لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مصلحت عمومی در اندیشه سیاسی امام خمینی ، بر چه مبادی و مبانی نظری استوار است؟ به بیان دیگر ، مبادی و مبانی برداشت از مفهوم مصلحت عمومی در اندیشه او چیست؟
در پاسخ به پرسش سؤال یاد شده ، این فرضیه ارائه شد: مصلحت عمومی در اندیشه سیاسی امام خمینی ، بر دو دسته مبادی و مبانی عام و خاص متکی است: مبانی عام آن، عبارت است از : معرفت شناسی ، هستی شناسی ، انسان شناسی ، جامعه شناسی ، زیبایی شناسی و سیاست شناسی او. مبانی خاص آن ، حق گرایی ، ارزشمداری ، غایت نگری و موقعیت شناسی وی را شامل می شود.
در مقام تبیین و تحلیل فرضیه پژوهش ، با کاربرد روش اسنادی و کتابخانه ای و مصاحبه ، داده ها گردآوری شد و برای تحلیل اطلاعات ، از روش تبیین و مباحثه استفاده گردید. پس از بررسی لغوی و اصطلاحی مفهوم مصلحت عمومی و با استناد به آثار امام خمینی ، این تعریف از مصلحت عمومی استنباط شد: مصلحت عمومی ، تأمین حقوق ، تحکیم ارزشها و تحصیل غایات جامعه انسانی در موقعیتهای مختلف است. به اختصار ، مصلحت عمومی ، تأمین حقوق ، ارزشها و اهداف عام انسانی در شرایط گوناگون بوده و هر اقدامی در این راستا ، از مصادیق مصلحت عمومی به شمار می رود.
نتیجه تحلیل آنکه :
همان گونه که در چهارچوب نظری پژوهش ، اشاره شد: اشراف بر زوایای گوناگون مفهوم مصلحت عمومی در اندیشه یک متفکر ، مستلزم مبادی استخراج مبادی مختلف سهیم در برداشت آن مفهوم ، در بخشهای عام و خاص اندیشه او با عنایت به خصوصیت عام و خاص مدنظر است. بر اساس این روش ، مبانی عام و خاص مصلحت عمومی در اندیشه سیاسی امام خمینی ، کشف و تحلیل شد.
موضع نظری و عملی هر اندیشمند نسبت به مصلحت عمومی ، در صورتی منطبق بر منطق و آگاهانه است که آن موضع گیری ، بر پاسخ به پرسشهای فراوانی مبتنی باشد از جمله : مصلحت عمومی با چه منابع ، ابزار و شیوه هایی شناخته می شود؟ ماهیت هستی چیست و گستره آن تا کجا امتداد می یابد؟ انسان کیست و ابعاد او کدام است؟ هویت جامعه انسانی چیست؟ افعال و امور انسانی ، به چه صفات خوب و بد و یا زشت و زیبا متصف می شود؟ منشأ و غایت سیاست چیست؟
پاسخ به پرسشهای مذکور در اندیشه متفکر ، مبانی عام مصلحت عمومی او را آشکار می کند؛ زیرا کیفیت اظهار نظر درباره مصلحت عمومی ، به نوع این پاسخها وابسته است. مبادی و مبانی مزبور ، مقدمات لازم برای موضع گیری درباره مصلحت عمومی ـ از حیث ایجابی یا سلبی ـ در اندیشه یک اندیشمند می باشد. به ازای ماهیات مقدمات مزبور و تفاوت آن در اندیشه های مختلف ، با قرائتهای مختلف از مصلحت عمومی در میان اندیشمندان روبرو می شویم.
امام خمینی ، در شناخت و تمیز مصلحت عمومی از چهار منبع معرفتی مکمل یعنی حس ، عقل ، قلب و نقل بهره می برد. آنچه بر طبق این چهار منبع به مصلحت تشخیص داده شود، در زمره مصالح عمومی قلمداد می گردد و در غیر این صورت ، مادامی که چنین باشد ، از ردیف مصالح ، خارج می شود. تعیین قلمرو مصلحت عمومی ، در هستی شناسی تبیین می گردد. هستی از نظر چیستی ، نظام اصلح و احسن و مخلوق خدای حکیم است و از نظر گستره مصلحت عمومی ، دامنه آن به ازای قلمرو هستی ، اعم از قلمرو ملی و جهانی از یکسو و عالم طبیعت و الوهیت ، محسوس و نامحسوس ، و دنیا و آخرت از سوی دیگر می باشد؛ بنابراین ، همه جوانب و ابعاد هستی در هنگام مصلحت سنجی ، در نظر گرفته می شود.
در پاسخ به این پرسش که : انسان کیست و چه منزلتی دارد؟ امام خمینی ، انسان را دارای ابعاد مادی و معنوی ، فطرت خیرخواهی و کمالجویی ، استعداد و فعلیت ، اختیار و انتخاب ، منزلت خلیفه الله و احسن الخالقین می داند. همه این موارد ، در مصلحت سنجی او برای انسان تأثیر دارد. جامعه را نیز دارای هویت مستقل و نظام مخصوص به خود با ویژگی های ماهوی انسان می بیند که در هر نظر و اقدامی درباره آن ، مورد محاسبه قرار می گیرد.
درباره زیبایی شناسی ، نیز با توجه به منابع شناخت ، ماهیت هستی ، ابعاد و منزلت انسان و هویت جامعه به حسنات و سیئات اخلاقی قائل است. عشق به خوبی و تنفر از بدی ، از خصایص فطری انسان می باشد. در سیاست شناسی ، فلسفه وجود سیاست را در جامعه انسانی عبارت از حفظ نظام جامعه ، اداره امور و تدبیر و تأمین مصالح آن می داند.
هر چند مبانی عام مصلحت عمومی ، زمینه درک کلی آن را فراهم می سازد، شناخت دقیق آن بویژه از حیث ماهوی و خاص ، پاسخ به پرسشهای دیگر از جمله سؤالات زیر را نیاز دارد:
آیا مفهوم مصلحت عمومی از حیث واقعی ، مفهومی ساده یا مرکب است؟ در صورتی که ترکیبی باشد، مؤلفه های آن چگونه تعیین و شناخته می شود؟ مؤلفه های اصلی و فرعی چگونه تمیز داده می شود؟
چهار مؤلفه موجود در تعریف مصلحت عمومی یعنی حق ، ارزش ، غایت و موقعیت ، در قالب مبادی و مبانی حق گرایی ، ارزشمندی ، غایت نگری و موقعیت شناسی ، چه تأثیری در ماهیت و ابعاد
مصلحت عمومی در اندیشه سیاسی امام خمینی