سوالات آزمون دکترای سال 93-مهندسی پزشکی -بیو مکانیک
100% کاربردی
موفق باشید
تیم تی بی تی
فرمت فایل : word(قابل ویرایش) دو فایل مجموعا در 270 صفحه می باشد.
ساختمانهای اداری نیازمندیهای عمومی منبع توان اصلی ملاحضات ساختمانی لازم تابلو های توزیع متمرکز تابلو های توزیع غیر متمرکز فصل اول : روشنایی و کابل کشی تعاریف و کمیتهای اصلی روشنایی منابع نور روش لومن برای محاسبات روشنایی پریز های عمومی برق برق رسانی به سیستم تهویه کابل و کابل کشی انتخاب مقطع سیم و کابل تعیین مقاطع سیمها و کابل ها بر اساس جریان مجاز فصل دوم: نصب سینی کابل و قفسه نردبانی سینی کابل تعیین اندازه شی کابل انواع شی کابل چگونگی نصب شی کابل نردبان دندانه دار فصل سوم: تابلو های الکتریکی انواع و موارد کاربرد تابلو ها نیازمندیهای عمومی ساختمانهای اداری علاوه بر توان لازم برای روشنایی، نیاز به مقدار قابل توجهی انرژی برای تغذیه تجهیزات فنی مثل دستگاههای تهویه، آسانسورها و غیره، دارند. اگرچه با توجه به تکنولوژی لامپهای کم مصرف و مدیریت انرژی توان لازم برای روشنایی کاهش یافته است، اما توان لازم برای تجهیزات فنی و تهویه مطبوع در ساختمانها، افزایش یافته است.
بغیر از آنچه از مسئولیت پزشک که در پیش بیان شده می توان بر علیه پزشک به سبب افشای راز و افترا دعوای حقوقی مطرح نمود ولی نسبت به قسمتی از آنها پزشک مصونیت دارد. ای دعاوی و مصونیتها شامل دو بخش می باشند:
مصونیت مطلق-پزشک در برابر آنچه که از بیمار در دادگاه قانونی (یا پارلمان) بیان می کند و نسبت به آنچه که بیک وکیل قانونی یا مشاوره حقوی قانونی بمنظور تهیه دادخواستا برای دادگاه می گوید مصونیت مطلق دارد .از این گفته ها بهیچ وجه نمی توان بعنوان افشای راز و یا تهمت و افترا بهره برداری کرد و پزشک را متهم نمود و بر علیه او دادخواست داد.
مصونیت مشروط-در خارج از دادگاه و در شرایط عادی نیز نقض قوانین رازداری برای پزشک پاره ای از اوقات مجاز است . این موارد مجاز قابل تعقیب قانونی نمی باشند بیا مشروطبه شرایطی باشند . یکی از شرایط این است که اظهارات پزشک نباید بر پایه بداندیشی و کینه جوئی بیان شده باشد و قصد خیر در آن مسلم گردد و هم چنین کسیکه این راز باو گفته می شود صلاحتی شنیدن و حق دانستن آن را داشته باشد . برای مثل می توان اطلاع دادن بیماریهای عفونی ، پروانه مرگ و غیره را نام برد.
اینها از موارد مجاز می باشند وی مشروط به شرایطی هستند. شرط این است که دریافت کننده خبر مسئول سازمان بهداشت یا مؤسسه پزشکی وی آن دفتر ثبت متوفیان یا هر سازمانی دیگر بایدبرابر قانون صلاحیت دریافت خبر را داشته باشد و این راز نیز فقط به او گفته شود . بهمین ترتیب در مورد کارگران گرمابه ها و رانندگان سالخورده که برای مؤسسات حمل و نقل عمومی کار می کنند. در این مورد اطلاع دادن بیماری و افشاری راز آنان بشرطی برای پزشک مجاز است که فقط به مدیر مسئول و سرپرستی گفته شود که اولاُ توانائی اقدام قانونی و پیشیگیر را داشته و ثانیاُ برابر قانون برای دانستن آن راز صالح شناخته شده باشد . برای پزشکی که قوانین اخلاقی بالا را مد نظر قرار میدهد اشکالاتی در عمل پیش نخواهد آمد معهذا باید دانست که بین نوشته ها و مقررات بصورت تئوریو آنچه که در عمل و در کار درمان روزانه رخ می دهد اختلاف زیادی وجود دارد. پزشک باید درباره آنچه که از بیماران خود می داند همواره صندوق اسرار باشد و هیج گاه جانب احتیاط را از دست ندهد حتی در میان نزدیکترین بستگان و یا خانواده خود چه بسا خبری از پیش شایع شده است یک بی احتیاطی پزشک گناه را بگردن او میاندازد و موجب تشویش خاطر و احیاناُ زیان مالی برای او می گردد.
در بعضی از کشورها پزشک اجبار قانونی دارد . جراحات سلاح آتشین و زخمهای جنائی را که در کار طبابتب می بیند به پلیس ویا مقامات قانونی یا اجرائی دیگر گزارش نماید. ولیدر کشور بریتاینا باستثنای ایرلند شمالی این اجبار وجود ندارد بکله موضوع گزارش دادن و یا ندادن یک خبر چنائی یا جنحه بتوسط پزشک معالج به وجدان پزشک و به داشتن و بینش شخصی او واگذار می شود بطور کلی پزشک در این مورد وقتی می تواند بمقامات مسئول گزارش نماید که یا رضایت بیمار را بدست آورده باشد و یا یکی از شرایط زیر وجود داشته باشد:
آ-امکان تکرار خطا یا بیماری خطیر و یا مرگ مانند ادامه کار سقط جنین کننده های حرفه ای که با تکنیک های نادرتس و روش های آلوده و غیر گندزدائی به کار می پردازند.
ب-هر گاه دلایلی دائر بر مسموم نمودن یک یا چند نفر بدست آید . در اینجا دلایل پزشکی برای اثبات ادعا لازم است هم چننی باید کوشش کرد رضایت شخصی را برای افقشای راز بدست اورد ضمناُ باید دانست هر گونه تماس با مقامات مسئول برای این مسائل باید کاملاُ خصوصی و محرمانه باشد و فقط به افسر ریاست پلیس و فرمانده کل و یا به ریاست کلانتری و یا شهربانی گفته شود.
پ-موضوع بچه آزاری مطرح باشد و آن عبارت است از ایذاء آزار کودان توسط والدین یا سرپرست و نگهدارنده کودک . موضوع بچه آزاری مسئله مهمی است که در فصل مربوط به خود بتفصیل خواهد آمد . در اینجا فقط ارتباط آنرا با وظیفه رازدرای و وظیفه اخلاقی و وجدانی پزشک مطرح می نمائیم . موضوع بچه آزاری که امروزه یکی از مباحث مهم پزشکی و قانونی می باشند در گذشته نا شناخته بود زیرا از یک سو برای پزشک باور کردن ایذاء و آزار بتوسط پدر واقعی یا سرپرست قانونی کودک دشوار بود و از سوی دیگر وظیفه رازدرای مانع افشاء بچه آزاری و خبر دادن آسیب کودک به مراجع قانونی می شد. ولی تدریجاُ موضوع صورت دیگری یافت چون گاه مواردی پیش می آمد که ممکن بود به ایجاد نقص عضو در کودک انجامد و یا احیانا منجر به مرگ کودکی شود.در نتیجه با وجود دشواری نقض قانون رازداری ، پزشکان برای نجات جان کودکان و پیش گیری از حوادث مرگزا نادیده گرفتن وظیفه حفظ اسرار پزشکی و اطلاع دادن این موارد را به مراجع لازم ترجیح دادند بویژه اگر آزار دادن کودک بصورت تکرار در آید و پزشک معالج این موارد را به بیند باید در اندیشه جان کودک باشد چرا که ممکن است یکی از این آزارها بقیمت جان کودک تمام شود . پس پزشک نمی تواند به بهانه وظیفه رازداری تماشاگر ستاندن جان انسانی شود بلکه وظیفه وجدانی پزشک حکم می کند که بیاری کودک بشتابد و اگر لازم می دند به مراجع یاری دهنده متوسل شود گاهی شایسته است نظر مشورتی همکار پزشک دیگر و یا متخصص اطفال جل ب شود هم چنین پاره ای موارد اطلاع دادند و یاری خواستن از مقامهای مسئول سازمانهای حماتی کودکان و انجمنهای خیریه و رفاههای کودکان به گزارش دادن به پلیس ترجیح دارد. گزارش به بازرسان N.S.P.C.C0انجمن ملی پیشگیری از ایذاء و آزار کودکان و به مسئولین سازمانهای مدافع حقوق کودکان باید با دقت فراوان و ملاحظه جوانب کار انجام پذیرد.
دیگر از مسائلی که در این فصل مطرح می شود موضوع سقط جنین است و اطلاع دادن آن به مراجع قانونی بتوسط هر پزشکی از آن آگاه شده است چیزیکه بلافاصله می توان گفت این است که افکندن جنین یا اقدام به جنین افکنی بتوسط یک زن اگر چه بر پایه قوانین جنایت محسوب می شود ولی اطلاع دادن به مراجع قانونی خارج از وظیفه پزشک است . هیچ مرجعی حتی پلیس نیز چنین توقعی ندارد.
برای دریافت متن کامل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
عوامل اجتماعی نقش مهمی در ایجاد، حفظ و یا از میان رفتن سلامت انسان دارد. شرایط و موقعیتهای اجتماعی نه تنها امکان ایجاد بیماری و یا معلولیت را افزایش میدهد، بلکه میتواند افق خاصی را از نظر پیشگیری از بیماری و نیز حفظ سلاما ترسیم نماید. مهمترین خطرات مطرح برای سلاکت و رفاه و آسایش فرد، معمولاً از یک شیوه زندگی ناسالم، و رفتار خطرآفرین ایجاد میشود و این واقعیتی است که در مورد برخی از بیماریهای قلب، ایدز و سرطان مطرح است. از سوی دیگر شیوه زندگی سالم، و اجتماب از رفتارهای پرخطر، توانایی فرد را برای زندگ طولانیتر و سالمتر ارتقا میبخشد.
عوامل اجتماعی همچنین اثر قابل توجهی در رویهای که جامعهها منابع خود را برای مقابله با مخاطرات بهداشتی و عرضه مراقبتهای پزشکی به مردم سازماندهی میکنند دارد. افراد و اجتماعات همواره به شیوهای متناسب با فرهنگ، هنجارها و ارزشهای خود به مسائل بهداشتی و درمانی پاسخ میدهند. خدمات بهداشتی درمانی اقداماتی ناشی از فلسفه سیاسی هستند و به این جهت ارزشهای اجتماعی و سیاسی بر انتخابهای صورت گرفته، موسسات تاسیس شده و سرمایه گذاریهای انجام شده تاثیر دارد. بنابراین سلامت فقط یک امر زیست شناختی نیست.
با توجه به این مقدمه باید اشاره کنیم که مولف در فصل اول کتاب تلاش خواهد کرد موضوع جامعه شناسی پزشکی را مشخص سازد و پیوندهای موضوعی آن را با دو حوزه اصلی به وجود آورنده آن یعنی علوم بهداشتی و پزشکی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد، تاریخچه رشته جامعه شناسی پزشکی را به اختصار مرور کند، و بالاخره به پارهای از مشکلات کار، و پژوهش در این رشته اشاره نماید.
جامعه شناسی پزشکی چیست؟
دو تعریف اساسی را میتوان برای جامعه شناسی پزشکی ارائه داد. اولی را تعریف کلاسیک مینامیم در این تعریف سه مولفه موجود است: جامعه، فضای پزشکی- سلامت، و مجموعه روابط بین آن دو.
در این صورت جامعه شناسی پزشکی همانا مجموعه مطالعات در باب روابط عام بین دو مجموعه مزبور تعریف خواهد شد.
مولفه جامعه مجموعهای دربرگیرنده عناصر اجتماعی و زیر مجموعه های اجتماعی است- برای مثال درآمد و یا نهاد اقتصادی. مولفه پزشکی نیز در برگیرنده مجموعه ها و زیرمجموعه های پزشکی و عناصر و جنبههای پزشکی سلامت است، برای مثال نهاد بیمارستان و یا مقوله کیفیت درمان. مولفه رابطه را با خط چین نشان داده. این به این معنی است که رابطه مزبور الزاماً رابطه علی (علت و معلولی) که با خط پر نشان داده میشود نیست بلکه میتواند هم در برگیرنده خط پر در جاهایی که رابطه یک رابطه علی از نوع فیزیکی- طبیعی است باشد و هم این که صرفاً تاثیر را نشان دهد. در نتیجه هم نگرشهایی از قبیل جامعه شناسی پزشکی مارکسیستی را که جبرگرایانه است دربرمیگیرد و هم گرایشهای مثلاً مبتنی بر همبستگی را. دوسویه یا دو پیکانه بودن رابطه دال بر این است که جهت تاصیر همیشه از یکی به دیگری نیست بلکه بعضی از روابط میتوانند از سوی جامعه به پزشکی سوق یابند و بعضی دیگر از پزشکی به جامعه و بعضی از روابط هم به صورت دو سویه یعنی متقابل عمل میکنند.
برای دانلود کل مطلب به لینک زیر مراجعه کنید.
چند چیز در مورد جامعه شناسی پزشکی تقریباً مقبولیت عام دارند. یکی این که در دهههای اخیر این رشته یکی از شاخه های مهم و پرطرفدار جامعه شناسی شده است. دوم این که یکی از رشته های شاخص کاربردی در علوم اجتماعی است که در خدمت نیاز اولویتدار همه جوامع یعنی سلامت و بهداشت است. سوم این که شاخهای است که توانسته دو حوزه یا دو فرهنگ بسیار «سخت» و بسیار «نرم» علمی یعنی پزشکی و جامعه شناسی را در همکاری با هم قرار دهد. اما یک چیز دیگر هم عده زیادی در مورد جامعه شناسی تصور میکنند و آن این که این رشته به لحاظ نظریه، و مشخصتر نظریه های جامعه شناسی، ضعیف و خردمایه بوده و بیشتر کاربردی و میدانی است. در این فصل تلاش ما این است که نشان دهیم، این برداشتی سطحی و نسنجیده و از راه دور و صریحتر بگوییم نظری اشتباه است. اتفاقاً نظریه، جامعه شناسی پزشکی را بیش از هر کار جامعه شناختی دیگر به جامعه شناسی متصل میکند.[1]
کسانی که بدون ورود به موضوع و با اطلاعات عام و کلی قضاوت میکنند که جامعه شناسی پزشکی رشتهای غیرنظری «Atherotical» است کسانی هستند که شنیده یا خواندهاند که بسیاری از کارهای جامعه شناسی پزشکی میدانی و کاربردی و با جهت گیری برای حل مسئله خاص (Problem Oriented) در خدمت سیاست گذاری بهداشت و سلامت، توسعه و سازمان دهی ارائه خدمات بهداشتی و مدیریت روابط و رفتارهای فردی و اجتماعی مرتبط با بیماری و نقشها و نهادهای مرتبط با آن است
منبع دیگر چنین قضاوتی میتواند این واقعیت باشد که از بسیاری جهات، پزشکی متحد بهتری برای جامعه شناسی پزشکی بوده تا جامعه شناسی، و این که پزشکی خیلی بیش از جامعه شناسی به حمایت مالی و شغلی جامعه شناسی پزشکی کمک کرده است و در بین نظریه پردازان کلاسیک جامعه شناسی، مارکس، دورکیم، و وبر، با این که هیچ کدام مستقیماً کار گستردهای در حوزهای که امروزه جامعه شناسی پزشکی و بهداشت تعریف میشود انجام ندادهاند ولی هر سه مفاهیم و مضامین و نظریات جامعه شناسی دارند که مستقیماً در مطالعات و پژوهشهای جامعه شناسی پزشکی کاربرد داشته و دارند. برای مثال بحث تضاد منافع طبقاتی و گروهی (Class interest) در مارکس[2] (در تحلیل اشکال خدمات درمانی و مساله دولت و بیمهها)، بحثهای تقسیم کار اجتماعی (Division for labour) و خودکشی در دورکیم[3](در بحثهای نقش بیماری و تحلیل عوامل اجتماعی خودکشی) و بحثهای دیوان سالاری (Bureaucracy)، عقلانیت صوری (formal rationality) (در بحثهای ساختار بیمارستانی