تاریخ تشیع 1 (از اغاز تا قرن 5 هجری)
شامل نیمسالهای:
نیمسال اول 89-88
نیمسال دوم 89-88
نیمسال اول 90-89 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 90-89 + با پاسخنامه
نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 92-91 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 93-92 + با پاسخنامه
نیمسال اول 94-93 + با پاسخنامه
تاریخ تحولات سیاسی جهان اسلام از قرن هفتم تا قرن دهم هجری
شامل نیمسالهای:
نیمسال اول 89-88
نیمسال دوم 89-88
نیمسال اول 90-89
نیمسال دوم 90-89
نیمسال اول 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 91-90 + با پاسخنامه
نیمسال اول 92-91 + با پاسخنامه
نیمسال دوم 92-91
نیمسال دوم 93-92 + با پاسخنامه
تابستان 92 + با پاسخنامه
نیمسال اول 94-93 + با پاسخنامه
پایان نامه دکتری الهیات
گرایش کلام تطبیقی
346 صفحه
چکیده:
در این رساله، به بررسی اجمالی دو دوره مهم و پرتحول در جهان معاصر اسلام و اروپای غربی مسیحی در قرن شانزدهم پرداخته شده که از قضا، هر یک به مدت یک صد و پنجاه سال طول کشیده، و کوشش شده تا میزان تأثیرگذاری مبانی الهیاتی و کلامی بر نهضتهای یادشده و میزان تأثیر این نهضتها بر فضای فکری و فلسفی و اجتماعی و نیز میزان تأثیرپذیری متقابل آن از جریانهای فکری و فلسفی بررسی شود. به بیان دیگر، مسئله اصلی این بوده است که کدام مبادی فکری، نقطه آغاز تحولات فکری در مغرب زمین بوده و این که تحولات دینی، تحولاتی درون دینی بوده یا برون دینی یا فرض سومی در کار بوده که تحولاتی در بیرون، زمینه ساز تحولاتی در تفکر دینی شد (سخن کارل بارت) که خود این تحول، مقدمه ای برای تحولات دیگر در حوزه فکر و فلسفه شد. از طرف دیگر در مقام مقایسه، ضمن بررسی شباهتها و مختصات میان نهضتهای اصلاحی دینی در اسلام معاصر، بر این مطلب تأکید شده است که در جهان اسلام، نهضتهای اصلاحی عمدتاً جنبه اجتماعی و سیاسی داشته و کمتر بهره ای از مبانی نظری به خصوص فلسفی و الهیاتی داشته است. این در حالی است که نهضتهای اصلاحی در اروپا در دوره مذکور، خاستگاهی الهیاتی داشت و در دل جریانهای فکری نیرومندی رشد کرد که هم موجب غنای آن شد و هم با داشتن عناصر اثباتی و سلبی، مددرسان جنبشهای فکری و فلسفی شد. نهضت پروتستانی نه حرکتی ابتدا به ساکن و ابتکاری، بلکه در دنباله حلقاتی فکری رخ داد که جامعه غربی را در حوزه های مختلف فکری و فلسفی متحول کرد و البته این منافاتی نداشته و ندارد که نهضت اصلاحات دینی در قرن شانزدهم بر روند مذکور تأثیرگذار بوده باشد. اما نهضتهای اصلاحی در جهان اسلام با کمبودها و نارسایی های متعددی مواجه است؛ از جمله فقر فکری و فلسفی و از بین رفتن سنت های پایای علمی و اندیشگی و عدم احساس نیاز به ضرورت آن در محافل فکری دینی. در نتیجه، این تصور نادرست است که تحولات اساسی فکری و فلسفی در اروپا صرفاً خاستگاهی پروتستانی داشته است یا این که پروتستانتیزم اسلامی بدون در نظر گرفتن مقدمات و معدات فکری آن، در جهان اسلام ممکن است؛ گر چه در سودمندی و ضرورتش نباید تردید کرد.
کلمات کلیدی، اصلاحات دینی، جهان اسلام، اروپا، الهیات و کلام اسلامی
چکیده
تحولات اجتماعی، فرهنگی، عقیدتی و سیاسی که در پی ظهور اسلام در جامعه عربی، ایجاد شد به خودی خود، عرب را با مفاهیمی نو روبرو ساخت. و طبیعی است که به تبع نیاز جامعه، موضوعات جدیدی شکل گرفت و به دنبال آن نیاز به تولد لغاتی نو، جهت پاسخگویی به این نیاز ایجاد شده در سطح وسیع، در جامعه عربی، احساس شد. ایجاد واژگان جدید تنها راه پاسخگویی به این نیاز نبود، بلکه بهترین راه، بارور کردن و تلفیق واژگان و عبارات با یکدیگر، به قصد بیان مفاهیم نو بود.
بنابراین مادة اولیة مصطلحات اسلامی، همان ریشههای لغوی موجود در عصر جاهلی است که قالبهای اسلامی، در پی نیاز جامعه آن را وسعت داد.
البته نظر به اهمیت بالای مفاهیم اسلامی موجود در واژگان مولد، مجموعههای مختلفی در قالب فرهنگ نامههای گوناگون، در زمینه علوم اسلامی، به طور تخصصی شکل گرفت. از اینرو فرهنگهای متنوعی در زمینه اصطلاحات فقهی یا لغات و مصطلحات اصول اسلامی و یا در باب حقوق اسلامی و… تألیف گردید.
اما کیفیت کاربرد مصطلحات اسلامی در اشعار شعراء و اساساً میزان تأثیرپذیری شعر از آن، امری است در خور بررسی، که کمتر بدان پرداخته شده؛ از این رو به آن شدیم که پژوهشی در این باب انجام دهیم، تا نه به عنوان کاری کامل و در خور تقدیر بلکه در حد تحقیقی قابل نقد و بررسی، خدمت اهل نظر ارائه شود.
از آنجا که دامنه موضوع و حیطه زمانی مورد بررسی، وسیع بود، در انتخاب مصطلحات اسلامی، دست به گزینش زدیم؛ به این ترتیب معیار را در این گزینش، اصول و فروع دین و مباحث مربوط به آن قرار دادیم و همین معیار نیز، در طبقهبندی ارائه شده در خصوص مصطلحات، در نظر گرفته شد.
دولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر مسلمانان در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) و قادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی تحت سیطره اعراب درآمدند.
ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری
چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمهای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.