این مقاله به بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلانشهرهای کشورهای در حال توسعه می پردازد که نمونه موردی بررسی شده در آن شهر تهران می باشد.
در این تحقیق نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
از مهمترین ویژگیهای اسلام، نگاه متعادل به امور و واقعیتها است. اسلام میکوشد در عرصههای مختلف، موضع متعادل ارایه دهد. در این نوشتار ابتدا با استناد به آیات و روایات، به اثبات این مطلب پرداخته میشود رغم مطلق بودن قدرت و مشیت الهی، قوانین و سنتها متعادل و پایدار میباشند. سپس با نگاه اجمالی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، نمودهای تعادل در اسلام، از جمله تعادل میان قدرت دینی و انتخاب مردم، تعادل در تفکیک و ارتباط قوای سه گانه، نظارت متقابل میان نهادهای مختلف حاکمیت و تعادل میان تضمین حقوق فردی و تأمین حقوق اجتماعی و مصلحت ملی و مصلحت عالیه اسلام بررسی میگردد.
کلمات کلیدی :
نمودهای تعادل، قانون اساسی، قانونگذاری، واقعیتها، نظارت، قوای سه گانه.
پیش از ورود به موضوع بحث، ذکر چند نکته ضروری است:
نکته اول:
همسو با ایمان به همپیوندی حقیقی میان ایدئولوژی و رفتار، اسلام میکوشد تصویر متعادلی از واقعیت و سپس تعیین موضع متعادلی را نسبت به آن ارایه دهد. کسی که اسلام را مورد مطالعه قرار میدهد متوجه وجود عنصر تعادل در تمامی عرصهها به ویژه در موارد زیر میگردد:
تعادل در تصویر اسلامی از واقعیتها؛
تعادل در شیوه برخورد مسلمان با واقعیتها؛
تعادل در عرصههای قانونگذاری اسلامی.
______________________________
1 دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.
________________________________________
الف ـ تعادل در تصویر اسلامی از واقعیتها:
اسلام به کل هستی بشری نگاه میکند و تلاش دارد آن را با تدوین قوانین و تأسیس آن بر شالودهای استوار و تعیین جایگاه آن نسبت به تمامی جهان هستی، به شکل مورد نظر تغییر داده و در گردونه فرمان خود قرار دهد:
«أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» (مُلک/22)؛ (آیا آن کس که نگونسار بر روی افتاده راه میرود هدایتیافتهتر است یا آن که بر پای ایستاده و به راه راست میرود؟)
وقتی تصویری را که اسلام از واقعیت ارایه داده بررسی کنیم آن را در نهایت تعادل خواهیم یافت، که در این جا به جنبههایی از آن اشاره میکنیم:
1ـ متون اسلامی، والاترین نوع تعادل هستی را در برابر دیدگاه فرد مسلمان قرار داده و آفریدههای متعادل و به هم پیوستهای را برای او به تصویر میکشند که احساس میکند افتادن یک برگ درخت نیز ارتباطی علت و معلولی با حرکت اجرام آسمانی دارد.
قرآن کریم، آینده تعادل را به گونهای کلی مطرح میسازد و تأکید میکند: «وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَرِیکٌ فِی الْمُلْکِ وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً» (فرقان/2)؛ (و او را شریکی در فرمانروایی نیست و هر چیز را بیافریده است و آن را به اندازه آفریده است).
2ـ به رغم این که مطلق بودن مشیت الهی، مهمترین جنبه از تصویر واقعیت ارایه شده اسلام به فرد مسلمان و ترسیم قانونمندیهای آن است و خداوند متعال میفرماید: «إِنَّما قَوْلُنا لِشَیْءٍ إِذا أَرَدْناهُ أَنْ نَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» (نحل/40)؛ (فرمان ما به هر چیزی که ارادهاش را بکنیم این است که میگوییم: موجود شو، و موجود میشود) ولی این به آن معنا نیست که هیچ قانون ثابت و سنت پایداری وجود ندارد و انسان نمیتواند به نتایج مورد انتظار با وجود سلامت و درستی مقدمات کار اطمینان داشته باشد.
مراد از مطلق در اینجا، مطلق کمالی است که اعتماد و اطمینان به نتایج را به ارمغان میآورد و به این معنا است که این اراده الهی مطلق، چنین خواسته که قوانین و قانونمندیها، پابرجا و استوار بمانند. «لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَها أَنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَ لاَ اللَّیْلُ سابِقُ النَّهارِ» (یس/40)؛ (آفتاب را نسزد که به ماه رسد و شب را نسزد که به روز پیشی گیرد).
«سُنَّةَ اللّهِ فِی الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللّهِ تَبْدِیلاً» (احزاب/62)؛ (این سنت خداوندی است که در میان پیشینیان نیز بود و در سنت خدا تغییری نخواهی یافت).
________________________________________
چنین است که خداوند نمیپسندد کارها جز بر مکانیسم علتها و عاملها بچرخد تا به این ترتیب تعادل میان مطلق بودن مشیّت الهی از یک سو و ثبات در قانونمندیهای هستی، از سوی دیگر، تحقق یافته باشد.
3ـ قرآن نیز به همین روش به ایجاد تعادل در تصور مسلمان از اراده مطلق الهی و عرصه اراده محدود انسان میپردازد. زیرا اراده الهی مطلق است و هیچ حد و مرزی نمیشناسد ولی همین اراده به لطف خود، به انسان آزادی و اراده آزاد در انجام هر کاری را بخشیده و هر لحظه نیز نیروی آن را به وی میرساند.
«وَ نَفْسٍ وَ ما سَوّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکّاها وَ قَدْ خابَ مَنْ دَسّاها» (شمس/10ـ7)؛ (و سوگند به نفس و آن که نیکویش بیافریده، سپس بدیها و پرهیزگاریهایش را به او الهام کرده که هر که در پاکی آن کوشید رستگار شد و هر که در پلیدیاش فروپوشید، نومید گردید).
«إِنَّ هذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَنْ شاءَ اتَّخَذَ إِلی رَبِّهِ سَبِیلاً وَ ما تَشاوءُنَ إِلاّ أَنْ یَشاءَ اللّهُ» (انسان/30ـ29)؛ (این اندرزی است، پس هر که خواهد راهی به سوی پروردگار خویش برگزیند و شما جز آن نمیخواهید که خدا خواسته باشد).
4ـ نوع دیگری از تعادل نیز وجود دارد که متون شریف بر آن انگشت گذاشتهاند و آن تعادل میان رحمت واسعه الهی و مجازات سخت اوست. زیرا انتظار رحمت و مهر بیحدومرز به انسان امید فراوان و انگیزه نیرومندی برای انجام کار میدهد، حال آن که تصور مجازات سخت مانع از آن میگردد که آن امید، در جهت عکس هدف خود درآید و آن را کنترل میکند و تبدیل به کاری در راستای آن میسازد و در نتیجه نوعی تعادل سازنده و کامل را تحقق میبخشد: «اعْلَمُوا أَنَّ اللّهَ شَدِیدُ الْعِقابِ وَ أَنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ» (مائده/98)؛ (بدانید که عقوبت خدا سخت است و هم او آمرزنده و مهربان است). «نَبِّئْ عِبادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِیمُ وَ أَنَّ عَذابِی هُوَ الْعَذابُ الأَْلِیمُ» (حجر/50ـ49)؛ (به بندگانم خبر ده که من آمرزنده و مهربانم و عذاب من عذابی دردآور است).
5ـ تعادل میان تصاویری که از دنیا و آخرت ارایه میشود نمونهای دیگر از این امر را نشان میدهد، زیرا اسلام رابطه ویژهای میان دنیا و آخرت ترسیم میکند که در حد وحدت، به همدیگر گره میخورند و در حد تناقض از یکدیگر فاصله میگیرند، ولی به هر حال بیانگر تعادل بینظیری است که بر رفتار آدمی تأثیر میگذارد.
6ـ نوع دیگری از این تعادلها، تعادلی است که متون اسلامی میان راههای خیر و شری که در برابر انسان نهاده میشود و امکان انتخاب آزاد را برای او فراهم میآورد، مطرح میکنند؛ متون شریفی وجود دارد که بر این حقیقت انگشت میگذارند. (به عنوان مثال، ر.ک: کتاب "الخصال" شیخ صدوق).
برا دانلود متن کامل این تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.