فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:77
فهرست مطالب:
فصل اول : مقدمه و معرفی ……………………………………………………………………. ۱
مقدمه ……………………………………………………………………………………………………………………………………. ۲
سلامت دهان و دندان و سلامت عمومی ……………………………………………………………………………….. ۳
بیماریهای پریودنتال ………………………………………………………………………………………………………………. ۴
مارکرهای التهابی – CRP – ………………………………………………………………………………………………. 7
پروتئین فیبرینوژن پلاسما ……………………………………………………………………………………………………… ۱۰
مکانیسم افزایش مارکرهای التهابی ……………………………………………………………………………………….. ۱۲
مارکرهای التهابی و بیماریهای سیستمیک ……………………………………………………………………………. ۱۴
گلبولهای سفید خون ………………………………………………………………………………………………………………. ۱۷
CRP و بیماری پریودنتال ……………………………………………………………………………………………………. ۱۹
شستشوی (irrigation) بالای لثهای و زیر لثهای ………………………………………………………………. ۲۲
– شستشوی پاکتها در مطب ……………………………………………………………………………… ۲۲
– کارآیی (efficacy) ……………………………………………………………………………………….. 22
– نتایج کلینیکی و میکروبیولوژیکی ………………………………………………………………………. ۲۴
– کاربرد موضعی مواد ضد میکروبی ……………………………………………………………………… ۲۶
فصل دوم : مروری بر مقالات …………………………………………………………………. ۳۴
فصل سوم : روش تحقیق………………………………………………………………………. ۴۸
اصول انتخاب بیماران ……………………………………………………………………………………………………………. ۴۹
معاینات کلینیکی و پریودنتال …………………………………………………………………………………………………. ۵۰
روش درمان ………………………………………………………………………………………………………………………….. ۵۱
معاینات پاراکلینیکی و آزمایشگاهی ………………………………………………………………………………………… ۵۲
محاسبة حجم نمونه، تعداد آن و تفسیر آماری دادهها ……………………………………………………………… ۵۳
فصل چهارم : نتایج ………………………………………………………………………………. ۵۸
فصل پنجم : بحث ………………………………………………………………………………… ۷۲
بحث …………………………………………………………………………………………………………………………………….. ۷۳
نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………………………………… ۷۶
فهرست منابع ……………………………………………………………………………………… ۷۷
جدول ۱ : تأثیر عفونت در بیماری ایسکمیک قلبی………………………… ۲۸
جدول ۲ : تاثیر عفونت پریودنتال در آترواسکلروز …………………………. ……………………………………….. ۲۰
جدول ۳ : عوارض قلبی عروقی و پریودنتال مرتبط با فنوتیپ مونوسیت / ماکروفاژ فوق العاده حساس ………………………………………………………………………… ……………………………………….. ۳۰
جدول ۴ : آنتی بیوتیکهای قابل استفاده موضعی که بصورت رایج و تحقیقاتی برای درمان پریودنتال در دسترس میباشند. ………………………………………….. ……………………………………….. ۳۱
جدول ۵ : زمان بندی مراحل درمانی……………………………………… ……………………………………….. ۵۴
جدول ۶ : جدول متغیرها ………………………………………………….. ……………………………………….. ۵۵
جدول ۷ : توزیع مشخصات دموگرافی در بیماران ……………………. ……………………………………….. ۵۹
جدول ۸ : یافتههای آزمایشگاهی و مقایسة نتایج قبل و بعد از درمان ……………………………………… ۶۰
جدول ۹ : یافتههای کلینیکی و مقایسة نتایج قبل و بعد از درمان ……………………………………….. ۶۲
جدول ۱۰ : میزان کاهش عمق پروب و بهبود سطح چسبندگی بعد از درمان …………………………… ۶۳
شکل ۱ : پاتوژنز آترواسکلروز………………………………………………. ……………………………………….. ۳۲
شکل ۲ : jet tip استاندارد………………………………………………. ……………………………………….. ۳۳
شکل ۳ : Pik pocket tip ……………………………………………. ……………………………………….. ۳۳
نمودار ۱ : مقایسه میانگین سطح سرمی CRP قبل و پس از درمان ……………………………………… ۶۴
نمودار ۲ : مقایسه میانگین سطح سرمی Fibrinogen قبل و پس از درمان ……………………….. ۶۵
نمودار ۳ : مقایسه شمارش گلبولهای سفید خون قبل و پس از درمان ……………………………………… ۶۶
نمودار ۴ : مقایسه شمارش نوتروفیلهای خون قبل و پس از درمان ……………………………………….. ۶۷
نمودار ۵ : توزیع فراوانی بیماران بر اساس تقسیم بندی CDC / AHA بر مبنای CRP قبل و پس از درمان………………………………………………………….. ……………………………………….. ۶۸
نمودار ۶ : مقایسه پلاک ایندگس قبل و پس از درمان………………….. ……………………………………….. ۶۹
نمودار ۷ : مقایسه خونریزی حین پروب قبل و پس از درمان …………………………………………………… ۷۰
نمودار ۸ : میانگین کاهش عمق پروب و بهبود سطح چسبندگی بعد از درمان …………………………… ۷۱
چکیده :
زمینه : طی چند دهه اخیر به اهمیت بیماریهای پریودنتال به عنوان عفونتی مزمن با تاثیرات سیستمیک بسیار پرداخته شده است. یکی از مکانیسمهای مطرح در زمینه چگونگی بروز عوارض سیستمیک بیماریهای پریودنتال، ایجاد تغییرات سرولوژیک در عوامل التهابی و انعقادی مرتبط با آترواسکلروز عروق قلبی و مغزی است. برای تأیید قطعی نقش پریودونتیت در بروز چنین تغییرات سرمی، ارزیابی نوسانات سطح مدیاتورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمی CRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته انجام گرفت.
مواد و روشها : این مطالعه cross – sectional یکسو کور، بر روی 32 بیمار مبتلا به پریودنتیت پیشرفته انجام گردید. این بیماران همگی از سلامت کامل برخوردار بوده و سابقه مصرف آنتی بیوتیکها و هر گونه درمان پریودنتال را ظرف 3 ماه گذشته نداشتند، BMI بیماران بین 27-20 همسو گردیده و وجود حداقل 15% نواحی با عمق پروب بیش از 5 میلی متر در همه بیماران الزامی بود. کلیه پارامترهای پریودنتال قبل و 4 ماه بعد از درمان اندازه گیری شد و برای کلیه بیماران درمان فاز I طی سه جلسه همراه با lavage محلول 1/0 درصد کلرهگزیدین انجام گردید. بیماران طی دو مرحله قبل و 4 ماه پس از مداخله درمانی تحت آزمایشهای Hs- CRP ، فیبرینوژن پلاسما و شمارش لکوسیتی قرار گرفتند.
نتایج : در این بررسی کاهش معنی داری در سطح سرمی CRP با میانگین کاهشی معادل mg/l 609/0 و شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها به ترتیب با میانگین کاهشی معادل و مشاهده شد. سطح سرمی فیبرینوژن علیرغم کاهش مختصر معنی دار نبود. کلیه پارامترهای پریودنتال بهبودی معنی داری نسبت به قبل از درمان نشان دادند. از درصد پاکتهای 6-4 میلی متر بیش از 50% و پاکتهای میلی متر 74% کاسته شد. تغییرات مشابهی در سطح چسبندگی کلینیکی حاصل آمد.
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که درمان فاز یک پریودنتال در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته علاوه بر بهبود پارامترهای کلینیکی با کاهش سطح سرمی CRP، شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها همراه است. تغییرات مشابهی در سطح سرمی فیبرینوژن ولی بدون اختلاف معنی دار آماری، حاصل گردید. بدین ترتیب میتوان عنوان نمود که درمان پریودنتال سبب کاهش بار التهابی سیستمیک در بیماران میگردد.
فصل اول
مقدمه و معرفی
مقدمه :
طی نیم قرن گذشته محققین بر این باور بودند که بیماری پریودنتال به پریودنشیوم مارجینال محدود بوده و میکروارگانیسم های پریودنتال عامل بروز پیامد های سیستمیک مهمی در افراد سالم نمی باشند.
در حالی که شواهد اخیر از افزایش سطح سرمی C-reactive protein (CRP) ، هیپرفیبرینوژنمی ،لکوسیتوز متوسط و نیز افزایش سطح سرمی IL1 وIL6 در مبتلایان به پریودنتیت شدید در مقایسه با افراد سالم گروه کنترل گواهی داده اند .
آنچه از نظریه نقش سیستمیک پاسخ التهابی ناشی از بیماری پریودنتال در افراد به ظاهر سالم حمایت می نماید توسط سه گروه مشاهدات بدست آمده است .
یکی از چندین مکانیسم شرح داده شده برای مشاهدات فوق آزاد سازی مدیا تورهایی همچون CRP, IL6, TNFα در مبتلایان به بیماری پریودنتال بداخل گردش خون می باشد .
چنین پاسخی می تواند توسط عفونت موضعی یا تخریب التهابی نسوج پریودنتال و یا توسط انتشار سیستمیک باکتریها یا توکسین و محصولات آنها رخ دهد .
از آنجایی که افزایش سطح سرمی CRP می تواند به عنوان نشانگری با ارزش خطر تنگی عروق کرونر را پیش بینی نموده و نیز فیبرینوژن ، TNFα و IL6 به عنوان سایر پروتئین های فاز حاد طی روند بیماری پریودنتال سطح افزایش یافته سرمی را نشان می دهند ، برای تائید قطعی نقش پریودنتیت در بروز چنین تغییرات سرمی ارزیابی نوسانات سطح مدیا تورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود .بدین ترتیب نقش درمانهای پریودنتال نه تنها از نقطه نظر بهبود شرایط سیستم دندانی و پریودنشیوم ، بهبود کیفیت زندگی و افزایش اعتماد به نفس بیماران در برقراری ارتباطات اجتماعی ، بلکه از دیدگاه کاهش ریسک بیماریهای تهدید کننده حیات ، همچون آترواسکلروزیس ، حوادث قلبی – عروقی و سکته های مغزی می تواند مطرح گردد.
هدف ازاین پایان نامه نیز ارزیابی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمیCRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته بوده است .
سلامت دهان و دندان:
تحقیقات متعدد انجام شده تا به امروز تأثیر شرایط مختلف سیستمیک بر روی سلامت دهان را قویاً تأیید مینماید. برای مثال دیابت به عنوان یک ریسک فاکتور برای بیماری پریودنتال شناخته شده است. همچنین مصرف تنباکو را عامل مؤثری در از دست رفتن دندانها، Attachment Loss و از دست رفتن استخوان آلوئول میدانند.
اما هنوز نقش عفونتهای دهان به عنوان یک نشانگر خطر برای پیامدهای مختلف پزشکی از جمله مرگومیر به خوبی شناخته شده نیست.
در حال حاضر این فرضیه که بیماریهای متفاوت در حفره دهان مثل بیماریهای پریودنتال اثرات شدیدی بر روی سلامت عمومی دارند، بتدریج قوّت میگیرد. باکتریهای گرم منفی موجود در پاکتهای پریودنتال عمیق و ضایعات فورکا حتی در موارد مزمن میتوانند به سرعت تکثیر گردیده و به آسانی از طریق جریان خون منتشر شوند. فعالیت التهابی این میکروارگانیسمها به عنوان ریسک فاکتور برای آترواسکلروز، بیماریهای کرونری قلب (CHD) و سکتههای مغزی (Storke) مطرح گردیدهاند. نشان داده شده که شدت آترواسکلروز کرونری به طور مستقیمی باشدت عفونت دندانی مرتبط است. در همین راستا نقش عفونتهای دهانی به عنوان ریسک فاکتور برای انفارکتوس قلبی مورد تأیید قرار گرفته است.
بیماریهای پریودنتال:
بیماری پریودنتال یک عفونت باکتریال گرم منفی Low-grade مزمن است که ساختمانهای حمایتکننده دندان را درگیر میکند. شدت بیماری براساس میزان Attachment loss موجود طبقهبندی میشود. فقدان استخوان، بافت همبند و PDL در طول یک واکنش التهابی اتفاق میافتد، که به وسیله باکتریها و با واسطه میزبان ایجاد میشود. مطالعات اخیر راجع به پاسخ فاز حاد و نقش آن در زمینه آترواسکلروز دیدگاههای تازهای را در زمینه رابطه احتمالی آترواسکلروزیس با بیماری پریودنتال مطرح ساخته است.
Loe و Theilade نشان دادند که التهاب لثه بهوسیله باکتریها ایجاد شده و سلامت لثه به وسیله یکسری از باکتریها به خطر میافتد. Page و Schroeders در تحقیق خود تحت عنوان ژنژیویت تجربی در انسان گزارش کردند که بیماری پریودنتال یک منشأ التهابی از میزبان دارد. آنها شروع پاسخ التهابی وابسته به میزبان را با باکتریها مرتبط دانستند.
فیالواقع انواع و نسبت سلولهای میزبان است که، ضایعات آغازی (Initial)، اولیه (Early)، متوسط (Established) و پیشرفته (Advanced) را توصیف میکند.
آنالیز هیستولوژیکی نشان داد که پاسخ میزبان ترکیبی از التهاب موضعی همراه با ارتشاح سلولهای ایمنی میزبان به جای ساختمانهای بافت نرم و پیشرفت تخریب ساختمانهای حمایتکننده دندان است.
حال برای مطالعه ارتباط میان بیماری پریودنتال و پاسخ میزبان در ابتدا باید به محدودیتهای در نظر گرفتن بیماری در یک ناحیه از دهان به عنوان فعال یا غیرفعال اشاره نمود.
بیماری پریودنتال به عنوان یک بیماری که در آن دوره عود و خاموشی وجود دارد، شناخته میشود و بر طبق میزان AL موجود، نه شواهد فعالیت اخیر بیماری، طبقهبندی میگردد.
از نشانههای کلینیکی بیماری پریودنتال جهت در نظر گرفتن یک ناحیه به عنوان فعال یا غیرفعال استفاده میشود. یافتههای کلینیکی شامل رنگ (قرمزی)، تورم، خونریزی هنگام پروب، عمق پروب و سطح چسبندگی کلینیکی میباشد.
قرمزی با افزایش واسکولاریته عروق خونی و انتشار سلولهای خونی مرتبط است. Loe و Theilde قرمزی را به عنوان جزئی از gingival index در نظر گرفتند. بنابر نظر این محققین قرمزی یک نشانه عینی از تغییرات هیستولوژیک است، که ناشی از فرآیند التهاب بوده و میتواند برای ارزیابی شدت التهاب لثه به کار گرفته شود. وجود قرمزی گواه عدم سلامت نسجی میباشد. قرمزی به تنهایی نشانگر خوبی از پیشرفت بیماری نبوده، در حالیکه فقدان قرمزی یک نشانگر عالی از عدم پیشرفت بیماری میباشد.
خونریزی هنگام پروب (BOP ) میتواند برای تشخیص وسعت التهاب لثه استفاده شود. تشخیص BOP بر اساس عواملی مثل روش پروب کردن، فاکتور زمان برای مشاهده خونریزی و ارزیابی کیفیت خونریزی کاملتر میشود. براساس متاآنالیز، BOP یک نشانگر قابل اعتماد از التهاب بوده و نیز یک پیشبینیکننده مهم خطر برای پیشرفت AL است.
در این آنالیز نسبت کسری (Odds Ratio) افزایش AL برای بیماران با BOP همیشگی در طول دوره Maintenance ، 79/2 بود.
Caton و همکاران ارتباط میان خونریزی و نشانههای عینی التهاب لثه بین دندانی را بررسی کردند. خونریزی در 39% نواحی به ظاهر غیر ملتهب یافت شد. این نشان داد که ایندگسهای خونریزی در مقایسه با مشاهدات عینی نسبت به وجود التهاب از حساسیت بیشتری برخوردارند.
Green Steen و همکاران در یک بررسی نقش BOP را در تشخیص بیماری پریودنتال بررسی کردند. آنها دریافتند که خونریزی، تغییرات باکتریایی، کلینیکی و هیستولوژیک را در ارتباط با بیماری پریودنتال منعکس میکند. محققان دریافتند که BOP نسبت به نشانههای چشمی التهاب (تغییرات رنگ) به عنوان یک نشانه اولیه Gingivitis برتری دارد و در واقع خونریزی از سالکوسی که به ملایمت پروب شده، مقدم بر ظهور تغییرات رنگ لثه و راهنما و اولین نشانه کلینیکی Marginal gingivitis است.
در یک مطالعه بر روی نزدیک به 5000 نفر که در زمینه ارتباط سلامت دهان و بیماری قلبی ـ عروقی انجام گرفته است، Dublin و همکاران دریافتند که خونریزی تنها فاکتور معنیدار برای افزایش نسبت کسری (Odds ratio) حملات قلبی Self report بود.
Kepic و همکاران نشان دادند که اگر بتوان پاکت را به نحوی که تمام پلاک به همراه قسمت اعظم جرم موجود از داخل آن حذف شود، تمیز نمود، سلامت لثه مجدداً برقرار میگردد، اما افزایش عمق پاکت پریودنتال امکان تمیز کردن آن را مشکلتر میکند.
عمق پروبینگ در Work shop جهانی سال 1996 به عنوان فاصله قابل پروب از مارجین لثه تا قاعده شیار لثهای توصیف شد. پاکت پریودنتال مهم است چون محل اصلی تجمع پاتوژنهای پریودنتال و راه نفوذ باکتریها و محصولات باکتریایی است.
Cafesses و همکاران دشواری تمیز کردن کافی پاکتهای عمیق (>5mm) را نشان دادند. مطالعات Maintenance طولانیمدت مشخص نمود که در مجموع اگر عمق پروب بیشتر از 3mm نباشد، بیماران میتوانند سلامت لثهای خود را حفظ کنند، این بدان معنا نیست که تمام پاکتهای بیش از 3mm فعال محسوب میشوند و با پیشرفت در Attachment Loss همراهند، بلکه بر اساس شواهد موجود تنها در درصد کمی از نواحی مشاهده شده با عمق پروب عمیق در درازمدت پیشرفت بیماری اتفاق میافتد.
فرمت:word, قابل ویرایش
تعداد صفحات:85
فصل اول : مقدمه و معرفی ۱
مقدمه ۲
سلامت دهان و دندان و سلامت عمومی ۳
بیماریهای پریودنتال ۴
مارکرهای التهابی – CRP – ۷
پروتئین فیبرینوژن پلاسما ۱۰
مکانیسم افزایش مارکرهای التهابی ۱۲
مارکرهای التهابی و بیماریهای سیستمیک ۱۴
گلبولهای سفید خون ۱۷
CRP و بیماری پریودنتال ۱۹
شستشوی (irrigation) بالای لثهای و زیر لثهای ۲۲
- شستشوی پاکتها در مطب ۲۲
- کارآیی (efficacy) ۲۲
- نتایج کلینیکی و میکروبیولوژیکی ۲۴
- کاربرد موضعی مواد ضد میکروبی ۲۶
فصل دوم : مروری بر مقالات ۳۴
فصل سوم : روش تحقیق ۴۸
اصول انتخاب بیماران ۴۹
معاینات کلینیکی و پریودنتال ۵۰
روش درمان ۵۱
معاینات پاراکلینیکی و آزمایشگاهی ۵۲
محاسبة حجم نمونه، تعداد آن و تفسیر آماری دادهها ۵۳
فصل چهارم : نتایج ۵۸
فصل پنجم : بحث ۷۲
بحث ۷۳
نتیجه گیری ۷۶
فهرست منابع ۷۷
دیابت ملیتوس یا دیابت شیرین یک اختلال متابولیک می باشد که در اثر کمبود ترشح انسولین (دیابت نوع I) و یا اختلال در عملکرد انسولین (دیابت نوع II) در بدن به وجود می آید. بررسی اثر بخشی داروهای گیاهی در درمان بیماری های مختلف از جمله دیابت از اهمیت زیادی برخوردار است. لذا، در این مطالعهDaucuse carota” " به دلیل وجود عوامل آنتی اکسیدان و خواص دارویی مورد توجه قرار گرفت و اثر عصاره متانولی دانه های هویج( seeds ِDaucus carota) بر سطح سرمی گلوکز، انسولین، کلسترول، تری گلیسرید، لیپوپروتئینها، آنزیمهای عملکرد کبدی (AST,ALT,ALP) و فاکتورهای عملکرد کلیوی(اوره،اسیداوریک،کراتی نین) در موشهای صحرایی نر دیابتیک شده با استرپتوزوتوسین بررسی شد. جمعیت مورد مطالعه شامل 120 سر موش صحرائی نر نژاد ویستار با وزن gr250-200 بودند. دیابت نوع Ι با تزریق (,ip mg/kg70 )، القاء شد. 5 روز پس از تزریق، خونگیری از همه حیواناتی که در شرایط 12 ساعت بی غذایی شبانه به سر می بردند از سینوس کاورنوزای چشم به منظور تعیین سطح سرمی فاکتورهای ذکر شده در بالا انجام گرفت. ضمناً، نمونه خونی فوق بوسیله گلوکومتر به منظور تائید دیابتی شدن موش ها به کار رفت. حیواناتی که میزان گلوکز سرمی آنها بالای mg/dl250 بود به عنوان دیابتیک درنظر گرفته شدند و به 15 گروه تقسیم شدند. به 9 گروه، عصاره الکلی دانه های هویج، با دوزهای mg/kg)100 ،200و300 )، به 3 گروه، آب مقطر (حلال عصاره) به میزانcc 5/. و به 3 گروه دیگر دوز g/kgµ600 گلابین کلامید روزانه به مدت 3،6 و 14 روز به طور جداگانه با گاواژ خورانده شد. در پایان هر دوره، در شرایط ناشتا خونگیری جهت اندازه گیری فاکتورهای مختلف سرم با کیتهای مربوط با روش اسپکتروفتومتری انجام شد. اندازه گیری انسولین سرم توسط کیت مربوطه به روش ELISA انجام شد. بعد از خونگیری، بلافاصله پانکراس حیوان خارج و در فرمالین 10% قرار گرفت و بعد از رنگ آمیزی به روشH&E برای مطالعات بافت شناسی استفاده شد. نتایج نشان داد که عصاره در همه دوزها (mg/kg100و200و300)به مدت 6 روز و دوز g/kgµ600 گلایبن کلامید به مدت 6 و14 روز سبب کاهش سطح سرمی گلوکز شد ولی تنها دوز mg/kg 300 عصاره به مدت 6 روز و گلایبن کلامید به مدت 6و14 روز سبب افزایش سطح سرمی انسولین گردید. تجویز عصاره و گلایبن کلامید در این دوزها نسبت به حالت نرمال تغییرات مشخصی را در سلولهای جزایر لانگرهانس و بخش آسینی پانکراس نشان نمی دهد. دوزهای (mg/kg100و200و300 (به مدت 3و6 و14روز و گلایبن کلامید سبب کاهش سطح سرمی تری گلیسرید و کلسترول شد. دوز(mg/kg 300( عصاره به مدت 3 روز سبب کاهش سطح سرمی اوره شد و به مدت 14 روز کراتی نین را کاهش داد .گلایبن کلامید 3و14 روز اوره، اسیداوریک و کراتی نین را کاهش داد. دوزهای (mg/kg100و 200و 300) عصاره به مدت 3و6 روز سطح سرمی AST و ALP را کاهش داد ولی گلایبن کلامید بر فاکتورهای عملکرد کبدی اثری نداشت. دوز(mg/kg200) 3و6 روز سبب کاهش سطح سرمی LDL گردید و دوز mg/kg)100و200و300 (14و6 روزه نیز سبب کاهش VLDL گردید . دوزmg/kg 300 به مدت 14روز سطح سرمی HDL را افزایش داد و گلایبن کلامید نیز سطح سرمی VLDL و LDL را کاهش و HDL را افزایش داد.
پیشگفتار
اهداف و فرضیات
فصل اول :کلیات و مروری بر مطالعات گذشته2
1-1- ساختمان و عملکرد پانکراس 2
1- 2- انسولین2
1 -3-اثر گلوکز روی نسخه برداری-ترجمه و رهایش انسولین3
1 -3-اثر گلوکز روی نسخه برداری-ترجمه و رهایش انسولین3
1-4- نقش های فیزیولوژیک انسولین
1-4-1- اثر انسولین بر متابولیسم کربوهیدرات
1-4-2- اثر انسولین بر متابولیسم چربی10
الف) شیلومیکرونها
VLDL ب)
LDLج)
HDLد)
1-4-3- اثر انسولین بر متابولیسم پروتئین11
1-4-4-اثرات دیگرانسولین11
1- 5- گیرنده های گلوکز در غشاء11
1- 6- دیابت ملیتوس یا دیابت شیرین13
1- 6-1- دیابت ملیتوس نوعI14
1- 6-2- دیابت ملیتوس نوعII15
1- 7- علائم دیابت شیرین15
1- 8- عوارض دیابت16
1- 9- بیماری دیابت و اختلال در متابولیسم چربی18
1-10-دیابت وآنزیمهای کبدی24
1-11- دیابت وعملکرد کلیه 25
1-12- Streptozocin((STZ28
1-13- داروهای شیمیایی و درمان دیابت ملیتوس28
1-14- داروهای گیاهی و درمان دیابت
1-15- گیاه Daucus Carota و دیابت ملیتوی29
فصل دوم: وسایل، مواد و روشها
2-1- وسایل31
2-2- مواد33
2-3- جامعه مورد مطالعه33
2-4- گروههای مورد مطالعه33
2-5- روش تهیه عصاره دانه هویج34
2-6- روش القاء دیابت34
2-7- روش اندازه گیری فاکتورهای بیوشیمیایی سرم37
2-8- روش انجام مطالعات بافت شناسی
2-9- روش تجزیه و تحلیل داده ها37
منابع
خلاصه انگلیسی
جداول ضمیمه
فصل سوم: نتایج
3- 1- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 300 ، 200 ، 100) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی گلوکز در موشهای دیابتیک نوع I 37
3- 2- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 300 ، 200 ، 100) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی گلوکز در موشهای دیابتیک نوع I38
3- 3- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی گلوکز در موشهای دیابتیک نوع I39
3- 4- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی اوره در موشهای دیابتیک نوع I42
3- 5- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 300 ، 200 ، 100) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی اوره در موشهای دیابتیک نوع I43
3- 6- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی اوره در موشهای دیابتیک نوع I46
3- 7- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی اسیداوریک در موشهای دیابتیک نوع I44
3- 8- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی اسید اوریک در موشهای دیابتیک نوع I47
3- 9- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز برسطح سرمی اسید اوریک در موشهای دیابتیک نوع I48
3- 10- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی کراتینین در موشهای دیابتیک نوع I49
3- 11- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی کراتینین در موشهای دیابتیک نوع I52
3- 12- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی کراتینین در موشهای دیابتیک نوع I53
3- 13- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی AST در موشهای دیابتیک نوع I54
3- 14- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی AST در موشهای دیابتیک نوع I56
3- 15- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی AST در موشهای دیابتیک نوع I57
3- 16- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی ALT در موشهای دیابتیک نوع I58
3- 17- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی ALT در موشهای دیابتیک نوع I61
3- 18- اثر تجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی ALT در موشهای دیابتیک نوع I62
3- 19- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی ALP در موشهای دیابتیک نوع I63
3- 20- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی ALP در موشهای دیابتیک نوع I66
3- 21- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی ALP در موشهای دیابتیک نوع I67
3- 22- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلابین کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی تری گلیسرید در موشهای دیابتیک نوع I68
3- 23- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی تری گلیسرید در موشهای دیابتیک نوع I71
3- 24- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی تری گلیسرید در موشهای دیابتیک نوع I72
3- 25- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی کلسترول در موشهای دیابتیک نوع I73
3- 26- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی کلسترول در موشهای دیابتیک نوع I76
3- 27- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی کلسترول در موشهای دیابتیک نوع I77
3- 28- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی HDL در موشهای دیابتیک نوع I78
3- 29- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی HDL در موشهای دیابتیک نوع I80
3- 30- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی HDL در موشهای دیابتیک نوع I81
3- 31- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی LDL در موشهای دیابتیک نوع I82
3- 32- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی LDL در موشهای دیابتیک نوع I285
3-33- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی LDL در موشهای دیابتیک نوع I86
3-34- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 3 روز بر سطح سرمی VLDL در موشهای دیابتیک نوع I87
3-35- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی VLDL در موشهای دیابتیک نوع I90
3-36- اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100 ، 200 ، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 14 روز بر سطح سرمی VLDL در موشهای دیابتیک نوع I91
3-37 - اثرتجویز خوراکی مقادیر مختلف عصاره متانولی Dcarota mg/kg) 100، 200، 300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) به مدت 6 روز بر سطح سرمی انسولین در موشهای دیابتیک نوع I95
3-38- میزان جذب طول موج nm450 در مورد غلظت های متفاوت انسولین97
نمودار3- 39- تغییرات تعداد جزایر پانکراس ناشی از تزریق STZ و تجویز گلایبن کلامید و دوزهای مؤثر عصاره متانولی Daucus carota در موشهای دیابتی نوعI
نمودار3-40- تغییرات میانگین قطر متوسط جزایر (اندازه جزایر) پانکراس ناشی از تزریق STZ و دوزهای مؤثر بر قند خون عصاره متانولی Daucus carota mg/kg) 100 ، 200 ،300) و گلایبن کلامید (µg/kg 600) در موشهای دیابتی نوع Ι
نتایج بررسی تغییرات هیستولوژیکی جزء آسینار و جزایر پانکراس
فصل چهارم : بحث و نتیجه گیری
الف) دیابت نوع I و تغییرات سطح سرمی فاکتورهای بیوشیمیایی و تغییرات بافتی پانکراس
ب) اثرات تجویز عصاره بر تغییرات بیوشیمیایی سرم و تغییرات بافتی پانکراس ناشی از دیابت نوع I
اثر عصاره متانولی Daucus carota بر سطح سرمی گلوکز و انسولین
اثر عصاره متانولی Daucus carota بر سطح کلسترول، تری گلیسرید و لیپوپروتئینها
اثر عصاره متانولی Daucuse carota بر سطح آنزیمهای عملکرد کبدی
اثر عصاره متانولی Daucuse carota بر سطح فاکتورهای عملکرد کلیوی
نتیجه گیری کلی120
پیشنهادها121
شامل 130 صفحه فایل word
چکیده :
زمینه : طی چند دهه اخیر به اهمیت بیماریهای پریودنتال به عنوان عفونتی مزمن با تاثیرات سیستمیک بسیار پرداخته شده است. یکی از مکانیسمهای مطرح در زمینه چگونگی بروز عوارض سیستمیک بیماریهای پریودنتال، ایجاد تغییرات سرولوژیک در عوامل التهابی و انعقادی مرتبط با آترواسکلروز عروق قلبی و مغزی است. برای تأیید قطعی نقش پریودونتیت در بروز چنین تغییرات سرمی، ارزیابی نوسانات سطح مدیاتورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمی CRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته انجام گرفت.
مواد و روشها : این مطالعه cross – sectional یکسو کور، بر روی 32 بیمار مبتلا به پریودنتیت پیشرفته انجام گردید. این بیماران همگی از سلامت کامل برخوردار بوده و سابقه مصرف آنتی بیوتیکها و هر گونه درمان پریودنتال را ظرف 3 ماه گذشته نداشتند، BMI بیماران بین 27-20 همسو گردیده و وجود حداقل 15% نواحی با عمق پروب بیش از 5 میلی متر در همه بیماران الزامی بود. کلیه پارامترهای پریودنتال قبل و 4 ماه بعد از درمان اندازه گیری شد و برای کلیه بیماران درمان فاز I طی سه جلسه همراه با lavage محلول 1/0 درصد کلرهگزیدین انجام گردید. بیماران طی دو مرحله قبل و 4 ماه پس از مداخله درمانی تحت آزمایشهای Hs- CRP ، فیبرینوژن پلاسما و شمارش لکوسیتی قرار گرفتند.
نتایج : در این بررسی کاهش معنی داری در سطح سرمی CRP با میانگین کاهشی معادل mg/l 609/0 و شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها به ترتیب با میانگین کاهشی معادل و مشاهده شد. سطح سرمی فیبرینوژن علیرغم کاهش مختصر معنی دار نبود. کلیه پارامترهای پریودنتال بهبودی معنی داری نسبت به قبل از درمان نشان دادند. از درصد پاکتهای 6-4 میلی متر بیش از 50% و پاکتهای میلی متر 74% کاسته شد. تغییرات مشابهی در سطح چسبندگی کلینیکی حاصل آمد.
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که درمان فاز یک پریودنتال در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته علاوه بر بهبود پارامترهای کلینیکی با کاهش سطح سرمی CRP، شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها همراه است. تغییرات مشابهی در سطح سرمی فیبرینوژن ولی بدون اختلاف معنی دار آماری، حاصل گردید. بدین ترتیب میتوان عنوان نمود که درمان پریودنتال سبب کاهش بار التهابی سیستمیک در بیماران میگردد.
فصل اول
مقدمه و معرفی
مقدمه :
طی نیم قرن گذشته محققین بر این باور بودند که بیماری پریودنتال به پریودنشیوم مارجینال محدود بوده و میکروارگانیسم های پریودنتال عامل بروز پیامد های سیستمیک مهمی در افراد سالم نمی باشند.
در حالی که شواهد اخیر از افزایش سطح سرمی C-reactive protein (CRP) ، هیپرفیبرینوژنمی ،لکوسیتوز متوسط و نیز افزایش سطح سرمی IL1 وIL6 در مبتلایان به پریودنتیت شدید در مقایسه با افراد سالم گروه کنترل گواهی داده اند .
آنچه از نظریه نقش سیستمیک پاسخ التهابی ناشی از بیماری پریودنتال در افراد به ظاهر سالم حمایت می نماید توسط سه گروه مشاهدات بدست آمده است .
یکی از چندین مکانیسم شرح داده شده برای مشاهدات فوق آزاد سازی مدیا تورهایی همچون CRP, IL6, TNFα در مبتلایان به بیماری پریودنتال بداخل گردش خون می باشد .
چنین پاسخی می تواند توسط عفونت موضعی یا تخریب التهابی نسوج پریودنتال و یا توسط انتشار سیستمیک باکتریها یا توکسین و محصولات آنها رخ دهد .
از آنجایی که افزایش سطح سرمی CRP می تواند به عنوان نشانگری با ارزش خطر تنگی عروق کرونر را پیش بینی نموده و نیز فیبرینوژن ، TNFα و IL6 به عنوان سایر پروتئین های فاز حاد طی روند بیماری پریودنتال سطح افزایش یافته سرمی را نشان می دهند ، برای تائید قطعی نقش پریودنتیت در بروز چنین تغییرات سرمی ارزیابی نوسانات سطح مدیا تورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود .بدین ترتیب نقش درمانهای پریودنتال نه تنها از نقطه نظر بهبود شرایط سیستم دندانی و پریودنشیوم ، بهبود کیفیت زندگی و افزایش اعتماد به نفس بیماران در برقراری ارتباطات اجتماعی ، بلکه از دیدگاه کاهش ریسک بیماریهای تهدید کننده حیات ، همچون آترواسکلروزیس ، حوادث قلبی – عروقی و سکته های مغزی می تواند مطرح گردد.
هدف ازاین پایان نامه نیز ارزیابی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمیCRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته بوده است .
سلامت دهان و دندان:
تحقیقات متعدد انجام شده تا به امروز تأثیر شرایط مختلف سیستمیک بر روی سلامت دهان را قویاً تأیید مینماید. برای مثال دیابت به عنوان یک ریسک فاکتور برای بیماری پریودنتال شناخته شده است. همچنین مصرف تنباکو را عامل مؤثری در از دست رفتن دندانها، Attachment Loss و از دست رفتن استخوان آلوئول میدانند.
اما هنوز نقش عفونتهای دهان به عنوان یک نشانگر خطر برای پیامدهای مختلف پزشکی از جمله مرگومیر به خوبی شناخته شده نیست.
در حال حاضر این فرضیه که بیماریهای متفاوت در حفره دهان مثل بیماریهای پریودنتال اثرات شدیدی بر روی سلامت عمومی دارند، بتدریج قوّت میگیرد. باکتریهای گرم منفی موجود در پاکتهای پریودنتال عمیق و ضایعات فورکا حتی در موارد مزمن میتوانند به سرعت تکثیر گردیده و به آسانی از طریق جریان خون منتشر شوند. فعالیت التهابی این میکروارگانیسمها به عنوان ریسک فاکتور برای آترواسکلروز، بیماریهای کرونری قلب (CHD) و سکتههای مغزی (Storke) مطرح گردیدهاند. نشان داده شده که شدت آترواسکلروز کرونری به طور مستقیمی باشدت عفونت دندانی مرتبط است. در همین راستا نقش عفونتهای دهانی به عنوان ریسک فاکتور برای انفارکتوس قلبی مورد تأیید قرار گرفته است.
بیماریهای پریودنتال:
بیماری پریودنتال یک عفونت باکتریال گرم منفی Low-grade مزمن است که ساختمانهای حمایتکننده دندان را درگیر میکند. شدت بیماری براساس میزان Attachment loss موجود طبقهبندی میشود. فقدان استخوان، بافت همبند و PDL در طول یک واکنش التهابی اتفاق میافتد، که به وسیله باکتریها و با واسطه میزبان ایجاد میشود. مطالعات اخیر راجع به پاسخ فاز حاد و نقش آن در زمینه آترواسکلروز دیدگاههای تازهای را در زمینه رابطه احتمالی آترواسکلروزیس با بیماری پریودنتال مطرح ساخته است.
Loe و Theilade نشان دادند که التهاب لثه بهوسیله باکتریها ایجاد شده و سلامت لثه به وسیله یکسری از باکتریها به خطر میافتد. Page و Schroeders در تحقیق خود تحت عنوان ژنژیویت تجربی در انسان گزارش کردند که بیماری پریودنتال یک منشأ التهابی از میزبان دارد. آنها شروع پاسخ التهابی وابسته به میزبان را با باکتریها مرتبط دانستند.
فیالواقع انواع و نسبت سلولهای میزبان است که، ضایعات آغازی (Initial)، اولیه (Early)، متوسط (Established) و پیشرفته (Advanced) را توصیف میکند.
آنالیز هیستولوژیکی نشان داد که پاسخ میزبان ترکیبی از التهاب موضعی همراه با ارتشاح سلولهای ایمنی میزبان به جای ساختمانهای بافت نرم و پیشرفت تخریب ساختمانهای حمایتکننده دندان است.
حال برای مطالعه ارتباط میان بیماری پریودنتال و پاسخ میزبان در ابتدا باید به محدودیتهای در نظر گرفتن بیماری در یک ناحیه از دهان به عنوان فعال یا غیرفعال اشاره نمود.
بیماری پریودنتال به عنوان یک بیماری که در آن دوره عود و خاموشی وجود دارد، شناخته میشود و بر طبق میزان AL موجود، نه شواهد فعالیت اخیر بیماری، طبقهبندی میگردد.
از نشانههای کلینیکی بیماری پریودنتال جهت در نظر گرفتن یک ناحیه به عنوان فعال یا غیرفعال استفاده میشود. یافتههای کلینیکی شامل رنگ (قرمزی)، تورم، خونریزی هنگام پروب، عمق پروب و سطح چسبندگی کلینیکی میباشد.
قرمزی با افزایش واسکولاریته عروق خونی و انتشار سلولهای خونی مرتبط است. Loe و Theilde قرمزی را به عنوان جزئی از gingival index در نظر گرفتند. بنابر نظر این محققین قرمزی یک نشانه عینی از تغییرات هیستولوژیک است، که ناشی از فرآیند التهاب بوده و میتواند برای ارزیابی شدت التهاب لثه به کار گرفته شود. وجود قرمزی گواه عدم سلامت نسجی میباشد. قرمزی به تنهایی نشانگر خوبی از پیشرفت بیماری نبوده، در حالیکه فقدان قرمزی یک نشانگر عالی از عدم پیشرفت بیماری میباشد.
خونریزی هنگام پروب (BOP ) میتواند برای تشخیص وسعت التهاب لثه استفاده شود. تشخیص BOP بر اساس عواملی مثل روش پروب کردن، فاکتور زمان برای مشاهده خونریزی و ارزیابی کیفیت خونریزی کاملتر میشود. براساس متاآنالیز، BOP یک نشانگر قابل اعتماد از التهاب بوده و نیز یک پیشبینیکننده مهم خطر برای پیشرفت AL است.
در این آنالیز نسبت کسری (Odds Ratio) افزایش AL برای بیماران با BOP همیشگی در طول دوره Maintenance ، 79/2 بود.
Caton و همکاران ارتباط میان خونریزی و نشانههای عینی التهاب لثه بین دندانی را بررسی کردند. خونریزی در 39% نواحی به ظاهر غیر ملتهب یافت شد. این نشان داد که ایندگسهای خونریزی در مقایسه با مشاهدات عینی نسبت به وجود التهاب از حساسیت بیشتری برخوردارند.
Green Steen و همکاران در یک بررسی نقش BOP را در تشخیص بیماری پریودنتال بررسی کردند. آنها دریافتند که خونریزی، تغییرات باکتریایی، کلینیکی و هیستولوژیک را در ارتباط با بیماری پریودنتال منعکس میکند. محققان دریافتند که BOP نسبت به نشانههای چشمی التهاب (تغییرات رنگ) به عنوان یک نشانه اولیه Gingivitis برتری دارد و در واقع خونریزی از سالکوسی که به ملایمت پروب شده، مقدم بر ظهور تغییرات رنگ لثه و راهنما و اولین نشانه کلینیکی Marginal gingivitis است.
در یک مطالعه بر روی نزدیک به 5000 نفر که در زمینه ارتباط سلامت دهان و بیماری قلبی ـ عروقی انجام گرفته است، Dublin و همکاران دریافتند که خونریزی تنها فاکتور معنیدار برای افزایش نسبت کسری (Odds ratio) حملات قلبی Self report بود.
Kepic و همکاران نشان دادند که اگر بتوان پاکت را به نحوی که تمام پلاک به همراه قسمت اعظم جرم موجود از داخل آن حذف شود، تمیز نمود، سلامت لثه مجدداً برقرار میگردد، اما افزایش عمق پاکت پریودنتال امکان تمیز کردن آن را مشکلتر میکند.
عمق پروبینگ در Work shop جهانی سال 1996 به عنوان فاصله قابل پروب از مارجین لثه تا قاعده شیار لثهای توصیف شد. پاکت پریودنتال مهم است چون محل اصلی تجمع پاتوژنهای پریودنتال و راه نفوذ باکتریها و محصولات باکتریایی است.
Cafesses و همکاران دشواری تمیز کردن کافی پاکتهای عمیق (>5mm) را نشان دادند. مطالعات Maintenance طولانیمدت مشخص نمود که در مجموع اگر عمق پروب بیشتر از 3mm نباشد، بیماران میتوانند سلامت لثهای خود را حفظ کنند، این بدان معنا نیست که تمام پاکتهای بیش از 3mm فعال محسوب میشوند و با پیشرفت در Attachment Loss همراهند، بلکه بر اساس شواهد موجود تنها در درصد کمی از نواحی مشاهده شده با عمق پروب عمیق در درازمدت پیشرفت بیماری اتفاق میافتد.
چکیده :
زمینه : طی چند دهة اخیر به اهمیت بیماریهای پریودنتال به عنوان عفونتی مزمن با تاثیرات سیستمیک بسیار پرداخته شده است. یکی از مکانیسمهای مطرح در زمینة چگونگی بروز عوارض سیستمیک بیماریهای پریودنتال، ایجاد تغییرات سرولوژیک در عوامل التهابی و انعقادی مرتبط با آترواسکلروز عروق قلبی و مغزی است. برای تأیید قطعی نقش پریودونتیت در بروز چنین تغییرات سرمی، ارزیابی نوسانات سطح مدیاتورهای التهابی به دنبال درمان پریودنتال منطقی خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی تاثیر درمان پریودنتال بر سطح سرمی CRP، فیبرینوژن پلاسما و شمارش گلبولهای سفید خون در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته انجام گرفت.
مواد و روشها : این مطالعه cross – sectional یکسو کور، بر روی 32 بیمار مبتلا به پریودنتیت پیشرفته انجام گردید. این بیماران همگی از سلامت کامل برخوردار بوده و سابقة مصرف آنتی بیوتیکها و هر گونه درمان پریودنتال را ظرف 3 ماه گذشته نداشتند، BMI بیماران بین 27-20 همسو گردیده و وجود حداقل 15% نواحی با عمق پروب بیش از 5 میلی متر در همة بیماران الزامی بود. کلیة پارامترهای پریودنتال قبل و 4 ماه بعد از درمان اندازه گیری شد و برای کلیة بیماران درمان فاز I طی سه جلسه همراه با lavage محلول 1/0 درصد کلرهگزیدین انجام گردید. بیماران طی دو مرحله قبل و 4 ماه پس از مداخله درمانی تحت آزمایشهای Hs- CRP ، فیبرینوژن پلاسما و شمارش لکوسیتی قرار گرفتند.
نتایج : در این بررسی کاهش معنی داری در سطح سرمی CRP با میانگین کاهشی معادل mg/l 609/0 و شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها به ترتیب با میانگین کاهشی معادل و مشاهده شد. سطح سرمی فیبرینوژن علیرغم کاهش مختصر معنی دار نبود. کلیه پارامترهای پریودنتال بهبودی معنی داری نسبت به قبل از درمان نشان دادند. از درصد پاکتهای 6-4 میلی متر بیش از 50% و پاکتهای میلی متر 74% کاسته شد. تغییرات مشابهی در سطح چسبندگی کلینیکی حاصل آمد.
نتیجه گیری : این مطالعه نشان داد که درمان فاز یک پریودنتال در مبتلایان به پریودونتیت پیشرفته علاوه بر بهبود پارامترهای کلینیکی با کاهش سطح سرمی CRP، شمارش لوکوسیتی و نوتروفیلها همراه است. تغییرات مشابهی در سطح سرمی فیبرینوژن ولی بدون اختلاف معنی دار آماری، حاصل گردید. بدین ترتیب میتوان عنوان نمود که درمان پریودنتال سبب کاهش بار التهابی سیستمیک در بیماران میگردد.
کلید واژهها : بیماریهای اطراف دندان، پروتئینهای فاز حاد، صاف کردن سطح ریشه، لوکوسیت.