اختصاصی از کوشا فایل
دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .
فرمت:word(قابل ویرایش)
تعداد صفحات:150
پایان نامه جهت دریافت درجه کارشناسی گرایش بالینی
فهرست مطالب:
فصل اول. ۱
طرح تحقیق. ۱
پیشگفتار : ۲
مقدمه: ۴
ضرورت تحقیق : ۶
هدفهای کلی و آرمانی تحقیق : ۹
فرضیههای تحقیق : ۱۰
سوالات ویژه تحقیق : ۱۱
تعریف موضوع تحقیق : ۱۲
خلاصهای از سایر فصلها : ۱۳
فصل دوم. ۱۴
سابقة موضوع تحقیق. ۱۴
مفهوم هیجان : ۱۵
تعریف هیجان. ۱۶
نظریه های هیجان : ۱۸
نظریه جیمز – لانگه : ۱۹
انتقاد نظریه جیمز – لانگه. ۲۲
نظریة کلنون بارد. ۲۳
نظر و استون دربارة هیجان ۲۶
نظریة روانکاوی : ۲۷
نظریه فعال سازی.. ۲۸
نظریة فرایند متضاد Oppanent Processes. 30
دیدگاه ماندلر. ۳۲
نظریة باز خورد Artitude Teory. 33
شدت هیجان : ۳۶
شدت فعال سازی هیجان : ۳۷
جنبه های فیزیولوژیک احساسات و هیجانها: ۳۷
هیجان و برانگیختگی دستگاه عصبی خودمختار: ۴۳
آیا انگیزه های هیجانی اساس فیزیولوژی متفاوتی دارند؟. ۴۴
عناصر تجربه هیجانی: Autonomic nervous system.. 45
ارتباط میان مراحل فیزیولوژی هیجان. ۴۵
طبقه بندی هیجانها: ۴۶
بعد خشم. ۴۷
بعد شادی.. ۴۸
بعد اندوه یا غمگینی.. ۵۰
بعد پذیرش… ۵۱
بعد تنفر یا نفرت.. ۵۲
بعد تعجب یا شگفتی.. ۵۴
بعد ترس.. ۵۵
اختلالات ابراز هیجان: ۵۶
ارتباط بین انگیزش و هیجان: ۵۷
هیجان و ارتباط غیر کلامی: ۵۹
سابقه موضوع تحقیق: «هیجان» ۶۰
تحقیقات انجام گرفته در سالهای اخیر در جهان در رابطه با هیجان و هیجان خواهی: ۶۱
معلولین: ۶۷
معلول کیست و معلولیت چیست؟. ۶۷
علل معلولیت ها: ۶۷
انواع معلولیتها: ۶۸
معلولیت بینایی: ۶۸
تعریف نقص بینایی: ۶۹
تحقیقی در مورد تظاهرات هیجانی در یک کودک نابینا: ۷۱
معلولین حرکتی: ۷۳
فصل سوم. ۷۶
روش تحقیق. ۷۶
روش تحقیق: ۷۷
جامعةآماری: ۷۷
فصل چهارم. ۸۲
جداول آماری.. ۸۲
فصل پنجم. ۹۰
نتیجه گیری و تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق. ۹۰
فصل ششم. ۹۸
خلاصه تحقیق و پیشنهادها ۹۸
پیشنهادات: ۱۰۲
محدودیتهای تحقیق : ۱۰۵
پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده : ۱۰۵
منابع فارسی : ۱۰۶
منابع لاتین : ۱۰۸
پیوست ۱٫ ۱۰۹
پیوست (۲) ۱۱۰
پیشگفتار :
انسان از هنگام تولد در میان شبکه ای از روابط متقابل اجتماعی به سر می برد و جامعه و فرهنگ در جهت دادن به کوشش های تربیتی نقش اساسی دارند.
احساس و هیجان یکی از جالبترین و بحث انگیزترین موضوعاتی هستند که از گذشته ای بسیار دور تاکنون ذهن انسان را به خود مشغول داشته اند. بشر، از دیرباز تاکنون در کاوش یافتن شیوه هایی بوده است نا با یاری آنها به آرامش و خوشبختی دست یافته و خود را از چنگال ترس، اضطراب، غم و اندوه برهاند.
هیجان ها همیشه مورد توجه کامل انسان بوده اند. زیرا در هر تلاش و هر اقدام مهم بشری حالات هیجانی به طریقی دخالت دارند. تقریباً بزرگ از ارسطو گرفته تا اسپنوزا، ازکانت، تادیونی، ازبرگسون و تاراسل همگی در مورد ماهیت هیجان ها اندیشه اند. در مورد ریشه ها، نمودها، اثرات و جایگاه آنها در نظام طبیعی زندگی انسان تفکر کرده اند و نظریه هایی ارائه داده اند.
حکمای اسمی به اهمیت بعضی هیجان های خاص مرتبط با تجربه مذهبی افراد پی برده اند و پرورش این هیجانات را به طور غیرمستقیم و راس برنامه تربیت مذهبی قرارداده اند. نویسندگان، نقاشان و موسیقی دانان همواره سعی کرده اند برای تحریک احساسات افراد و تاثیر گذاشتن برآنان از طریق ارتباط های سمبلیک به هیجان ها متوسل شوند.
پیشرفت های نیم قرن اخیر در زمینه روانکاوی، روانشناسی بالینی و جلب روان شی نقش هیجان را در سلامت و بیماری افراد به طور دقیق مورد توجه قرار داده اند.
مقدمه:
به جرأت می توان گفت که هیجانات لذت بخش یا مثبت در زندگی انسان به طور کلی درست به همان اندازه مهم و متنوع هستند که هیجانات ناگوار یا منفی، مگر آن که برداشتی بسیار بدبینانه از زندگی داشته باشیم.
در اجتماع ها گرو وسیعی از کودکان و بزرگسالان هستند که به گونه ای خاص از جنبه های فکری، حسبی، عاطفی، هیجانات و یا ویژگیهای رفتاری با دیگر همسالان خود تفاوت دارند. این افراد به کمک ویژه ای نیاز دارند تا استعداد های نهائی خود را به شکلی مطلوب شکوفا سازند.
تشخیص نیازهای ویژه این کودکان و بزرگسالان از جانب مربیان و افراد عادی به یک رشته طرح و برنامه ریزی ویژه منتهی می شود، که از جهات مختلف کمک موثری به این گروه است.
برای معرفی نوجوانانی که خصوصیاتشان مانع می شود با بهره گیری از امکانات آموزشی معمول مداریش به صورت طبیعی رشد کنند واژه های متعددی استفاده شده است. ولی واژه ای که امروزه بیش از حد مورد استفاده قرار می گیرد واژه معلول و یا (handrcapped) می باشد و البته عده زیادی از متخصصان بر این عقیده هستند که واژه معیوب impaired و ناتوان disabled است که به افرادی اطلاق می شود که دارای نقص عضو هستند لذا کاربرد واژه معلول چندان صحیح نیست.
در عین حال اگر بتوان گفت که هیجانها در سگها، گربهها و سایر موجودات زنده و نیز انسانها قابل تشخیص است باید دانست که در قشر معلول جامعه نیز عامل وجود دارد و همین احساسات هیجانی است که سبب ایجاد برخی رفتارها در آنها می شود و ما نمیتوانیم بر روی یک رده تکاملی خطی کشیده و نتیجه گیری کنیم، که از آن رده به بعد دیگر هیجانی وجود نخواهد داشت.
بدون شک تأثیر هیجانها است و نوجوان در این سن باشد هیجان و تکامل احساس و رشد عقل مواجهه است و بیشتر تابع هیجان است تا عقل سلیم.
سپس از مطالعه احساسات این قشر از افراد اجتماع که فردای جامعه را میسازند و شناخت و درک معضلاتی که از راه طغیان هیجانات آنها ایجاد میشود و امکان اینکه گاهی در افراد معلول نمود بیشتری داشته باشد، زیاد میباشد، لذا تصمیم به بررسی موردی در رابطه با این مسئله گرفتم و احساسات هیجانات را در آنها مورد بررسی قرار دادم. چرا که هیجانات نیز مانند سایر انگیزهها تابع اصل یادگیری بوده و ظهور آنها در جوامع مختلف و سنین مختلف متفاوت میباشد.
ضرورت تحقیق :
مانند تمام افراد عادی یک فرد معلول (حرکتی و حسی (نابینا)) نیز خواستار این است که باوی همچون سایر افراد رفتار شود. تعداد زیادی از افراد نابینا و معلول نمیخواهند مورد ترحم قرار بگیرید و در عین حال میخواهد دیگران آنها را درک کنند.
بیشترین نیازهای سازگاری افراد معلول (حسی و حرکتی) به سلامت عاطفی ایشان مربوط میشود و به دلیل نارساییهای حرکتی و مشکلات ارتباطی و در بیشتر موارد ظاهر ناخوشایند، آنان اغلب از اجتماع طرد میشوند یا نسبت به آنان دلسوزی بیش از اندازهای ابراز میشود، پذیرشی را که تمام افراد در جستوی آنند، غالباً از آنان دریغ میشود والدین و بستگان بیشتر این افراد آنها را طرد میکنند و از مسبوب بودن خود به آنان شرم دارند. (این موضوع امروزه چندان صحت ندارد) آنان بدون آنکه برای پذیرفته شدن جو مناسبی در اختیار داشته باشند، برای رسیدن به خود فهمی و در پی آن دستیابی به حس شایستگی و خرسندی، با مشکلات بسیاری روبرو خواهند بود. در مقابل، ناکامی شدید، که احتمالاً با ترس زیاد همراه است، در آنان امری عادی است.
کودکان که دچار آسیب دیدگی بینایی شدهاند، در مقایسه با سایرکودکان دارای نیازهای مشابهی هستند. اما درحقیقت آنان قادر نیستند به طور طبیعی ببینند، در موارد متعددی فعالیتهای آنان را در بازیها تا ؟ محدود میکند که رشد جسمی آنان در کودکی در حد قابل ملاحظهای کند میشود. چون اشتیاق فرد نابینا به حرکت و بازی به سردی میگراید، وی غالباً به برخی رفتارها که ؟ناگری خوانده میشود، رو میآورد، این رفتارها عبارتند از آن حرکتهای بدنی که تصور میشود فرد نابینا میخواهد با انجام آنها بدون جا به جا شدن در فضا نیاز خود را به حرکت عضلانی برآورد. عقب و جلو شدن، ؟ سرو … و از طرف دیگر اینکه نابینایی که در سازگاری با محیط اطراف خود موفق نبودهاند، به طور دایم دچار اوهام و خیال پردازی میشوند.
به طور کلی یک معلول گاهی چنان احساس اضطراب و ترس از ناتوانی جسمی و تأثیرهای آن برآینده شخص میکند که دچار دلواپسی و ترسهایی میشود. معمولاً حالت سه خوردگی در اکثر آنها دیده میشود و حس امنیت و اعتماد به نفس آنان مورد تهدید قرار میگیرد. گاهی احساس گناه به معلول دست میدهد و تصور میکند با بلایی که به آن دچار شده است کیفر گناهانش را میبیند. از یکی از مشکل ترین کمکهایی که میشود به این گونه افرد ؟ ناهنجاریهای روحی آنان است.
اگر افراد اجتماع از آنها انتظار داشته باشند که از چندی ؟ که باعث خوشحالی آنان میگردد و یا خبری آنها را خشمگین نسازد، زمانی افراد عادی را خشمگین نمیکند، کاملاً مشخص است که هنوز یک معلول را درک نکردهاند.
بنابراین با وجودیکه آنها در پارهای موافق نیازمند کمک هستند، اما در اصل ترجیح میدهند که مستقل باشند. آنها به توجه خود به دیگران ارج مینهند، اما مایلند که افراد به جای اشاره کردن به تفاوتهایشان از شباهتهایشان گفتگو کنند و همان طور که گفته شد با انجام چنین آزمونهایی هر چند دارای معایب و محدودیتهایی باشد، تا حدودی قادر خواهیم بود که احساسات، عواطف، انگیزهها و هیجانات را در آنها شناخته و هنگامی که این خصایص در آنها زیاد و یا کم بود، کاملاً آنها را درک کرده و به خواستههایشان احترام بگذاریم و بدانیم که همه ما انسانها به نوعی دچار نقص هستیم، منتها ؟ این افراد در ظاهر و جسم خارجی آنها وجود دارد و قابل دیدن است. لذا نباید فقط به عصای سفید و زیر بغل یک معلول توجه کرد بلکه باید آنها را دیده بدون وجود وسایل جانبی و بدون وجود هر چیزی غیر از آنها.