لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 143
منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی
بخش مهمی از تاریخ شهر و شهرسازی متوجه رفتار انسانی است. با بررسی و شناخت رفتار انسان بر اساس بینشی فرهگی و مردم شناسانه می توان به زیر بنای تمدن شهری پی برد. این تحلیل فرهنگی به لحاظ روشن نمودن مفاهیمی که علیرغم وضوح آنها در تاریخ، هنوز به درستی تفسیر نشده اند، از اهمیت برخوردار است. ب ررسی منشاء فرهنگی مجتمع های زیستی ، امکان کاوش عمیق تر جنبه تاریخی مهمی را فراهم آورده و شناخت کاملتر نحوه شکل گیری مجتمع های زیستی بر اساس الگوهای رفتاری انسان را میسر می سازد.
مبدا شهرها
امکان تجزیه و تحلیل و اخذ تصمیم صحیح بطور کلی به وجود نظریه ای معتبر بستگی دارد. حجم مطالعات انجام شده در جنبه های گوناگون شهرها و شهرنشینی به حدی است که بدون داشتن نظریه ای خاص، درک و تحلیل بخش ناچیزی از آن نیز میسر نیست. بک نظریه اطلاعات وسیع و فراوانی را که درباره شهرها وجود دارد تنظیم کرده و این اطلاعات را بصورت ساختهای ذهنی وسیعتری سامان می دهد، و بدین ترتیب بر ارزش این اطلاعات افزوده می گردد. چنین ترکیبی باعث تجمیع اطلاعات نیز می گردد. علیرغم آنکه اعتبار هر نظریه ای به وسعت نمونه ها بستگی دارد، اکثر نظریه های مربوط به شهرسازی، طراحی شهری و معماریث و حتی مطالعات مربوط به انسان و محیط زیست وی فقط بر سنت روشنفکرانه طاحی تکیه دارد. این نظریه ها تنها بر کار معماران و شهرسازان تکیه داشته و محیطهای زیستی که بر اساس فرهنگ و رسوم مردم شکل گرفته اند را نادیده می انگارد. و این در حالی است که بخش اعظم محیط مصنوع ما در دسته اخیر جای می گیرد. علاوه بر این، حتی عناصر طراحی شده شهرها چون آکروپلیس ، آگورا ، پلازا ، خیابانها و تقاطعها و غیره ... تنها در رابطه و زمینه محلی آن در میان سایر فضاهای موجود قابل شناخت است و بالاخره تفکبک این دو شیوه از هم هنگام بررسی مبدا شهرها، هرچند غیر ممکن نیست، اما بسی مشکل می نماید.
برای مثال سه فرم شهری را در نظر بگیرید- شهری متراکم با واحدهای مسکونی حیاط دار، شهری کم تراکم با واحدهای مسکونی پراکنده و شهری پراکنده متشکل از محلاتی با جمعیتی همگن و ارتباط اجتماعی مستحکم. هر چند این فرمها در ظاهر به نظر بسیار متفاوت می آیند ولی همه آنها را می توان به مکانیزمهائی جهت کنترل ارتباط متقابل نامطلوب، همچون کاستن از افزایش بیش از حد اطلاعات و فشار و رسیدن به حد مطلوب محرمیت بررسی نمود.چنین شیوه برخوردی، در بررسی اختلافات و نظریات گوناگون، در رابطه با مسائل شهری از جمله خود مفهوم شهر بسیار مفید می باشد.
دیدگاههای مختل درباره شهر
در کتب و مجلات فرانسوی گاه مضامینی در رابطه با فقدان فرم و ساختی خاص برای شهرهای آمریکائی دیده می شود. این مضامین نادرست بوده چرا که شهرهای امریکائی هم فرم و هم ساختی خاص دارند. اما اختلاف در ماهیت این نظن و سلسله مراتب (میزان اهمیت مکانها) و بافت این شهرها با شهرهای اروپائی می باشد. این حالت باز بودن و بی پایانی شهرهای امریکائی برای اروپائیان نه تنها قابل درک نیست، بلکه این حالت فرایندی و ناتمام بودن تاحدودی نیز ناراحت کننده می باشد. به گفته سارترولوی استروس چنین به نظر می آید که جهت حرکت در خیابانهای آمریکائی رو به سوی بی نهایت است. در شهرهای امریکائی آن احساس بسنگی و محصور بودن شهرهای اروپائی وجود ندارد. بعد زمان نیز تفاوت دارد. شهرهای امریکائی قدمتی با شکوه نمی یابند بلکه فرسوده می شوند. آنچه که اوپائیان و مهاجرین به امریکا احساس می کنند در واقع ههمان احساس بی مکانی است. این نکته در سخن وعروف گرتروداستاین در توصیف شهر اکلند کالیفرنیا به خوبی مشهود است که ((وقتی به آنجا می رسی، آنجائی وجود ندارد)).
این باز بودن و حالت فرایندی ناشی از ارزش والای تحرک و جابجائی در امریکا است. عاملی که سبب شده امریکائیها نیز از درک سایر شهرهای جهان عاجز بوده و چنین تصور نمایند که آن شهرها فرم و ساخت خاصی ندارند. از جمله گاه آمریکائیها در رابطه با شهرهای اسلامی که برخلاف شهرهای آمریکائی دارای ساختی بس مشخص کننده هستند به چنین نتیجه ناصوابی رسیده اند. در نظام اسلامی به جای تسهیل حرکت و دسترسی، محدودیت آن مورد نظر است تا بتوان رفتار را کنترل نمود.چنین شهرهایی از محلات متمایز چندی که براساس قومیت ، مذهب، تجارت و یا کاربری بوجود آمده اند، تشکیل شده و ساکنین محله، به محله خود علاقه و .وابستگی خاص دارند. علی رغم آن درک چنین نظم و ترتیبی برای آمریکائی غیر ممکن است. مسلما این عدم توانائی، دلیل بر عدم وجود چنین نظمی نمی باشد.
نظریه دیگری که نمی توان به تمام فرهنگها تعمیم داد، نگرش به شهر به عنوان مرکز تحول می باشد. گرچه در غرب ، شهرها مرکز تحول بوده اند به عکس در چین و ایران شهرها همیشه مراکز ثبات بوده اند. همچنین تعمیم کلی این نظریه که با دور شدن از مراکز شهر، بر ارزش و اهمیت
تحقیق درباره ی تاریخ شکل شهرویراست شده