان عادی بیشتر از والدین دانش آموزان مرزی می باشد بدین معنی بهزیستی روانشناختی بیشتری دارند.
فهرست مطالب :
فصل اول کلیات تحقیق
مقدمه
بیان مسئله
اهمیت و ضرورت پژوهش
اهداف پژوهش
تعاریف مفهومی و عملیاتی واژه ها و متغیرها
فصل دوم ادبیات و پیشنیه تحقیق
مبانی نظری و یافته های پژوهشی
عزت نفس در قرآن مجید
عزت نفس کلی
عزت نفس اجتماعی
عزت نفس تحصیلی
مولفه های عزت نفس
ماهیت عزت نفس
نظریات مرتبط با عزت نفس
سلامت روان
تعریف سلامت روانی
تعریف بهداشت روانی در فرهنگهای مختلف
اصول بهداشت روانی
خصوصیات افراد دارای سلامت روانی
عوامل موثر درتامین سلامت روانی
نقش خانواده درتامین سلامت روانی
نظریات مرتبط با سلامت روانی
بهزیستی روانشناختی
عقب ماندگی ذهنی
عقب ماندگی ذهنی آموزش پذیر
ویژگیهای کودک استثنایی
نیازهای والدین کودکان استثنایی
احساسات والدین کودکان استثنایی
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با موضوع
فصل سوم فرایند پژوهش
روش پژوهش
جامعه آماری
نمونه و روش نمونه گیری
ابزار پژوهش
پرسشنامه بهزیستی روانشناختی
پرسشنامه عزت نفس
پرسشنامه سلامت روانی
روشهای تجزیه و تحلیل داده ها
فصل چهارم یافته های پژوهش
تجزیه و تحلیل داده ها
بررسی جمعیت شناختی آزمودنیها
بررسی حجم نمونه به تفکیک محل سکونت
بررسی حجم نمونه به تفکیک سن
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان تحصیلات
بررسی حجم نمونه به تفکیک نوع شغل
بررسی حجم نمونه به تفکیک میزان درآمد
بررسی متغیرهای اصلی فرضیات تحقیق
فرضیه اول
فرضیه دوم
فرضیه سوم
فرضیه چهارم
فرضیه پنجم
فرضیه ششم
فصل پنجم نتیجه گیری
خلاصه یافته های پژوهش
بحث و نتیجه گیری
محدودیت های تحقیق
پیشنهادهای تحقیق
فهرست منابع و ماخذ
ضمائم
تعداد صفحات : 131
فرمت فایل :Word
روانشناختی انگیزه
ر این مقاله مجال بررسی عناصر مادی و قانونی جرایم را نداریم و اندک نظری به عنصر روانی می اندازیم البته بررسی انگیزه و نقش آن در تکوین جرم. بنابراین با طرح چند سؤال بحث اصلی را آغاز می کنیم؛ جایگاه عنصر روانی در میان عناصر سه گانه تشکیل دهنده پدیده جنائی چیست؟ انگیزه چیست و جایگاه آن در تشکیل پدیده مجرمانه چیست؟ ارتباط عوامل موثر در رکن روانی (عمد و خطای جزائی) با انگیزه چیست؟
آن چه در علم حقوق به آن پدیده جنایی(1) می گویند، فقط از انسان و آن هم فقط در جوامع انسانی واقع می شود اما خوشبختانه اعمالی که از انسان سر می زند منحصر به همین پدیده نیست. از انسان هزاران عمل خوب و بد دیگر صادر می شود که فقط یکی از آنها پدیده جنایی نامیده می شود و مرتکب را در معرض مجازات یا اقدامات تامینی قرار می دهد بنابراین باید طریقه و روشی انتخاب گردد که به وسیله آن بتوان پدیده جنایی را از سایر اعمال انسانی تفکیک نمود. اصولی ترین طریقی که برای تفکیک پدیده جنایی از سایر اعمال انسانی وجود دارد همان «تعیین مجازات یا اقدامات تامینی» برای پدیده جنایی است.
از آن که در سیستم فعلی حقوق ایران، فقط قانون حق تعیین مجازات را دارد لذا اولین شرط پدیده جنایی وجود قانون است. مقنن در ماده 2 قانون مجازات اسلامی مقرر داشته است که: «هر فعل یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد جرم محسوب می شود». که به اصل «قانونی بودن جرائم و مجازاتها» (2) معروف است.
هیچ امری را نمی توان جرم دانست مگر آن که به موجب قانون برای آن مجازات یا اقدامات تامینی یا تربیتی تعیین شده باشد. ولی وجود قانون به تنهایی کافی نیست که کسی را در معرض مجازات قرار دهد، بلکه شخص مرتکب باید عملاً کاری را که قانون منع نموده انجام داده باشد. در شرایطی فعلی تمدن، آن چه موجب می شود که کسی در معرض مجازات یا اقدامات تامینی قرار گیرد «ارتکاب مادی عملی ممنوع» است نه داشتن مقاصد و افکار مجرمانه.(3) لذا شرط دوم تحقق پدیده جنایی همان بروز و ظهور افکار مجرمانه و ارتکاب مادی عملی ممنوع است. این شرط دوم را علما «عنصر مادی جرم» نامیده اند. مجموع دو عنصر قانونی و مادی کافی نیست که شخص مرتکب را در معرض مجازات قرار دهد بلکه شرط دیگری هم ضروری است و آن این که مرتکب با میل واراده عمل ممنوعه را انجام داده باشد یا حداقل در ارتکاب آن مرتکب بی احتیاطی یا بی مبالاتی شده باشد این شرط سوم را دانشمندان «عنصر روانی جرم» نامیده و مجموع شرایط فوق الذکر را «عناصر سه گانه جرم» نامیده اند.(4)
آیا عناصر تشکیل دهنده جرم منحصر به همان عناصر سه گانه است؟ _ برخی از حقوقدانان(5) معتقدند که عناصر سه گانه مذکورکافی برای تحقق پدیده جنایی نبوده بلکه عنصر دیگری به نام عنصر غیر مشروع (Element Injuste) نیز ضروری است. آنان اضافه می نمایند که در بسیاری از موارد و از جمله دفاع مشروع با این که عناصر سه گانه جرم وجود دارند، مع هذا موردی برای تعقیب و مجازات مرتکب نیست، زیرا در این مورد، عنصر چهارم یعنی همان عنصر غیر مشروع وجود ندارد. لیکن اکثریت دانشمندان فرانسوی با این نظر موافق نبوده و اظهارنظر می نمایند که اصولاً لازمه تحقق هر جرم آن است که در ارتکاب عمل جنبه های غیر مشروع وجود داشته باشد؛ والا هر گاه خود مقنن به عللی از علل و از جمله دفاع مشروع، خاصیت جرم بودن را از عملی سلب نموده باشد، اصولاً نمی توان گفت که جرمی واقع شده است.
بنابراین آن چه را که گارو و دانشمندان آلمانی تحت عنوان «عنصر غیر مشروع» بیان نموده اند، در حقیقت همان «زوال یا فقدان عنصر قانونی» است، لذا به نظرما بهتر آن است که عناصر تشکیل دهنده جرم را به همان عناصر سه گانه محدود نمود.
در این مقاله مجال بررسی عناصر مادی و قانونی جرایم را نداریم و اندک نظری به عنصر روانی می اندازیم البته بررسی انگیزه و نقش آن در تکوین جرم. بنابراین با طرح چند سؤال بحث اصلی را آغاز می کنیم؛ جایگاه عنصر روانی در میان عناصر سه گانه تشکیل دهنده پدیده جنائی چیست؟ انگیزه چیست و جایگاه آن در تشکیل پدیده مجرمانه چیست؟ ارتباط عوامل موثر در رکن روانی (عمد و خطای جزائی) با انگیزه چیست؟
اما قبل از هر چیز لازم میدانم عوامل پدید آورنده پدیده جنایی را مقدمتاً بررسی کنیم:
عوامل پدید آورنده پدیده جنائی :
منبع عوامل بزه زا – ما مردمان مسلمان عادت داریم که همیشه از خداوند عز وجل تقاضا نمائیم که ما را از وسوسه و اغوا نفس بر حذر دارد. جملاتی از قبیل «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» نمودار ترس و هراسی است که مسلمان از تسلیم به هوا نفس داشته. این وسوسه های شیطانی که حد اعلای آن انسان را به ارتکاب گناه و جرم وا می دارد چیست؟ از کجا آمده است؟ آیا میزان و مقدار آن در همه یکی است؟ آیا ساختمان بدن و عوامل روانی در پیدایش و گسترش آن تاثیری دارد؟
دانشمندان معتقدند کلیه این عوامل اعم از عوامل زیستی و روانی و اجتماعی و فرهنگی در پیدایش بزه مؤثر بوده و هر کدام از آنها می توانند کم و بیش در ارتکاب جرم موثر بوده باشند. به همین علت هم کلیه این عوامل را عوامل بزه زا Facteurs Criminogenes نامیده و آن را به قسمت های مختلف تقسیم نموده اند.
تقسیم بندی عوامل بزه را – اولین کسانیکه موضوع بزهکاری را مورد بررسی علمی قرار دادند دانشمندان مکتب تحققی(6) بودند. آنها با پیروی از فلسفه آگوست کنت که معتقد بود باید برای هر امر و پدیده ای، علت وقوع را کشف نموده، درصدد بر آمدند که برای وقوع جرائم علت سازی کنند. انریکوفری یکی از بنیانگذاران مکتب مزبور، این علل را به 2 دسته تقسیم بندی کرده است: علل مربوط به شخص بزهکار و علل مربوط به جامعه و فرهنگ و تعلیم و تربیت. دسته اول که به عوامل بزه زای داخلی Factuers endogenes معروف اند شامل کلیه عوامل انسانی و روانی اعم از ساختمان بدن، طرز کار غدد داخلی، ناراحتی های روانی، بیماری جسمی و مغزی و .... می باشند در صورتیکه عوامل خارجی Factuers exogenes در خارج از شخص قرار داشته و شامل کلیه تاثیرات ناشی از محیط، اعم از خانوادگی، اجتماع، وضع اقتصاد و فرهنگ و ... می باشد.(7)
شرایط روانی تحقق پدیده جنائی (عنصر معنوی جرم)(8)
تعریف عنصر روانی – منظور از عنصر معنوی آن است که مرتکب عملی را که طبق قانون جرم شناخته شده با «قصد مجرمانه» انجام داده و یا آن که در ارتکاب آن عمل «مرتکب خبط و تقصیر جزائی» شده باشد.
تعریف فوق کامل ترین تعریف از عنصر معنوی است. اما برای تحقق عنصر معنوی جرم شرایطی لازم است به قرار ذیل:
1-اراده ارتکاب فعل
2-قصد مجرمانه
اول – اراده ارتکاب فعل
خواستن یکی از مولفه های عنصر روانی و مبنای تقصیر است که اراده ارتکاب نیز گفته می شود. در کلیه جرائم اعم از عمدی یا غیر عمدی اراده ارتکاب فعل وجود دارد و قانونگذار فقط انجام عمل ارادی را مجازات میکند. در عرف حقوقی گاه اراده را مرادف عمد به کار می برند که به منظور همان عمد در فعل به معنی خواستن فعل است و چون هر جرم علی الاصول تا اراده نباشد واقع نمی شود، بنابراین اراده در تمام جرائم اعم از عمدی یا غیر عمدی و حتی در جرائم خلافی وجود دارد.
در صورت فقدان اراده ارتکاب فعل، تحقق جرم منتفی است. پس اگر شخصی دیگری را به شدت به جلو براند و در نتیجة این عمل، دست شخص اخیر به چشم ثالثی اصابت و او را مصدوم نماید، چنین حادثه ای مسئولیتی برای شخص دوم به وجود نمی آورد. از طرف دیگر اراده فعل مجرمانه باید با قصد مجرمانه یا خطای جزائی (بی احتیاطی، بی مبالاتی، عدم مهارت و عدم رعایت نظامات دولتی)توأم باشد و گرنه به علت فقدان عنصر روانی، عمل ارتکابی جرم تلقی نمی گردد.(9)
روان شناسان در تعریف اراده می گویند: اراده عبارت است از قدرت و قوه درونی که انسان مختاری را به کار معینی وادار میکند لذا اعمال ارادی آن دسته اعمال هستند که پس از تامل و تفکر برای غرض معین و معلومی به اختیار از انسان صادر می شود. اختلاف اعمال غریزی از اعمال ارادی آن است که در فعل غریزی، فاعل نتیجة عمل خود را در نظر نمی گیرد و نتیجه کار هم بر او معلوم نیست و حال که اعمال ارادی به منظور غرض مشخص از انسان صادر می شود و از این جهت از صفات مخصوص انسان است.(10)
دوم- قصد مجرمانه
سوء نیت، سوء قصد، عمد و علم در مواد مختلف قانون جزا به یک معنی که شامل قصد مجرمانه بوده به کار رفته است. بسیاری از دانشمندان قصد مجرمانه را «آگاهی و علم مرتکب به نقض قانون جزا» دانسته مثلاً ویدال و مانیول می گویند «عمد آن است که کسی خواسته و دانسته مرتکب عملی شود برخلاف قانون جزا»(11)
امیل گارسون آن را «معرفت فاعل جرم به نامشروع بودن عمل ارتکابی دانسته است.(12) این تعریف مورد قبول اکثر شارحین حقوق جزای فرانسه قرار گرفته است.(13)
ولی ما تصور می کنیم که تعریف فوق کامل نباشد زیرا در هیچ یک از تعاریف به قصد نتیجه اشاره نشده است. و حال آن که طبق آن چه در فوق گفته شد علاوه بر آگاهی و یا اراده متهم عامل دیگری به نام قصد نتیجه ضروری است، زیرا در بعضی از موارد از قبیل اجبار یا فورس ماژور، مرتکب آگاهی کامل به نقض قانون جزا دارد، لیکن چون فاقد سوء نیت است لذا مسئول کیفری نیست.
حقوقدانان ایرانی از جمله دکتر گلدوزیان قصد مجرمانه (عمد) را چنین تعریف می کند: «عمدعبارت است از هدایت اراده انسان به سوی منظوری که انجام یا عدم انجام آن را قانون گذار منع یا امر کرده است.»
دکتر اردبیلی عمد را متضمن میل و تصمیم فاعل در رسیدن به نتیجه مجرمانه می داند.
در بررسی قصد مجرمانه همان طور که از تعاریف فوق بر می آید باید هم به فعل و هم به نتیجه مجرمانه توجه کرد.
در ضمن لازم است بگوئیم در جرائم عمدی، فعل و نتیجه آن هر 2 مورد اراده و خواست عامل است.(14) یعنی قصد مجرمانه در جرائم عمدی وجود دارد.
تعداد صفحه :21
بهرهوری یکی از شاخصهای مهم در رشد اقتصادی هر کشور است. در این راستا بررسی و اندازهگیری بهرهوری در سطح بخشهای مختلف اقتصادی میتواند بر بیان عملکرد اقتصادی کشور در این زمینه، بیانگر ظرفیت تولیدی بخشهای تولیدی باشد. عنصر اساسی در ایجاد و بهبود بهرهوری، نیروی انسانی است؛ نیروی انسانی در مورد بهترین شیوه برای بهبود کیفیت تصمیم میگیرد و هدایتگر هرگونه تلاش برای بهبود بهرهوری است، به این دلیل که نیروی انسانی سازمانها تنها منبعی است که کمیاب بوده و به راحتی نمیتوان توسط رقبا کپیبرداری شود، در نتیجه موجب ایجاد مزیت رقابتی پایدار برای سازمان میشود.
از طرف دیگر، اهمیت و نقش برجستهای که نیروی انسانی در هر سازمان دارد، پرداختن به موضوعاتی که موجب افزایش عملکرد کارکنان، کاهش غیبت و ترک خدمت آنها و در نهایت افزایش بهرهوری گردد، مورد توجه پژوهشگران و صاحبنظران میباشد، یکی از موضوعات مهم کیفیت اعتماد سازمانی میباشد.
برای دریافت فایل مقاله مراحل خرید را تکمیل نمایید.