لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
بیان مساله: خانواده نخستین گروهی است که به صورت طبیعی وجود داشته و جامعه برآن بنا شده است. چگونگی و کیفیت عملکرد خانواده در تحقق وظایف خویش شاخص مناسبی جهت ارزیابی عملکرد جامعه می باشد.هر چه خانواده دارای عملکرد خوب و سالمتری باشد به همان نسبت ثبات و سلامت جامعه بیشتر تامین شده است و بر عکس هر چه خانواده از عملکرد بدتر و آشفته تری برخوردار باشد، به همان نسبت جامعه بیشتر تهدید شده است.
زیرا اختلال در عملکرد خانواده نشانه اختلال در منظومه خانواده است که خانواده را به سمت فروپاشی سوق می دهد. کودکان و نوجوانان قربانیان اصلی عملکرد نامطلوب خانواده می باشند. فروید می گوید بیشترین افراد ناسازگار و مساله دار ، وابسته به خانواده های آسیب دیده هستند و فرزندانی که مربوط به خانواده های پر کشمکش می باشند به سبب عدم برخورداری از آرامش روانی و عدم تمرکز وآشفتگی بیشتر در معرض رفتار ناسازگارانه و بزهکارانه قرار دارند. (مرکز آموزش سازمان زندانها ، 1374،ص95) برنامه عمل جوانان تا سال 2000 و پس از آن خاطرنشان می کند که جرایم نوجوانان به یکی از جدی ترین مشکلات تبدیل شده بود. داده های آماری نشان می دهد که اکثریت مناطق جهان از افزایش جرایم نوجوانان رنج می برند.افزایش نرخ بزهکاری نوجوانان در کشورهای در حال گزار بسیار نگران کننده است لذا از سال 1995 جرایم نوجوانان در کشورهای اروپای شرقی و مرکزی مثل ارمنتون، لتونی ، مولد ادی بیش از 3 درصد افزایش یافته است. سطح جرایم در کشورهای پیشرفته نیز همچنان بالا است .
بنابر داده های محققان روسی نرخ جرایمی که توسط نوجوانان در گروه ها رخ می دهد حدود 3 تا 4 برابر تخلفات بزرگسالان است (گزارش وضعیت جهانی جوانان ، 2003ص 218و223) هر ساله حدودا دو میلیون نفر نوجوان در ایالات متحدهدستگیر می شوند ، مطابق بررسی دفتر فدرال(FBI)و مرکز کنترل بیماری (CDC) نرخ دستگیری نوجوانان امریکایی که مرتکب جرائم خشن می شوند از137 درصد در سال1965 به 43 درصد در سال 1990 افزایش داشته ، این در حالی است که نوجوانان بیشترین جمعیتی هستند که احتمال دارد مرتکب جرائم شوند. از سال 1347 تاکنون قریب به 40 هزار نفر از کودکان و نوجوانان فقط به کانون اصلاح و تربیت تهران هدایت شده اند (ماهنامه گزارش ، آذر81 ، ص 54 وآمار محرمانه سازمان زندانها) که مطمئنا با درنظر گرفتن آمار در کل کشور وضعیت غم انگیزی را پیش روی خواهیم داشت. بطور کلی در ایجاد بزهکاری اطفال و نوجوانان عوامل متعددی دخیل می باشند. بررسی ها نشان می دهد که عملکرد بد و نامناسب خانواده مهمترین عامل در پیش بینی بزهکاری نوجوانان است. برای مثال طبق تحقیقاتی که در فرانسه به عمل آمده 80 درصد اطفال بزهکار از خانواده هایی هستند که به علت نفاق و ناسازگاری وعدم تفاهم بین افراد ، محیط خانوادگی آنان دائما متشنج است. (تاج زمان دانش ، 1379 ، ص 313) تحقیقات انجام شده در کانون های اصلاح و تربیت کشور ایران نیز موید این موضوع است. بطوریکه 65 درصد اطفال کانون با پدر و مادر خود اختلاف نظر و تضادهای فکری و ذهنی داشته اند و این اختلافها انگیزه عصیان و بزهکاری آنان بوده است. (احدی ،1377 ، ص 180)
با توجه به مطالب ذکر شده در اینجا این سوال به ذهن متبادر می شود که عملکرد خانواده های نوجوانان بزهکار به چه نحوی بوده که چنین وضعیت نگران کننده ای پیش روی آنها و جامعه قرار گرفته است و آیا بین سطح عملکرد خانواده و بزهکار نوجوانان رابطه ای وجود دارد که در این پژهش به این سوال پاسخ داده خواهد شد.ضرورت و اهمیت تحقیق:خانواده بعنوان کوچکترین واحد اجتماعی اساس تشکیل جامعه و حفظ عواطف انسانی است. یکی از عوامل موثر در رفتار فرد خانواده می باشد. در یک خانواده شکل کار و طرز ارتباط اعضای خانواده به گونه ای است که محیط خانواده را برای تامین احتیاجات اساسی کودکان چه زمینه جسمانی و چه روانی مساعد می سازد. اساسا یکی از کارکردهای خانواده اجتماعی کردن طفل و تعلیم و تربیت وی می باشد و هر گونه نارسایی در عملکرد خانواده تاثیرات نامطلوبی در بهنجار نمودن فرزندان می گذارد. تحقیقات زیادی گویای این واقعیت است که در پس بسیاری از بزهکاریهای کودکان و نوجوانان ، کانون خانواده متلاشی است.(نقدی ، 1374 :6) لذا خانواده باید هر چه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تلاش شود تا از بروز مشکلات در خانواده جلوگیری بعمل آید.بزهکاری نوجوانان بعنوان یک پدیده اجتماعی معلول تعاملهای ناسازگار بین اعضای خانواده است پیامدهای سو بزهکاری نوجوانان نه تنها بر پیکر جامعه بلکه بر خانواده و تمام کسانی که به نوعی با خانواده در ارتباط می باشند ، اثر منفی می گذارد.یافته های متعدد نشان داده است که در جوامع مختلف آمار بزهکاری نوجوانان به ویژه در چند سال اخیر در حال افزایش است (خواجوی ، 1381 :82) نفر اطفال و نوجوانان بزهکار به کانونهای اصلاح و تربیت و بندهای نوجوانان زندانها دارد شده اند که این رقم نسبت به ده سال گذشته 20 درصد نرخ رشد داشته است. از آنجائیکه طیف عظیمی از جامعه ما را قشر جوان و نوجوان تشکیل می دهد پرداختن به مسائل و مشکلات مربوط به این قشر تاثیر زیادی در باروری و شکوفایی نسل آینده جامعه خواهد داشت. بررسیهای مختلف نشان داده اند که محیط خانواده یکی از فاکتورهای حیاتی در تعیین و پیش بینی بزهکاری است. کاشول دواک عنوان کرده اند که ارتباطات خانواده ممکن است حتی مهمتر از ارتباطات گرده همایان در پیش بینی بزهکاری باشد. سالیانه هزینه بسیار سنگینی برای نگهداری درمان و توان بخش نوجوانان بز هکار بر دوش جامعه نهاده می شود که عده برنامه های اصلاحی و تربیتی این قبیل افراد متمرکز بر اصلاح و تغییر رفتار فرد بزهکار است غافل از اینکه این نوجوان آسیب دیده محصول کج کارکردی و بد عملکردی خانواده می باشد و بدون شناخت عوامل زمینه ساز و تلاش برای تغییر روایط درونی خانواده ، اصلاح رفتار فرد بزهکار شعاع عمل محدود داشته و اثر بخشی مطلوبی نخواهد داشت.این موضوع لزوم بررسی عامل زمینه ساز بزهکاری در بافت خانواده را محرز می سازد در این تحقیق نیز این نکته مدنظر قرار گرفته و سعی شده مشکلاتی که در روابط درون خانوادگی نوجوانان بزهکار قابل رویت نیست آشکار شود اصولا برای پیش گیری از فروپاشی خانواده شناسایی عوامل موثر بر عملکرد خانواده نقش مهمی در تدوین برنامه ها و سیاستها برای پیش گیری از افزایش بزهکاری نوجوانان خواهد داشت.اهداف تحقیق:به اعتقاد جان بست هدف اصلی تحقیق حل یک مساله یا پاسخگویی به یک سوال یا دستیابی به روابط علت و معلولی بین متغیرهای پژوهش است . تحقیق درصدد یافتن قوانین کلی است به عبارت دیگر هدف تحقیق مشاهده و درک الگوهای کلی رویدادها و روابط بین آنهاست. در پژوهش حاضر اهداف عبارتند از:- شناخت عملکرد خانواده های نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار و مقایسه آنها با یکدیگر.- شناخت ویژگیهای دموگرافیک نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار از نظرسن ، تحصیلات ، تعداد اعضای خانواده تعداد سابقه حضور در کانون ، مدت حضور در کانون و نحوه سرپرستی . سوالات تحقیق:سوال اصلی : آیا بین عملکرد کلی خانواده های بزهکار و غیربزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد؟سوالات فرعی: آیا بین نقشهای خانوادگی در خانواده های نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد؟آیا بین توانایی حل مشکل در خانواده های نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد؟آیا بین ابراز عواطف در خانواده های نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد؟نوع تحقیق: پیمایشی و پرسشنامهنتیجه گیری: بیشترین احتمال وقوع بزهکاری در نوجوانان مربوط به سنین 16 و 17 سال است که این سالها دوران سپری نمودن و گذار از بحران بلوغ و هویت می باشد. در واقع نواسانات خلقی، سرکشی ،رفتارهای تکانشی و بی توجهی به هنجارهای جامعه نشات گرفته از شخصیت تثبیت نشده و در حال شکل گیری نوجوانان و از مشخصات این دوره از رشد آدمی است که عموما خانواده ها نسبت به این مهم به درستی واقف نیستند .5/19 درصد نوجوانان بزهکار در پژوهش حاضر به جرم و ضرب و جرح با چاقو و دعوا به کانون ارجاع شده اند. عمدتا ایراد ضرب و جرح چه به عمد و چه غیر عمد در میان نوجوانان بسیار زیاد است و اغلب در هنگام بازی ، شوخی و بعضی از اوقات به قصد انتقام واقع می شود و معمولا جز جرائم اتفاقی است. در این مطالعه 5/18 درصد جرائم بزهکاری نوجوانان مربوط به سرقت می باشد که به نوعی نشان دهنده نامناسب بودن وضعیت اقتصادی خانواده ، زندگی در خانواده های پر مشغله و بیکاری است. بیش از 20 درصد نوجوانان بزهکار بنا به دلایلی نظیر فوت ، جدایی و طلاق و صدق والدین با یکی از آنها زندگی می کنند که این موضوع می تواند عوارض نامطلوبی بر رشد روانی ، اجتماعی و عاطفی کودکان و نوجوانان داشته و آنان را در معرض خطر قرار دهد.24 درصد نوجوانان بزهکار سابقه حضور کمتر از یک هفته در کانون اصلاح و تربیت دارند ، یعنی در مراحل اولیه پذیرش کانون را ترک می کنند در واقع با ورود به کانون فقط برچسب بزهکاری به آنها زده می شود و عملا هیچ اقدامی در راستای توان بخشی و اصلاح رفتار آنها صورت نمی گیرد. حدود 20 درصد از نوجوانان بزهکار سابقه تکرار بزه و عدد مجرد به کانون اصلاح و تربیت داشته اند ، یافته ها نشان دهنده این موضوع است که کانون های اصلاح و تربیت در جهت توان بخشی و درمهن نوجوانان بزهکار موفقیت چندانی نداشته اند. بطور کلی حاکم بودن روابط مطلوب در درون خانواده رشد ذهنی ، عاطفی ، روانی و اجتماعی فرزندان را امکان پذیر می سازد و مهمترین گام در پیشگیری از به انحراف کشیده شدن آنها است. عملکرد نامطلوب خانواده موجب آشفته شدن روابط عاطفی بین اعضای خانواده می شود در نتیجه در یک دور باطل از تعاملات پیچیده زمینه بروز برای مشکلات روانی و رفتاری بیشتر و شدیدتر خواهد شد. می توان با 99 درصد اطمینان گفت که بین عملکرد کلی خانواده های نوجوانان بزهکار و غیر بزهکار تفاوت معنی داری وجود دارد ، در واقع هر چه سطح عملکرد خانواده پایین باشد احتمال بروز رفتارهای بزهکارانه در بین نوجوانان بیشتر خواهد بود این موضوع را باید مدنظر قرار داد که عملکرد خانواده به عنوان یک عامل پیش بینی کننده مهم برای بروز اختلالات رفتاری می باشد. تحقیق انجام شده توسط پیکرستان 1380 و صیادی 1381 نایید کننده یافته های این پژوهش می باشد. اساسا نقشهای خانوادگی زمانی به موثرترین شکل تحقق می یابد که در برگیرنده تمام کارکردهای ضروری خانواده باشند و بطور عادلانه بین اعضا تقسیم شود و همچنین درباره انجام وظایف اعضا پی گیری مستمری انجام گیرد ، در خانواده های نوجوانان بزهکار به خاطر از هم گسیختگی و غفلت خانوادگی تخصیص نقشها در خانواده به درستی صورت نمی گیرد والدین دچار غفلت شده و به مسائل تربیتی ، تحصیلی ، اقتصادی و تفریحی کودکان و نوجوانان اهمیت نمی دهند و آنها را به حال خود رها کرده و فرزندان بیشتر به اجتماع و گروههای همسالان روی می آورند و نظارت والدین برروی آنها کم می شود. عموما مرزها در خانواده های نوجوانان بزهکار شرایط مناسبی ندارد ، چنین خانواده هایی احتمالا اعضایش را به سمت رفتارهای مخرب و پرخاشگرانه پنهانی سوق می دهد و مبارزه برای کسب قدرت در خانواده شدت می گیرد. نقشهای خانوادگی در خانواده های نوجوانان غیربزهکار و بزهکار متفاوت می باشند و در خانواده های نوجوانان غیربزهکار نقشها شرایط مطلوبتری دارند. چون نقشهای خانوادگی شامل: نقشها و وظایف اعضای خانواده ، چگونگی تقسیم وظایف بین اعضا ، قدرت برنامه ریزی برای ادای وظایف ، تبیین نقشها و مرزها برای اعضا و وضع مقررات برای برقراری نظم در خانواده های نوجوانان بزهکار نسبت به نوجوانان غیربزهکار در سطح پایین تر می باشد. این امر تاثیر زیادی در ایجاد رفتار بزهکارانه آنان داشته است. در واقع این موضوعات باعث شده اند که خانواده های نوجوانان غیربزهکار محیطی امن برای آنها بوده و نوجوانان با پناه بردن به آن از گزند آسیب ها دور باشند. ضعف در اجرای نقشهای خانوادگی یکی از زمینه های اصلی بروز اختلالات رفتاری به ویژه بزهکاری در نوجوانان است. در گروه نوجوانان بزهکار و غیربزهکار در مسائلی نظیر قدرت ابداع خانواده در حل مشکلات خویش ، حمایت از یکدیگر در مواقع بحران ، تدبیر راههایی برای حل مشکل ، ارزشیابی راه حل های اعمال شده، ارتباط صریح ، اعتماد متقابل ، مسئولیت پذیری ایجاد مقررات و آگاهی از مسائل سایر اعضای خانواده با یکدیگر تفاوت دارند واین تفاوت می تواند زمینه ساز بروز رفتارهای ضد اجتماعی در فرزندان نوجوان خانواده گردد.اصولا وجود مهر و محبت در کانون خانواده به تقویت ایمان ، تلقین ارزشهای اخلاقی و به وجود آمدن خودپنداری مثبت در نوجوانان کمک می کند و اثر مهمی در رفتار نوجوانان دارد ، همچنین ایجاد روابط صمیمی در خانواده محیطی مناسب جهت طرح مشکلات و مسائل نوجوانان و وسیله ای مناسب برای تسکین ناراحتی های دوران بلوغ است.یافته های این پژوهش نشان می دهد که چون ارتباط عاطفی اعضای خانواده از طریق آگاهی یافتن از احساسات سایرین و ابراز عواطف نسبت به یکدیگر در خانواده های نوجوانان بزهکار نسبت به نوجوانان غیربزهکار در سطح پایین ترین می باشد این موضوع در ایجاد رفتار بزهکارانه در آنان موثر بوده است. و می توان چنین نتیجه گرفت که پایین بودن سطح ابراز عواطف در خانواده نقش تعیین کننده در گرایش نوجوانان به سمت بزهکاری دارد. ارتباط صمیمانه ، روابط صحیح خانوادگی ، ثبات خانوادگی و همچنین کمک به همدلی خانواده و عدم تعارض والدین باعث می شود که کودکان و نوجوانان کمتر دست به بزهکاری بزنند. دانشگاه علامه طباطبایی، دانشکده علوم اجتماعی، پایان نامه کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی ،استاد راهنما:دکتر محمد زاهدی اصل، دانشجو :سید محمد حسین جوادی، بهار 1383
مقایسه عملکرد خانواده های نوجوانان بزهکار