کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

کوشا فایل

کوشا فایل بانک فایل ایران ، دانلود فایل و پروژه

تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است

اختصاصی از کوشا فایل تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

عقل و وحی برتری از کدام است ؟

اسلام مجموعه ای از قوانین دریافت شده از مبدأ کمال و مفاهیمی است وحیانی که در قالب الفاظی استوار و متین برقلب آماده و مهذب پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نازل شده است و این آیین ، مجموعه ای است واقع گرا که با حقایق عینی عالم انطباق دارد.همچون انطاق با فطرت بشری و انطباق با نیازهای ذاتی و روانی و در کنار این ها پذیرش عقل در کنار وحی به عنوان منبعی از منابع تشریع می باشد. در قران مجید و روایات ائمه اطهار-علیهم السلام- به نقش کارساز عقل و اهمیت آن برای انسان و تنظیم زندگی فردی و اجتماعی پرداخته شده است.قران مجید واژه عقل و مشتقات آن را به طور خاص بیش از 50 بار به کار برده است.

 مشتقات عقل نهی، فکر، نظر، تدبر و... می باشد. امام هفتم – علیه السلام – به هشام می فرمایند:

 ان الله علی الناس حجتین، حجه ظاهره و حجه باطنه، فاما الظاهره، فالرسل والانبیاء والائمه علیهم السلام و اماالباطنه فالعقول

یعنی خداوند را بر آدمیان دو حجت است یکی حجت بیرونی که همان وحی است و دیگری حجت درونی که عقل است.

 

 

نقش عقل در زندگی انسان چیست؟

◄ عقل عامل حیات شریعت

حیات شریعت به سبب عقل است. قران مجید در منطق خویش به تمام شئون حیات انسانی می پردازد بدون اینکه قید و شرط زمانی یا مکانی به خود بگیرد و دربردارنده کلیاتی در باب فراست ها و اندیشه هایی است که با حیات انسانی پیوند دارند از این رو انسان را به تعقل درباره آخرت، بهشت و جهنم، زمین و آسمان، لوح، قلم، ملائکه و شیطان و آنچه مربوط به عالم غیب و شهادت است فراخوانده است. چه این که اندیشیدن، شریعت را بالنده می کند.از طرفی در قران و سنت، اصول کلی راهنمای زندگی وجود دارد لکن اجرای این اصول کلی هر روز رنگی تازه پیدا می کند. اسلام هرگز نگفته است که اجتماع از حرکت و تکامل باز ایستد تا قوانین حاکم بر آن نیز همچنان ثابت بماند. اسلام مدعی است که پویایی لازم برای همگام شدن با جامعه را دارد و می تواند ضمن رهبری آن، احکام لازم را از اصولی که دارد استنباط کند. مواردی وجود دارد که فقها فتوا می دهند و حال آنکه دلیل نقلی از ناحیه شارع نرسیده است و فقط از باب این که عقل این گونه حکم می کند، فتوا می دهند. چون هر چه که حاکم شرع حکم کرده است عقل هم حکم نموده است. مقصود آن است که در هر حکم شرعی، رمزی وجود دارد که اگر آن رمز را برای عقل بگویند عقل آن را تصدیق می کند.

 

پس عقل در دو مورد نقش کاشفیت دارد :

الف ) نقش کاشفیت در ماهیت دین و حقانیت آن از منابع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره عقل و وحی برتری از کدام است

دانلود مقاله کامل درباره وحی و نبوت

اختصاصی از کوشا فایل دانلود مقاله کامل درباره وحی و نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

وحی و نبوت

معنی وحی

توجه به معنی لغوی الفاظی که در شرع یا عرف مثلا معنی خاصی پیدا کرده است بصیرت بیشتری برای درک صحیح آن معنی خاص بوجود می‌آورد، به طور مثال اگر بدانیم که لفظ دین در لغت به معنی تسلیم، عادت، عبادت، طاعت، خواری، حساب، قهر و غلبه، پادشاهی، حکم، تدبیر، توحید، پارسایی، قضاء و غیره می‌باشد از دین اسلام یا دین موسی یا مسیح، معنی کامل‌تر و جامع‌تری را می‌فهمیم تا این که فقط بدانیم دین مجموعۀ حقایق و احکامی است که بر پیغمبری وحی شده است.

همچنین لفظ فسق را می‌دانیم که در قرآن و حدیث هم در کفر و هم در مطلق گناه بکار رفته است ولی وقتی دانستیم معنی اصلی کلمه «بیرون آمدن خرمای تازه از پوستش» می‌باشد حتی راغب در مفرداتش می‌گوید «در کلام عرب فاسق هیچگاه در وصف انسان نیامده است».

بدیهی است با دانستن معنی لغوی فسق روشن‌تر و بهتر درک می‌کنیم که گناهکار یا کافر با خروج از حکم شرع، و مقتضای فطرت، در حقیقت از لباس انسانیت و شعار آدمیت بیرون رفته است. پس چنین نیست که استعمال فاسق در گناهکار حقیقت و در کافر مجاز باشد یا بر عکس، بنابراین لازم است نخست به معنی لغوی وحی توجه کنیم:

معانی‌ای که کتب لغت برای وحی آورده‌اند عبارت است از: اشاره کردن، قاصدی فرستادن، در نهان با کسی سخن گفتن، چیزی را به کسی القا کردن تا آن را بداند، کاری به شتاب کردن، الهام، کتابت و غیره و گفته‌اند بعداً در آنچه خداوند به پیغمبران القاء می‌کند غلبه یافته است.

راغب که در مفردات منحصر ا لغات و الفاظ قرآن را آورده در معنی وحی می‌گوید: «اصل وحی اشارۀ سریع است، و برای متضمن بودن معنی سرعت به کاری که سریعاً انجام یابد (امر وحی) می‌گویند و نیز به سخنی که به طور رمز یا تعریض ادا شود و گاهی به آواز مجرد از ترکیب (خالی از حروف و الفاظ) و به اشاره با بعضی اعضاء (با دست و چشم و سر و غیره) و به کتابت و وسواس هم گفته می‌شود، همچنین به کلام خدا که به انبیاء و اولیاء القا می‌شود وحی می‌گویند، و آن بر حسب آیۀ کریمۀ و ما کان لبشر الخ بر چند گونه است:

یا به واسطه فرستاده‌ای است که شخص دیده و سخنش شنیده شود مانند تبلیغ جبرئیل برای پیغمبر در صورتی معین، یا با شنیدن کلام است بدون معاینه مانند شنیدن موسی گفتار خدا را، یا با القاء مطلب در قلب است چنانچه پیغمبر فرمود: «همانا روح‌القدس در قلبم دمید» یا با الهام است مانند: «به مادر موسی وحی کردیم که فرزندت را شیر بده» یا به تسخیر یعنی بکار واداشتن است مانند وحی به زنبورعسل یا به خوابیدن است که پیغمبر فرمود: «وحی و نوبت منقطع است ولی اخباری که مؤمن بشارت آنها را در خواب می‌گیرد و می‌بیند باقی است».

بر این سه نوع اخیر (الهام و تسخیر و خواب) لفظ وحی (الاوحیا) در آیه دلالت دارد و بر شنیدن سخن بدون رؤیت لفظ و بر تبلیغ جبرئیل در صورت معین جملۀ (اویرسل رسولا فیوحی) این بود جمیع انواع وحی». راغب بعد از این بیان توضیح می‌دهد که در هر مورد دیگری که از قرآن که لفظ وحی آمده باید بر یکی از معانی مذکور حمل شود، مثلا وحی به حواریین یا به واسطۀ عیسی یا به معنی الهام خواهد بود، و وحی به آسمان‌ها یا وحی به اهل آنها یا تسخیری است و همچنین.

فرق میان وحی و الهام

شیخ محمد عبده در رسالۀ توحید پس از بیان معانی لغوی و شرعی وحی می‌گوید: «معرفیتی که باواسطه یا بی‌واسطه برای انسانی حاصل می‌شود، اگر بداند از جانب خدا است وحی، و اگر نداند الهام نامیده می‌شود؛ پس الهام یک نوع احساسی است مانند اندوه و شادی یا گرسنگی و تشنگی».

نبوت

کسی که از جانب خداوند به او وحی می‌شود تا مردم را به راه راست هدایت کند نبی و رسول و مرسل نامیده می‌شود.

فرق میان نبی و رسول

در روایات بسیار با عبارات مختلف مقام رسول از نبی برتر و والاتر معرفی شده است. مثلا در اصول کافی (باب الفرق بین الرسول و النبی) چند روایت از این قبیل آمده است: «نبی کسی است که در خواب می‌بیند و آواز را می‌شنود و فرشته را مشاهده نمی‌کند، و رسول کسی است که آواز را می‌شنود و در خواب می‌بیند و فرشته را هم معاینه می‌کند.» و بقیۀ روایات این باب همگی مشعر بر رفعت مقام رسول نسبت به نبی است و آنچه شهرت یافته و به حسن قبول هم تلقی شده این است که میان نبی و رسول عموم و خصوص مطلق است زیرا نبی کسی است که شریعتی به او وحی شود هر چند مامور تبلیغ نباشد و اگر مامور تبلیغ هم شد رسول نامیده می‌شود؛ بنابراین هر رسولی قطعا نبی خواهد بود اما نبی ممکن است رسول باشد و ممکن است به مقام رسالت ارتقاء نیابد.

موارد استعمال وحی در قرآن

قرآن کریم وحی را به آسمان و زمین و زنبور عسل و ملائکه و افراد عادی و پیغمبران اسناد می‌دهد که به ترتیب به شرح آنها می‌پردازیم.

1- وحی به آسمان و زمین

در آیه 12 سوره فصلت: «و اوحی فی کل سماء امرها و زینا السماء الدنیا بمصابیح الخ»

یعنی: «در هر آسمانی کار و حال (وظیفه) او را به وی وحی فرمود و بی‌گمان آسمان نزدیک را به چراغ‌ها آراستیم» باید توجه داشت که لفظ سماء طبق تصریح کتب لغت به هر چه بالای سرمان ببینیم از اجسام و فضا و به ابر و باران حتی به سقف خانه و پشت اسب گفته می‌شود به طوری که در آیه مذکور ملاحظه می‌شود محل همۀ ستارگانی که به چشم می‌آیند آسمان نزدیک است ضمناً دانسته می‌شود که آسمان‌های دیگری هست که اهل زمین نمی‌توانند ستارۀ آنها را مانند چراغ ببینند و باز می‌بینیم قرآن مکرر می‌گوید ما از آسمان آب باران را نازل کردیم که جایگاه بخار آب و ابرها است یا هر گاه آسمان شکافته شود یا سوگند به آسمان با برگشت که به قول مفسران مقصود اجرام آسمانی و ماه و خورشید و ستارگانند که شکافته می‌شوند یا طلوع و غروب می‌کنند یا سوگند به آسمان با برج‌ها که فضای محل بروج یا ستگاران است.

به راستی آسمان مظهر عظمت و قدرت و حکمت بی‌نهایت پروردگار است؛ هر کس در شب‌هایی که آسمان صاف و بی‌ابر است به آن بنگرد دچار بهت و حیرت می‌گردد هر چه علم پیشرفت می‌کند جلال و عظمت آسمان بهتر دانسته می‌شود وقتی به دقت ستارگان را ملاحظه کنیم خواهیم دید که بعضی از آنها تغییر می‌نمایند و برخی در محل خود باقی می‌مانند. دستۀ اول را سیارات و دوم را ثوابت می‌نامند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره وحی و نبوت

دانلود وحی وانگاره

اختصاصی از کوشا فایل دانلود وحی وانگاره دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 

 قسمتی از محتوای متن

 

تعداد صفحات : 16 صفحه

وحی وانگاره‌های نو(2)  متن زیر قسمت پایانی سخنرانی دکتر قائمی‌نیا در دانشگاه تهران است.
مؤلف کتاب «وحی و افعال گفتاری» در این قسمت به پرسش‌های دانشجویان پیرامون سرشت وحی و تجربه عرفانی و وحیانی پاسخ داده‌اند.
با انجام دادن ریاضت‌هایی که بودا انجام داده است درواقع یک نوع تجربه بودایی را به دست می‌آورد.
تجربه دینی آن حالات دینی است که انسان‌ها دارند.
منتها چرا اسم این را تجربه گذاشته‌اند؟
در واقع این برمی‌گردد به دورانی که این اصطلاح به کار رفت، تغییر و تحولاتی که در این علوم جدید رخ داده بود مورد بحث اصلی فلاسفه بود.

در دوره جدید، مهم‌ترین تغییر و تحولی که در علوم تجربی رخ داد پیدایش مکانیک نیوتنی است.
لذا فلاسفه از این بحث می‌کردند که چه سری در مکانیک نیوتن نهفته است که این قدر موفق بوده است.
تحلیلی که فلاسفه علم در ابتدا از موفقیت نیوتن داشتند این بود که نیوتن دو کار انجام داد: کار اول این بود که تجربه دقیقی را– افتادن سیب – اندازه‌گیری و ثبت کرد.
کار دومی که نیوتن انجام داد این بود که تئوری‌های علمی ارائه داد و تئوریهای علمی خودش را دقیقاً بر آن تجارب علمیش مبتنی کرد.
این تحلیلی بود که فلاسفه علم اولیه، یعنی آن فلاسفه علمی قرن شانزدهم، هفدهم از توفیق نیوتن و پیشرفت مکانیک نیوتن داشتند.
لذا اینها گفتند شما اگر می‌خواهید در بقیه زمینه‌ها پیشرفت و توفیق داشته باشید باید در آنجا هم یک چیزی موازی با مشاهده و تجربه علمی پیدا کنید و آن تئوریها را بر مشاهدتان مبتنی کنید.
آن چیزی که متکلمان دوره جدید مثل شلایر ماخر در باب دین پیدا کردند، حالات درونی است، دقیقاً موازی آن مشاهده و تجربه علمی است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود وحی وانگاره

رابطه عقل و وحی

اختصاصی از کوشا فایل رابطه عقل و وحی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

رابطه عقل و وحی



دانلود با لینک مستقیم

مقاله رابطه زبان عربی و وحی و متون اسلامی

اختصاصی از کوشا فایل مقاله رابطه زبان عربی و وحی و متون اسلامی دانلود با لینک مستقیم و پرسرعت .

مقاله رابطه زبان عربی و وحی و متون اسلامی


مقاله رابطه زبان عربی و وحی و متون اسلامی

 

 

 

 

 



فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)

تعداد صفحات:38

فهرست مطالب:
ترجمه های قرآنی
انواع تفسیرو کتب تفسیر
سنت و معرفی منابع حدیث
رابطه قرآن و سنت
ابعاد سنت
انواع سنت
اقسام خبر واحد
اصطلاحات حدیث
تاریخ تدوین حدیث
اصول اربعهاء
معروفترین کتب حدیث




چکیده:
اگر به تاریخ اسلام و ادبیات منتج از آن نگاهی بیفکنیم در می یابیم که علمای و بزرگان و ارباء بزرگترین کتب مرجع علمی- دین- فقهی.... را به زبان عربی نگاشته اند.
و تمام احادیث و تفاسیری که مورد بررسی و شناخت مدبرین ما قرار می گیرد به زبان وحی عربی است . پس بنابراین لازم است که علاوه بر آموزش و آموختن این زبان توجهی به منابع احادثه شناخت تفاسیر و کتبی که مورد استفاده قرار می گیرند داشته باشیم تا از پیروان حلقه اتصال به آئین محمدی(ص) باشیم.
بیشتر آنچه که دین مبین اسلام راطی قرون و اعصار به دور از هرگونه خرافه پرستی و اعمال سلایق مختلف نگاه داشته است این است که تمام کتب و مستندات به یک زبان واحد نگاشته شده اند.
پس بار دیگر لزوم آموزش این زبان برای دسترس آسانه به منابع و ماخذ دین مسلم می گردد.


رابطه وحی و زبان عربی:
برای وحی می توان به دو جنبه متمایز اشاره کرد: جنبه نخست آن جنبه کلامی مربوط به سخن و کلام بودن وحی است و جنبه دوم آن، جنبه زبانی وحی است.
برای وحی، می توان به دو جنبه متمایز اشاره کرد که اهمیتی برابر دارند. جنبه نخست آن جنبه کلامی و مربوط به سخن و کلام بودن وحی است ودومین جنبه آن، جنبه زبانی وحی است که به زبان وحی نازل شده است. این هر دو جنبه وحی تاثیر فرهنگی شدید در تاریخ اندیشه اسلامی از خود به جا گذاشته است.
وحی در اسلام از بنیادی ترین، مهم ترین و محوری ترین جایگاه برخوردار است، وحی در اسلام این است که خدا با انسان سخن می گوید و خود را به میانجی گری زبانی که قابل فهم انسان و بشر است، آشکار می سازد: «ان الله تجلی لخلقه فی کلامه: خداوند بر خلقش در کلامش تجلی کرد» (بحار ، 89/107) این مهمترین و اصلی ترین واقعیت است. بدون صورت گرفتن این فعل اصلی و ابتدایی از جانب خدا هیچ دینی واقعی نمی توانسته است در زمین پیدا شود.
پس هر چند که وحی نمودی است که ماورای هر مقایسه قرار دارد، و تجزیه و تحلیل نمی پذیرد، با وجود این سیمایی از آن هست که می توانیم به صورت تحلیلی به آن نزدیک شویم و بکوشیم که ساخت اساسی مفهوم و تصور آن را از طریق ملاحظه کردن آن هم چون یک حالت نهایی یا استثنایی رفتار زبان شناختی مشترک میان همه موجوداتی که سخن می گویند اکتشاف کنیم.
وحی قرآنی، مربوط به دستگاه علامتی است که در آن خدا خود به زبان عربی با انسان سخن می گوید. در حقیقت خدا خود زبان عربی را هم چون یک دستگاه علامتی مشترکی میان خود و انسان برگزیده است.
می دانیم برای ایجاد ارتباط کلامی میان دو شخص( خدا وانسان) به چیزی نیاز است که دستگاه علامتی مشترک نامیده می شود و این چیزی جز زبان (لسان) نیست. به عبارت دیگر، برای آن که ارتباط زبانی شناختی موثری وجود داشته باشد، شخص گوینده که برای شنونده مفهوم باشد.
در حالت متعارف، گوینده و شنونده هر دو به یک جامعه زبانی تعلق دارند و اگر چنین نباشد لازم است که گونده به زبان شنونده سخن گوید یا لااقل از یک زبان و دستگاه علامتی مشترک بهره گیرند که هر دو آن را بدانند.
در وحی قرآنی خدا بافرستاده اش محمد(ص) به زبان عربی سخن می گوید و در حقیقت به زبان شنونده سخن می گوید. هر چند از نظر وجود شناختی ناهمترازی میان گوینده و شنونده است که مساله ای است که بحث جداگانه ای می طلبد، ولی ما در این دو بعد زبان شناختی وحی بحث داریم بنابراین از آن صرف نظر می کنیم.
زبان، چنانچه گفته شد دستگاهی از علامات شفاهی است که با توافق اجماعی به عنوان وسیله ارتباط میان افراد متعلق به یک جامعه به کار می رود، از این لحاظ یک پدیده و واقعیت اجتماعی است.


دانلود با لینک مستقیم