فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:41
مرسریزه بدون کشش (Caustisizing) 1
مرسریزاسیون ۵
مرسریزاسیون نخ ۶
مرسریزاسیون پارچه ۷
ماشین مرسریزه زنجیرهای ۸
ماشینهای مرسریزه غلتکی ۹
چکیده: ۱۱
مقدمه: ۱۲
مواردی از کاربرد مایکروویو برای کالای پنبه ای: ۱۵
سفیدگری پنبه: ۱۵
رنگرزی پنبه: ۱۶
صابونی کردن پنبه: ۱۶
کاربرد مایکروویو درجداسازی پسماندهای آلی «فضولات» حشرهها که به الیاف چسبیدهاند ۱۵
مراحل انجام عملیات: ۱۸
گرمایش دی الکتریک: ۱۹
گرمایش ریزموج: ۲۰
واکنش بین ریزموج و ملکولها: ۲۲
تأثیر مایکروویو بر بدن انسان ۲۴
حساسیت فرکانسی بدن در مقابل امواج الکترومغناطیسی: ۲۷
مزایا و معایب کاربرد مایکروویو: ۲۸
مزایا: ۲۸
معایب: ۲۹
روش کار: ۲۹
مشخصات فنی کالا ۳۱
مشخصات فنی دستگاه ۳۲
شرح جدول برای NaOH 34
شرح جدول برای KI 35
شرح جدول برای CaCO3 36
شرح جدول برای NH3 37
منابع: ۳۸
۱- فرشته علی بخشی، کاربرد مایکروویو در فرایندهای نساجی، مقاله.
۲- فرشته علی بخشی، تأثیر مایکروویو بر بدن انسان، مقاله.
۳- دکتر توانایی، تکمیل کارهای نساجی.
پنبه در حالت آزاد در سود سوزآور جمع شده (آب رفته) و در نتیجه ارتجاعیت و حجم آن افزایش مییابد. این خاصیت سود سوزآور برای تولید پارچههای پنبهای با ارتجاعیت مثل لباس ورزشی، جوراب و غیره مورد استفاده قرار میگیرد. مقدار جمعشدگی به غلظت سود سوزآور بستگی دارد بر اثر جمعشدگی پارچه، وزن در واحد سطح افزایش مییابد. مرسریزاسیون بدون کشش مقداری از جلای الیاف پنبه میکاهد ولی در عوض استحکام و میل جذبی آن برای رنگینه افزایش مییابد به علاوه پوشش الیاف پنبه نرسیده (مرده) در رنگرزی بهتر و رنگرزی یکنواختتر میگردد. در انجام مرسریزاسیون بدون کشش، استفاده از موادتر کننده مقاوم در مقابل قلیا، به یکنواختتر نمودن و سریعتر کردن عمل کمک میکند (Leophen U). غلظت سود سوزآور و مدت زمان لازم برای مرسریزه بدون کشش به کیفیت پارچه بستگی دارد.
محلولهای غلیظتر به زمان واکنش کوتاهتری احتیاج دارد. معمولاً برای مرسریزه بدون کشش، از سود سوزآور با غلظت ۲۰ درجه بومه استفاده میگردد و زمان لازم با توجه به غلظت سود سوزآور حدود ۴۰ تا ۶۰ ثانیه می باشد. چنانچه به دلایل مکانیکی نتوان زمان واکنش را کم انتخاب نمود. لازم است که محلول سود سوزآور رقیقتر گردد (حدود ۱۵ درجه بومی).
سادهترین روش مرسریزه بدون کشش، پد کردن پارچه پنبهای با محلول سودسوزآور محتوی ترکننده مقاوم در مقابل قلیا میباشد. پس از پد شدن، کافی است به پارچه حدود ۳۰ تا ۹۰ ثانیه زمان داده میشود و سپس به کمک ماشین شستشوی مداوم، ابتدا گرم و سپس سرد آبکشی شود. غلتکهای فشار دهنده (فولارد) بین حمامها، سودسوزآور را از پارچه جدا میکند. خنثی سازی سودسوزآور در آخرین حمام، مخصوصاً برای پارچههای ضخیم ضروری میباشد. مرسریزه بدون کشش برای الیاف ویسکوز بایستی با دقت فراوان انجام گیرد چون سودسوزآور با غلظت حدود ۱۰ درجه بومه میل به حل ویسکوز دارد و از این رو برای انجام مرسریزه بدون کشش روی الیاف ویسکوز غلظتهای پائینتر از ۸ درجه بومه توصیه میشود. خطر صدمه دیدن الیاف با اضافه کردن مقداری نمک طعام به محلول سود سوزآور کمتر میگردد. استفاده از هیدورکسید پتاسیم به جای سودسوزآور صدمه کمتری را به همراه داشته و بعلاوه زیردست پارچه هم نرمتر می باشد. ولی ازدیاد جذب رنگینه توسط الیاف چندان زیاد نیست. برای مرسریزه بدون کشش ویسکوز میتوان از دستورهای ۹ و ۱۰ استفاده نمود. در دستور ۹ پارچه به مدت زمان کافی در محلول سودسوزآور قرار گرفته و سپس آبکشی و خنثی میگردد در صورتیکه در دستور ۱۰ پارچه بعد از پد شدن روی یک نوار نقاله قرار گرفته و پس از مدت زمان کافی آبکشی و خنثی میشود. این روش به Pad- Plait معروف میباشد.
این عمل بنام جان مرسر، که در سال ۱۸۴۴ اثر سود سوزآور را بر پنبه مطالعه میکرد نامگذاری شده است و منظور از آن قرارداد نخ و یا پارچه پنبه در حالت کشش در محلول سودسوزآور قوی میباشد. بر اثر مرسریزاسیون جلای پنبه افزایش مییابد. معمولاً پارچههای مرغوب پنبه ای پیراهنی، رومیزی، ملحفهای و همچنین نخهای قرقره مرسریزه میشود. جلای حاصل از مرسریزاسیون به نوع پنبه و شرایط مرسریزاسیون بستگی دارد. پارچههای تهیه شده از نخ پنبهای شانه شده برای این فرایند مناسبتر میباشد. زیرا وجود انتهای آزاد الیاف در سطح نخ و پارچه از جلای کالا میکاهد. علت افزایش جلای پنبه بعد از مرسریزاسیون، ناپدید شدن پیچیدگی در طول پنبه و دایرهای شکل شدن سطح قاعده در نتیجه صاف شدن سطح ناهموار آن توضیح داده میشود. سطح صاف پنبه مرسریزه شده انعکاس نور را بیشتر و یکنواختتر مینماید. علاوه بر افزایش جلاء بر اثر مرسریزاسیون استحکام پنبه هم افزونی مییابد. این افزایش ممکن است تا ۵۰ درصد استحکام اولیه برسد. ولی در عوض ارتجاعیت آن کاهش مییابد. افزایش استحکام بر اثر مرسریزاسیون را می توان چنین توضحیح داد که بر اثر کشش در حالت تورم مواضع کریستالی الیاف در جهت محور لیف جهتگیری میکنند. بر اثر مرسریزاسیون قدرت تورم پنبه در آب افزونی مییابد. و این خود جذب رنگینه را برای الیاف آسانتر میسازد. بعنوان مثال رنگینههای خمی با سرعت بیشتری جذب پنبه مرسریزه شده و راندمان رنگی بالاتر میباشد. به عبارت دیگر پنبه مرسریزه شده بطور کلی در مقایسه با پنبه مرسریزه نشده، در شرایط رنگرزی مساوی پررنگتر جلوه میکند. (مرسریزه بعد از رنگرزی هم عمق رنگ را افزایش میدهد.)
شدت اثر مرسریزاسیون با درجه مرسریزاسیون نشان داده میشود که با تعدادی پیچیدگی باز شده لیف پنبه و یا نمره فعالیت باریم اندازهگیری میشود.
تکمیل ضد چرک کالای پنبه ای با استفاده از فلوئور کربن
نکته: فایلی که دریافت میکنید جدیدترین و کاملترین نسخه موجود از پروژه پایان نامه می باشد.
این فایل شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد که با فرمت ( PDF ) در اختیار شما قرار می گیرد.
تعداد صفحات :90
بررسی رنگ همانندی کالای پنبه ای از طریق روش پردازش تصویر
نکته: فایلی که دریافت میکنید جدیدترین و کاملترین نسخه موجود از پروژه پایان نامه می باشد.
این فایل شامل : صفحه نخست ، فهرست مطالب و متن اصلی می باشد که با فرمت ( PDF ) در اختیار شما قرار می گیرد.
تعداد صفحات :96
فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:61
فهرست مطالب:
عنوان صفحه
فصل اول 1
زراعت پنبه 1
تاریخچه و کلیات 2
اهمیت اقتصادی پنبه 4
خصوصیات گیاهی 5
ترکیبات پنبه 7
تناوب زراعی 11
مواد غذایی مورد نیاز پنبه 11
طریقة مصرف کود در زراعت پنبه 12
زمان کاشت پنبه 14
روشهای مختلف کاشت پنبه 15
آبیاری 17
کنترل علفهای هرز 20
آفات و بیماریها 20
برداشت 23
میزان عملکرد پنبه 24
فصل دوم 27
گونه ها و ارقام 27
فصل سوم 31
معرفی ارقام مختلف پنبه 31
معرفی رقم ورامین 32
معرفی رقم ساحل 35
معرفی رقم اولتان 38
معرفی رقم دلتاپاین 16 41
معرفی دکتر عمومی 44
معرفی رقم مهر 47
معرفی رقم بختگان 50
معرفی رقم بلغار 433 52
معرفی رقم آریا 52
معرفی رقم آکالا 53
معرفی رقم استون ویل 2 بی 53
معرفی رقم امپایر 53
معرفی رقم پی مستر 54
معرفی فیلستانی 54
معرفی رقم کوکر 100 54
معرفی رقم کوکر 100 ویلت 55
معرفی رقم گیزا 55
معرفی رقم لاکت 56
معرقی لایتینگ اکسپرس 56
معرفی رقم 108 اف 56
فهرست منابع 57
فصل اول:
زراعت پنبه
تاریخچه و کلیات
پنبه (cotton) دارای چند گونة زراعی می باشد که به نظر می رسد منشاء اولیه آنها آفریقای استوایی باشد. ظاهراً پنبه از این منطقه و در زمانی که تمام قاره ها به هم وصل بودهاند، به سایر مناطق جهان شامل جنوب غربی و جنوب شرقی آسیا، استرالیا و آمریکا راه یافته است. پس از جدا شدن قاره ها از یکدیگر (در حدود 100 میلیون سال پیش و در دورة مزوزوئیک)، گروه های ژنتیکی مستقل در آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، جنوب غربی آسیا، شمال شرقی آفریقا و هند تکامل یافتند. ظاهراً دو گونة دیپلوئید (26=n2) گوسیپیوم آربوریوم (Gossypium arboreum) و گوسیپیوم هر باسیوم (G.herbaceum) در اتیوپی و مناطق عرب نشین از G.herbaceum race africanum بوجود آمده اند. سابقه تولید و مصرف الیاف این گونه ها در مناطق فوق به حدود 5000 سال پیش می رسد. بعضی عقیده دارند که این دو گونه دیپلوئید در هند و آسیای شرقی اهلی شده و از هند به مصر، چین و جنوب اقیانوس آرام رفته است. سابقه مصرف پنبه در هند و پاکستان به حدود 3000 سال پیش از میلاد مسیح می رسد.
دو گونة زراعی پنبه دنیای جدید شامل گوسیپیوم هیرسوتوم (G.hirsutum)، که بنام پنبه آپلند (upland cotton) شناخته می شود، در آمریکای مرکزی و مکزیک و گوسیپیوم باربادنز (G.Barbadense) که بنام پنبه پی ما (Pima cotton) شناخته می شود در آمریکای جنوبی و از تلاقی نژادی از G.herbaceum با (G.raimondii) یا (G.thuberi) و یا هر دوی آنها حاصل شده اند. در نتیجه دو گونة زراعی پنبه دنیای جدید آلوتتراپلوئید (52= n2) می باشند. تلافی های بین دو گونه ای و انتخاب انسانی سبب اختلاط گونه ها شده و ارقام پرتولیدی بوجود آمده است.
سابقة کشت و کار پنبة آپلند در مکزیک و کشت پنبه پی ما در آمریکای جنوبی به حدود 3500 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. در حال حاضر قسمت اعظم (حدود 90 درصد) سطح زیر کشت پنبه در جهان به پنبه آپلند تعلق دارد. بذر ارقام این گونه توسط انگلیسی ها و در جریان جنگ داخلی آمریکا، در مستعمرات انگلیس توزیع شد و کشت آن ترویج گردید تا الیاف پر کیفیت مورد نیاز صنایع بافندگی انگلیس تأمین گردد. تولید پنبة به عنوان یک گیاه لیفی پس از اختراع دستگاه جین (جدا کننده الیاف از وش) توسط وتیتی در سال 1793 گسترش زیادی یافت. بر اساس اطلاعات موجود، در سال 1998 میلادی حدود 45 میلیون تن الیاف در سراسر جهان مصرف شده است که حدود 20 میلیون تن آن از پنبه استخراج شده است. چین، آمریکا، هند، پاکستان و ازبکستان مهمترین تولید کنندگان پنبه در جهان به شمار می روند.
الیاف پنبه، بعنوان یک فیبر سلولزی طبیعی، دارای خصوصیاتی انحصاری می باشد و هیچ فیبر مصنوعی دیگری تمامی این خصوصیات را به طور یکجا ندارد. نرمی و لطافت، توان جذب و انتقال رطوبت و عرق بدن، قابلیت انعطاف، دوام، استحکام، مقاومت در مقابل فساد شیمیایی، قابلیت شستشو با آب معمولی و نیز خشک شوئی، رنگ گیری و چاپ پذیری، قابلیت تا کردن و سهولت خیاطی از مهمترین خصوصیات پارچه های حاصل از الیاف پنبه می باشند. قابلیت جذب و انتقال رطوبت، الیاف پنبه را برای صنعت لباس سازی بسیار مطلوب ساخته است. پشم عرق بدن را جذب می کند، اما هدایت نمی نماید، الیاف مصنوعی عرق بدن راحتی جذب هم نمی کنند. اما پارچه های پنبه ای عرق بدن را جذب می کنند و به سمت دیگر خود انتقال می دهند تا تبخیر شود. به این طریق، بدن خنک شده و پارچه خشک می گردد که باعث آرامش جسم و جان می شود.
تا اواخر قرن نوزدهم، تولید الیاف بعنوان تنها هدف تولید پنبه محسوب می گردید و دانه را محصول زاید به حساب می آوردند که به طور عمده به مصرف تغذیه نشخوار کنندگان می رسید. تا اینکه پیدایش روشهای اقتصادی روغن گیری به مصرف پنبه دانه بعنوان یک دانة روغنی نیز اهمیت بخشید. با این حال، هنوز هم استحصال الیاف مهمترین هدف تولید پنبه است. زیرا دانه های روغنی زیادی وجود دارند که اهمیت و کیفیت روغن آنها بهتر از روغن پنبه دانه است.
تولید پنبه در ایران قدمت زیادی دارد. براساس گزارش فائو در سال 2000، سطح زیر کشت پنبه در ایران حدود 240000 هکتار با عملکرد حدود 08/2 تن در هکتار وش بوده است. از این مقدار حدود 30000 هکتار آن به پنبة دیم تعلق دارد. عملکرد پنبة دیم در ایران بین 900 تا 1600 کیلوگرم در هکتار وش طی سالهای مختلف گزارش شده است. استانهای گلستان، مازندران و خراسان مهمترین تولید کنندگان پنبة دیم در ایران به شمار می روند. عملکرد وش در واحد سطح در استانهای فوق از پتانسیل عملکرد محصول (بیش از 5 تن در هکتار وش) بسیار کمتر است. عملکرد های بیش از 3 تن در هکتار وش تحت شرایط کشت آبی و بیش از 2 تن وش تحت شرایط دیم مطلوب می باشد.
اهمیت اقتصادی پنبه:
پنبه به علت آنکه در دنیای امروز موارد مصرف گوناگون دارد، از نظر اقتصادی و تجارتی دارای اهمیت فوق العاده است و به علت احتیاج به انواع وسایل و لوازمی که از فراورده های این گیاه تهیه می شود. روز به روز بر اهمیت و سطح زیر کشت آن افزوده می گردد. و هر گاه در کاشت و عملیات داشت و برداشت این گیاه دقت کافی مبذول شود محصول قابل توجهی تولید خواهد نمود و چون مردم جهان به آن احتیاج مبرم دارند و به عنوان لباس، مبلمان و غیره از آن استفاده می کنند. به آن طلای سفید هم می گویند. هر چه تمدن پیشرفت کند به همان نسبت احتیاج مردم دنیا به فرآورده های مختلف این گیاه زیادتر می شود. گرچه الیاف مصنوعی تا اندازه ای در صنایع نساجی جای پنبه را گرفته اند لکن هنوز پنبه ارزش و مقام خود را حفظ کرده است و مهم ترین و پر مصرف ترین الیاف صنعتی است، زیرا الیاف پنبه محکمتر از سایر الیاف است و بخصوص در مقابل رطوبت بیشتر از سایر الیاف مقاومت دارد. به تجربه ثابت شده است طول و عرض پارچه های غیر پنبه ای در اثر شستشو کم و بیش تغییر می کند، در صورتیکه پارچه های پنبه ای بدون تغییر باقی می مانند. از طرفی قدرت و خاصیت رنگ پذیری الیاف پنبه بیش از الیاف مصنوعی است، همچین خاصیت جذب گرمای آنها بیشتر از سایر پارچه ها است و کمتر چروک می خورند. به طور کلی الیاف پنبه به عنوان محصول اصلی و درجه اول و دانه پنبه به عنوان محصول فرعی درجه دوم، نقش مهمی در صنعت و تجارت دارند. در ایران الیاف پنبه از نظر صادرات در درجه دوم و بعد از نفت قرار دارد.
تاریخچه و کلیات
پنبه (cotton) دارای چند گونة زراعی می باشد که به نظر می رسد منشاء اولیه آنها آفریقای استوایی باشد. ظاهراً پنبه از این منطقه و در زمانی که تمام قاره ها به هم وصل بودهاند، به سایر مناطق جهان شامل جنوب غربی و جنوب شرقی آسیا، استرالیا و آمریکا راه یافته است. پس از جدا شدن قاره ها از یکدیگر (در حدود 100 میلیون سال پیش و در دورة مزوزوئیک)، گروه های ژنتیکی مستقل در آمریکای جنوبی، آمریکای مرکزی، جنوب غربی آسیا، شمال شرقی آفریقا و هند تکامل یافتند. ظاهراً دو گونة دیپلوئید (26=n2) گوسیپیوم آربوریوم (Gossypium arboreum) و گوسیپیوم هر باسیوم (G.herbaceum) در اتیوپی و مناطق عرب نشین از G.herbaceum race africanum بوجود آمده اند. سابقه تولید و مصرف الیاف این گونه ها در مناطق فوق به حدود 5000 سال پیش می رسد. بعضی عقیده دارند که این دو گونه دیپلوئید در هند و آسیای شرقی اهلی شده و از هند به مصر، چین و جنوب اقیانوس آرام رفته است. سابقه مصرف پنبه در هند و پاکستان به حدود 3000 سال پیش از میلاد مسیح می رسد.
دو گونة زراعی پنبه دنیای جدید شامل گوسیپیوم هیرسوتوم (G.hirsutum)، که بنام پنبه آپلند (upland cotton) شناخته می شود، در آمریکای مرکزی و مکزیک و گوسیپیوم باربادنز (G.Barbadense) که بنام پنبه پی ما (Pima cotton) شناخته می شود در آمریکای جنوبی و از تلاقی نژادی از G.herbaceum با (G.raimondii) یا (G.thuberi) و یا هر دوی آنها حاصل شده اند. در نتیجه دو گونة زراعی پنبه دنیای جدید آلوتتراپلوئید (52= n2) می باشند. تلافی های بین دو گونه ای و انتخاب انسانی سبب اختلاط گونه ها شده و ارقام پرتولیدی بوجود آمده است.
سابقة کشت و کار پنبة آپلند در مکزیک و کشت پنبه پی ما در آمریکای جنوبی به حدود 3500 سال پیش از میلاد مسیح می رسد. در حال حاضر قسمت اعظم (حدود 90 درصد) سطح زیر کشت پنبه در جهان به پنبه آپلند تعلق دارد. بذر ارقام این گونه توسط انگلیسی ها و در جریان جنگ داخلی آمریکا، در مستعمرات انگلیس توزیع شد و کشت آن ترویج گردید تا الیاف پر کیفیت مورد نیاز صنایع بافندگی انگلیس تأمین گردد. تولید پنبة به عنوان یک گیاه لیفی پس از اختراع دستگاه جین (جدا کننده الیاف از وش) توسط وتیتی در سال 1793 گسترش زیادی یافت. بر اساس اطلاعات موجود، در سال 1998 میلادی حدود 45 میلیون تن الیاف در سراسر جهان مصرف شده است که حدود 20 میلیون تن آن از پنبه استخراج شده است. چین، آمریکا، هند، پاکستان و ازبکستان مهمترین تولید کنندگان پنبه در جهان به شمار می روند.
الیاف پنبه، بعنوان یک فیبر سلولزی طبیعی، دارای خصوصیاتی انحصاری می باشد و هیچ فیبر مصنوعی دیگری تمامی این خصوصیات را به طور یکجا ندارد. نرمی و لطافت، توان جذب و انتقال رطوبت و عرق بدن، قابلیت انعطاف، دوام، استحکام، مقاومت در مقابل فساد شیمیایی، قابلیت شستشو با آب معمولی و نیز خشک شوئی، رنگ گیری و چاپ پذیری، قابلیت تا کردن و سهولت خیاطی از مهمترین خصوصیات پارچه های حاصل از الیاف پنبه می باشند. قابلیت جذب و انتقال رطوبت، الیاف پنبه را برای صنعت لباس سازی بسیار مطلوب ساخته است. پشم عرق بدن را جذب می کند، اما هدایت نمی نماید، الیاف مصنوعی عرق بدن راحتی جذب هم نمی کنند. اما پارچه های پنبه ای عرق بدن را جذب می کنند و به سمت دیگر خود انتقال می دهند تا تبخیر شود. به این طریق، بدن خنک شده و پارچه خشک می گردد که باعث آرامش جسم و جان می شود.
تا اواخر قرن نوزدهم، تولید الیاف بعنوان تنها هدف تولید پنبه محسوب می گردید و دانه را محصول زاید به حساب می آوردند که به طور عمده به مصرف تغذیه نشخوار کنندگان می رسید. تا اینکه پیدایش روشهای اقتصادی روغن گیری به مصرف پنبه دانه بعنوان یک دانة روغنی نیز اهمیت بخشید. با این حال، هنوز هم استحصال الیاف مهمترین هدف تولید پنبه است. زیرا دانه های روغنی زیادی وجود دارند که اهمیت و کیفیت روغن آنها بهتر از روغن پنبه دانه است.
فصل اول 1
زراعت پنبه 1
تاریخچه و کلیات 2
اهمیت اقتصادی پنبه 4
خصوصیات گیاهی 5
ترکیبات پنبه 7
تناوب زراعی 11
مواد غذایی مورد نیاز پنبه 11
طریقة مصرف کود در زراعت پنبه 12
زمان کاشت پنبه 14
روشهای مختلف کاشت پنبه 15
آبیاری 17
کنترل علفهای هرز 20
آفات و بیماریها 20
برداشت 23
میزان عملکرد پنبه 24
فصل دوم 27
گونه ها و ارقام 27
فصل سوم 31
معرفی ارقام مختلف پنبه 31
معرفی رقم ورامین 32
معرفی رقم ساحل 35
معرفی رقم اولتان 38
معرفی رقم دلتاپاین 16 41
معرفی دکتر عمومی 44
معرفی رقم مهر 47
معرفی رقم بختگان 50
معرفی رقم بلغار 433 52
معرفی رقم آریا 52
معرفی رقم آکالا 53
معرفی رقم استون ویل 2 بی 53
معرفی رقم امپایر 53
معرفی رقم پی مستر 54
معرفی فیلستانی 54
معرفی رقم کوکر 100 54
معرفی رقم کوکر 100 ویلت 55
معرفی رقم گیزا 55
معرفی رقم لاکت 56
معرقی لایتینگ اکسپرس 56
معرفی رقم 108 اف 56
فهرست منابع 57