لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
آقای هوشنگ سیحون
به راستی جهد در جمع آوری معماران ایرانی که در معماری ایران موثر بوده اند ناقص خواهد ماند اگر چیزی راجع به هوشنگ سیحون ننویسیم .هوشنگ سیحون به حق نیمی از معماری و نقاشی دوره پهلوی است چون او در زمینه معماری و نقاشی در دوره پهلوی هم ساخته و هم پرداخته و هم تر بیت کرده به راستی آسمان تاریخ فرهنگ و هنر ایران دگر همچون سیحون را بر تارک خود نخواهد دید .سیحونی که تک مضرابهای خوش معماری مدرن ایران را زده است . معماری مدرنی که با شکوه وبا رویایی وصف ناپزیر شروع شد ولی در ادامه راه از شکوه. جلال .حشمت. معرفت و شعور دور شد و به ....رفت.
هوشنگ سیحون معمار ی صاحب سبک با خطوطی دراماتیک و استوره ای در معماری مدرن ایران است هر گز نمی توان خطوط دراماتیک او را در طراح آرامگاهای: ابو علی سینا و با با طاهر در همدان و حکیم عمر خیام و کمال الملک را در نیشابور را از یاد برد .و نمی توان از آن خطوط استوره ای در آرامگاه نادر شاه افشار و فردوسی پاکزاد در مشهد یاد نکرد.
او را می توان در زمره معماران پیشروی معماری مدرن ایران دانست که توانستند که به بیانی نوین از تلفیق معماری سنتی و مدرن ایران دست یابند و آثاری به یاد ماندنی برجای بگذارند.
سیحون در سال 1299شمسی در خانوادهای هنر مند در تهران متولد شد . و در سال 1319 در رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای تهران که در ان سال بوسیله عده ای از معماران و باستان شناسان فرانسوی و عدهای از شاگردان کمال الملک.تازه تاسیس شده بودثبت نام کرد و مشغول به تحصیل معماری شد.(شایان ذکر است دانشگاه نخبگان ایران .دانشگاه تهران توسط یک معمار فرانسوی طراحی شده و در به وجود آمدن خوشنام ترین وبا سابقه ترین کانون علمی ایران .ایرانی نقش چندانی نداشته.) و در سال 1323سیحون جوان با نمره عالی از دانشکده معماری دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد.
فارغالتحصیلی سیحون مصادف بود با پایان جنگ جهانی دوم که به گفته خودش، این مقطع تاریخی از چندین جهت یکی از مقاطع سرنوشتساز زندگی او به شمار میرود: اول از این جهت که چون ایران به عنوان پل ارتباطی برای حمل تسلیحات متفقین از خلیج فارس به روسیه، نقش مهمی در پیروزی متفقین داشت، متفقین پس از پایان جنگ ایران را به عنوان پل پیروزی معرفی و نشان افتخارآمیزی به دولت و راهآهن ایران اعطا کردند. راهآهن ایران نیز به مناسبت این افتخار بزرگ تصمیم گرفت در ایستگاه تهران ساختمانی بسازد که طراحی آن را به مسابقه گذاشت و طرح سیحون جوان برنده و در نهایت با تغییراتی، بر خلاف نظر او، ساخته شد. دوم اینکه انجمن آثار ملی که سالهای جنگ را بصورت مخفی گذرانده بود، با پایان جنگ فعالیت مجدد خود را شروع کرد و به مناسبت جشن هزاره بوعلی سینا تصمیم به ساخت آرامگاهی برای او در همدان گرفت که طراحی این آرامگاه به مسابقه گذاشته شد و سیحون در عنفوان جوانی موفق شد تا در این مسابقه هم برنده شود.و بعد از این
مسابقه بود که هوشنگ سیحون . شاگرد اول دانشکده هنرهای زیبا .با معرفی ریس وقت دانشکده –آندره گدار- او بعنوان بورسیه به کشور فرانسه رفت.سیحون جوان مدت 4سال در فرانسه درس خواند و همزمان با شروع ساخت مقبره بوعلی سینا به وطن بازگشت و در سمت دانشیار دانشکده هنرهای زیبای تهران و 5 سال بعد به عنوان استاد معماری مشغول تدریس شد. همزمان با تدریس در دانشکده، دفتر کار خود را در سال 1328 تاسیس کرد و در سال 1314 به عنوان سومین رییس دانشکده هنرهای زیبای تهران انتخاب شد. از همین سال فعالیتهای زیادی در دانشکده هنرهای زیبا و از جمله تاسیس سه رشته شهرسازی، تئاتر و موسیقی انجام داد.
و هوشنگ سیحون در سال 1980ایران را به قصد غزیمت در ونکور کانادا ترک کرد. و تا به امروز ما نتوانستیم از وجود و حضور بزرگ مردی همچون او بهره مند شویم . او در سمینارهای زیادی در اقصی نقاط ایران و جهان شرکت کرده و آثار نقاشی او نیز چه به صورت گروهی و چه بصورت انفرادی به نمایش گذاشته شده.و از سوی کمیته برگزار کننده جشن بزرگ جمعاوری اعانه برای دانشنامه ایرانیکا جایزه ویژه معماری و یک عمر فعالیت فرهنگی و هنری را از آن خود کرده است.
طرحهای او در کتابی به نام نگاهی به ایران در پاریس در سال 1973
مجموعه دستاورد زندگی حرفهای او (معماری - نقاشی) در کتابی به نام هوشنگ سیحون در کانادا در سال 1999 به چاپ رسیده است.
و حال نگاهی به کارنامه هوشنگ سیحون بیندازیم (البته ممکن است بعضی از آئار او را حقیر نتوانسته جمع آوری کند که از یان بابت پوزش می طلبم.خدایش مارا ببخشد.)
سالهای 1328 - 1333
منزل و مطب دکتر فرهاد، منزل آقای بابک، ساختمان پست فشار قوی، ساختمان اداری مرکز برق ، منزل سرلشکر فیروز، دفتر هوشنگ سیحون و خوابگاهها و گاراژهای آتشنشانی در تهران و ساخمان آرامگاه بوعلی در همدان.
سالهای 1332 - 1335
منزل آقای شیبان (دروس)، منزل آقای محمدی (تپه امامیه)، منزل آقای مقدم (تپه امامیه)، سازمان نقشهبرداری کل کشور (جاده قدیم کرج)، آرامگاه نادر (مشهد)، کارخانه یخسازی و ریسندگی کورس (جاده شهر ری)، کارخانه کانادادرای (خیابان آزادی)، پرورشگاه کودکان (خیابان ولیعصر)، سینما آسیا (خیابان جمهوری)
سالهای 1335 - 1340
سینما سانترال (تهران)، کارخانه کانادادرای (آبادان)، لابراتوار عبیدی و شرکا (جاده قدیم شمیران)، منزل آقای بشارت (الهیه)، منزل آقای فرازیان (زرگنده)،منزل دکتر کاظمی (شمیران)، منزل خانم ابتهاج (زعفرانیه)، مجموعه ویلاهای آقاسیپور (پاسداران)، منزل آقای هدایت (دروس)، مجموعه ویلاهای ایپک چی (حصارک)، کتابخانه مجلس شورای ملی با همکاری محسن فروغی، کیقباد ظفر بختیار و علی صادق، آرامگاه خیام (نیشابور)، آرامگاه کمالالملک (نیشابور)
سالهای 1340 - 1345
تجدید بنای آرامگاه فردوسی (طوس)، بناهای اطراف آرامگاه فردوسی (طوس)
سالهای 1345 - 1350
منزل دولتآبادی (نیاوران)، ساختمان مرکزی بانک سپه (تهران)، منزل سیحون (دروس)، مجتمع آموزشی فرح (جاده آرامگاه)، ضلع جدید بیمارستان میثاقیه (تهران)
از سال 1350 به بعد
بازارچه میرچخماق (یزد)، منزل سیحون (در کلکان در راه شمشک)
توضیحی راجع به انجمن آثار ملی:
پس از کودتای سوم اسفند ماه 1299، در سال 1301 گروهی از رجال سیاسی - فرهنگی و علاقهمند به هنر ایران برای حفظ و نگهداری و تعمیر ساخمانهای تاریخی و به پاس حرمت یادگارها و مفاخر فرهگی و هنری ایران گردهم آمده و جمعیتی به نام «انجمن آثار ملی» تشکیل دادند. از اقدامات اولیه انجمن آثار ملی، طرح ساخت مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی بود. کریم طاهرزاده بهزاد طرح آرامگاه فردوسی را پیشنهاد کرد و این طرح در سال 1313 افتتاح شد. به علت ناآشنایی سازندگان به فنون آزمایش خاک، محاسبه نکردن دقیق و بیاطلاعی در وضعیت آبهای زیرزمینی ناحیه طوس، ساختمان از همان نخستین سالها شروع به نشست کرد و پس از 30 سال هوشنگ سیحون با حفظ طرح اولیه و الحاقات جدید بنای جدیدی ساخت.
گفتنی است پس از برگزاری جشن هزاره فردوسی و آغاز جنگ جهانی دوم به علت عدم تامین اعتبار مالی تا سال 1323 انجمن آثار ملی عملا فعالیتی نداشت و در آذر 1323 فعالیت خود را از نو آغاز کرد. دو اقدام اولیه انجمن آثار ملی در دوره دوم فعالیت خود توجه به ساخت آرامگاه بوعلی سینا و آرامگاه سعدی (طرح مشترک محسن فروغی و علی صادق به سال 1328) بود.
نکته:اما متسفانه اگر به تازگی سری به آرامگاه ناجی زبان پارسی سری زده باشید خواهید دید که چقدر میراث فرهنگی کم لطفی و کم توجهی به آرامگاه مردی کرده است که به گفته خودش:
بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی
از کجایش برایتان بگویم :
از جاده ای که بیش از 40 سال است که تر میم نشده و مانند جگر زلیخا تکه و پاره است و مایع شرمسا ری .تا آن موزه جدیدی که میراث به تازگی در همین 2 سال اخیر اقدام به بازگشایی ان کرده که متاسفانه موزه ای در تناقض شدید با اطراف و باغ ایرانی .اگر داخل آن شوید بیشتر به یاد زندانهای دوره صفوی می افتید تا جایی که میراث فرهنگی ماندگار ترین مردمان دنیا را نگهداری میکند.ویا از طرح بکر و زیبا یشان مبنی بر کوچک کردن حوض ورودی باغ ایرانی با وجه تسمیه رنج سی ساله فردوسی و تکه کردن آن حوض به 30بخش کوچک. به راستی چرا قواعد باغ بکر و زیبای ایرانی را داریم با دست خودمان خراب می کنیم .قواعدی که در همه باغهای ایرانی من جمله باغ شاهزاده کرمان اثری زیبا و شگرف رعایت شده و اندازه حوض جلوی ساختمان اصلی ثابت بوده است.
تحقیق وبررسی در مورد سیحون