دانلود مقاله سعادت در فلسفه اخلاق
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 27
سقراط.. 4
افلاطون.. 7
ارسطو. 9
زنون.. 11
اپیکور. ش12
متفکران اسلامى.. 13
فارابى.. 14
غزالى.. 15
خواجه طوسى و ابن مسکویه. 16
پىنوشتها: 26
پیشگفتار
یکى از مفاهیم مهم در اخلاق و فلسفه اخلاق، مفهوم سعادت است. واژه سعادت که در زبان انگلیسى با و در لاتین با eudaimonia به آن اشاره مىشود از دیربازنقشى اساسى در اخلاق و فلسفه اخلاق داشته است مکاتب مختلف یونان باستان هر یک بگونه اى خاص این مفهوم را در نظام اخلاقى خود جاى داده و کارکردى ویژه براى آن در نظرگرفته اند. در نظام اخلاقى اسلام نیز مفهوم سعادت مفهومى کلیدى ومحورى استکه هرچندتشابهات بسیارى با دیگر مفاهیم این واژه درنظریه هاى اخلاقى گذشته دارد ولى تفاوتى بزرگ نیز دارد که سبب شده تا فلسفه اخلاق اسلامى از این حیث نیز ویژگى خاص و ممتاز داشته باشد. در این نوشتار سعى شده با سیرى گذرا در آثار فلاسفه یونان، خصوصا سقراط،افلاطون، ارسطو، زنون، اپیکور و آثار برخى ازاندیشمندان اسلامى دیدى اجمالى نسبت به جایگاه سعادت در دو فلسفه اخلاق یونان و اسلام فراهم آید. شایان ذکر است که غرض این نوشتار نقد و تحلیل آراء این بزرگان در اینزمینه نیست و آنچه مىتواند موجب بصیرت بیشترى در مورد جایگاه مفهوم سعادت درفلسفه اخلاق شود بررسى پیشینه این مفهوم در سنت مسیحى و در آراء متفکران غربى مثلها بز، لاک و خصوصا کانت است.
بحث خود در مورد سعادت را با ذکر دو پیش فرض آغاز مىکنیم که پذیرش آنها براى اعتقاد به سعادت به عنوان غایت نهایى افعال آدمى لازم است. پیش فرض نخست آنکه افعال انسان داراى غایت است و پیش فرض دوم آنکه غایت تمام افعال انسانها واحد است...
مقاله سعادت در فلسفه اخلاق