لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداددصفحه:23
حکم وجوب اطاعت از اوامر و نواهی والدین بهترین وسیله برای تربیت فرزند است. دین اسلام به منظور تربیت اسلامی فرزند به تعدیل استفاده والدین از این وسیله پرداخته و اطاعت از اوامر و نواهی والدین را براساس احکام خمسه تکلیفی (واجب، حرام، مباح، مستحب، مکروه) به پنج دسته تقسیم کرده است. دسته ای از این اوامر و نواهی اطاعتشان بر فرزند واجب است و از جمله واجبات امر والدین به واجبات اعتقادی و فقهی است. یعنی اگر والدین به فرزند امر کردند تا به خدا، معاد و... به طور کلی اصول عقاید دین اسلام ایمان بیاورد و یا به آموزشهایی بپردازد که اعتقادش را به این اصول محکم و شبهات اعتقادی را از او رفع کند، واجب است از آن اطاعت کند. مثلاً اگر والدین متوجه شدند که فرزندشان به شبهه تضاد عقل و دین، انکار پاداش و کیفر اخروی، انکار وحی و... گرفتار شده و خود قادر به رفع آن از ذهن و افکارش نیستند و در عوض به او امر کردند تا سخنرانی آیه الله مصباح یزدی را از تلویزیون گوش کند تا بدین وسیله پاسخ صحیح شبهاتش را بیابد، باید به این سخنرانی گوش کند.
ما در این مقاله به بحث و بررسی فقهی ادله وجوب اطاعت این اوامر می پردازیم و شبهه تقلید از والدین را در اصول عقاید دین پاسخ می گوییم.
مائده رضایی
«و الذی قال لوالدیه أفٍ لکما أتعداننی أن اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله و تلک امن إنّ وعدالله حقًّ فیقول ما هذا إلاّ أساطیر الأوّلین.»1
«و کسی که به پدر و مادرش گفت: اف بر شما، آیا به من وعده می دهید که [از گورم] بیرون روم در حالی که مردمان پیش از من [مردند] و گذشتند، و آن دو نزد خدا فریاد خواهی می کنند [و به فرزند می گویند:] وای بر تو، ایمان بیاور، به راستی وعده خدا حق (شدنی) است. پس (فرزند) می گوید: این نیست مگر افسانه های نخستینیان.»
- سبب نزول
طبق روایت مشهوری از اهل سنت مروان بن حکم، عبدالرحمن بن ابوبکر را متهم کرد که این آیه درباره وی نازل شده ولی عایشه پس از احضار مروان وی را توبیخ کرد و برادر خود را از این اتهام مبرا دانست و گفت: این آیه درباره فلان بن فلان نازل شد.
سیوطی روایت دیگری از تفسیر طبری نقل می کند که درباره یکی از پسران ابوبکر نازل شد.2 وقتی پدر و مادرش او را با اصرار و الحاح به ایمان به معاد فراخواندند گفت: عبدالله بن جدعان و گروهی از بزرگان قریش را برایم زنده کنید تا درباره صدق گفتارتان از آنان بپرسم. به هرحال مفسران حسن رفتار و زجاج نظر به آیه بعد «اولئک الذین حق علیهم القول...» گفته اند: درباره هر کافر محاق والدین است.3
- تفسیر آیه
«الذی» مبتدا و «اولئک» در آغاز آیه بعد خبر است و «صله الذی»، «قال لوالدیه أفّ لکما أتعداننی أن أخرج و قد خلت القرون من قبلی» - تا- «اساطیر الاولین» است. وقتی والدین، این فرزند را به ایمان به معاد فراخواندند، به آنان از روی خشم و بیزاری با کلمات عقوق اسأله ادب کرد و گفت: اف به شما (دور و بیزارم از شما و بدم می آید) آیا به من می گویید زمانی از گورم بیرون می آیم و زنده خواهم شد در حالی که مردمان پیش از من مردند و گذشتند و نه از گور بیرون آمدند و نه دوباره زنده شدند (و برهمین اعتقاد به انکار معاد گذشتند)؟
با وجودی فرزند این گونه از ایمان سر می تافت والدین رو به خدا آورده و با فریاد خواهی از او می خواستند تا لطفی کند و فرزند را به ایمان هدایت کند و به فرزند می گفتند: «وای بر تو، ایمان آور زیرا به راستی وعده خدا درباره زنده شدن دوباره و پاداش و کیفر در روز قیامت راست و درست است.» ولی فرزنند باوجود اصرار الحاح والدین به ایمان آوردن وی، به جای ایمان آوردن گفت: «همه این سخنان و قرآن و اعتقاداتی که مرا به آن فرا می خوانید چیزی جز افسانه های پیشینیان نیست و حقیقتی ندارد.»4
مقاله راه های سعادت