برای دانلود کل پاورپوینت فوق از لینک زیر استفاده کنید.
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:241
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
مقدمه و پیشگفتار 1
نخستین شناسندگان رودکی 4
نخستین شناسندگان نیما یوشیج 7
عقاید و افکار رودکی: 9
1- عقاید و افکار حکیمانه و اندرزگویی 9
2- رقیق القلب و باهوش بودن رودکی 11
3- حس بینیازی 12
4- نیکنامی 12
5- مذهبی بودن 13
عقاید و افکار نیما یوشیج: 16
1- مهربانی و دلسوز بودن 16
2- اجتماعی و سیاسی بودن نیما 18
3- پند و اندرزگویی 25
4- پایبندی نیما به زادگاه و طبیعت و مظاهر آن 26
5- استواری و پایبندی به عقاید 30
6- اصول عقاید نیما در باب نظم و نثر 30
7- عقاید مذهبی نیما 31
معلومات رودکی و بازتاب آن در اشعارش 32
1- قرآن و حدیث 36
2- اشاره به داستانهای قرآن و اساطیر سامی 37
3- بهرهگیری از مضامین شعر عرب و اشاره به سرایندگان آنها 37
4- اشاره به اساطیر ایرانی و داستانهای پهلوانی 38
5- اشارات علمی و فلسفی 38
معلومات نیما یوشیج و بازتاب آن در اشعار وی 39
1- آشنایی و تسلط بر زبان فرانسه 39
2- یادگیری زبان عربی 39
3- تسلط بر سبک و اوزان اشعار قدما 40
4- آشنایی با هنر موسیقی 40
5- تدریس زبان فارسی و عربی 41
6- توانایی بر نویسندگی و داستان نویسی و نمایشنامه نویسی 41
7- آشنایی با نقد ادبی 42
8- تسلط بر سبک رمانتیسم و سمبلیسم 42
9- آشنایی نیما با فقه و اصول و حکمت 45
رودکی پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 46
نیما پدر شعر فارسی و علل و دلایل آن 53
نکات دستوری و صنایع ادبی در اشعار رودکی 60
1- ویژگیهای صرفی 61
1-1) افعال 61
2-1) اسمها 62
3-1) حروف 63
- استعمال حروف ربط یا اضافه مرکب 64
4-1) پیشوندها 64
استعمال و حذف به قرینة پیشوند « بـ » تاکیدی 64
استعمال پیشوندهای کهن 65
استعمال پسوند (ومند) به جای مند 65
استعمال فراوان کاف تحبیب، تصغیر، تلطیف 65
ابدال حروف 66
2) ساختار نحوی 66
2-1) جمله 66
2-2) ضمایر 66
3-2) تکرار کلمه 67
نکات دستوری 68
اضافه تشبیهی 68
کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمم 69
صفت جانشین موصوف 70
صفت فاعلی 70
صفت بیانی 71
صفت مفعولی 71
بدل 71
قید شک و تردید 71
قید تنبیه 72
صوت (شبه جمله تأسف) 72
ضمیر ملکی 72
پسوند دارندگی و اتصاف 72
انواع الف 72
الف ندا 72
الف زاید 73
الف تاکید 73
الف اطلاق 73
اسم مصدر 73
ی مصدری 73
فعل دعایی 74
جمله معترضه 74
اضافه استعاری 74
واو حالیه 74
که حالیه 75
قید حالت 75
کاربرد می برای تاکید 75
استفهام تقریری 75
حرف ربط برای تسویه 75
نمونههایی از صنایع ادبی در اشعار رودکی 75
تشبیه 76
استعاره 78
استعاره کنائی (از نوع تشخیص) 79
کنایه 80
ایهام 81
تضاد، طباق 81
غلو 82
مجاز 82
ردالمطلع 82
جناس زاید 82
طرد و عکس 83
تمثیل 83
هجویه 83
ذو وزنین 84
حشو 84
نکات دستوری و صنایع ادبی در شعر نیما 85
استعاره 85
کنایه 86
مجاز 86
تشبیه 88
سمبل 89
صفت مفعولی مرکب 91
کنایه 93
صفت فاعلی مرخم 94
تاثیر گذاری رودکی و کلام وی بر گویندگان پس از خود 97
1- سعدی 102
2- مسعود سعد- قطران تبریزی- ابوالمظفر مکی پنجدهی- سنایی- سعدی-
ادیبالممالک 102
3- سنایی 103
4- کسایی مروزی- رشید و طواط 104
5- دقیقی 104
6- سعدی 104
7- وزیر ابیطیب مصعبی 105
8- عنصری بلخی 105
9- ابوشکور بلخی- فردوسی 105
10- ابوطاهر خسروانی 106
11- ابوشکور بلخی 106
12- فردوسی 106
13- ازرقی هروی 107
14- رابعه- عنصری- سنایی غزنوی- قطران تبریزی- امیر معزی نیشابوری- رشید و طواط- ظهیرالدین فاریابی- فریدالدین عطار نیشابوری- خواجوی کرمانی- اوحدی مراغهای 107
15- سنایی- ابنیمین 109
تأثیرگذاری نیما و کلام وی بر گویندگان پس از خود 110
1- شهریار 110
دو مرغ بهشتی 111
2- ضیاء هشترودی 112
3- میرزاده عشقی 112
4- اسماعیل شاهرودی 113
5- شین پرتو 114
6- فروغ فرخ زاد 114
7- نصرت رحمانی 116
گستردگی انواع قالبهای شعری در شعر رودکی 120
گستردگی انواع قالبهای شعری در اشعار نیما یوشیج 124
رودکی و مدیحهسرایی در اشعار او 136
نیما یوشیج و مدیحهسرایی 143
ویژگیهای اشعار رودکی 149
ویژگیهای اشعار نیما 160
مضامین اشعار رودکی 169
مدح 169
تغزل 171
توصیف 172
خمریات 173
مرثیه 174
هجو 176
زهد و پند 177
مضامین اشعار نیما یوشیج 180
طبیعت گرایی 180
شب 186
انسان دوستی 189
نمادگرایی (سمبولیسم) 191
راز و رمز جانوران در شعر نیما 196
1- آواز قفس 197
2- پرنده منزوی 197
3- توکا 198
4- خریت 199
5- خروس 200
6- داروگ 201
7- روباه 202
8- سیولیشه 202
9- شبپره ساحل نزدیک 203
10- غراب 204
11- ققنوس 205
12- قو 206
13- کاکلی 206
14- کبک 207
15- کرم ابریشم 207
16- کک کی (گاو نر) 207
17- گاو 208
18- گرگ 209
19- لاشخورها 210
20- مرغ شکستهپر 211
سبک اشعار رودکی 213
بررسی سبکی نمونههایی از اشعار رودکی 217
شعر زندگانی و مرگ 217
شعر عصا بیار که وقت عصا و انبان بود 218
نتیجهگیری 224
سبک اشعار نیما 226
نمونهای از شعر آزاد نیما «شعر مهتاب» 227
نتیجهگیری 231
فهرست منابع و مآخذ 233
مقدمه و پیشگفتار:
سالهاست که نام رودکی پیوسته با عنوان «پدر شعر فارسی» و نام نیما یوشیج (علی اسفندیاری) با عنوان «پدر شعر نو فارسی» همراه بوده است و گاه خواننده بدون آنکه علت واقعی این وجه تسمیه را بداند آن را به خاطر سپره و بارها ذکر نموده است.
شاعران بزرگواری که هر کدام در اعتلای فرهنگ و ادب غنی ایرانی بسیار کوشیدهاند و تأثیرگذار بودهاند و هرکدام تحولات بسیار عظیمی را در زمانه و عصر خویش حاصل کردهاند.
افراد بسیاری نیز در معرفی آنان و توضیح و گزارش آثارشان گام نهادهاند.
در این تحقیق کوشیده شده است تا بین مبانی فکری و سنت شعری این دو شاعر، مقایسهای انجام دهم و در ضمن به علل و دلایلی که باعث شده است از میان خیل عظیم شاعران و گویندگان فارسی از دیرباز تاکنون این دو را به عنوان پدران شعر فارسی برگزیدهاند، اشاره نمایم.
به نظر محقق برای یک مقایسهی اصولی و صحیح، نخست باید به بررسی و شناخت جزئیات مطالب مورد قیاس پرداخت و سپس نتیجهگیری نمود. البته قابل ذکر است که اگر بخواهیم یک مقایسهی نسبتاً اصولی انجام دهیم؛ باید با توجه به آنکه تعداد ابیات بر جای مانده از این دو شاعر بسیار از لحاظ کمیت با هم اختلاف دارند و چون تعداد ابیات بر جای مانده از رودکی کمتر از هزار بیت است ولی در مورد نیما یوشیج این تعداد چندین برابر میباشد؛ لذا به ذکر پارهای از آنها میپردازیم تا بدین وسیله یک توازن تقریباً منطقی بین شمار ابیات این دو شاعر از لحاظ ارزیابی برقرار گردد.
لازم به ذکر است که در تذکرهها و کتب تاریخ ادبیات دربارهی شمار اشعار رودکی سخن بسیار گرفتهاند: برخی آن را متجاوز از یک میلیون بیت میدانند و برخی دیگر بر آناند که 700 هزار بیت بوده، و نیز آوردهاند که شعر رودکی در صد دفتر گردآوری شده بوده که بیگمان این ارقام مبالغهآمیز است. آنچه مسلم است آن است که رودکی پر شعر بوده و اکنون همانطور که ذکر شد مقدار اندکی از سرودههای او در دست است.
در این مجموعه تلاش شده است که با بررسی و تفحص بر روی اکثر آثار و تحقیقاتی که در باب این دو شاعر شده است و در کنار هم قرار دادن آن مطالب به نتیجهای که مورد نظر است، دست یافته شود. در باب رودکی و نیما یوشیج تحقیقات و کتب فراوانی به انجام رسیده و تألیف شده است؛ اما آنچه اکنون پس از سالها میتواند انگیزهای برای تأمل و تألیفی دوباره در شعر و زندگی این دو شاعر باشد، یکی همان مقایسهی مبانی فکری و سنت شعری این دو است و نیز شاید با این روش پارهای از ابهامات با این روش از میان برداشته شود و دیگر آن که شاید در کنار هم قرار دادن مطالب به صورت مقایسهای راه تازهای را در نقد و تحلیل اشعار این دو گویندهی شهیر ایرانی به همراه داشته باشد.
مجموعهی حاضر به هر حال کوششی است برای آشنایی و باز آشنایی که از منابعی بسیار با ارزش در این زمینه مدد جسته است.
نخستین شناسندگان رودکی:
دربارهی چند تن از بزرگان ادب و سخن سرایان ایران دشواری بسیار بزرگی که در پیش ماست این است که دربارهی نام و نسب و تاریخ در گذشت و جزییات زندگی ایشان آگاهی درست و دقیق در کتابهای رایج نیست. گویی شهرت ایشان وانتشار فوقالعادهی آثارشان چنان در میان مردم ایران درگرفته است که در پی این گونه جزئیات که دربارهی ایشان بسیار اهمیت دارد نرفتهاند و در حقیقت شهرتشان، زندگیشان را تحتالشعاع قرار داده است. چنانکه دربارهی فردوسی هنوز مجهولات فراوان در پیش داریم. یکی از آن گویندگان شهیر رودکی است که زندگی و آثار و افکار او پیوسته در ابهام مانده است و نخستین کسی که بحث درباره این مرد بزرگ را به جایی رسانده است که برخی جزییات زندگی او را از زیر پرده استتار روزگار بیرون کشیده مرحوم محمد قزوینی در حواشی چهار مقاله نظامی عروضی است.
اینک باید آن چه دربارهی رودکی در کتابهای رایج آمده است به ترتیب تاریخ نقل کرد:
1) نخستین کسی که ذکر از رودکی کرده نظامی عروضی سمرقندی در کتاب معروف چهار مقاله است که آن را در حدود سال 550 تألیف کرده است.
2) پس از او، محمد عوفی در لبابالالباب که آن را در حدود سال 618 تألیف کرده است.
3) حمدالله مستوفی در کتاب تاریخ گزیده که آن را در سال 730 تألیف کرده است.
4) دولتشاهبن علاءالدوله بختیشاه غازی سمرقندی در تذکرهالشعرا که آن را در سال 892 به پایان رسانیده است.
5) جامی در بهارستان که آن را در سال 892 تألیف کرده است.
6) حکیمشاه محمدبن مبارک قزوینی در ترجمه مجالسالنفایس علیشیرنوایی که از سال 927 تا 929 مشغول ترجمه آن بود.
7) غیاثالدینبنهمامالدین هروی خوندمیر در کتاب معروف حبیبالسیر.
8) محمدعارف لقایی در مجمعالفضلا.
9) امین احمد رازی در هفت اقلیم.
10) شیخ ابوالقاسم بن ابوحامدبن نصر بلیانی انصاری کازرونی در کتاب سلم السماوات.
11) محمدصادق ناظم تبریزی در نظم گزیده.
12) میرحسین دوست سنبهلی در تذکره حسینی.
13) امیر شیرعلیخان لودی در مرآة الخیال.
14) حاج لطفعلی بیک آذر بیکدلی در آتشکده.
15) میرغلامعلی آزاد بلگرامی در خزانه عامره.
16) محمد قدرة اللهخان گوپاموی در نتایج الافکار.
17) رضاقلیخان هدایت درمجمعالفصحا.
18) تامس ویلیم بیل در مفتاحالتواریخ.
19) امیرالملک سید محمد صدیق حسنخان در شمع انجمن.
20) مولوی آغااحمدعلی احمد در هفت آسمان.
21) میرزا محمدناصر طبیب دیلمی متخلص به ادیب.
22) مولانا محمد عبدالغنیخان غنی موفرخ آبادی در تذکرةالشعرا.
23) صدرالدین عینی مؤلف تاجیکستان.
24) مولانا محمدحسین آزاد در کتاب سخندان فارس.
25) میرزاده و سهیلی و جلال اکرامی و بزرگزاده در کتاب نمونههای ادبیات تاجیک.
26) غلامرضا ریاضی در کتاب دانشوران خراسان.
این افراد در کتب و یا تذکرههای خود از رودکی و نسب و نام و لقب و زادگاه و اشعار وی به گونههای مختلف سخن گفتهاند.
نخستین شناسندگان نیما یوشیج:
آنچه را که در ابتدای این بحث در باب رودکی و فردوسی بیان کردیم در مورد زندگی و احوال نیما یوشیج صدق نمیکند و دلیل آن هم موقعیت و عصر زندگی وی میباشد؛ هر چند هنوز ابهاماتی در فهم بعضی از اشعار او وجود دارد اما در مورد زندگی و احوال او نویسندگان و گویندگان بسیاری قلمفرسایی کردهاند که به نام پارهای از آنان میپردازیم:
1) مهدی اخوان ثالث در کتب معروف خود «بدایع و بدعتهای نیما» و «عطا و لقای نیما» و در مقالات و سخنرانیهای متعدد خود.
2) سیروس طاهباز در چاپ و تکثیر بسیاری از مجموعههای اشعار و نامههای نیما.
3) یحیی آرینپور در کتاب از صبا تا نیما (تاریخ ادب فارسی معاصر).
4) محمد ضیاء هشترودی در مقالات و سخنرانیها.
5) لئون سرکیسیان در مقالات خود.
6) محمدحسین شهریار در مقالات و اشعار خود.
7) جلال آل احمد در مقالات و سخنرانیهای خود.
8) حبیب یغمایی در مقالات و سخنرانیهای خود.
9) شین پرتو (دکتر علی پرتو) در سخنرانی و مقالات.
10) اسماعیل شاهرودی (آینده) در سخنرانی و مقالات.
11) فروغ فرخزاد.
12) ابراهیم ناعم.
13) نصرت رحمانی در شعر الرثاء که در مرگ نیما سرود.
14) دکتر تقی پورنامداریان در کتاب خانهام ابری است.
15) دکتر بهروز ثروتیان در کتاب اندیشه و هنر در شعر نیما.
عقاید و افکار رودکی:
در تذکرهها آوردهاند که ابوعبدالله جعفربن محمد رودکی، در رودک سمرقند چشم به جهان گشود و در موسیقی او را مهارتی عظیم بود و بربط را نیکو نواختی و دارای هوش و قریحهای بالا بود و در هشت سالگی قرآن به تمامت بیاموخت و …
اما آنچه در این جا مورد نظر است، بررسی عقاید و افکار رودکی است که تنها آنها را با بررسی اشعار بر جای مانده از وی میتوان تشخیص داد.
برای دانلود متن کامل این تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
معروف عبدالغنی الرصافی (1875م – 1945 م) شاعر معاصر و نامدار عراقی است که دوران زندگی او با رخدادهای اجتماعی و سیاسی بسیار در کشورش همراه شد. رصافی نیز مانند بسیاری از عراقیها از تحولات جامعه خود متأثر گردید. تلاشهای او برای تجدد و مقابله با استبداد و استعمار چهره ای مبارز از او ترسیم کرد. همین گرایش به بیان مشکلات اجتماعی بود که شعرش را آئینه تمام نمای جامعه عراق گردانید، بگونه ای که او را شاعر آزادی نامیدند. پرداختن به موضوعات نو پیشگاهی در انتقال شعر عرب و عراق از موضوعات سنتی و کهن به موضوعات جدید را برای او به ارمغان آورد. پیشگاهی در این زمینه چنان توجه منتقدان و پژوهشگران را به خود جلب کرد، که جنبه های فنی شعرا و فراموش شد. اما اگر وی ذوق و مهارت ادبی خود را آنگونه که توانائی آن را داشت، در زمینه شعر و ادب بروز می داد بی گمان، جایگاه فنی شعر او نیز بسیار بالاتر از آنچه بود که اکنون است. و غفلت از آن برای محققان و پژوهشگران توجیه پذیر نبود.
در این مقاله کوشش شده است تا با پرداختن به موسیقی شعر رصافی، ذوق شعری، و عاطفه بی تکلف وی به نمایش درآید، و مهارت فنی او بروز بیشتری یابد.
پیش از پرداختن به موسیقی شعر رصافی، شایسته است تا جایگاه موسیقی شعر بصورت کوتاه بیان شود، و نقش آن در انتقال مفهوم نمایان تر گردد. مقایسه یک بیت با ترجمه منثور آن این نقش را به وضوح نشان می دهد. تفاوت در احساس ایجاد شده هنگام خواندن یک بیت و ترجمه منثور آن، نتیجه چینشی خاص در حروف و حرکات بیت می باشد، نظمی که وزن یا بحر شعری نامیده می شود. بنابراین سخن زبان شعر را می توان آمیخته ای از زبان کلامی و زبان موسیقایی دانست. زبان کلامی زبانی و زبان موسیقایی دانست. زبان کلامی زبانی با توانائی محدود است، و انتقال مفاهیم به وسیله آن جز با دست یازیدن به دامان اندیشه و استنباط و تحلیلی عقلی ممکن نیست. اما زبان موسیقایی شعر محدودیت زبان کلایم را ندارد، زیرا نیازمند ترجمه نیست، و بدون نیاز به تأمل و اندیشه، و به عبارتی بدون اینکه دست عقل و اندیشه به آن برسد، با دل سخن می گوید (شوقی ضیف، فصول فی الشعر و نقده، ص 290)، و افراد امی و غیر امی را بگونه ای مستقیم مورد تأثیر قرار می دهد.
شامل 40 صفحه فایل word
چکیده
پژوهش حاضر با عنوان “بررسی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو” کوششی است جهت شناساندن سبک فردی شعر شاملو به لحاظ معیارهای زبانشناختی. یافته های این پژوهش از طریق بررسی منتخب اشعار شاملو در کلیه مجموعه آثارش بدست آمده است. در این پژوهش این نکته را دریافتیم که راز زیبایی و زبان نسبتا منحصر به فرد شعر شاملو در فراهنجاری های زبانی خاصی است که او در اشعارش از آنها بهره برده است؛ فراهنجاری هایی از نوع واژگانی، صرفی، نحوی ،معنایی و کهن گرایی. با بررسی آین فراهنجاری ها در منتخب اشعار شاملو پی بردیم که برجسته ترین فراهنجاری بکار رفته در اشعار، فراهنجاری زمانی یا همان کهن گرایی است، که شاملو بطرز مبالغه آمیزی در اشعارش از آن بهره برده بطوری که زبان شعرش را نسبتا یکدست آرکائیک کرده است.
شاملو با بهره گیری از این قبیل شگردها نه تنها به زیبایی، صلابت، فصاحت و بلاغت اشعارش افزوده بلکه کاربرد فراهنجاری هایی از این دست توسط او به آفرینش سبکی منحصر به فرد با عنوان “شعر سپید” انجامیده است.
پیشگفتار
ادبیات به اقتضای ماهیت خود که دربارﮤ زندگی و پیچیدگی وجوه گوناگون آن است، از سرشتی پذیرنده برخوردار است و این قابلیت را دارد که از دیدگاه علوم دیگر مورد بررسی قرار گیرد. سالهاست که شیوه هایی در نقد ادبی متداول شده اند که اصول و روشهای آنها از علوم نشأت می گیرد؛ از قبیل نقد فلسفی، نقد روانکاوانه، نقد تاریخ مبنایانه، نقد ساختار گرایانه، نقد مارکسیستی، نقد صور نوعی، نقد جامعه شناسانه، نقد نشانه شناسانه، و… . با این حساب زبانشناسی را نباید یک استثنا تلقی کرد. از آنجا که زبانشناسی مطالعه ی علمی زبان یعنی تار و پود بوجود آورندﮤ ادبیات است، قاعدتاً می تواند با نقد ادبی پیوند داشته باشد.(خوزان مریم، 1369، ص 12)
پیشرفت سریع دانش زبانشناسی در قرن حاظر به فراهم آوردن امکاناتی جدید برای مطالعه ی زبان و ادبیات انجامیده است. حاصل پژوهش هایی از این دست در زمینه ی زبان به شکل مجموعه ای از دستورهای ساختاری در اختیار ما است، و اگرچه استفاده از امکانات ساختگرایی در زمینه ی ادبیات و بررسی ویژگی های آن گامهای نخستین راه را می پیماید، بازده آن حتی امروز نیز چشمگیر است.
پیشگامان استفاده از زبانشناسی در ادبیات و پیروان آن سعی داشته و دارند که برای ادبیات بطور اعم و هر یک از گونه های ادبی بطور اخص توجیهی زبانشناختی بیابند و توصیفی علمی از هر فن ادبی به دست دهند، زیرا چنین می نماید که استفاده از فنون پراکنده ای چون عروض و قافیه، بدیع، معانی و بیان در مطالعات ادبی سنتی در چهارچوب مبنایی نظری قابل توجیه نباشد.(صفوی کورش، 1383، ص 7)
مجموعه ی حاضر با این امید نوشته شده است که دانشجویان و علاقه مندان به زبانشناسی بتوانند تصویری کم و بیش روشن از کاربرد زبانشناسی در ادبیات بدست آورند. اما پنداری خطاست اگر تصور کنیم صرف آشنایی با مباحث زبانشناسی می تواند مجوزی برای بررسی ادبیات باشد.
از آنچه گفته شد می توان چنین نتیجه گرفت که زبانشناسان مایل به تجزیه و تحلیل متون ادبی از دیدگاه زبانشناسی، باید پیش از کار، شناخت کافی از ادبیات داشته باشند؛ و به همین ترتیب، منتقدان ادبی که قصد نقد متون ادبی با شیوﮤ نقد زبانشناسانه را دارند، باید نخست با آن مباحثی از زبانشناسی که به این زمینه مربوط می شود آشنا باشند.
زبان با تمام شگردهای شاعرانه ای که آن را به چشم خواننده بیگانه و خلاف عادت می سازد، در خدمت بیان عاطفه و حادثهٴ ذهنی انگیخته از آن است. اما زبان خاص شعر نه تنها بیگانه نمایی خاص خود را در پرتو عاطفه ی آمیخته با معنی یا معنی گرایی حادثه انگیز به دست می آورد، بلکه در عین حال کلید های گشودن طلسم گنج عاطفه و معانی پنهان و رمز زیبایی ها و ظرافت های شعر را در خود نهفته دارد. عناصر آشنایی زدایی از زبان که هم می تواند با کاهش و هم افزایش عناصری از زبان و بر زبان صورت گیرد، متعدد است. اما برجسته ترین آنها را می توان به مقوله های موسیقی، بیان و بلاغت، صرف و نحو و واژگان زبان و مطالب فرعی مربوط به هر یک از آنها محدود کرد. زبان از این نظرگاه گسترده که به آن بنگریم، چنان که اشاره کردیم، از دیدگاه نظریه پردازان جدید، مهم ترین عنصر شعر است. شکلوفسکی، که شعر را رستاخیز کلمه ها خوانده است، زبان شعر را از همین چشم انداز گسترده دیده است و به همین سبب تعریف او می تواند دربرگیرندﮤ تعریف های متعدد دیگری که بر اساس توجه و تاکید بر یکی از این ابعاد گستردﮤ زبان، صورت گرفته است، نیز باشد: (( اگر بپذیریم که مرز “شعر و نا شعر”، همین رستاخیز کلمه هاست، یعنی تمایز و تشخیص بخشیدن به واژه های زبان، آنگاه به این نتیجه خواهیم رسید که چون “رستاخیز کلمه ها” یا صورت تشخیص یافتن آنها در زبان می تواند هم علل و هم صور متعدد داشته باشد، کسی که در تعریف شعر، وزن و قافیه را اساس قرار می دهد، درک او از قیامت کلمه ها، و تمایز زبان شعر از زبان مبتذل و اتوماتیکی، در حد وجود وزن و قافیه و یا عدم آنهاست، آنکه فراتر از این می رود و شعر را کاربرد مجازی زبان تعریف می کند، او نیز تمایز با قیامت کلمات را در جابجا شدن مورد استعمال آنها می داند…)).(شفیعی کدکنی محمدرضا، 1358، ص 6)
به هر حال هر تعریفی که از شعر تا کنون به دست داده شده است براساس مصادیق موجود بوده است. و این مصادیق همواره رو به تغییر و تبدیل و تحول پذیر بوده است. نظریه های جدید تکمیل و توسعه ی نظریه های قدیم براساس دگرگونی و غلبه ی نوعی خاص از مصادیق، یا پیدا شدن مصداق های تازه به علت تغییر وضع هستی انسان در جهان بوده
است. زبان عاطفه در شعر، اگر در مفهومی گسترده آن را در نظر آوریم، مهم ترین عنصر مشترک و پایدار شعر در طول قرن ها هم در حوزﮤ مصادیق و هم در حوزﮤ نظریه های متنوع است. (تقی پور نامداریان، 1381، ص 82)
پژوهش حاضر با نام بررسی فراهنجاری های زبانی در شعر احمد شاملو به عنوان پایان نامه ی کارشناسی ارشد، طرحی بین رشته ای محسوب شده و مانند پلی بین زبانشناسی به لحاظ علمی از یک سو، و ادبیات فارسی به لحاظ ادبی از سوی دیگر، ارتباط برقرار می کند.
به دلیل این که در ادبیات فارسی بیشتر به ویژگی های زیبایی شناختی آثار ادبی پرداخته شده، و جای بررسی های علمی آن تقریبا خالی مانده یا اگر پژوهشی انجام شده رد پای آن در تحقیقات زبانشناسی بسیار کمرنگ است؛ لذا به جز تعداد محدودی اثر پژوهشی با موضوعاتی از این قبیل، این طرح کار نسبتأ نویی به حساب می آید. از این جهت در این پژوهش سعی بر این بوده تا از زبانشناسی به عنوان دانش بررسی زبان بطور عام، و زبان شعر بطور خاص، برای انجام این مهم استفاده شود.
در زمینه آشنایی با شعر شاملو تالیفات اندکی وجود دارد که می توان گفت هر کدام در کامل کردن دیگری نقش بسزایی داشته است اما با این حال بدلیل پیچیده بودن شعر شاملو چه به لحاظ ادبی و چه به لحاظ زبانشناختی این کوششها هنوز هم بسیار اندک بوده و بررسی های بیشتری را می طلبد.
بعضی از این تالیفات که به نقد و بررسی شعر شاملو پرداخته است را می توان شامل موارد زیر دانست:
امیرزاده کاشی ها، نوشته دکتر پروین سلاجقه؛ سفر در مه، نوشته تقی پور نامداریان؛ طلا در مس، نوشته ابراهیم براهنی؛ سنگ بر دوش؛ شعر زمان ما وغیره.
تا جایی که نویسنده این سطور بررسی کرده است در بین مقالات و رساله های انجام شده نیز تحقیقی که مستقیما به بررسی شعر شاملو پرداخته باشد وجود ندارد به جز دو پایان نامه کارشناسی ارشد با موضوعات مشابه، بررسی زبانشناختی اشعار فروغ فرخزاد و سهراب سپهری در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی.
این پژوهش بطور کلی تلاشی است در جهت طبقه بندی زبانشناختی فراهنجاری های زبانی شعر شاملو، و در تحلیل نهایی کوششی است برای یافتن پاسخ به این پرسش که میزان بکارردن فراهنجارهایی در شعر به چه گونه ای است.
به این ترتیب می توان گفت که پژوهش حاضر به بررسی زبانشناختی شعر شاملو به عنوان سبکی از شعر فارسی می پردازد و هدف های زیر را دنبال می کند:
هدف اول این پایان نامه، بررسی زبانشناختی و علمی فراهنجاری های زبانی گزیده ای از اشعار احمد شاملو، یعنی آنچه زبان او را به شعر بدل کرده است، و پس از آن تبیین و رده بندی این فراهنجاری ها به لحاظ جنبه های مختلف زبانی، از جمله نحوی، معنایی، واژگانی و غیره می باشد.
هدف دوم در این طرح، شناساندن یک سبک ادبی به لحاظ معیارهای زبانشناختی خاص آن سبک است.
در واقع منظور اصلی از این طرح، فراهم آوردن زمینه های آشنایی بیش تر و دقیق تر و سنجیده تر با شعر شاملوست.
بنا بر آنچه اشاره شد، اساس بررسی شعر شاملو در این پایان نامه بررسی و توصیف زبان شعر او است. از این رو در این پژوهش به تحلیل و توصیف عناصری که زبان شعر شاملو را فراهنجار کرده است، به خصوص در حوزﮤ صرف و نحو و واژگان و ترکیبات زبان و دیگر عناصری که به این مباحث و به دیگر شگرد های فراهنجاری از زبان مربوط است، خواهیم پرداخت.
شاید اشاره به این نکته بی فایده نباشد که در این بررسی، به توصیف شعر شاملو و قضاوت درباره ی آن بر اساس این توصیف پرداخته شده است. بنابراین بررسی افکار و عواطف مطرح در شعر او که بخشی از این توصیف است، دلیل قبول یا رد نظرگاه های شاملو درباره ی مقوله های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نیست.
به هنگام جمع آوری نمونه های ادبی به هیچ وجه به ارزش ادبی آن ها توجه نشده است؛ زیرا این کار ممکن است از ارزش علمی کار بکاهد؛ به همین دلیل تمامی نمونه ها بطور اتفاقی و بدون کوچکترین پیش انگاری انتخاب شده اند. در ضمن شاملو در نوشتن اشعارش از دیکتهٴ خاص خود استفاده کرده است؛ در واقع او در نوشتن روش جدایی کلمه ها از پیشوند و پسوند آنها، و استفاده از “ی” به جای همزه، را به کار برده است. در این پایان نامه سعی بر آن شده تا حد ممکن در نوشته های شاملو هیچ دست کاری نشود، لذا ممکن است خطا های دیکته ای و نگارش زیادی در این پایان نامه دیده شود که به لحاظ بکر ماندن دست نوشته های شاملو آنها را نادیده می انگاریم.
ساختمان اصلی رسالهٴ حاضر در سه فصل به دست داده شده است. فصل نخست الزامأ به ملاحظات نظری اختصاص یافته است تا چهارچوب نظری این بررسی مشخص گردد.
فصل دوم به پیشینهٴ مطالعات زبانشناختی ادبیات اختصاص یافته است. در این فصل بیشترین توجه معطوف مطالعاتی می شود که به شکلی با بررسی حاضر ارتباط دارند.
فصل سوم در برگیرندﮤ هستهٴ اصلی بررسی حاضر است. در این فصل فراهنجاری های زبانی در شعرهای منتخب شاملو مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل چهارم از طریق آمار و اطلاعات به دست آمده در فراهنجاری های زبانی توصیف و طبقه بندی می شوند. این فصل حاوی مرتبط با تعداد و آمار فراهنجاریهای زبانی در منتخب اشعار شاملو نیز می باشد.
فهرست منابع پژوهش نیز در پایان رساله به دست داده می شود.