کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق وبررسی در مورد مددکاری اجتماعی 40 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد مددکاری اجتماعی 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 39

 

موضوع تحقیق:

مددکاری اجتماعی

نام و نام خانوادگی : لیلا رفعت جمال آباد

رشته : حسابداری

تحقیق درس : جامعه شناسی

استاد : خانم رحمت آبادی

تعریف مددکاری اجتماعی :

مدد کاری اجتماعی حرفه ای است مبتنی بر استعدادها، مهارتها و دانشهای خاص، به منظور فراهم آوردن شرایط مادی و معنوی برای افراد و اقشار نیازمند جامعه، به گونه‌ای که در جهت شناخت و رفع مشکل خود برانگیخته شوند.

مددکاری داوطلبانه :

چنانکه می‌دانیم مددکاری به مفهوم اول، تاریخی به قدمت تاریخ بشر دارد، یعنی از زمانی که بشر خلق شد، با توجه به نیازهای اجتماعیش ناچار به زندگی در جمع بوده است. این جمعی زیستن او را در جهت همکاری اجتماعی و مددکاری بی برنامه سوق می داد، یعنی برای تأمین نیازهای خود مخصوصاً نیازهایی که بعد اجتماعی داشت و همچنین به منظور دفاع و حراست از خود مجبور به همکاری با دیگران بوده، مضاف بر آنکه، به قول علامة شهید مطهری، انسان علاوه بر نیازهای زیستی و غریزی، یک سلسله نیازهای معنوی و روحانی نیز دارد که همراه با او زاده می‌شود و توجه به این نیازها و تأمین آنها ریشة فطری دارد.

الف – وجود مناسبات انسانی – اجتماعی بسیار ساده : عمده ترین علت آن نیز محدودیت و کوچکی اجتماعات و شیوة زندگی قبیله‌ای و عشیره‌ای بوده است. چون روابط بسیار نزدیک و صمیمانه است همه از احوال یکدیگر، باخبرند و با یکدیگر هم پس با رخ دادن مشکلی برای یکی همسر در تلاش برای حل مشکل.

ب – وجود خانواد‌ة گسترده و سنتی : روابط خویشاوندی سنتی که امروزه در کشور هایی که سنت خود را حفظ کرده اند بسیار قوی بوده است به طوری که اگر یکی از اعضا فوت می‌کرد دیگران به کمک می‌شتابند. اگر کسی دچارفته شود همین طور، و همه کمکها را با میل و رغبت انجام می‌دهند.

پ – محدودیت نیازها : اجتماعات اولیه، همانند جوامع امروزی، نیازمندیهای بسیار گسترده و متنوع نداشتند و لذا برای تأمین نیازهای اساسی و اولیة خود به تلاشی در حد نیازهای متعارف و روزمره اکتفا می‌کردند.

ت – تسلیم در مقابل محدودیت های موجود : اصولاً اعتقاد به جبر در نتیجه تسلیم شدن در مقابل پیشامدها و حوادث و عدم مبارزه با مشکلات یکی از باورهای حاکم بر جوامع اولیه بود و هرکسی وضع موجود را سرنوشتی محتوم تلقی می‌کرد.

2- مددکاری سازمان یافته :

حدوث پدید‌ة انقلاب صنعتی و ورود ماشین به زندگی بشر، تحولات عظیمی را در مناسبات پیچیدة انسانی اجتماعی از یک طرف و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی از طرف دیگر حل معضلات اجتماعی آن هم با چهره‌ای جدید و متنوع به صورت ساده و ابتدایی امکان پذیر نبود. بر این اساس مشاغل جدیدی از جمله (مددکاری اجتماعی) به منظور مقابله با ناسامانیها و مشکلات اجتماعی جدید ظهور کرد و به تدریج به صورت نهادی نسج گرفت نهادی حرفه ای که در زمینه های مختلف یا در نهادهای دیگر گردید.

الف) افزایش جمعیت : بعد از انقلاب صنعتی به خاطر پیشرفت علوم پزشکی میزان مرگ و میر کمتر شد ولی زاد و ولد در کشورهای آسیایی و آفریقایی به همان میزان ماند و باعث رشد جمعیت شد در نتیجه محدودیت امکانات در زمینه‌های مختلف رفاه اجتماعی بود و به تدریج مسائل و مصائب اجتماعی،یکی بعد از دیگری خود را نشان داد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد مددکاری اجتماعی 40 ص

تحقیق وبررسی در مورد مشارکت 17 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد مشارکت 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مقدمه

در باب مشارکت

مشارکت، همکاری و همیاری اصطلاحاتی‌اند که از دیرباز همزمان با زندگی گروهی انسان ها به وجود آمده و گسترش یافته است. این اصطلاحات و کاربست آن‌ها بطور علمی، از انقلاب صنعتی خودنمایی نموده و در جوامع مختلف جنبه کاربردی آن تقویت گردیده است، با توسعه و گسترش سازمان‌ها، واحدها، مؤسسات اقتصادی، اجتماعی و اداری موضوع مشارکت نیز به نحوی گسترده تر تحت عنوان مشورت‌دهی و مشاوره به این سازمان ها و مؤسسات راه یافته و سرانجام به صورت مدیریت مشارکتی مطرح گردید.

از مدیریت مشارکتی به عنوان ابزاری جهت استفاده از ابتکار، خلاقیت، دانش کارکنان و به منظور بهینه کردن ثمره فعالیت آنان، از سوی مدیران استقبال شد و برای سود جستن از این ابزار، شیوه ها و روش‌های گوناگون ابداع گردید. هدف اساسی این سبک مدیریت، در تمامی این روش‌ها، شخصیت بخشیدن به نیروی انسانی و وارد نمودن او در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست گزاری‌ها و اداره سازمان بوده تا در بهینه نمودن نتایج حاصل از فعالیت ها سهیم و شریک باشد.

علی‌رغم وضوح و روشنی هدف‌های مدیریت مشارکتی، هنوز هم این شیوة مدیریت مخالفینی دارد و در میان اندیشمندان علم مدیریت معتقدینی وجود دارند که نسبت به اندیشه مدیریت مشارکتی و نیز در مورد چگونگی اعمال آن انتقاد می‌کنند و آن را روش مؤثری جهت نیل به اهداف یاد شده نمی‌دانند.

نکتة مهم در این ارتباط آن است که این قبیل انتقادها و مخالفت ها به هیچ وجه مانع گسترش این اندیشه نگردیده، بلکه موجب ایجاد و روش‌های جدیدی در زمینة استفاده از مدیریت مشارکتی شده و در واقع در جهت تکمیل آن به پیش رفته است، به نحوی که امروزه اعمال مدیریت مشارکتی در سازمان ها و موسسات دولتی به عنوان ضابطه و معیار جدیدی از اداره امور این قبیل سازمان‌ها به شمار می‌رود.

تعریف‌های مشارکت

1- پیوند دو سویه، شازنده و سودمند میان دو تن یا بیشتر از دو تن.

2- فراهم آوردن و گستردن بستر نقد مشترک برای یافتن هدف‌های مشترک

3- دخالت دادن و درگیر شدن مردم در فراگردهای تصمیم‌گیری اقتصادی، اجتماعی ، و فرهنگی‌ای که بر سرنوشت آنان اثر می‌گذارد.

مشارکت در تبیین تازه

1-گوش دادن به سخن دیگران، به ویژه زیردستان

2- فراهم آوردن احساس مالکیت در اندیشه و فرآورده

3- در هم شکستن سکوت و خاموشی

4- از میان بردن حاشیه نشینی

5- پروردن و اختیار دادن

فواید مشارکت کارکنان

1- از افکار سازنده کارکنان استفاده می شود.

2- مقاوت در برابر تغییر را تخفیف می‌دهد.

3- علاقه به کار را افزایش می‌دهد.

4- به تقویت روحیه کارکنان کمک می‌کند.

5- سبب تقویت هم کاری در چاره یابی مسائل مجموعه و مشارکت در تصمیم‌گیری در پایین ترین سطوح

6- به کارکنان امکان آشنایی با افکار خوب دیگران را داده و لذا شناخت شخصی آنها را افزایش می‌دهد.

با اجرای نظام مشارکت زمینه مناسب برای استفاده از گوهر ارزشمند تجربیات کارکنان فراهم می‌آید.

مشارکت در تمثیل و مثل

« آن‌ها دو تا بودند همراه، ما ده تا بودیم تنها »

آورده اند گروهی عزم سفر کردی، در بین راه دزدان بدانها در آویختند و آن گروه مغلوب دزدان شدند، و اموال ایشان به تاراج رفت.

شکایت به داروغه بردند.

داروغه چون ماجرا بشنید در تعجّب شد و گفت :

شما در کثرت و این دو در قلت چگونه شکست خوردید!؟

یکی پاسخ گفت : ما ده نفر بودیم تنها و آن‌ها دو نفر بودند همراه.

جنبه های مشارکتی

اگر جماعتی با وجود کثرت نفرات در کارها با هم متفق نباشند و پشت یکدیگر را نداشته باشند، در کارشان ناموفق هستند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد مشارکت 17 ص

تحقیق وبررسی در مورد مفهوم عشق از دیدگاه سقراط وافلاطون وابن عربی ومولوی 20 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد مفهوم عشق از دیدگاه سقراط وافلاطون وابن عربی ومولوی 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

عشق

چکیده

در این مقااله مفهوم عشق از دیدگاه سقراط وافلاطون وابن عربی ومولوی تعریف شده صفات وویژگهای

آن مورد بررسی قرارگرفته است .

کوشش اصلی نگارنده براین بوده است که دیدگاه مولوی دراین زمینه کاویده شود و مشخص گردد که مولوی عشق تحاازب ارواح می داند وهدف نهایی وی در نگارش داستان شاه و کنیزک این بوده است که

روشن بدارد که : هرعشقی که در عالم زیرین حاصل گردد اگر بر مبنای شناخت و معرفت این جهانی باشد از بین رفتنی و باعث ننگ است و نام عشق بر آن نمی زیبد و عشقی که علت این جهانی نداشته و بی اختیار حاصل گشته باشد بی تردید علتی آن جهانی دارد و عاقبت عاشق رابدان سر رهبر خواهد شد .

نگارنده این نکته راهمان چیزی می داندکه شاعر عارف آن را عشق شناخته ودرپیمانه حکایت شاه و کنیزک نهاده است وبر این باوراست که مرد خود این دانه رااز آن پیمانه برخواهدگرفت .

این مقاله با بیان دیدگاه های اندیشمندانی چون سنایی وعین القضات وعطاروحافظ به فرجام آمده است .

1

یاعشق روان شد از عدم مرکب ما روشن ز شراب وصل دانم شب ما

زان می که حرام نیست در مذهب ما تا صبح عدم خشک نیابی لب ما

< مولوی >

سقراط عشق را اشتیاق به دارا شدن خوبی و یا تقاضای تملک زیبایی گفته است و عارفان آن را جوهرحرکت افلاک و کواکب دانسته اند :

یکی میل است با هر ذره رقاص کشان هر ذره را تا مقصد خاص

رساند گلشنی را تا به گلشن دواند گلخنی را تا به گلخن

اگر پویی زاسفل تا به عالی نبینی ذره ای زین میل خالی

ازاین میل است هرجنبش که بینی به جسم آسمانی یا زمینی

همین میل است کاهن رادرآموخت که خود رابرد وبرآهن ربا دوخت

همین میل آمد وبا کاه پیوست که محکم کاه را بر کهربا بست 1

افلاطون معتقد است که روح انسان در عالم مجردات به حقیقت زیباایی ناظر بوده است و چون در این

دنیا زیبایی ظاهری را می بیند به یاد زیبایی مطلق عالم مجردات می افتد وآرزوی بازگشت به عالم پیشین

دراو زنده می شود واین همان حالت شوق لقای حق یعنی عشق است .

عارفان عشق راصفت حق تعالی میدانند و آن را کیمیای تبدیل کثرت به وحدت می شمرند .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد مفهوم عشق از دیدگاه سقراط وافلاطون وابن عربی ومولوی 20 ص

تحقیق وبررسی در مورد مبانی فلسفی جاودانگی نزد کانت 19 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد مبانی فلسفی جاودانگی نزد کانت 19 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

مبانی فلسفی جاودانگی نزد کانت

چکیده

در میان فیلسوفان غربی، کسانی که به جاودانگی انسان معتقدند در حوزه عقل نظری به استدلال و اقامه براهین عقلی پرداخته اند ولی هیوم بر خلاف آنان معتقد بود که اینگونه قضایا، تحلیلی بوده و ارزش معرفتی ندارند و کانت نخستین بار با توجه به مبانی فلسفی خاص خود در مقابل همه این نظریات ایستاد و ثابت کرد که اموری همچون جاودانگی نفس در حوزه عقل نظری امکان اثبات ندارد و همانطور که می توان گزاره هایی برای اثبات این امور بیان کرد همچنین می توان گزاره هایی نیز در رد این موارد اقامه نمود. بنابراین؛ نه قابل اثبات و نه قابل رد می باشند. عقل نظری هیچ راهی برای شناخت چنین اموری ندارد و آنها را باید به حوزه عقل عملی راند، چرا که تنها ضامن الزام آور در امور اخلاقی، پاداش ها وکیفرهای اخروی هستند و در سایه زندگی پس از مرگ و حیات جاودانه است که پاداش و کیفر اخروی توسط خداوند معنا پیدا می کند.

فلاسفه بعد از کانت به شدت تحت تأثیر او قرار گرفتند. به گونه ای که حتی هایدگر که از فیلسوفان اگزیستانسیالیست است با وجود بحث پیرامون مرگ، به طور صریح از جاودانگی و بقای نفس سخنی به میان نیاورده است و باور او به جاودانگی نفس را فقط از مضمون اندیشه ها و سخنان وی می توان یافت.

واژگان کلیدی

جاودانگی، عقل نظری، عقل عملی، ارزشهای اخلاقی، پاداش و کیفر اخروی

از آنجا که بشر ذاتاً از عدم و نابودی گریزان است و به بقا و جاودانگی گرایش دارد، موضوع جاودانگی انسان، همواره فکر اندیشمندان را به خود مشغول کرده است. درباره جاودانگی انسان تا کنون تفسیرهای متفاوتی ارائه شده است ولی بدون تردید بهترین و کاملترین تبیین را وحی الهی ارائه می کند. قرآن کریم و کتاب مقدس در موارد متعددی به مسأله زندگی پس از مرگ انسان پرداخته اند که در اینجا نمونه ای از این آیات و سخنان را می بینیم:

«از این زمین شما را آفریده ایم و به آن شما را بازمی گردانیم و بار دیگر شما را از آن بیرون می آوریم» (قرآن کریم، طه / 55)

«تمام مردگان رستاخیز خواهند کرد. آنانی که نیکو کردند برای رستاخیز حیات و آنانی که بدی کردند برای رستاخیز محکومیت» (کتاب مقدس، انجیل یوحنا، 29/5)

در کنار وحی آسمانی فلاسفه نیز در صدد اثبات جاودانگی انسان بوده اند. گر چه برخی از آنان مرگ را برابر فنا و نابودی او می دانند، ولی جاودانگی انسان از طریق دلایل عقلی فراوانی قابل اثبات می باشد و ما نمونه این براهین را در کتب فلسفی ابن سینا و ملاصدرا می یابیم.

اولین بحثهای فلسفی در مورد جاودانگی را در سخنان فیلسوفان یونان باستان می توان مشاهده کرد که این بحثها جنبه نظری داشته و در حوزه عقل نظری به آن پرداخته می شده است و این روش از فیلسوفان غربی تا عصر کانت نیز ادامه یافته است. کانت نخستین کسی بود که در مقابل همه این استدلالات ایستادگی کرد و به نحو مستدل تلاش کرد که ثابت کند اموری همچون اثبات وجود خدا و اثبات جاودانگی نفس در حوزه عقل نظری امکان پذیر نیست و به همان نسبت که می توان گزاره هایی بر اثبات این امور اقامه نمود، می توان گزاره هایی بر رد این امور اقامه کرد. بنابراین؛ نه قابل اثبات و نه قابل رد و نقض می باشند، لذا هر گونه تلاش جهت اقامه برهان بر له یا علیه این امور بیهوده است.

جاودانگی نزد فیلسوفان پیش از کانت

فیلسوفان یونان باستان

ولی فیلسوفان پیش از کانت به بحثهای نظری پیرامون این امور پرداخته اند. اولین اندیشه فلسفی در یونان باستان به هراکلیتوس بر می گردد. وی معتقد است که مرگ واقعیتی نیست که بتواند از حیات یا وجود جدا شود. نه زندگی مطلق است و نه مرگ. مفهوم مرگ امری نسبی است که فقط تغییر احوال می باشد و نه کون و فساد آن. نه ابدان و نه نفوس ما، حتی لحظه ای امر واحدی نیستند، آنها مداوماً در معرض تغییر و تبدل قطعی اند. چرا که نمی توان در یک رودخانه دو بار قدم گذاشت. رودخانه در حالی که همگی اجزاء و مواد آن (یعنی آب در حال جریان) تبدل یافته است، صورت خود را حفظ می کند. (کاپلستون، 1368، ج 1، ص 51)

هراکلیتوس مرگ را فنا نمی داند بلکه آنرا مرحله ای از زندگی می داند. فیلسوف معاصر هایدگر، نیز همین سخنان را در مورد مرگ و جاودانگی بیان کرده است و از اندیشه هراکلیتوس متأثر شده است.

افلاطون

افلاطون می گوید: «طبیعت هر موجود فانی همواره در این تلاش است که جاویدان بماند و بدین مقصود از راه توالد و تناسل می تواند رسید. بدین سان که همیشه موجودی تازه و جوان بجای موجود پیر بگذارد. چنانکه می دانی ما هر موجود زنده را از کودکی تا پیری همواره همان می شماریم و به یک نام می خوانیم، در حالی که در هیچ آن همان نیست که آنی پیشتر بود، بلکه پیوسته در تغییر و تحول است و مو و گوشت و استخوان و خون و خلاصه تمام تنش دائماً دگرگون می گردد. و این دگرگونی خاص تن نیست، بلکه روح نیز همواره دستخوش آن است.» (افلاطون، 1357، ص 260) در اینجا هم هراکلیتوس و هم افلاطون، به تغییر یا فقدان هویت رودخانه اشاره می نمایند، در حالی که همگی اجزاء و مواد آن (یعنی آب در حال جریان) تبدل یافته و صورت خود را حفظ می کند. هویت رودخانه ثابت باقی می ماند، نه تنها علی رغم این امر که آبهای آن به نحو مداوم در حال تغیر است، بلکه دقیقاً به این دلیل که آنها در حال تغیر و تبدل هستند.

فرقی که میان دو کلمه «علی رغم» و «به دلیل آنکه» است، اساسی می باشد. در مورد اول («علی رغم») ما با وضعی مواجه می شویم که در آن تغیر و تبدل به عنوان امر وهمی اعتبار شده و از این جهت رودخانه را – به نحو ذاتی و اساسی – تحت تأثیر قرار نمی دهد.

در مورد دوم («به دلیل اینکه») نفس تغیر و تبدل به عنوان ذات رودخانه تلقی می شود. تغییر و تبدل فی نفسه رودخانه را آنچنان که هست، می سازد. رودخانه هست از این جهت که تغییر می کند. طبق نظر هراکلیتوس، هویت طرح و نظام که «رودخانه» تمثیل آن است هم در مورد طبیعت به نحو کلی و هم در مورد انسان، صادق است و لذا برای انسان هنگام مرگ با حالت پیش از آن تفاوت زیادی ندارد؛ چرا که ما همیشه در تجربه خود با نوعی مرگ دائم و زندگی مستمر آشنا هستیم.

از سخنان هراکلیتوس بر می آید که جاوانگی امری مسلم است و مرگ چیزی جز تغیر نیست ولی افلاطون علاوه بر این جاودانی را مفهومی بسیار متعالی تر می داند و این از سخنان او در پاسخ به کریتون بدست می آید که پرسید: «اکنون بگو تو را چگونه به خاک بسپاریم؟ گفت: اگر توانستید مرا نگاه دارید و از چنگ شما نگریختم. هر گونه می خواهید به خاک بسپارید. آنگاه لبخندی سرشار از وقار زد و در حالی که به ما می نگریست گفت: دوستان من، نمی توانم کریتون را متقاعد سازم که سقراطی که با شما سخن می گوید و وصیت می کند واقعاً منم. او می پندارد من آن نعشی هستم که به زودی پیش چشم خواهد داشت و می خواهد بداند که مرا چگونه باید به خاک سپرد. اندکی پیش به تفصیل در این باره سخن راندم و گفتم که من پس از نوشیدن زهر در


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد مبانی فلسفی جاودانگی نزد کانت 19 ص

تحقیق وبررسی در مورد طلاق 22 ص

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق وبررسی در مورد طلاق 22 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

طلاق

مقدمه

طلاق شعله ی محبت را خاموش می کند،

عشق ها را به کینه و دشمنی بدل می سازد،

ضعف های یکدیگر را در برابر چشم هم بزرگ می نماید.

حتی سبب می شود که آنان فقط نقاط منفی یکدیگر را ببیننند، هر کدام سعی دارد دیگری را متهم سازد و زمینه را برای سقوط او فراهم نماید، زنی مهربان یک باره لجباز می شود و مردی با چنان عظمت و وقار یک باره عیب جو می شود و این همه برای پاره کردن رشته ی الفت هاست.

روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم می‌شوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریم‌های اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دوره‌ای که هزینه‌های متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدین‌اندازه دیرپا و مقاوم است.

یکی از بزرگترین خطراتی که در زندگی همه ی انسان ها وجود دارد، طلاق است، جدایی و طلاق بیشتر متوجه کودکان خانواده است که دل به عنایت و مهر والدین گرم داشته و خانه را مرکز امید و پناهگاه خویش می شناسند، اگر پدران و مادران بدانند طلاق و جدایی چه محرومیتی را برای فرزندان پدید می آورد و دل نازک طفل را چگونه شکند و او را از چه لذاتی محروم می سازد، شاید هرگز تن به این کار در ندهند، جدایی پدر و مادر از یکدیگر کودک را به اختلال عاطفی دچار می سازد، حالت افسردگی برای او پدید می آورد و در مواردی قدرت اراده و اندیشه را از او باز می ستاند و در کل او را چنان پریشان می سازد که اثرات شوم آن مادام العمر عارض کودک است. جدایی از والدین به خاطر طلاق در وضع تحصیلی کودک هم اثر می گذارد، توان فعالیت و حتی ورزش را از او می گیرد.

ستیزهای خانواده که سرانجام به جدایی و طلاق می انجامد، رفتاری است نا بهنجار و غیر طبیعی، گاهی کسانی که به چنین کاری دست می زنند تصورش هم برای آدمی چندش آور است . برای یک زوج تحصیل کرده و بالغ با داشتن فرزندانی در کنار، فرزندانی که همین والدین کم احساس و کم عاطفه آنها را به این جهان هستی آورده و اکنون با یک تصمیم نابخردانه آنها را تنها و بی کس رها می کنند و دنبال هوس های جدیدی با فرزندان جدیدی می روند. به هم ریختن کانون گرم خانواده، گناهی نابخشودنی و غیر قابل توجیه ناسازگاری خطایی است فردی، تعرضی است از جانب انسانی به انسانی دیگر که با قدری گذشت و تساهل در موارد بسیاری قابل جبران است، چه بسا خطا کننده، خود بر سر عقل آید و از کرده پشیمان شود، ولی ستیزه و طلاق خطا و گناهی است اجتماعی؛ گسستن سنگ بنای اجتماع است، در هم ریختن شالوده ی زندگی است، ازدواج امری است مربوط به دو فرد، ستیزه و نهایت طلاق امری است اجتماعی که صدمه و زیان آن به جامعه می رسد، عشق جوان ها را به تشکیل خانواده سست می کند و اعتماد اجتماعی را سلب و مخدوش می سازد. پس طلاق امری است ناموجه می توان خانواده را در دو جهت عام و خاص در نظر گرفت، خانواده به معنی عام آن در قدیم بیشتر مورد توجه بوده است و پدر و مادر، فرزندان و تمام افرادی را شامل می شود که در قانون مدنی به ترتیب اولویت می توانند از ما ترک دیگیری سهم الارثی داشته باشند، اما خانواده به معنی خاص عبارت است از شوهر، زن و فرزندان آنها با وجود اینکه قوانین ما خانواده را دقیقا تعریف نکرده و برای اعضای خانواده، شخصیت حقوق متساوی قایل نیست. خانواده قدیمی ترین و کهن ترین هسته‌ی طبیعی است که از بدو پیدایش بشر وجود داشته است. در واقع خانواده حکم سلول را در ساختمان اندام موجودات دارد. خانواده کانون حفاظت خانوادگی و اجتماعی است که بسیاری از نویسندگان و حقوقدانان درباره ی آن سخن گفته اند، حاصل جمع پدیده آمده از خلاق خانواده هایی است که آن جامعه از آنها تشکیل یافته است. نیمی از جمعیت ایران به واسطه ی تنگ نظری های مردانه از فعالیت های اجتماعی دور مانده اند، به طوری که از قدرت فکری و توان بانوان کمتر در جهت بهسازی و سازندگی کشور استفاده می شود که امید است مسئولین و دست اندرکاران متوجه این نقیصه ی بزرگ در روند بکارگیری نیرو و توان های اجتماعی، در ساختار بهتر جامعه استفاده نمایند و از تنگ نظری و بد اندیش ها دست بردارند و راه را برای ورود هر چه بیشتر بانوان در کوشش های اجتماعی باز کنند. اگر به این جنبه های انسانی حقوق زن توجه بیشتری شود، منشا ستیزه های خانواده کمتر شده و از جدایی زن و مرد و انحراف فرزندان رها شده جلوگیری می شود و در نهایت به جامعه ای از سلامت جسم و روان خواهیم رسید که کمتر دچار ستیزه و جدایی می گردد. براساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، دو عامل وراثت و محیط سهم بسزایی در میزان بزهکاری دارند، اما سوابق نشان می دهد که نه وراثت و نه محیط هیچ کدام به تنهایی نمی توانند عامل ایجاد جرم باشند، بلکه زمینه ی ارثی فرد، همراه با خصوصیات خلقی و محیطی و تاثیری که افراد دیگر در زندگی انسان دارند، می تواند سبب بروز جرم باشد. خانواده مهمترین نهاد اجتماعی موجود در جوامع انسانی است و از نظر تکوین شخصیت و پرورش آن در فرزندان و نحوه ی کیفیت آن از حیث تطابق بعدی فرد در جامعه دارای آثار وسیعی می باشد، میزان سازگاری و کیفیت روابط عاطفی زن و شوهر و دیگر کسانی که هسته ی اصلی خانواده را تشکیل می دهند و نیز نقش آموزشی خانواده و اهمیت آن در رشد شخصیت ، روابط عاطفی فرزند و خانواده مسایل روانی – جسمی ناشی از حیات خانوادگی- هر یک از این جنبه ها در ساختن قالب کلی شخصیت کودک مؤثر هستند و امروزه طرح هر کدام از این مباحث اختصاص به یکی از رشته های جامعه شناسی و روان شناسی پیدا کرده است.

اثرات و عوارض طلاق: با اینکه طلاق به حکم ضرورت برای اجتناب از مخاطراتی پذیرفته شده است، مع هذا چون از عوامل گسیختگی و پاشیدگی کانون خانواده است، به ناچار عواقب اجتماعی آن را باید انتظار داشت، زیرا طلاق در نظر جم شناسان در وقوع بزه بی تاثیر نیست و از عوامل جرم زا محسوب می شود، میزان طلاق را در یک جامعه می توان به مثابه ی معیار عدم ثبات و تزلزل اجتماعی تلقی کرد، از نظر جرم شناسان نتایج وخیم طلاق را باید به این شرح بررسی نمود:

1) اثر طلاق در مردان و زنان که فاقد فرزند هستند.

2) اثر طلاق در فرزندان

3) زیان اجتماعی طلاق اثرات طلاق در مردان بدان سان که اشارت رفت این است که آنان را افرادی غیر متعهد بار می آورد، آمار چنایی نشان می دهد که تعداد این افراد غیر متعهد در میان زندانیان قابل ملاحظه است اثر طلاق در زنان بخصوص آنهایی که پناهگاهی ندارند و فاقد استقلال اقتصادی هستند، سخت خطرناک است، زنان مطلقه خیلی دیر به خانه ی بخت دوم پای می گذارند و ای بسا که این امید هرگز جامه ی عمل نپوشد و احتمالا راه را برای انحراف و سقوط آنان بگشاید. اثر طلاق در فرزندان متعلق به کانون از هم پاشیده بسیار شدید است و عقده هایی غیر قابل تحمل و توام با نفرت در آنان به وجود می آورد که شدیدتر از وضع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد طلاق 22 ص