دانلود پاورپوینت با عنوان مروری بر کنترلرهای فازی و کاربردهای آن در Robotics که شامل 27 اسلاید و بشرح زیر میباشد:
نوع فایل : PowerPoint
ویژه ی رشته های مهندسی کامپیوتر، فناوری اطلاعات IT ، رباتیک و .......
عناوین
این فایل پاورپوینت که با زحمت فراوان گرداوری، تایپ و تدوین شده ،جهت یادگیری سریع ، ارایه و کنفرانس و... در خدمت شما دانشجویان و اساتید محترم خواهد بود.
*هدف ما راحتی شماست*
برای دانلود کل پاورپوینت از لینک زیر استفاده کنید.
احمد تفضّلی، که یادش به خیر باد، دانش و دلیری را با وارستگی جمع داشت. موضوع تخصّص او زبانهای میانة غربی ایران، بخصوص پهلوی و پارتی و همچنین محتوای آثار این زبانها بود. بنابراین نه تنها به پژوهش در مباحث زبانشناسی این آثار میپرداخت، بلکه مسائل کیش زردشتی و ادبیات پیش از اسلام ایران، و نیز صورت فارسی آنها مثل شاهنامه و وبس و رامین، و هم چنین محیط فرهنگی و سیاسی و اجتماعی این آثار موضوع پژوهش او قرار داشت. مشکل تعدادی از مفردات و لغات زبان پهلوی به کوشش او گشوده شد و قرائت برخی عبارات دشوار یا نامفهوم متون پهلوی به همّت او روشن گردید. روایات مربوط به زندگی زردشت را به فارسی در آورد (با همکاری ژاله آموزگار). دستوری برای زبان پهلوی در خور نیاز دانشجویان نگاشت. تاریخ ادبیات پیش از اسلام ایران را به تفصیل کافی، بخصوص در آنچه مربوط به زبان پهلوی و پارتی است. تدوین کرد، و این آخرین کتاب او بود که به طبع رسید. کتاب دیگری شامل سخنرانیهای او در دانشگاههاروارد دربارة «طبقات ایران در دروة ساسانی» زیر چاپ است. اما اینها همة کتابهای او نیست. دایرة تحقیقاتش گستردهتر بود. مقالات متعدد او همه حاکی از پژوهشهای تازه و نکتههای تازهیاب است.
به نوشتن «کلیّات»، جز آنچه برای دانشجویان ضرورتی داشت، علاقه مند نبود. هرگز مانند برخی دانشمندان عرب ستیز و ایران پرست به کشفهای محیرالعقول و دعویهای خردسوز و جگرنواز نپرداخت و مدّعی دریافتهای انقلابی نشد و ساده اندیشی و بی خبری پژوهندگان و دانشمندان غربی را (که آگاهی ما از ایران باستان و تاریخ وفرهنگش عمده مدیون آنهاست) به اثبات نرسانید، ولی در عوض دانشمندان به قول او استناد میکردند و در میان همکارانش شهرت جهانی یافت. مقالات او در دانشنامة ایرانیکا از بهترین مقالات شمرده میشود و مقالات معدودش در دایرۀ المعارف بزرگ اسلامیاستادانه است. آشنائی او با ادبیات و نوشتههای سدههای نخستین اسلام از یکسو، و تبحّرش در ادبیات پیش از اسلام از سوی دیگر، او را ممتاز میکرد و مناسبترین فرد برای تحقیق دربارة مباحث مشترک ایران زردشتی و ایران اسلامیقرار میداد.
امید داشتم نوشتهای در خور منزلت علمیهمکار و دوست دیرینم فراهم کنم، ولی با مشغلههای متراکم و عاجل که در پیش داشتم امیدی بی ثمر بود. دوست ارجمندم هرمز حکمت مرا از تنگنا رهانید و ترجمة ملخّصی از مقدمة نگارنده را بر جلد سوّم «تاریخ ایران کمبریج» که تاریخ هزارسالة ایران را از پایان دولت هخامنشی تا زوال دولت ساسانی در بر میگیرد و نظری است کلی بر برخی مسائل تاریخ ایران پیش از اسلام، به قلم شیوای خود به رشتة تحریر کشید ومرا وامدار التفات خود ساخت.
این مختصر را به عنوان دیباچه به یاد دوست ارجمند در گذشته ام در آغاز ترجمه آوردم. نیز چند سطری در پیآمد برافتادن ساسانیان و رستاخیر فرهنگی ایرانیان پس از آن به پایان مقاله افزودم، هر چند میدانم که این همه در خور پایگاه او نیست.
تفصیل آنچه در اینجاست، با ذکر منابع، در اصل کتاب که به زبان انگلیسی است میتوان یافت.
ایران در هزارة پیش از حملة تازیان در سال 651 م، شاهد برآمدن و فروپاشی سه سلسلة نیرومند سلوکیان، پارتیان و ساسانیان و نیز تأسیس دولتهایی در خاور کشور، از جمله پادشاهی یونانی ـ باختری و شهریاری کوشانیان بود. در همین هزاره در زمینة مذهب نیز گرایشهای عرفانی (گنوسی) در غرب ایران و میانرودان بالا گرفت و به پیدایش و گسترش آئین مانوی انجامید. نیز کیش زردشتی به صورت مذهبی رسمیو مقتدر در شهریاری ساسانی استوار شد.
زایش و سرکوبی جنبش مساوات طلب مزدک در اواخر دورة ساسانی به این هزاره متعلّق است. نیز در همین دوران یونان گرایی در ایران به ا وج و سپس به حضیض خود رسید، هنر ویژة ایرانی تأثیری گسترده یافت؛ نواحی عمدة کشور هر یک صاحب خط و زبانی محلی شدند و سرانجام نظامهای دیوانی و قضایی ای شکل گرفت که پس از فروپاشی شهریاری ساسانی در شیوة خلافت عبّاسیان و حکومتهای تابع آن در شرق عالم اسلام بسیار مؤثر شد.
حکومت سلوکیان بر نیمة غربی سرزمین ایران حدود 170 سال و در بخشهای شرقی آن نزدیک به 70 سال به دراز کشید. امّا سلسلههای یونانی که پس از سلوکیان در شرق ایران به قدرت رسیدند و در شهرهایی که به نام اسکندر (اسکندریه) و انتیوخوس (انطاکیه) بنا و یا نامگذاری شده بود مستقر شدند مدتها پس از افول قدرت سلوکی به پخش و نشر تمدن و فرهنگ یونانی در این نواحی ادامه دادند.
برای دانلود کل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
مقدمه:
مروری اجنمالی بر تحول تفکر مدیریتی مدیر عامل در گذر زمان
چالش بزرگ تحول از تفکر خطی، به قرار گرفتن در آستانه تفکر سیستمی
اولین تجربه من در زمینه مدیریت مربوط به سی و هفت سال پیش است وقتی که به عنوان کار آموز وارد صنعت پتروشیمی شدم تا برای سرپرستی اداره تعمیرات برق کارخانجات کود شیمیایی شیراز آماده شوم ، در آن روزها داشتن تفوق بر دیگران در زمینه کارشناسی، اولین شرط لازم برای احراز مقام سرپرستی بود، از این رو با پوشیدن لباس کار و کار کردن در کنار کارگرها و تکنیسینها،خیلی زود با آنها صمیمی شدم و آنها نیز به تدریج با محک زدن توانمندیهای من در رفع بعضی از عیوب پیچیده دستگاهها ، مرا به عنوان رییس پذیرا شدند.
من آن روزها چیزی از فنون سرپرستی نمیدانستم، خوشبختانه دو سال بعد در یک برنامه آموزشی پنج روزه، تحت نام اصول سرپرستی شرکت نمودم که برایم بسیار مفید و راهگشا بود . البته در اداره امور از خصوصیات شخصی خود نیز بهره می جستم و با تفویض اختیار و اعتماد به همکاران، امور محوله را انجام میدادم.
اینک که به گذشته می نگرم، می بینم که در آن روزها پنج وظیفه مدیریت، نقش بسیار کم رنگی در فعالیت های روزمره مسئولین داشت و ابزارهای برنامه ریزی عملیاتی نظیر CPM و نمودار گانت و امثالهم که امروزه از ابزارهای بسیار رایج مدیریت است در آن روزها اصلاً مورد توجه نبود ، حتی برنامه ریزی تعمیرات اساسی مجتمع کود شیمیایی شیراز نیز بسیار مقدماتی و تا حدی غیر علمی انجام میشد .
در آن زمان مدیر خوب کسی بود که دوشادوش همکارانش در انجام امور جاریه، شرکت و در هنگام رفع مشکلات فنی، افراد تیم خود را کمک کند .کارکنان هم همینقدر که حضور رئیس را در کنار خود احساس می کردند راضی و خوشحال و مدیران رده بالا هم از این بابت دلخوش بودند و مرا هم بخاطر داشتن این خصوصیات تحسین میکردند .
هیچکس از مدیریت، انتظاری غیر از این نداشت و چیزی که مطرح نبود، انجام وظایف پنجگانه مدیران بود و هر کسی که غیر از این عمل میکرد به پشت میز نشینی متهم میشد .این وضعیت همچنان ادامه داشت و من هم با همین سبک و سیاق پله های ترقی را یکایک طی کردم و چند سالی را در سمت های رئیس تعمیرات برق و ابزار دقیق و در نهایت رییس مهندسی برق و ابزار دقیق مجتمع کود شیمیائی شیراز که بعداً به مجتمع پتروشیمی شیراز تغییر نام یافت سپری کردم.
از سال ١٣٥٤ به مدت سه سال در سمت مهندسی ارشد پروژه در خارج از کشور خدمت کردم که کلاً یک وظیفه کارشناسی بود و چیزی بر تجربه عملی مدیریتی من افزوده نشد ، ولی در این مدت متوجه شدم که سبک مدیریت اروپایی ها کاملاً با سبک مدیران ایرانی تفاوت دارد و میدیدم که مدیران خارجی چگونه غیر متمرکز و سیستماتیک عمل میکنند، و از دخالت در امور کارشناسی پرهیز می نمایند در حالیکه در مدیران ایرانی چنین خصوصیاتی موجود نبود، شاید بتوان گفت که سبک مدیریت آن دوران بیشتر به مدیریت دستوری شباهت داشت.
در این سبک که سطوح پایین تر دخالتی در امر مدیریت بالا ندارند،کمال مطلوب آن است که آنها فقط کارشناسان خوبی باشند و اطلاعات خود را بطور موردی و حسب درخواست برای تصمیم گیری در اختیار مدیر مربوطه قرار دهند.
در شرکتی خارجی که در ارتباط با پروژه مربوطه با تیم ایرانی همکاری می کرد، توانمندی هر یک از افراد، از نظر کارشناسی، از مشابه ایرانی خود بیشتر نبود ولی توانائی جمعی آنها بمراتب بالاتر از توانائی جمعی ایرانیها بود، زیرا بسیاری از فعالیت های آنها سیستماتیک و تنظیم شده بود و برای انجام هر کاری روش مشخصی را تدوین و مستندکرده بودند و بکار میگرفتند .
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در سال ١٣٥٨ تعداد زیادی از مدیران مجرب به اتهام وابستگی به رژیم سابق کنار گذارده شدند و جوانهایی امثال من که بهره ای اندک از دانش مدیریت داشتند، در صحنه مدیریت بالای کشور از جمله مجتمع پتروشیمی شیراز ظاهر شدند و طبیعتاً همان راهی را طی نمودند که می شناختند و روشی را بکار بستندکه آموخته بودند ، یعنی غافل شدن از کارهای اصولی مدیریت و مداخله در امور کارشناسی و تخصصی که دیگران هم توانائی انجام آن را داشتند .
تعداد صفحات: 9
جنبش جهانی صهیونیسم
یهودستیزی در جوامع اروپایی از دورانهای بسیار دور رواج داشته و بعضا ریشهی آن را در باورهای مذهبی مسیحیت میتوان جستجو کرد. بههرحال برای مطالعهی ما شاید بیان مثالهایی از اواخر قرن نوزدهم میلادی مناسب باشد. تئودور هرتسل (Theodor Herzel) را میتوان پدر جنبش صهیونیسم دانست و بهزودی نقش بزرگ او را در این حرکت بررسی میکنیم. یکی از وقایع تکاندهنده برای هرتسل، محاکمهی یک افسر یهودیتبار ارتش فرانسه به نام آلفرد دریفوس (Alfred Dreyfus) در سال ١٨٩٤ است. هرتسل در آن سالها یک روزنامهنگار اطریشی-مجاری بود که وقایع محاکمهی دریفوس را دنبال میکرد. اگرچه شاید خود شخصیت دریفوس چندان جالب توجه هرتسل نبود ولی برخورد جمعیت ناظر بر مجازات دریفوس به جرم جاسوسی و فریادهای «مرگ و بازهم مرگ بر یهود» برای هرتسل تکاندهنده بود [۱ ]. هرچند به دلیل استفادهای که از ماجرای دریفوس در مظلوم نمایی یهود در اروپا شد، بعضی هدایت جریان دریفوس را در برنامههای صهیونیستی دانستهاند ولی شدت و تعدد موارد یهودستیزی در اروپا بسیار بیشتر از آن است که بتوان منکر کل قضیه شد. در ١٨١٩ و ١٨٣٠ دو بار شورشهایی بر ضد یهودیان شکل میگیرد که لااقل در یک مورد انگیزهی غیرعقیدتی و به واسطهی سوءظن به بانکداران، رباخواران، و سرمایهگزاران یهود انجام میشود. بعضی از یهودیان اروپای مرکزی در همین دوران به ایالات متحده مهاجرت میکنند. مثال تکاندهندهی دیگر، سوءقصد ١٨٨١ به تزارالکساندر دوم در روسیه است که هرجومرج و مشکلات بعدی آن، باز به فساد مالی یهود نسبت داده شده و در اثر حملات مردم به یهودیان حمام خونی به راه افتاد که نام «قتلعام قوم یهود» به خود گرفته است.
موج اندیشههای ضدسامی سبب مهاجرت بسیاری از یهودیان به کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده، کانادا، بریتانیا، و آفریقای جنوبی شد. در عین حال بعضی از یهودیان هم از سال ١٨٥٦ به بعد که سلطان عثمانی به آنها اجازهی خرید زمین و سکونت در اراضی فلسطین داد، در آن منطقه ساکن شدند. اوج اندیشههای ضدسامی در اروپا رشد «صهیونیسم» را موجب شد، واژهای که شاید اولین بار در سال ١٨٨٦ انتشار یافت. در همین زمانهاست که تاکید روی ارتباطی تاریخی بین یهود و فلسطین میشود که ریشههای آن برمیگردد به رجوع حضرت موسی در ١١٠٠ قبل از میلاد به فلسطین و سکونت یهودیان در آنجا. در ١٣٥ میلادی این گروه مغلوب سپاه روم میشود و با نابودی اورشلیم (بیتالمقدس) «آوارگی» قوم یهود از فلسطین (Diaspora) آغاز میشود [۱].
هرچند بررسی تشکیل یک کشور یهودی به سالها قبل از انتشار کتاب «دولت یهود» هرتسل برمیگردد و در مقدمهی همین کتاب اشاره شده که اندیشهی چنین دولتی یک ایدهی جدید نیست، ولی به علت نقش عمدهی هرتسل در پیشبرد حرکت صهیونیسم، او را پدر این جنبش مینامند. هرتسل در این کتاب فلسطین و آرژانتین را به عنوان سرزمینهای مناسب برای کشور یهودی پیشنهاد میکند. بهعلاوه بعدها کشورهای دیگری از جمله مواردی در آفریقا نیز در نظر گرفته میشود. هرتسل اشارهای نمیکند که با سکونت یهود در این کشورها و ایجاد کشور به اصطلاح یهود، تکلیف ساکنان این کشورها چه میشود. بههرحال او در ١٨٩٦ بهعنوان نمایندهی جنبش صهیونیسم در سفری به استانبول پیشنهادی به سلطان عثمانی میدهد که در جواب، اخطاریهای دریافت میدارد مبنی بر این که سلطان به فلسطین به شکل گهوارهی همهی ادیان از جمله یهود مینگرد. ازآنجا که هرتسل نمیتواند نظر مساعد روچیلد سیاستمدار یهودی انگلیسی را نیز جذب کند شروع به بسیج افکار عمومی یهود میکند و در اولین کنگرهی صهیونیسم در ١٨٩٧ در «بال» (Basel)، سازمان جهانی صهیونیسم به شکل رسمی ایجاد میشود. هرتسل در یک جمله نتیجهی کنگره را به این شکل خلاصه میکند: «در بال، دولت یهود را بنیان گذاشتم» [۲]. بههرشکل روشن است که هدف اصلی این جنبش ایجاد کشور یهودی است و بههیچ وجه نمیتوان تامین منافع دولتهای دیگر را منشا ایجاد این جنبش دانست. کمااینکه هرتسل تلاش بسیار دارد تا با دادن وعدههای اقتصادی (بهواسطهی ثروت یهودیان) به دولت عثمانی نظر مساعد آنان را جذب کند. بعدها خواهیم دید که این جنبش بعد از تلاش سیاسی فراوان و رایزنی با کشورهای مختلف، همراهان خود را در جمعی از سیاستمداران بریتانیا مییابد.
جنگ اول و وعدهی استقلال اعراب
در جریان جنگ جهانی اول، یکی از برنامههای دولت بریتانیا در جبههی شرقی و در مواجه با امپراطوری عثمانی، همکاری با اعراب در مبارزه علیه حکومت عثمانی است. وعدهی استقلال اعراب، انگیزهی لازم را برای همیاری آنان، فراهم میکند. داستان لورنس عربستان که فیلمی هم از روی آن ساخته شده مربوط به همین زمان است. ماموریت لورنس بهعنوان یک افسر انگلیسی آموزش و یاری مبارزین عرب در جنگ با حکومت عثمانی است. البته ریشهی جنبش استقلال اعراب به سالهای پیش از جنگ اول برمیگردد. گزارشها از دوران انتهایی قرن نوزدهم نارضایتی چشمگیر اعراب از حکومت ترکان را نشان میدهد. بههرحال با اینکه جمعیت اعراب در سرزمینهای امپراطوری عثمانی حدود دو برابر ترکان بود ولی اولویتهای قبیلهای در میان اعراب مانع از یک جنبش فراگیر ملیگرایی در بین آنان بود. بههرحال در کنار مخالفتها با ترکان عثمانی، مشغلهی دیگر اعراب فلسطین در دهههای آخر قرن، موضوع مهاجران یهودی بود که روزبهروز بر تعداد آنها افزوده میشد. از اوایل قرن بیستم اعراب مبارزات جدیتری را برای کنترل مهاجرتها و مخالفت با اهداف صهیونیسم آغاز کردند.
مقدمه 1
جنبش جهانی صهیونیسم 2
جنگ اول و وعدهی استقلال اعراب 3
توافق سایکس-پیکو 4
اعلامیهی بلفور 5
پایان جنگ اول و طرح قیمومیت 6
کمیسیون کینگ-کرین 7
مسالهی مهاجرت یهودیان و تنشهای دههی ١٩٣٠ 8
نگرشی به ترکیب جمعیتی فلسطین در نیمهی اول قرن بیستم 9
جنگ دوم و تاثیر آن بر خاورمیانه 10
سنگین شدن وزنهی اعراب در سیاست خارجی بریتانیا 10
یهود ستیزی در اروپا 10
پایان جنگ دوم و تشدید تشنج در فلسطین 11
حملات تروریستی یهود علیه نیروهای بریتانیا 11
صهیونیسم و ایالات متحده 12
پایان قیمومیت بریتانیا و اعلام وجود اسراییل 13
اولین جنگ اعراب و اسراییل ١٩٤٨-١٩٤٩ 14
برتری اسراییل و آتشبس 14
احساس تحقیر اعراب و طوفان ملیگرایی عربی 15
انقلاب مصر و ظهور جمال عبدالناصر 15
سرایت ملیگرایی عربی به دیگر کشورهای عربی 16
ملی کردن آبراه سوئز و جنگ ١٩٥٦ 16
جنگ ششروزه 19
تضاد دولتهای عربی 29
وعدهی نابودی اسراییل در شعارهای انقلابی و وقوع جنگ 20
تفاوت سرزمینهای اشغالشده در ١٩٦٧ 22
جنگ رمضان (یوم کیپور) 22
سلاح نفت 24
وقایع دیگر 25
سخن آخر 26
منابع 29